برنامه سمت خدا
حجت الاسلام والمسلمين عالي
فشار قبر
90-05-16
سوال – من يک اقليت مذهبي هستم و برنامه ي شما را خيلي دوست دارم اما هر کارشناسي که راجع به زندگي پس از مرگ و معيار قبولي اعمال صحبت مي کند من دچار اضطراب و ترديد مي شوم که اگر خدا بخواهد با اين معيارها من را بسنجد من نمي دانم چه عاقبتي خواهم داشت و با خودم مي گويم که اي کاش خدا من را خلق نکرده بود. وقتي شما مي گوييد که سبک شمردن نماز باعث بي ارزش شدن و ساير اعمال مي شود من خيلي مضطرب مي شوم زيرا در دين ما نماز واجب نيست و با نخوان نماز شخص فقط لذت صحبت کردن با خدا را از دست داده است. همين طور حجاب و گوش دادن به موسيقي و. .. من ارتباط با نامحرم را در حدي که در اسلام گفته شده رعايت مي کنم و چند بار تصميم گرفتم که به اين مجالس نروم ولي ديدم که منزوي مي شوم. من حجاب را در حدعرف رعايت مي کنم. مثلا شما مي گوييد که محبت اهل بيت مثل نخ اسکناس است، وقتي من اين حرفها را مي شنوم احساس نااميدي مي کنم. لطف کنيد معيار اعمال را در مورد اقليت هاي مذهبي توضيح بدهيد.
پاسخ – ما در معارف ديني خودمان يک بحثي بنام مستضعف فکري داريم يعني کساني که به هر دليلي حقيقت به آنها نرسيده است، دسترسي نداشته اند وحجت بر آنها تمام نشده است، اينها کساني نيستند که کافر محسوب بشوند. در روايات ما تصريح شده است که اين افراد نه بعنوان مومن محسوب مي شوند زيرا ايمان به آن معنا نداشته اند و نه کافر محسوب مي شوند زيرا آنها به حق پشت نکرده اند و با حق لجبازي نداشته اند. اين افراد به تعبير قرآن مستضعف فکري هستند و کارشان هم با خداست. و از برآيند آيات و روايات برمي آيد که عفو خدا شامل حال اينها مي شود منتها بشرطي که مستضعف باشند. اگر کسي احتمال مي دهد که حقيقتي در جايي هست نبايد از روبرو شدن با حقيقت وحشت داشته باشد. مثلا بترسد از اينکه منزوي بشود و نبايد به قضيه اين طور نگاه بکند. وقتي ما قبول کرديم که حقيقت بزرگي هست که اين حقيقت مسير زندگي دنيا و آخرت ما را تغيير مي دهد و ابديت ما را تضمين مي کند، در اينجا ما نبايد از تحقيق کردن در مورد آن وحشت بکنيم. اگر اين طور باشد کلمه ي مستضعف بر اين انسان اطلاق نمي شود زيرا خودش دنبالش نرفته و خودش تقصير داشته است. مستضعف کسي است که حق به او نرسيده است ولي اگر من خودم دست در گوشم بگذارم که حق به من نرسد، من جزو مستضعف نيستم. هيچ انصاف منصفي با پيدا کردن حق مشکلي ندارد. انسان مي تواند دنبال آن چيزي برود که که عقلش مي گويد. اگر عقل براي شما چيزي را اثبات کرد و حجيت بر شما تمام شد، پاي آن بايستيد و از تبعات آن نترسيد بخصوص که ما امدادهاي الهي را در پيش خواهيم داشت.
سوال – فشار قبر چيست؟ آيا فشار قبر در مورد همه صدق مي کند؟
پاسخ – فشار قبر يکي از مسلمات عقايد ماست و ما اين قدر در اين زمينه روايات داريم که ترديد در آن نيست. فشار قبر الزاما به اين معنا نيست که اين فشاري بر روي قبر خاکي بيايد. در واقع فشار قبر گرفتاري ها، سختي ها و عذاب هايي است که شخص در اوايل ورود به عالم برزخ بخاطر آلودگي ها و تعلقاتي که در دنيا داشته است دارد. مثلا شخص معتاد اگر مواد به او نرسد چه فشاري مي بيند ؟ اعتياد به چيزي دارد که در اختيارش نيست و درد مي کشد. حالا اگر کسي به دنيا اعتياد داشته است وقتي از دنيا مي رود، دنيا را به او نمي دهند ولي اعتياد و تعلقات او سرجايش است. او را از محبوبش جدا کرده اند و به او نمي دهند، در اين صورت خيلي فشار مي بيند و مدت فشار آن بستگي به قطع وابستگي دارد و از اينجا مي فهميم که فشارها با هم فرق دارد. اصل فشار هم براي افراد فرق مي کند. فردي که تعلقاتش به دنيا بسيار کم است، اصلا تعلقي به دنيا نداشته است و به دنيا دل نبسته است و با دنياي آخرت مانوس بوده است و علاقه اش به ائمه بوده است، اين فرد فشار قبر ندارد يا کمي دارد. پس عالم برزخ فشاري به کسي نمي آورد. اين فشار، انعکاس و پژواک دنيا است که در عالم برزخ به ما برمي گردد. آلودگي ها و تعلقات ما در دنيا تبديل به فشار درعالم برزخ مي شود. فيض کاشاني مي گويد که تنگي يا وسعت قبر بسته به کوچکي با بزرگي روح ماست. روحي که در اين دنيا کوچک است يعني روحي که حسادت و کينه دارد و در همين دنيا هم با خودش درگير است، اين فرد وقتي به عامل برزخ برود فشارهاي خودش را منتقل مي کند و فشار قبر او همين است ولي روحي که بزرگ است يعني گذشت دارد و از کسي کينه ندارد و به ديگران اعتماد دارد، اين فرد در همين دنيا برايش بهشت است. يک دسته از روايات ما مي گويند که همه فشار قبر دارند ولي يک دسته از روايات مي گويند که همه فشار قبر ندارند. پيامبر مي فرمايد: هيچ مومني نيست که فشار قبر نداشته باشد. وقتي دختر پيامبر رقيه که مظلومه اي بود از دنيا رفتد پيامبر براي او گريست وفرمود که خدايا اين دختر در دنيا سختي زياد ديده است او را بر من ببخش و فشاري بر او نباشد. روايت ديگري داريم که امام صادق (ع) فرمود: ما از فشار قبر به خدا پناه مي بريم. خيلي کم هستند که فشار قبر نداشته باشند. روايت ديگري از امام صادق (ع) است که مي فرمايد: مومن فشار قبر ندارد. اين روايت ها با هم تضاد دارند. و تضاد آنها اين طور حل مي شود که مومنين با هم اختلاف دارند. بعضي از مومنين تعلق خاطر به دنيا دارند و بعضي ها اصلا به دنيا تعلق ندارند که اين افراد خيلي کم هستند. اگر کسي تعلقش به دنيا کم است فشار او مثل مادري است که سر بچه اش را فشار مي دهد يعني فشار قبر آنها خيلي کم است. کساني که تعلق به دنيا زياد داشته اند، آنها طول مي کشد تا اعتيادشان به دنيا کم بشود. پس فشار قبر يکي ارتباط مستقيم با دلبستگي به دنيا دارد که اين خيلي مهم است و ديگري آلودگي هاي اخلاقي باعث عذاب هاي ما در قبر مي شود. فشار قبر عذابها، سختي ها و گرفتاري هايي است که بخشي از آن به آلودگي هاي اخلاقي و رفتاري و اعتقادي ماست ولي بخشي ديگر آن بخاطر انس به دنيا است و کنده شدن از دنيا براي او سختي دارد.
سوال – زمان فشار قبر چه موقعي است؟
پاسخ – به محض ورود به عالم برزخ، فشار قبر شروع مي شود. وقتي انسان با دنياي برزخ روبرو مي شود فشارهايش شروع مي شود. در داستان تشييع سعدمعاذ روايتي از پيامبر داريم که ايشان همان که هنوز بالاي سر قبر او بودند، فرمودند که فشار قبر او را گرفت.
سوال – کساني که قبر ندارند يا در زلزله از بين مي رود فشار قبرشان بچه صورت است؟
پاسخ – فشار قبر از مسلمات است و اينکه فشار قبر به چه صورت است و. .. به کار ما نمي آيد. مهم اين است که ما چکار کنيم که اين فشار قبر را نداشته باشيم يا کم داشته باشيم.
سوال – چه عواملي باعث فشار قبر مي شود؟
پاسخ – بطور کلي فشار قبر، سختي ها و عذاب ها نتيجه ي دلبستگي، تلقات و آلودگي هاي ماست. اما در روايات بطور خاص روي چند چيز دست گذاشته شده است که باعث فشار قبر مي شود و ازعوامل فشار قبر هستند. روايت داريم که يک سوم فشار قبر براي غيبت کردن است. متاسفانه چون غيبت کردن گناهي عادي شده است قبحش ريخته است و ما آنرا کوچک مي شماريم. بدترين گناهان، گناهاني هستند که به چشم نمي آيند. حضرت علي (ع ) مي فرمايد: بدترين گناه، گناهي است که آنرا کوچک بشماريم. در جامعه ي ما روابط نامشروع داشتن گناه بزرگي محسوب مي شود چون متداول نيست ولي با اينکه گناه غيبت شديدتر از داشتن روابط نامشروع است چون متداول شده است قبح آن ريخته است. آقاي ملکي تبريزي که اهل سير و سلوک بود مي فرمود که من در مجلسي بودم که در آن شبه ي غيبت بود و من چهل روز عقب افتادم. يکي ديگر از عواملي که در روايات آمده است اين است که مردي بي جهت از زنش دوري بکند و وظايف شوهري را انجام ندهد يا زني باشد که وظايف زناشويي را انجام ندهد. عوامل ديگر تند خويي و خشونت با خانواده است.
سوال – سوره طه آيات 52 تا 64 را توضيح بدهيد.
پاسخ – در آيه ي 54 بعد زا اينکه خدا در آيه ي قبلي مي فرمايد که ما زمين را به گونه اي آماده کرده ايم که شما در آن زندگي بکنيد نباتات و گياهان را براي ارتزاق شما فراهم کرديم و خدا در اين آيه مي فرمايد که هم خودتان بخوريد و هم به چارپايان خودتان هم بدهيد. اينها نشانه هايي براي صاحبان عقل است. يعني اين غذا خيلي چيز مهمي نيست چون هم شما بخوريد وهم به چاريايان بدهيد. اين زندگي دنيايي به درد ما نمي خورد و ما بايد به دنبال زندگي ديگري باشيم.
سوال – چه عواملي باعث افزايش فشار قبر مي شود؟
پاسخ – يکي بحث غيبت است که در روايات از آن نام برده شده است و گفته شده که يک سوم فشار قبر به خاطر غيبت است. يکي ديگر از عوامل اين است که زن يا شوهر بي جهت از همسرش کناره گيري بکند و وظايف مربوط به زناشويي انجام گرفته نشود. عامل ديگر فشار قبر بداخلاقي و تندي و خشونت نسبت به خانواده است. داستان تشييع سعدمعاذ معروف است که سعد معاذ از اصحاب با عظمت پيامبر بود که در جنگ هاي زيادي پيامبر را کمک مي کرد. در جنگ بدر احد و خندق بود. در جنگ خندق يا احزاب او تير خورد و مجروح شد. گاهي پيامبر از او پرستاري مي کرد ولي حال او وخيم شد تا اينکه پيامبر براي او دعا کرد که خدايا سعد را بپذير. او از دنيا رفت. پيامبر پابرهنه جلوي تابوت او را گرفت و ايشان فرمودند که هفتادهزار ملائکه در اين تشييع حضور دارند. بعد خود پيامبر او را در قبر گذاشت و روي قبر را پوشاند. مادر سعد وقتي احترام پيامبر را نسبت به سعد ديد، گفت پسرم بهشت گواراي تو باد. پيامبر به مادر او گفت که دستور براي خدا ننويس. همين الان فشار قبري او را گرفت. حضرت فرمود: او يک بد اخلاقي با خانواده اش داشت. بداخلاقي زن نسبت به شوهر و شوهر نسبت به زن و هر دوي آنها نسبت به فرزندان. افرادي که در خانه با اذيت، خشونت و فشار بر ديگران آنرا تنگ مي کنند، انعکاس اين کار در عالم آخرت براي خودشان است. رجبعلي خياط هنگام دفن خانم يکي از دوستانش به دوستش گفت: هنگامي که خانم شما مُرد، در ابتدا گفت خوب مُردَم که مُردَم، چه شد ؟ اما الان يک سگ بزرگي را همراه او در قبر مي گذارند و آن بخاطر اين است که او اخلاق تندي داشت. اين زن آنچنان ترسيده و نعره مي کشد که مرا ببخشيد. و از تو مي خواهد که تو او را ببخشي. شوهر گفت که من از طرف خودم او را حلال کردم. بداخلاقي ها براي خودمان فشار ايجاد مي کند. سعد معاذ با آن عظمت از فشار قبر بخاطر بد اخلاقي رهايي پيدا نکرد. مدت فشار قبر ممکن است که براي بعضي ها مدتها طول بکشد. در روايات داريم که اين فشار براي مومنين کفاره ي گناهانشان است تا دلبستگي اش را به دنيا از دست بدهد يا اگرآلودگي داشته پاک بشود. اين بستگي به تعلق و گناهان او دارد. پس اين مدت بستگي به افراد دارد. عامل بعدي اسراف کردن نعمت هاي خداست. در روايت داريم که از ضايع کردن نعمت، فشار قبر بوجود مي آيد. عامل ديگر فشار قبر سبک شمردن نماز است. سبک شمردن نماز از نماز نخواندن شروع مي شود. کسي که نماز نمي خواند آنرا سبک شمرده و به آن اهانت کرده است. حالا ممکن است که فردي يکي در ميان نماز مي خواند و اين هم بي اهميتي به نماز است. بعضي ها به وقت نماز بي اعتنا هستند و آنرا جدي نمي گيرند. حتي کساني که سعي نمي کنند که در نماز حضور قلب داشته باشند و حواس شان به نماز باشد جزو کساني هستنتد که نماز را سبک مي شمارند. البته مصداق مهم سبک شمردن نماز همان است که يکي درميان نماز مي خواند که گاهي در وقت مي خواند و گاهي خارج از وقت مي خواند. در جلد هشتاد و سه بحارالانوار حضرت زهرا از پدرش سوال کرد کسي که نماز را سبک مي شمارد چه عقوبتي دارد ؟ پيامبر فرمودند که پانزده عقوبت شامل اين فرد مي شود. از اين پانزده عقوبت شش تاي آن در دنيا و سه تاي آن را در عالم برزخ و سه تاي آنرا در قيامت مي بيند. از شش عقوبتي که فرد در دنيا مي بيند يکي اين است که عمرش بي برکت مي شود، نه خاصيتي براي خودش دارد و نه خاصيتي براي ديگران دارد. ديگر اينکه رزقش بي برکت مي شود. چه بسا فرد خيلي براي کار بدود ولي کفاف زندگي اش در نمي آيد. ديگر اينکه محو شدن سيما و چهره ي صالحين را از دست مي دهد. ديگر اينکه اعمالش بي نتيجه مي ماند. و در کارش گره افتاده است. ديگر اينکه دعاي او قبول نمي شود و مشمول دعاي صالحين هم نمي شود. کسي که به خدا بي اعتنايي مي کند خدا هم به او بي اعتنا مي شود. سه چيز هنگام مرگ يکي اين است که مرگش با ذلت، خواري، گرسنگي و تشنگي خواهد بود. سه چيزي که در برزخ نصيب او خواهد شد يکي فشار قبر است، ملکي او راعذاب مي کند و قبر و منزل تاريکي خواهد داشت. سه چيزي که در قيامت نصيب او مي شود اين است که در محشر او را وارانه مي کشند. ديگر اينکه از او محاسبه ي شديدي مي شود و ديگري اينکه خدا به او نگاه نمي کند و در قيامت اين بالاترين غذاب است. عوامل ديگري که باعث فشار قبر مي شود بي مبالاتي نسبت به نجاست است. در رويات داريم که يک سوم فشار قبر بخاطر اهميت ندادن به نجاسات است. ما نمي خواهيم بگوييم که شما دچار افراط و وسواس بشويد. اما از آن طرف هم تفريط نکنيم و به نجاسات ظاهري مثل خون و ادرار و چه به نجاسات باطني مثل کسي که جنابت دارد و بايد غسل بکند حتي اگر ظاهر را هم تميز بکند باز بايد با غسل درونش را هم پاکيزه بکند.
سوال – آيا مي شود کاري بکنيم که فشار قبر از ما برداشته بشود يا کم بشود؟
پاسخ – در روايات ما از چندين عامل صحبت شده است. بعضي از اين عوامل را ما در بحث رفع وحشت قبر گفته ايم. مثل صدقه ي شب اول قبر، نماز ليلة الدفن و قرآن خواندن بخصوص سوره ي ساسين و ملک. اگر کسي هر شب قبل از خواب سوره تکاثر را بخواند ذاب قبر برداشته مي شود، مداومت بر خواندن سوره ي زخرف باعث مي شود که عذاب قبر برداشته بشود. عامل ديگر جريرتين است که همراه مرده گذاشته مي شود که عذاب قبر را کم مي کند. عامل ديگر اينکه اگر کسي بين ظهر پنجشنبه تا ظهر جمعه از دنيا برود عذاب قبر او برداشته مي شود. زمان مردن دست ما نيست. اموري که رفع فشار قبر مي کند تفضلات الهي است و اعمال آن فردي که از دنيا رفته نيست. قرآن خواندن يا جريرتين همراه مرده گذاشتن، دست فرد مرده انيست و همه ي اينها تفضل الهي است و چون خدا بنايش بر رحمت است. آب پاشيدن بر روي قبر ميت مخصوصا وقتي او را قبر مي کنند و تا وقتي تازه باشد عذاب از او برداشته مي شود و دفن کردن در نجف همين طور است. اينها دست ميت نبوده است ولي خيرش به مرده مي رسد. تفضلات الهي حکيمانه است. خدا کسي را غير حکيمانه مورد رحمت قرار نمي دهد که شب جمعه از دنيا برود. خدا کسي را مورد رحمت قرار مي دهد که يک صلاحيت حداقلي از رحمت خدا را داشته باشد. سعدمعاذ با اينکه پيامبر او را تشييع کرد و آب هم روي قبرش پاشيدند ولي باز بخاطر اخلاق بدش عذاب قبر داشت. هارون الرشيد در مشهد کنار امام رضا (ع) دفن است ولي اين از او دفع عذاب نمي کند. پس براي جذب رحمت بايد يک صلاحيت حداقلي باشد. صلاحيت حداقلي يعني اينکه حق الناس برگردنش نباشد. اگر کسي اين را مراعات کرده است و کمي حق الناس برگردنش هست اينها مي تواند به او کمک کند. پس حق الناس عمده به گردن نداشتن شرط است. يکي ديگر از عوامل که باعث کم شدن فشار قبر مي شود خواندن نماز شب است. امام رضا (ع) فرمود که اگر کسي نماز شب بخواند از عذاب قبر نجات پيدا مي کند، عمرش طولاني مي شود و روزي اش زياد مي شود. مرحوم بحرالعلوم که به تعبيري از رفقاي امام زمان (ع)بود، چند روزي به کلاس درس نيامد و شاگردان از او پرسيدند که چرا درس را تعطيل کرديد؟ ايشان فرمودند که چند شب قبل من نيمه شب بيرون آمدم و ديدم که چراغ خانه هايتان خاموش است و صداي گريه و مناجات از خانه هاي تان نمي آيد، من براي چه کسي درس بدهم ؟ کساني که اهل نماز شب نيستند علم به چه دردشان مي خورد. بزرگان مي گفتند که اگر کسي به جايي رسيد با درک شب و سحر رسيد. در اين ماه که بستر نماز شب فراهم است آنرا غنيمت بشماريم.