اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

90-04-19-حجت الاسلام والمسلمين عالي-احتضار

برنامه سمت خدا

حجت الاسلام والمسلمين عالي

-احتضار

90-04-19
از باغ مي برند چراغانيت کنند تا کاج جشن هاي زمستانيت کنند، پوشانده اند صبح تو را ابرهاي تار تنها به اين بهانه که باراني ات کنند، اي گل گمان نکن به شب جشن مي روي شايد به خاک مرده اي ارزانيت کنند، يوسف به اين رها شدن از چاه دل مبند اين بار مي برند که زنداني ات کنند، يک نقطه بيش بين فرق رحيم و رجيم نيست از نقطه اي بترس که شيطاني ات کنند، آب طلب نکرده هميشه مراد نيست گاهي بهانه اي است که قرباني ات کنند
سوال – گفتيد که بر بالين فرد محتضر دعاي عديله خوانده شود. دعاي عديله حاوي چه مضاميني است؟
پاسخ – اين دعا توصيه شده که وقتي فرد در صحت و سلامتي است خوانده بشود و فرد يک دوره با خلوص اعتقاداتش را مرور بکند و اين دعا را بعنوان امانت به خدا بسپارد که در هنگام سختي پروردگار آنرا به او برگرداند. همچنين خواند اين دعا را بر بالين محتضر سفارش شده است که بخوانيد بخصوص اگر شخص محتضر هم بتواند آنرا بخواند و دنبال بکند. اين دعا در مفاتيح قبل از دعاي جوشن کبير است. کلمه ي عديله به معني عدول از حق به باطل است. براي اينکه چنين اتفاقي رخ ندهد اين دعا خوانده مي شود. يعني اين دعا مانع ازعدول به سمت باطل بشود. اين دعا با شهادت به وحدانيت خدا آغاز مي شود. خود خدا به وحدانيت خودش شهادت مي دهد و خدا شهادت مي دهد که معبودي جز خودش نيست و صاحبان خرد و علم و کساني که با معرفت هستند. دين مقبول نزد خدا اسلام است. اقرار مي کنيم به اينکه خدايا من بنده اي هستم که در مقابل الطاف بيکران تو مقصر هستم و کوتاهي کرده ام. من هم به وحدانيت خدا شهادت مي دهم همانطور که ملائکه شهادت دادند. خدايي که داراي کرم واحسان است. صفات خدا را مي شماريم تا آخر. خدايي که رحمتش بر غضبش پيشي گرفته است. مگر ما کاري بکنيم که غضب خدا را به دنبال داشته باشيم. خدا در ابتدا با غضب شروع نمي کند. صفت اصلي خدا رحمت است و غضب خدا به تبع اعمال صورت مي گيرد که آن هم براي تاديب است نه براي انتقامجويي. هرکسي که طالب خدا باشد او را از دست نمي دهد و اين طور نيست که نتواند به آن برسد. خدايي که موانع تکليف را برطرف کرد و راه را براي همه مساوي قرار داد و راه را آسان کرد تا همه تکاليف الهي را انجام بدهند و راه ترک حرام را آسان کرد و گمان نکنيم که اين راه سخت است و نمي شود. تکليفي که خدا خواسته حتما شدني است. تکليفي را خدا نفرستاد مگر اينکه قبلا طاقت و توانش را در انسان ايجاد کرده است. چيزي که انسان طاقت و توانش را ندارد خدا از او نمي خواهد. بعد در اين دعا به بعثت انبياء اشاره مي کند. انبياء و اولياءالهي را فرستاد تا عدل الهي را محقق بکنند و نعمت هاي خدا را براي بندگان اظهار بکنند. ما را از امت پيامبر قرار داد از بهترين امت و جانشينان پيامبر. ايمان به پيامبر اکرم و قرآن داريم که بر او نازل شده است. ايمان به وصي او که در روز غدير پيامبر او را نصب کرد داريم. پيامبر اشاره کرد که اين علي وصي و جانشين من است. بعد يکي يکي ائمه را اسم مي برد تا امام زمان که ما انتظارش را مي کشيم. با بودن او دنيا برقرار است به برکت او هست که آسمان و زمين روزي مي خورند.بواسطه ي او هست که زمين را پر از عدل و داد خواهد کرد پس از اينکه زمين از طلم و جور پر شده باشد. کلام شان بر من حجت است و تبعيت از آنها بر من واجب است. دوست آنها لازم و حتمي است. پيروي از آنها نجات بخش است و مخالفت با آنها هلاک کننده است. سوال قبر حق است برانگيخته شدن از قبور حق است. بعد يک دوره اعتقادات مرور مي شود. مردم توجه کنند که همه ي دعاها و از جمله اين دعا را با توجه بخوانند. ما نبايد فقط اين دعا را قرائت بکنيم بلکه بايد به مضامين آن توجه بکنيم. من اين اعتقاداتم را به وديعه گذاشته ام و تو بهترين امانتدار هستي. خودت به ما امر کردي که امانت را برگردانيم. در هنگام مرگ اين اعتقادات را به من برگردان. مرحوم حائري مي گفتند که در کنار آيت الله حجت که از مراجع تقليد در زمان آيت الله بروجردي بودند دوبار دعاي عديله را خوانديم. ايشانبا اينکه به بالشتي تکيه داده بود با خلوص نيتي اين کلمات را مي گفت و وقتي به کلمه ي علي مي رسيديم، اين اعتقاداتش را مرور مي کرد. بعد که اين دعا تمام شد و آنرا به خدا وديعه سپرد، چون ايشان بيمار بود مقداري آب با تربت خوردند و گفت که آخرين توشه ي من تربت اباعبدالله است.
سوال – در مورد قبر و وحشت آن توضيحاتي بدهيد.

پاسخ – مسئله ي قبر و ورود به قبر براي هر کسي ترسناک است. بعد از قبض روح و توفي شخص که شخص ميت شد، اولين عالم آخرتي قبر است. پيامبر فرمود: اگر کسي از اين منزل بتواند خلاص بشود و نجات پيدا کند مراحل بعدي راحتتر است. اما اگر نتوانست از اين منزل خلاص بشود معلوم نيست که مراحل بعدي راحتتر باشد. اگر در دنيا پرونده اش به نوعي بوده که آمادگي هايي کسب کرده و در اين منزل او راحت است و مشکلي برايش پيش نيامده دليلي ندارد که در مراحل بعدي مشکل خاصي برايش پيش بيايد. در عالم قبر اين منزل به منرل بايد طي بشود و زمانش در مورد افراد مختلف فرق مي کند. بعضي ها هستند که در دنيا بقدري براي خودشان آمادگي کسب کرده اند و بقدري تعلقات شان را رها کرده اند که اين افراد منازل را به سرعت طي مي کنند. به تعبيري اين منازل را در دنيا طي کرده اند. پيامبر فرمودند: قبل از اينکه شما را ببرند خودتان برويد. ائمه و اولياء الهي که در مراحلي را از کمال روح طي کرده اند ( عالم قبر طي کمالات روح است ) بعد از مرگ در کلاسي هستند که تا آنجا رفته بودند. اين افراد کلاس هاي ابتدايي را گذرانده اند. پس گذراندن راهها متفاوت است. يکي اينها را در دنيا رد کرده است يا يک کسي ديرتر اينها را رد مي کند.

اين منزل که اولين منزل آخرت است مرحله ي سختي است. در تشييه جنازه اي امام کاظم (ع) حضور داشتند. وقتي شخص را در قبر گذاشتند امام درکنار قبر نشست و فرمود: دنيايي که آخرش با يک کفن ساده، يک قبر کوچک و دست خالي ختم مي شود شايسته است که انسان از اول به آن دل نبندد. آخرتي که اولش از اينجا شروع مي شود را بايد جدي گرفت. امام سجاد (ع) در دعاي ابوحمزه اشک مي ريزد و مي گويد که من گريه براي مرگ خودم، براي تاريکي قبر و تنگي قبر گريه مي کنم. ترسي که اين اولياء الهي با آن پاکي وصفا داشتند يک ترس مقدسي بود که همه بايد آن ترس را داشته باشند. اين ترس از روي معرفت و ايمان است. از روي اين است که آنها متوجه هستند که دارند کجا مي روند. با اينکه اينها تمام اعمال شان کار صالح و خير بود اما تکيه به اعمال نداشتند و تکيه شان به خداوند بود. آنها خجل بودند از اينکه اعمالشان را اسم ببرند. چگونه سر زخجالت برآورم بر دوست که خدمتي بسزا بر نيامد ازدستم. بعضي مواقع ما با دو تا عمل کوچک از خدا طلبکار مي شويم و گله مي کنيم و چرا هاي زيادي داريم. در حاليکه بيشتر مشکل آنها هم تقصير خودمان است. گاهي آنها مشکل اجتماعي است ولي ما آنرا به خدا نسبت مي دهيم. مرحوم مجلسي در جلد شش بحار اين روايت را آورده است. حضرت علي (ع) با گريه بر پيامبر وارد شدند و فرمود که مادرم از دنيا رفت. پيامبر گفت که او مثل مادر من بود و گاهي اگر بچه هايش گرسنه مي ماندند من را سير مي کرد. پيامبر گاهي او را مادر صدا مي زد. پيامبر به او لباسي دارد که آنرا کفن بکنند و در تشييع پيامبر پاي برهنه و آهسته آهسته تشييع مي کردند. پيامبر نماز اين بانو را خواند و هفتاد مرتبه تکبير گفت. وقتي مي خواستند او را در قبر بگذارند پيامبر ابتدا خودش در قبر خوابيد و بعد او را در قبر گذاشتند و پيامبر تلقين را فرمودند. وقتي مردم داشتند پراکنده مي شدند پيامبر فرمود: اَبنُک اَبنُک نه جعفر و نه عقيل، علي بن ابيطالب. علت اين کارها را از پيامبر پرسيدند. پيامبر فرمودند که يک روزي من از احوال آخرت مي گفتم و از قيامت مي گفتم که همه عريان محشور مي شوند. يک دفعه فاطمه لرزيد و گفت: واي از خجلت آن روز. من لباس خودم را تن او کردم تا روز قيامت پوشيده محشور بشود. اينکه من آهسته آهسته تشييع مي کردم بخاطر ازدحام فرشته ها بود که آهسته آهسته تشييع مي کردند و اينکه هفتادمرتبه در نماز تکبير گفتم بخاطر اين بود که هفتاد صف از ملائکه بسته شده بود. اينکه در قبر خوابيدم بخاطر اين بود که روزي براي او از عالم قبر مي گفتم، ديدم فاطمه ترسيد و گفت: واي از ضعيفي من اين فشار را چطوري تحمل بکنم ؟ گفتم: مادرم من در قبر تو مي خوابم و از خدا مي خواهم که اين قبر بر تو فشاري نياورد و اينکه آن فرياد را زدم به اين جهت بود که دو تا ملک براي سوال پيش او آمدند. روايت داريم که به محض ورود به عالم قبر دو ملک مي آيند. بعد از اينکه انسان مُرد روح جدا مي شود و روح به بدن برزخي تعلق مي گيرد. در لحظات اول و بخصوص در شب اول قبر هنوز خودش را نيافته و با عالم برزخ اُنس نگرفته و هنوز درست متوجه اين نظام نشده است. سالها در اين بدن و در اين دنيا بوده است و در تحير است. بخاطر همين مي گويند که سه تا تلقين به مرده بکنيد زيرا متحير است. و خودش را هنوز بدني مي بيند که در قبر خاکي مي برند. فشار قبر و سوال قبر براي اين قبر دو متر در يک متر نيست. عالم قبر اسم ديگر برزخ است منتها شخص در اوايل هنوز متحير است. پيامبر فرمود وقتي دو ملک از او سوال کردند که پروردگار و پيامبرت کيست ؟ گفت: خدا و محمد. وقتي سوال کردند که ولي و امام تو کيست ؟ اين خانم خجالت کشيد که بگويد: فرزندم. دسته گلي مثل علي در اين دامن پرورانده شده است ولي خجالت مي کشد که بگويد من کاري کرده ام. من به او گفتم که بگو: فرزندم علي بن ابيطالب نه جعفر نه عقيل. وقتي او اين را گفت، خدا براي او رحمتي فرستاد که او با چشم روشني در آن عالم زندگي مي کند. اولياء همه مي ترسيدند. حضرت زهرا در وصيتش به اميرالمومنين مي فرمود: بعد از اينکه من را در قبر گذاشتي نرو، بنشين و قرآن بخوان. ميت احتياج به خواند قرآن دارد. در آداب دفن داريم که وقتي شخص متوفا را دفن کردند و مردم داشتند پراکنده مي شدند چند نفر از نزديکان متوفا در آنجا بمانند. اين توصيه ي اکيد است. مدتي بمانند و تلقين بخوانند. امام صادق (ع) فرمود: يکي از نزديکان ميت دستش را روي خاک بگذارد و با صداي بلند تلقين بخوانند. وقتي اين تلقين را گفتند، آن دو ملک به همديگر مي گويند که برويم حجت را به او تلقين کردند. آمده که بعد از دفن بر سر قبر بنشينند و قرآن بخصوص سوره ي ياسين، ملک، حمد و يازده مرتبه قل هوالله، حمد و هفت مرتبه انا انزلنا را بخوانند، دعا بکنند و براي ميت طلب رحمت بکنند. در روايت داريم که اگر چهل نفر کنار قبر و جنازه بيايند و طلب مغفرت براي ميت بکنند خداوند مي گويد که من شهادت شما را پذيرفتم و او را مي بخشم.
سوال – سوره اسرا آيات 50 تا 58 را توضيح بدهيد.
پاسخ – آيه پنجاه و سه مي گويد که يکي از ترفندهايي که شيطان براي فريب انسان دارد تفرقه و فتنه انگيزي است. بيشتر فتنه گري ها با يکسري حرف هاي جزئي شروع مي شود. بين زن و شوهر، برادر و خواهر، دو تا دوست با يک طعنه و نيش اختلافي پيش مي آيد و شايد منظوري هم نداشته است. قرآن به ما درس مي دهد که اين حربه را از دست شيطان بگيريد. مي فرمايد: اي پيامبر به بندگان من بگو بهترين نوع حرف زدن را با هم داشته باشند هم محتوا و هم شکل حرف زدن خوب باشد. زيرا شيطان در کمين است که تفرقه بيندازد. او دشمن آشکار شما است. مواظب باشيد که حربه به دست او ندهيد.
سوال – چکار مي شود کرد که از اين وحشت قبر کاسته بشود؟
پاسخ – کساني که مومن هستند و مي دانند فردي مثل فاطمه زهرا (س) و امام سجاد (ع) از اين مسئله اشک و ترس داشتند، ما هم بايد از آنها ياد بگيريم، ما که پاک تر از آنها نيستيم. اين يکي از فريب هاي شيطان است که مي گوييم خدا مهربانتر از آن است که ما را عذاب بکند و باعث وحشت ما بشود. آنها با اينکه رحمت خدا را مي ديدند از مرگ هم خوف هم داشتند. ما نبايد اين را مفري براي خودمان قرار بدهيم که هرکاري دلمان خواست بکنيم. خدا بي ديني و لاابالي گري را نمي بخشد. ما نمي توانيم کلاه شرعي سرخودمان بگذاريم. خدا فردي را مي بخشد که تمام سعي و تلاش خودش را دارد مي کند و يک جا کم آورده است. اما کسي که سعي نمي کند و دستورات الهي را انجام نمي دهد خيلي جذب رحمت الهي نمي کند. مواظب باشيم که گرفتار اين ترفند شيطان نشويم. عمده وحشت عالم قبر بخاطر اين است که ما با عالم غيب نامانوس هستيم. ما با عالم آخرت و برزخ و ملائکه خيلي انس نداريم آنها براي ما نامانوس و وحشتناک هستند. از طرف ديگر تعلق زياد ما به اين دنيا باعث وحشت ما مي شود. اولين کاري که بايد بکنيم اين است که انس خودمان را با خدا زياد بکنيم. وقتي انس با خدا که معدن همه ي رحمتهاست و همه چيز در دست اوست، ديگر در هيچ جا وحشتي به شما دست نمي دهد و شما ديگر تنهايي نداري. ديگر از تنهايي و غربت نمي ترسي زيرا هيچ جا تنها نيستي. بزرگي تنهايي نشسته بود و با خدا صحبت مي کرد فردي وارد شد وگفت که ديدم شما تنها هستي و پيش شما بنشينم. بزرگ گفت که من تنها نيستم. من الان با خدا مشغول بودم و شما بزم ما را بهم زدي. کسي که با خدا مانوس است وقتي در تنهايي قرار مي گيريد لذت مي برد. امام کاظم (ع) وقتي در سخت ترين سياه چال ها زندانها قرار مي گرفت مي گفت: خدايا شکرت، دنبال جاي خلوتي مي گشتم که با تو انس بگيرم. پس انس خودمان را با خدا زياد کنيم. وقتي انس با خدا زياد بشود در امور خدايي هم با ملائک مانوس مي شويم. دومين مطلب که در روايت به آن تکيه شده است صدقه و نماز وحشت يا ليلة الدفن است. شب اول قبر يعني ورودي ميت به عالم برزخ است که هنوز وحشت بر او هست و مدتي که بگذرد کار سبک تر مي شود. شب اول خيلي سخت است. پيامبر فرمود: سخت ترين ساعات بر اولاد آدم شب اول قبر است. با صدقه دادن به اموات تان رحم کنيد و اگر نتوانستيد دو رکعت نماز بخوانيد که همان نماز ليلة الدفن است. پس اگر مومني از دنيا رفت اولين کار براي او صدقه است. اين از نماز مهمتر است. به نيت ميت صدقه به فقير داده بشود تا خدا رحمتش را بر او نازل بکند. اين نماز بدين صورت است که در رکعت اول بعد از حمد آيت الکرسي و در رکعت دوم بعد از حمد يازده ده مرتبه اناانزلنا دارد که وقتي نماز تمام شد صلوات مي فرستيم و مي گوييم که ثواب اين نماز را به فلاني بفرست. پيامبر فرمود که اگر اين نماز را بخوانيد قبر او تا قيامت وسعت پيدا مي کند. منظور عالم برزخ است. خود شخصي که نماز را خوانده به تعداد مخلوقات عالم ثواب مي برد زيرا بزرگترين خدمت را کرده است. استاد محدث نوري در کتاب دارالسلام از قول استادش ملا فتح علي سلطان آبادي که از عرفا در نجف بود نقل مي کرد که من عادتي داشتم که وقتي مسلماني از دنيا مي رفت بعداز نماز عشا دو رکعت نماز ليلة الدفن براي او مي خواندم. يک کسي به من گفت که من يک از اقوامي که از دنيا رفت بود را در خواب ديدم. او به من گفت که خدا رحمت کند پدر اين عالم بزرگوار را زيرا با دو رکعت نماز من آزاد شدم. سومين چيزي که براي رفع وحشت موثر است خواندن قرآن است. خواندن سوره ي ياسين قبل از خواب موثر است. خواند سوره ياسين بر سر قبر کسي که از دنيا رفته است بسيار موثر است. چهارمين چيز صلوات فرستادن است. گاهي فرستادن يک صلوات قبرستاني را نوراني مي کند. ما نمي دانيم که يک صلوات چيست. با يک صلوات ميت از سختي رهايي پيدا مي کند. کار ديگري که در روايات تاکيد شده رکوع را کامل انجام دادن است. ما نمي دانيم چه ارتباطي بين دفع وحشت و انجام دادن کامل رکوع است. بعضي ها رکوع را مثل نوک زدن انجام مي دهد اين رکوع ناتمام است. يکي ديگر از تفضلات الهي اين است که اگر کسي از ظهر پنجشنبه تا جمعه از دنيا برود عذاب قبر از او برداشته مي شود. ديگري محبت اهل بيت است. پيامبر فرمود: محبت من و اهل بيت درهفت جاي وحشتناک که اولين آن مرگ قبر و... است نجات بخش است.
سوال – بعضي ها وقتي فوت مي کنند در قبر قرار نمي گيرند مثلا در دريا غرق مي شوند يا دفن نمي شوند. آيا اينها هم شب اول قبر دارند ؟
پاسخ – بله. امام صادق (ع) فرمود که اسم ديگر برزخ قبر است. قبر دو تا معنا دارد. يکي همين گودالي است که در قبرستان است و جايگاه بدن گوشتي ما است. بعد از مرگ تا قيامت ديگر با اين بدن کاري نيست. يک بدن ديگري به ما داده مي شود که روح به آن بدن تعلق مي گيرد بنام بدن برزخي که مثل اين بدن است ولي سنگيني ندارد شبيه بدني است که ما در خواب مي بينيم. البته هزاران بار کامل تر از اين بدن ما است. عالم برزخ روح با بدن مثالي استک ه مثل اين بدن است. اگر کسي در دريا دنيا رفته است يا مثل هنديها که مرده را مي سوزانند و بر باد مي دهند، قبر خاکي ندارد. ما به اين قبر کاري نداريم. سوال و فشار قبر براي برزخ است. در عالم برزخ اين اتفاقات رخ مي دهد. قرآن در مورد قوم نوح مي فرمايد: بخاطر گناهانشان در دريا غرق شدند و وارد آتش شدند.