اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

95-09-04-حجت الاسلام والمسلمين پناهيان – حسيني بودن، حسيني ماندن

حجت الاسلام والمسلمين پناهيان – حسيني بودن، حسيني ماندن

برنامه سمت خدا

موضوع برنامه: حسيني بودن، حسيني ماندن

كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين پناهيان

تاريخ پخش: 04-09-95

بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين

شريعتي: سلام مي‌کنم به همه شما بيننده‌ها و شنونده‌هاي خوب و نازنين‌مان. به رسم پنج‌شنبه‌ها در ماه صفر ميزبان حاج آقاي پناهيان عزيز هستيم. سلام عليکم خيلي خوش آمديد.

حاج آقاي پناهيان: خدمت بينندگان محترم سلام عرض مي‌کنم. اميدوارم همه لحظه‌هاي همه بينندگان خوب نوراني باشد، و بتوانيم از لحظات مفيد استفاده کنيم.

شريعتي: حاج آقاي پناهيان زائر اربعين سيد الشهداء (ع) بودند. براي ما چه سوغاتي آورديد؟

حاج آقاي پناهيان: بسم الله الرحمن الرحيم. طبيعتاً سفر اربعين يک سفر تاريخ نيست. يک سفر به زمان حال و حتي آينده است. هرکسي طبيعتاً در اين سفر حضور پيدا کند، اين را حس مي‌کند. کساني که در اين سفر زيارتي اباعبدالله الحسين حضور پيدا مي‌کنند، با تاريخ صرفاً مواجه نمي‌شوند. با يک پديده پويا و داراي حيات و به روز مواجه مي‌شوند حتي انسان قلباً و روحاً مترغب مي‌شود. حالت انتظاري براي يک آينده بزرگ در او ايجاد مي‌شود. من اگر بخواهم سوغاتي براي بينندگان تقديم کنم دعا مي‌کنم همه اين تجربه را پيدا کنند. چون هرکسي اربعين را درک کرده است، نتوانسته خوب توصيف کند. ولي عجيب هم هست هرکسي به رفيق خودش مي‌گويد: عجب سفري بود، همين کل معاني را منتقل مي‌کند. يا همين تصاويري که از تلويزيون نشان مي‌دهد، اثر خودش را مي‌گذارد. واقعاً در سفر اربعين آن آيه‌ي قرآن «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُون» (آل‌عمران/169)‏ شهيد را مرده نپنداريد که آنها زنده هستند. سيدالشهداء زنده‌تر از همه شهيدان هستند. اينها را واقعاً آدم احساس مي‌کند به محضرشان مي‌رسد. در روايت هم هست که فرمودند: هرکس پس از شهادت ائمه، ائمه را زيارت کند انگار در زمان حياتشان آنها را زيارت کرده است. به ويژه باز اباعبدالله الحسين(ع) که آثار ويژه‌اي را به جاي مي‌گذارد. اربعين چون يک جمعيتي هست و يک ميعادگاه زماني خاص است، جمعيت در نوراني‌تر شدن اين سفر خيلي اثر دارد. خصوصاً اين سنت پياده روي، خصوصاً آن زمان قرارداده شده توسط امام حسن عسگري(ع) واقعاً نور زيارت اباعبدالله الحسين را مضاعف مي‌کند. بهترين کار اين است که آدم براي کساني که اين تجربه را پيدا نکردند دعا کند. حتي کساني که نمي‌توانند عيبي ندارد غصه بخورند. آن غصه آنها را نوراني مي‌کند. اين حسرت آزار دهنده نيست. حسرتي است که در نهايت به انسان آرامش مي‌دهد و بعد زمينه توفيق هم با اين حسرت پيدا کند. يک راهي باز شود و انسان موفق به رفتن به اين سفر شود.

اگر قرار باشد يک جمع‌بندي از اربعين ارائه کنم اين است که کساني که رفتند سالهاي بعد از اين سفر محروم نشوند. آنها باز توفيق به اين زيارت پيدا کنند و مشرف شوند. اولين نکته که مي‌خواهم در مورد زيارت اربعين عرض کنم استمرار زيارت حرم اباعبدالله الحسين(ع) است. حج يکبار در عمر کافي است. اگر انسان مکنت داشته باشد و دفعات بعد برود، عيبي ندارد اما آنچنان تأکيد نشده است. ولي سفر کربلاي اباعبدالله هر سال حداقل يکبار تأکيد شده است. براي متمکنين که سالي دو بار بايد مشرف شوند. اينها در روايات تصريح شده است، سه سال غيبت بيشتر ممنوع اعلام شده است. حتي در روايت هست که عاق رسول خدا مي‌شوند. حتي مجازات‌هايي براي يک جامعه که ترک کنند، به دنبال دارد. الآن ديگر سختي‌هاي اين سفر با همه مشکلات موجود به حداقل رسيده است. امنيت با ضريب بالايي برقرار هست. ما بايد در زندگي خودمان يک برنامه‌ريزي براي استمرار سفر اربعين به صورت ساليانه داشته باشيم. اين توصيه‌اي است که شده است. حضرت امام حسن عسگري(ع) هم فرمود: از علائم مؤمن زيارت اربعين است.

براي اين افراد جدا از اينکه براي خودشان ايجاد آمادگي مي‌کنند، مسئولين هم بايد به اين به عنوان يک جريان مستمر نگاه کنند. اگر مي‌خواهند اتوبان بکشند، اگر مي‌خواهند پلي بزنند، اگر مي‌خواهند گيت‌هاي ورودي و خروجي را تقويت کنند، وقتي شما طي ده سال آينده اينجا پيش‌بيني مي‌کنيد که تعداد زوار بيش از دهها ميليون مي‌شود،   شايد از خيلي از جاده‌هاي ما اينقدر مسافر در طول سال عبور نکند. اين نکته که بايد به استمرار توجه کرد. نکته دوم اينکه سفر اربعين يک موج تبليغاتي موج اين سفر نشده که اين موج فروکش کند. يا يک هيجان معنوي نبوده که بعداً فروکش کند. يک بيداري است. بيداري هم تقريباً محال است تبديل به تاريکي و خاموشي شود. الآن ديگر بچه‌هاي ما هم خبر دارند نسل آينده کم کم دارد متوجه مسائل مي‌شود و الآن دوران کودکي را سپري مي‌کند، خيلي چيزها از فلسفه زيارت اربعين و شهادت امام حسين مي‌فهمند. ممکن است ما در بخش‌هاي ديگري از دين يک موجي از گرايش مردم را داشته باشيم، بعد فروکش کند، ولي درباره گرايش نسبت به اباعبدالله الحسين هيچوقت تاريخ نشان نداده که گرايشي افزايش پيدا کند و بعد کاهش پيدا کند. بعد از دوران دفاع مقدس گرايش‌هاي معنوي به اهل‌بيت کاهش پيدا نکرد و همينطور در طول اين ايام 37 سال بعد از انقلاب داريم مي‌بينيم. در ايام قبل از اين داريم مي‌بينيم. در کشورهاي ديگر اين صحنه را مشاهده مي‌کنيم. اسلام از يک غربتي در تاريخ شروع شد، ولي در نهايت بخواهيم جمع بندي کنيم يک سير صعودي دارد، اين ديگر متوقف نخواهد شد. پس مسئولين محترم و مديران فرهنگي و اجرايي بايد انتظار مسافرين و زائرين بيش از اين مقدار را داشته باشند. قبلي‌ها که تقريباً ترک نخواهند کرد، جديدي‌ها هم که قطعاً اضافه خواهند شد و در سالهاي بعد با تراکم بيشتري مواجه خواهيم شد.

برنامه‌ريزي‌هاي محتوايي و اجرايي براي اين سفر بايد خيلي بيشتر از اين باشد که هست. يکي از چيزهايي که خيلي مشهود بود، پذيرايي دم مرز بود که نسبت به سالهاي گذشته خيلي بهتر بود. يا نظافت در طول مسير نجف اشرف و کربلاي معلي خيلي بهتر از سالهاي قبل بود. ترددهاي بعد از زيارت و قبل از زيارت وسايل داخل عراق محيا بودند. با يک مقدار برنامه‌ريزي وضع خيلي بهبود پيدا کرد. ولي بايد ما خودمان را براي سفر ده ميليوني از ايران به عتبات در اين ايام آماده کنيم. چون انتظار هست و رقم‌هاي غير رسمي چيزي بالاي پنج ميليون نفر را در مورد امسال بيان مي‌کنند.

پس نکته اول استمرار اين بود و نکته بعد اوج گرفتن و فرود نيامدن اين احساس پاک معنوي و سير صعودي که دارد. نکته سوم اين است که من در طول سفر خيلي اين وضعيت را مشاهده مي‌کردم و آن هم انواع طبقاتي که امسال نسبت سالهاي قبل در اين سفر حضور پيدا کرده بودند تنوعشان بسيار بالا بود. کساني را مي‌ديدم که بعضي مي‌گفتند: بار اول است پاي منبر مي‌نشينند. بعضي بودند که اولين بار بود زيارت مي‌کردند. بعضي‌ها با فضاهاي متفاوتي حاضر شده بودند و آمادگي بسيار بالايي که براي پذيرش و انديشيدن داشتند. ثواب اين عبادت بالاترين ثواب است، اگر اينطور است بايد اثرش هم بيشتر باشد. پس بايد آماده باشيم مبتديان در عرصه معنويت مثل بنده در اين سفر زيادتر شوند. بايد جزواتي براي کساني که اولين بار مي‌خواهند نماز بخوانند فراهم شود. مسجدها جذبش نکرده بود. در مدرسه تأثير نپذيرفته بود. سليقه‌ها متفاوت است. اين از عجايب اباعبدالله(ع) است که اين سلايق مختلف را چگونه دور خودش جذب مي‌کند. آدم آنجا مي‌بيند که اربعين در حصار طبقه خاصي نيست. روستايي و شهري و باسواد و بي‌سواد هيچ فرقي با هم ندارند. از نظر سياسي هيچ تفاوتي نيست. اربعين براي بشريت است. چيزي شبيه صحراي محشر است. شما در آن مجموعه گم مي‌شوي. اين تجربه منهاي معنويت باطنش از نظر ظاهري يک تجربه بسيار با ارزش است. بايد براي اين فکر شود. براي آينده بايد بدانيم با زبان‌ها و حالت و روحيات مختلف در اربعين مواجه هستيم. اين هم تواضع اهل محبت اهل‌بيت را بالا مي‌برد و هم نشاط را افزايش مي‌دهد و هم قدرت تعامل را بالا مي‌برد.

نکته ديگر در مورد سفر اربعين اين است که بعضي‌ها خيلي خوب از اين سفر استفاده مي‌کردند. در اين غوغا گم نمي‌شدند. حال معنوي خوبي داشتند. لبخندشان براي ديگران رايگان بود اما اشک و سوز و مناجات دروني‌شان ترک نمي‌شد. در تمام سفر در حال عبادت بودند. بعضي‌ها را مي‌ديدم که کتاب دعا به دست و قرآن به دست راه مي‌رفتند. اينها را بايد ديد و در اين سفر کشف کرد. نمي‌خواهيم کساني که در اين خلسه معنوي حضور داشتند را تلويزيوني کنيم و بگوييم: به به! چقدر شما اهل عبادت هستيد. اما اينها بايد يک طور معرفي شوند تا موجب غبطه بقيه زائران شوند. اين زيارت حداقل و حداکثر استفاده را براي انسان دارد. شايد حداکثر استفاده را کمتر کسي از اين سفر برده باشد. ولي زائران بايد غبطه کم استفاده کردن را داشته باشند. ما در اين سفر ظرفيت يک ختم قرآن را داريم. ظرفيت خواندن دعاي جوشن کبير را داريم. دعاها و نمازهاي طولاني که در راه رفتن مي‌شود اين نمازها را انجام داد. يک سفر پر از عبادت انسان داشته باشد. بايد اين حرف‌ها را طرح کرد. مثلاً شما چند بار در طول سفر قصد خواندن سوره يس را داريد و ثوابش را تقديم حضرت زهرا کنيم. براي اميرالمؤمنين چه سوره‌هايي را مي‌خواني و تقديم مي‌کني؟ ما بايد در ارتباط با سفر اربعين هم به حداقلي‌ها توجه کنيم. البته بعضي از اين حداقلي‌ها وقت بازگشت حداکثري باز مي‌گردند. هم بايد به بهره‌برداري حداکثري نگاه کنيم. برنامه‌هايي که گذاشته مي‌شود بايد براي هر دو گروه باشد. يعني بايد براي هرکدام پيش‌بيني خاصي صورت بگيرد.

نکته بعدي بالا رفتن سطح تعامل بين ايراني‌ها و عراقي‌هاست. اين خيلي اهميت دارد. نزد پروردگار خيلي ارزش دارد. اين دو گروه که يک گروه مي‌شوند، مثل قطرات آب که به هم جذب مي‌شوند اين دو گروه به هم بيشتر پيوند بخورند. امسال من يک خبرهايي دارم که اين پيوند بيشتر شده بود. سنتي از قديم در ايران بود که هيأت‌هاي عزاداري سراغ تکيه‌هاي هم مي‌رفتند و نوحه‌اي مي‌خواندند. ما گفتيم بياييم خطاب به عراقي‌ها يک عرض تشکري داشته باشيم. يک سرود عربي درست شد و اکثر کاروان‌ها بلد بودند. اين اتفاق مبارک امسال خيلي شيوع داشت. اکثر عراقي‌ها با شنيدن اين گريه مي‌کردند. خيلي اثر خوبي داشت.

آخرين نکته هم اينکه در اين سفر دو نوع يا سه نوع افراد شرکت مي‌کنند. يک گروه کارواني مي‌روند. يک گروه هيأتي مي‌روند. يک گروه انفرادي مي‌روند يا با خانواده مي‌روند. آنهايي که هيأتي با هم سفر مي‌کنند استفاده بيشتري مي‌کنند. وقتي من در جلسات هيأت‌ها مي‌رفتم تکليف اينها معلوم بود. هم زبان بودند. تا کجا آمده بودند. پيوندهاي اين‌ها با هم بهتر بود. به نظر من هيأت‌ها بايد سفر اربعين را جزء يکي از برنامه‌هايشان قرار بدهند. در طول سال هر هيأتي شرکت مي‌کنيد با همان هيأت هم اربعين برويد. اين جمع خيلي کارها را تسهيل مي‌کند. انفرادي هم خوب است. بهره‌هاي خاص خودش را دارد. اما بعضي‌ها هم کم بهره مي‌شوند. افرادي که با هيأت شرکت مي‌کنند اساساً بايد پيوندشان با هم زياد باشد. بهترين راه براي تثبيت و تقويت هيأت‌ها تداوم افراد هيأتي براي شرکت در هيأت رفتن به يک سفر است. ميزان بهره‌برداري هم افزايش پيدا مي‌کند. خيلي از هيأت‌ها هستند مي‌گويند: ما تعطيل هستيم چون همه خودشان مي‌روند. شما سازماندهي کنيد. اينها برخي از نکاتي بود که شايد براي سفر اربعين مفيد باشد.

شريعتي: صفحه 409 قرآن کريم آيات 42 تا 50 سوره مبارکه روم در سمت خداي امروز تلاوت مي‌شود.

«قُلْ‏ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلُ كانَ أَكْثَرُهُمْ مُشْرِكِينَ «42» فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ الْقَيِّمِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ يَوْمَئِذٍ يَصَّدَّعُونَ «43» مَنْ كَفَرَ فَعَلَيْهِ كُفْرُهُ وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِأَنْفُسِهِمْ يَمْهَدُونَ «44» لِيَجْزِيَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْكافِرِينَ «45» وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ يُرْسِلَ الرِّياحَ مُبَشِّراتٍ وَ لِيُذِيقَكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ لِتَجْرِيَ الْفُلْكُ بِأَمْرِهِ وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ«46» وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ رُسُلًا إِلى‏ قَوْمِهِمْ فَجاؤُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَانْتَقَمْنا مِنَ الَّذِينَ أَجْرَمُوا وَ كانَ حَقًّا عَلَيْنا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ «47» اللَّهُ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّياحَ فَتُثِيرُ سَحاباً فَيَبْسُطُهُ فِي السَّماءِ كَيْفَ يَشاءُ وَ يَجْعَلُهُ كِسَفاً فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ فَإِذا أَصابَ بِهِ مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ إِذا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ «48» وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْهِمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمُبْلِسِينَ «49» فَانْظُرْ إِلى‏ آثارِ رَحْمَتِ اللَّهِ كَيْفَ يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها إِنَّ ذلِكَ لَمُحْيِ الْمَوْتى‏ وَ هُوَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ «50»

ترجمه: بگو: در زمين سير كنيد پس بنگريد عاقبت كسانى كه قبل از شما (زندگى مى‏كردند و) بيشترشان مشرك بودند چگونه بود. (حال كه دانستى فرجام شرك هلاكت است،) پس به دين استوار ايمان بياور، پيش از آن كه روزى بيايد كه براى آن برگشتى از (قهر) خدا ممكن نيست، در آن روز مردم از هم جدا (و دسته دسته) مى‏شوند. هر كس كفر ورزد، كفرش به زيان اوست و كسانى كه كار شايسته انجام دهند (سعادت ابدى را) براى خودشان آماده مى‏كنند. تا (خداوند) كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‏اند، از فضل خويش پاداش دهد؛ (و كافران را محروم كند، زيرا) او كافران را دوست نمى‏دارد. و از نشانه‏هاى الهى اين است كه بادها را مى‏فرستد، تا مژده (باران) دهند و بخشى از رحمتش را به شما بچشاند و كشتى‏ها به فرمانش حركت كنند، و شما از فضل او (روزى) بجوييد، شايد شكرگزارى كنيد. و البتّه ما پيش از تو پيامبرانى را به سوى قومشان فرستاديم، پس آنان دلايل روشن براى مردم آوردند، (برخى ايمان آوردند و بعضى كفر ورزيدند) پس، از كسانى كه مرتكب جرم شدند انتقام گرفتيم، و (مؤمنان را يارى كرديم كه) يارى مؤمنان حقّى است بر عهده‏ى ما. خداوند كسى است كه بادها را مى‏فرستد و ابرى برمى‏انگيزد و آن را در آسمان، هر گونه بخواهد مى‏گستراند و آن را بخش بخش مى‏كند، پس مى‏بينى كه باران از لابلاى آن (ابر) بيرون مى‏آيد. پس هرگاه آن (باران) رابه هر كس از بندگانش كه بخواهد برساند، به ناگاه آنان شادمان گردند. و هر چند پيش از آن كه (باران) بر آنان نازل شود، (آرى،) پيش از آن نوميد بودند. پس به آثار رحمت خدا بنگر كه چگونه زمين را بعد از مرگش زنده مى‏كند. همانا خداست زنده كننده‏ى مردگان و او بر هر چيزى قدرت دارد.

شريعتي: اين آخرين جلسه است که خدمت حاج آقاي پناهيان هستيم. دعا مي‌کنم و آرزو مي‌کنم انشاءالله فرصتي شود که به طور مستمر از حضور ايشان بهره‌مند شويم. اربعين را چگونه مي‌توانيم در طول سال هم سرايت بدهيم و از آن بهره ببريم؟

حاج آقاي پناهيان: براي تداوم اربعين بايد به بسيج مراجعه کنيم. ماهيت بسيج چيزي جز فرهنگ اربعين نيست. مردمي که الآن در فرهنگ اربعين رفتند و لذت بردند، از ايستگاه صلواتي‌ها تا تعامل‌ها و روابط بدانند اين همان فرهنگ دفاع مقدس ما است. الآن بسيج در يک پايگاه ظرفيت اين را دارد که طعم شيرين آن روابط را ايجاد کند. بسيج ظرفيت فوق‌‌العاده بالايي براي جاري کردن فرهنگ اربعين و روابطي که در اربعين حاکم است را دارد. هرکس دلش براي اربعين تنگ شد بايد سري به بسيج و پايگاه محله‌اش بزند. هرکس هم ديد بسيج محله‌اش رونق ندارد، آنجا برود و خودجوش اين موکب فرهنگ اربعين را برقرار کند. فضاي کارکردن در بسيج به زيبايي فضاي زندگي در اربعين است. ما ظرفيت بسيج را بسيار عالي و لطيف‌تر از آن مي‌دانيم که در ذهن مردم نقش بسته است. موکب‌ها قديم ايستگاه صلواتي بود. آن زمان مردم مي‌گفتند: در جبهه چرا ايستگاه صلواتي مي‌گويند؟ يک روابطي شکل مي‌گرفت، اين روابط را مردم الآن در اربعين حس مي‌کنند. اين را مي‌شود در بسيج و در تمام بخش‌هاي زندگي جاري کرد. بسيج ظرفيت فوق العاده بالايي دارد و تکامل يافته يک هيأت صرف است. شما هيأت رفتي در زندگي ادامه مي‌دهي بسيج مي‌شود.

شريعتي: «السلام عليک يا ابا عبدالله»