برنامه سمت خدا
-حجت الاسلام والمسلمين پناهيان
-توبه
88-06-18
بسماللهالرحمنالرحيم
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام بر کفشهاي کهنه و عباي پر از وصلهات
سلام بر دستهاي پينه بستهات
سلام بر بازوهاي تنومند خيبرشکن
سلام بر دلخوشي بچههاي يتيم کوفه
سلام بر تو زماني که مشعل عدالت را برافروختي
سلام بر تو وقتي که شمع بيتالمال را خاموش کردي
سلام بر آب، سلام بر چاه، سلام بر نان جو، سلام بر نمک، سلام بر تو روز ولادتت، سلام بر تو روز شهادتت و سلام بر تو روزي که تقسيم کنندهي بهشت و جهنم خواهي بود.
شهادت حضرت علي بن ابيطالب
مجري: توبه چيست؟ اساساً توبه به چه معناست آيا ذکر (استغفرالله ربي و اتوباليه) که در روز ممکن است بارها تکرار کنيم، توبه است يا توبه فراتر از اين حرفهاست؟
حاج آقا پناهيان: بله. بسماللهالرحمنالرحيم. يکي از فعاليتهاي عبادي ما در منظومهي فعاليتهاي ديني ما توبه نام دارد. توبه در واقع بازگشت انسان از مسيري است که دارد حرکت ميکند. حالا ممکن است يک کار انجام داده برميگرده از اين کار پشيمان ميشود يا يک روندي در زندگياش داشته و ميخواهد اين روند را تغيير بدهد هر موقع ما از خدا فاصله ميگيريم و از آزادي خودمان استفاده ميکنيم يا حسن سؤاستفاده را به عمل ميآوريم و از خدا فاصله ميگيريم امکان توبه را خدا براي ما گذاشته. توبه اين است که آدم قلباً پشيمان شود از مسيري که ميرود با يک آگاهي و خودآگاهي اين بازگشت صورت بگيرد و تغييرش در رفتار هم ديده شود ميتوانيم توبه را 3 جزئي اعلام بکنيم آگاهي يا خودآگاهي که انسان نسبت به تغيير رفتار خودش دارد من اين کار را اشتباه کردم و بايد تغييرش بدهم چون هر تغييري را ممکن است نامش را توبه نگذاريم و بعد قلباً هم ناراحت بشود هم از بدي اين رفتاري که انجام داده يا راهي که داشته ميرفته يا از خوبي راهي که نرفته. بايد نسبت به آن خوبي هم دلش تنگ شده باشد دلتنگي يکي از عناصر زيباي توبه است و بعد هم تغيير رفتار. حالا در توبههاي ما هر کدام از اينها حضور داشته باشند به هر مقداري به همان مقدار توبهي ما ارزشمند خواهد بود.
يعني ارزش توبهمان بستگي دارد به اين که چقدر دلتنگ شده باشيم چقدر از مسيرمان فاصله گرفته باشيم به کجا ميخواهيم برسيم؟
حاجآقا پناهيان: چه رفتاري را تصميم بگيريم انجام دهيم براي برگشتن.
چقدر پشيمان شدهايم؟
حاجآقا پناهيان: بله چقدر پشيمان شدهايم، چقدر ميفهميم اين کار بد بود شرايط و آداب توبه زياد دارد مثلاً در روايتي ميفرمايد (والله مايمجو منالدمب الا من اقربه) به خدا قسم انسان از گناه نجات پيدا نميکند مگر اينکه اقرار بکند به گناه من اين اشتباه را انجام دادم ببينيد اين چقدر شناخت در آن هست آره من فهميدم اين اشتباه را کردم خدايا من را ببخش بعضي وقتها کلي ميريم در خانهي خدا ميگيم خدايا اجمالاً ما را ببخش ديگه حالا هر چه ديدي نديدي و حساب نياور و خودمان هم واقف نيستيم که از کدام يک از رفتارمان داريم توبه ميکنيم.
توبه خوبه که با اقرار همراه باشد اقرار يعني اينکه من بدانم کدام اشتباه را انجام دادهام ملائکه ما را نگاه ميکنند ميگويند نه اين همينطوري دارد توبه ميکنه، کلي دارد توبه ميکند. دقيقاً نميداند کدام رفتارش اشتباه بوده دقيقاً نميداند چه رفتاري را بايد جايگزين کند.
دانايي يک عنصرش است دلتنگي و آن تأثر يک عنصرش است و تغيير رفتار هم يک عنصر. حالا گاهي از اوقات دلتنگي به شدت رخ ميدهد دانايي هم هست تغيير رفتار را آدم زورش نميرسد بازهم توبه هست اين توبه رقيق است هنوز توبهي کامل نشده ولي بالاخره بازهم نامش توبه است.
گاهي دانايي رخ ميدهد دلتنگي زياد رخ نداده تنفر از گناه رخ نداده ولي يکمي رقيق دوست دارد گناه نکند. اين هم توبه است منتها يک توبهي عاقلانه است تا عاشقانه. گاهي ميداند که چه رفتاري غلط است آن را دوست دارد تغيير دهد منتها به صورت رقيق بيشترين همتش را ميگذارد سر تغيير رفتار ميگويد توبهي من اين است که ديگر اين کار را نکنم حالا چه فايده داره دائم استغفار کنم. تصميم ميگيرد که اين کار را واقعاً ديگر انجام ندهد اين توبه است ولي خيلي قشنگتر است که آدم توي يک فضاي عبادي اينها را به خدا بگويد صد مرتبه در موردش صحبت کند حالا به زبان راحتتر بخواهم صحبت کنم بالاخره خدا که با ما غريبه نيست بريم صميمانه ازش درخواست کنيم که ما را ببخشد ما اشتباه کرديم اين براي روح ما خيلي مفيد خواهد بود.
مجري: ديشب نقطهي شروع خيليها شد يعني شب قدر شبي شد که خيليها تصميم گرفتن که توي مسير بيايند و شروع کنند يک زندگي نويي را در سايهي خداوند متعال و داريم که شستوشوي ميکند آن گه که به خرابات خراب)
خيليها تصميم گرفتند که پاک بشوند بعد بيايند راز و نياز بکنند با خدا و زندگي جديدي را آغاز بکنند شب قدر. صرف اين که بگويم (استغفرالله ربي و اتوب اليه) گفتيم کفايت نميکند بايد انقلاب روحي رخ بدهد حاجآقاپناهيان خيلي توي پيامکها بود که گناهانمان اگر هم خيلي بزرگ باشد باز هم ميتوانيم توبه کنيم؟ خدا قبول ميکنه توبهيمان را؟
حاجآقا پناهيان: بله- من اجازه بدهيد در اين ايام که شهادت موليالموحدين اميرالمومنين علي(ع) هستيم از فضاي بيانات ايشان و خاطراتي که از حضرت نقل ميشود اين سوال را پاسخ بدهم. کسي گناهي انجام داده بود که بايد حد ميخورد تا پاک بشود حد شرعي بايد ميخورد تا پاک شود اينقدر وجدانش درد گرفته بود ايمانش درد گرفته بود که ميآمد پيش اميرالمومنين حد بخوره تا پاک بشود. به تعبير ما امروزيها اعدام بشود ولي از اين گناه نجات پيدا کند هرچه ميآمد اعتراف بکند حضرت از او اعتراف نميگرفت نميشنيد خودشان را به طرف ديگري مشغول ميکردند او را به کار ديگري وا ميداشتند که اعتراف نکند به گناه بخواهد حد بخورد همين جوري برود و توبه کند حتي يک نفر فکر کرد که اميرالمومنين دارد بيتوجهي ميکند آمد توجه حضرت را جلب کند که آقا به دردش برس به دادش برس ميگويد حضرت يکجوري با غضب به من نگاه کرد که دوست داشتم مرده بودم که اين نگاه حضرت را نميديدم تازه فهميدم حضرت عمداً دارد بياعتنايي ميکنند که بدون حد خوردن برو و خودت توبه کن هر گناهي را خداوند متعال ميبخشد مگر شرک که آدم محکم بايستد و بگويد که خداوند دوتا است. خدا دوتا و نصفي است يک حرفهايي ديگر شرک جّلي بزند بحثها اعتقادي و البته يک گناه بسيار بزرگ ديگري هم هست که آن هم توبه به اصطلاح نميشود ازش کرد. آن هم بايد گناهش را انجام ندهيم آن گناه هم يأس است اين که آدم بگويد خدا من را نميبخشد اين خودش بدترين حالتي است که انسان ميتواند دچار بشود در اعمال حج که حج جايزه ماه رمضان به حساب ميآيد به نوعي آخرين عملي که آدم انجام ميدهد، يکي از آخرين اعمال سعي بين صفا و مروه است آنجا بيشترين دعايي که سفارش شده انجام بدهيد دعا اين است که خدايا حسنظن من را نسبت به خودت ببر بالا ما بايد مواظب باشيم که هنگام توبه مأيوس نباشيم حتماً خدا دوست دارد که ما توبه بکنيم. حتما خدا توبه را ميپذيرد در اين ترديد نکنيم. در اين ترديد بکنيم يا فکر بکنيم که خدا بعد از اين که من توبه کردم حالا چقدر من را دوست دارد در اين که «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ؛ همانا خدا آنان را که پيوسته به درگاهش توبه کنند را دوست ميدارد.»(بقره/222) ترديد نکنيم.
10 کيلو من را دوست دارد،200کيلو من را دوست دارد، 1000 کيلو من را دوست دارد در اين مقدار محبوبيتي که بعد از توبه براي انسان حاصل ميشود در اين ترديد بکنيم. اين وسواسها يا کار روحيهي منفيبافانهي آدمهاست يا کار ابليس است البته ابليس در ماه رمضان که دستش بسته است. ما واقعاً مصون هستيم اگر يک وسوسه غلطي ميآيد اين کار خود ماست ما خودمان ديگر يک پا شيطان شديم ما خودمان داريم وسوسه بد به خودمان ميدهيم.
ولي هر گناهي را انسان مرتکب بشود جاي توبه هست. حتي بعضيها دفعاتش را سوال ميکنند ميگويند من بارها توبه کردهام. باز آدم بايد توبه بکند. يک جواني آمده بود پيش آيتالله بهجت حال آثار تربيتي توبه از بس بالاست جداگانه بايد به آن بپردازيم. هي به ايشان ميگفتند که آقا من نميتوانم گناه را ترک بکنم، نميتوانم گناه را کنار بگذار، چي کار کنم گناه نکنم؟ با يک ظاهر کاملاً غير مذهبي هم آمده بود يکي از علما به بنده ميفرمود: من شاهد اين گفتگو بودم که آقا دائم فرمودهاند که آقا گناه نکن که ديگر آخر سر اصرار ميکند که من با اين حرفها درست نميشوم من چي کار کنم که گناه نکنم؟ خُب آقاAA هم ميفرمايد گناه نکن ذکر خدا و همينطور راهنمايي ميکردند قبول نميکرده ميگفته من اين چيزها درستم نميکند.
آنوقت آقاي بهجت (رضونالله تعالي) به ايشان ميفرمايد خُب هر موقع که گناه کردي بعدش توبه هم بکن. در روايت هم داره بندهي من گناه ميکند در همان حال شرمندهي من هست به عزت و جلال خودم ميبخشمش. توبه اصلاً يکي از مقولههايي است که به عنوان يکي از عبادات اصلي ما محسوب ميشود نه به عنوان يک کار فرعي که اگر گناه کرديم اگر پشيمان شديم حالا اگر حالش را داشتيم توبه کنيم. اصل توبه را ما به عنوان يک عمل عبادي بسيار وزين بايد بپذيريم اينقدر اصالت دارد توبه که بيگناهمان هم اينقدر توبه ميکنند اين قدر اصالت دارد توبه کردن که کساني هم که اهل معصيت هم نيستند ميبينيد ائمه(ع) اينقدر توبه ميکنند به خاطر آثار تربيتي باعظمتش و زيباييهايي که در اين عبادت بسيار خوب هست.
ميانبرنامه: صلوات
مجري: توبه هم اثر تربيتي ماندگار دارد؟
حاجآقا پناهيان: اينقدر آثار تربيتي توبه بالا است که آدم گاهي فکر ميکند که توبه از نگاه يک بهانه بوده است که به اين آثار تربيتي برسيم من اگر بخواهم روح را تشبيه کنم به جسم، جسم در مقابل برخي از فعل و انفعالات فيزيولوژيک که در جسم ما صورت ميگيرد يک موادي از برخي از غدد مغزي و حالا کنار کليه و يا جاهاي ديگر ترشح ميشود و وارد خون ميشود در روح هم اينجور اتفاقهايي ميافتد تا ما يک کار بدي انجام ميدهيم يک غدههايي در روح ما که غدد دفاعي نام دارند ترشح ميکنند و شروع ميکنند آن کار را توجيه کردن عصباني شديم ناسزا ميگوييم بلافاصله بعدش ميگوييم آخه ميدوني حقش بود نه آخه ميدوني من خيلي به تنگ آمده بودم من حقم بود که اين کار را بکنم هرکس کار بدي انجام ميدهد بعد شروع ميکنه به دفاع کردن اتفاقاً اين رفتار دفاعي ما که در روانشناسي هم خيلي مورد بحث قرار ميگيرد و بحثهاي بسيار خوب روانشناسي است. اين موقعي که ما کار بد انجام ميدهيم خودش را بيشتر نشان ميدهد يک وضعيت خطرناک و خيلي بد است براي روح انسان که کار بدي که کرد ازش دفاع ميکند و نميتواند ازش دفاع نکند در مقام دفاع گاهي از اوقات اعتقادات خودش را زير سؤال ميبرد آنوقت در آيهي کريمهي قرآن ميفرمايد اين کساني که کار بد انجام ميدهند آخرش خدا را تکذيب ميکنند اصلاً چه کسي گفته اين کار بد است؟ يک دفعه زير آب هم چيز را ميزند لذا با توجه به اين روحيهي آدمها که دفاع ميکنند از خودشان و رفتار دفاعي نشان ميدهند توجيه ميکنند خودشان را و تحقير ميکنند ديگران را و خيلي بازيها نفس انسان در ميآورد تا از خودش دفاع بکنه توبه مهمترين اثر تربيتياش اين است که اين روحيه دفاعي يا رفتار دفاعي غلط را در انسان از بين ميبرد آدم وقتي که برگشت زود گفت معذرت ميخواهم من اشتباه کردم علامت بزرگي شخصيت يک انسان است که انتقاد بپذيرد و بتواند بگويد من اشتباه کردم اعتراف به اشتباه شخصيت برجستهاي به انسان ميدهد که همهي آن اشتباهات را جبران ميکند عرض کردم به شرطي که مشخص باشد خدايا من اين کار ار اشتباه کردم من واقعاً اشتباه کردم من واقعاً اين رفتار را بايد عذرخواهي کنم اين بايد عوض بشود ميدانم من اين ضعف را دارم اين اعتراف به گناه يکي از ويژگيهاي برجستهي شخصيت يک انسان است اساساً.
مجري: اصلاً وجه تمايز انسان و حيوان در همين است.
حاجآقا پناهيان: بعضيها متأسفانه نميتوانند همچنين که در يک مسيري قدم گذاشتند ديگر چشمشان را ميبندند و شروع ميکنند به دفاع کردن اين مثال را سادهاش را ميتوانيد در طرفداري از تيمها ببينيد مثلاً جوانها طرفدار تيم قرمز يا آبي يا هر تيمي ميشوند حالا چون طرفدار اين تيم هستند هر رفتاري از آن تيم را دفاع ميکنند. شکست ميخورد نه آخه ميداني، توجيه ميکنند. نه آخه ميداني اصطلاح ترجيعبندشان است «نه آخه ميدوني» شروع ميکنند به توجيه کردن بعد آن طرف هر چي امتياز داشته باشد نه اين آخه ميداني به حساب نميآيد بعد شروع ميکند به تحقير کردن. اگر خدايي نکرده يک چنين حالتي در منش سياسي ما، در رفتار اجتماعي ما، در رفتار فردي ما، در اخلاق خانوادگي ما رواج پيدا کنه ما تبديل ميشويم به موجودات غيرقابل بازگشت اين يعني انساني که يک کاري را شروع کرد تمامه. از شيطان هم که فعلاً باز 10-12 روز ديگر يا کمتر حتي دستش بسته است حرف بزنيم که غيبت او جايز هست هرچقدر پشت سرش بدگويي کنيم از او پرسيدند پس تو کي بر انسانها مسلط ميشوي؟ گفت وقتي اولين گناه را انجام بدهد چون گناه را که کرد خودش از خودش دفاع ميکنه ديگر بقيهاش نياز نيست که من دخالت بکنم ميگويد مواظب باش اين را ترک کني يک روحيهاي انسان دارد که از خودش دفاع ميکند بعد توبه اين را ميشکند. شيطان جاي ديگري دوباره اينهايي که من از شيطان نقل ميکنم جايي نشنيدم اينها را ائمه هدي عليهمالسلام ميفرمايند. از شيطان ميپرسند که کي تو هلاک ميشوي ميگويد وقتي که انسان توبه ميکند من ميزنمش او توبه ميکند من را هلاک ميکند. من او را وادار به گناه ميکنم من او را هلاک ميکنم او توبه ميکند. ميگويند خُب در اين مواقع چيکار ميکني تو؟ ميگويد من در اين مواقع ديگه او را وادار به گناه نميکنم، ميبينم او انسان توبهکنندهاي است من او را وادارش ميکنم به تبعيت از هواي نفس که زياد هم همچين گناه نيست که مثلاً توبه بکند بعد کمکم با هواي نفس زير پايش را خالي ميکنم و با همين هواي نفس او را هلاک ميکنم. هواي نفس چيست؟ دلم ميخواهد يک کاري را صرفاً دلم ميخواهد که انجام بدهم انجام ميدهم خدا در آن نيست گناه هم ممکن است نباشد همين کمکم با همين آدم را خراب ميکند چون کسي که حرف دلش را زياد گوش کرد بعد ديگر نميتواند جلوي گناه را بگيرد و بعد گناه کرد ديگر توبه نخواهد کرد آثار تربيتي توبه البته به همين يک دانه ختم نميشود يکي از آثار تربيتي آن تواضع است نسبت به بارگاره ربوبيه.
مجري: توبه يک انقلاب روحي است ديگر در واقع عناصر مقدس روح ما عليه آن عناصر پست قيام ميکنند حالا اگر اين عناصر مقدس به کلي از کار بيفتد چي؟ يعني آدمها اصلاً به خودشان نيايند که توبه کنند. يعني اگر هميشه از اين کار بد خودشان دفاع کنند؟
حاجآقا پناهيان: ديگران بايد با يک رفتارهايي که نمونهاش را عرض ميکنم آن عناصر مقدس دل اينها را بيدار کنند اولاً آن عناصر مقدس در دل آدمها معمولاً به اين سادگي از بين نميرود اگر مطلقا از بين رفت اين جور نميشود.
A فطري است؟
بله يک مقداري از آن باقي ميماند البته قساوت، حجاب اينها ميآيد ميگيرد و سخت ميکنه کار را. ولي براي اينکه يک کسي را توبه بدهيم يعني بيدار کنيم آن خوبيها را که به جنگ بديها قيام کنند آن قواي دفاعي خوب عليه اينها حرکت کنند گاهي کافي است که محبت بکنيم ما بعضي وقتها ديگران را ميخواهيم وادرا کنيم به توبه غرورشان را هم آنجا ميشکنيم توبه کن خجالت بکش خب اين ميخواهد دفاع کند بلند ميشود و گارد ميگيرد مقابل شما توبه عقب ميافتد گاهي از اوقات بايد به افراد را محبت کنيم ميدان بدهيم خودشان به اين نتيجه برسند که اشتباه کردند بگو من اين رفتار تو را قبول دارم اما خودت فکر کن من اصلاً ميدانم تو شخصيت بسيار نازنيني هستي اصلاً تو عيبي نداري من اين را ميدانم تو هيچ عيبي نداري. کمکم اينقدر بهش ميگويي که ميگويد نه من عيب که دارم دقت فرموديد بايد اين کار را کرد با لبخند با آرامش با موضع نگرفتن براي کساني که قساوت قلب دارند براي کساني که رفتار غلطي دارند توبه نميکنند بايد با او همراهي کرد بايد با او چند قدم رفت بعد کمکم او را جهت داد ميشه اين کارها را انجام داد با اين افرادي که توبهنکن هستند. اگر اينطوري نشد ديگر خدا چاره ندارد به جز اينکه با بلا اين کار را بکند. البته گاهي از اوقات هم بعضيها روحيهي پاک و خوبي دارند يکذره که باهاشون قهر کني زود توبه ميکنند. مثل کساني که «وَ عَلَى الثَّلاَثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُوا ...» (توبه/118) داستان توبه دربارهي آنها نازل شد. پيامبر اکرم جواب سلامشان را نداد مردم هم جواب سلامشان را نداند تنها شدند رفتند کوه دلشان گرفت حتي به هم ديگر گفتند که بياييد از همديگر جدا بشويم ما اينجوري حسابي پشيمان نميشويم تنها شدند دلتنگي به وجود آمد اينجا خدا به سمت اونها توبه کرد اينها هم توبه کردند. از خداوند متعال هم که ميهمانش هستيم هم صحبت کنيم بدون خدا در مورد عبادت حرف نزنيم راستش اين است که اول خدا بايد توبه کند اول بايد خدا به سمت ما برگردد دلش بخواهد توبه کنيم خود خدا در قرآن کريم ميفرمايد: من به سوي بندگان خودم توبه کردم تا اينها بتوانند توبه کنند لذا اگر کسي توبه نميکنه برويم در خانهي خدا بگويم خدايا اول شما ببخش تا اين بتواند توبه کند اين بيچاره نميتواند توبه کنه تا شما با محبت بهش نگاه نکني برايش دعا کنيد. طرف ميگويد که آقا من حال جلسهي دعا ندارم واقعاً فکر ميکند اشتباه ميکند اين چه کسي هست که حال جلسهي دعا را نداشته باشد خدا حال ندارد صداي اين را بشنود به تعبير نارساي بنده. خدا دوست ندارد کلام اين را بشنود بهش حال دعا نميدهد بايد برويم در خانهي خدا بگوييم خدايا به خودت قسم کوتاه بيا بزار اين بياد دعا.
يعني توبه کردن و دعا کردن اينها همش توفيق ميخواهد.
حاجآقا پناهيان: بله خدا بايد بخواهد محبت خدا را نياز دارد.
A و اما تواضع دومين اثر تربيتي توبه:
A ما يکي از کليديترين صفاتي که در وجودمان هست تکبر است که بايد در مورد اين مفصلتر صحبت کرد. تکبر چون دوست داريم بزرگ شويم راه بزرگ شدن اين نيست که مستقيم برويم توي ديوار بايد از راهش برويم راهش کوچک شدن درِ خانهي خداست به همين دليل مهمترين برنامهي تربيتي دين ما که نماز است مهمترين ذکرش اللهاکبر است که يادآوري ميکند که تو بزرگ نيستي خدا بزرگ است. چرا الله و رحمن نيست چرا الله و غفور نيست چرا الله و اکبر است. ما بايد توجه کنيم به بزرگي خدا. توجه به بزرگي خدا حال تکبر ما را ميگيرد. تکبر ما هم رويش خودخواهانه دارد يعني همينجوري خود به خود رشد ميکند مثل علف هرز ميماند نماز نخواني اين علف تبديل شده به يک درخت. تکبر يک ويژگي بسيار بدي است که خودرو هم هست يک گياه بسيار بدبويي است يک گياه بسيار زشتي است همه بديها ما ناشي از تکبر است گاهي از اوقاتAA اينجوري ميشود گفت.
اما از آن طرف شما در قيامت هم ميبينيد که ميفرمايد متکبرين در بدترين جاي جهنم هستند اهل عذاب بوي بهشت را ميشنوند جز متکبرين يک درب مخصوص براي متکبرين قرار دارد. تکبر با چي از بين ميرود؟ با نماز و توبه. آدم وقتي توبه ميکند خودش را ميشکند خدايا من واقعاً معذرت ميخواهم يک بار ديدي آقا اين نشکست اين سنگش محکم بود يک بار ديگر همانجا بزن يکي ديگر تا اين شکست ايجاد بشود لذا اصلاً گناه مهم نيست يعني گناه مهم است و بايد ازش توبه کرد اين اثر تربيتي توبه يعني از بين رفتن تکبر وقتي آدم نگاه ميکند ميبيند اين خودش کلي اثر تربيت دارد بله اين خيلي اهميتش بالاست و هرچند وقت يک بار خوبه ما هم توبه کنيم من ميخواهم پيشنهاد بدهم شبهاي قدر دلهاي بينندگان، دلهاي مؤمنين بسيار نوراني است منتها گاهي ميگردند گناه پيدا نميکنند که توبه کنند من يک پيشنهادي ميدهم انشاءالله روز قيامت ميبينم بينندگان را سود اين پيشنهاد را اگر اجرا کردند آنجا با هم محاسبه ميکنيم ببينم چقدر در عرض يک دقيقهاي که اين پيشنهاد را ميدهم اينها سود کردهاند گناه اگر گير نياورند تو ذهنش نبود که توبه کنند از همهي کارهاي خوبشان توبه کنند خدايا من از نمازم توبه ميکنم نمازم را خوب آنجور که بايد نخواندم.
از کارهاي خوبشان توبه کنند؟
حاجآقا پناهيان: اينجوري توبه کنند که خدايا من آنجور که شايستهي تو بود من اين کار ار انجام ندادم. آنجور که قشنگ بايد نماز بخوانم نخواندم. آنجور که بايد روزه ميگرفتم نگرفتم آنجور که بايد محبت به خلق بکنم نکردم آنجوري که بايد به تو خدمت بکنم نکردم.
A يعني از کاستيهايشان در واقع.
حاجآقا پناهيان: بله کاستيهايي که در دل کارهاي خوب است ما آخه خيلي وقتها ميخواهيم برويم سراغ گناههاي درشت نه اينها هم خيلي است اولياي خدا از همين چيزها توبه ميکردند مقام ربوبي را ميديدند اعمال خودشان را نسبت به بارگاه ربوبي کم ميدانستند مدام توبه ميکردند و چه اشکي ميريختند.
ميان برنامه: امشب نمکي به زخم دين بگذارم آتش به پر روحالامين بگذارم نانآور هر شبي نيامد امشب طفلان سر بيشام زمين بگذارند.
خداحافظ اي کوفه اي شهر غم، خداحافظ اي کوفه اي شهر غم که در کام من ريختي زهر غم. خداحافظ اي سجدهگاه علي، خداحافظ اي سجدهگاه علي
شخصي خدمت امام علي(ع) رسيد و عرض کرد نصيحتي کن. امام علي(ع) نصايح زيادي داشتند اما دوجملهي اولش از آن کساني مباش که اميد به آخرت دارد اما ميخواهد بدون عمل به آخرت برسد و از آن کساني مباش که احساس نياز به توبه در وجود خود دارد اما هميشه ميگويد دير نميشود وقت باقي است.
يک سؤال دارم: بله ما توبه ميکنيم و شنيدهايم که کسي که توبه ميکند مثل کسي است که تا به حال گناهي مرتکب نشده است به وعدهي خدا اميدواريم اما با عذاب وجدان چهکار کنيم؟
حاجآقا پناهيان: اين سؤال را من هم خيلي خودم مواجه ميشوم که آدم دچار اشتباهي ميشود گناهي انجام ميدهد بعد هم توبه ميکند ولي هرچند وقت يک بار يا به طور مداوم به ياد اين گناه ميافتد و اذيت ميشود بعضيها ميگويند ما چکار کنيم که ديگر اذيت نشويم؟
چرا اذيت نشويم؟ خب اذيت بشويم اين خيلي خوب است. در روايت داريم وقتي يک کسي بر اثر يادآوري گناهان خودش اذيت ميشود اين علامت اين است که خدا دوستش دارد گناه را بر دوش او «فقيلً و بينا» قرار ميدهد در حالي که کسي را که خدا دوست ندارد يه کاري ميکنه که گناه براي او يک چيز مهمي نباشد حالا يک کاري کرديم توبه هم کرديم. اين عذاب وجدان خيلي انسان را رشد ميدهد خيلي شخصيت انسان را معنويتر خواهد کرد خيلي انسان را فاصله ميدهد از گناه. خيلي انسان را از آن موقعيتي که ممکن است گناه مرتکب شود فاصله خواهد داد. منتهب اين عذاب وجدان را بايد در بغل خدا داشته باشيم نه تنها که موجب افسردگي بشود موجب اعصاب خوردي بشود. بچه کوچولوها را ديدهايد ميخواهند گريه کنند از يک حادثهاي اول دنبال مامانشان ميگردند مامانشان را که پيدا کردند در بغل مادرشان شروع به گريه کردن ميکنند. چقدر روش دقيقي است وقتي پيامبر اکرم ميفرمايند من گريهي بچهها را دوست دارم ميشود روي اين گريه کردن خيلي کار کرد يکي از آنها اين است مثلاً آدم ميبينه که بچه ميره دکتر آمپول ميزند اذيت ميشود با باباش برميگرده گريه نميکنه مامانش را که ميبيند شروع ميکنه به گريه کردن يک جايي را پيدا ميکنه ما توبه را عذاب وجدان را در خانهي خدا اگر داشته باشيم و خبر داشته باشيم خدا تمام اين ناراحتي ما را جبران خواهد کرد. ما به دليل گناه ناراحت هستيم حقمان هم هست ناراحت باشيم اما خدا جبران ميکنه. نوازش ميکنه بندهاش را. عيبي نداره ميگويد حالا به تعبير ما که ميخواهيم تشبيه به کار ببريم. پس عذاب وجدان بعد از گناه ادامه داشته باشد علامت خوبي است علامت هرچي فاصله گرفتن ما از وضعيت گنهآلودگي است، گناهآلود بودن انسان است و اين را سعي نکنيم زود از بين ببريم. داشته باشيم. در خانهي خدا اشک بريزيم مطمئن باشيد خدا اين وضعيت را دوست دارد و برايمان جبران خواهد کرد.
انشاءالله. چهکار کنيم که از معصيت نفرت پيدا کنيم؟
حاجآقا پناهيان: همهي کار هاي خوب را بايد انجام بدهيم تا به اين نقطه برسيم. من فهرستوار اگر بخواهم بگويم 1- با خوبها زياد بپريم، خوبها را که آدم ميبيند از بدي خودش پشيمان ميشود با اولياي خدا با آدمهاي خوب، با آدمهايي که اصلاً هوس گناه توي سرشان نيست. همانطور که با آدمهاي بد بپريم علاقه به معصيت پيدا ميکنيم با خوبها اگر نشستو برخاستمان زياد باشد بريم ببينيمشان اصلاً حضورشان باشيم. اين نفرت ما را از گناه بالا ميبرد. 2- يکي ديگر از اين کارها کار خوب انجام دادن است. کار هاي خوبي که ميتوانيم انجام دهيم زياد انجام بدهيم نور اينها ميآيد نور که آمد از ظلمت تنفر پيدا ميکنيم بعضي وقتها مينشينيم و هيچکاري نميکنيم و حرکتي انجام نميدهيم دوست داريم از گناه هم نفرت پيدا کنيم دوست داريم خيلي اتفاقهاي قشنگ هم اتفاق بيافتد ناراحت هستيم عذاب وجدان داريم هيچ حرکت خوبي هم جاش انجام نميدهيم که اتفاق قشنگ بيافتد پس کار خوب انجام دادن يکي از راهها است. 3- يکي ديگر از راهها اين است که توبه کنيم با اينکه توبه نياز دارد اين تنفر از گناه را منتهي گاهي از اوقات تنفر رقيق است با وقوف در مقام توبه. هفتصد استغفرالله و اتوباليه بگوييم هي به خودمان تلقين کنيم وقت بگذاريم نوک نزنيم مثل اين منقار پرندگان. بنشينيم نگاه کنيم تمرکز بگيريم و توقف کنيم هي حواسمان پرت شد دوباره برگردانيم. اينقدر در حالت استعفار تمرکز کنيم و وقت بگذاريم تا کمکم آن تنفر پديد بيايد. راههاي خوب ديگري هم هست مثل قرآن خواندن نور در قلب انسان ايجاد ميکند مثل شرکت در مجالس اهل بيت خصوصاً روزه و ذکر مصيبت. ذکر مصيبت حضرتاميرالمؤمنين. گاهي از اوقات انسان به خودش ميپردازد اين خود درست نميشود. «والنفس الحرام ميفرمايد در روايت العلم القاعد و العمل ساعق والنفسالحرام» علم از جلو دهانهي اين اسب را ميکشد عمل از پشت هي ميکنه که اين حرکت بکند ولي نفس ما آن اسب چموشي است که رام نميشود چه کار کنيم اين موقعها دور بزنيم نفس را؟ چهطوري دور بزنيم؟ ما اميرالمؤمنين را دوست داريم خودمان را بگذاريم کنار بنشينيم و غصههاي اميرالمؤمنين را بخوريم. بشينيم براي اميرالمؤمنين اشک بريزيم. دربارهي مظلوميت او فکر کنيم آنوقت در همچين شرايطي وقتي برميگرديم ميبينيم خيلي اوضاع بهتر شده. حضور در روزه يکي از کارهاي بسيار با عظمتي است که اولياء خدا مثل مرحوم قاضي، مثل خيلي از خوبان، مثل حضرت امام به عنوان يک کار تربيتي و تأثيرگذار خيلي روي آن تأکيد ميکردند.
سوره قدر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْم?نِ الرَّحِيمِ
إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ (1) وَ مَا أَدْرَاکَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ (2) لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ (3) تَنَزَّلُ الْمَلاَئِکَةُ وَ الرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ (4) سَلاَمٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ (5)
به نام خدا که رحمتش بي اندازه است و مهرباني اش هميشگي.
ما قرآن را در شب قدر نازل کرديم. تو چه مي داني شب قدر چيست؟ شب قدر، بهتر از هزار ماه است. فرشتگان و روح در آن شب به اذن پروردگارشان براي [تقدير و تنظيم] هر کاري نازل مي شوند. اين شب تا برآمدن سپيده دم [سراسر] سلام و رحمت است.
براي رفتن که دست دست نکني جور تو را با مرغابيها و حلقهي در بکشند؟ داري ميري و من گريه نميکنم بيتو يک عمر براي گريه کردن وقت دارم دلم ميخواهد يک دل سير نگاهت کنم ولي تو بگو کدام دلسنگ است که از ديدنت سير بشود.
داري ميري به سلامت ولي فکر نکردي دل چاههاي کوفه برايت تنگ ميشود کوچههاي تنگ کوفه بيشبگرد ميشود، کيسههاي نان و خرما روي زمين ميماند، بالش بچههاي يتيم سنگ ميشود، داري ميري به سلامتAA ولي هستي را به کي وا ميگذاري که بي تو يتيم ميشود.