برنامه سمت خدا
-حجت الاسلام والمسلمين پناهيان
- انتقال مفاهيم ديني
90-12-24
سوال – آيا ابعادي که شما در انتقال مفاهيم ديني بر شمرديد، قابل گسترش است يا خير؟ مبناي دسته بندي آنها چيست؟
پاسخ – ما به اين ابعاد براساس يک نگاه انسان شناسانه توجه کرده ايم. وقتي که ما به دارايي ها و توانايي هاي وجود انسان نگاه مي کنيم مي بينيم که او برخوردار از عقل و امکان ياد گيري علم است. انسان برخوردار از قوه ي خيال و عاطفه است. توانايي هاي وجود انسان موجب مي شود کهA ملاحظاتي در جريان تعليم و تربيت ديني فرزندان در نظر گرفته شود. مبناي اين تقسيم، انسان شناسي است. به طور کل نمي توان اين ابعاد را در يکديگر ادغام کرد. چون هرکدام از آنها داراي نکاتي است که اگر آنها را در هم ادغام کنيم، اين نکات از دست رفته و مورد غفلت قرار مي گيرند. اما برخي از اين ابعاد را مي توان گسترش داد. در فرايند انتقال مفاهيم ديني ما بايد به بُعد خيال، عقلانيت و... توجه کنيم. بعد عاطفه را ما مي توانيم تقسيم بندي کنيم. A برخي از عواطف و علايق در وجود انسان هستند که بين او و افراد خانواده شکل مي گيرند. برخي از اين عواطف بين او و گروه همسالان شکل مي گيرند. برخي از آنها نيز بين فرد با اولياء خدا، وطن A و چيزهاي ديگر شکل مي گيرند. بعد زيبايي در انتقال مفاهيم ديني را مي توان به دو دسته تقسيم کرد: زيبايي هاي مادي و زيبايي هاي معنوي. جزو دستورات ديني ما است که اذان را کسي بايد بگويد که صداي خوبي داشته باشد و يا قرآن را بايد با صداي زيبا خواند. اما ضرورتي ندارد که دعا با صداي زيبا خوانده شود. چون دعا يک موقعيتي است که انسان مي خواهد با خدا درد و دل کند و هر کسي ممکن است به يک صورتي دعا را بخواند. دعا با قرآن متفاوت است. در قرائت قرآن بايد حرمت کلام خدا حفظ شود و همه سعي کنند که آن را زيبا بخوانند. اينها همگي زيبايي هاي مادي است. با توجه به ابعاد وجود انسان و يا انواع توانايي ها و دارايي هاي وجود اواين تقسيم بندي ها ذکرشده اند. مي توان اين ابعاد را بصورت خلاصه بيان کرد. البته حق مطلب به اين گونه ادا نمي شود. ولي A گسترش اين مباحث ايرادي ندارد.
سوال – در خصوص بعد محيط براي انتقال مفاهيم ديني به فرزندان توضيحاتي بفرماييد.
پاسخ – ما بُعد محيط را خارج از ابعاد وجود انسان تلقي مي کنيم. وقتي که شما مي خواهيد يک فرد را آموزش دهيد بايد ببينيد در چه محيطي پرورش يافته است، در چه منطقه اي از شهر زندگي مي کرده و با چه فرهنگي انسA داشته است. بعضي اوقات نه تنها بايد محيط پيشين فرد مد نظر قرار گيرد بلکه محيط فعلي او هم بايد ملاحظه شود. A مثلاً برخي از مفاهيم ديني نبايد در مدرسه انتقال پيدا کند. چون متأسفانه فضاي مدرسه يک فضاي اجباري است. و ما به سختي مي توانيم دانش آموزي را که به زور حضور و غياب، در کلاس است را وادار کنيم با اشتياق مباحث A را پي گيري کند. محيط مدرسه يک محيط رسمي است اما انتقال برخي از مفاهيم بايد در يک محيط غير رسمي باشد. پيامبر گرامي اسلام اکثراً در A A A A اردو ها کار تربيتي انجام مي دادند. A اين اردوها در صدر اسلام زماني شکل مي گرفت که افراد به سمت جنگ مي رفتند. A محيط اردوگاه يک محيط خاص تربيتي است. افراد از خانه ي خود بيرون آمده و شب و روز در کنار يکديگر هستند. A بنابراين ما بايد اهميت زيادي براي محيط انتقال مفاهيم ديني در نظر بگيريم. اولاً بايد ديد که فرد از قبل داراي چه محيطي بوده و اين محيط بر او چه اثري گذاشته است. ثانياً در چه محيطي بايد اين تعليمات به او داده شود. عوامل محيطي که فضاي انتقال مفاهيم ديني را براي ما ترسيمA مي کنند به چند دسته تقسيم مي شوند. يکي از عوامل، عوامل انساني هستند. انسان هايي که در اطراف فرد وجود دارند يکي از عوامل محيطي هستند که بايد در انتقال مفاهيم ديني مد نظر قرار گيرند. مثلاً وقتي شما مي خواهيد يک مفهوم ديني را به فردي منتقل کنيد بايد ببينيد که او با عالمان ديني و افراد مذهبي ارتباط داشته يا خير. و اينکه چه تجربه اي از اين رابطه داشته است. عامل انساني براي انتقال مفاهيم ديني بسيار تعيين کننده است. بنابراين در A A برنامه ريزي ما براي انتقال يک مفهوم اين عوامل محيطي موثر هستند. يکي ديگر از عوامل فقر و غنا است. رنج و سختي که افراد در زندگي خود مي کشند در ذهن و روح آنها تأثيرات بالايي دارد. البته شايد اگر ما به طور دقيق بررسي کنيم بهره ي افراد از سختي ها و خوشي هاي دنيا به يک اندازه باشد. اما معمولاً جنبه هاي ظاهري براي اين برخورداري مورد نظر قرار مي گيرد. کسي که در رنج بزرگ شده، يک سلسله از مفاهيم براي او اولويت پيدا مي کنند. شيوه ي انتقال مفاهيم ديني براي او با کسي که در راحتي زندگي کرده متفاوت است. در صدر اسلام حضرت اميرالمومنين (ع) به مردم مصر نامه اي را مي نويسند. مردم مصر جزو برخورداران امت اسلامي زمان خودA بوده اند. در آن نامه حضرت مي فرمايند که مومنين در دنيا بيشتر از افرادي که اهل اسراف هستند لذت مي برند. يعني حضرت در اين نامه شرايط محيط را در نظر مي گيرند. مثلاً وقتي يک معلم ادبيات در سر کلاس خود دانش آموزاني محرومA دارد نبايد از کتاب صادق هدايت براي آنها صحبت کند. چون امکان دارد اينA دانش آموزان نتوانند از برخي از سياه نمايي هايي که در اين کتاب وجود دارد نجات پيدا کنند. بنابراين ما در همه ي تعليمات نه تنها بايد حد متوسط را در نظر بگيريم بلکه حدود آدم ها را هم بايد در نظر بگيريم. يکي از عوامل محيطي کهA زياد مد نظر قرار نمي گيرد، نور معنوي است که در محيط وجود دارد. مثلاً اگر شما چشم يک فردي را که صفاي باطن دارد ببنديد و به دو مسجد که يکي ده سال قدمت و ديگري صد سال قدمت دارد ببريد. او به راحتي قدمت هرکدام را متوجه مي شود. و اين مسئله بخاطر نور معنوي است که در محيط وجود دارد. نور معنوي در خانه هم مي تواند وجود داشته باشد. مستحب است که شما در خانه با صداي بلند قرآن بخوانيد و اين صدا به در و ديوار برخورد کند، اين صدا به گوش بچه ها خورده و محيط را پاکسازي و نوراني کند. به همين خاطر است که وقتي بچه هاي ما به زيارت جبهه هاي جنگ مي روند اينقدر متحول مي شوند. نور آن محيط در اين افراد تأثيرA مي گذارد. ما بايد ساعاتي را به اين مسئله اختصاص دهيم که در موقعيت نوراني قرار بگيريم. برخي از حرف ها را نمي توان در هر موقعيتي بيان کرد. چون طرف گيرندگي لازم را نخواهد داشت. يکي از علماي بزرگوار قمA مي فرمودند: فهم برخي از معاني در قم راحت تر از شهرهاي ديگر است. اين مسئله از عوامل محيطي است که در انتقال مفاهيم موثر است. بنابراين ما از معلمان محترم خواهش مي کنيم که براي آموزش برخي از مفاهيمA دانش آموزان را به مساجد ببرند. ما بايد با وضوخانه ي مسجد شيوه ي درست وضو گرفتن را ياد بگيريم نه با وضوخانه ي حياط مدرسه. اردوهاي دانش آموزي بهترين محيط براي تربيت هستند. يکي ديگر از عوامل محيطي که بايد مد نظر قرار گيرند رفقاي فرد است. بسياري از دانش آموزان در گروه سني چهارده سال به رفقاي خود تمايل پيدا مي کنند و اين يک موقعيت طبيعي است. خدا اين ويژگي را در نهاد انسان قرار داده تا بچه ها بتوانند از خانواده جدا شوند و استقلال پيدا کنند. بسياري از بچه ها به دلايل مختلف وقتي که با رفقاي خود ارتباط برقرار مي کنند به صورت مشورتي حرف را مي پذيرند. اگر يک نفر در جمع آنها يک سخني را مسخره کند ديگران هم آن حرف را A قبول نمي کنند. ما بايد براي رفقاي فرزندان خود برنامه ريزي کنيم. بسياري از افراد فکر مي کنند اگر فرزند خود را در يک مدرسه ي خوب بگذارند، مشکلات حل مي شود. در حالي که برخي آفات در اين مدرسه هاي خوب بيشتر از جاهاي ديگر است. معمولاً بچه هايي به اين مدرسه ها مي آيند که پدر و مادرهاي آنها اصرار دارند که در يک محيط خوب تربيت A شوند. اين مسئله خود باعث يک آفت مي شود. آن هم اين است که فشار براي يک رفتار درست باعث مي شود فرد پنهان کار شود. بنابراين شما فرزند خود راA مدرسه اي مي گذاريد که A محيط خوبي باشد اما غافل از اينکه از برخي از رفقاي خود پنهان کاري را ياد مي گيرد. پنهان کاري A A بدتر از اين است که فرد برخي از خطاها را بصورت علني انجام دهد. يا حتي ممکن است فرزند شما از اينکه يک مدرسه ي خوب است دچار آسيب غرور شود. معمولاً پدر و مادر ها اين مسئله را براي فرزند خود عيب نمي دانند، چون دوست دارند که نسبت به ديگران برتري داشته باشد. در حالي که غرور به درک، اخلاق و. .. بچه صدمه مي زند. بنابراين يکي ديگر از عوامل محيطي رفقاي بچه هستند. گاهي وقتي به بچه يک حرفي را مي زنيم، پيش خود فکر مي کند که اگر رفقاي من اين حرف را بشنوند چه A A عکس العملي نشان مي دهند. يکي ديگر از عوامل محيطي رفتار و منش خود فرد است. ابتدا بايد ببينيم فرد چه رفتارهايي را در زندگي خود داردA و با چه آدابي زندگي مي کند، تا بفهميم که چه چيزهايي را مي توان به او گفت. و براي گفتن مطالب بايد از چه روشي استفاده کرد. اگر او آدم منظم، خوددار و انعطاف پذيري نيست بايد به گونه اي متفاوت با او برخورد کنيم. اينجا است که اسلام به عمل اهميت زيادي مي دهد. اسلام مي گويد: قبل از اينکه شما بسياري از مفاهيم ديني را به فرزند خود منتقل کنيد بايد چند کار براي او انجام دهيد. يکي از آنها اين است که از هفت سالگي نماز بخواند. شروع نماز از اين سن، او را در موقعيتي قرار مي دهد که بسياري را مفاهيم را در آينده به سهولت دريافت مي کند. عمل ما بر روي ما موثر است. ما نبايد مدام به ذهن و دل خود بپردازيم. اگر بچه اي در زندگي خود لقمه ي حلال نخورده است نبايد از او انتظارداشت که همه چيز را به خوبي فهميده و مفاهيم ديني را خوب درک کند. اين يکي از عوامل محيطي و موقعيتي است که در وجود بچه ي شما وارد مي شود. و از آنجا تأثير خود را نشان مي دهد. البته اين بچه در روز قيامت متناسب با توانايي ها و دارايي هاي او محاکمه خواهد شد. شايد خداوند از آن مقدار از اعمال فرد که تحت تأثير لقمه ي پدر او بودهA گذشت کند. اگر ما به بچه ي خود لقمه ي حرام بدهيم، هر چقدر هم براي تربيت او تلاش کنيم فايده اي ندارد. نه تنها لقمه ي حرام بلکه لقمه ي شبهه ناک هم تأثير بالايي بر روي فرد دارد. روز عاشورا حضرت اباعبدالله (ع) به ياران خود فرمودند که هرکس بدهکار است اينجا باقي نماند. A A فکر نکنيد که با شهادت به همراه ابا عبدالله اين حق از گردن شما ساقط مي شود. يک نفر گفت من بدهکار هستم. حضرت فرمودند: برو و بدهي خود را پرداخت کن. سپس او گفت که من بدهي خود را توسط غلامي براي فرد طلبکار مي فرستم و مطمئن هستم که به دست اوA مي رساند. حضرت فرمودند که در اين صورت اشکالي ندارد مي تواني بماني. A مادرهاي محترم نگهبانان خوبي هستند. اگر پدر پول بيشتري را به خانه مي آورد. از او بپرسند که اين پول ها از کجا آمده است ؟ مبادا مشکلي داشته باشد. نقش خانم ها در اين زمينه بسيار با اهميت است. البته آقاياني که لقمه ي حلال را رعايت نمي کنند مسلماً حرف ما را هم گوش نخواهند کرد. ولي خانم ها اگر اين پول ها را کنترل کنند بسيار موثر خواهد بود. بنابراين اينکه فرزند ما در چه موقعيتي قرار دارد بسيار با اهميت است. گاهي اوقات از من مي پرسند که بچه ي ما نماز نمي خواند ما چه چيزي به او بگوييم. من در جواب آنها مي گويم که نمي دانم. چون ملاحظات زيادي در اين مورد وجود دارد. مي توانيم يک سري مواردي را به اجمال به آنها بگوييم اما ممکن است بيشتر حرف هاي ما موثر واقع نشود. نه به اين خاطر که او آدم بدي است بلکه به اين دليل که حرف متناسب با روحيه ي او گفته نشده است. اين ملاحظات دقت ما را بالا برده و نشان مي دهد صرف اينکه يک فرد آدم خوبي بوده و ديگران را نصيحت کند کافي نيست. ممکن است يک نفر عالم ديني باشد اما مخاطب خود را نشناسد. در اين صورت نمي تواند در دينداري ديگران موثر باشد.
سوال – لطفاً درخصوص آيات 17 تا 50 سوره ي مبارکه ي واقعه توضيح بفرماييد.
پاسخ – گاهي اوقات يک زيبايي ها و نعمت هايي در عالم وجود دارند که ما متوجه آنها نيستيم. ما A A A A مي توانيم با استفاده ازA قرآن به عنوان يک ملاک حق، از برخي از اين زيبايي ها غفلت زدايي کنيم. يکي از آنها همين کودکان ما در خانه مي باشد. حرکت بچه ها در خانه اوج زيبايي و لطافت است. در A آيه ي 17 خداوند متعال تأکيد مي کند که يکي از نعمات زيباي بهشت همين فرزندان هستند. مي فرمايد: ما در بهشت کودکاني را در اطراف بهشتيان مي بينيم که دور آنها مي گردند. يعني يکي از زيبايي هاي بهشت که خداوند متعال ترسيم مي فرمايد همين کودکان بهشتي هستند.
سوال – آيا در يک جامعه ي ديني انتقال مفاهيم ديني ساده تر است يا در يک جامعه ي غير ديني که دينداران آن در اقليت هستند ؟
پاسخ -A ممکن است برخي از افراد در محيط غير ديني خود را بهتر حفظ کنند. برخي از افراد وقتي در محيط ديني قرار دارند بخاطر تلقي اشتباه، فکر مي کنند که محيط هاي غير ديني بهتر است. وقتي در محيط غير ديني قرارA A مي گيرند تلقي اشتباه آنها برطرف شده و متدين تر مي شوند. دومين گروهي که در محيط غير ديني، ديندارتر هستند افرادي مي باشند که امر و نهي هاي محيط ديني براي آنها قابل تحمل نيست. بنابراين دوست دارند در محيط باز تري و به اراده ي خود به خوبي ها جامه ي عمل بپوشانند. البته نمي توانيم به طور کامل بگوييم که اين افراد متکبر هستند. اما يکي از عوامل روحي آنها مي تواند تکبر باشد. گروه سومي افرادي هستند ک قدر نعمت را نمي دانند. اما وقتي در محيط غير ديني قرار مي گيرند بخاطر مشکلاتي که بوجود مي آيد بيشتر ديندار مي شوند. مثلاً خانم ها در آن محيط بخاطر بي احترامي هايي که صورت مي گيرد بيشتر به ارزش حجاب واقف مي شوند. ما به اين سه گروه مي گوييم که درهمين محيط اسلامي نعمت ها را بيشتر ديده و عميق تر به آن بنگرند. نسبت به دستورها حساسيت منفي نشان نداده و در همين محيط دينداري کنند. البته بسياري از افرادي که در محيط غير ديني قرارA مي گيرند، بدتر مي شوند. اينها افراد ضعيفي هستند که تحت تأثير محيط قرار مي گيرند و همين دارايي هاي اندک خود را نيز از دست مي دهند. افراد زيادي در آن کشورها هستند که آرزو بازگشت به ايران را دارند. بسياري از ضعفاي کشورهاي ديگر آرزو دارند که در ايران زندگي کنند. مثلاً بسياري از خانم هاي لبناني آرزو دارند که بخاطر فضاي معنوي که وجود دارد در ايران زندگي کنند. نکته ي بعدي اين است که اگر کسي بخواهد به اوج برسد درايران امکانات بيشتري دارد تا کشورهاي ديگر. شما هميشه نبايد در حداقل هاي دينداري با نفس خود مبارزه کنيد. اوج مسئله ي دين، حجاب و شراب نخوردن نيست. اينها حداقل ها است. در ايران مي توانيد نزد علماي بزرگ رفته و به اوج برسيد. مي توانيد هروقت خواستيد به حرم امام رضا(ع) برويد. مي توانيد در موقعيت هاي عالي قرار گرفته و رشد پيدا کنيد. البته افرادي که مي توانند حداقل هاي دين داري را در کشوهاي خارجي حفظ کنند بسيار خوب است. ولي اکثر افرادي که به کشورهاي ديگر مي روند و صدمه نمي خورند و دين آنها محکم تر A مي شود هم بخاطر ضعفي است که در وجود خود دارند. اگر آن ضعف را نداشتند در ايران دين خود را محکم تر مي کردند. البته اگر شرايط اقتضا کرده و به دلايلي در آن محيط قرار گرفته اند، امتحان و تقدير آنها بوده و بتوانند در همان تقدير رشد کنند هم خوب است.
سوال – برخي فرزندان پرسيده اند که تقصير ما در مورد عدم استفاده از روزي حلال چيست ؟A آيا واقعاً اميدي به نجات ما و رسيدن به اوج کمالات نيست ؟
پاسخ – خداوند متعال در محاسبه ي اعمال فرزندان خود نيات و توانايي هاي آنها را در نظر مي گيرد. لايُکلِفُ اللهَ نَفساً اِلا وُسعَها. خداوند بيش از وسع کسي از کسي انتظار ندارد. وقتي يک خانم و يا فرزندي در خانه اي است که نان آور خانه مال حرام يا شبهه ناک مي آورد و نمي تواند کاري بکند، خدا آنها را مواخذه نخواهد کرد. چه بسا براي آنها جبران هم بکند. نبايد اين افراد نااميد شوند و بايد به کرم پروردگار مطمئن باشند. ولي پدري که نان حرام به خانه مي آورد دو يا سه برابر مواخذه خواهد شد. گاهي اوقات برخي افراد موظف هستند وقتي که خودشان توانستند تمام اموال حرام را جبران کنند. مثلاً اگر پدري خمس نمي دهد، بعداً فرزندان در صورت امکان همه ي اموال را محاسبه کنند و خمس آن را بپردازند. يا براي مال حرام رد مظالم بدهند. بنابراين به هيچ وجه نبايد نسبت به مال حرام کوتاه آمد. اثر مال حرام بسيار زياد است و به راحتي پاک نخواهد شد. مادران در مديريتA و کنترل اينکه مال حرام در سر سفره ي بچه ها قرار نگيرد بسيار موثر هستند. گاهي بچه ها براي ما نامه مي نويسند که مثلاً ما نمي خواهيم در فلان عروسي و يا محيط گناه شرکت کنيم اما پدر و مادر ما را اجبار مي کنند. اين يک معضل بزرگ است که بايد براي آن فکري کرد.