برنامه سمت خدا
-حجت الاسلام والمسلمين پناهيان
-جايگاه خيال در آموزه هاي ديني
90-12-17
سوال – آيا عنصر خيال با آموزه هاي دين ما هماهنگي دارد يا خير؟
پاسخ – وقتي که فردي مي خواهد خانه اي را بسازد بايد از همه ي مصالح استفاده کند. اگر فقط از مصالح محکم استفاده کند، نمي تواند در آن خانه به راحتي زندگي کند. يک چنين خانه اي نشاط و شادابي لازم را ندارد. رنگ ها براي زندگي انسان ضروري هستند. در ارتباط با دين هم هم اينگونه است. فرزندان ما بايد بدانند که دين ما مستدل و منطقي است. تا کنون کسي نتوانسته است با يک دليل عقلاني و قابل دفاع عليه يکي از احکام و يا دستورات اخلاقي دين اقامه ي دليل بکند. از طرف ديگر دين ما به آگاهي از جهان پيرامون و واقعيت ها نياز دارد. اين آگاهي به دينداري جوانان ما کمک مي کند. البته عنصر خيال هم در اين ميان جايي دارد. ساختمان وجود انسان يک بعد به نام خيال دارد. برخي افراد آنقدر با اين عنصر بد برخورد مي کنند، گويي در همان اوايل زندگي بايد آن را از مغز خود بيرون کرد. خيال يکي از ابعاد روحي و مراتب ذهني انسان است. يکي از توانايي هاي بسيار برجسته و شايسته اي است که خدا به انسان داده است. اما اگر در مسير بد استفاده شده و رهبري خيال در جهت هواي نفساني و به دست ابليس انجام بگيرد بسيار مهلک است. درصورتي که خيال به دست خدا و اولياي خدا پرورش پيدا کند منجي است. لذا اينکه ما دين خود را صرفاً عقلاني ببينيم يک آفت است و نبايد دچار آن بشويم. اگر عنصر خيال را از دين حذف کنيم بچه ها احساس مي کنند که اين دين تلخ بوده و تنها مشتي قوانين حقوقي است. در قوانين حقوقي بسياري از ارتباطات اخلاقي در نظر گرفته نمي شود. عبارت هاي حقوقي بسيار خشک بوده و سعي شده که در ارتباط با مفاهيم استاندارد سازي شود. نبايد فرزند ما تصور کند که دين ما يک سري اعتقادات بر مبناي عقلانيت صرف بوده و احکامي حقوقي است که به روح لطيف ما حمله مي کند. ما بايد از خيال در دين استفاده کنيم تا دينداري ما استحکام پيدا کند. استفاده از عنصر خيال در برخي از مسائل ديني به استحکام عقايد مستدل ما بسيار کمک مي کند. مثلاً شما ثابت کرده ايد که معاد وجود دارد. اما مي توانيد با استفاده از قدرت خيال براي معاد يک تصوير ذهني بسازيد. خداوند متعال به ما آگاهي مي دهد، ولي اين آگاهي خيال برانگيز است. خداوند براي تفهيم اين موضوع درقرآن کريم وقت مي گذارد. سوره ي واقعه و الرحمن که در جزء 27 قرآن کريم بوده و در کنار يکديگر هم هستند، دوبرابر از بهشت و يک برابر از دوزخ صحبت مي شود. سوره ي الرحمن عروس سوره هاي قرآن بوده و سوره ي واقعه نيز مستحب است که هر شب خوانده شود. اين سوره ها به شدت در خصوص قيامت خيال برانگيز صحبت مي کنند، نه عالمانه و عقلاني. عقلاني يعني اينکه ما اثبات کنيم معاد وجود دارد. عالمانه يعني اينکه با استفاده از يک سري قاعده ها بگوييم که علي القاعده آن جهان بايد فرخنده تر، وسيع تر، شاداب تر و بدون محدوديت هاي دنيا باشد. ولي در اين سوره ها خداوند متعال مي فرمايد: چگونه در آن جهان تخت مي گذارند، لباس هاي افراد چگونه است، چه افرادي از شما پذيرايي مي کنند، ميوه ها چگونه است و. .. حتي گاهي اوقات ما حوصله نمي کنيم که اين آيات قرآن را کاملاً مرور کنيم. د رروايات و ادعيه هاي ما نيز اين مسائل مبسوط ترتوصيف شده و توضيح داده شده است. در روايات اين مسائل را براي ما توضيح مي دهند تا ما مرغ خيال خود را پرواز داده و اعتقادات خود را درباره ي قيامت با خيال پردازي و تصوير سازي تحکيم ببخشيم. خيلي از افراد داراي اعتقادات ضعيفي هستند. ساده ترين علت آن نيز اين است که آنها آن طور که قرآن خواسته در خصوص قيامت خيال پردازي نکرده اند. اگر اين افراد با تصوير گري قرآن همراهي کرده و عذاب هاي سختي را که قرآن عنوان کرده است را براي خود تصور مي کردند يک مقدار ترس آنها از جهنم بالا تر مي رفت. ما با عنصر خيال تنها ظاهر ساختمان دين خود را تزيين نمي کنيم. بلکه آن را تقويت مي کنيم. انسان با تمام ابعاد وجود ي خود يعني نيازهاي جسمي، مادي، لذايذ و همينطور با تمام مراتب روحي خود انسان است. ما بايد براي همه ي برنامه هاي او پاسخي داشته باشيم. اولياي خدا مقيد بودند که به وضع جسمي خود بپردازند. کودکان ونوجوانان ما در استفاده از خيال توانايي بالايي دارند. و براي پرورش و بکارگيري تصويرگري نيز نياز بالايي دارند. بنابراين تمامي فيلم ها، کارتون ها و افسانه هايي که براي آنها خوانده مي شود بايد حکمت آميز باشد. اين حکمت ها بچه ها را براي فهم معارف عميق تر سنين بالاتر آماده مي کند. کودکي دوران خيال پردازي است. ما نيز براي انتقال دين در دوران کودکي بايد از عنصر خيال زياد استفاده کنيم. خداوند در قرآن خانه ي عنکبوت را مثال مي زند. مي فرمايد: مَثَل کسي که غير از خدا را دوست و ولي خود گرفته، مثل تار عنکبوت است. عنکبوت وقتي خانه اي مي سازد بسيار به خود مباهات مي کند. فکر مي کند با استفاده از آن مي تواند ديگران را به دام بيندازد. خانه اي که حتي يک بچه ي کوچک هم مي تواند آن را خراب کند. قرآن مي فرمايد که رفقاي غير خدايي شما هم اين گونه هستند. البته امروز بايد اين مسئله را به سياسيون جامعه گفت. چون آنها بيشتر از هر کسي در معرض باند بازي هستند. بايد گفت اگر غير از خدا را ولي و پشتيبان خود بگيريد، مانند تارعنکبوت است که بسيار سست مي باشد. اين تشبيه خيال برانگيز بوده و ما را وارد عرصه ي تصويرگري مي کند. خدا خواسته که ما با اين تشبيه از تصويرگري استفاده کرده و سستي رابطه با غير خدا را لمس کنيم. بنابراين اولاً ما بايد کودکان خود را به دليل اقتضاي روحي و وضعيت ذهني که دارند با خيال پردازي با دين آشنا کنيم. ثانياً با پرورش دادن خيال فرزندان خود در جهت معارف ديني، درک عالم آخرت و حسن و بدي افعال اخلاقي، کاري کنيم که گرفتار خيال پردازي در دنيا نشوند. اين يکي از سخت ترين مراحل تربيتي است. امروزه نوجوانان و جوانان براي خود يک آينده ي خيالي تصور مي کنند. فيلم ها نيز اين آينده ي خيالي و موهوم را تقويت مي کنند. زماني که دختر خانم در زندگي واقعي قرار مي گيرد، فکر مي کند که اين آقا آن مردي که در خيال خود داشته نيست. يا دخترها و پسرها در زندگي مادي خود قرار مي گيرند و مي بينند که آن چيزي که در خيال خود داشته اند محقق نشده است. در حالي که اين چيزها خيال بوده و نه آرمان. آرمان آن چيزي است که از نظر ارزشي قابل تحقق است. آرمان يک بي نهايت است و هرچقدر انسان به سمت آن حرکت کند از اين بي نهايت بودن خسته نمي شود. و همينطور از نرسيدن به قله ي آرماني نااميد نمي شود. اما فکر کردن به آرمان هاي خيالي در واقع يک توهم بوده و دروغ گفتن به بچه ها است. رسانه هاي جهاني امروزه همه اين دروغ را مي گويند. با فيلم هاي سينمايي و شخصيت پردازي هاي خود زندگي خيالي درست مي کنند. ما بايد بچه هاي خود را از خيال پردازي غلط نجات دهيم. پس هم بايد از دوران کودکي که بچه ها در آن اهل خيالات هستند، استفاده کرده و مفاهيم ديني را با کمک گرفتن از آن بخوبي به بچه ها منتقل کنيم. هم با کمک اين کار بچه ها را از خيال پردازي در دنيا نجات دهيم.
سوال – آيا براي تغذيه ي مناسب اين بعد وجودي بچه ها که همان عنصر خيال است بايد صرفاً از قرآن و آموزه هاي ديني استفاده کنيم ؟
پاسخ – بايد از قرآن، روايات و حکما استفاده کنيم. حکمت، گم شده ي مومن است. خدا گاهي اوقات به يک انسان بي سرمايه از نظر معنوي هم حکمت مي دهد. در ادبيات کهن فارسي حکمت فراوان است. به همين خاطر است که اشعار مولوي در جهان پرفروش ترين است و حافظ هنوز حيات داشته و در دل هاي ما زنده است. يا بوستان سعدي اهميت داشته وما نبايد آن را فراموش کنيم. در کلمات اين شاعران حکمت هايي جاري است. ادبيات عرفاني از آيات قرآن بسيار الهام گرفته اند. ولي اگر کسي حکيم باشد در کنار آيات قرآن، هم از آن سرچشمه استفاده کرده و هم هر آبي که مي گيرد مانند چشمه اي در وجود او عمل مي کند. بنابراين ما مي توانيم از حکما، از روايات جليل القدرو از آيات کريمه ي قرآن که ژرفاي بي انتهايي دارند استفاده کنيم. به اقتضاي سن بچه ها هم مي توانيم اين مسائل را مستقيم نقل کنيم و هم توليد کنيم. کساني که برنامه هاي کودک را طراحي مي کنند بايد برخوردار از يک حکمت عالي باشند. تا بدانند چگونه با بازي ها و خيال برانگيزي بچه ها را براي طي مراتب عالي کمال آماده کنند. قرآن کريم مي فرمايد که ابليس مي گويد: من دنيا را زيباتر از آن چيزي که است براي آنها جلوه مي دهم. اما اگر خيال بچه ها در کودکي بخوبي جهت پيدا کرده باشد، در سن هيجده تا بيست سالگي ابليس نمي تواند خيال آنها را برنامه ريزي کند. کسي که مرغ خيال خود را به هواي کوي حضرت دوست پرواز داده، خيال پردازي در امور سطحي براي او معنايي ندارد. اما اگر در امور معنوي خيال پردازي نکرده باشد، به شدت براي او خيال پردازي در امور مادي شيرين و جذاب بوده و دنيا را زيباتر از آن چيزي که است مي بيند.
ما از قدرت خيال پردازي هم مي توانيم در جهت تقويت اعتقادات بويژه معاد و هم در جهت اخلاقيات استفاده کنيم. هم در مورد تقبيح کار بد و هم در تحسين کار خوب. مثال ها و نمونه هاي همه ي اين موارد در قرآن کريم موجود است. مثلاً در قرآن کريم مي فرمايد: اگر کسي غيبت کند گويي گوشت برادر مرده ي خود را خورده است. پدر و مادرها با يک فضاي طنز مي توانند در خانه يک سري برنامه هايي را اجرا کنند تا تشبيه اين تمثيل را براي بچه ها زنده کنند. زماني که بچه ها در حال غيبت هستند به آنها بگويند که ما مي خواهيم سرفلاني را ببريم و گوشت او را امشب کباب کنيم و بخوريم. مسلماً بچه ها ناراحت شده وعلت اين کار را مي پرسند. در جواب مي توانيم بگوييم که مگر شما غيبت نمي کرديد، خدا مي فرمايد:غيبت کردن مانند خوردن گوشت فرد است. با توجه به اينکه عنصر خيال در ذهن بچه قوي است، زشتي اين کار را بخوبي درک مي کند. در زمينه ي معاد دو سوره واقعه و الرحمن در قرآن وجود دارد. کساني که قدرت اين کار را دارند مي توانند آيات قرآن را خوانده وبه صورت خيال برانگيز ترجمه کنند. از ادبيات قوي فارسي استفاده کرده و اين سوره را ترجمه کنند. منظور اين آيات اين است که ما از ترسيم بهشت در ذهن خود لذت ببريم. اميرالمومنين (ع) در نهج البلاغه مي فرمايد: وقتي که اينها به آيه ي قرآن مي رسند که وعده ي بهشت را مي دهد به آن طمع کرده و لذت آن را احساس مي کنند. در آيات عذاب هم همينطور است. اميرالمومنين در جاي ديگري از اين خطبه مي فرمايند که گويي لهيب آتش جهنم کنار گوش آنها است. يعني اينقدر قدرت تصويرگري بالايي داشته و با آيات قرآن همراهي مي کنند. نمونه هاي ديگري هم در قرآن کريم وجود دارد از جمله اينکه اگر کسي غير از خدا را ولي خود بگيرد شبيه خانه ي عنکبوت خواهد بود. نمونه ي زيباي ديگري در قرآن کريم است که مي فرمايد: مثل مومنين آخرين پيامبردر کتاب هاي آسماني گذشته اينچنين بوده است: مثل يک زارعي که يک کشت و زرعي را انجام مي دهد و آنها به سرعت قوت پيدا مي کنند. به حدي که خود زارع تعجب مي کند. مي فرمايد: مثل مومنين در آخرالزمان اينگونه است. يا اينکه اگر کسي مال يتيم بخورد، مانند اين است که آتشي در معده ي او گذاشته اند. يا مي فرمايد کساني که اهل کتاب و معرفت بوده و نسبت به آن بي اعتنا مي باشند، لوازم اعتقادي دستورات الهي را رعايت نمي کنند. اينها مانند حماري هستند که کتاب بار آنها کرده اند. فردي مي پرسيد که چرا خدا در قرآن ناسزا گفته است. به ايشان گفتم که حمار در فرهنگ ما تبديل به يک فحش و ناسزا شده است. قرآن کريم ادب را رعايت مي کند. ما الان از بقره هم به عنوان فحش استفاده مي کنيم در حالي که نام يکي از بزرگترين سوره هاي قرآن است. بقره در آن زمان در واقع بخاطر سودهايي که داشته يک موجود محترم بوده وکسي به عنوان فحش از آن استفاده نمي کرده است. اگر الان به شما بگويند که مانند آهو چشمان زيبايي داريد مسلماً ناراحت نمي شويد. حمار با آهو تنها اين فرق را دارد که يک مقدار بار حمل مي کند. حماري که کتاب بار او کرده اند در واقع سنگيني آنها را حس مي کند اما نمي تواند از مطالب آنها بهره اي ببرد. در واقع زحمت آنها را مي کشد و هيچ چيزي از آنها نمي فهمد. در جايي خداوند متعال نور خود را به چراغ تشبيه مي کند. اللهُ نورُ السموات و الاَرض. سوره ي نور به دليل همين آيه ي کريمه به اين اسم خوانده شده است. در جايي به لطافت مي فرمايد که روغن اين چراغ آنقدر نوراني است که هنوز آتش به آن نرسيده نورمي دهد. اگر اين چراغ و روغن شيشه اي هم روي آن باشد بسيار نوراني تر خواهد بود. خداوند نور خود را اينچنين مثال مي زند. خداوند مي فرمايد که سرشاخه هاي شجره ي طيبه در آسمان ها است. دست شما نمي تواند به سرشاخه هاي آن برسد. از همين مسئله در معماري ما استفاده شده است. در مساجد گل بته هايي نشان داده شده که مي پيچند و بالا مي روند. ممکن است اصل آن را پيدا کنيد ولي انتهاي آنها نامشخص است.
سوال – درخصوص آيات انتهايي سوره ي مبارکه ي نجم و آيات ابتدايي سوره ي مبارکه ي قمر توضيح بفرماييد.
پاسخ – در آغاز سوره ي قمر مي فرمايد که ساعت و روز قيامت نزديک است. در صورتي که انسان از قدرت تصوير گري خود آنچنان که قرآن هدايت مي کند استفاده کرده باشد و عظمت جهان آخرت و روز قيامت را ديده باشد با قيامت احساس نزديکي خواهد کرد. هرچقدر به او بگويند که شايد شما صد سال ديگر از دنيا برويد و معلوم نيست که قيامت هم چقدر بعد از آن باشد، او مي گويد که من احساس مي کنم نزديک است. کسي که عظمت يک شيء را درک کند آن را نزديک احساس مي کند. يکي از راه هاي درک عظمت آخرت استفاده از قدرت خيال است.
مادرها بايد در خانه اين انعطاف را داشته باشند که به خيالات فرزندان خود رسيدگي کنند. از همان دوران کودکي و حتي قبل از هفت سالگي هم مي توان اين استفاده را کرد. بعضي اوقات مادرها، پدرها يا معلمان حوصله ندارند که با زبان کودکي با فرزندان خود صحبت کنند. بايد با بچه ها با زبان خيال صحبت کرد. زباني که بزرگترها در زندگي خود از آن استفاده مي کنند، زباني نيست که بتوان با استفاده از آن با بچه ها ارتباط برقرار کرد. مادري که خشک بوده و انعطاف پذير نباشد، براي بچه ها شعر و داستان نخوانده و تشبيه و تمثيل بکار نبرد نمي تواند بچه ي خود را متعادل بار بياورد. همانطور که بايد استدلال آورده و آگاهي بدهد، بايد از بازي هاي هوشمندانه نيز استفاده کرده و عنصر خيال را نيز پرورش دهد. زماني که يک مربي مي خواهد از عنصر خيال استفاده کند بايد آثار خيال پردازي در خود او ديده شود. مثلاً وقتي که از بهشت صحبت مي کند بايد اين شعف در چهره ي او نيز ديده شود. اينها ابزار انتقال مفاهيم ديني به فرزندان است. ما نمي توانيم عناصر خيال برانگيز را خيلي خشک و سرد عنوان کنيم و انتظار داشته باشيم بچه هاي ما تحت تأثير قرار بگيرند. ما بايد براي عالم آخرت از ترسيم هاي قرآني استفاده کرده و آن را در خانواده ي خود پياده کنيم. از گذشتگان خود به نيکي ياد کرده و بهشتي را که آنها هستند براي کودکان به زيبايي ترسيم کنيم. اين کار را پيامبر گرامي اسلام براي حضرت فاطمه (س) پس از رحلت خديجه ي کبري (س) انجام دادند. وقتي که حضرت فاطمه (س) در سن چهار سالگي به دور پدر مي چرخيدند و مي پرسيدند که مادر من کجا است، پيامبر (ص) متنعم بودن حضرت خديجه ي کبري (س) را در رضوان الهي، براي ايشان توضيح دادند. جبرائيل نازل شده و فرمود که يا رسول الله به دختر خود بگو که الان حضرت خديجه کجا است. وقتي که پيامبر اين مطالب را براي حضرت فاطمه (س) توضيح دادند، ايشان فرمودند که من الان راضي شدم. نبايد به مرگ و مير تنها به عنوان يک بلاي خانمان سوز نگاه کرد. نبايد از کنار اين واقعيت فرار کرده و سعي کنيم که آن را در نظر نگيريم. بايد از مردن اطرافيان خود به عنوان يک فرصت استفاده کنيم. اين يکي از بزنگاه هايي است که مي توانيم از عنصر خيال در آن استفاده کرده و بجاي اينکه بچه ها بترسند، کاري کنيم که مثبت نگاه کرده و عنصر خيال خود را بکار گيرند. در ارتباط با رفتارهاي اخلاقي گاهي اوقات مي توان شبيه سازي کرد. ما بايد بچه هاي خود را اردو برده و يک فضايي را ايجاد کنيم که بچه ها بتوانند با قدرت تصويرگري اين فضا را ادامه داده و پيام بگيرند. با بچه ها يک آلونک کوچک بسازيم و روز آخر که مي خواهيم برويم به آنها بگوييم که با اين آلونک ها خداحافظي کنيد. در اينجا دل کندن براي بچه ها يک مقدار سخت است. مي توانيم کاري کنيم که افراد بعدي که براي اردو مي آيند در مقابل چشم بچه ها اين آلونک را خراب کنند. به آنها بگوييم که دنيا و آخرت و کارکردن براي غير خدا هم همين است. خداوند متعال مي فرمايد که کسي که براي خدا کار نمي کند مانند اين است که يک غباري را بر روي سنگي مي ريزد. اگر آب بريزيم اين غبار شسته شده و اثري از آن باقي نمي ماند. رسول خدا يک بار به يک بياباني رفته ودر آنجا اتراق کردند. سپس فرمودند که برويد و هيزم بياوريد. به ايشان گفتند که اينجا هيزم پيدا نمي شود. حضرت فرمودند که شما بگرديد شايد باشد. هرکسي يک چوب کوچکي آورد. يک باره يک هيزم بزرگي جمع شد که حتي توانستند براي جمع غذا درست کنند. پيامبر (ص) فرمودند: گناه هم همينطور جمع مي شود. پس ما مي توانيم در حرکت هاي خانوادگي يک برنامه هايي را طراحي کنيم که با استفاده از آنها بتوانيم نمونه هاي عالي تراز اين نمونه ي کوچک را با استفاده از عنصر خيال در ذهن بچه هامجسم کنيم. استفاده از شعر بسيار عالي است. شعر دست انسان را باز نگاه مي دارد. مي توان در آن مبالغه کرده وکنايه زد. استفاده از عنصر خيال در شعر خيلي عالي است و اگر دست يک انسان داراي حکمت باشد، اين اشعار بسيار جاودانه خواهد بود. برخي از داستان ها با اينکه واقعي هستند خيال برانگيز مي باشند. نبايد ما هميشه از وسايل بصري استفاده کنيم، داستان خواندن و استفاده از راديو کار خوبي است. چرا که قدرت خيال پردازي بچه را تقويت مي کند.