سمت خدا
-حجت الاسلام والمسلمين پناهيان
-تاثير عزاداري امام حسين بر انتقال مفاهيم ديني
90-09-09
بر چکاد چوب و آهن، تو آن ترنم لاريبي که تازيانه ي تحريف، هرگز به گرد صراحتت نمي رسد. اينک قاريان قبيله ي من تارهاي صوتي خود را، به روايت تو شانه مي زنند اي معلم سوم. و چه فصيح مي دانند تاريخ حماسه هاي بليغ از آوردن يک سوره، مثل نگاه تو تا حشر عاجز است. نه، هرگز بر گلوي تو انکار خنجر و زوبين خدشه اي وارد نکرد. هنوز رسا و بلندي الف، لام، ميم.
سوال – عزاداري اباعبدالله الحسين (ع) براي خانواده ها چه اثري دارد و چقدر در انتقال مفاهيم ديني موثر است؟
پاسخ – قبل از اينکه عزاداري ها متناسب با اجتماعات بزرگ انساني و همچنين متناسب با مناجات فردي با اولياي خدا باشند، داراي يک فضاي خانوادگي هستند. نود و نه درصد از عزاداري ها و روضه ها داراي بحث هاي خانوادگي هستند. اباالفضل العباس (ع) برادر امام حسين (ع) است. زينب کبري (س) خواهر امام حسين (ع) است. حضرت رقيه فرزند سه ساله ي ابا عبدالله الحسين (ع) است. بنابراين ما با خانواده اي پر از مصيبت مواجه هستيم. شما کمتر مي بينيد که از روضه هاي اصحاب چيزي خوانده شود. حضرت قاسم بن الحسن نسبت برادرزادگي با اباعبدالله الحسين (ع) دارد. يعني يک خانواده به کربلا رفته اند. وقتي از امام حسين (ع) مي پرسيدند که چرا خانواده ي خود را به همراه مي بريد، آنقدر مسئله پيچيده و پر رمز و راز بود که حضرت نمي توانستند پاسخي بدهند. فقط مي فرمودند که خدا اينطور خواسته است. خدا خواسته که خانواده ي من در اين قيام مشارکت کنند. طبيعتاً مشارکت آنها چيزي جز اسارت بعد از واقعه ي عاشورا نبود. مثلاً يک اجتماع ده هزار نفري تشکيل مي شود و آنها همگي روضه ي وداع حضرت زينب (س) با امام حسين (ع) که وداع يک خواهر با برادر است را مي خوانند. يا يک اجتماع تشکيل مي شود و گفتگو هايي را که بين حضرت رباب و همسر ايشان امام حسين (ع) و همينطور فرزند ايشان رد و بدل شده را بازگو مي کنند. بنابراين همه نشسته اند و براي يک مصيبت خانوادگي گريه مي کنند. اصلي ترين و پرحماسه ترين مصيبت هاي امام حسين (ع) همه در محيط خانواده است. تنها برخي از روضه هاي دهه ي محرم مختص اصحاب است. اينها طبيعتاً روابط بين اعضاء خانواده و فاميل را به يکديگر نزديک مي کند. کلمه ي عمو و طفل شيرخواره براي بچه هايي که عزاداري مي کنند، کلمه ي محترم و مقدسي مي شود. يک مادري که طفل شيرخواره دارد و همينطور دخترهاي سه ساله در محرم محترم تر مي شوند. نوجوانان سيزده ساله عزت ديگري پيدا مي کنند. خواهر و برداري در محرم معناي ديگري پيدا مي کند. اين همه تناسب بين روضه هاي اباعبدالله الحسين (ع) و مفهوم خانواده بايد موجب رونق در خانواده ها شود. وقتي پدر از روضه ي حضرت رباب که اينقدر به همسر خود وفادار بود و امام حسيني (ع) که اينقدر به همسر خود علاقه داشت، باز مي گردد يقيناً رابطه ي او با همسرش تلطيف مي شود. يقيناً اگر اين مرد کودکي در بغل دارد، بهتر او را در آغوش مي گيرد. اينها آثار وضعي و تربيتي است که در خانواده ها برجا مي گذارد. اگر بپرسند که روضه ي اباعبدالله الحسين (ع) بيشتر بر چه قشري تأثير مي گذارد، يقيناً پاسخ خانواده است. اين روضه ها موجب تحکيم بنياد خانواده مي شود. اگر ما با دقت نگاه کرده و با اين نگاه روضه خواني و مداحي کنيم، مجالس را برپا کنيم و حضور بچه ها را در اين محيط هاي عزداري سهل کنيم، براي آنها جايگاه اختصاصي قرار داده و تک تک مفاهيم عاشورا را آرام آرام منتقل کنيم، از محبت به خاندان اهل بيت و همينطور علاقه ي اباعبدالله الحسين (ع) به فرزندان ايشان سخن بگوييم، يقيناً بچه ها در اين فضا معارف ديني را بهتر درک مي کنند و عواطف خانوادگي رونق پيدا مي کند. ما انتظار داريم که تحت تأثير محرم عواطف در خانواده ها بهتر شود. اين تأثيرات به نگاه، تربيت و نحوه ي ارتباط ما با عزاداري بستگي دارد. البته تا حدي به طور ناخود آگاه روضه هاي ايام محرم خانواده ها را رونق مي بخشد. مخصوصاً در مورد کساني که به صورت خانوادگي شرکت مي کنند. بهترين خاطره ها در اين ايام در ذهن بچه ها شکل مي گيرد. نماز يک اثري به صورت ناخود آگاه در افراد برجاي مي گذارد. اما وقتي با اين عنايت نمازمي خوانيد که شما را از فحشا و منکر دور کند، يقيناً اثر آن بيشتر خواهد شد. عزاداري ابا عبدالله الحسين (ع) نيز خود بخود در خانواده ها اثر دارد. بخشي از آثاري که الان در جامعه ي ما است مربوط به عزداري اين ايام است. ما مشکلات خانوادگي زيادي داريم. اما خوبي و محسنات زيادي هم درجامعه ي ما وجود دارد. اگر کسي مطالعه کند مطمئناً متوجه مي شود که اين رونق مربوط به عزاداري ابا عبدالله الحسين (ع) است. مثلاً اگر در يک فاميل آمار بگيريم معمولاً يک خانواده اي روابط گرمي دارند و براي بقيه الگو مي شوند. اين افراد که روابط گرمي دارند بيشتر اهل عزاداري ابا عبدالله الحسين (ع) هستند. يا کساني که روضه هاي خانگي مي گيرند، همه ي افراد خانواده يک کار مشترک انجام مي دهند. واقعاً اين بزرگترين سرمايه هاي اجتماعي است که مي تواند در حيات بشر وجود داشته باشد. ما مومنين به خاندان عصمت و طهارت اين سرمايه ي بزرگ اجتماعي را داريم. ممکن است برخي اين تلقي را داشته باشند که ما طلبه ها به شئونات مذهبي خيلي اهميت مي دهيم. ولي يکي از اساتيد نقل مي کرد که عده اي از روان شناسان را براي يک کنفرانس به ايران دعوت کرده بودند. اين استاد مي گفت که ما اين افراد را به حرم امام رضا(ع) برديم. آنها نمي خواستند از آن حرم خارج شوند. حتي به مذهب و دين ما هم کاري نداشتند ولي مي گفتند که چقدر در اين مکان امواج مثبت و آرامش وجود دارد. اين افراد وقتي تعابير خود را بکار مي بردند زيبايي آن بيشتر مي شود. ما مي توانيم از اين اساتيد روان شناسي با آن اصطلاحات و تعابير خوبي که براي خانواده ها دارند استفاده کنيم. اين افراد مي توانند از نزديک مجالس عزداري اباعبدالله الحسين (ع) و تأثير خوبي که بر روي خانواده ها دارد را مشاهده کنند. و آن را با تعابير خوب خود مطرح کنند. در اين صورت تأثير آن بسيار بيشتر از تعابيري که من طلبه بکار مي برم خواهد بود.
سوال – آيا ايام محرم و اين عزداري ها، کار ما را براي انتقال مفاهيم ديني راحت تر مي کند يا خير؟
پاسخ – کليدي ترين مفاهيم ديني در ايام محرم، با آهنگ و ريتم سينه زني و با اين شور و احساسات به سهولت به فرزندان ما منتقل مي شود. گاهي حتي اشک و عاطفه اي که در چنين مجالسي جريان دارد موثر است. يکي از کليدي ترين مفاهيم ديني، شهادت است. مفهوم جان دادن در راه خدا و نترسيدن است. مفهوم ظلم ستيزي و طرفداري از مظلوم است. همه ي ما در اين مجالس فرياد مي زنيم که اي کاش در کربلا بوديم و امام حسين (ع) را ياري مي کرديم. در اين صورت اين افراد ديگر ظلم پذير نمي شوند. وقتي يک جامعه اي از کودکي با تفکر ظلم ستيزي بزرگ شده باشد، به سمت عدالت سوق پيدا مي کند. در اين جامعه عدالت گرايي تقويت مي شود. شما در هيچ جاي ديگر، مانند نماز، قرائت قرآن و در هر الگويي از الگوهاي تربيتي و در هر کلاسي از کلاس هاي آموزشي نمي توانيد اين مفاهيم را به درستي انتقال دهيد. ما ابتدا بايد به انتقال فکر کنيم و سپس در خصوص مفهوم صحبت کنيم. درعزاداري هاي ابا عبدالله الحسين (ع) با سينه زني اين مفاهيم انتقال پيدا مي کند. با جوششي که در بچه ها براي اقامه ي عزا و برپايي اين مجالس وجود دارد، با سرود ها و نوحه هايي که ريتم سنگين حماسي دارند، مفاهيم انتقال پيدا مي کند. اينها شبيه به يک معجزه است. اهل بيت فرموده اند اگر کسي يک بيت شعر در رساي حسين ما بسرايد بهشت براي او واجب مي شود. حتي مي فرمايند: اگر کسي شاعر نيست و تنها شعر فرد ديگري را بر زبان جاري کند نيز همينگونه است. چرا مردم به نوحه ها جواب مي دهند؟ سنت هاي شيعي ريشه ي عميق در فرمايشات امام صادق (ع) دارد. مي گويند: اظهار محبت به اباعبدالله الحسين(ع) حتي با پوشيدن لباس سياه اجر زيادي دارد. براي اينکه آثار تربيتي اين کارها بسيار بالا است. اگر در کنار اين عزاداري ها يک سخنراني و روضه ي تحليلي هم باشد که مفاهيم اجتماعي را منتقل کند تأثير بيشتري خواهد داشت. يکي از کليدي ترين مفاهيم ولايت مداري است. شما هيچ کجا جز در کنار نهر القمه و رفتار ابوالفضل العباس نمي توانيد ولايت مداري را به اين خوبي منتقل کنيد. وقتي ذکر مصيبت ابوالفضل العباس مي شود حتماً مفهوم ولايت مداري منتقل مي شود. مسائل مادي با مسائل معنوي تفاوت دارد. شما اگر سرما خورده باشيد و يک قرص آنتي بيوتيک بخوريد، هر موقعيت و مقام اجتماعي که داشته باشيد اين قرص کار خود را در بدن شما انجام مي دهد و ربطي به سواد شما ندارد. ولي اثر مسائل معرفتي و معنوي با شناخت و معرفت شما بيشتر مي شود. در اين صورت تأثير گريه براي ابوالفضل العباس در وجود شما بالاتر مي رود. ولي نبايد انکار کرد که احساسات دوست داشتني هستند. امام باقر (ع) فرمودند که اصلاً دين چيزي جز محبت نيست. شما اول محبت بياوريد و بعد معرفت. جمعه ي عاشورا تعطيل مي شود اما هيچکس از مکتب امام حسين (ع) فاصله نمي گيرد. چون اين درس ها با شيريني منتقل مي شوند. شيريني ذکر اباعبدالله الحسين (ع) توأم با انتقال برخي مفاهيم است. اصولاً روضه ي بي معرفت امکان ندارد. درست است که معرفت ما کم است و بايد آن را افزايش دهيم. دانشجويي مي گفت که من سال هاي قبل خيلي براي امام حسين (ع) گريه مي کردم. ولي امسال چشمه ي اشک من خشک شده است. چکار بايد بکنم ؟ گفتم يک کتاب تاريخ حيات اباعبدالله الحسين (ع) بخوان، اين چشمه دوباره جوشان خواهد شد. زياد انتظار نداشت که من بگويم کتاب بخوان تا بيشتر براي امام حسين (ع) اشک بريزي. انسان فهيم و هوشمند جز با معرفت بيشتر نمي سوزد و اشک نمي ريزد. سال ها است که من در محيط هاي دانشگاهي شاهد اشک جوانان هستم. در اين محيط ها بيشتر افراد گريه مي کنند چون معرفت بيشتري دارند. بايد با معرفت گريه کرد. البته ما روضه و اشک بدون معرفت نداريم. اين آقا چرا براي امام حسين (ع) گريه مي کند ؟ حداقل اين درک را دارد که امام حسين (ع) مظلوم است. يعني يک حداقل معرفت وجود دارد که بسيار قيمتي است. الان در جهان مفهوم مظلوم و ظالم از بين رفته است. کسي که تحت تعليمات غرب آموزش ديده، مفهوم منفعت شخصي را مي شناسد. مگر اينکه کسي با فطرت خود از آن تربيت خارج شده باشد. واِلا در اين فرهنگ ظلم و ظالم معنايي ندارد. آن انديشمند غربي که زندگي و کار خود را مي کند و براي او مهم نيست که از مالياتي که مي پردازد مردم فلسطين قطعه قطعه مي شوند، انسان نيست. اين فرد بويي از انسانيت نبرده است. براي اين فرد که اسم خود را دکتر يا مهندس گذاشته است، مهم نيست که دولت او چه جناياتي را انجام مي دهد. اين افراد مفهوم مظلوم را نمي فهمند. همين حداقلي که ما مي فهميم ما را نجات خواهد داد. لذا مراقب باشيم که به مجالس عزاداري جسارت نکنيم. همينکه يک خواهر و برادر يکديگر را دوست دارند يک مفهوم انساني است. من در يک سفري که به يکي از کشورهاي غربي داشتم يک دانشجويي قرار بود برنامه هاي تلويزيوني را براي من توضيح دهد. ما با هم برنامه ها را تحليل مي کرديم. يک آقايي که ترانه خوان بود را در برنامه اي شبيه صندلي داغ آورده بودند. يک صداي خانمي را براي او پخش کردند و پرسيدند که اين خانم را مي شناسيد. گفت: نه. نمي دانم کداميک از دوستان من است. آن خانم از خاطرات قديمي گفت. ولي باز هم آن آقا گفت که من اين خانم را نمي شناسم. در آخر برنامه مشخص شد که اين خانم خواهر اين آقا است. حداقل عزاي امام حسين (ع) اين است که نشان مي دهد برادري نمرده است. اين مفاهيم بسيار کليدي هستند. مگر مي شود در بيتي نام امام حسين (ع) وجود داشته باشد و معرفت و محبتي منتقل نشود. عشق در ادبيات عرفاني ما يعني کسي را بخاطر خود او دوست داشته باشيم نه بخاطر خودمان. يعني غير خودخواهانه به او علاقه داشته باشيم. چه کسي مي تواند به سهولت تجربه ي محبت غير خودخواهانه داشته باشد ؟ در عزاداري ابا عبدالله الحسين (ع) اين اتفاق رخ مي دهد. يعني شما براي امام حسين (ع) اشک مي ريزد بدون اينکه خودخواهي مطرح باشد. آنقدر او را دوست داريد که اشک مي ريزيد. بچه ي شما وقتي ببيند که شما عاشقي مي کنيد به شما مباهات خواهد کرد. حداقل گريه براي اباعبدالله الحسين (ع) تجربه ي عاشقي است. يک زن و مرد جوان که به يکديگر علاقه دارند. هرکدام از روي خودخواهي يکديگر را دوست دارند. مگر اينکه گاهي يک فداکاري هم براي يکديگر انجام دهند. ولي کدام زوج عاشق و شيفته اي بوده اند که بتوانند پنجاه سال در دوري هم گريه کنند. انسان براي پدر و مادرخود هم نمي تواند بيشتر از دوسال گريه کند. اين يک معجزه است که تجربه ي عاشقي سهل شده است. شما اگر زمان حضرت عيسي (ع) بوديد و مرده زنده کردن ايشان را مي ديديد، از اينکه يک معجزه ي الهي را ديده ايد خوشحال مي شديد. اگر شما شکافتن رود نيل به دست موسي کليم الله را مي ديديد، از ديدن اين معجزه ي الهي خوشحال مي شديد. اما همين الان بدون اينکه پيامبري وجود داشته باشد تنها با نام ابا عبدالله الحسين (ع) اين معجزه وجود دارد. امام صادق (ع ) مي فرمايند: کوهي را از جاي خود تکان دهيد راحت تر از اين است که دلي را از جاي خود تکان دهيد. حضرت موسي ابن عمران رود را شکافته است اما ابا عبدالله الحسين (ع) دل ما را شکافته است. امام بر دل ما اثر گذاشته بدون اينکه ايشان را ديده باشيم. ما هرسال براي ايشان گريه مي کنيم. اين يک معجزه است. هاليود با تمام امکاناتي که دارد نمي تواند يک نفر را مانند حضرت ابوالفضل العباس براي انسان ها محبوب کند. چرا کسي نتوانسته است يک چنين اثري خلق کند ؟ الان اباعبدالله الحسين (ع) دل ما را زنده مي کند. در روز قيامت مشخص مي شود که عظمت اين معجزه چقدر از معجزات ديگر بيشتر است. اينها همه بستر انتقال مفاهيم ديني هستند.
سوال - لطفاً در خصوص آيات 15 تا 22 سوره ي سبأ توضيح بفرماييد.
پاسخ – اگر دوست داريم که بچه هاي ما با قرآن انس بگيرند و به آن علاقه پيدا کنند، در مجالس عزاداري اباعبدالله الحسين (ع) قرآن بخوانيم. کار زيبايي که برخي از مجالس انجام مي دهند و بايد آن را توسعه داد اين است که شب هاي عاشورا قسمتي از زمان عزداري را به قرآن خواندن اختصاص مي دهند. يعني يک قاري با صداي زيبا شروع به خواندن قرآن مي کند. امام حسين (ع) فرمود: عباسم امشب را از دشمن مهلت بگير، من علاقه دارم قرآن بخوانم. در مجلسي که احساسات عميق براي اباعبدالله الحسين (ع) ايجاد شده، صوت زيباي قرآن به گوش برسد، اين مجالس بسيار پرنور مي شود. يعني آن شور با نور قرآن همراه مي شود. هر سوره اي که در آن جلسه خوانده شود جزو سوره هاي محبوب دل جوان ها خواهد شد. نه ابا عبدالله الحسين (ع) کسي است که از دشمن اجازه بگيرد نه ابوالفضل العباس غيرتمند کسي است که از دشمن تقاضايي بکند. اما بخاطر قرآن حاضر هستند اين کار را انجام دهند. مي فرمايد که به دشمن بگو يک شب به ما مهلت بدهد و جنگ را به فردا موکول کند تا ما امشب را قرآن بخوانيم. خدا مي داند که من چقدر به خواندن قرآن علاقمند هستم. در مجلس امام حسين (ع) است که با قرآن پيوند برقرار مي شود. مخصوصاً اگر يک قاري باشد که اهل عزاداري براي اباعبدالله الحسين (ع) باشد. يعني موقعي که قرآن به ياد شب عاشوراي امام حسين (ع) مي خواند اشک بريزد. همه ي قاري هايي که من مي شناسم اينگونه هستند. پيامبر گرامي اسلام (ص) جايي جوان هاي انصار را ديدند. فرمودند که من آيات آخر سوره ي زمل را براي شما مي خوانم هرکسي گريه کند بهشت را به او واجب کرده و وعده مي دهم. همه گريه کردند بجز يک نفر. آن جوان گفت من نمي توانم گريه کنم. آقا فرمودند من دوباره مي خوانم. اگر نمي تواني گريه کني هم خود را به گريه بزن. چون اشک حالت خاصي دارد و گاهي اوقات از لحاظ طبيعي گريه نمي آيد. رسول گرامي اسلام (ص) دوباره خواندند. جوان ها گريه کردند و آن جوان نيز تباکي کرد. به حضرت رسول (ص) گفت که اشک من جاري نشد اما تباکي کردم. فرمودند: بهشت را به تو هم وعده مي دهم. قرآن با اشک عجين است. مي فرمايند قرآن را با اندوه بخوانيد که قرآن با حزن نازل شده است. البته اين حزن با ماتم و افسردگي متفاوت است مانند حزن براي ابا عبدالله الحسين (ع) است که هرکس از اين مجالس خارج مي شود يک نشاط عجيب پيدا مي کند. اين حزن با غم هايي که ما مي شناسيم متفاوت است.
سوال – بين مفهوم عبد بودن و ايام عزاداري ابا عبدالله الحسين (ع) چه ارتباط و تناسبي وجود دارد ؟
پاسخ – بچه هاي خود را يک دهه به عزاداري ابا عبدالله الحسين (ع) ببريد. روز عاشورا براي آن حضرت عزداري کنند و شب شام غريبان يک روضه را آرام براي آنها بخوانيد. تمام عبوديت را آنجا خواهند ديد. روضه اي که يک روايت است. امام سجاد (ع) مي فرمايند که وقتي عمه ي من زينب (س) يتيم ها را جمع کردند، خيمه ي نيم سوخته اي را برقرار کردند، ديدم عمه ام استراحت نمي کند. گفتم شايد مي خواهد نماز شب بخواند. اما ايشان نه مي ايستاد براي نماز شب و نه دراز مي کشيدند. ديدم نشسته نماز شب مي خوانند. محور نماز شب الهي العفو است. کجا مي خواهد انسان اين عبد بودن را درک کند ؟ چرا با اين اتفاق انسان اين مفاهيم کليدي را درک نکند ؟ ما در ظهر عاشورا هم بايد مفهوم عبد بودن را منتقل کنيم. حضرت زينب (س) کنار گودي قتلگاه آمدند و صدا زدند که خدايا اين قرباني را از ما قبول کن. خدا برجاي خود است و ما همه عبد هستيم. بايد تمنا کنيم که ما را بپذيرد. گويي خود ما در کنار گودال قتلگاه هستيم و در يک زماني اين مصيبت را تکرار مي کنيم. البته اينها مصيبت نيست و همگي معرفت است.
سوال – تکنيک هاي انس با محفل امام حسين (ع) چيست؟
پاسخ – ما در بچگي يک سنت را در خانه ي خود شاهد بوديم. بعداً متوجه شديم که اين سنت را استاد پدر ما مرحوم آيت الله العظمي زنجاني عارف بزرگوار و دلسوخته ي اهل بيت در خانه ي خود داشته اند. بنابراين از علما گرفته شده است. در شب شام غريبان در خانه ي خود چراغ ها را خاموش کنيم. يک شمع يا چراغ کوچکي روشن کنيم. شب شام غريبان پدر ما مي گفت که يک مقدار ديرتر به بچه ها غذا بدهيد. بچه ها مي گفتند که ما گرسنه هستيم. در اين حال پدر و مادر و بزرگترهاي خانه گريه مي کردند. در واقع اين يک روضه ي عملي بود. روضه را در خانه اجرا کنيم. روضه مي تواند در خون و در خانهAA ي ماAA بدون هيچ تشريفات و هزينه اي برپا شود. روضه هاي خانگي زنانه که رسم جامعه ي مومنين است نيز نبايد فراموش شود. خانم ها مي توانند در کنار يکديگر بنشينند و يک نفر روضه بخواند. اين صداي ياحسين و اشکي که در اين فضا پخش مي شود نوري به آن مکان مي دهد که بي نظير است. وقتي بچه ها در اين فضا رشد کنند تأثير زيادي بر آنها خواهد داشت. روضه را به خانه ها ببريم.
سوال – کساني که گناهکار هستند و خجالت مي کشند به اين مجالس بروند، چکار بايد بکنند؟
پاسخ – معمولاً گناهکاران خيلي راحت تر به مجلس امام حسين (ع) مي روند تا شب قدر به در خانه ي خداوند متعال. اينجا يک شفيع مهربان به نام اباعبدالله الحسين (ع) دارند که حُر را بخشيد و مورد عفو قرار داد. اصلاً اجازه نداد که حر خجالت بکشد. هيچکدام از گناهکاران خطاي حر را انجام نداده اند. حر امام حسين (ع) را به کشتن داد. حر صداي ايشان را شنيد و جواب نداد. به سخن منطقي ابا عبدالله الحسين (ع) پاسخ رد داد. وقتي حر به کنار خيمه ي اباعبدالله الحسين (ع) آمد، ايشان صدا زد علي اکبر، ما ميهمان داريم. يعني علي اکبر خود را به استقبال حر فرستاد.