اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

90-09-30-حجت الاسلام والمسلمين پناهيان- زيبايي در اسلام

سمت خدا

-حجت الاسلام والمسلمين پناهيان

- زيبايي در اسلام

90-09-30

سوال – آيا خداوند متعال و دين اسلام نگاه ويژه اي به زيبايي و زيبايي گرايي انسان دارد يا خير؟
پاسخ – خداوند متعال در قرآن کريم تصريح فرموده اند که مفاهيم ديني را در قلب بندگان مومن خود زيبا قرار مي دهد. مفاهيم ديني ذاتاً زيبايي فوق العاده اي دارند. در قرآن کريم مي فرمايد: خدا، ايمان را که يکي از کليدي ترين مفاهيم ديني است در قلب شما محبوب و زيبا قرار مي دهد. يعني کاري مي کند که شما زيبايي ايمان را ببينيد. چشيدن زيبايي ايمان و مفاهيم ديني مراحلي دارد. گاهي انسان بايد از لحاظ روحي يک مقدار تلاش کند تا اين زيبايي را درک کند. يک مقدار نيز در مراحل ابتدايي جنبه ي مادي و صوري دارد. مثلاً قرآن بايد با صوت خوب و زيبا خوانده شود. اگر دو امام جماعت از همه نظر يکسان باشند، آن که صوت زيبا داشته و زيباتر است بايد جلو بايستد. خداوند متعال به اين مسائل بها مي دهد. لباس، پوشش و آرايش زيبا بايد مد نظر قرار گيرد. البته لباس معمولي که تبديل به لباس شهرت نشود. خداوند متعال در همه ي مسائل، هم به زيبايي مادي و هم به زيبايي معنوي اهميت داده و خواستهA  که زيبايي مفاهيم ديني را درک کنيم. ما بايد در انتقال مفاهيم ديني اين مسئله را در نظر بگيريم. در تبيين مسائل فقط نگوييم که دين براي تو مفيد است. اين مسئله باعث دلزدگي مي شود. نگوييم که دينداري ضروري است و اگر اين کار را نکنيد به جهنم مي رويد. ما بايد به زيبايي دين هم نگاه کنيم. سعي کنيم زيبايي نماز را درک کنيم. نماز رفتار لطيفي است. اگر از يک زاويه ي درست به نماز نگاه کنيم، حتماً زيبايي آن را مي بينيم. ديدن نماز جماعت عده اي از مومنين خيلي زيبا است. مادران و يا معلمان محترمي که يک مقدار ذوق داشته باشند، مي توانند اين زيبايي را منتقل کنند.A  اين جمعيتي که به نماز جماعت ايستاده اند هيچکدام خدا را نديده اند، هيچکدام پيامبر(ص) را نديده اند و همه براساس يک باور اين کار را انجام مي دهند. اين مسئله بسيار زيبا است. اگر ما به مفاهيم ديني از زاويه ي درست نگاه کنيم مي توانيم زيبايي باطني و يا ظاهري آن ها را لمس کنيم.
سوال – گرايش به زيبايي مادي يک حسي است که در همه ي ما وجود دارد. چرا گرايش به زيبايي معنوي درهمه ي ما نيست ؟A A 
پاسخ – در انتقال مفاهيم ديني ما عادت نکرديم که به بعد زيبايي آن توجه کنيم. معمولاً مسائل ضروري تر مطرح شده است. درواقع کساني که با دينداري مخالفت مي کنند فضا را برهم زده اند. شايد براي اينکه کسي خدا پرست شود، اين مقدار استدلال لازم نباشد. اين همه استدلال براي اين بوجود آمده که يک عده مخالفت کرده اند. ذهن آنها دليل تراشيده و شبهه ايجاد کرده اند. براي پاسخ به اين افراد ما مجبور شده ايمA  کتاب بنويسيم و به سراغ مباحث عقلي برويم. در حالي که اغلب آيات قرآن از اين سياق براي مفاهيم ديني استفاده نکرده است. چه اتفاقي مي افتد که بحث فلسفه ي اخلاق تبديل به يک علم مي شود ؟ يک فيلسوف غربي مي گويد: از آن زماني که انسان ها سعي کردند از دستورات اخلاقي شانه خالي کنند، سوال هاي کليدي بحث فلسفه ي اخلاق بوجود آمد. اگر کسي بهA  توصيه هاي اخلاقي اشکال نمي گرفت، شايد علم فلسفه ي اخلاق اصلاً ايجاد نمي شد. اما الان همه بايد چند واحد فلسفه ي اخلاق طي کنند. يعني کساني ذهن ها را به چالش کشيده اند. در نتيجه يک بحث هايي تورم پيدا کرده است و الا ابتدا بايد به زيبايي دين نگاه کرد. در هر صورت ما بايد از زاويه ي درستي به دين نگاه کنيم و بتوانيم با شيوه هاي درست اين زيبايي ها را درک کرده و آنرا منتقل کنيم. ما فکر نکنيم که اگر دليل عقلاني براي افراد نياورديم ايرادي به وجود مي آيد. فطرت انسان زيبايي را دريافت مي کند. زماني که فطرت سالم اين زيبايي را پذيرفت، عقل، خود بخود به دفاع از آن برخواهد خواست.
سوال – آيا محکم بودن آن چيزي که ما با تقويتA  بُعد زيبايي ايجاد مي کنيم، به اندازه ي بعد عقلاني است يا خير؟
پاسخ – اگر از لحاظ زيبايي شما نماز را توصيف کنيد، ممکن است استحکام عقلاني نداشته باشد. و در يک جاهايي قابل دفاع نباشد ولي از منظر ديگر، استحکام آن بيشتر است. وقتي شما زيبايي نماز را گفتيد و فرد با نماز ارتباط احساسي برقرار کرد، زمينه ي يک امري که ما به آن حکمت مي گوييم و پرورش دهنده ي عقل است، در وجود او تقويت خواهد شد. بعداً اين انساني که از طريق زيبايي به سهولت با نماز ارتباط برقرار کرده، هزاران دليل عقلاني در دفاع از نماز توليد خواهد کرد. نگاه از اين ديد باعث مي شود که ما دريابيم، زياد هم بازار مباحث عقلاني پر رونق نيست. اگر کسي صفاي باطن نداشته باشد و از لحاظ روحي با اين معناي معنوي ارتباط برقرار نکند، هرچقدر دليل براي او بياوريد متوجهA  نمي شود. حتي ذهن او عليه اين دلايل، اشکال تراشي مي کند. بنابراين از اين طريق هم مسائل ديني دلنشين تر مي شود و هم باعث پذيريش دلايل عقلي مي شود. ما بايد حکمت را آموزش دهيم. آموزش حکمت يعني به فرد توانايي توليد دليل عقلي بدهيم. خود فرد بايد از اين انديشه دفاع کند. انديشه اي که ابتدا با صفاي باطن ارتباط برقرار کرده است. ضمن اينکه ما مي خواهيم روش هاي انتقال مفاهيم ديني به کودکان و نوجوانان را بررسي کنيم. و اين قشر بيشتر براساس احساس لطيف انساني خود با مسائل برخورد مي کنند. البته بايد به عقلانيت هم پرداخته شود. اما نبايد از زيبايي غفلت کنيم. خداوند متعال فرمود: ابليس مي گويد من از لحاظ زيبايي انسان ها را منحرف مي کنم. ابليس با زيبا جلوه دادن دنيا، فرزندان ما را منحرف مي کند. براي اينکه ما اين راه را سد کنيد، بايد زيبايي هاي معنوي را تقويت کنيد.
سوال – با چه تکنيک هاي عملي مي توان اين بعد زيبايي گرايي را تقويت کرد؟
پاسخ – يکي از راه ها اين است که ما از ادبيات فاخر و ادبياتي که زيبايي آن قابل لمس است استفاده کنيم. گاهي ممکن است از يک ادبيات زيبا استفاده کنيم که براي اهل ادب زيبا باشد. ولي ديگران نتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. ادبيات هم دوره دارد و ما بايد آن را نو کنيم. عالمان ديني و اهل ادب، کساني هستند که مسئوليت نوسازي ادبيات را برعهده دارند. ادبيات کهنه و فرسوده مي شود. البته نبايد کهنگي ها را دور بريزيم. بعضي اوقات بايد ادبيات کهن را مانند يک قاب نفيسي تصور کنيم که در اين قاب يک اثر کهن را نگاه مي داريم. البته قاب مدرن است. ادبيات جديد و قديم اين ارتباط را با هم دارند. ما نبايد زيبايي الفاظ را فراموش کنيم. الان در دبستان ها به زيبايي سخن توجه دارند. شعرهاي موزون و آهنگين آموزش مي دهند. بنابراين ما بايد از کلمات زيبا استفاده کنيم. شما چند شعر در خصوص نماز و زيبايي هاي آن تا به حال شنيده ايد ؟ تعداد آن بسيار کم است. در حالي که واقعاً نماز زيبايي دارد و بايد از آن زاويه به آن نگاه کرد. يک شعري را از نماز مي خواندم که بسيار در مخاطبين تأثير مي گذاشت. حتي افرادي که ده سال پيش آن را شنيده بودند به خاطر داشتند. به اين خاطر که در اين زمينه فقر زيادي وجود دارد. مادرها، پدرها و معلم ها بايد شعرها و متن هايي را که زيبايي مفاهيم ديني را منتقل مي کند پيدا کنند. در آن شعر وقتي مي خواست رکوع را توصيف کند مي گفت: اي رکوعت شاخه ي پربار دل، اي تواضع از نگاه تو خجل. اينها را مي توان شرح داد. در رکوع، تواضع به همراه يک خجالت زيبا جمع مي شود. در نماز شما مدام به مهرنگاه مي کنيد ولي زماني که به رکوع مي رويد به پاهاي خود نگاه مي کنيد. با اينکه سرشما پايين است، چشم خود را فرو مي افکنيد. يعني اي رکوع، تواضع پيش تو کم آورده است. رکوع مانند يک درخت سيبي است که وقتي پربار مي شود، خم مي شود. بردو کتفم داغ قرباني بزن، يا به سرتاج سليماني بزن. اگر بخواهند کسي را پادشاه کنند، تاج به سر او مي گذارند. فرد بايد خم شود تا تاج را بر سراو بگذارند ونمي تواند صافA A  بايستد. دررکوع گويي خم شده ايد که خدا تاج سليماني بر سر شما بگذارد. تاج سليماني با تاج پادشاهي متفاوت است. در قديم بر روي کتف برده ها مهر داغ مي زدند. اي خدا من قرباني و عبد تو هستم. بر کتف من داغ قرباني بزن. وقتي که شما اينگونه نماز را ترسيم کنيد، براي فرد جالب مي شود. من نه بي قدرم که عالم در سجود، از براي من به خاک افتاده بود. هان ببين افتاده ام از پا برت، سوده ام سرتا قدم را بردرت. خواستي صورت به خاکم بنگري. اين عبارات سجده را زيبا مي کند. من کساني را ديده ام که با همين شعر نمازخوان شده اند. ما چند سروده داريم که زيبايي رفتار ديني را براي ما بازگو کند ؟ چند سروده داريم که رمضان را زيبا جلوه دهد؟ يک مثنوي بلندي من در ارتباط با روزه ديدم که گرسنگي و تشنگي را زيبا بيان مي کرد. فرهنگ، رسانه و آموزش و پرورش بايد دراين زمينه سرمايه گذاري کنند. خدمت حضرت آيت الله العظمي فاضل رسيده بودم. ايشان با کسي که در کار تبليغ دين است خيلي مهربانانه برخورد مي کردند. به من فرمودند که مراقب باشيد در محافل معنوي، منبر رونق لازم را حفظ کنيد. و محافل معنوي بدون سخنراني ديني باب نشود. بنده گفتم که ما براي اين کار بايد يک مقدارزيبا هم سخن گفته و از ادبياتي استفاده کنيم که دلنشين باشد. ايشان در تأييد صحبت من فرمودند کهA  طلبه ها بايد در امر ادبيات خيلي کار کنند. فرمودند که حضرت آيت الله العظمي بروجردي بر کل گلستان سعدي حاشيه زده بودند. يعني يک نقد ادبي بر يک کتابي که در صدر کتب ادبي ما است داشتند يا علامه طباطبايي مفسر کبير قرآن، مفسر ابيات و اشعار ديوان حافظ هم بودند. شاگرد ايشان مرحوم سعادت پرور کتابي را براساس بيانات حضرت علامه نوشته اند. بنابراين اشراف بايد باشد و بکار گرفته شود. گاهي ما به کودکان خود شعري را بدهيم تا حفظ کنند. ما اين کارها را نکرده ايم و انتظار داريم که آنها عاشق و شيفته ي خدا و پيامبر(ص) بوده و جذب زيبايي هاي ديگر نشوند. در ادبيات، خصوصاً ادبيات فارسي به دين خدمت شده است. اگر از اين ادبيات استفاده کنيم، بچه ها مي بينند که خيلي از اين ترانه هاي مبتذل حرفي براي گفتن ندارند. زيبايي هاي مادي در برابر زيبايي هاي معنوي رنگ مي بازند. يکي از راه ها همين ادبيات است. راه ديگري که بايد اتخاذ شود، شيوه ي برخورد است. اين مسئله بيشتر به مادرها ارتباط دارد. مادرها با نگاه زيبا پسند خود به اشياء و مفاهيم، مي توانند زيبايي را به بچه هاي خود منتقل کنند. وقتي از زيبايي يک چيز تعريف مي کنند، بچه ياد مي گيرد. نحوه ي برخورد با زيبايي را ياد مي گيرد. و بسياري از ملاک هاي زيبايي در نزد مادر به بچه منتقل مي شود. البته بچه ها به طور کامل به شاخص هاي زيبايي که پدر و مادرها دارند تسليم نمي شوند. مخصوصاً در سن تکليف سنت گريز هم مي شوند. ولي وقتي مادر از زيبايي يک دعا تعريف کند. کودک به زيبايي آن جلب شده و علت تعريف مادر را جوياA  مي شود. اين يک قدم و تلنگر است. اگر مادر تنها از زيبايي هاي مادي تعريف کند، چطور مي خواهد زيبايي هاي معنوي را به بچه ي خود منتقل کند؟A  شما از زيبايي کداميک از آيات قرآن تعريف کرده ايد ؟ حتي بايد در سريال ها و فيلم هاي تلويزيوني نيز، اين مسئله لحاظ شود. چون يک فيلم نامه نويس و يا کارگردان مي داند که چکار کند تا زيبايي يک رفتارA  منتقل شود. در فيلم هاي هاليودي در حساس ترين و بهترين لحظه ي فيلم يک پرچم آمريکا برافراشته مي شود. اين پرچم ممکن است زيبايي هم نداشته باشد اما از قاعده ي مجاورت استفاده مي کند. من يک بار در ماشين بودم و راديو قرآن نيز روشن بود. طرف مقابل به من گفت: اگر شما در مجلس ختم هستيد، من تلفن را قطع کنم. گفتم: چرا اين حرف را مي زنيد من در مجلس ختم نيستم. آن طرف گفت: بخاطر اينکه صداي قرآن مي آيد. ما با قرآن چکار کرده ايم که با ختم و مردن قاعده ي مجاورت پيدا کرده است. الان هرکس کلمه ي فاتحه را بگويد، مي گوييد مگر کسي فوت کرده است. در حالي که اين کلمه به معناي آغاز است.

من به مسئولين پيشنهاد مي کنم که وقتي مي خواهند يک جايي را افتتاح کنند بجاي اينکه يک چيزي را قيچي کنند از کلمه ي فاتحه استفاده کنند. چون اين کلمه به معناي آغاز است. علت اينکه براي فردي که از دنيا رفته فاتحه مي خوانند اين است که از بس اين کلمه شيرين است، مي خوانند تا کام تلخ آن فرد شيرين شود. ولي آنقدر ما اين کلمه را با اموات مجاورت کرده ايم، که فکر مي کنيم يک چيز تلخي است مانند مردن و پايان پذيرفتن. خواندن فاتحه يعني شروع شدن يک چيز، نه تمام شدن آن. در واقع اين فرد سراي جاودانه را شروع کرده است، به همين خاطر براي او فاتحه مي خوانند. ما بايد برايA  مفاهيم ديني از قاعده ي مجاورت استفاده کنيم. استفاده از سجاده ي زيبا در کنار نماز باعث مي شود که زيبايي آن به نماز منتقل شود. چقدر مستحب است که فرد در هنگام نماز عطر بزند. يکي از خاطراتي که داماد حضرت امام نقل مي کردند اين بود که قبل از وصلت با اين خانواده امام به منزل ايشان رفته بودند. هنگام نماز امام پرسيدند که آيا شما عطر داريد. گفتم: من يک ادکلن دارم. امامA  ادکلن را زدند، بعدA  گفتند که چقدر هم خوشبو است. انسان از قاعده ي مجاورت استفاده کند و هيچگاه بدون عطر نماز نخواند. يکي از کارهاي مستحب در هنگام نماز اين است که انسان محاسن خود را شانه بزند. بايد زيبايي ترين لحظه ها را با يک مفهوم ديني و عبادتي آميخته کنيم. برخلاف برخي فيلم ها که در اين زمينه بي دقتي مي کنند. يک فرد بداخلاق و بداخم را وادار به نماز خواندن مي کنند.
سوال – لطفاً در خصوص آيات 127 تا 153 سوره ي صافات توضيح بفرماييد.
پاسخ – آيات قرآن زيبايي هاي زيادي دارد که در واقع يک معجزه است. هيچ متن عربي ديگري را نمي توان اينگونه با صوت خواند. البته متون ديگر مي توانند صوت داشته باشند. اما صوت آيات قرآن فقط مخصوص آن است. حتي نهج البلاغه را نمي توان با صوت قرآن خواند. هرکسي مي خواهد زيبايي مفاهيم ديني را ببيند، ابتدا بايدA A  زيبايي آيات قرآن را درک کند. و هرکسي مي خواهد زيبايي آيات قرآن را درک کند، در مجلسي حاضر شود که يک نفر به همان زيبايي توصيفي که خداوند متعال آيات را ترسيم کرده است، بتواند آن را تلاوت کند. يعني فاصله ي زبان ما با زبان قرآن را برداشته و قرآن را به زيبايي بخواند. همانطور که هرکسي هنر اجراي شاهنامه را به خوبي ندارد. ما بايد محافلي داشته باشيم که قرآن را براي ما بخوانند و ترجمه کنند. يک استاد اهل ادبيات و سخن، به زيبايي، آيات قرآن را براي ما بگويد. به طوري که زيبايي آيات را لمس کنيم. هرکسي ممکن است از يک زاويه زيبايي آيه را ببيند. يکي از کلماتي که در اين سوره ي صافات زيبا بيان مي شود، کلمه ي مومنين است. خدا در پي معرفي هر پيامبري مي فرمايد، او يکي از بندگان مومن ما است. براي هر پيامبري اين کلمه را تکرارA  مي کند. در نتيجه، اين کلمه از يک واژه ي ساده بيرون مي آيد. تبديل به يک صفت برجسته مي شود. اين کار قرآن است که اينگونه يک کلمه را براي ما زيبا جلوه مي دهد. به طوري که کلمه ي پاياني هر آيه، هم وزن همين کلمه ي مومن است. اگر از نظر زيبايي شناسي به اين سوره نگاه کنيد، با اين کلمه ارتباط بهتري برقرار مي کنيد.
سوال – آيا منبع و مرجعي که زيبايي هاي دين در آن ذکر شده باشد و افراد بتوانند از آن استفاده کنند، وجود دارد ؟
پاسخ – کتابي را حجت الاسلام محمديان نوشته بودند که در آن زيبايي هاي حماسه ي کربلا را جمع آوري کرده بودند. کتاب ديگري بود که به زيبايي مفاهيم ديني اشاره کرده بود. البته در اين زمينه متأسفانه کتاب هاي زيادي نديده ام. بايد گشت و اين کتاب ها را پيدا کرد. يک تذکر مهم اين است که ما بايد مراقب باشيم، همانطور که زيبايي مفاهيم ديني را منتقل مي کنيم، آن را به تلخي جلوه ندهيم. حضرت امام ره به فرزندان خود سفارشA  مي کردند که بچه هاي خود را صبح ها به تلخي براي نماز بيدار نکنند. چون اين کودک مي خواهد از خواب شيرين بيدار شود که نماز بخواند. A  نبايد به گونه اي او را بيدار کنيم که نماز در ذهن او زشت جلوه کند. اين مراقبت ها مي تواند نمونه هاي بسيار متنوع و گسترده اي داشته باشد. مثلاً اگر مسجدي است که ويژگي نا زيبايي دارد و ممکن است باعث شود که بچه ي شما از مسجد زده شود، او را به اين مسجد نبريد. او را به مسجد ديگري ببريد که با آن ارتباط بهتري برقرار کند. يک زيبايي بسيار مهم، زيبايي معنايي است. شما زيبايي بسياري از صفات اخلاقي را مي توانيد در رفتار اولياي خدا ببينيد. A  داستان هايي از زندگي اولياي خدا که داراي زيبايي معنايي است را بايد زياد بگوييد. پسر آيت الله العظمي بهجت مي فرمودند که پدر من زياد عادت به نصيحت نداشتند. داستاني را مي گفتند که ما مي فهميديم بايد از آن يک توصيه اي را برداشت کنيم. مدتي کسالت آقاي بهجت شديد شده بود و پسر ايشان مجبور بودند که ايشان را در اتاق همراهي کنند. آقاي بهجت يک روز مي فرمايند: در گذشته يک عالمي بوده که مجبور بوده با فرزند خود در يک اتاق زندگي کند. آنقدر آن عالم با حيا بوده که خجالت مي کشيده جلوي پسرش پاي خود را دراز کند. به فرزند خود گفته يک پرده ايA  در اين ميان بکشيم که موقع استراحت راحت باشيم. پسر آقاي بهجت مي فرمايند: با اين داستانA  متوجه شدم که بايد يک پرده وسط اتاق بکشم. آيت الله بهجت مي فرمودند: هيچ درس اخلاقي مانند ديدن رفتار بزرگان نيست. اگر حماسه ي امام حسين (ع) زيبا نبود، مصيبت امام حسين (ع) اينقدر ما را در روضه ها نگاه نمي داشت. ما مي گوييم که زيبا بود که ابوالفضل آب نخورد. بعد براي غم او گريه مي کنيم.
سوال -A  لطفاً در خصوص شيوه ي تربيتي امام سجاد(ع) توضيحاتي بفرماييد.
پاسخ – يکي از زيباترين روش هاي انتقال مفاهيم ديني اين است که بجاي اينکه ما اين مفاهيم را در تعريف هاي عالمانه و يا با توصيه هاي اخلاقي منتقل کنيم، از زبان دعا استفاده کنيم. اين کار بسيار بزرگ و با عظمت راA A  امام سجاد (ع) انجام داده اند. هرکسي مي خواهد کتاب اخلاق، عرفان و معنويت بخواند، دعاهاي امام سجاد (ع) را بخواند. امکان ندارد به شيوه اي بهتر از دعا و مناجات، مفاهيم ديني را به زيبايي بيان کرد. يعني هرکسي زيبايي قرآن را درک کند، به زيبايي با خدا مناجات خواهد کرد. چرا که مناجات و دعا، قرآن صاعد است. اين کار توسط امام سجاد (ع) انجام گرفته است. A  وقتي امام سجاد (ع) مي خواهد رفتار با پدر و مادر را عنوان کند، مي فرمايد: خدايا من را نسبت به پدر و مادر خود مانند عبدي در مقابل سلطان قرار بده. سلطان مقتدري که سختگير است و عبد از او حساب مي برد و مانند مادري مهربان به طفل شيرخوار. اين دو عبارت فکر انسان را مشغول مي کند. اينکه ترکيب آن چگونه مي شود. ترکيب اين دو، رفتار درست فرزندان با پدر و مادر است. وقتي مطالب در قالب دعا مطرح شود خيلي زيباتر است. حضرت آيت الله شاه آبادي، استاد عرفان حضرت امام، در تهران دعاي کميل مي خواندند. خواندن دعاي کميل مخصوص علماي بزرگ و عرفاي ما بوده است. بايد برخي از علما اين سنت دعا خواندن را احيا کنند. واقعاً راه انتقال مفاهيم ديني، دعا است. وگرنه امام سجاد (ع) براي انتقال مفاهيم ديني، تنها از دعا استفاده نمي کردند. روزي امام سجاد (ع) غلام خود را صدا زدند، اونيامد. امام ديدند که او پشت در نشسته و استراحت مي کند. امام فرمودند: صداي من را شنيدي ؟ او گفت: بله شنيدم. امام فرمودند: پس چرا نيامدي ؟ او گفت: خسته بودم خواستم بعداً بيايم. امام سجاد (ع) سجده کرده و فرمودند که خدايا ممنونم که علي بن الحسين را از افرادي قرار ندادي که مردم از او بترسند. بعد اين غلام را در راه خدا آزاد کردند. A  آن حضرت غلام را مي آوردند و يک ماه يا بيشتر نگاه مي داشتند. سپس به بهانه هاي مختلف برده آزاد مي کردند. اين غلام ها مُرَوِجّان فرهنگ اهل بيت در دنيا شدند. تشيع امروز مرهون تربيت همان غلامان توسط امام سجاد (ع) است. در روايت است که بعد از شهادت امام حسين (ع) تنها چهار نفر مومن و مخلص بر روي زمين باقيA  مانده بود که اسامي آنها در تاريخ وجود دارد. گاهي اوقات انسان رفتار خوب دارد اما زيبا نيست. رفتار زيبا، مکارم اخلاق و اوج خوبي ها است. خدا انشاء الله زيبايي و شيريني مناجات خود را به ما بچشاند.