برنامه سمت خدا

حجت الاسلام والمسلمين رنجبر

ماه رمضان

88-06-14

نکن با فرومايه مردم نشست/چو کردي زهيبت فرو شو دست
باد بهارمي آيد و درختان سبز ميشوند. از دل اين چوبهاي خشک، شکوفه هاي لطيف و برگهاي ظريف بيرون مي آيد. اما باد پاييزي ميآيد وتمام اينها را مي تکاند. و درختان را خشک مي کند و تبديل به چوب مي کند. از جلوه و جمال و طراوت مي اندازد. پس يک بادي هست که سبز ميکند و يک بادي هست که زرد مي کند. دوست هم همينطور است. بعضي دوستان باد بهاري هستند. شما کنار آنها مي نشيني، زنده ميشوي. نشاط و طراوت پيدا مي کني. و بعضي باد پاييزي هستند. وقتي کنار آنها مي نشيني، همان خرده معرفت و ايماني را هم که داري از دست مي دهي. سعدي هم ميگويد: با هرکس ننشين. حضرت علي (ع) به امام حسن فرمودند: با خوبها بنشين چون همنشيني اثر دارد. اگر با هرکس بنشيني، تمام شخصيت را از دست مي دهي.

تحولات درماه مبارک رمضان بدست آورده ايم. آيا اين تحولات بايد بماند يا بايد کمرنگ شود ؟
وقتي شما در زمستان آب جوش در ليوان مي ريزيد، ليوان ترک برمي دارد و مي شکند. زيرا آب جوش است و ليوان هم سرد است. پس اول بايد کمي آب جوش در ليوان بريزيد و فضاي ليوان را گرم کنيد تا ليوان با دماي آب مانوس بشود و بعد هيچ اتفاقي نمي افتد. اين تغييراتي که شما مي فرماييد، گاهي بدست مي آوريم و بعد آنرا از دست مي دهيم بخاطر اين است که ميخواهيم اين تغيير يکباره اتفاق بيفتد. مي خواهيم در يک شب عوض بشويم و تغيير کنيم. اين دريک مقطعي ممکن است مثلا ماه مبارک رمضان اتفاق بيفتد ولي همينکه ماه تمام ميشود، اين تغيير و تحول خود بخود کمرنگ ميشود. گاهي برعکس ميشود. وضعيت ما از قبل بدتر ميشود. در اين تغييرات يک اصل را نبايد فراموش کرد و آن اين است که يکباره دنبال تغيير نباشيم. در اتوبانها نوشته اند از تغيير ناگهاني مسير بپرهيزيد. تغيير بايد آرام آرام باشد تا شما آسيب نبينيد. تغييرات معنوي هم بايد همينطور باشد. در يک شب نمي توان دور تمام آلودگي ها را خط کشيد. در يک شب نمي توان صاحب همه خوبيها شد. اگر هم بشوي آسيب مي بيني. چرا غذاهاي فست فود اين قدر ضرر دارد ؟ چون يک مرغ را در عرض چند دقيقه سوخاري مي کنند. به گفنه پزشکان: اکثر بيماري ها از همين جا است خيلي از سرطان از همين جا شروع ميشود ولي در قديم آبگوشت را چندين ساعت مي گذاشتند مي پخت و مغز پخت مي شد. چون غذاهاي فست فود زمانلازم براي پخت را ندارد و تغييرش ناگهاني است، براي انسان ضرر دارد. انسان هم در مسائل معنوي همينطور است. اگر بخواهد بصورت فست فود تغيير بکند، در يک شب زاهد و مسلمان بشود، قطعا آسيب مي بيند. مثل رژيم گرفتن است. کسانيکه در يک شب دور همه غذاها را خط مي کشند و رژيم را شروع مي کنند، اين ها يک ماه الي دو ماه دوام مي آورند. و بعد به حالت اول برميگردند و يا بدتر از حالت اول ميشوند. در رژيم معنوي هم همينطور است. يکجا نمي توانيم همه چيز را کنار بگذاريم. من که در روز ده تا دروغ مي گفتم حالا تصميم بگيرم نه تا دروغ بگويم. الان دارم با شما صحبت مي کنم، دروغي به ذهنم مي آيد، مي گويم: خدايا اين يکي را بخاطر تو ترک مي کنم. بعد از مدتي نُه تا را هشت تا کن. چون اين تحول تدريجي اتفاق افتاده، قطعا ادامه پيدا مي کند. در اينجا نبايد تعجيل کرد. تعجيل کار را خراب ميکند. يکي از حربه هاي شيطان تعجيل است. شيطان از آن موجوداتي است که هيچ وقت عجله ندارد و متين کار مي کند. خيلي با صبر و حوصله است. چون خوب فهميده که با صبر و حوصله است که مي توان کارها را پيش برد. عجله نمي کند ولي عجله را توليد مي کند. مثل هم مرزي هاي ما که ترياک را مي کارند ولي خودشان لب نمي زنند. فقط توليد مي کنند. شيطان هم تعجيل و عجله را توليد ميکند. اگر ما اين تعجيل را کنار بگذاريم و تدريج را داشته باشيم، قطعا اين تغيير و تحول اتفاق مي افتد و تداوم پيدا مي کند.

گاهي مي خواهيم خوب بشويم و تحولات معنوي پيدا کنيم ولي بد مي آوريم. اين بد آوردن از کجاست ؟
شما يک چوب نتراشيده را دست نجار بدهيد. آنرا چه کار مي کند؟ با اره و رنده و ميخ و چکش آنرا درست مي کند و آن را مي سازد. شما وقتي تصميم مي گيريد که خوب بشويد، او هم با تبر و تيشه به سراغ شما مي آيد و هر روز يک چيزي را از شما مي گيريد. هر روز يک اتفاق ناگوار براي شما خواهد افتاد. شک نکنيد. اين ها علامت اين است که مي گويد: من ميخواهم روي شما کار کنم و شما را بسازم. شرط ساخته شدن همين است. لذا اگر ديديد پس از تصميمي، دردسرها شروع شد يعني خدا شما را پذيرفته است و مي خواهد شما را بسازد ولي اگر ديديد هيچ اتفاقي نيفتاد و اوضاع بر وفق مراد است، بدانيد شما را نپذيرفته است. قرآن مي فرمايد: اگر ما کسي را نخواهيم، همه چيز به او مي دهيم و او را به تمام آرزوهايش مي رسانيم. کاري ميکنيم که درهاي آسمان به رويش باز بشود. هر چه بخواهد در اختيارش باشد. ما اگر کسي را بخواهيم از او کم مي گذاريم چون آن کمبودها او را به حرکت در مي آورد. کمبودها، زمينه رشد را فراهم مي کند و باعث تحولات معنوي در ما مي شوند.