اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

92-10-24-حجت الاسلام والمسلمين قرائتي- وحدت مسلمين

92/10/24

سوال – در مورد وحدت بين شيعه و سني توضيحاتي بفرماييد.

پاسخ – شيعه معتقد است که ولادت پيامبر هفدهم ربيع الاول است ولي اهل سنت معتقد هستند که ولادت پيامبر دوازدهم است.بنابراين اين يک هفته را بنام هفته ي وحدت نامگذاري کرده اند. ما بخاطر تفرقه خيلي سيلي خورده ايم: تفرقه بين زن و شوهر، اقوام و محله ها ،حزب ها، سياسيون و سران کشورهاي عرب. بزرگترين آتش که ما را مي سوزاند تفرقه است. در قرآن آيه ي معروفي براي وحدت داريم :وعتصموا بحبل الله جميعا و لا تفرقوا. در آيه ديگر قرآن مي فرمايد که سه نوع عذاب داريم: عذاب آسماني ،عذاب زميني و تفرقه. يعني خدا تفرقه را در کنار عذاب آسماني و زميني آورده است.

قرار شد که حضرت موسي سي روز در کوه سينا بماند تا کتاب آسماني نازل شد.بعد سي روز به چهل روز افزايش پيدا کرد. در اين ده روز هنرمندي با طلاها يک گوساله درست کرد و آن را طوري ساخت که وقتي باد در آن مي رفت صدا مي داد. او گفت :اين خداست. عده اي به دنبال گوساله پرستي رفتند. وقتي حضرت موسي برگشت عصباني شد و تورات را به زمين زد .سر برادرش را گرفت و کشيد. و گفت :من ده روز دير آمدم، چرا گذاشتي آنها گوساله پرست بشوند؟ هارون گفت: من ترسيدم که تو بگويي بين بني اسرائيل تفرقه افتاده ، اگر مردم گوساله پرست بشوند امن تر است تا بين خدا پرستان تفرقه بيفتد. يعني حضرت هارون ديد که اگر با گوساله پرستان برخورد کند دعوا مي شود.پس اجازه داد که يک عده گوساله پرست بشوند.

ما بايد وحدت را از بين زن و شوهرها درست کنيم يعني زن و شوهرها با هم بسازند. ارزش ندارد که سر مسائل جزئي بين شان تفرقه بيفتد. يکي از علما در مورد قمه زدن حرفي نداشت و ساکت بود البته سفارش هم نمي کرد. قمه زنان مي گفتند که رهبر ما ايشان است. من به اين عالم گفتم که هيچ فقيهي نگفته که قمه زدن واجب است، نهايت فتوا در مورد قمه زدن مستحب بودن اين کار است. اين کار فقط يک روز است و مدت آن چند ثانيهA  است. اما عده اي خودشان را پشت سر شما مي گذارند و شما مقابل علماي ديگر مي ايستيد و فتنه اي بپا مي شود. آيا اين کار مي ارزد؟

گاهي ما دين داريم ولي عقل نداريم. قرآن مي فرمايد: اي مومنين ... اِن کنتم تعقلون، اي مومنين تعقل کنيد. اين نشان مي دهد که فرد آدم خوبي است که خدا مي فرمايد: تعقل کنيد.

فرق بين حجاب اسلامي وغير اسلامي خيلي کم است. آيا ارزش دارد که با رعايت نکردن حجاب اسلامي در قيامت گير باشيم؟ هفده رکعت نمازهاي واجب يک ربع طول مي کشد،آيا اين ارزش دارد که ما نماز نخوانيم و در قيامت در آتش باشيم ؟ بايد فکر کنيم.

از ابتکارات امام خميني و انقلاب هفته ي وحدت بود. ما الگوي خوبي براي دنيا هستيم که شيعه و سني باهم زندگي مي کنيم ولي با هم درگيري نداريم. چرا بايد در پاکستان ،افعانستان و عراق شيعه و سني با هم بجنگند؟ البته ما با وهابي ها وحدت نداريم زيرا آنها سني نيستند. امام خميني کلمه ي احمق را فقط براي وهابي ها بکار برده است. وهابي ها مي گويند که حتي نوشتن نام امام بر روي سنگ شرک است. وهابي ها کساني هستند که کارهاي تکفيري و انتحاري مي کنند. آنها مي گويند که شما مشرک هستيد. به فرض که ما مشرک هستيم. آيا در جهان هيچ مشرک ديگري وجود ندارد که وهابي ها آنها را بکشند؟ آيا آنها تابحال يک تير به سمت صهيونيست ها رها کرده اند؟ تمام انفجارها براي شيعيان است. آيا به جز ما کسي ديگري کافر نيست. قرآن مي فرمايد که شما(دين هاي مختلف) بايد در مشترکاتي باهم باشيد.

اگر خلبان مشرک باشد و مسافرهواپيما مسلمان باشد چون منافع مشترک دارند بايد از هر دو نفر دفع خطر بشود. پس ما بايد با اهل سنت وحدت داشته باشيم. ما با اهل سنت در چند مسئله ي کليدي مشکل داريم. در مسائل جزئي هم که خودشان باهم اختلاف دارند مثل مراجع شيعه. اختلاف هم در بين مراجع وجود دارد و هم در بين دکترها. تشخيص ها نمي تواند مثل هم باشد. پس هميشه اختلاف بايد وجود داشته باشد. باب اجتهاد باز است.و اين باعث افتخار است که مي توانيم فقيهان زيادي داشته باشيم. اختلاف نظر بين دو مرجع هيچ وقت باعث درگيري نمي شود. آيت الله آقا سيد احمد خوانساري در اول کتاب رساله شان نوشته اند که اين مسائل به نظر من رسيده ،مومنين اگر خواستند عمل کنند. پس اختلاف نظر مشکل ايجاد نمي کند. اين اختلافات گاهي هوس است ولي گاهي تحقيق است. گاهي مي گويند که حزب ما بايد رأي بياورد و حرف ما بايد به کرسي بنشيند، اينها هوس است .گاهي اختلاف نظر است يعني بحث علمي مي کند ولي به آن نمي رسد. اختلاف علمي خوب است زيرا اگر اختلاف علمي نباشد ،بايد در دانشگاه و حوزه بسته بشود.

شيعه و سني با هم مشترکات زيادي در توحيد، معاد، نبوت، نماز، قبله و ... دارند. ما در کليات با همه ي اديان مشترک هستيم. در قرآن داريم :در طول تاريخ پيامبران امتي داشتند که مي گفتند خدا را بپرستيد و از طاغوت دوري کنيد. همه ي امت ها مي گويند: اين رسول امين. در همه ي اديان ها قيامت داريم. قرآن مي فرمايد: من براي قيامت شما نگران هستم. تقوا و نماز درهمه اديان وجود دارد. حضرت عيسي و حضرت موسي نماز داشته اند. در قرآن داريم که اي شعيب، تو بخاطر نمازهايت ... حضرت ابراهيم مي گفت :خدايا من را از برپاکنندگان نماز قرار بده. روزه درهمه ي اديان بوده است. در قرآن داريم:روزه برشما واجب شد همان طور که بر اديان قبل از شما هم واجب بود. همه ي اديان حج داشته اند. خدا به ابراهيم مي فرمايد که حج را برپا کن. لقمان به فرزندش مي فرمايد که نماز بخوان و زکات بده. امر به معروف هم در همه ي اديان بوده است.

پس ما با همه ي اديان مشترکاتي داريم ولي با اهل سنت مشترکات زيادي داريم. زن و شوهر در مسائل زيادي متفق هستند ولي در چند مسئله با هم اختلاف نظر دارند. امام خميني به زوج هايي که آنها را عقد مي کردند مي فرمودند: برويد باهم بسازيد. اگر زن و شوهرها نتوانستند همديگر را در مسئله اي راضي کنند، قرعه بکشند.و کار را تمام کنند. سعي کنيد که اختلاف را کِش ندهيد. ما در اسلام نه مردسالاري داريم نه زن سالاري. اصل منطق سالاري است.يعني هر کس حرفش منطقي است، حرفش درست است. انسان بايد از هوا و هوسش بگذرد تا پاداش صبر را بگيرد. شما بگوييد که خدايا من بخاطر تو حرف همسرم را گوش مي کنم. انسان مي تواند با خدا معامله کند. اگر کسي بخاطر خدا صبر کند ،خدا به او صلوات مي فرستد. مثلا شما يقين داريد که حرف تان درست است ولي تمکين مي کنيد و درود خدا را دريافت مي کنيد. گاهي بايد خوبي ها و بدي ها را با هم سنجيد. پيامبر همسري داشت که زبانش تند بود .به پيامير گفتند که او را طلاق بده، پيامبر فرمود :او خوبي هايي هم دارد. نبايد نقاط منفي را برجسته کرد و نقاط مثبت را نديد.

تمام کارهايي که ايجاد وحدت مي کند يا واجب است يا مستحب.مثل صله رحم ،عيادت، سوغاتي و... هر چيزي که باعث تفرقه مي شود حرام است.مثل غيبت ،تهمت، افشاي راز. انسان نبايد فقط خودش را ببيند و فکر کند که خيلي مهم است. پنج انگشت دست، هر کدام فکر مي کنند که برتر از انگشتان ديگر هستند ولي وقتي دشمني مشترک دارند ،مشت مي شوند. حضرت امير در جبهه بود. فردي از ايشان پرسيد :نظر شما در مورد خليفه ي اول و دوم چيست؟ امام فرمود: الان وقت اين حرف ها است؟ الان همه دشمن اسلام هستند و وقت اختلاف افکني بين سني و شيعه نيست.

وهابي ها جشن را شرک مي دانند. آنها مدعي هستند که قرآن را قبول دارند. در قرآن داريم: مردم از حضرت موسي خواستند که از آسمان نان بيايد تا آنها در تمام سال جشن بگيرند. آمدن يک تکه نان از آسمان مي تواند منشأ جشن باشد، آيا تولد پيامبر و روز بعثت نمي تواند منشأ جشن باشد ؟در عربستان جشن هاي پادشاهي مي گيرند.

وهابي ها توسل را شرک مي دانند. قرآن مي فرمايد: اين شتر( حجاج يک شتر با خودشان به حج مي بردند تا در روز عيد قربان آنرا قرباني کنند) از شعائر اسلام است. آيا جشن هاي ما که جزو شعائر است شرک است؟ چون شتر، مسيرش در راه خدا بود جزو شعائر شد. اما پيامبر که تمام عمرش را در راه خدا داد ، جزو شعائر ما نيست؟

پادشاه سعودي در روز عيد قرباني ميهماني مي داد. و نفر اول از تمام فرقه هاي اسلامي را دعوت مي کرد. علامه سيد شرف الدين جبل آمل از علماي شيعه ساکن لبنان است که کتاب هاي بسيار مفيدي نوشته است. يک سال ايشان در مکه بودند و از طرف پادشاه سعودي به جشن دعوت شدند. پادشاه سعودي جلوي ايشان قرآن را مي بوسد. ايشان به پادشاه مي گويد که شما مشرک هستي زيرا جلد قرآن را بوسيدي و جلد قرآن از پوست گاو است. وهابي ها مي گويند :وقتي کسي مي ميرد نبايد به او توسل کرد زيرا او خاک شده است. بنابراين مي گويند که روبه قبر پيامبر سلام ندهيد، رو به قبله سلام بدهيد زيرا اين کار شرک است. خدا به ابراهيم، نوح و انبياء سلام کرده است يعني خدا به خاک سلام کرده است؟

فرد وهابي در قبرستان بقيع مي گفت که چرا شما فاطمه يا حسن يا زين العابدين را صدا مي زنيد زيرا آنها مرده اند و خاک هستند؟ وقتي من اين قلم را روي زمين مي اندازم اگر به آنها بگويم که قلم را به من بدهيد، نمي توانند اين کار را بکنند زيرا خاک هستند. فرد شيعه قلم را روي زمين انداخت و گفت: خدايا اين قلم را به من بده، خدا هم قلم را به من نداد. معناي زنده اين نيست که نوکر ما باشد. وقتي ما توسل مي کنيم نبايد انتظار داشته باشيم که هرچه ما مي گوييم آنها گوش کنند، بايد ببينم مصلحت چيست؟ ما قدرت بعضي از کارها را داريم ولي بايد کارهايي که مي کنيم حکيمانه باشد. خدا هم وقتي از قدرتش استفاده مي کند که کار حکيمانه باشد. انبياء هم از قدرت شان حکيمانه استفاده مي کنند. گاهي اوقات توسلات و دعاهاي ما حکيمانه نيستند.

سوال – صفحه 572 قرآن کريم را توضيح بفرماييد.

پاسخ – جن ها افراد مومن و کافر دارند و افراد لايق شان با شنيدن دو آيه حق را مي فهمند و همانجا هم تبليغ را شروع مي کنند. گاهي تبليغ به اين صورت است که فقيه بشوند و بعد به وطن شان برگردند و تبليع کنند. يعني تبليغ بعد از فقهات. گاهي ممکن است که فرد فقيه نباشد و حتي دو تا حديث بداند ولي اينها را براي چند نفر مي خواند. خدا مي فرمايد: جمعي از جنيان داشتند مي رفتند و صداي قرآن را شنيدند و همانجا ايمان آوردند. افرادي هستند که با يک حديث يا جمله عوض مي شوند.

پيامبر رحمت للعالمين است. خدا در قرآن 260 بار به پيامبرمي فرمايد: من پروردگار تو هستم. عضوهاي پيامبر در قرآن آمده است. سينه ،کمر،زبان، دست .زبان و قلبش پيامبر معصوم است، خدا مي فرمايد :پيامبر از روي هوس حرف نمي زند. و چشمش کج نرفته است.

ما از امت پيامبر هستيم. يک راننده مي تواند به مناسبت ولادت پيامبر از يک مسافر فقير کرايه نگيرد يا يک نانوا مي تواند به يک مشتري نان مجاني بدهد. يک بازاري مي تواند از يک مشتري سود نگيرد. اين کارهاي کوچک ،بسيار بزرگ است. حضرت امير در نهج البلاغه مي فرمايد :کارهاي بزرگ، تو را از کارهاي کوچک باز ندارد. در روز ولادت پيامبر مي توانيد صلوات بفرستيد يا اينکه دو نفر را با هم آشتي بدهيد. در روز فتح مکه مردم مکه نزد پيامبر آمدند و گفتند که تو مي خواهي با ما چکار کني؟( آنها خيلي پيامبر را آزار داده بودند) پيامبر فرمود :همه را بخشيدم. بايد کارهاي ما مثل پيامبر بشود. خدا مي فرمايد :به فضل و رحمت خدا شادي کنيد. روايت داريم :شيعيان ما روز شادي ما شاد و روز ناراحتي ما ناراحت هستند.

خدايا ما را از بهترين بندگان خودت، از بهترين افراد امت پيامبر و از بهترين شيعيان اميرالمومنين، ياران مهدي و خادمان امت اسلامي قرار بده.