92/8/28
سوال – در مورد اسراف آب توضيحاتي بفرماييد.
پاسخ – در قرآن حدود 60 آيه در مورد آب داريم: نقش و پيدايش آب ،نزول آب ،انواع آب ها، درمان با آب ،بهداشت آب ،اسراف آب و ... ما در مورد آب اسراف هاي زيادي مي کنيم. همچنين در مورد همه ي مصارف اسراف مي کنيم. در زمان شاه من به اصفهان رفتم. در مسجد سيد اصفهان جمعيت زيادي جمع شده بود. از من خواستند که در آنجا سخنراني کنم. من در شب بيست و يکم ماه رمضان در مورد اينکه قرآن فرموده :چه کساني از ما نيستند( ليس مني)، سخنراني کردم. من با سختي چندين موارد قرآني را پيدا کردم. و گفتم که اين موارد از مواردي است که اگر امام زمان (عج) به اين مجلس بيايد، دست اين افراد ( ليس مني) را مي گيرد و بيرون مي اندازد. بعد از آن روز، در اصفهان طنزي گفتند که آقاي قرائتي در هنگام سخنراني صدايش قطع شد و فهميديم که امام زمان(عج) ايشان را هم از مجلس بيرون کرده است.
گر حکم شوند که مست گيرندA A A A A A A A A A A A A A در شهر هر آنچه هست گيرند.
در کتاب وسيلة التحريز امام خميني، از اسراف بعنوان گناهان کبيره ياد شده است. گناه کبيره انسان را از عدالت مي اندازد يعني اگر فرد عادلي ،گناه کبيره بکند از عدالت مي افتد. قرآن با مسرفين تند صحبت کرده است. خدا مي فرمايد: ما مسرفين را هلاک مي کنيم. متاسفانه الان در همه ي مراسم هاي عزا و عروسي، اسراف به چشم مي خورد. اکثرا وقتي فردي مدير مي شود همه ي دکورهاي اتاق را عوض مي کنند در حاليکه مي توانند آنرا تعمير کنند. ستاد نماز، ساختمان قديمي دارد. باني مي خواست آنرا بسازد. از مقام معظم رهبري اجازه گرفتيم و ايشان فرمودند که اگر قابل سکونت است ،نياز نيست که آنرا بسازيد. در خيلي از کنگره هاي علمي و نشست هاي بين اللمللي اسراف مي شود. گاهي براي اجاره ي يک سالن چندين ميليون تومان خرج مي شود که ضرورتي ندارد.
الان با کم آبي مواجه هستيم. با يک ليوان آب هم مي شود وضو گرفت ولي بعضي ها شير آب را باز مي گذارند تا وضو بگيرند. غسل جمعه مستحب است ولي بعضي ها در راه اين عمل مستحب، آنقدر اسراف آب مي کنند که گرفتار گناه کبيره مي شوند. مصرف آب در استان تهران خيلي بيشتر از استان هاي ديگر است. بعضي خانم ها يک لباس را دو بار در مجالس عروسي نمي پوشند. افرادي هستند که در ميهماني، کادو دادن و ... صرفه جويي مي کنند. در مراسم هاي ما صرفه جويي وجود ندارد. ما فکر مي کنيم اگر زيادي خرج کنيم يا غذا را دور بريزيم مي گويند که او خيلي با کلاس است. تاجر خيلي پولدار را ديدم که مقداري از غذايش مانده اش را به منزل برد که به مرغ داخل منزلش بدهد.
فردي ليوان آبي را خورد و بقيه را روي خاک ريخت. حضرت فرمود: چرا آنرا روي خاک ريختي ؟بايد آنرا در دريا( روي آب) مي ريختي .حاج احمدآقا نقل کردند که امام مقداري از آب ليوان را مي خورد و روي بقيه ي آن کاغذي مي گذاشت تا بعداً آنرا بنوشد .اگر ما صرفه جويي کنيم، فقير نخواهيم داشت. حديث داريم :اگر مردم زکات اموال شان را بدهند، در روي زمين فقير نخواهيم داشت. بخاطر ندادن زکات است که باران کم مي آيد.
بعضي مي گويند که زکات دادن چه ربطي به باران دارد؟
مثلا شما در حال خوردن يک استکان چاي هستيد، ناگهان عطسه تان مي گيرد و لکه هاي چاي به عينک و لباس شما و فرش مي پاشد. شما عينک را سريع پاک مي کنيد و بعد لباس را مي شوييد ولي شستن فرش را براي عيد مي گذاريد.A پس اول عينک، بعد لباس و شب عيد، فرش را مي شوييد. خدا مي فرمايد که بعضي انسان ها مثل بلور هستند که تا خلاف بکنند خداوند آنها راگوشمالي مي دهد. خدا مي فرمايد: اگر مصيبت به تو رسيد بخاطر اشتباهي است که کرده اي. پس زکات نداديد ، خدا باران را قطع کرد زيرا شما انسان خوبي هستيد. بعضي ها کارهاي اشتباه مي کنند ولي خدا به آنها کاري ندارد. مثل شاه که خدا به او کاري نداشت. خدا مي فرمايد: قرار داديم براي هلاک موعدي را .بعضي ها خدا تا آخر عمر به آنها کاري دارد مثل صدام. خدا مي فرمايد: به بعضي از مجرمين کاري نداريم و آنرا براي آخر کار مي گذاريم.
ممکن است که پليس يک گرم مواد مخدر را طعمه کند و از فردي نگيرد تا به منبع اصلي آن برسد ولي نمي توان گفت :چرا پليس يک گرم مواد مخدر را نگرفت ؟ گاهي خدا به شما کاري ندارد و نتيجه را براي ثلث آخر گذاشته است.
فردي خانم زيبايي را ديد و به دنبال او رفت و ناگهان صورتش به ديوار خورد و خراشيده شد و برگشت. امام صادق(ع) علت خوني شدن صورتش را پرسيد و او توضيح داد. امام فرمود :چون خدا تو را دوست داشت، سريع تو را برگرداند. عده اي مي گويند که چرا کانادا که مردم زکات نمي دهند باران مي بارد؟ اگر مومن زکات ندهد باران نمي آيد ولي کار کانادا به آخر مي افتند که کار سخت تر است. وقتي مي خواهيم عينک را تميز کنيم با دستمال کاغذي تميز مي کنيم ،وقتي مي خواهيم لباس را تميز کنيم بايد آنرا فشار دهيم ولي وقتي مي خواهيم فرش را تميز کنيم بايد با بيل و ... بشويم که کار سخت تر است.
روايت داريم که بعضي از انسان هاي مومن، بد جان مي دهند تا گناهان کوچک شان بخشيده شود. بعضي جنايت کارها هم راحت مي ميرند زيرا کارهاي خوبي داشته اند و خدا مي خواهد مزد کارهاي خوب شان را در همين دنيا بدهد که در آخرت به آنها بدهکار نباشد. اگر ما اسراف کرديم و خدا به ما کاري نداشت يا نماز نخوانديم و خدا به ما کار نداشت ،علتش اين است. که خدا حساب ما را براي آخر کار گذاشته است.
پس کساني که مال دارند بايد زکات بدهند و کساني هم که مال ندارند بايد از آبرويشان مايه بگذارند. ممکن است که مجرمي باشد که زندگي اش خيلي خوش است و خدا هم به او کاري نداشته باشد اين مثل همان فرض است که فعلا به شستن فرش کاري نداريم ولي معنايش اين نيست که ما نمي خواهيم را بشوييم. ما مي خواهيم زماني به حساب فرش برسيم.
پس خداوند انسانهاي مومن را زود گوشمالي مي دهد. يک فرد زرنگ اگر نمره هجده بگيرد ،معلم او را سرزنش مي کند در حاليکه ممکن است که معلم به يک شاگرد تنبل کاري نداشته باشد. اگر دکتر به بيماري بگويد که هر چه مي خواهي بخور، معنايش اين نيست که بيمار خوب شده است بلکه معنايش اين است که کار از کار گذشته است. پس اگر خدا به فرد کافر کاري ندارد معنايش اين نيست که او را دوست دارد بلکه معنايش اين است که مي خواهد حسابي او را گوشمالي بدهد.
پس بخاطر اسراف توبه کنيم. فرد وسواسي گناهکار است زيرا يک فرد سواسي حرف خدا را قبول ندارد زيرا خدا مي فرمايد که جسم با يک بار شستن پاک مي شود ولي فرد سواسي چندين بار آنرا مي شويد. سواسي ها بايد به وسواس خودش اعتنا نکنند. زيرا عمل وسواسي قابل قبول نيست. کدام خانه وجود دارد که يک ساک لباس اضافي نداشته باشد؟ در کشور اتريش به خانه هايي که دويست سال پيش ساخته شده است خانه ي قديمي مي گويند در حاليکه در کشور ما به خانه اي چهل سال ساخت ،خانه ي قديمي مي گويند.
منظور از اسراف کردن، مصرف کردن چيزهاي بد نيست. اسراف نکردن يعني درست و اصولي استفاده کردن.
من طلبه ي آيت الله گلپايگاني بودم. در آن زمان يک ساعت خيلي گران خريدم. از آيت الله گلپايگاني پرسيدم که آيا اشکال دارد که يک طلبه يک ساعت خيلي گران و خوب بخرد ،آيا اين اسراف است؟ ايشان فرمود :ساعت ارزان هميشه پيش ساعت ساز است، پس يک ساعت خوب بخر و سي سال استفاده کن. معني اسراف نکردن اين نيست که ما فقيرانه يا در فشار زندگي کنيم ، معنايش اين است که درست استفاه کنيم. و حتي يک دانه برنج را هم دور نريزيم. زيرا اين دانه ها در کنار هم زياد مي شوند.
قرآن مي فرمايد: من از شما هستم و شما از من هستيد يعني همه از هم هستيد. داريم: اگر کسي براي برادرش چاه بِکند خودش در آن مي افتد. خداوند جبار است و جبران مي کند. در روز تاسوعا و عاشورا 75 ميليون ايراني بدون بخشنامه، با يک يا حسين، به نفع مظلوم داد مي زنند. ما بايد نسبت به يکديگر احساس دلسوزي داشته باشيم که مثلا براي همديگر جنس بد توليد نکنيم. خوبي ،خوبي مي آورد و بدي ،بدي مي آورد.
سوال – چرا وقتي کم آبي است مي گويند که بايد دعا کنيم و نماز باران بخوانيم؟
پاسخ – خداوند مي فرمايد که همه مردم کره زميني سواد کمي دارند. ما همه چيز را نمي دانيم. ما يک دانه در زمين مي کاريم ، خرماي شيرين بيرون مي آيد، ليموي ترش بيرون مي آيد. خيار رنگ سبز دارد و وسط آن سفيد است. آب بي مزه و خاک چطور مي تواند چنين ميوه هايي توليد کند؟ چرا برگ انگور پهن و نازک است؟ چرا برگ انار نازک و کلفت است ؟ چرا ... پس ما چيزي نمي دانيم.
ما قبول داريم که براي باران نياز به ابر داريم. ولي بيماراني داريم که با تمام بيماري شفا پيدا مي کنند. خداوند بايد بين زن ومرد محبت قرار بدهد. بعضي مواقع زن و مرد خيلي زيبا هستند و ثروت هم دارند ولي بين آنها محبت بوجود نمي آيد ولي گاهي يک زن و مرد زشت هستند ولي بين آنها محبت زيادي وجود دارد.
پس ابزار فقط مادي نيست گاهي اوقات ابزار معنوي هم داريم. قرآن مي فرمايد: توبه کنيد باران مي آيد. ما رابطه بين باران و توبه را نمي فهميم. يک بچه رابطه استارت زدن ماشين با دود درآمد از اگزوز را نمي فهمد ولي يک مکانيک آنرا مي فهمد. در قرآن داريم: موسي عصا را به دريا بزن ،دريا خشک مي شود و در آيه ديگر مي فرمايد: موسي عصايت را به سنگ بزن تا آب در بيايد. در اينجا يک علت دو تا معلول دارد. افرادي هستند که وقتي آب مي خورند چاق مي شوند. بعضي افراد تملق مي کنند تا مورد محبت قرار بگيرند ولي اين اتفاق نمي افتد. بعضي افراد حرفي نمي زنند ولي مورد محبت قرار مي گيرند. محبت دست خداست. در تشييع جنازه ي آيت الله اراکي يازده نفر مردند. پس خداوند محبت ايشان را در دل مردم انداخته بودند.
خدايا هرچه ما در گذشته اسراف کرده ايم ببخش و به ما تقوايي بده که اسراف نکنيم. خدايا باران را برهمه مناطق ببار و محبت جمهوري اسلامي و اولياء خودت را در دلها قرار بده.