92/7/16
سوال – در مورد ازدواج و دغدغه ي آن در جامعه توضيحاتي بفرماييد.
پاسخ – من بعد از اينکه مسئله ي ستاد نماز را درست کردم. به اين فکر افتادم که پيامبر فرمود :من از دنيايA شما نماز و همسر را دوست دارم. پيامبر نماز و همسر را کنار هم گذاشته است. در روايت داريم که اگر زن و شوهر بهم نيش بزنند نمازشان قبول نيست. در اوج نماز که سجده است مي گوييم :خدايا خرجي عيال را بده. ديدم که نماز و همسر در خيلي مواقع با هم آمده اند. تصميم گرفتم که در کنار ستاد نماز يک ستاد ازدواج درست کنم. حدود 16 پيش در سال 76، نامه اي به يکي از بزرگان مملکت نوشتم که اين کار را انجام بدهيد. شانزده سال پيش من هنوز جوان بودم و مي گفتم که عده اي مُسن بايد اين کار را انجام بدهند. زيرا ستاد ازدواج خطرناک است .در سال 88 فهميدم که ستاد وزارت کشور مي خواهد چنين ستادي را راه اندازي کند، بنابراين همان نامه را به آنجا نوشتم.
اگر شما براي آسان کردن ازدواج طرحي کوتاهي داريد، آنرا بنويسيد و به اين برنامه بفرستيد. الان همه در داستان ازدواج مانده اند. سن دختر و پسرها بالا رفته است و چيزهايي که واجب نيست جزو واجبات شده و همه چيز تشريفاتي شده است. نقش اول را در اين زمينه صدا و سيما دارد. فيلم ها در خانه هاي آنچناني ساخته مي شود.
جواني نزد پيامبر آمد و گفت که مي خواهم داماد بشوم ولي چيزي ندارم. پيامبر گفت که اگر سوره هاي قرآن را حفظ هستي ،با خانمي ازدواج کن و بگو که من سوره هاي قرآن را به تو ياد مي دهم.
در نامه ام نوشتم که اضطراب جوانان را دو چيز حل مي کند: يادخدا و همسر. A خدا در قرآن مي فرمايد: الا بذکرالله تطمئن القلوب يعني اطمينان در سايه ي ياد خدا است .در مورد همسر مي فرمايد که آرامش در اثر داشتن همسر است. پس ياد خدا آرامش مي دهد، همسر هم آرامش مي دهد.(تطمئن و سکينه) پس ما بايد به معنويت و ازدواج فکر کنيم.
پول هايي که خرج ورزش و تفريح مي کنيم براي مدت کمي جواب مي دهد. در قرآن داريم که به نکاح همديگر در بياوريد منظورش اين است که همه ي امت بايد اين کار را بکنند. و منظورش دختر يا پسر نيست بلکه منظورش هر کسي است که همسر ندارد. پزشک متخصصي مي گفت که ما در تهران 14 هزار سالمند داريم که چون کسي را ندارند که با او حرف بزنند بيمار شده اند. پس بايد پول ها را در مسير ازدواج خرج کنيم.
نخ ازدواج به همه جا وصل است. از نظر اقتصادي مردي که همسر دارد صبح زودتر دنبال کار مي رود. يعني ازدواج انگيزه ي تلاش و کار را زياد مي کند. اکثر گول خورده هاي منافقين مجردها بودند. فردي که مجرد است آمادگي گول خوردن بيشتري دارد نسبت به کسي که همسر دارد. و فردي که همسر دارد حواسش را بيشتر جمع مي کند. کمک در ازدواج مردم را به انقلاب دل گرم مي کند. مقام معظم رهبري در پيامي دستور دادند که تا انبوه سازان مسجدي در محل نساخته اند به آنهاA پايان کار داده نشود. مسجد بايد جزو بدنه ي ما باشد. هر کس که خانه دارد بايد يک متر هم در مسجد سهم داشته باشد. مسجد بايد جزو طرح هاي اوليه باشد نه اينکه بعد از طراحي و ساخت شهرک ،بخواهيم مسجد را تزريق کنيم.
بهترين تفريح، گفتگو با بچه است. بچه بيست کمال به پدر و مادرش تزريق مي کند. زن تا وقتي بچه ندارد هر وقت دلش مي خواهد مي خوابد و بيدار مي شود ولي وقتي بچه دار شد متعهد مي شود که با صداي بچه بيدار بشود. پس فرزند داشتن انسان را متعهد مي کند. بچه به مادر مديريت مي دهد زيرا مادر براي آينده ي بچه برنامه ريزي مي کند. مادر بچه را کنترل مي کند که چه کارهايي کرده است. بچه داري باعث مي شود که تمام کمالات و اصول مديريت پياده شود. بچه داري باعث سرگرمي مي شود. و بهترين تفريح است ولي وقتي ما بچه نداريم خودمان را به تفريحات مصنوعي و بغل کردن سگ عادت مي دهيم.
خوب است که سربازاني که متاهل هستند چند ماهي از سربازي شان کسر بشود. و اين باعث تحريک مادرها مي شود که نامزدي براي بچه هايشان انتخاب کنند. ديگر اينکه خدمت سربازي در نزديک محل عروس باشد. خوب است که مدرسه اي هم براي عروس ها داشته باشيم .مشکل اجاره ي تالار را شهرداري ها حل کنند.
بعضي شهرها بودجه ي فرهنگي زيادي دارند. طناب ازدواج را بايد نخ نخ کرد تا هر کسي نخي را پاره کند. در جهيزيه همه بسيج بشوند تا کارها سامان بگيرد. خوب است کساني که پيراهن عروسي شان را دارند آنرا به ديگران بدهند تا بپوشند. با اينکار هزينه ي پيراهن عروس کم مي شود. ما اراده هر کاري را که داشته باشيم مي توانيم آنرا انجام مي دهيم. مجلس تصويب کند که هر کارمندي بتواند از امکانات همان اداره براي ازدواج استفاده کند. تا ازدواج ها کم خرج بشود. براي طلبه ها و دانشجويان اتاق هاي متأهلي زيادي ساخته شود. يعني يک سوئيت چهل متري ساخته شود.
وقتي مي گوييم :ازدواج کنيد لازم نيست بلافاصله بعد از عروسي بچه دار بشويد. ازدواج يعني عقد حلال. دختر مي تواند در خانه ي پدرش باشد و پسر هم در خانه پدرش باشد ولي بتوانند با هم يک ارتباط حلال داشته باشند .پسري به من گفت که پدرخانمي دارم که نمي گذارد زن عقدي ام را ببينم. ايشان خيلي به بحث هايش ما علاقمند است و من مي گويم که مي خواهيم به سخنراني آقاي قرائتي برويم ،بعد ايشان اجازه مي دهند. چرا بايد اين طور باشد؟ در دين حيا نيست. ما بايد به فرزندان مان پيشنهاد کنيم که اگر زن مي خواهد بگويد. بعضي مواقع مي گوييم که دختر و پسر بزرگ شده اند و خودشان مي توانند دردانشگاه يا خيابان فردي را پيدا کنند که اين اشتباه است.
امام رضا (ع) در مرو و پسرش امام جواد (ع) در مدينه بود. روزي امام به پسرش نامه نوشت که شنيده ام وقتي مي خواهند شما را به مجلس ببرند از يک در خصوصي مي برند. شما بايد از در عمومي برويد. از اين داستان مي فهميم که حتي اگر پسر شما امام هم باشد بايد او را کنترل کنيد که ببينيد کجا مي رود. پس نگوييد :بچه ها بزرگ شده اند و مي فهمند. پس ما بايد آنها را آزاد بگذاريم که انتخاب کنند ولي نبايد بگذاريم خودشان تصميم بگيرند. A و بايد روي کارهاي آنها نظارت داشته باشيم.
کارهاي ما هم دست خودمان است و هم دست خدا. مثل تعليم رانندگي که گاز و ترمز زير پاي مربي هم هست. اگر ما بخواهيم گاز بدهيم مربي مي تواند ترمز کند. در دعاي کميل داريم: با اينکه کار را به فرشته ي معصوم سپرده اي، خودت نظارت مي کني و ممکن است که چيزهايي مخفي بماند که خودت شهادت مي دهي. آزادي دختر و پسر در چارچوب خوب است. امام رضا(ع) در ادامه ي نامه مي نويسد: در جيب هايت پول بگذار و هر کس که از تو تقاضا کرد به او کمک کن، به عموها 50 دينار و به عمه ها 25 دينار بده. در اين نامه کنترل و مديريت از راه دور وجود دارد.
ما بايد از تکنولوژي استفاده کنيم ولي وقتي شما ماهواره به خانه مي بريد به فکر و سلامتي فرزندتان ضرر مي زنيد. ما مثل بت پرست ها شده ايم آنها بت مي تراشيدند و براي آنها اشک مي ريختند. ما آداب و رسومي را درست کرده ايم که در آن مانده ايم. در زمان شاه دانشگاه آداب و رسومي داشت که جمهوري اسلامي آنرا تغيير داد. مثلا مي گفتند که دانشگاه بايد در شهرهاي بزرگ باشد،روزهاي پنجشنبه و جمعه تعطيل باشد ،دانشگاه مجاني باشد، شرايط سني براي دانشجو و استاد باشد .الان تمام اين شرايط ها با وجود دانشگاه هاي آزاد، دانشگاه پيام نور و... تغيير پيدا کرده است.
در مملکت بايد بنياد ازدواج و همسرداري تشکيل شود. الان جانبازان بنياد دارند. خانواده بنياد مهمي است. در اتريش همه پرسي کرده بودند و 85 درصد گفته بودند که ما هيچ مشکلي نداريم فقط نظام خانواده از دست رفته است. خانم ها خيلي به مردها حساس هستند و مردها هم تعصب دارند.
ما بايد کلمات را عوض کنيم. الان به موسيقي هنر مي گويند. الان به افراد خاصي، گروهي هنري مي گويند. زني که توليد مي کند هنرمند است. آيا خياطي، قالي بافي و بافندگي هنر نيست؟ افرادي هستند که پست ها و مسئوليت هاي مهمي داشته اند ولي مراسم ازدواج فرزندان شان را خيلي ساده برگزار مي کنند. در اول زندگي بايد توقعات را پايين آورد. اگر يک لباس عروس چند بار پوشيده شود اشکالي دارد؟ آيا اشکالي دارد که بانک براي ازدواج يک وام حسابي و بدون دردسر بدهد؟ معناي حسنه در کلمه ي قرض الحسنه ، ده تا شرط دارد که يک از آنها اين است که سريع باشد. بانک ها بايد روند وام دادن را سريع کنند. صدا و سيما مي تواند براي ازدواج آسان صد فيلم بسازد. کار ازدواج آسان بايد از مقام معظم رهبري و رئيس جمهور شروع بشود. و به همه ي مردم ختم شود.
سوال – گاهي از دختر خانم خواستگاري مي شود و پدر و مادر خواستگارها را رد مي کنند بدون اينکه به دخترشان بگويند. يا در مورد کار آقا پسر سختي گيري هايي مي کنند، راهنمايي بفرماييد.
پاسخ – در قرآن از ازدواج بعنوان راه خدا ياد شده است. کساني که ازدواج نمي کنند و دنبال هم جنس بازي وکارهاي ديگر هستند خداوند مي فرمايد که راه خدا را قطع کرده اند. اگر خواستگار براي دختر بيايد و پدر و مادر بدون اجازه ي بچه هاشان آنها را رد کنند، اين کار قطع کردن راه خداست. زيرا ازدواج راه خداست .اگر پدر و مادر از ازدواج طفره بروند هر گناهي که جوانان بکند بر گردن پدر و مادر هم نوشته مي شود.
مسئله ي سربازي در ازدواج مهم نيست و در مور کار بايد گفت که هر آقا پسري بايد جوهر کار راA داشته باشد نه خود کار را. يکي از مسئولين به مادرخانمش گفت که شما چطور به من دختر داديد زيرا من آن موقع شانزده سال داشتم و پدرم يک کارگر ساده بود و خود من هم جمعه ها سر کار مي رفتم و خرج دفتر و کتابم را در مي آوردم. مادرخانم به ايشان گفت: شما کار نداشتيد ولي جوهر کار را داشتيد. ايشان به مادر خانمش گفت که شما چطور جوهر کار من را فهميدي؟ مادر خانم گفت: درخانه ي ما مجلس روضه بود. مادر شما به روضه آمده بود و شما بدنبال مادرت آمدي ولي چون روضه تمام نشده بود منتظر مادرت بودي. در حياط ديدي که آب حوض، خالي است و چاهي در کنار آن است. وقتي آقا داشت روضه مي خواند، شما آب از چاه کشيدي و حوض را پر کردي. من از جوهر کار شما خوشم آمد. بعضي جوانان امروز کار ندارند ولي جوهر کار را دارند و عده اي هستند که امروز مسئوليتي دارند ولي ممکن است که فردا اين مسئوليت را نداشته باشند. خدا به حضرت ابراهيم گفت که اسماعيل را بکش، خدا مي خواست ببيند که ابراهيم از فرزندش دل مي کَند يا نه . يعني مي خواست او را امتحان کند.
اگر جواني امروز کار ندارد ولي در خانه کار مي کند و از زير کار در نمي رود، اين جوان جوهر کار دارد. يک وقت مي خواستند شهرداري را انتخاب کنند و مي گفتند که بايد مدرک معماري داشته باشد و... من گفتم: شهردار بايد جوهر داشته باشد. شما مي توانيد در دانشگاه چند پوست خيار بيندازيد و از دور مراقب باشيد .هر دانشجويي که پوست خيار را با پايش کنار زد، او را شهردار کنيد.
پيامبر سه سال داشت و وقتي فردي گردنبدي را به او آويزان کرد که او حفظ بشود. پيامبر فرمود :حافظ من خداست. کسي که مي خواهد در چهل سالگي بت شکن بشود از سه سالگي در او بت شکني مشخص مي شود.
آيت الله بهاءالديني مي گفت که يک فرد رندي به ما چرندي گفت و امام 21 خميني سال داشت و چنان در گوش او زد که عينکش چهار قطعه شد(گاهي فردي از خودي، کار اشتباهي مي کند که بايد کاظمين الغيض بود ولي وقتي عموي پيامبر به پيامبر گفت که تو ابتر هستي ،خدا فرمود: او خودش ابتر است) امام خميني به بختيار گفت که من توي دهان اين دولت مي زنم. پس امام در 21 سالگي ،رگ اين کار را داشت. البته نبايد در اين کارها به ظاهر بسنده کرد . زيرا ممکن است افرادي در ظاهر خودشان را پر کار نشان بدهند.
يک روز خواستگاري براي دختر من آمد که تک پسر بود. پدرم گفت که افراد تک فرزند لوس هستند. من به خوابگاه ايشان رفتم و از دوستانش پرسيدم که آيا ايشان در خوابگاه کار مي کند يا خير. دوستانش گفتند کهA او کار مي کند. بعد به پدرم گفتم که او جوهر کار دارد.
خدايا به آبروي ازدواج مقدس حضرت فاطمه(س) وحضرت علي(ع) مشکل ازدواج جوانان مملکت ما را حل بفرما.