اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

92-04-25-حجت الاسلام والمسلمين قرائتي- دعا چيست؟

92/4/25

سوال – دعا چيست و چگونه بايد دعا کرد؟

پاسخ – دعا با قرآن ارتباط دارد، قرآن از آسمان نازل مي شود و دعا صاعد (بالا مي رود)مي شود. بخاطر همين مي گويند که دعا ،قرآن صاعد است.

دعا حرف زدن با خداست که او بهترين رفيق است. پزشک متخصصي مي گفت که در تهران هجده هزار پيرمرد بيمار داريم که بخاطر نداشتن رفيق و حرف نزدن با دوست، دچار بيماري شده است. دسترسي با رفيق مشکلاتي دارد و بايد از قبل تعيين بشود ولي ملاقات با خدا راحت است و در هر کجا مي توان با خدا صحبت کرد و ساعت مخصوص ندارد. خدا رفيق خوبي است. و شوق دارد که حرف هاي ما را بشنود. در روايت داريم که اگر شما يک قدم به سمت خدا برويد خدا يک گام به سمت شما مي آيد. در روايت ديگر داريم: اگر ما يک کار خير بکنيم، خدا آنرا ده برابر مي کند يا مي فرمايد:اگر شما خلاف کنيد من آنرا مي پوشانم و در دعا داريم که تو گناهان مرا مي پوشاني مثل اينکه تو از من خجالت مي کشي، خوبي ها را نشان مي دهي. گاهي ما خلاف هايي مي کنيم که اگر نزديکترين دوستان مان از آن آگاه باشند حتي جواب سلام ما را هم نمي دهند ولي خدا از همه ي گناهان ما باخبر است ولي باز مي فرمايد: بياييد. هر کس که با خدا صحبت نمي کند محروم است زيرا خدا همه ي دنيا را آفريده ولي او با خدا صحبت نمي کند ولي با دوستش صحبت مي کند. خدا مي فرمايد: بخوانيد مرا تا اجابت کنم شما را.

حالا چطور دعا کنيم و چه چيزي از خدا بخواهيم ؟

خدا مي فرمايد: ادعوني استجب لکم. گاهي ما دعا مي کنيم ولي دعاي مان مستجاب نمي شود. از امامان پرسيدند که آيا خدا دروغ گفته است که دعاي ما را مستجاب مي کند؟ علامه طباطبايي فرمود: دعا يعني طلب خير. ادعوني يعني تو از من خير بخواه. ما از کجا مي دانيم که دعاي ما خير است؟ پشيماني يعني اشتباه کردن و کسي که پشيمان مي شود يعني عقلش کامل نيست. ما بايد دعا کنيم ولي نبايد از خدا بخواهيم که حکمتش را تغيير بدهد. زيرا ما ضعيف هستيم. گاهي پزشک ما را جراحي مي کند تا ما سالم بشويم. خداوند علم بي نهايت است و ما بايد اختيار را به خدا بدهيم. در قرآن داريم :گاه شما چيزي مي خواهيد که براي شما شر است. گاهي فرزند چيزي را از مادرش مي خواهد که براي او ضرر دارد هر چه فرزند گريه کند ،مادر آن چيز را به فرزندش نمي دهد زيرا عقل و حکمت مادر بيشتر است.

آيا صداي ما به گوش خدا مي رسد؟ يکي از اسامي خدا سميع است. يعني ما هر حرفي بزنيم به گوش خدا مي رسد. در دعا داريم :از هر شنونده اي سريع تر مي شنود. نفس دعا عبادت است حتي اگر مستجاب نشود. نفس شيرجه زدن در استخر لذت دارد حتي اگر نخواهيم از کف استخر چيزي بيرون بياوريم. در جوار بودن يک فرد مشهور لذت دارد. امر به معروف و نهي از منکر عبادت است چه اثر داشته باشد چه نداشته باشد. اذان هم همين طور است حتي اگر کسي نماز نخواند. خود دعا مستجاب است. يک وقت شما در اتاق نشسته ايد ولي لامپ هاي حياط را روشن مي کنيد و دوست داريد که حياط روشن باشد، اين روشن بودن حياط ارزش است. مرزداري عبادت است حتي اگر دشمن حمله نکند. حضور در لب مرز عبادت است. ما نبايد فکر کنيم که دعا مي کنيم که فقط مستجاب بشود. مغاره اي که در محله ي خوب است سرقفلي بالايي دارد حتي اگر مشتري نداشته باشد. انساني که يا الله مي گويد با انساني که نمي گويد فرق مي کند. بچه اي که با پدرش راه مي رود با بچه اي که تنهايي راه مي رود فرق مي کند. بچه اي که با پدرش راه مي رود ظرفيت بالاتري دارد و خيالش راحت است. اتصال حوض به دريا ارزش است. اگر شما در بانک پول داشته باشيد حتي اگر از آن استفاده نکنيد ارزش دارد. حضور اشعار و روايات در ذهن ما ارزش دارد حتي اگر آنرا بکار نبريم. ظروف قيمتي را در ويترين مي گذارند زيرا با ارزش است حتي اگر از آن استفاده نکنند.

دعاA  گفتگوي بي نهايت کوچک با بي نهايت بزرگ است و اين به ما آرامش مي دهد. وقتي علي اصغر را روي دست امام حسين (ع) تير زدند امام خون ها را به دست گرفتند و فرمودند که خدايا تو مي بيني و من آرام هستم. وقتي ما دعا مي کنيم نبايد بگوييم که مستجباب شود زيرا حکمت کار را نمي دانيم. گاهي دعاي ما مستجاب نمي شود و بعد ما خوشحال مي شويم که اين اتفاق نيفتاده است. گاهي براي معامله اي که انجام نمي شود غصه مي خوريم ولي بعد خوشحال مي شويم که آن معامله جور نشد زيرا ما ازغيب خبر نداريم.

بايد بدانيم که ما بنده ي خدا هستيم و خدا نوکر ما نيست. اگر ما بنده ي خدا هستيم ،فقط بايد دعا کنيم و بقيه را به خدا بسپاريم. من در جواني دوست نداشتم که طلبه بشوم و به دبيرستان رفتم و با بچه ها دعوا داشتيم. در آخرين روز مدرسه آنها چنان کتکي به من زدند که تصميم گرفتم طلبه بشوم و الان مي گويم که دست شان درد نکند که مرا کتک زدند.

فردي زير درخت زردآلو خوابيده بود. و دهانش باز بود. فردي ديد که مارمولکي وارد دهان آن مرد شد، او با عصا به آن مرد زد و او را بيدار کرد، با زور چند تا زردآلوي ترشيده به او داد که بخورد و بعد او را وادار به دويدن کرد. با خوردن زردآلوي ترشيده حال مرد بهم خورد و مارمولک از دهانش خارج شد. اگر پير مرد اين کارها را نمي کرد زهر مارمولک در بدن او اثر مي کرد.

بعضي تلخي ها، نتيجه اش شيريني است. پدر داروين پزشک و کشيش بود. او درA  هر دو رشته شکست خورد و به رشته ي علوم طبيعي رفت و داروين نظريه پرداز شد. خيلي از افراد نابغه در قسمت هايي شکست خورده اند. وقتي ما شکست مي خوريم نبايد بگوييم که بدبخت شديم .گاهي يک شکست راهي را براي انسان باز مي کند.

سوال – اگر دعاهاي ما مستجاب نشود ما انگيزه اي براي دعا کردن نداريم و ممکن است که نااميد بشويم، راهنمايي بفرماييد.

پاسخ – يأس از گناهان کبيره است حتي يأس از دعا. پيامبر در غار بود و عنکبوت ها او را حفظ کردند. موسي هنگام فرار ديد که دريا در جلويش است و لشکريان فرعون در عقب هستند ولي خدا در آخرين لحظات فرمان داد که عصايش را به دريا بزند و از آن رد بشود. حضرت ابراهيم در سن صد سالگي بچه دار شد. حالا اگر فردي ده سال است که بچه دار نشده ،نبايد نااميد بشود. پسران يعقوب به پدرشان مي خنديدند که اين قدر يوسف يوسف مي کند ولي حضرت يعقوب نااميد نشد و فرمود :من چيزهايي مي دانم که شما نمي دانيد.

ما بايد دعا کنيم و استجابت را به حکمت خدا واگذار کنيم. گاهي ما به حرف هاي خدا گوش نمي دهيم و مي خواهيم خدا به حرف هاي ما گوش بدهد. گاهي لقمه حرام است .گاهي ما نمي توانيم چطور دعا کنيم. دعا کردن مراحل دارد: اول بسم الله الرحمن الرحيم بگوييم، از خدا تجليل کنيم( يانور، يا قدوس، يا علي يا عظيم) و نعمت هاي خدا را بشماريم مثلا A شکر کنيم که انسان هستيم و اعضاي بدن مان سالم است و... فردي دخترش بيماري صرع داشت و او را نزد امام رضا آورد و به امام رضا(ع) گفت که من از دوا و درمان خسته شده ام. دختر کنار ضريح خوابش برد و يکي از خدام ها هنگام تميز کردن گلدان بالاي ضريح ، گلدان از دستش افتاد و روي سر اين دختر خورد. سر دختر شکست و او را به درمانگاه بردند. بعد از چند روز پدر اين دختر آمد و گفت که چه کسي اين گلدان را به سر دختر من زد؟ از وقتي اين گلدان به سر دختر من خورده است بيماري اش خوب شده است .

گاهي در دل تلخي ها، شيريني است. A مادر چون مي داند که بعد از درد زايمان فرزند دار مي شود درد را تحمل مي کند ولي ما بعضي از تلخي ها را نمي دانيم. داريم که اگر دعاي شما مستجاب نشد، خداوند مشابه آنرا مي دهد يا آنرا به نسل شما مي دهد يا آنرا براي قيامت ذخيره مي کند. داريم :دستي که بالا مي آيد محروم برنمي گردد. وقتي ما دست مان را بالا مي بريم يعني سوال داريم نه اينکه خدا در آسمان است. پس اصل دعا کردن لذت دارد.

سوال – صفحه 390 قرآن کريم را توضيح بفرماييد.

پاسخ – الان ماه رمضان است. عده ي زيادي در خواندن قرآن ضعيف هستند. سعي کنيد که قرآن را ياد بگيريد زيرا بد است که ما نتوانيم قرآن بخوانيم کساني هم که مي توانند قرآن بخوانند سعي کند به تفسير آن هم توجه کنيد. ما هنوز مزه ي قرآن را نچشيده ايم. معمولا در چندمين چاپ کتاب ها تجديد نظر مي کنند. ولي آيات قرآن نياز به تجديد نظر ندارد.

سوال – اگر دعاي ما مستجاب نشد مي توانيم بگوييم که خدا با ما مهربان نيست؟

پاسخ – خير. گاهي اوقات خداوند به ما چيزهايي مي دهد که آنرا نمي گوييم. ماه رمضان سي شب است که ما هر شب سحري مي خوريم ولي اگر يک شب سحري نخوريم به همه مي گوييم که ما امشب سحري نخورده ايم. گاهي خانم از آقا يک بي مهري مي بيند و همان را مکرر مي گويد. خداوند اين همه به ما مهرباني کرده است ،چطور مي تواند بي مهر باشد ؟مغز شما ده ها سال مطالب را در حافظه ي خودش نگه مي دارد. خداوند دو تا دوربين عکاسي(چشم) به شما داده است که سبک است و عکس ساده و رنگي مي گيرد. وجود پدر و مادر مهر است، تمام نعمت هاي خداوند مهر است. نهنگ براي ما مهر است زيرا دريا را پاکسازي مي کند و ماهي هاي مرده را مي خورد.

گاهي فشار لازمه ي رشد است. گندم مي تواند از ما شکايت کند که من وصل به مادرم بودم، مرا از مادرم جدا کرديد، زير آفتاب خشک کرديد، مرا از پوستم جدا کرديد بعد مرا آرد کرديد، خيس کرديد، بصورت خمير درآورديد، مرا به تنور زديد و نان درست کرديد و زير دندان ها خرد کرديد. اي مرگ برانسان! ما مي توانيم بگوييم که گندم جماد بود ،وقتي انسان آنرا کاشت و بيل به سرش زد و... و آنرا خورد، گندم جزو سلول بدن انسان شد. بلا رمز رشد ماست تا بلا نباشد ما رشد نمي کنيم. تمام کارهاي خدا مهر است.

اگر رفيقي به ما تذکر بدهد رفيق بدي نيست زيرا او باعث رشد ما مي شود. خداوند ارحم الراحمين است. سعدي مي گويد: در هر نفسي دو نعمت وجود دارد که چون فرو مي رود ممد حيات است و چون بر مي آيد مفرح ذات . پس در نفسي دو نعمت و بر هر نعمتي شکري واجب است. از دست و زبان که برآيد ...

امام صادق(ع) مي فرمايد: درهر نفسي هزاران نعمت است. هر برگي نعمت است. زيرا براي ما اکسيژن مي سازد. ما تلخي ها را مي بينيم ولي شيريني ها را نمي بينيم. در ماه رمضان دسته جمعي دعا کنيد. فردي به مدينه رفت و دوستان را دعا مي کرد. به ياد دوستي افتاد که باA  او قهر بود و از دنيا رفته ولي او را دعا نکرد، چند بار او به ذهنش آمد ولي باز دعا نکرد. شب خواب ديد که دوستش گفت که چرا تو مرا دعا نمي کني ؟کسي که به ذهن شما مي آيد يعني روحش التماس مي کند که او را دعا کنيد. در دعاي ماه رمضان، اول مردگان را دعا کنيم. پس اگر با کسي هم قهر هستيد او را دعا کنيد. وقتي شما برادر ديني تان را دعا مي کنيد فرشتگان به خدا مي گويند که او برادرش را دعا کرد، همين دعا را در حق خودش مستجاب کنيد. يعني دعاي به ديگران آمين فرشتگان را به دنبال دارد.

پس اگر کسي جلوي چشم شما آمد او را دعا کنيد. ما آخر و حکمت کار را نمي دانيم. ما بايد به خاطر چيزهايي که نمي فهميم شکر کنيم. سعي کنيم از کساني که به شما ظلم کرده اند بگذريد . سر افطار دعا مستجاب مي شود. A تمام روزهاي ماه رمضان ويژه است.

خدايا هرخيري که در اين ماه براي خوب هايت مقدر مي کني براي همه ما مقدر کن. خدايا نسل ما را از بهترين مومنين و مومنات قرا بده.