اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

91-10-19-حجت الاسلام والمسلمين قرائتي- مال حلال

91/10/19

سوال – آيا در حال حاضر بدست آوردن مال حلال امکان دارد؟

پاسخ – بله، امکان دارد. درآمدهاي حرام مثل ربا، رشوه، احتکار، اختلاس و کم فروشي مشخص است. مردم ما مردم خوبي هستند. البته مال حلال درجه بندي دارد. در توضيح المسائل مال حلال ناياب نيست.همه ي کارگرها مال حلال بدست مي آورند ولي بعضي از کارگرها هستند که اختلاس مي کنند ولي نگاه ما به مردم اين طور نيست که مردم حرام خوار هستند. بعضي ها مي گويند که فردي ما را به ميهماني دعوت کرده است که نمي دانيم خمس مي دهد يا خير، من مي گويم: به شما ارتباطي ندارد که در اين کار تجسس کنيد. شما به ميهماني برو شايد طرف خمس بدهد يا ندهد. بعضي ها مرغ نمي خورند و مي گويند که ما به ذبح اسلامي شک داريم، اين کار اشتباه است. رهبر، نماينده اي در جهاد کشاورزي گذاشته است که تضمين مي کند تمام ذبح ها شرعي است. بعضي ها با گفتن اين حرفها مي خواهند خودشان را مطرح کنند و بگويند که ما مسلمان تر هستيم.

اصل طهارت و حليت است مگر اينکه خلاف آن ثابت شود. بعضي کارها مشخص است که حرام است مثلا کسي که انگور مي کارد به قصد درست کردن شراب،کارش حرام است. کسي که کاميون مي گيرد که اين انگورها را به کارخانه بياورد و به شراب تبديل کند، اين کارش حرام است. روايت داريم: خدا در مورد شراب ده گروه را لعنت کرده است. مثل کسي که بطري ساز شراب است و کسي که شراب را خريد و فروش مي کند و کسي که دلال شراب است و کسي که ساقي است و... پس مال حلال بدست مي آيد و بدست آوردن آن سخت نيست.

يکي ازمعلم ها به من گفت که پول حلال کجاست ؟من گفتم که شما معلم هستيد، اگر شما دير سرکلاس مي رويد يا مطالعه نمي کنيد يا سر بچه ها را گول مي زنيد، اين مال شبه ناک است. حرام کردن عمر مردم،يک نوع ظلم است. ظلم فقط کم فروشي نيست، حرف خوب نزدن هم ظلم است. مثلا اگر صدا و سيما فيلمي بسازد که سرمردم را گرم کند و فيلم پيامي نداشته باشد، در حق مردم ظلم کرده است. بعضي از کتابها هيچ پيامي ندارد. و تلف کردن وقت مردم و عمر نويسنده است. ما بايد از هر چه که داريم بهترين استفاده را ببريم.

سوال – در مورد بهترين مال از نظر قرآن و روايات توضيحاتي بفرماييد.

پاسخ – پولي که ما بدست مي آوريم بايد با فرهنگ و اقتصاد جامعه سازگار باشد. در همه ي کارها بايد مراعات جامعه را کرد. مثلا ما مي خواهيم عروس ببريم.آيا بايد در شب بوق بزنيم و مردم را بيدار کنيم؟ ما مي خواهيم به روضه برويم آيا بايد ماشين را دوبله پارک کنيم ؟پس در هزينه ها و درآمدها بايد مراعات اجتماع را کرد. اگر مردم نان ندارند بخورند، ما نبايد در خانه دود کباب راه بيندازيم و کباب درست کنيم و بخوريم با اينکه کباب حلال است. مراعات حال مردم خيلي مهم است.داريم که در تشييع جنازه نخنديد. فردي طنزي گفت و همه خنديدند و پيامبر هم خنديد. بعد پيامبر گفت که اين طنز خنده دار نبود ولي من خنديدم که اين آقا ناراحت نشود و مراعات او را کردم. ممکن است توقعي که زن از شوهرش دارد توقع حلالي باشد ولي وقتي شوهر نمي تواند آنرا تهيه کند، زن بايد کوتاه بيايد. مثلا بعضي مواقع دانشجو پول ندارد که توقع دانشگاه را برآورده کند، در اين صورت دانشگاه نبايد دانشجو را از درس خواندن منع کند. بيمارستان نبايد بگويد که اول پول بدهيد بعد بيمارتان را بخوابانيد. پس در درآمد و هزينه شرايط را درک کنيم البته خدا کار ما را جبران مي کند. خدا جبار است يعني جبران کننده است. البته بعضي از بيماران و فقرا دروغ مي گويند که ندارند. اگر ما تشخيص داديم که طرف پول ندارد، بايد مراعات حال او را بکنيم. پس بايد مراعات افکار عمومي را کرد. روايت داريم: اگر به رئيس يهودي ها احترام مي گذارند شما هم به او احترام بگذاريد. اگر کسي راي آورد شما بايد به او احترام بگذاريد حتي اگر او را قبول نداشته باشيد. بايد فضاي عمومي را در نظر گرفت.

مهم است که مقداري مشکل گشايي پول چقدر است. گاهي فردي پول زيادي دارد ولي مشکل مردم را حل نمي کند. يا فردي اطلاعات زيادي دارد ولي خاصيتي ندارد. اطلاعات ما بايد مشکلي را حل کند. من بعد از سقوط شاه به کاخ شاه رفتم. در آنجا ديدم که پاي يک فيل را قطع کرده اند و آنرا بصورت زيرسيگاري درآورده اند. بعضي ها پول دارند ولي عقل ندارند و بخاطر همين پول شان هيچ گره اي را باز نمي کند. خيررساني خيلي خوب است. من تمام يادداشت هاي چهل ساله ام را تايپ کرده ام و تمام مطالعات چهل ساله ام را در چند عنوان در يک سي دي کرده ام و اين سي دي بدست هشتاد روحاني رسيده است. مثلا اگر فردي بخواهد در مورد لباس بحث کند مي تواند به قسمت لباس برود و تمام مطالبي که در مورد لباس گفته شده را ببيند. خوب است که جزوه ها کوتاه باشد. الان مردم ساندويج مي خورند زيرا حال جويدن ندارند. همه مي توانيم به همديگر خير برسانيم. گاهي شاعر يک چاي مي خورد و يک صفحه شعر مي گويد و گاهي کباب را در کنار جوي آب مي خورد ولي نمي تواند شعر بگويد. وقتي شما مشکل کسي را حل مي کنيد به خدا بگوييد که تو هم مشکل مرا حل کن. خيلي ازعروس ها هستند که لباس عروس شان را در کمد آويزان کرده اند. پيراهن عروسي دختر مرا ده عروس ديگر پوشيده اند. ما مي توانيم مشکل همديگر را حل کنيم. در قرآن داريم: مشکل تو را حل مي کنم و درجاي ديگر مي فرمايد که تو را پيچ مي دهم. بعضي ها درسلام بخل مي ورزند.

سوال – درمورد بيت المال توصيه هايي بفرماييد.

پاسخ – هم مردم و هم مسئولين مفهوم بيت المال را مي دانند. کسي در جبهه شهيد شد و مردم گفتند که شهيد شده است ولي پيامبر فرمود که او شهيد نشده است زيرا او بدون اجازه لباس بيت المال را پوشيده است. من زمان جنگ نزد امام رفتم و گفتم که من رزمنده نيستم ولي در کنار رزمنده ها هستم و بعضي مشکلات شان را حل مي کنم. بعضي مواقع در ارتش يا سپاه يا جهاد سازندگي ناهار مي خورم يا اينکه با بنزين سپاه به ارتش مي رويم. پول هم از کسي نمي گيرم، شما حلال کنيد. امام فرمود: خير اينها بايد جدا شود. من ديدم که کار خيلي سخت است و از امام خواستم که من در نهضت سواد آموزي باشم.امام فکري کرد و فرمود:من اجازه مي دهم از همه ي امکانات نظام استفاده کني و براي همه مردم کار کني. من خواستم براي دوستانم هم اجازه بگيرم ولي امام اجازه ندادند. اگر شما مهر يک مسجد را در مسجد ديگر ببريد و نماز بخوانيد، آن نماز باطل است. شما نمي توانيد تجهيزات يک اداره را به اداره ي ديگر ببريد. در يک شهري فرش هاي مسجد را به حسينيه بردند و مسئول مسجد گفت که اين فرش ها وقف مسجد است و نمي توان آنرا در حسينيه استفاده کرد. گاهي ما مي گوييم که فلان کار حق ماست. روايت داريم: مال حرام رشد نمي کند. و اگر هم رشد کند فرد خيرش را نمي بيند.

سوال – کساني هستند که وضع مالي شان خوب است و اهل حلال و حرام نيستند، راهنمايي بفرماييد.

پاسخ – خوب بودن وضع مالي معنايش برکت داشتن در زندگي نيست. فردي يک ماشين ساده دارد ولي با آن هم به عيادت بيمار مي رود و هم صله ي رحم انجام مي دهد و بچه هاي محل را به کوه مي برد يعني با اين ماشين هم به خودش و هم به مردم خير مي رساند. افرادي هستند که ماشين قيمتي دارند ولي نه به عيادت بيمار مي روند و نه صله ي رحم انجام مي دهند نه...A  خدا به تار عنکبوت نظر کرد و پيامبر را حفظ کرد. شن طبس ارزشي ندارد ولي نقشه ي امريکا را از بين مي برد. خروجي کار مهم است. افرادي هستند که روي برگ درخت نماز مي خوانند و حال مي برد و افرادي هستند که سجاده ي يک کيلويي دارند ولي تابحال نمازبا حال نخوانده اند. فقط نبايد به ظاهرنگاه کرد.

سوال – صفحه ي 201 قرآن کريم را توضيح بفرماييد.

پاسخ – خدا مي فرمايد: راه نفوذي به نيکوکاران نيست.اين يک قاعده ي فقهي است. داريم که اگر فرد نيکوکاري در کاري کوتاهي نکرد، و کار خراب شد، نبايد از او تاوان گرفت و او ضامن نيست. مثلا شما بچه اي را از وسط خيابان به کنار مي آوري و اتفاقا ماري از ديوار بيرون مي آيد و بچه را نيش مي زند. اين فرد نيت خدمت داشته است، پس پدر نبايد بگويد که تو بچه ي مرا کشتي.شما مي توانيد حکم اين را از مراجع تقليد بپرسيد.

سوال – در مورد مال حلال توضيحاتي بفرماييد.

پاسخ – مال بايد سبب استقلال باشد نه وابستگي. گاهي درآمد انسان را وابسته مي کند. اقتصاد ما بايد طوري باشد که وابسته به کسي نباشيم.بعضي ها مي گويند که تخته سياه قديمي شده است ولي من مي گويم که هيچ کس نمي تواند تخته سياه را از من بگيرد زيرا استفاده از تکنولوژي مرا وابسته مي کند. اگر من از کامپيوتر استفاده کنم وقتي برق برود، کار من تعطيل مي شود. گاهي فرد درآمد بيشتري پيدا مي کند ولي کشور وابسته تر مي شود. درآمد نبايد انحصاري باشد. مثلا کسي با رابطه،مجوزي مي گيرد که بتواند کالاها را خارج کند. انسان بايد کاري کند که به قيمت فلج کردن ديگران و تضييع حق ديگران نباشد.

بهترين مال اين است که به اندازه ي کفاف باشد. پيامبر از کسي چيزي را خواست و آن فرد به پيامبر نداد، پيامبر فرمود که انشاءالله خدا مال تو را زياد کند. بعد از فرد ديگري آن چيز را درخواست کرد و گرفت.پيامبر فرمود: انشاءالله خدا به اندازه ي کفاف به تو بدهد. مردم علت دعا کردن پيامبر را سوال کردند. پيامبر فرمود: من نفراول را نفرين کردم. پس مال به اندازه ي کفايت خوب است.

مال بايد توليدي باشد،توليد مادي يا معنوي. يعني دلالي و دستگرداني نباشد. اگر کسي نقشي درکاري نداشته باشد نمي تواند پولي بگيرد. انسان بايد به نقش خودش در کار توجه کند. بعضي ها در زمان شاه با رئيس ثبت دوست بودند و زمين هاي زيادي با سند گرفته اند. هر سندي نشانه ي مالکيت نيست.

هرکسي مي خواهد که بچه هاي خوبي داشته باشد بايد لقمه ي حلال به بچه هايش بدهد. پس بياييد حساب سرسال داشته باشيد، از خمس دادن نترسيد. در خمس دادن بايد قصد قربت باشد. خمس دادن بايد با اجازه ي مرجع باشد.