اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

91-09-07-حجت الاسلام والمسلمين قرائتي- امام حسين

91/9/7

سوال– امام حسين در ازاي از دست دادن جان خود و خانواده اش، چه چيزي بدست آورد؟

پاسخ– امسال عزاداري ها خيلي خوب بود. نماز روزعاشورا هم با شکوه برگزار شد. بعد ازعاشورا، نبايد شعله ي عاشورا خاموش بشود و بايد از عاشورا استفاده کرد.

وقتي علي اصغر امام حسين(ع) روي دستش به شهادت رسيد امام فرمود که اين شهادت براي من آسان است زيرا خدا آنرا مي بيند. (خدا بصير است) بلند کردن وزن هاي سنگين خيلي سخت است ولي وزنه بردار تمرين مي کند تا جلوي چشم مردم آنرا از زمين بردارد. تاريخ، هستي و فرشته ها کار امام حسين(ع) را مي ديدند، پس اين شهادت ها براي امام آسان بود. انگيزه ي بعضي از کارها بخاطر ديدن مردم است. انسان بايد بداند که درمشکلات خدا او را مي بيند. در کربلا آرامش بود. در قرآن داريم که خدا آرامش را برقلب پيامبر نازل کرد. دل امام حسين(ع) آرام بود و امام دغدغه نداشت. البته ما امام حسين(ع) نيستيم ولي مي توانيم شبيه ياران امام بشويم. زُهير جزو اصحاب امام نبود ولي در راه به امام ملحق شد. زهير شهامت داشت و تغيير ايدئولوژي داد. آقايي مي گفت که من مطمئن هستم که اين فردي که نذري مي دهد رباخوار است. به او گفتم پس شما نمي تواني از اين نذري بخوري. امام صادق(ع) فرمود: هر کس خودش را بهتر از ديگران بداند مستکبر است. فرعون بهترين ساحرها را دعوت کرد تا آبروي موسي را بريزد. ساحران گفتند که اگر ما بر موسي پيروز شديم پول هم به ما مي دهي ؟ فرعون گفت: بله. ساحران براي پول مي خواستند که آبروي پيامبر را بريزند.( همانطور که وعده دادند که هرکس امام حسين(ع) را بکشد حکومت ري را بدست مي آورد.)قرار شد که در وسط شهر، در يک روز تعطيل و در هنگام صبح اين اتفاق بيفتد. ساحران طناب ها را انداختند و طناب ها مثل مار تکان خوردند و موسي هم عصايش را انداخت و به مار تبديل شد و مار همه ي طناب ها را قورت دارد. تمام ساحران به موسي ايمان آوردند. فرعون گفت: اگر شما به موسي ايمان بياوريد، من شما را تکه تکه مي کنم، يک دست راست و يک پاي چپ شما را قطع مي کنم و به شاخه درخت آويزان مي کنم. آنها گفتند که توکسي نيستي و تو فقط قضاوت مي کني. انسان چنين موجودي است که تا يک ساعت پيش سکه برايش مهم بود ولي ساعتي بعد تغيير پيدا مي کند و دنيا برايش کوچک مي شود. پس ما نمي دانيم که درآينده چه مي شود. ممکن است که انسان خوش عاقبت باشد. يکي از کارهايي که انسان را خوش عاقبت مي کند عزاداري است. افرادي که در اين مدت عزاداري کرده اند، اينAA  مراسم ها راAA  ادامه بدهند. در قديم خانم ها روضه ي هفتگي داشتند. نگذاريد که اين چراغ عاشورا يک دفعه خاموش بشود. در سراي محله عده اي هستند که به افراد محله کمک مي کنند. آنها مي توانند افراد محله را با قرآن و معارف ديني آشنا کنند. امام سجاد(ع) سي سال هر وقت آب مي ديد متاثر مي شد و خاطرات کربلا را بيان مي کرد و نمي گذاشت که امام حسين(ع) فراموش بشود. خدا به پيامبر مي فرمايد که نگذار که ياد ابراهيم فراموش بشود. خوب است که جلسات مفيد نيم ساعتي برگزار بشود. هرکس به مسجد برود به علم نو مي رسد. اگر شما در سخنراني من چيزي ياد نگيريد من به شما خيانت کرده ام. حديث و شعر بايد محتوا داشته باشد و مفيد باشد. ما نبايد دنبال پژوهش هاي غلط برويم. مثل اينکه ما بدانيم حضرت علي اکبر هجده ساله بوده يا نوزده ساله ؟ دانستن اين مطلب سودي ندارد. ما در قرآن پژوهش هاي غلط داريم که مثلا مي گفتند که اصحاب کهف چند نفر بوده اند. يکسري تحقيقات خاصيتي ندارد. بعضي علم ها ضرر دارد. پس بعضي پژوهش ها واجب، بعضي مستحب و بعضي لغو هستند. در قرآن داريم: پناه مي برم از اطلاعات بي خاصيت. خوب است که در مراسمها چند احکام گفته شود، داستاني بيان شود، بعد سخنراني و پنج دقيقه هم مصيبت خوانده شود. مستحب است که ما با مهر تربت کربلا نماز بخوانيم. ما نبايد بعد از عاشورا همه چيز را فراموش کنيم. عاشورا يک جريان است. در قرآن کلمه ي کذالک زياد آمده است. کذالک (يعني جرياني است). وقتي در قرآن داستان يوسف گفته مي شود خدا مي فرمايد اگر زنها عاشق تو شدند و تو هم مثل يوسف فرار کردي، همان چيزي که به يوسف داديم به تو هم مي دهيم. داستان يوسف جريان تاريخ است. کبريت يک جرقه است و زود تمام مي شود ولي اگر آنرا به چراغ گاز وصل کنيم براي ما غذا مي پزد.

خداوند محبوبيتي به امام حسين(ع) داد که اين خيلي مهم است. ابراهيم دعا کرد که تاريخ نام او را گرامي بدارد. قرآن مي فرمايد: ابراهيم نه يهودي بوده است نه نصراني، او موحد بوده است. همه به ابراهيم افتخار مي کنند. امام حسين(ع) هم همين طور بوده است. کار امام حسين(ع) مقاومت بود. امام زير بار اسب رفت ولي زير بار زور نرفت. در نماز عيد داريم که خدا جبران مي کند. اگر شما جوان، دختر نامحرمي را مي بيني ولي نگاه نمي کني و چشمهايت را مي بندي، خدا اين کار شما را جبران مي کند و دختر خوبي نصيب شما مي کند. روايت داريم که اگر ما يک وجب به سمت خدا برويم خدا يک گام به سمت ما مي آيد و اگر ما آرام به سمت خدا برويم خدا با سرعت به سمت ما مي آيد. امام حسين(ع) جانش را داد و عزت گرفت. ما حاضر نيستم که براي سنگ قبر جدمان پول بدهيم ولي مردم براي ضريح امام حسين(ع) طلا و نقره مي دهند.

امامان ما از نسل امام حسين(ع) شدند. و امامت در نسل امام قرار گرفت. سه کار باعث مي شود که نماز مورد قبول واقع بشود يکي اينکه در نماز حواس انسان پرت نشود، نافله خوانده شود يا نماز با مهر تربت خوانده شود. کربلا از تولد تا مرگ با انسان است. در شبهاي مختلف و مراسم ها، زيارت کربلا خوانده مي شود. ما نبايد بترسيم و بايد با خدا معامله کنيم زيرا خدا جبران مي کند. بياييم بعد از عاشورا توبه کنيم و دست از گناه برداريم. اينکار سخت است ولي خدا آنرا جبران مي کند. داريم که اگر در مکه احتمال خطر مي دهيد نرويد ولي در کربلا اگر احتمال خطر هم مي دهيد برويد. در شب عرفه، خدا اول به زائرن کربلا نظر مي کند و بعد به زائران بيت الحرام نظر مي کند. بعضي مراجع قبه را همان خيمه مي دانند. دعا تحت قبه مستجاب است. آيت الله فاضل لنگراني مي فرمود: هر کجا خيمه ي امام حسين(ع) است آنجا قبه ي امام حسين(ع) است. بياييد با خدا معامله بکنيد تا پيروز شويد.

سوال – صفحه ي 159 قرآن کريم را توضيح بفرماييد.

پاسخ – در آخر اين صفحه داريم که از حضرت صالح خواستند که شتري از کوه بيرون بيايد و حضرت صالح دعا کرد و شتري از کوه بيرون آمد. خدا فرمود که اين شتر از طرف خدا آمده است و اگر به او ضربه بزنيد دچار عذاب مي شويد.

امام هادي(ع) فرمود: کساني که به ناقه ي شتر ضربه زدند نابود شدند پس کساني هم که به اهل بيت ظلم مي کنند نابود خواهند شد.

سوال – چرا ما بايد هميشه ياد امام حسين(ع) را زنده نگه داريم ؟

پاسخ - در حج، ما دور کعبه و حجر اسماعيل مي گرديم و نمي توانيم از حجر اسماعيل ميانبُر بزنيم. همه بايد دور قبر اسماعيل بگردند زيرا او به پدرش گفت که اگر خدا دستور داده که مرا بکشي، پس مرا بکش. امام حسين(ع) هم خودش و هم خانواده اش را تسليم خدا کرد. پس ما بايد دور ضريح امام حسين(ع) بگرديم. بعضي ها مي گويند که ما بجاي اينکه گريه کنيم بايد فکر کنيم. کساني که گريه مي کنند، فکر هم مي کنند. در فرانسه سنگ هاي يادبودي وجود دارد که مردم آنرا تکريم مي کنند. در حج ما جاي قدم ابراهيم را احترام مي کنيم. ما بايد ياد امام حسين(ع) را زنده نگه داريم. حضرت اميرالمومنين هزار تا برده را آزاد کرد و تمام نخله هاي بدست آورده را وقف کرد ولي دخترش بايد اسير بشود و خرما به او صدقه بدهند.

پيامبر براي يک زن اسيرکافر، سفارش کرد که دل او را نسوزانند و شوهر مرده اش را به او نشان ندهند. در کربلا مسير راه اسرا را طوري انتخاب کردند که آنها کشته هاي خودشان را ببينند. همه ي اين کارها براي اين بود که عمربن سعد وزير بشود. بقول شهيد رجايي: انسان هاي کور با هر قدمي که برمي دارند فکر مي کنند زيرا نمي بينند. پس ما هم بايد در پشت هر حرف مان، فکري هم داشته باشيم و قدم هاي مان را با فکر برداريم.

انشاءالله در اين عاشورا همه ي ما يک قدم به امام حسين (ع) نزديک شده باشيم، از حرام ها دوري کنيم و خودمان را به برکت حسيني وصل کنيم.