91/8/23
سوال – در مجالس ديني، يک مُبَلِغ چه نقشي دارد؟
پاسخ– اولين و بهترين مُبَلغ پيامبر بود. در قرآن داريم که اي پيامبر تو نقشي جز تبليغ نداري و در جاي ديگر داريم که اي پيامبر تو نقشي جز رحمت نداري. اين دو آيه نشان مي دهد که تبليغ و رحمت يک واژه است زيرا اگر دو واژه باشد اين آيات اشتباه است. اگر ما بگوييم هيچ ميوه اي نمي خوريم مگر ميوه اي که زير اين پارچه باشد و بعد بگوييم که جز انگور ميوه اي نمي خوريم، پس معلوم مي شود که زير پارچه، انگور است. روح تبليغ،رحمت است. محرم آثار زيادي دارد: ديد وبازديدها در محرم، ستادهاي تبليغاتي، ريختن اشک براي مظلوميت و جمع شدن تمام سليقه ها زير پرچم حسين. در همه جاي دنيا از بزرگان خودشان تجليل مي کنند. در فرانسه سنگي به من نشان دادند که روي آن نوشته شده بود که فلان کس(فرد مشهور) روي آن خوابيده است. همه ي دين داران و بي دين ها با يادبود موافق هستند. در قرآن داريم: پيامبر ياد ابراهيم را گرامي دار. خاطرات مريم را فراموش نکن. ما نبايد بزرگان مان را فراموش کنيم. بايد اهالي هر شهر،مفاخر همان شهر را بشناسند مثلا تبريزي ها بدانند که علامه ي طباطبايي چه کسي بوده است. مردم هر شهري بايد از شاعر، فقيه و رجال آن شهر خبر داشته باشند. آيا شما مي توانيد روي کره زمين يک سياستمدار را پيدا کنيد که بگويد مرگ از عسل شيرين تر است؟ حضرت قاسم سيزده ساله پسر امام حسن(ع)، به جهان بيني والايي رسيده بود که گفت: اگر بنا باشد حکومت در دست يزيد باشد، مرگ از عسل شيرين تر است. خيلي از تحصيل کرده ها خودشان را به پول بيشتر مي فروشند. امامان از همه چيزشان گذشتند تا عزيز باشند. من در زمان جنگ به اروپا رفتم و به پزشک هاي ايراني گفتم که ما در کشور به شما نياز داريم ولي آنها گفتند که ما نمي توانيم به ايران بياييم زيرا اينجا راحت تر هستيم ولي مي توانيم از نظر دارويي و مالي به کشور کمک کنيم. البته عده ي خيلي کمي هم به ايران آمدند. کربلا دانشگاه است و فارغ التحصيل سيزده ساله ي آن مي گويد که مرگ از عسل شيرين تر است. الان يکي از مديريت هايي که آموزش داده مي شود مديريت بحران است. آيا شما مديريت زينب کبري را در کربلا ترسيم کرده ايد ؟ يک زن، علاوه بر دو فرزند، هفتادنفر را از دست داده است، بايد اُسرا را نگه دارد،بيمار داري هم بکند و در مقابل يزيد هم سخنراني کند. امروزه ما با کوچکترين مشکلي که پيش مي آيد، کار و درس مان را تعطيل مي کنيم. اگر انسان بر حق باشد نبايد بترسد. يک نفر به طرف رئيس جمهور امريکا يک کفش پرت کرد و مشهور شد،حضرت زينب کبري ساعت ها در مقابل يزيد سخنراني کرد و با کلماتش يزيد را بمباران کرد. حضرت زينب فرمود: اي بي پدر،تو پيش من کوچک هستي.
الان خوراک،پوشاک و مسکن مهم است. در کربلا هيچ کدام از اينها نبود ولي عزت بود. هر درسي يک کلاس عملي هم دارد. ما در قرآن آيات زيادي خوانده ايم مثلا انسان با تقوا عاقبت دارد. عده اي هر سال از بصره تا کربلا پياده مي روند. آيا کسي حاضر است که پياده بر سرقبر معاويه برود؟ آيا کسي يزيد را زيارت مي کند؟ در کاظمين دوتا گنبد طلا مي درخشد؟ هارون الرشيد کجاست؟ متقين ماندگار هستند. ما هم بايد کاري کنيم. لازم نيست که ما عمليات کربلا را انجام دهيم ولي مي توانيم به يکديگر رحم کنيم. ما بايد روحيه ي ايثار داشته باشيم. ما بايد در تحريم به يکديگر رحم کنيم. بعضي انسانهاي بي رحم به امريکا کمک مي کنند. ممکن است که با هواپيما به آسمان شهري تجاوز کنند، فردي که سيگار مي کشد و هواي خانواده اش را آلوده مي کند، اين هم يک نوع تجاوز است. اگر کشورها ما را تحريم مي کنند چرا ما به خودمان رحم نمي کنيم؟
سوال – مبلغين ما بايد چگونه تبليغ کنند؟
پاسخ – کسي که مي خواهد تبليغ کند و چيزي به مردم ياد بدهد،بايد براساس رحمت کار بکند. يعني مبلغ بايد دلسوز باشد. قرآن مي فرمايد: اشکي ارزش دارد که بر اساس شناخت باشد. بايد قالب عزاداري حفظ شود. امام خميني فرمود: بايد عزاداري سنتي حفظ شود. بهترين عزاداري، عزاداري بيت رهبري است زيرا مدت آن کم است و آغاز آن با نماز جماعت است، بعد قرآن خوانده مي شود و مدت کمي مداح مي خواند و بعد سخنراني انجام مي گيرد و مراسم عزاداري کوتاه انجام مي شود و بعد هم شام داده مي شود، تمام اين کارها در عرض يک ساعت و نيم انجام مي شود. امام حسين (ع) راضي نيست که تا نيمه شب صداي طبل يا بلندگو در خيابانها شنيده شود. من در بيمارستان به عيادت آيت الله فاضل لنکراني رفتم و ايشان فرمودند که بلندگوي مسجد جوشن کبير مي خواند و من حالم خيلي بد بود و نمي توانستم بگويم که صداي آنرا کم کنيد. طولاني شدن و کم محتوا بودن جلسات،يک آفت است. وقتي شما به جلسه مي رويد،هنگام بازگشت بايد مطالبي را ياد گرفته باشيد. خوب است که در جلسات،جملات امام حسين (ع) گفته شود. اگر شما خيلي عَلَم دوست داريد، آنرا از جنس آلومينيوم درست کنيد و در بالاي آهن ها، کلمات امام حسين(ع) را بنويسيم. هر کس داستان امام حسين(ع) را بشنود عاشق او مي شود زيرا امام زير سُم اسب رفت ولي زير بار ظلم يزيد نرفت. کشيدن عَلَم سنگين چيزي به معلومات ما اضافه نمي کند. امام مي فرمود که اعمال حج نبايد جوري باشد که باعث وهن شيعه بشود. مرحوم جبل آملي ديد که در منبرها چيزهايي گفته مي شود،ايشان دو جلد کتاب نوشت که در مجالس به اين صورت روضه بخوانيد. در روضه لازم نيست که اشک مردم در بيايد. روضه بايد پرمحتوا باشد. در جلسات بين مردم فرق نگذاريم. خيلي از خانم هاي بدحجاب نقص ظاهري دارند ولي باطن شان خوب است. صاحبخانه اي مراسم داشت و بعد از اتمام مراسم شام مي داد. عده اي سرکوچه مي ايستادند و فقط سر شام مي آمدند. صاحبخانه به آنها گفت که شما خجالت نمي کشيد که فقط سرشام مي آييد و در مراسم شرکت نمي کنيد؟ آنها ديگر نيامدند. صاحبخانه، امام حسين(ع) را به خواب ديد که امام گفت:چرا مشتري هاي مرا رد مي کني ؟اينها فقط مُحرم به خانه ي تو مي آيند، تو کار بدي کردي. صاحبخانه فردا شب سرکوچه رفت و آنها را دعوت کرد و گفت که شما ميهمان امام حسين(ع) هستيد. ما بايد نماز را در عزاداري هاي مان برپا کنيم. ما اميدواريم که با پوشيدن لباس سياه،همه ي کارهاي مان را حسيني کنيم و حسيني شويم.
سوال – صفحه 145 قرآن کريم را توضيح بفرماييد.
پاسخ – لا يفلح الظالمون يعني افراد ظالم رستگار نمي شوند. کربلا در نصف روز اين اثر تاريخي را درست کرد يعني از صبح تا ظهر عاشورا. کساني که ياران امام حسين(ع) را کشتند رستگار نشدند.
سوال – توصيه ي شما در مورد مجالس عزاداري چيست ؟
پاسخ –خوب است که در اين مجالس احکام شرعي (مورد اختلاف نباشد) گفته شود و آيه ي قرآن را تفسير کنند. امام حسين (ع) در تمام مدت راه، آيه به آيه قرآن را مي خواند. وقتي امام از مدينه بيرون رفت فرمود: همانطور که موسي از نظام فرعوني فاصله گرفت من هم از نظام يزيدي فاصله مي گيرم. وقتي وارد مکه شد آيه مَدين را خواند. سخنراني زينب پر از قرآن است. پس مداحان ما بايد قرآن را پُر رنگ کنند. ما بايد قرآن را از محجوريت در بياوريم. پس در مجالس اول قرآن تفسير شود، بعد روايات، بعد تاريخ و بعد روضه خوانده شود.
حديث داريم: درود بر کسي که امر ما اهل بيت را زنده کند. در جلسات عزاداري بايد امر اهل بيت زنده بشود. ما در هر منبر مي توانيم قسمتي از کتاب هاي معروف را بگوييم. کتاب آيت الله جوادي آملي مفاتيح الحيات کتاب خوبي است و مي توانيم چند صفحه از آنرا بخوانيم. مي توانيم کتاب لهوف را بخوانيم و ترجمه کنيم. ما نبايد دنبال طبل و دهل باشيم. ما بايد اذان گوي خوش صدا داشته باشيم نه منارهاي بلند.
خدايا از کمالاتي که به حسين و يارانش داده اي، پرتويي از آن را نصيب ما بگردان.