برنامه سمت خدا
-حجت الاسلام والمسلمين حيدري کاشاني
-سبک زندگي مهدوي
92-03-22
ما را کبوترانه وفادار کرده است آزاد کرده است و گرفتار کرده است، گامت بلند که دلتنگي ات مرا از هرچه هست غير تو بيزار کرده است ،خوشبخت آن دلي که گناه نکرده را در پيشگاه لطف تو اقرار کرده است، تنها گناه ما طمع بخشش تو بود ما را کرامت تو گنهکار کرده است ،چون سرو سرفرازم و نزد تو سربه زير قربان آن گلي که مرا خار کرده است.
سوال – در مورد پيوند وجودي امام حسين(ع) با امام زمان(عج) توضيحاتي بفرماييد.
پاسخ – ايام ماه شعبان را به همه مردم تبريک مي گوييم. انشاءالله اتصال ما به ساحت امام حسين(ع) ،حضرت ابوالفضل ،امام سجاد(ع) و امام زمان(عج) درنيمه شعبان به اوج برسد.
تمام سير و سلوک امام زمان (عج)سير و سلوک حسيني است يعني گويا تمام پيامبران، امامان و معصومين سَر و سِري با ساحت امام حسين(ع) داشته اند. يعني يک پيوند عاطفي ،معرفتي و ولائي داشته اند. اباعبدالله طلايه دار زندگي رحماني بوده است. سير و سلوک امام عصر حسيني است، هر صبح و شام به ياد امام حسين(ع) هستند. از طرفي اباعبدالله از وجود امام زمان (عج)؛ موعود وعده داده شده به تمام اديان آسماني، ياد مي کردند. امام حسين (ع) مي فرمودند: اگر درک کنم زمانه ي او را، لحظه لحظه ي عمرم را صرف خدمتگزاري او خواهم کرد. سيد و سرور شهدا، آرزوي خدمتگزاري در ساحت امام عصر را داشته است. اين مي تواند الگوي خوبي براي ما و همه ي عالم باشد.
از طرفي در زمان ظهور ما با رجعت مواجه هستيم. رجعت يعني بازگشت تمام خوبان عالم ،طلايه داران ايمان و طلايه داران شرک و نفاق .داريم :اولين کساني که رجعت مي کنند امام حسين(ع) و يارانشان هستند. و اولين کساني که از کافران محض رجعت مي کنند يزيد، يارانش و جنايت کاران کربلا هستند.
پس پيوند عميقي بين امام زمان(عج) و امام حسين(ع) وجود دارد. يکي از شعارهاي امام و ياورانش اين است يا لثارات الحسين.( اي طالبان خون حسين که به ظلم در کربلا ريخته شد) پيوند بين امام عصر و امام حسين(ع) يک پيوند دو طرفه است. داريم که اولين کسي که زمين برايش شکافته مي شود و پا به زمين مي گذارد و رجعت مي کند، امام حسين(ع) است. رجعت يکي از عقايد مسلم شيعه است. فرموده اند: از ما اهل بيت نيست کسي که رجعت و بازگشت ما را باور نداشته باشد. در دعاي روز سوم شعبان چند بار به رجعت امام حسين(ع) اشاره شده است و مي فرمايد: تو کسي هستي که در روز رجعت امدادهاي ويژه هاي الهي شامل حال تو مي شود. در روايات داريم که زيباترين و باشکوهترين رجعت، رجعت امام حسين (ع) و ياران شان است که براي اوج گيري دولت کريمه ي مهدوي خيلي با برکت خواهد بود. چه تماشايي خواهد بود وقتي ياران امام حسين(ع)برمي گردند!
کساني که تمناي حقيقي دل شان، ياوري امام زمان(عج) بوده است ،اگر مرگ بين آنها و امام زمانشان فاصله بيندازد، رجعت را درک خواهند کرد و در هنگام ظهور مخير خواهند بود که به دنيا برگردند يا از نعمت هاي برزخي متنعم باشند. خيلي ها از نعمت هاي بهشت برزخي مي گذرند و براي خدمتگزاري امام، رجعت را انتخاب مي کنند.
در جاي ديگر به امام حسين (ع)مي فرمايد: خداوند در مقابل شهادت، نسل ولايت و امامت را ويژه ي تو قرار داد. يعني از نسل تو ادامه ي ولايت و امامت را قرارداد. شفا را در تربيت تو قرار داد و پيروزي و رستگاري همراه تو در زمان بازگشت و رجعت تو.
بسياري از فتوحات دولت کريمه ي مهدوي بدست امام حسين(ع) و يارانش انجام مي گيرد. بر روي دعاي سوم شعبان تاکيد شده است. اين دعا در مفاتيح و بعنوان اعمال سوم شعبان نوشته شده است. امام حسين(ع) آنقدر در دنيا مي ماند تا ابروهاي امام سفيد مي شود و روي چشمانش مي افتد. در زمان رجعت امامان ديگر به ترتيب حکومت خواهد کرد.
در زيارت حضرت حجت در روز جمعه داريم که سلام بر تو اي سرچشمه زندگي. اين مقام يعني چه ؟ سعي کنيد که تمام زياراتي که در مفاتيح در مورد حضرت حجت است را يک بار بخوانيد و به واژه هاي آن دقت کنيد تا معرفت شما نسبت به امام زمان(عج) بيشتر بشود. امام عصر هر زمان واسطه ي بين خداوند و خلق است AA يعني فيوضات را از خدا مي گيرد و به مردم مي دهد. امام عصر اولياء نعمت ما هستند. به وجود او آسمانها و زمين برقرار است. اين مشيت الهي است که اگر امام معصوم زمان نباشد زمين اهلش را فرو مي برد. اگر ما زندگي مي کنيم و نفس مي کشيم بخاطر امام زمان معصوم است. چون امام معصوم بندگي خداوند را در بالاترين درجه تحقق مي دهد. پس هر کس نعمتي دارد بخاطر وجود پيامبران و حجت زمان است.
مهم اين است که ما چقدر با اين سرچشمه ي زندگي ارتباط برقرار کرده ايم. آيا وجود اخلاق، مرام، گفتار و رفتار امام در زندگي ما جريان دارد؟ آيا ما رفتار و اخلاق امام را الگوي زندگي مان قرار داده ايم؟ درجه ي پيوند ما با سرچشمه ي زندگي چقدر است؟
در زيارت عاشورا داريم :خدايا زندگاني مرا زندگي پيامبر و آل پيامبر قرار بده يعني الگوي زندگي من زندگي پيامبر باشد. آيا الگوي اخلاقي و زندگي اجتماعي و سياسي ما مطابق با زندگي امام زمان(عج) است؟ امام مقتدا و جانشين خداوند رحمان است .آيا اقتصاد، سياست، خانواده و اخلاق ما در عرصه اجتماعي و سياسي باعث رضايت امام عصر مي شود؟
آيا ما ارتباط با ساحت امام زمان(عج) را جدي گرفته ايم؟ ما خيلي از بازيهاي فوتبال جهاني را جدي مي گيريم ولي خيلي از کارهاي جدي را، شوخي مي گيريم. اگر بخواهد سبک زندگي ما حقيقي باشد بايد به سبک قرآن ،عترت و در زمان ما، سبک زندگي مهدوي باشد.
در زيارت امام رضا(ع) خطاب به امام زمان (عج)داريم: مجاهدترين مجاهد راه حق . مديريت امام زمان(عج) يک مديريت جهادي است، سرتاسر تلاس بي امان در راه خداست.
آيا مديريت ما در زندگي مديريت جهادي است؟ آيا رنگ رحماني در لحظه به لحظه ي زندگي ما وجود دارد؟ اينها پرسش هاي اساسي است که بايد در اين عرصه داشته باشيم.
سوال - چکار کنيم که به سبک زندگي مهدوي نزديک بشويم ؟
پاسخ - مهمترين عامل ادب حضور است. امام عين الله و سرچشمه زندگي است. بهترين راه کارعملي براي برقراري ارتباط با سرچشمه ي زندگي، ادب حضور است يعني خودمان را در محضر حضرت ببينيم، مطيع محض در ولايت و امامت بشويم و تسليم محض بشويم.AA بهترين الگو حضرت ابوالفضل است. ببينيم که حضرت با امام زمانش يعني امام حسين(ع) چه پيوندي برقرار کرد؟ ايشان سراسر عشق ،معرفت و ادب بود. وقتي در محضر امام بودند مي ايستادند و وقتي حضرت رخصت نشستن مي دادند، ايشان در کمال خضوع و خشوع مي نشست يعني از رفتار و گفتارش ادب حضور مي باريد. ايشان ذوب در ولايت و امامت بود.
در زيارت عاشورا داريم :آنها بر درگاه و روي تو با ادب ايستادند و نگاهشان به نگاه تو بود تا دستور تو را اطاعت کنند. حضرت ابوالفضل را دربان و کليدگاه امام حسين(ع) مي نامند. سيدعلي آقا قاضي طباطبايي فرموده بودند :به هر جايي که رسيدم در سايه ي قرآن و توسل به حضرت امام حسين(ع) بوده است. تجلي فراگير الهي اباعبدالله است ؛تمام خيرات عالم در خانه ي امام حسين(ع) است ولي باب الحسين و دربان، حضرت ابوالفضل است. مناجات شعبانيه که از زبان اميرالمومنين وارد شده است اوج عرفان اسلامي است که تاکيد شده آنرا در ماه شعبان بخوانيم. در انتهاي اين مناجات مقام انقطاع الي الله و برداشتن حجاب هاي ظلماني و نوراني را از خدا طلب مي کنيم.
سيد علي آقا قاضي طباطبايي حجاب هاي ظلماني و نوراني را نمي فهميد. حجاب هاي ظلماني برداشته شده بود ولي حجاب هاي نوراني باقي مانده بود. ايشان هر پنجشنبه به قصد زيارت امام حسين(ع) به سمت کربلا حرکت مي کردند. و ابتدا به زيارت حضرت ابوالفضل مي رفتند. وقتي مي خواهيم به کربلا برويم خوب است که از باب الحسين وارد بشويم .کليددار حضرت ابوالفضل است. قاضي طباطبائي تمناي برداشتن حجاب هاي نوراني را داشت. فردي بظاهر عادي به ايشان گفت :سيد ،دنبال چه کسي مي گردي ؟کعبه ي اولياء حضرت ابوالفضل است. ايشان با اشک و آه گوشه ي در حرم حضرت ابوالفضل ايستاد و با يک عنايت حضرت ،حجاب هاي نوراني برداشته شد.
امام علي(ع) در خطبه ي قاسعه رويکردي دارند که عده اي در زندگي شان رهرو راه شيطان مي شوند. (ما دونوع زندگي داريم: رحماني و شيطاني. طلايه دار زندگي رحماني امام معصوم زمان است و طلايه دار زندگي شيطاني، ابليس و شيطان است. بعضي ها بين اين دو زندگي مردد هستند ولي خدا و قرآن اين زندگي را نمي پسندند.) يعني تحت ولايت شيطان مي روند و دست شان مي شود دست شيطان و نگاه شان مي شود نگاه شيطان و در يک کلام، بازوي توانمند شيطان مي شوند. و به جايي مي رسند که قلب شان مي شود قلب شيطان. عده اي ديگر در زندگي رحماني پا مي گذارند و به زندگي شيطاني پشت پا مي زنند و با مديريت جهادي از زندگي شيطاني روگردان مي وشند و به جايي مي رسند که دست و بازوي توانمند و زبان امام مي شوند. حضرت ابوالفضل بازوي توانمند و قلب و پشتوانه امام شده بود. چنين دستي وقتي از بدن جدا مي شود لايق آن مي شود که هنگام شهادتش امام خم شود و بر دست جدا شده بوسه بزند. چهار امام دست علمگير تو را بوسيده اند. اين دست دست خدايي شده است و دست امام معصوم شده است.
اگر الگوي ما حضرت ابوالفضل باشد هر کدام از ما مي توانيم بازوي توانمند امام بشويم. ادب حضور براي ما همان بندگي است. تصور ما بايد اين باشد که در محضر امام هستيم. آيت الله بهجت مي فرمودند که مهم نيست که ما به ملاقات حضرت برسيم مهم اين است که نگاه حضرت در بالاي سر ماست و حضرت دارد ما را مي بيند. بندگي و ادب حضور ما ترک محرمات و انجام واجبات است.
نزديکتر از قلب مني با من محجور / دوري زمن است وزتو مارا گله اي نيست
هر گناهي که ما انجام مي دهيم از ولايت خدا و امام معصوم خارج مي شويم و به ولايت شيطان نزديک مي شويم و از آن حيات طيبه فاصله مي گيريم. پس ما باعث دوري از زندگي رحماني مي شويم. در آداب زيارت حرم امام حسين(ع)در مفاتيح صلواتي است که سيد بن طاوس بر آن تاکيد مي کند. در اين زيارت دو نگرش را بيان مي کند. يکي کساني که کارشان به امام کشي رسيد و بزرگترين جنايت را در کربلا کردند، نگاه خداوند رحمان را در نظر نگرفتند يعني از زندگي رحماني فاصله گرفتند و در انتهاي دعا داريم: خداوند بواسطه ي گناهانم مرا از شما جدا نکند. پس اگر ما بخواهيم به امام نزديک بشويم بايد از گناه دوري کنيم، با هر قدمي که به سمت گناه مي رويم خواسته يا ناخواسته از امام دور مي شويم.
سوال – صفحه 356 قرآن کريم را توضيح بفرماييد.
پاسخ – در اين صفحه داريم :خداوند هر کسي را که بخواهد به صراط المستقيم با نور خودش که نور مهدي است هدايت مي کند. ما در نمازهاي واجب از خدا مي خواهيم که ما را به صراط مستقيم هدايت کند.
صراط مستقيم همان خط ولايت و امامت است و خط زندگي رحماني است. حقيقت صراط مستقيم وجود ولي معصوم زمان است. در رجز خواني حضرت ابوالفضل وقتي بازوي حضرت قطع مي شود ،اين ذوب در ولايت ديده مي شود که مي فرمايد: به خدا قسم اگر دست راستم را قطع کنيد دست از حمايت دينم برنمي دارم. دست از امام صادقي که در مقام ولايت و امامت حق اوست دست برنمي دارم، او که نواده ي پيامبر پاک و طاهر است. کمي خوديت در وجود حضرت عباس وجود ندارد و سرتاسر وجود او امام است. جنس ادب حضرت ابوالفضل بهترين راهي است که مي تواند ما را به ساحت امام نزديک کند. اميرالمومنين مي فرمايد:هيچ ارث و ميراثي به اندازه ادب نيست.
امام سجاد(ع) يا امام صادق(ع) مي فرمايد: بصيرت ابوالفضل خيلي عميق بود و در حمايت از آستانه ولايت به موقع عمل مي کرد.
ما الان انتخابات را در پيش داريم. اگر ما معتقد هستيم که انقلاب ما يک هويت حسيني و مهدوي دارد و تمام افتخارش اين است که مي خواهد زمينه ساز ظهور مهدي باشد و براي دولت مهدوي نيرو سازي بکند، بايد در ارتقاء اين نظام رحماني سهمي باشيم. امام خميني فرمود: رأي دادن يک واجب سياسي و يک فريضه ي واجب است .پس تمام فرد فرد جامعه ديني به تثبيت و پيشرفت اين نطام رحماني کمک کنند.
سوال – چگونه بايد در خودمان ادب حضور( مثل حضرت ابوالفضل) را پيدا کنيم؟
پاسخ – ما بايد نگرش مان را هم افق با نگرش امامت و ولايت بکنيم. براي ما ضرورت است که سيره رفتاري، گفتاري ،ادبي و تسليم محض حضرت را بشناسيم و آنرا براي جوانان خودمان بازسازي کنيم. اين کار مي تواند ما را به جنس ادب حضرت نزديک کند.
سوال – در مورد آداب ماه شعبان توضيحاتي بفرماييد.
پاسخ – در مفاتيح الجنان آداب زيادي داريم. در عظمت پنجشنبه هاي ماه شعبان داريم که تمام ملائک هفت آسمان را زينت مي کنند براي حقيقت اعمال ماه شعبان که مي خواهد بالا برود. و مي گويند :خدايا روزه داران روز پنجشنبه ي ماه شعبان را بيامرز و حاجات شان را برآورده کن. نتيجه ي روزه گرفتن يک پنجشنبه و دوشنبه ي ماه شعبان اين است که خداوند بيست حاجت از حاجات دنيوي و بيست حاجت از حاجت اخروي بنده را تضمين مي کند. کساني که تمناي و آرزوي روزه داري در ماه شعبان را دارند انشاءالله ثواب آنرا خواهند برد. کساني که نمي توانند روزه بگيرند مي توانند اعمال ديگر اين ماه را انجام بدهند. از پيامبر پرسيدند که در ماه شعبان بهترين عمل چيست؟ پيامبر فرمود: صدقه دادن و استغفار. هر روز هفتاد مرتبه گفتن ذکر استغفرالله و اسئله التوبه توصيه شده است. هر استغفار درماه شعبان معادل هزار استغفار در ماه هاي ديگر است .ذکر صلوات خيلي توصيه شده است مخصوصا صلوات امام سجاد(ع) که در ظهر و در نيمه ماه شعبان خوانده مي شود که اين صلوات فشرده ي شده زيارت جامعه کبيره است .