برنامه سمت خدا
-حجت الاسلام والمسلمين حيدري کاشاني
-امام زمان (عج)
92-03-01
اي مطلع شرق تغزل چشمهايت خورشيدها پر مي زنند از پيش پايت ،اي عطر تو از آسمان نيلوفري تر پيچيده در هُرم نفس هايت هوايم، آيينه ي موسيقي چشم تو باران پژواک رنگ و بوي گل موج صدايت، با دستهايت هول زدي اي نبض آبي بر شانه هاي من پلي تا بي نهايت، پس دست کم بگذار تا روز مبادا در چشم من باقي بماندجاي پايت.
سوال – در مورد مقام عين اللهي امام عصر توضيحاتي بفرماييد.
پاسخ – ولادت اميرالمومنين امام العارفين و امام المخلصين را تبريک مي گوييم. مقام عين اللهي مهمترين مقام است براي سرعت بخشيدن به هدايت ،تربيت و تزکيه ما در جهت گيري به سمت خدا. ما بايد باور کنيم که زير نظر ولايت خدا و امام زمان(ع) هستيم، و چشم بيناي آفريدگار به رخصت خداوند حجت معصوم زمان است. علامه طباطبايي مي فرمودند که وقتي مي خواستم از نجف به ايران بيايم غصه ي دوري از درس عرفان استادم، آقا سيد علي قاضي را داشتم. به محضر استاد رفتم و توصيه اي از استادم خواستم تا جاي درس عرفان ايشان را پُر بکند.A سيد علي قاضي طباطبايي فرمود: اين آيه را بزرگ بنويس و در اتاقت نصب کن ،آيه چهاردهم سوره علق: آيا انسان نمي داند که خداوند او را مي بيند ؟اين آيه را بطور مرتب به خودت گوشزد کن.
اگر باور بکنيم که عالم محضر خداست مراقبت هاي ما اوج مي گيرد زيرا ما زير نظر هستيم. ما چگونگي کيفيت بينايي خداوند نسبت به اعمال مان را نمي دانيم. به اذن خداوند در قيامت در و ديوار در مورد ما شهادت مي دهند و از لحظه لحظه ي زندگي ما عکسبرداري مي کنند و به سخن در مي آيند. و صحنه هايي را که ديده اند به نمايش مي گذارند. امامان معصوم و ائمه قدرت الهي تجلي عين اللهي پروردگار مي شوند و جهان تحت نظر آنهاست. اصل مقام عين اللهي ويژه ي خداوند است. ولي به اذن خدا اين مقام به خليفة الرحمان هم داده مي شود. اين يک مقام تشريفاتي نيست که فاقد قدرت و اختيارات باشد. در دستگاه خداوند اين يک مقام واقعي است با اختيارات تام و قدرت هاي رحماني که يکي از آنها چشم بيناي خداوند است. با اين مقام معصومين مي توانند شاهد ما باشند و گواهي بدهند. در آيات الهي بر اين مقام تاکيد شده است: آيا انسان نمي داند که خدا او را نمي بيند؟ آيا اين مقام فقط مخصوص خداست؟ در قرآن داريم اي پيامبر به امت بگوي هر طوري که مي خواهند عمل کند خداوند عمل آنها را مي بيند، پيامبر هم اعمال آنها را مي بيند و مومنون يعني ائمه هم عمل آنها را مي بينند. ما نبايد فقط به ظاهر آيه نگاه کنيم زيرا مومنون واقعي، ائمه هستند.
ارتباط بر قرار کردن با اين مقام ،مهمترين عامل براي تزکيه ماست. آيت الله بهجت مي فرمود: باوجود اعتقاد به رئيسي که شاهد بر اعمال ماست، آيا مي توانيم از نظر الهي فرار کنيم يا خود را پنهان کنيم و هر کاري را که خواستيم انجام دهيم ؟چه پاسخي خواهيم داد؟ وقتي امام زمان(عج)عين الله است و دارد ما را مي بيند ،پس نبايد راحت هر کاري را انجام بدهيم. امام در يکي از توقيعات شان به شيخ مفيد( شيخ مفيد شخصيتي است که اين مقام را باور کرده است و خودش را زير نظر مستقيم آقا دانسته است. و از امام زمان(عج) نامه اي براي ايشان صادر شده است که هر کدام از اين نامه ها دانشگاه امام شناسي و مهدي شناسي است) مي نويسند: هماناعلم ما که از سنخ علم ربوبي است بر تمام احوال شما احاطه دارد( اين مقام از جانب خداوندعطا شده است)هيچ چيزي از اخبار شما بر ما پوشيده نيست.( روايات زيادي در مورد اين مقام داريم )
يکي از شخصيت هايي که زير نظر مقام عين اللهي حضرت علي(ع) تربيت شده، قنبر بود. اصليت او و از شاهزادگان همداني بوده است که به اسارت گرفته شده است. او بستر و استعداد فطري بالايي داشت، امام او را خريداري مي کند ولي بعد از مدتي او را آزاد مي کند و او خودش غلامي افتخاري امام را انتخاب مي کند. او درنهايت فصاحت ،بلاغت و حکمت بود. ما بايد از خدا بخواهيم که کمي از دوستي قنبر نسبت به حضرت علي(ع) را به ما عنايت بکند. قلب او لبريز و مالامال از محبت قرآن و عترت بود. او در نهايت صلاحيت کارگزار قضايي امام بوده است حتي فتواهايي که امام مي داد قنبر اجرا مي کرده و حدودهاي سخت الهي را قنبر اجرا مي کرده زيرا يک صلابت خاصي داشته است. ايشان عاقبت به مقام شهود و شهادت مي رسد. حجاج بن يوسف که طاغوت زمان بود، 120 نفر از شيعيان علي را به جرم محبت علوي به شهادت رساند. حجاج آنها را در چهار ديواري هاي بلندي بدون سقف آفتاب قرار مي داد و ناني از آرد و خاکستر براي آنها تهيه مي کرد و آنها بعد از مدت کوتاهي به شهادت مي رسيدند. حجاج گفت که مي خواهم يک شيعه ي خاص را به شهادت برسانم و قنبر را به او معرفي کردند زيرا اوهمنشين علي و عارفي بود .قنبر در جنگ و صلح با اميرالمومنين بود و دست تواناي امام بوده است .بايد او را در افق ميثم تمار، مالک اشتر، سلمان و مقدادها ديد .کسي که زير نظر عين الله تربيت مي شود به مقام هاي عالي مي رسد. حجاج او را احضارکرد و به او گفت که آيا مولاي تو علي بوده است ؟( مي خواست از او نقطه ضعف بگيرد) قنبر فرمود: مولايم خداست که حسبناالله و نعم الوکيل نعم المولي و نعم البصير. حجاج پرسيد: پس علي که بوده است ؟ قنبر گفت: علي ولي نعمت من بوده است که در روز قيامت از اين نعمت( ولايت) سوال مي شود.اين نعمت روح تمام نعمت هاست. حجاج گفت: اگر تو را بکشم چکار مي کني؟ قنبر گفت: من در زمره ي شهدا و سعادتمندان عالم محشور مي شوم و تو در زمره ي اشقياء قرار خواهي گرفت. عاقبت گردن او را زدند و به شهادت رسيد. به قنبر گفتند که تو در طول زندگي ات خدمتگزار چه شخصيتي بودي؟ او 110 صفت از ويژگي هاي اخلاقي اميرالمومينن را برشمرد و فرمود: او فرمانده ايمان آورندگان است ،رئيس مومنان است(امير اهل ايمان و شاهد امت است)، نور و روشني بخش رزم آوران ،رئيس گريه کنندگان از خوف خدا ،برترين پارسايان ،سخنگوي فرستادگان جهانيان ،جبرئيل امين يکسره او را تاييد مي کرد( اين ويژگي ها سينه به سينه به امام زمان(عج) مي رسد)،ياري شده از سوي ميکائيلي که متانت دارد، مبارزه کننده با دشمنان کينه توز، خاموش کننده آتش فتنه گران، سرور مسلمان سبقت گيرندگان ، براندازنده ي کافران و مشرکان، باگذشت و باعفت ،صبور، بسيار روزه گيرنده( حضرت علي(ع) فرمود :از وقتي که فضيلت روزه ي ماه رجب و شعبان را از زبان پيامبر شنيدم ، روزه ي اين دو ماه را ترک نکردم)، آماده به کار و اقدام کننده ،آينده گر و جامعه نگر، داراي اراده اي قوي و سخنگويي توانا ،شيري پر جرأت، ماه تمام و خوش چهره ،عامل شناخت مومنين .(معيار ايمان ما رفتار و گفتارعلوي است. در زيارت اميرالمومنين داريم :سلام بر تو که ميزان اعمال هستي. محک و معيار اميرالمومنين است . ميزان فرمان بندگي و زندگي ما هواهاي نفساني و وسوسه هاي شيطاني است يا ميزان ما حضرت امير است ؟)
سوال – صفحه ي 335 قرآن کريم را توضيح بفرماييد.
پاسخ – در اين صفحه دستور پروردگار به حضرت ابراهيم است که مي فرمايد :خانه ي من را براي طواف کنندگان و سجده کنندگان آماده کن. آيه 125 سوره بقره هم همين عبارات را خطاب به حضرت ابراهيم و حضرت اسماعيل دارد که مي فرمايد: عهد و پيماني از اسماعيل و ابراهيم ستانديم که خانه ي من را براي طواف کنندگان، اعتکاف کنندگان ونماز گزاران پاکيزه کنيد.
حضرت ابراهيم و اسماعيل ماموريت پيدا مي کنند که خانه ي خدا و بيت الله را براي اعتکاف آماده کنند .
سوال – در مورد فضيلت اعتکاف توضيحاتي بفرماييد.
پاسخ - ايام البيض يعني ايام نور و سپيدي . روايت داريم که شهيد ثاني در شرح لمعه دارد که وقتي حضرت آدم مرتکب خطا شد دل و جسم و سياه شد. بعد از پذيرفتن توبه او ؛به حضرت آدم الهام شد که سه روز ماه رجب( سيزده ،چهارده و پانزده) را روزه بگيرد و در هر روز يک سوم بدن او سفيد شد و سياهي برطرف شد و بعد از سه روز بدن او به حالت عادي برگشت. بخاطر همين به اين ايام ،ايام سفيد شدن مي گويند.
دل ما براثر کدورت و گناه سياه شده است. معتکف مي آيد که گناهان و وسوسه هاي شيطاني را به زنجير بکشد .روزه داري سه روز 13و 14و 15 ماه رجب تاکيد شده است.
عده ي زيادي در مراسم اعتکاف شرکت مي کنند وعده اي هم خودشان را براي خدمتگزاري به آنها آماده مي کنند. روايت داريم :سرور هر گروه خدمتگزارترين آنها هستند. معتکفين هم قدر خودشان را بدانند.
سوال – کساني که نمي توانند در اين مراسم معنوي شرکت کنند چگونه از اين فرصت هاي ويژه استفاده کنند؟
پاسخ - کساني که توان روزه داري دارند اگر توانستند هر سه روز را روزه بگيرند. پيامبر فرمود :هر کس سه روز از ماه رجب را روزه بگيرد خدا بين او و آتش جهنم هفتادسال فاصله مي اندازد. در روايت ديگري داريم که هر کس سه روز ماه رجب را روزه بگيرد خدا خطاب مي کند حق تو بر من واجب شد و دوستي ولايت من براي تو حتمي شد، اي فرشتگان جلوي شما شهادت مي دهم که گناهان بنده ام را بخشيدم.
کساني که نمي توانند روزه بگيرند، مي توانند ذکري را( که در مفاتيح آمده را صد مرتبه)A بگويند تا ثواب روزه داري براي آنها نوشته بشود. هر کس يک روز از ماه رجب را روزه بگيرد در شمار رجبيون قرار مي گيرد و به بهشت مي رود.
کسي که تحت ولايت خدا قرار بگيرد ارتباط خودش را با ولي الله اعظم برقرار مي کند. پس اگر بخواهيم با امام زمان(عج) ارتباط برقرار کنيم ، اين سه روز ماه رجب را روزه بگيريم. کساني که روزه قضا دارند اول بايد روزه ي قضا را بگيرند ولي اگر روزه هاي قضا را در همين روزها بگيرند، انشاء الله ثواب آن را خواهند برد.
کتاب اخلاق علوي گل روي علي که شرح مختصري از صدو ده صفت حضرت علي(ع) از زبان قنبر است نوشته ي آقاي نيلي پور است.
سوال – در مورد اخلاق علوي و فاطمي توضيحاتي بفرماييد.
پاسخ – خيلي از مردم اهل روزه و نماز هستند ولي اخلاق خوبي ندارند و خانواده از آنها ناراضي هستند. شيعگي يعني پيروي کامل در رفتار، گفتار ،منش و اخلاق است. ما بايد شيعگي کنيم. درعرصه ي اخلاق خانوادگي علي پيشتاز بود. اخلاق علوي يک ميزان و ملاک است. اگر ما تحت ولايت اميرالمومنين هستيم بايد اخلاق علوي را در وجودمان نهادينه کنيم.
ما بايد اخلاق اميرالمومنين در خانواده شان مطالعه کنيم. داريم که پيامبر وارد خانه ي زهرا(س) شدند و ديدند که حضرت علي(ع) روز خاک نشسته است و به حضرت زهرا(س) کمک مي کند و دارد عدس پاک مي کند. اشک از چشمان پيامبر جاري شد و فرمود: کمک کردن مرد به همسر در کارهاي خانه بدون منت و از روي مهر و محبت کفاره ي گناهان اوست، مهريه ي حورالعين هاي بهشتي براي اوست.
اگر مرد مي خواهد سروري داشته باشد بايد خدمتگزاري داشته باشد. کتاب آينه در آينه جلال در جمال در مورد اخلاق خانوادگي حضرت علي(ع) است.
حافظ يک سفر به مشهدالرضا داشته است و چهل روز درمشهد معتکف بوده و بعد از چهل روز غزلي به او الهام مي شود:
(تمام درد ابليس اين بود که مي خواست بندگي را بدون پذيرفتن ولايت انجام بدهد. بدون تواضع و پذيرفتن ولايت نمي توان بندگي کرد.)
اي دل غلام شاه جهان باش و شاه باشA A A A A A A A A A A A A A A پيوسته در پناه لطف اله باش
آن را که دوستي علي نيست کافراستA A A A A A A A A A گو زاهد زمانه وگو شيخ راه باش
امروز زنده ام به ولاي تو يا عليA A A A A A A A A A A A A A فردا به روح پاک امامان گواه باش
حافظ طريق بندگي شاه پيشه کنA A A A A A A A A A A A A A A وانگاه در طريق چومردان راه باش
خدايا ما را در شمار ولايت اميرالمومنين و شيعيان و محبان واقعي اميرالمومنين در دنيا و آخرت قرار بده.