برنامه سمت خدا
-حجت الاسلام والمسلمين حيدري کاشاني
-رهبرشناسي
91-11-11
سوال – در مورد ادامه ي مبحث رهبر شناسي توضيحاتي بفرماييد.
پاسخ – سلام بر آن سرچشمه ي هدايت و تربيت بشر که سر رشته ي تربيت ما بدست اوست بزرگترين ولي خدا. انشاء الله يک کاروان دل به محضر امام زمان(عج) راهي کنيم. و به خيمه گاه آن حضرت نزديک بشويم. اميدواريم که زندگي ما رنگ مهدوي بگيرد. و بتوانيم در مسير انتظار گامي برداريم .
آقا بيا تا زندگي معنا بگيرد تا اشک هاي مادرت زهرا بگيرد ،آقا بيا تا با ظهور چشمهايت اين چشمهاي ما کمي تقوا بگيرد ،پايين بيا خورشيد پشت ابرغيبت تا اندکي اخلاص ما بالا بگيرد.
در مورد توجه به امام زمان(عج) داريم: همانا او بنده ي مخلَص توست که تو (پروردگار) براي خودت خالص کرده اي .مخلَص ترين بنده ي بر روي زمين. مخلِص اسم فاعل است و خالص کننده عمل است ولي مخلَص يعني خالص شده يعني کسي که تربيت شده ي خداست و محبوب خدا شده است و خدا او را خالص کرده است و براي خودش برگزيده است . داريم : همان بنده ي خالص تو که تو خودت آنرا براي خودت خالص کرده اي. شيطان در اين بنده هيچ بهره ي معين و راه نفوذي نخواهد داشت. و اين انسان از دستبرد شياطين محفوظ است. براي اينکه ما هم از دستبرد شياطين محفوظ باشيم بايد به آن ساحت برسيم.AA AA
مقام ربوبي عبد مخلَص قابل تصور نيست . يک مرغ دريايي از يک اقيانوس منقاري تر مي کند. لحظه لحظه زندگي و و جود امام زمان(ع) نه تنها هفت آسمان را طي مي کند وقتي به مقام پروردگار مي رسد پروردگار مهر قبولي و رضايت مي زند و آنرا قبول مي کند.
اگر ما بخواهيم در مسير رحماني حرکت بکنيم، بايد ارتباط وجود و زندگي مان را با امام زمان(ع) برقرار کنيم. در اين مسير بدون رهبر، آخرش گمراهي است .چون دنياگرايي ها و خوديت ها وجود دارد ،شيطان چنين کسي را از راه بيرون مي کند. ما بايد با ولي الله الاعظم ارتباط داشته باشيم .در اخلاص، امام زمان(عج) الگوي ماست و ما به برکت وجود ايشان نفس مي کشيم .اصل وجود ما به طفيلي وجود اوست. اعمال ما شائبه ي غير الهي زيادي دارد و ممکن است که از آسمان اول هم رد نشود .کسي که غيبت مي کند اعمالش از آسمان اول رد نمي شود. روايت داريم :کسي که غيبت مي کند از ولايت حضرت رحمان خارج مي شود و به ولايت شيطان مي رود. اين درمقام عدل الهي است يعني اگر خداوند بخواهد در مقام عدل الهي با ما رفتار کند بيشتر اعمال ما از آسمان اول بالاتر نمي رود.
ما بايد نسبت به بندگي مان مراقبت هاي جدي داشته باشيم و دقت هاي مان را بالا ببريم. ما چه چيزي را پرستش مي کنيم ؟ خدا يا خود يا شيطان ؟ به کدامين سو مي رويم ؟ البته ظرفيت ها متفاوت است.
درمقام فضل ،خداوند وجودي را که خودش خالص کرده است بعنوان رهبر راه مي گذارد و مي فرمايد که ارتباط قلبتان را با او برقرار کنيد و دست تان را به او بدهيد. بواسطه ي خالص بودن او ،خداوند ناخالصي هاي اعمال شما را مي بخشد. داريم :مقداري از نماز قبول مي شود که در آن حضور قلب باشد. اگر ما با اين ملاک حساب کنيم چند درصد نمازهاي ما قبول شده است؟ اين جواب نااميدکننده است ولي خدا جبران کننده اي گذاشته است و مي فرمايد که به تربت حسين سجده کنيد به برکت اين تربت، خداوند نواقص نماز را مي بخشد. در مورد نافله داريم که نافله ها جبران کننده نماز ما هستند. يکي از رمز و قبولي نمازهاي ما نافله هاست. وجود امام زمان(ع) تمام هستي و وجود ماست .تمام ارزش اعمال ما بسته به ارتباط با اعمال اوست. يکي ازعرفا نقل مي کند که شبي در رابطه با اخلاص و حديث آسمان هفتگانه فکر مي کردم و خيلي نگران و نااميد شدم(البته اگر انسان از خودش نااميد بشود خوب است ولي اگر ما از خدا نااميد بشويم ،بايد از اين عمل بترسيم)،صبح به محضر آيت الله طباطبايي مشرف شدم و سوال کردم. ايشان فرمود که شما فکر مي کنيد اعمال ما ارزش قبولي در محضر خدا را دارد ؟خداوند تمام اعمال امت را جمع مي کند و بواسطه ي ارتباطش با اعمال امام، آنها را قبول مي کند، در اين صورت اعمال ما ارزش پيدا مي کند زيرا ما هم مي گوييم که در اين راه هستيم. اگر ما به اين برسيم که اعمال ما به خودي خود ارزش ندارد اين يک فضيلت انساني است(يعني اگر از اعمال خودمان نااميد بشويم). فضيلت اين است که تمام تلاش خودمان را براي خالص کردن عمل بکنيم اما اميدمان به عمل خودمان نباشد بلکه به فضل خداوند و بزرگ ترين فضل خداوند يعني امام زمان(عج) باشد. ما بگوييم : خدايا نماز ما را به واسطه ي نماز امام عصر بپذير. صفرها وقتي معنا پيدا مي کنند که عدد کنار آنها باشد. وجود امام زمان(عج) همان عددي است که کنار صفرها قرار مي گيرد و به صفرها معنا مي دهد. معناي وجود ما به امام زمان(عج) است .در زيارت امام عصر داريم: شهادت مي دهم که با ولايت شما و پذيرش ولايت شما اعمال پذيرفته مي شود، افعال ما قيمت پيدا مي کند، حسنات ما مضاعف مي شود و بدي ها ما محو مي شود.AA AA
فرق کسي که ولايت امام عصر را پذيرفته باشد با کسي که سرخود عمل مي کند و ارتباطي ندارد، اين است که خداوند بخاطر اين ارتباط به عمل او قدر و ارزش مي دهد. در ادامه زيارت داريم :هر کس با ولايت شما آمد اعمالش پذيرفته مي شود. کسي که از ولايت شما خارج بشود (يعني کسي که به تحت ولايت شيطان برود) بايد جايگاه خودش را در آتش آماده بداند ،خداوند هيچ عمل او را قبول نمي کند و در روز قيامت هيچ کدام از اعمال ارزش ندارد. پذيرفتن امامت امام عصر باعث پذيرفتن وجود ما و بالا رفتن ارزش اعمال ما مي شود. با اتصال به امام مي توانيم ناخالصي اعمال مان را جبران کنيم.
سوال – نکاتي را در مورد ولي الله الاعظم بفرماييد.
پاسخ – ولي الله الاعظم يعني عظيم ترين ولي خدا. مخلَص ترين بنده ي خداوند همان عظيم ترين ولي خداست که خداوند او را براي خودش برگزيده است و خالص ترين است. چرا مي گوييم عظيم ترين ولي خدا ؟زيرا تحت ولايت ويژه و مستقيم خداوند تبارک قرار گرفته است .و خداوند مقدر کرده است که بقيه ي مردم بواسطه ي امامت و تربيت او به مقام ولي اللهي برسند. خالص شدن ما بواسطه ي ولي الله الاعظم است. سير وسلوک ما تحت ولايت امام عصر معنا مي شود.
چکار کنيم که ارتباط ما با ولي الله الاعظم برقرار بشود؟ چون او خالص ترين بنده ي خداست بهترين راهي که مي توانيم دست او را در وجودمانAA باز کنيم، اخلاص است .يکي از تشرف يافتگان مي گفت که من درحج فقط مي خواستم که تشرف به امام زمان(ع) پيدا کنم و شب تا صبح کنار خانه ي خدا بودم. توسل من اين بود که اگر تشرف پيدا نمي کنم حداقل بفهمم که راه رسيدن و ارتباط به آن حضرت چيست؟ داشتم از کنار کعبه برمي گشتم چند لحظه اي خودم را در محضر امام ديدم. سوالم اين بود که راه ارتباط با ولي الله الاعظم چيست ؟ حضرت سه قدم با من همراه شدند، در قدم اول فرمودند: اخلاص در عمل و در قدم دوم و سوم هم همين جمله را فرمودند. اين راه نزديک شدن به محضر ولي الله الاعظم است. يعني چيزي که دست ولايت و تربيت او را در زندگي ما باز مي کند اين است که عزم و اراده ي خدايي شدن را بگيريم و همت خدايي شدن را داشته باشيم. اين اولين شرط گام گذاشتن درمسير خداست. شيطان پرست ها در گام اول مسيرشان را مشخص مي کنند. کساني که مي خواهند شيطان پرست بشوند اولين جلسه شان خودفروشي به شيطان است يعني در اين جلسه فرد با شيطان عهد مي بندد که از کارهاي شيطان پيروي مي کند بشرط اينکه شيطان از قدرتش به او بدهد و بيان مي کند که من خودم را به شيطان فروختم. بعد در اين مسير حرکت مي کنند و ولايت شيطان را مي پذيرند و شيطان هم به او قدرت هاي شيطاني را مي دهد. آيا ما خودمان را به خدا فروخته ايم؟ خدا مي فرمايد: هستند درميان مردم که نفس شان را با خدا معامله مي کنند و خودشان را ارزان نمي فروشند. اين دنيا بازار معامله است و هر کس خودفروشي دارد. خوش به حال کساني که خودشان را ارزان به شيطان نمي فروشند. و تمام وجودشان را به خدا مي فروشند. بعضي ها يکي از اعمال شان را خالص مي کنند و آنرا به خدا مي فروشند ولي بعضي ها تمام اعمال شان را وقف خدا مي کنند. ما بايد در اين راه مقتدا داشته باشيم و دست مان در دست امام عصر باشد. يعني آنچه امام فرموده اند عمل کنيم و در ابتدا به حرام و حلال توجه کنيم و آنها را رعايت کنيم. عده اي نزد آيت الله بهجت آمده بودند و گفته بودند که چکار کنيم که ارتباط ما با امام زمان (عج) برقرار شود؟ ايشان فرمودند: تا رابطه ي ما با امام زمان(عج) قوي نشود کار ما درست نخواهد شد. قدرت ما با ولي الله در اصلاح نفس است. يعني اين نفس بايد اصلاح شود. و اولين اصلاح نفس اين است که انسان با خدا معامله کند و بگويد که خدايا من نمي توانم اين نفس مرا اصلاح کنم. اين نزديک شدن به مقام مخلصين است .ما خودمان را بيچاره کرده ايم که ارتباط خودمان را با ساحت ولي الله قطع کرده ايم. در قطع ارتباط با او گويا هيچ نداريم.
به تعبير يکي از مراجع ،ميلياردها شيخ انصاري ،بحرالعلوم ، سيد طاوس و... ارزش يک نفس ولي الله را ندارند. البته آنها مقام و ارزش دارند ولي مقام ولي اعظم خيلي رفيع است. اگر به اندازه ي يک نفس کشيدن امام زمان(عج) در ميان ما نباشد زمين و زمان در کار نيست. محدث قمي در سفينة البحار دارد که وقتي حضرت مهدي متولد شدند ابليس از ته دل فريادي کشيد و همه فرماندهان او جمع شدند و ابليس گفت: نوزادي پا به عرصه ي وجود گذاشته است که تومار ما را در هم خواهد پيچيد. ابليس از فرماندهانش چاره جويي کرد و يکي از آنها گفت که تا اين نوزاد رشد پيدا نکرده است، او را خواهيم کشت. ابليس گفت: وجود ما شياطين هم وابسته به وجود اوست .او آخرين ولي الله خدا روي زمين است تا قيامت و نفس کشيدن ما هم وابسته به نفس کشيدن اوست. به يُمن وجود او همه از او روزي مي خورند و به وجود اوست که آسمان ها و زمين برقرار است. همه ي عالم وجود طفيلي وجود اوست. ابليس گفت که بايد چاره ي ديگر کرد. معرفت و گاهي ابليس خيلي بالاست، او مقام را شناخته ولي دل نداده است. اين براي ما هشداري است که بايد به اين مقام دل بدهيم. AA
انجام واجبات و ترک محرمات يکي از کارهايي است که ما با ترک حرام از ولايت شيطان خارج هستيم ولي وقتي کار حرامي را انجام مي دهيم تحت ولايت شيطان هستيم. ما بايد از اين ولايت خارج بشويم و با انجام عبادت سرعت مان را براي رسيدن به باغ ولايت بيشتر کنيم، اساس اين است .اگر کار ما مشکل دارد بخاطر اين است که ما هنوز به انجام واجبات و ترک محرمات مان کيفيت نداده ايم. من نمي گويم شمع باش يا پروانه باش ليک چون به فکر سوختن افتاده اي جانانه باش. اگر مي خواهيم به سمت خدا حرکت کنيم بايد جانانه باشيم و با تمام توان به سمت خدا بياييم. نه اينکه سرگردان اين طرف و آن طرف باشيم. ما بايد با تمام وجود، راه را انتخاب کنيم و در آن راستا مقاومت داشته باشيم.
سوال- صفحه 223 قرآن کريم را توضيح بفرماييد.
پاسخ – در اين صفحه داريم: کسي که تمام همتش دنيا است بداند که ما نتيجه اعمال دنيوي شان را در اين دنيا به آنها مي دهيم. اما بدانند که براي زندگي ابدي شان چيزي جز آتش نيست.AA AA
بعضي ها مي پرسند که چرا کفار اين قدر وضع مالي شان خوب است ؟خدا به نسبت تلاش آنها در همين دنيا ثمره ي تلاش شان را مي دهد. به ميزاني که کار ما رنگ و بوي دنيايي مي گيرد به همان ميزان ما در دستبرد شيطان واقع مي شويم. عابدي بود که سالها عبادت کرده بود و در ذهنش به اين مطلب رسيد که به مقام مخلصين رسيده است. خدا براي او امتحاني را فراهم آورد. به او خبر رسيد که مردم دارند درختي را مي پرستند و درخت بت آنها شده است. او نيت خدايي کرد و براي قطع کردن اين درخت تبر را به دوش گرفت و رفت. ابليس به شکل پيرمردي در آمد و به او گفت که کجا مي روي ؟او گفت: دارم مي روم درخت را قطع کنم. پيرمرد گفت که خدا خودش پيامبر دارد و اگر بخواهد آنرا قطع مي کند ولي او گفت که من هم نسبت به خودم وظيفه دارم. پيرمرد گفت که من روزي دو درهم به تو مي دهم که تو يک درهم آنرا صدقه بده و يک درهم را خرج زندگي ات بکن و اين کار را به پيامبر خدا بسپار. عابد قبول کرد و ابليس دو روز اول دو درهم طلا را مي رساند ولي روز سوم از طلا خبري نبود. او تبر را بر دوش گذاشت و گفت که امروز اين درخت را قطع مي کنم. در بين راه پيرمرد را ديد و پيرمرد گفت که ديگر نمي تواني اين درخت را قطع کني زيرامن نمي گذارم .او با شيطان دست به يقه شد و شيطان غلبه کرد و روي سينه ي او نشستم، شيطان گفت که اگر تو آن روز با من مي جنگيدي، بر من غلبه مي کردي زيرا نيت تو خالص بود ولي الان در نيت، دو درهم وجود دارد. يعني شيطان با دادن دو درهم خلوص عمل او را از بين برد. يکي از اساتيد مي گفت که شيطان به ما رشوه هاي حرام زيادي داده است مثل نگاه هاي حرام ،کارهاي گناه و...
چه کسي مي توان از دستبردهاي شيطان محفوظ بماند؟ کسي که نيتش خالص باشد. حرکت کردن در اين مسير سرمايه مي خواهد که همان عمل صالح است و مايه اي مي خواهد که آن اخلاص است. اگر شما انباري از آرد داشته باشيد ولي آب نداشته باشيد هيچ وقت اين انبار آرد به نان تبديل نمي شود. اگر آب کم باشد نان فتير مي شود.(بي مايه فتير است) انبار آرد اعمال صلح ماست و آب آن، اخلاص ماست . AA
هر چقدر که ما بيشتر در ترک محرمات و انجام واجبات تلاش کنيم، اخلاص مان هم بيشتر مي شود. ما بايد در اعمال و رفتارمان يک بازنگري اساسي بکنيم و ببينيم که ما وجودمان را به شيطان فروخته ايم يا به خداي رحمان ؟خدا خريدار اين کالاست و جان هاي مومنين را مي خرد. اگر ما دستي رو اعمال قراضه ي خودمان بکشيم مي توانيم آنرا به قيمت بالا بفروشيم و يک ارتباطي با ولي الله برقرار کنيم. آيت الله قاضي و آيت الها بهجت توصيهAA مي کردند که براي نزديک به ولي الله روزي يک ساعت با ايشان خلوت کنيد. او امام ماست. با امام حرف بزنيم و درد و دل کنيم. دراين يک ساعت خلوت، زيارت آل ياسين را بخوانيد: کجاست آن ولي الله که تمام اولياء بطور مداوم به او توجه مي کنند؟ امام زمان فرمود(عج) :هرگاه خواستيد به ساحت ما توجه کنيد زيارت آل ياسين را بخوانيد. همه چيز در دانستن نيست، بايد دل داد. بعد از يک ساعت خلوت با حضرت، آنقدر به حضرت توسل کنيد تا رفاقت حاصل بشود. امام رفيقي است که هميشه هواي رفقايش را دارد و از آنها دستگيري مي کند.
همه دردم آقاAA دعايم کن، مريضم سراپاAA دعايم کن آقا، گرفتارنفسم اسير گناه تو اي روي روح تقواAA دعايم کن آقا، عزيزي کجاي ؟اگر کربلايي بيا و همانجا دعايم کن آقا، چو رفتي مدينه تو با سوز سينه تو را به جان زهرا دعايم کن آقا ،براي ظهورت دعا مي کنم تو را جان مولا دعايم کن آقا .