اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

91-11-04 حجت الاسلام والمسلمين حيدري کاشاني-رهبرشناسي

برنامه سمت خدا

حجت الاسلام والمسلمين حيدري کاشاني

-رهبرشناسي

91-11-04

همه ي بت ها در خاک شکستند که ثابت کنند خداي جهان بزرگتر و والاتر از بت هاست و آن کس که بت ها را شکست و انگشت اشاره اش را به سمت خدا گرفت کسي نبود جز پيامبراعظم (ص).

سوال – در مورد بحث رهبرشناسي توضيحاتي بفرماييد.

پاسخ – سلام بر تو اي راه خدا که هر کسي که راهي غير از ولايت شما را بپيمايد، عاقبتش هلاکت است .سالروز به امامت رسيدن امام زمان(عج) را تبريک مي گوييم. اميدواريم که با دعاي خير سحرگاهي امام زمان (ع)،ما در رکاب بهترين ياران آن حضرت قرار بگيريم.

يکي از زيرشاخه هاي رهبر شناسي درعصر ما که بطور خاص مهدي شناسي مي شود، مقام شناسي حضرت است. يعني مقام امام درعالم هستي در چه جايگاهي است. زير شاخه ي مهدي شناسي اخلاق شناسي و مقام شناسي است. در مقام شناسي حضرت مهدي مي گوييم که حضرت مخلص خدا روي زمين است. يعني مُخلَص ترين بنده ي روي زمين، حجت معصوم زمان مي شود نه مُخلِص ترين. شيطان گفت :همه ي بندگانت را به گونه اي اغوا مي کنم مگر عباد مخلَص تو. چه فرقي بين مخلِص و مخلَص وجود دارد؟

مخلَِص اسم فاعل است يعني خالص کننده عمل براي خدا، انسان به عمل خودش رنگ و بوي رحماني مي دهد. اساس زندگي رحماني همين است که ما تمام کارهاي مان را بر اساس اخلاص انجام بدهيم. در زيارت عاشورا داريم: خدايا سبک زندگي ما را سبک زندگي پيامبر و آل پيامبر قرار بده که سبک زندگي پيامبر و آل پيامبر يک زندگي مخلصانه است و در تمام اعمال خدا ديده مي شود. اين مقام مخلِصين است. شعار اهل ايمان بايد اين باشد که شعار اخلاص ويک دل شدن با خداست: تمام عبادتم ،نمازم، نشست و برخاستن، زندگي من ،سبک زندگي من ومرگ من براي خدا باشد. مخلص اسم مفعول است يعني خالص شده از جانب خدا. اين مقام خيلي بالاتر است .کساني که اعمال شان را براي خدا خالص کرده اند به جايي مي رسند که خدا آنها را انتخاب مي کند و براي خودش برمي دارد و او را خالص مي کند. يعني دست الهي و تربيت ويژه ي اللهي بالاي سرانسان مي آيد و او را براي خودش انتخاب مي کند و او را از هرگونه ناخالصي پاک مي کند و هيچ کسي جر غير از خدا در اين وجود بهره اي ندارد. شيطان گفت که بندگان تو نصيب و بهره ي معيني از من دارند و تنها بنده اي که شيطان درآن بهره ندارد و فقط خدا در آن بهره دارد، انسان مخلص است. امامان و پيامبران در صدر مخلصين هستند. رسيدن به درجهAA  مخلصين براي غير معصومين هم امکان دارد( باتوجه به آيات و روايات) ما مي توانيم طبق ظرفيت خودمان به مراتبي از مقام مخلصين برسيم.

امام زمان(ع) مخلَص ترين بنده روي زمين است، کسي است که راه مخلِصين را طي کرده است و خدا او را انتخاب کرده است و سرتا سروجودش خدايي شده است. نفس او خدايي است، اوعبد مخلَص خداست و آئينه تمام نماي صفات خداست. تمام استعدادها ي خدايي کامل يک انسان، در امام زمان(عج) به شکوفايي رسيده است.

ما بايد تلاش مان اين باشد که دست مان را به دست مخلَص ترين بنده خدا در روي زمين که امام معصوم زمان است برسانيم .عبور از زندگي شيطاني، نياز به رهبر رحماني دارد. به خدا پناه مي بريم از شيطان رجيم يعني ما از زندگي شيطاني عبور مي کنيم و طالب زندگي رحماني هستيم. پس ما ابتدا بايد از زندگي شيطاني رد بشويم تا به زندگي رحماني برسيم. هم در عبور از زندگي شيطاني و هم ورود به زندگي رحماني ، دست ما بايد در دست رهبر راه باشد. خدا براي اين راه حجت قرار داده است .کسي که در اين راه بدون رهبر حرکت کند درآخر به سرگرداني مي رسد. راه ما به سمت خدا صراط مستقيم است و يک راه است ولي راه هاي کج زياد است.

از معاذبن جبل که يکي از اصحاب پيامبر بود سوال کردند که از حديثي که از پيامبر شنيده اي ما را خبر بده . معاذ روي زمين نشست و گريه کرد. پدرو مادرم به فدايش ،يک روز داشتم کنار او حرکت مي کردم که اين حديث را براي من فرمودند: اي معاذ، مي خواهم حديثي براي امت بگويم که اگر امت به آن حديث عمل کرد روي رستگاري را در دنيا و آخرت مي بيند ولي اگر تنها آنرا بشنود و عمل نکند، حسرتش براي امت من مي ماند. پيامبر فرمود :قبل از اينکه خدا هفت آسمان را خلق کند هفت فرشته ويژه را خلق کرد که به آنها نگهبان مي گويند يا مسئول گمرک هر آسمان. وقتي آسمان ها را خلق کرد، هر کدام از فرشته ها را در ورودي و خروجي آسمان ها گذاشت. از طرفي ملائکي را خلق کرد که آنها حافظان اعمال هستند و اعمال انسانها را حفظ مي کنند. اين ملائک ، يکي از اعمال پاک را انتخاب مي کنند که به محضر خدا بالا ببرند. وقتي مي خواهند اين عمل را به آسمان اول ببرند نگهبان آسمان به حقيقت اين عمل نگاه مي کند و مي گويد که اين عمل را برگردانيد و به صورت صاحبش بزنيد. ملائک تعجب مي کنند. خطاب مي آيد: من ملک غيبت هستم خداوند دستور داده است کهAA  هرکس که در زندگي اش غيبت مي کند ،نگذارم عمل او از آسمان اول بالاتر برود، هرچند عملش پاک است ولي بالا نمي رود. حضور يک رذيله ي شيطاني در زندگي ما ارزش عمل را از بين مي برد و آن عمل را فاسد مي کند. مثلا وقتي مي خواهيم از شير استفاده کنيم اگر به آن آب اضافه کنيم حجم شير زياد مي شود ولي طعم اوليه را ندارد و ارزش شير اوليه هم را ندارد. اعمال انسان هم اين طور است .اگر اعمال انساني همراه با رذايل شيطاني باشد، در بارگاه الهي از ارزش مي افتد. در بارگاه الهي عملي ارزش دارد که خالص باشد. ما گاهي مي گوييم که چرا حلاوت نماز را نمي چشيم ؟ علت اين است که در جايي رذايل شيطاني وارد شده است .از پيامبر پرسيدند که چرا ما از نمازمان لذت نمي بريم ؟ پيامبر فرمود: زيرا شما از چشم هايتان مراقبت نمي کنيد. اين چشم ناخالصي مي آورد و اثرش را در اعمال ديگر مي گذارد. يعني ما در عمل مان آب مي بنديم و عمل آن خاصيت را ندارد.

پيامبر در ادامه فرمود: عملي را از آسمان اول به دوم مي رسانند ،خطاب مي آيد که آنرا به صاحبش برگردانيد زيرا در اين عمل يک قصد دنيايي وجود داشته است و نيت فقط خدايي نبوده است. مراتب اخلاص خيلي سخت است. اعمال مخلِصين از هفت آسمان مي گذرد. عملي به آسمان سوم مي رسد و خطاب مي آيد که عمل را برگردانيد و به صورت صاحبش بزنيد. اين فرد عملي را انجام داد ولي باعث کبر و غرورش شد. اين عمل بوي خوديت مي دهد و برگشت مي خورد. عملي را به آسمان چهارم مي رسانند و بازخطاب مي آيد که آنرا برگردانيد زيرا در اين عمل عُجب وجود دارد. غرور يعني فحر فروشي کردن به بندگان خدا ولي عُجب يعني اينکه انسان در نهان خودش عملش را بزرگ ببيند. مثلا پيش خودش بگويد که عَجَب لذتي از نماز شب برديم. اين فرد عمل خودش را بزرگ مي بيند. کسي که عملش را در مقابل خداوند مي بيند عملش از اين آسمان بالا نمي رود. وقتي عملي به آسمان پنجم مي رود خطاب مي آيد که آنرا برگردانيد و به گردن او آويزان کنيد. عملي که در آن حسد باشد بالا نمي رويد يعني کسي که مي ديد عملي از عمل او بالاتر است حسد مي ورزيد .حسد يک بيماري نهاني صعب العلاجي است که معمولا ما متوجه اين بيماري هم نمي شويم. حسد ريشه ي ايمان را مي سوزاند. انسان وقتي مي بيند که عمل کسي از او بالاتر است بايد غبطه بخورد نه اينکه حسد بورزد. يعني بگويد که اي کاش من هم اين عمل را داشتم و با خدا معامله کند. انسان حسود مي خواهد که آن مقام از فرد گرفته بشود و فرد زمين بخورد. وقتي عملي به آسمان ششم مي رسد خطاب مي رسد که اين عمل را برگردانيد و آن را به کمر و صورت صاحبش بزنيد طوري که چشمانش کور بشود. زيرا اين فرد رحم و مروت نداشته است. زيرا وقتي مي ديد که خداوند به بنده اي سختي رسانده است يا مرتکب گناهي شده است بجاي دستگيري ،او را شماتت مي کرد. رحم و مروت رحماني در وجود او نبود. وقتي عملي به آسمان هفتم مي رسد اين عمل عالي است و نتيجه ي فقه و اجتهاد و ورع است. ملک مي گويد که من ملک حجاب هستم و بين عمل و خدا حجاب مي اندازم. عملي که براي خدا نبوده است. يعني باز هم عمل ناخالص بوده است. اين عمل هم برگشت مي خورد. در انتهاي حديث داريم که يک عمل از هفت آسمان عبور مي کند يعني در اين عمل هيچ رذيله اي نبوده است و ظاهر عمل هم خالص بوده است. چهار هزار ملک و هفت ملک آسمان، عمل را به بارگاه پروردگار مي رسانند. همه شهادت مي دهند که اين عمل خالص است و هفت آسمان را رد کرده است .خدا مي فرمايد اين عمل را برگردانيد زيرا شما حافظ وجود نهان و دروني او نبوديد، من نگهبان چيزي هستم که در نهان او مي گذرد، عمل را انجام داد ولي من را با اين عمل اراده نکرد يعني عملش خالص بود ولي وجودش براي عمل خالص نبود. پس حافظان عمل هم فقط ظاهر عمل را مي دانند و نهان وجود انسان را نمي دانند. در اين هنگام معاذ گريه کرد. انسان مخلص عبد و بنده اي است که نفس به نفسش مهر قبولي خورده است. امام زمان(ع) بنده ي مخلص الهي است که نه تنها تمام اعمالش خالص شده است بلکه تمام وجودش خدايي شده است و اوست که مهر قبولي مي گيرد.

سوال – چکار کنيم که عمل ما خالص باشد و خدا آنرا بپذيرد؟ آيا اين حديث باعث ترس ما نمي شود؟

پاسخ – با شنيدن اين حديث از پيامبر، نبايد ترس از نااميدي خدا براي ما بوجود بيايد زيرا اين آسيب است ولي اگر اين حديث ترس از خود و عمل خود بوجود بياورد اين يک انگيزه و عمل انساني است. انسان بايد خودش را با فضل الهي ببيند. يکي از دعاهاي ما بايد اين باشد که خدايا با فضل خودت با ما عمل نکن نه با فضل خودت. اگر درعملي ذره اي ناخالصي باشد و در وجود انسان هم ذره اي ناخالصي باشد، اين عمل به بارگاه الهي نمي رسد. مگر اينکه خداوند از فضل بي نهايت خودش با نگاه رحمت ويژه اي اين ناخالصي را نديد بگيرد. اين حديث در مقام عدل خداست .اگر ما تمام اعمال را هم با اخلاص انجام بدهيم باز نبايد اميدمان به عمل مان باشد.

عمل ما در اين راه بايد به رهبر معصوم متصل بشود و ما دست مان را به چنين رهبر مخلَصي بدهيم. چون پرتگاه ها بي نهايت است، خدا رهبر راه قرار داده است زيرا احتمال لغزش انسان زياد است .خدا به برکت اينکه دستت را به امام معصوم رسانده اي عبادت ناخالص خودش را با فضل خودش بررسي مي کند. اگر ما اين ارتباط را با امام معصوم برقرار نکنيم هيچ جايگاهي در بارگاه قدسي نداريم و هم عمل و هم وجودمان مُهر مردودي مي خوريم. داريم که بواسطه محبت و اطاعت شما، اعمال مهر قبولي مي خورد. زماني که در زمان غيبت هستيم رسيدن به مقام مخلِصين و مخلَصين کار سختي است. با ظهور امام زمان (ع) در بين ما و هدايت و تربيت هاي ايشان ،طي اين مراحل سهل مي شود. اگر قبل از ظهور افرادي مثل قاضي طباطبايي، سيد بن طاوس و امام خميني به مرحله ي مخلصين رسيده اند، با ظهور امام زمان (ع) تمام انسانها به رتبه ي مخلِصين و مخلَصين نزديک مي شويم. و راههاي سخت، سهل مي شود. تقاضاي ما براي ظهور حضرت بخاطر اين است بندگي ما بي خطر باشد و به مقام مخلصين دست پيدا بکنيم. داريم :آقا بيا تا زندگي معنا بگيرد تا AA اشک هاي مادرت زهرا بگيرد، آقا بيا با ظهور چشمهايت، اين چشم هاي ما کمي تقوا بگيرد، پايين بيا خورشيد پشت ابر غيبت تا اندکي اخلاص ما بالا بگيرد.

سوال – صفحه 216 قرآن کريم را توضيح بفرماييد.

پاسخ – در اين صفحه داريم که فقط اولياء خدا هستند که در دنيا و آخرت ترس و هراسي براي آنها نيست . کساني که به مقام الهي مي رسند از تير رس شيطان خارج مي شوند. اولياء الله چه کساني هستند و ولي الله به چه کساني گفته مي شود؟

استاد آيت الله دستغيب ،شيخ جواد انصاري همداني مي فرمودند :تا انسان هميشه امام زمان خودش را در زندگي حاضر و ناظر نبيند و دلش متصل به ساحت حضرت نباشد، به مقام ولي اللهي نمي رسد. مقام اولياء اللهي ارتباطي با امام ولي عصر دارد.

سوال – در مورد احياي سنت نبوي توضيحاتي بفرماييد.

پاسخ - گاهي يک عمل کوچک ولي خالص ارزش بي نهايت پيدا مي کند. يکي از سنت هاي نبوي نامگذاري رحماني براي فرزندان مان است. ممکن است کسي با نيت خالصانه فرزندش را نامگذاري کند و اين عمل مي تواند در بارگاه خدا مهر قبولي دريافت کند. پس حتي نامگذاري فرزندان هم بايد رنگ خدايي بگيرد. سيره ي نبوي هم اينگونه بوده است. وقتي پيامبر نام فرزندي که بدنيا مي آمد مي پرسيدند، اگر نام فرزند نيک نبود پيامبر مي فرمودند که نام او را عوض کنيد. هيچ وقت تغيير نام دير نيست.

در کتاب خانواده و تربيت مهدوي قسمتي بنام نامگذاري دارد. در نامگذاري دختران ما نود نام و لقب از حضرت زهرا داريم. گاهي انگيزه ي اينکه نامگذاري به سمت نامگذاري غيررحماني مي رود اين است که مي گوييم نام تکراري يا کليشه اي است. براي نامگذاري پسران نام امامان و ترکيب نام ائمه است و در اين کتاب دويست نام و لقب امام زمان(عج) نوشته شده است. اين نام ها مي تواند با نام محمد تلفيق بشود مثل محمد مهدي .

پروردگارا، نيت ها ي ما به فضل خودت خالصانه قرار بده و ما را از خالص ترين عارفان به خدا وعارفان به ولي خودت قرار بده.