برنامه سمت خدا
حجت الاسلام والمسلمين حيدري کاشاني
- تهاجم شيطان
91-10-06
ما را کبوترانه وفادار کرده است آزاد کرده است و گرفتار کرده است، بامت بلند که دلتنگي ات مرا از هر چه هست غيرتو بيزار کرده است، خوشبخت آن دلي که گناه نکرده را در پيشگاه لطف اقرار کرده است ،تنها گناه ما طمع بخشش تو بود ما را کرامت تو گرفتارکرده است، چون سرو سرفرازم و نزد تو سربزير قربان گلي که مرا خار کرده است.
سوال – در مورد حمله ي شيطان از سمت چپ توضيحاتي بفرماييد.
پاسخ – سلام بر تو اي راه خدا که هرکسي که غير اين راه را بپيمايد، عاقبتش هلاکت است .
شيطان ،انسان را از پيش رو، پشت سر، راست و چپ مورد حمله قرار مي دهد. حمله از پيش رو باعث غفلت به آخرت مي شود،غفلت از عقب باعث ايجاد غفلت نسبت به حقيقت دنيا و ايجاد دلبستگي شديد به دنيا مي شود، حمله از سمت راست باعث دستبرد در دين و ايمان مي شود.
امام باقر(ع) مي فرمايد :حمله از سمت چپ از طريق ايجاد ميل به شهوت حرام است .يعني انسان را به سوي شهوت هاي غير شرعي و حرام دعوت مي کند با وعده هاي دروغين و ترفندهايي که شيطان دارد. وقتي ابليس رانده ي درگاه الهي شد بخاطر شش هزار سال عبادتش از خداوند درخواستي کرد و دام هايي را طلبيد تا پيش روي ما پهن کند تا بتواند ما را گرفتار کند. خداوند فرمود: بخواه، عطا خواهي شد. او دام ها و فتنه هايي را خواست ،هرچه خدا به او عطا مي کرد او مي گفت :بيشتر،بيشتر. تا به عاملي رسيد که گفت بس است و آن وقتي بود که به عامل ايجاد شهوت حرام بين زنان و مردان و جلوه فروشي هاي حرام زنان و بي غيرتي مردان در مقابل آن رسيد. شيطان گفت که با اين عامل، همه ي انسانها را درو مي کنم. اين عامل بسيارخطرناکي است .پيامبر فرمود: خداوندهيچ پيامبري را مبعوث نکرده است مگر اينکه ابليس از انحراف او در مورد شهوت مايوس نبوده است .هيچ عاملي در نزد من خطرناک تر از شهوت انگيري حرام نيست . يعني شيطان از عامل شهوت حتي درمورد تمام پيامبران هم مايوس نبوده است که بتواند آنها را زمين بزند. در نزد پيامبر هم اين عامل خطرناک ترين راه لغزش در برابر خداوند تلقي مي شود. پس ما بايد روي اين عامل تامل داشته باشيم و راه کار مديريت شهوت را بررسي کنيم و پيش برويم زيرا شيطان از هر راه و ترفندي استفاده مي کند تا ما را به سمت شهوت انگيزي حرام پيش ببرد. احدي از بشر نبايد خودش را از اين عامل مصون بداند. يوسف پيامبر وقتي در معرض شهوت انگيزي حرام زليخا قرار مي گيرد و پشت هفت درقفل زده قرار مي گيرد، مي گويد: من نفس خودم را مبرا از گناه نمي دانم من هم نفس اماره دارم مگر اين که خداوند به من کمک کند و مرا از اين دام نجات بدهد. امام صادق (ع) مي فرمايند: دربني اسرائيل عابدي بود که توفيقات خوبي در عبادت و راز و نياز با خدا پيدا کرده بود و شيطان از هيچ راهي نتوانسته بود که او را به گمراهي بکشاند. آن عابد در دل کوه زندگي مي کرد و حتي شيطان نتوانسته بود که او را از راه شهوت به گمراهي بکشاند. ابليس فرماندهان خودش را جمع کرد و چاره جست. يکي از فرماندهان ابليس گفت: از طريق عبادت او را به سمت ميل به شهوت مي کشانيم . ابليس به او گفت که تو وارد ميدان شو. شيطان خودش را به شکل يک عابد در آورد و جانمازش را در کنار او پهن کرد و مشغول عبادت شد.و آنقدر پشت سرهمA عبادت مي کرد که اجازه نمي داد عابد با او هم گفتگو بشود. عابد خسته شد و ناهاري خورد ولي او همچنان به عبادتش ادامه مي دادم. يک شبانه روز گذشت و شيطان همچنان به عباداتش ادامه مي داد. عابد عبادت هاي خودش را در مقابل عبادت هاي او حقير شمرد و گفت که عبادت او عبادت است. بالاخره دربين نمازها از او پرسيد که توچکار کرده اي که اين قدر ميل به عبادت داري؟ او دوباره نماز خواند وعاقبت گفت: من يک گناهي انجام داده ام که هر وقت به ياد آن گناه مي افتم ميل من به عبادت بيشتر مي شود. عابد پرسيد :تو چه گناهي انجام داده اي ؟ شيطان گفت :من مرتکب زنا شده ام و بخاطر توبه از اين گناه است که خدا چنين عشق عبادتي را به من عطا کرده است. اگر تو هم مي خواهي چنين حال خوشي را پيدا کني بايد يک گناه انجام بدهي. شيطان او را بيشتر وسوسه کرد. عابد گفت که من پولي ندارم . شيطان گفت که من پول به تو مي دهم و آدرس يک زن بي قيد و بند را هم مي دهم که آنجا بروي. عابد وقتي آدرس را مي پرسيد همه تعجب مي کردند. عابد وارد خانه ي آن زن شد و تقاضاي حرام را عرضه کرد. اين زن بي عفت بود ولي با انصاف بود، از او پرسيد که تو چکاره هستي؟ او گفت که من عابد هستم و داستان را گفت .اين زن گفت :بدان که او يکي از فرستادگان شيطان بوده است و بدان که ترک گناه آسانتر از توبه است. و شايد خداوند به تو مهلت توبه ندهد. و مرگ تو را فرا گيرد. زن گفت :تو به محل خودت برگرد، اگر آن عابد هنوزباقي مانده بود معلوم است که شيطان نيست ولي اگر او در آنجا نبود بدان که آن شيطان بوده است . تلنگر اين زن او را از گناه بازداشت .همان شب آن زن از دنيا رفت. مردم رغبتي نداشتند که درکفن و دفن اين زن شرکت کنند. خدا به حضرت موسي وحي فرستاد که بر فلان زن نماز بخوان و او را دفن کن ،به مردم بگو که خدا از او درگذشت. بخاطر اينکه بنده مرا از شهوت به حرام باز داشته است. پس شياطين از هر راهي استفاده مي کنند تا انسان را به سمت شهوت حرام پيش ببرد. زيرا مي داند که اگر فرزند آدم در ورطه ي شهوت حرام افتاد و لذت حرام را چشيد، توبه کردن خيلي سخت مي شود. امام حسين (ع)وقتي با عبدالله بن عمر در مکه روبرو مي شود ،او را دعوت به زندگي رحماني مي کند و از راه بيعت با يزيد باز مي دارد ولي او قبول نمي کند و مي گويد :خداحافظ اي کشته شده ي راه خدا. امام حسين به عبدالله بن عمر مي فرمايد: در بي ارزشي اين دنيا همين بس است که سرپيامبري مثل يحيي به يک زن فاسق بي بند و بار هديه شد و مهريه او قرار گرفت. داستان حضرت يحيي اين طور بود که يحيي بن زکريا براي يک شهوت جويي حرام پادشاه فلسطيني بنام هيروديت که عاشق برادرزاده خودش بنام هيروديا شده بود ،کشته شد. با اينکه او کتاب تورات را مي خواند ولي ازداوج عمو و برادرزاده را حلال اعلام کرد. يعني حرام الهي را حلال اعلام کرد. حضرت يحيي اعلام کرد که اين حرام قطعي الهي است و هيچ وقت حلال نمي شود. و مردم را در برابر اين حريم شکني الهي شوراند. برادرزاده در برابر عمو جلوه گري مي کرد و وقتي شهوت او را برانگيخت ،گفت که مهريه ازدواج با من، سر يحيي بن زکريا است که دارد آبروي ما را در شهر مي برد. و نمي گذارد ما به عشق مان برسيم. اين باعث شد که سربريده ي يحيي مقابل حاکم فلسطين قرار بگيرد .حاکم خواست که عقد را جاري کند، صداي سربريده ي يحيي از تشت طلا بيرون آمد که عفت پيشه کن اين ازدواج براي تو حلال نيست . جشن بهم ريخت.
شباهت امام حسين(ع) با حضرت يحيي در اين است که انگيزه ي کشتن امام حسين(ع) براي رسيدن به لذتهاي حرام بود. عمربن سعد مي گويد که به من وعده داده شده است که به ملک ري برسم که حجله آن هميشه باز است و هر شب يک زن در کنار من قرار مي گيرد ،پس شهوت در آن دائمي است. شباهت ديگر صحبت کردن سربريده ي امام حسين(ع) در تشت طلا در برابر يزيد است.
سوال – براي اينکه حربه ي شيطان از سمت چپ کارساز نباشد، ما بايد چه ابزاري داشته باشيم ؟
پاسخ – ابزاري که قرآن معرفي مي کند، ابزار عفاف گرايي وعفت گرايي است .سوره ي نور را مي توان سوره ي عفاف گرايي نام نهاد. عفاف گرايي است که نوراني مي آورد و انسان را به سوي خدا مي برد. آيات سي ام تا سي و سوم سوره نور ،آيات کليدي است. و مي فرمايد: به مردان با ايمان بگو که چشمهايشان را از نگاه حرام فرو بندند و شهوت خودشان را کنترل کنند و بدانند که اين براي آنها خيلي بهتر است.
يکي از توصيه هاي حضرت عيسي به حواريون اين بود که چشمهايتان را در مقابل حرام کنترل کنيد. نگاه به نامحرم بذر شهوت را در شما مي کارد و درخت شهوت را رشد مي دهد. وقتي مي گويند که نگاه ،تير زهرآهگيني از طرف شيطان است که به قلب ما وارد مي شود منظور به قلب ظاهري نيست بلکه منظور به روح ما است که ما کم کم به غول شهوت تبديل مي شويم. نگاه کردن به هر چيزي ذائقه را عوض مي کند و کاري مي کند که انسان به دنبال لذت حرام مي گردد. بعد به مديريت شهوت و کنترل اشاره مي کند. در آيه بعدي مي فرمايد :زنان بايد A چشم هايشان را پاک نگه دارند و شهوت هايشان را در راه حرام نگه دارند،( آيه حجاب )،خانم ها بايد غير از صورت و دستهايشان تا مچ را حفظ کنند و زينت هاي خودشان را آشکار نکنند و مغنه ها را بر گريبان خودشان بيندازند و امانت هايي که خدا به آنها داده است را A در عفاف و حجاب نگه دارند. در آيات بعدي مي فرمايد: کساني که راهي به سوي ازدواج حلال پيدا نمي کنند بايد عفت پيشه کنند تا خدا از فضل خودش آنها را بي نياز کند و راه حلال را براي آنها باز کند.
سوال- صفحه 188 قرآن کريم را توضيح بفرماييد.
پاسخ- در اين صفحه داريم :همانا خدا متقين را دوست دارد.
آيه 54 سوره مائده پنج ويژگي هاي اصحاب المهدي را بيان مي کند که در روايات فرموده اند : اينها ياران ويژه ي مهدي در آخر الزمان هستند. ويژگي اول اصحاب المهدي اين است که خدا دوستدار آنهاست. از طرفي داريم که خدا دوستدار متقين است. ويژگي اصلي متقين، مقيد بودن به انجام واجبات و دوري از محرمات است . ويژگي هاي عرفاني متقين را مي توان در خطبه ي متقين حضرت امير در نهج البلاغه جستجو کرد.
سوال – در مورد راه کارهاي عملي مقابله با حمله ي از سمت چپ شيطان( شهوت حرام) توضيحاتي بفرماييد.
پاسخ – سوره نور عفاف گرايي را، راه کار عملي مي داند و عفت پيشه کردن کساني که مجرد هستند تا زماني که خدا راه شهوت حلال را براي آنها بسازد. قطعي است که خدا آنها را بي نياز خواهد کرد. و راه را بر آنها باز خواهد کرد. کسي که درمقابل وسوسه هاي شيطاني مقاومت کند، بعد از مدتي ، خدا راه حلال را بر او باز خواهد کرد.
حضرت علي(ع) مي فرمايد:شيعيان ما مانند زنبور عسل هستند. محققان 70 صفت مشترک بين شيعيان و زنبور عسل را برشمرده اند. زنبور عسل توليد گرايي دارد و شيعه ي واقعي هم دنبال توليد گرايي هستند. زنبور عسل پرکار و منظم است. شباهت ويژه و کليدي بين شيعيان و زنبورها اين است که زنبوراني هستند که زنبور نگهبان هستند که وروردي ها و خروجي هاي کندو را کنترل مي کنند. اگر زنبور کارگر کم کاري يا تنبلي کند و بر گرده ي گل هاي غيرمرغوب بنشيند و آلودگي را وارد کند، اين نگهبانان وظيفه دارند که اين زنبورها را بکشند زيرا اگر آلودگي وارد کندو بشود، زحمات ديگران هم از بين مي برد. در حقيقت اين زنبورهاي نگهبان عفت گرا هستند و نمي گذارند که آلودگي وارد کندو بشود. يک شيعه ي راستين بر ورودي ها و خروجي هاي کشور دلش مسئول مي گذارد و محافظت مي کند. صادرات و واردات وجود ما بايد کنترل شود. صادرات ما، زبان و گفتار ماست و آنچه از طريق چشم و گوش وارد مي شود، واردات است. همه ي اين ها بايد با معيار قرآن محک بخورد تا آلودگي وارد نشود. نگاه شهوت انگيز نيزه ي ابليس است .پس ما نبايد بگذاريم که اين تير وارد بشود. مثل اينکه کسي تشنه بشود و جام زهر بنوشد. بعد بيماري را کنترل بکند. درمان اين زهر خوردن، خيلي کار دارد . کسي که يک لحظه غفلت مي کند و چاقو وارد چشمش مي شود ،براي هميشه کور مي شود. ما بايد فضاي مراقبت شديدي را براي اعضاي بدن مان بوجود بياوريم .متقي کسي است که صادرات و واردات وجودش را محافظت و مراقبت کند. اگر بدانيم که اين نگاه مثل زهري است که وارد جان مان مي شود و اين را باور کنيم و خطر را بفهميم ، قطعا از آن پرهيز مي کنيم .
امام مهدي(عج) مي فرمايد: هر کدام از شما بايد کاري را انجام بدهد که موجب نزديکي به ما و جلب محبت ما شود.( يعني کاري که محبوب خدا و جانشين خدا در روي زمين باشد) و بايد دوري نمايد از گفتار و رفتاري که ما نسبت به آن گفتار خشمناک مي شويم .(يعني هر چيزي را که خدا حرام کرده است.) پس همت ما اين باشد که هرعملي که ما را به امام نزديک مي کند انجام بدهيم و هر عملي که موجب خشم امام مي شود انجام ندهيم .نارضاتي امام نارضايتي خدا است .الگوهاي ائمه بايد الگوي زندگي ما باشد. خرافات القائات شيطان است که نوعي شبهه سازي در باورهاي ديني است و از حملات سمت راست شيطان است .
خدايا به عزت امام حسين(ع) ،توفيق زندگي به سبک پيامبر و آل پيامبر را به ما عنايت بفرما.