برنامه سمت خدا
حجت الاسلام والمسلمين حيدري کاشاني
-فقر
91-09-08
سوال – در مورد فقر و انواع آن توضيحاتي بفرماييد.
پاسخ – فقر به چهار قسم تقسيم مي شود : يکي فقر اختياري که انسان بر اثر تنبلي بدست مي آورد و اين مدحي ندارد .از ائمه داريم :خدايا من از فقر به تو پناه مي برم. جنگاوران جنگ تبوک جواني با بازوي ستبر و هيکل قوي ديدند که چوپاني مي کرد. اصحاب گفتند که اي کاش اين جوان با اين توانايي در رکاب پيامبر و در راه خدا جنگ مي کرد. پيامبر فرمود: اگر اين جوان براي خانواده و فرزندانش تلاش مي کند، اين هم در راه خداست ولي اگر در فکر مال اندوزي است ،در راه شيطان است.A در دين به فقر سفارش نشده است تا به دنبال کار و تلاش نرويم . در روايات تلاش در دنيا مذمت نشده است بلکه در چهار چيز مذمت شده است : يکي حب دنيا، در قرآن حب دنيا را مذمت مي کند، در روايت داريم : حب دنيا ،راس همه خطاهاست، ديگري دنيايي که انسان را سرگرم کند و از ياد آخرت غافل کند، در سوره منافقون آيه 63 داريم :مال و اولاد شما را از ياد خدا باز ندارد ، سوره نور آيه 37 داريم : تجارت، آنها را از ياد خدا غافل نمي کند ،در سوره اعلي آيه 61 ، اينکه انسان دنيا را مقدم بر آخرت بداند مذمت شده است ، ديگري وابستگي و ديگري دلبستگي به دنيا است . در خطبه ي 204 نهج البلاغه داريم که حضرت مي فرمودند : دلبستگي به دنيا را کم کنيد.(حضرت علي(ع)A هر شب بعد از نماز عشا اين سخن را به مردم مي فرمودند.) در شب بيست و هفتم ماه رمضان امام سجاد(ع) مي فرمايد: خدايا وابستگي و تجافي (نيم خيز) من را به دنيا کم مکن و اين دعا را تا سحر تکرار مي کردند. آيت الله بهجت هميشه A در سجده ي آخر نماز اين دعاي امام سجاد (ع) را مي خواندند .پس انسان بايد دنبال کار و تلاش برود.
فقر ديگر، فقر بر اثر سوءتدبير و برنامه ريزي هاي غلط است که اين فقر هم بدست انسان بوجود مي آيد. امام علي (ع) مي فرمايد: سامان زندگي به برنامه ريزي است. افرادي هستند که درآمد کمي دارند ولي با برنامه ريزي زندگي خوبي دارند ولي عده اي درآمد زيادي دارند ولي بخاطر سوء تدبير در زندگي گرفتار مي شود. فقر ديگر فقر تحميلي است و کاري از دست انسان برنمي آيد. تحمل اين فقرها خوب است .فقر ديگري فقري است که انسان تلاش و کوشش را انجام مي دهد ولي باز فقير است که به اين فقر مصلحتي يا امتحاني مي گويند. فقيري که بر فقرش صبر مي کند اجرش از ثروتمندي که مالش در راه خدا خرج مي کند و شاکر است، بيشتر است. ما حديثي نداريم که ائمه تقاضاي فقر کرده باشند مگر اينکه منظور آنها فقر الي الله بوده است يا زندگي زاهدانه همراه با فقر است که شبيه زندگي فقرا است يا فقر تحميلي بوده است. پرسيده اند که چرا پيامبر فرموده است که خدايا من را زنده بدار مسکين و بميران مسکين و در زمره ي مساکين قرار بده. علامه مجلسي در جلد 69 بحار مي فرمايد که منظور حضرت اين است که من خلق و خوي جبارها را نداشته باشم و خلق و خوي مساکين را داشته باشم . پس فقر اختياري مورد ستايش نيست .
بحث ما در اين است که فردي تمام تلاش خودش را مي کند ولي باز زندگي او نمي چرخد. واقعا تحمل فقر سخت است. لقمان حکيم مي فرمايد: اي پسرم ،من انواع تلخي ها و سختي ها را چشيده ام و تحمل کرده امولي تلخ تر از فقر نديديم . پس به تعبير لقمان هيچ چيزي از فقر تلخ تر نيست .خداوند از ابراهيم سوال کرد که من تو را گرفتار آزمون هاي مختلفي کرده ام، اگر من تو را به فقر امتحان مي کردم تو چه مي کردي ، ابراهيم فرمود: فقر سخت تر از آتش نمرود است .پس فقر امتحان سنگيني است. فقر مذمت شده است و در دين به فقر سفارش نشده است ولي گاهي فقر دست ما نيست و مصلحت و آزمون ما فقر است، دراين صورت اگر ما صبر کنيم پاداش عظيمي داريم .فقرا از اين ناراحت هستند که نمي توانند کارهاي خير بکنند ،امام صادق (ع) مي فرمايد:بنده ي مومن فقيري مي گويد که اگر من وسعت مال داشتم خيلي از کارهاي خير را انجام مي دادم،وقتي خدا مي داند که اين فقير راست مي گويد،همان پاداش ها را به او مي دهد ،همانا خدا کريم است . روايت داريم : نيت مومن از عملش بالاتر است .
سوال – وظايف فقرا چيست ؟
پاسخ – فقرا بايد راضي باشند. فقيري که تلاش کرده ولي همچنان فقير مانده است بايد صابر باشد و بالاتر از آن راضي باشد. اين کار خيلي سخت است. فردي نزد امام صادق (ع) رسيد و خيلي ناراحت بود، او يک اولاد دختر داشت. امام فرمود: اگر خدا از تو مي پرسيد که خودت مي خواهي جنسيت فرزندت را انتخاب کني يا من انتخاب کنم ، تو چه مي گفتي؟ او گفت :انتخاب خدا .امام فرمود : خدا براي تو دختر انتخاب کرده است، پس چرا تو ناراحت هستي ؟ اگر خدا به بنده ي فقير خودش وحي مي کرد که من انتخاب کنم يا تو انتخاب مي کني بنده چه مي گفت ؟ اگر ما به اين باورهاي ديني برسيم، مشکلات ما حل مي شود. اگر شما تلاش کرديد و زندگي نچرخيد، اين مصلحت شماست. يکي از اصحاب پيامبر به پيامبر گفت که براي من دعا کن که غني بشوم. پيامبر گفت که اين زندگي فقيرانه براي تو بهتر است ولي او اصرار کرد و پيامبر براي او دعا کرد و زندگي او خوب و غني شد. دام هاي او زياد شد و او از مدينه بيرون رفت .اين فرد قبلا هر روز به مسجد مي آمد ولي کم کم به مسجد نيامد. وقتي پيامبر مي خواست زکات را از او بگيرد، او مخالفت کرد و گفت که اين جزيه است و او منکر زکات شد و در مورد مذمت او نازل شد. اگر خدا فقر را براي ما انتخاب کرد ما بايد صبر کنيم و راضي باشيم . دعا کردن براي رهايي از فقر منافاتي با مصلحت ما ندارد و ما مي توانيم دعا کنيم که خدايا آنچه به مصلحت و خير ما است، به ما عطا کن. فردي به امام صادق (ع) فرمود: من فقر را بهتر از غنا و بيماري را بهتر از سلامت مي دانم .امام فرمود: ما اين طور نيستيم و هر چه خدا به ما بدهد به آن راضي هستيم .پس صبر بر فقر و تلاش براي غني شدن ،منافاتي با مصلحت و رضا ندارد.
بعضي ها مي گويند که توچه گناهي کرده اي که دست به هر کاري مي زني، بد مي آوري ؟ اين فکر غلط است . خداوند مي فرمايد: نه ثروت نشانه ي کرامت است و نه فقر نشانه ي دوري از خدا . در اين مورد باورهاي غلطي وجود دارد. هر بيماري و مصيبت نشانه ي عقوبت و کيفر نيست، ممکن است که بعضي از مصيبت ها امتحان الهي باشد. ولي انسان مي تواند خودش را محاسبه کند ولي ديگران نبايد اين کار را بکنند و دنبال علت باشند.
وظيفه ي ديگر فقير اين است که اظهار فقر نکنند. در خدا سوره ي بقره آيه 273 مي فرمايد :اصحاب پيامبر دچار فقير تحميلي شدند ولي نبايد اظهار فقر کنند و بايد آبروداري کنند. در نهج البلاغه داريم : آبروداري و خويشتن داري زينت فقير است . چقدر خوب است که اغنياء به فقرا احترام و تواضع کنند، زيباتر از تواضع ثروتمندان، خويشتن داري فقرا است. اگر کسي فقط بخاطر اينکه فردي غني است به او سلام کند، دو سوم دينش را از دست داده است. اگر کسي از ديگران دستگيري کند اين جوانمردي است، اگر انسان خودش را در فقر حفظ کند و آبروداري کند ،اين جوانمردي، بالاتر است .
سوال – صفحه ي 69 قرآن را توضيح بفرماييد.
پاسخ – در اين صفحه کساني که در جنگ احد شرکت کرده بودند و پيامبر را تنها گذاشتند مذمت شدند. قرآن مي فرمايد: وقتي پيامبر مي گفت که مسلمانان کجا مي روييد، شما فرار مي کرديد. در اينجا بحث گذشت از جان است. گاهي خدا و رسول ما را صدا مي زند و ما توجه نمي کنيم.
سوال – در ادامه وظايف فقرا توضيحاتي بفرماييد.
پاسخ – فقرا ، فقرشان را ابراز نکنند و حتي پش خودشان هم آنرا بيان نکنند. وظيفه ي ديگر فقير اين است که بدنبال مال حرام نرود. فقر مرز کفر است . فقير نبايد مشکلات اخلاقي پيدا کند. در نهج البلاغه داريم :قوام دين و دنيا به چند چيز است : يکي اينکه اگر فقير است دين و آخرتش را به دنيا نفروشد. در قرآن داريم که فقرا نبايد از ديگران تقاضا بکنند و تا آنجا که مي تواند تحمل بکنند. روزي حضرت امير تنگدست بودند و از قصابي رد مي شدند و قصاب گفت که گوشت هاي خوبي آورده ام، حضرت فرمود الان پول ندارم ،قصاب گفت که من مي توانم صبر کنم تا شما بعدا پول آنرا به من بدهيد ، حضرت فرمود: من صبر مي کنم.
پس فقر پاداش ندارد بلکه صبر بر فقر پاداش دارد، آبرومند زندگي کردن ،با سيلي صورت را سرخ کردن و عزت نفس داشتن پاداش دارد. بيشترين سهم براي کنار آمدن با فقر را ،خانم ها دارند. اگر خانم ها با فقر شوهران شان کنار بيايند مشکلات کمتر مي شود. روايت داريم: زني که با فقر شوهرش کنار بيايد، گرفتار عذاب قبر نمي شوند و در قيامت با حضرت فاطمه (س) محشور مي شود. ما بايد اين باورها را جدي بگيريم .