اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

91-09-01 حجت الاسلام والمسلمين حيدري کاشاني-شيطان در کربلا

برنامه سمت خدا

حجت الاسلام والمسلمين حيدري کاشاني

-شيطان در کربلا

91-09-01

از درد تو تمام تنم تير مي کشد وقتي کسي به روي تو شمشير مي کشد، طاقت ندارم اين همه تنها ببينمت وقتي چله چله کمان تير مي کشد، اين بغض جان ستان که توبي کس ترين شدي مرا به بازي تقديرمي کشد، اي قاري هميشه قرآن آسمان کار تو جزء جزء به تفسير مي کشد، برخيز اي امام نماز فرشته ها لشکر براي قتل تو تکبير مي کشد.

سوال – آيا رد پاي شيطان در کربلا هم وجود داشت ؟

پاسخ – تمام خيرات عالم در درگاه امام حسين(ع) است. در حوزه ي شناخت براي پيمودن سلوک رحماني، ما مي توانيم بالاترين پيام ها را از دانشگاه کربلا دريافت کنيم.در شيطان شناسي ما صحنه هاي عجيبي را در دانشگاه کربلا مشاهده مي کنيم. در کربلا سپاه شيطان به حد اعلي مي رسد. جنگ بين انسان و شيطان در کربلا به اوج خودش مي رسد. ابليس تمام دستگاهش را بکار مي برد تا از جبهه ي حق انتقام بگيرد. روايت داريم که بعد از شهادت امام حسين (ع)، ابليس هله هله و پايکوبي کرد. حضرت علي(ع) به حضرت زينب مي فرمايد: ابليس از شادي به شياطين مي گويد :من عاقبت انتقام خودم را از فرزند آدم گرفتم. و راه ابد هلاکت را براي آنها باز کردم. از اين پس بشراهل هلاکت خواهند بود مگر گروهي که به اين خاندان تمسک جويند. ابليس گفت: اي گروه شياطين، طلبي که ما از آدم داشتيم، امروز به آن رسيديم. ( کينه ي ابليس متوجه پيامبر و آل پيامبر بود)نهايت درجه ي راه هلاک را براي آنها باز کردم. آتش ميراث بشر خواهد بود با کاري که انسان کرد يعني رهبرش را سربريد مگر گروهي که به اين خانواده تمسک جويند. اميرالمومنين مي فرمايد که از آن به بعد ابليس به سپاهيان خودش ماموريت مي دهد که در حقانيت خاندان اهل بيت و دوستان آنها ايجاد ترديد کنند.

شيطان نمي توانست با تقدير الهي به جنگ برود زيرا اين خاندان مشعل هدايت انسانها بودند. اگر وجود امام حسين(ع) نبود، راه اين قدر روشن نبود. حضرت مي فرمايد :هر چند کار شيطان دروغ است ولي اين سخن را راست گفت که بياييد دست مردم را از دست اهل بيت جدا کنيد تا هيچ کدام اهل نجات نشوند.

دستگاه ابليس و شيطان، اولياء حق را رصد مي کرد زيرا کينه اصلي او از رهبران راه است. ابليس مي گفت که اين مقام متعلق به من است. با قتل امام حسين (ع)ابليس انتقام خودش را گرفت.

سوال – شيطان در کربلا از چه راههايي توانست بر مردم چيره بشود؟

پاسخ – هر زمين کربلاست و هر روز عاشوراست. عرفا به اين جمله ي حکيمانه مي گويند:A  در هر قلبي کربلايي برپا است. يعني جنگ بين جبهه حق و باطل. در کربلا آنقدر حضور ابليس شديد شد که هر کدام از ياران امام شهيد مي شدند، شيطان به رقص و پايکوبي مي پرداخت. ياران عمر بن سعد از کربلا فرار مي کردند زيرا صحنه ها را مي ديدند و شک مي کردند که نکند حق با امام حسين(ع) باشد و عمر بن سعد مي گفت که بشارت باد شما را به بهشت اي سپاهيان خدا. اين افراد جزو جامعه ي ديني شيعي بودند که روزي از يارانA  و محبان اميرالمومنين بودند. شيطان آنها را به اينجا رساند که پسر اميرالمومنين را مي کشند. چه چيزي باعث شد که آنها به اين مرحله برسند؟ وقتي آنها فرار مي کردند شيطان به شکل سرداران عمربن سعد ظاهر مي شد و به آنها مي گفت که کجا مي رويد؟ او مردي است که تنها شده است، شجاعت وغيرت عربي تان چه شده است ؟ برگرديد وبه طرف او برويد ولي باز آنها جرات نمي کردند که به سمت امام برگردند و در اين هنگام ابليس در گوش آنها مي خواند که امام را از دور تيرباران کنيد. چه طور مي شود که ابليس و شياطين روي جامعه ي ديني سيطره پيدا مي کنند؟ حضرت مي فرمايد : ذکر خدا را در وجود شما به فراموشي کشيده است و مهار وجود شما در دست شيطان است.

يکي از شخصيت هاي تاثيرگذار در کربلا عمربن سعد است که او يکي از فرماندهان حضرت اميرالمومنين و حافظ قرآن بود. در مقتل داريم که حضرت زينت عمربن سعد را پيدا کرد و فرمود که تو ايستاده اي و لشکر مي خواهد که حسين را به قتل برساند. حضرت زينب سابقه ي درخشان او را مي بيند که چنين مي گويد. عمربن سعد قبل از به شهادت رساندن امام، شش بيت شعر خوانده است که در تاريخ مشهور است ( وقتي مختار مي خواست عمربن سعد را بکشد به او گفت که شش بيتي که در روز عاشورا گفته اي را بخوان) مضامين آن بدين صورت است: به قطع و يقين رسيده ام که با کشتن حسين جهنم ابد را براي خودم خريده ام،اما چکار کنم با سلطنت ري که هجله هاي آن تمناي قلب من است.( شيطان براي او آرزو سازي کرده بود که تو به مُلک ري مي رسي و هر شب يکي از زيبا رويان ري در آغوش تو است)

ويروس هاي اخلاقي مثل کبر ممکن است که سالها در وجود فردي باقي بماند وبعد به ظهور برسد ولي ويروس هاي مادي مثل سرماخوردگي زود خودش را نشان مي دهد و انسان آنرا مداوا مي کند. عمر بن سعد مبتلا به ويروس شهوت طلبي، ثروت طلبي و منصب طلبي حرام بود. او خودش را درمان نکرده بود.

شمر در جنگ صفين جانباز بود.او عقده ي ثروت داشت. در مقتل داريم :وقتي شمر روي سينه ي امام نشست، حضرت چشمانش را باز کرد و گفت که تو روي جايگاه بلندي نشسته اي، اين سينه محل آغوش پيامبر است. شمر تا نام پيامبر را شنيد گفت که من جد و پدر تو را مي شناسم ولي براي رسيدن به جايزه، تو را مي کشم. شيطان روي اين انسان سيطره ي کامل پيدا کرده بود. شيطان تمام وجود آنها را در برگرفته بود و فرمانده ي آنها شيطان بود. امام حسين(ع)در آن لحظه به شمر گفت که من دلم به حال تو مي سوزد زيرا اگر اين خون بدست تو ريخته بشود ديگر اهل نجات نخواهي بود، بيا و از اين خون بگذر. امام مي خواست از او دستگيري بکند.

سوال – صفحه ي 153 قرآن کريم را توضيح بفرماييد.

پاسخ – داريم : اي فرزندان آدم مبادا شيطان شما را بفريبد. بدانيد که شيطان و سپاهيانش از جايي شما را مي بينند که شما آنها را نمي بينيد.ما شياطين را سرپرست و فرمانده بر قلوب کساني قرار داده ايم که ايمان نمي آورند. اينها ايمان شان صادقانه و خالصانه نبوده است.

در کربلا عمر بن سعد و شمر به جايي رسيدند که شيطان سرپرست و اولياء آنها شده بود. آنها تحت امر شيطان کار مي کردند زيرا ايمان آنها صادقانه و واقعي نبود.

ما نبايد به ظاهردين دل خوش کنيم زيرا عمربن سعد قاري قرآن بود ولي امام را کشت. شمر در صف اول نماز جماعت مسجد کوفه بود. و وقتي امام حسين(ع) و امام حسن(ع) در کوفه نبودند اولين کسي که مردم او را به محراب مي فرستاند شمر بود. شمر فقط به ظاهر نماز دلش را خوش کرده بود. نمازي نماز است که انسان را از زشتي ها ( بخل شهوت، کينه، ثروت طلبي و.. .) دور کند. پس کربلا برپا شد تا چهره ي کفر و نفاق و چهره ي موحدان واقعي را نشان دهد. نمازي که در ظهر عاشورا خوانده مي شود نماز است يا نمازي که شمر و عمربن سعد مي خواندند که روح نداشت ؟پس شيطان انسان را به ظواهر دين دل خوش مي کند. درآخر الزمان شيطان همه ي سپاهيانش را بسيج مي کند تا نگذارد که تعداد ياران امام به حدنصاب برسد. شباهت عاشوراي با آخر الزمان بخاطر حضور شيطان با تمام قوا است. شيطان ويروس هاي شهوت طلبي حرام،عشق به دنيا و غافل بودن از دنيا را به حد نهايت مي رساند. ضحاک بن عبدالله مشرقي نماز ظهر عاشورا را پشت سر امام خواند ولي دچار وسوسه ي شيطان شد و از امام جدا شد. او به امام گفت که من عهد بسته بودم که تا زماني که اميد پيروزي هست با شما باشم ولي الان مي خواهم بروم. امام گفت که چگونه مي خواهي از بين لشکر با اسب عبور کني ؟ او گفت که من از صبح اسبم را پنهان کرده بودم و الان با او مي روم. امام به لشکرکوفه مي فرمايد: زندگي پست دنيا شما را فريب ندهد. يکي از راويان روز عاشورا ضحاک بن عبدالله مشرقي است. عشق و محبت به دنيا، او را از امام جدا کرد.

امام فرمود: شکم هاي شما ازحرام پر شده است. (آنها تحت ولايت شيطان بودند و شيطان بر روح و روان آنها احاطه پيدا کرده بود.)لقمه ي حرام انسان را با ادعاي محبت به امام و اسلام، امام کش مي کند. شيطان قلب هاي آنها را قفل زده است. امام حسين(ع) با عمربن سعد صحبت مي کند و با او اتمام حجت مي کند و مي فرمايد که اگر تو براي مال دنيا با من مي جنگي من از ثروت خودم به تومي دهم و اگر براي حکومت ري مي جنگي من به تو مي گويم که به حکومت ري نخواهي رسيد ولي عمربن سعد مي گويد: اگر من به حکومت ري نرسم، به دانه جويي از ري کفايت خواهم کرد. زيرا تمام آرزوي او شهوت جويي حرام (هجله هاي ري )بود. ذکر و ياد خدا شياطين را فراري مي دهد. ياد امام حسين (ع) ياد خداست. پس مجالس ذکر اباعبدالله و گريه بر امام مي تواند شياطين را فراري دهد بشرطي که بعد از گريه برحسين دريچه هاي قلب مان را به روي شيطان باز نکنيم.

امام صادق (ع) مي فرمايد: هيچ گريه کني نيست مگر اينکه حضرت زهرا(س) را احسان مي کند و او را شاد و مسرور مي کند. احسان مي کند شخص پيامبر را و حق ما اهل بيت را ادا مي کند. گريه کن هاي مصيبت حسين هم گفتگو هستند با امام حسين(ع)، ملائک خطاب مي آورند که وارد بهشت بشويد ولي آنها نمي روند زيرا همنشيني با امام را بر نعمت هاي بهشتي ترجيح مي دهند.( تجلي قيامتي مجالس امام حسين(ع)، همنشيني با امام در قيامت است). حوريان بهشتي پيام مي دهند که ما منتظر شما هستيم ولي آنها سرشان را بالا نمي گيرند تا آنها را نگاه کنند، آنقدر سرور و شادماني در تماشاي جمال امام حسين است که آنها به نعمت هاي بهشتي کاري ندارند.