اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

91-07-26 حجت الاسلام والمسلمين حيدري کاشاني-تهاجم شيطان

برنامه سمت خدا

حجت الاسلام والمسلمين حيدري کاشاني

-تهاجم شيطان

91-07-26

خدايا حلقه ي کعبه است اين يا حلقه ي مويت؟ چه دور افتاده ام از حجر اسماعيل پهلويت، تمام عاشقان بر گرد گيسوي تو مي گردند، بخوان امسال ما را هم به بيت الله گيسويت، شبي از خط نسخ روي ماهت پرده را بردارد، شکسته قلبها را خط نستعليق ابرويت، نه تنها چشمهايت سوره الشمس مي خوانند به الميزان قسم تفسير يوسف مي کند رويت، تعالي الله خود لبيک اللهم لبيکي، چه لبيکي که در هفت آسمان پيچيده هو هويت.

سوال – در مورد تهاجم شيطان از پشت سر توضيحاتي بفرماييد.

پاسخ – تهاجم شيطان از پشت سر، در غفلت انگيزي انسان نسبت به حقيقت دنيا است. يعني اينکه پنداري به انسان مي دهد که دنيا هميشه هست و تو در اين دنيا زنده هستي و پايدارهستي و ثروت دنيا پايدار است. با اينکه ما مرگ ديگران را مي بينيم باز شيطان تصوري براي ما ايجاد مي کند که مرگ براي ما نيست. شيطان انسان را تا دنيا پرستي مي برد. فيض کاشاني در محجةالبيضا دارد که وقتي پيامبر مبعوث شد شياطين همه نگران شدند و نزد ابليس رفتند و گفتند که پيامبر آخرالزمان آمده است و ديگر کسي بت پرستي نخواهد کرد. ابليس پرسيد : آيا افراد امت او عشق به دنيا دارند ؟ آنها گفتند : بله. ابليس گفت که ما از اين به بعد بايد آنها را به سمت دنيا پرستي ببريم با سه راه کار : جمع آوري مال حرام، مصرف مال در راه حرام و نپرداختن حقوق واجب الهي. پس انسان از بت پرستي روي به دنيا پرستي آورد. عشق و محبت افراطي به دنيا که تعلقات خاطر شديد مي آورد، مورد مذمت است و دنيا پرستي ناميده مي شود. ما بايد از بسترهمين دنيا به سير و سلوک الهي بپردازيم. داريم که دنيا تجارتگاه اولياء خداست. اين سخنان به اين معنا نيست که کسي به دنبال مال حلال نرود. ما وظيفه داريم که براي عزتمندي در دنيا تلاش کنيم. ريشه ي تمام گناهان عشق و محبت افراطي به دنيا است. در روايت داريم که براي دنيا خودت چنان تلاش بکن که گويا تا ابد در دنيا هستي و براي آخرت خودت هم چنان تلاش کن که گويي فردا راهي آخرت هستي. معيشت انسان مسلمان بايد عزتمندانه باشد. و بايد در اين راه تلاش کند. بيشتر عبادت انسان در راه تلاش اقتصادي است. کارهاي دنياي ما بايد رنگ و بوي خدايي بگيرد. انسان نبايد آرامش ابدي و آخرتي را به دنياي پست و محدود بفروشد. فردي از پيامبر پرسيد که راحتي دنيا در چيست ؟پيامبر فرمود : از يک امر محال سوال کردي. آسايش و آرامش ابدي در اين دنيا قرار داده نشده است بلکه در بهشت قرار داده شده است. دنيا دار امتحان و سختي است. اميرالمومنين به دنيا مي گويد که تو عروس صد چهره اي هستي که خودت را به تمام فرزندان عالم جلوه مي کني و قبل از اينکه آنها به وصال تو برسند، آنها را به گورستان مي فرستي و در آخر هم دست نخورده باقي مي ماني. در حکمت 77 نهج البلاغه داريم : من سه مرتبه تو را( دنيا) طلاق دادم. پس دنيا زدگي و دلبسته شدن به دنيا مورد مذمت قرار گرفته است. راه رسيدن به حقيقت دنيا، ملکوت عالم و قرب الهي، وارستگي از دنياست. تعداد زيادي از آيات قرآن در مورد دنيا شناسي است و مي خواهد دنيا را به ما بشناسد. آمال و آرزوهاي دور و دراز، يکي از نشانه هاي وابستگي به دنياست. اين شناخت نسبت به دنيا لازم است. خداوند در قرآن اسوه هاي وارستگي از دنيا و دلبستگي به دنيا را براي ما معرفي مي کند. در سوره تحريم آيات دهم تا دوازدهم از همسران نوح و لوط بعنوان کساني ياد مي کند که در راه خدا ريزش کرده اند با اينکه همسران پيامبر بوده اند و اين بخاطردلبستگي به دنيا بوده است. قرآن مي فرمايد: همسر نوح و لوط تحت قيوميت دو بنده ي صالح ما بودند، بر اثر دلبستگي به دنيا کار آنها به خيانت رسيد. در آيه بعدي از آسيه ياد مي کند که دلبستگي به دنيا نداشت با اينکه زرق و برق دنيا برايش فراهم بود ولي او وسوسه هاي شيطاني را کنار زد. زيرا لذت ايمان را چشيده بود و حقيقت دنيا را فهميده بود.

سوال- چکار کنيم که نسبت به دنيا بي رغبت باشيم و به آن وابسته نشويم ؟

پاسخ – انسان بايد حقيقت پست و گذراي دنيا را بفهمد و بعد طعم ايمان را بچشد تا نسبت به دنيا وابسته نشود. شيطان کاري مي کند که ما حقيقت دنيا را متوجه نشويم و نفهميم که اين دنيا گذرا است و ما بايد بگذاريم و برويم. خدا سلطنت و ملک بي نظير حضرت سليمان را بر باد قرار داد که او بداند بناي دنيا مثل گذشتن باد است و زود مي گذرد، آنچه که مي گذرد و پايدار نيست، شايسته ي دلبستگي نيست. وقتي حضرت نوح بعد از نه صدو پنجاه سال سن مي خواست زير سايه ي درخت بنشيند يعني فاصله ي بين اينکه مي خواست از آفتاب به سايه ي درخت بنشيند، عزرائيل به او گفت که بايد برويم. حضرت نوح گفت که اجازه بده من زير سايه ي درخت بنشينم و بعد جان مرا بگير، عزرائيل گفت که من اجازه ندارم مگر اينکه خدا اجازه بدهد. خدا اجازه ي اين کار را دارد و نوح گفت : الان که به زندگي نه صد و پنجاه ساله ي خودم نگاه مي کنم، مي بينم که عمرم به سرعت يک قدم از آفتاب تا سايه نشستن گذشت. پس حقيقت و هويت دنيا گذرا بودن و سريع بودن است و انسان بايد اين را بفهمد. اگر ما حقيقت دنيا را بفهميم از آن دل مي بريم و ريشه ي همه ي استرس ها و ناآرامي ها دلبستگي به دنياست. اگر ما از حب دنيا رها بشويم، آسايش و راحتيAA  معنوي ما شروع مي شود.

تهاجم از پشت سر شيطان در سه جبهه است: مال اندوزي و جمع آوري اموال، خودداري از احسان مالي به خويشاوندان و قطع رحم و خودداري از پرداختن حقوق الهي و صدقه. در جامعه ي ديني کسي حق ندارد که به مال اندوزي بپردازد و بايد در حد قناعت کفايت بکند. در مال ما، حقوق الهي قرار داده شده است و فقرا و نيازمندان در مال ما حقي دارند.

سوال – صفحه ي 118 قرآن را توضيح بفرماييد.

پاسخ – در اين صفحه داريم :بسياري از آنها را مي بينيم که در تجاوز، گناه و در خوردن مال حرام مي شتابند، چرا علما و دانشمندان ديني در اين دنيا پرستي و مسابقه دنياگرايي موضع گيري نمي کنند؟ در اينجا وظيفه ي عالم دين و دانشمندان ديني مشخص مي شود. علماي دين نبايد خودشان به دنياگرايي روي بياورند و بايد در مقابل موج دنيا پرستي نبايد ساکت بنشينند. اگر آنها ساکت بنشينند و خودشان هم به دنيا روي بياورند خودشان رهزن راه مي شوند مثل ابليس. يکي از دانشمندان يهودي که مبلغ ديني هم بود، اين خطاب قرآن به همه ي مبلغان ديني و از جمله اين دانشمند يهودي است. در قرآن داريم که شيطان دنبال اين دانشمند ديني که مستجاب الدعوة هم شده بود گذاشت و شيطان او را رها نکرد و او را دنيا پرستي کرد و او به دنيا چسبيد و سمبل دنياپرستان شد. در قرآن از اين افراد به سگ تعبير شده است که نسبت به دنيا حريص شده اند. امام علي(ع) مي فرمايد: دنيا مانند مُردار است، براي کسي که فقط دنبال دنياست مانند سگ هاي وحشي هاري هستند که بر سر مردار دعوا مي کنند.

سوال – در مورد تشرف علي بن مهرزار اهوازي توضيحاتي بفرماييد.

پاسخ - در کتاب شيخ صدوق و بحارالانوار داستان علي بن مهرزار اهوازي را بيان کرده است : ايشان سه روز توفيق حضور تشرف در محضر امام زمان (عج) را داشته است. ايشان مي فرمودند که من بيست سال عازم حج مي شدم چون شنيده بودم که امام زمان(ع) در حج حاضر هستند. در روايت داريم که امام زمان (عج) هر سال در حج واجب شرکت مي کند، همه او را مي بينند ولي او را نمي شناسند و امام همه را مي بيند و مي شناسد. من بيست سال تلاش کردم که امام را ببينم. کم کم داشتم نااميدمي شدم که خواب ديدم که به من گفتند که امسال به حج بيا تا امام را ببيني. در سفر بيست ويکم وقتي مراسم حج تمام شد، او امام را زيارت نکرد و با خودش عهد بست که بماند تا وعده اي که در خواب به او داده شده است تحقق پيدا کند. در سحرگاه ديد که درکعبه باز شد و جوان نوراني از آن خارج شد. ايشان فرمود :بي اختيار دنبال او دويدم و با او سلام و احوالپرسي کردم. ايشان از من پرسيد که دنبال چه کسي هستي ؟ من گفت: دنبال امامي مي گردم که از عالم پنهان شده است. جوان با تامل گفت که او در حجاب نيست بلکه شما بواسطه ي اعمال بدتان در حجاب هستيد.( توصيه ي آيت الله بهجت اين بود که تشرفات مستند را بايد تاکيد کرد. تا بدانند که امکان ارتباط با آن حضرت وجود دارد.) ايشان با آن جوان قرار گذاشتند و با هم به خيمه گاه نور نزديک شدند. در آستانه ي خيمه گاه جوان گفت که پابرهنه شو تا به سوي درگاه امام برويم. جوان اسب را رها کرد و دويد ولي ايشان گفت که اسب خودم را به چه کسي بسپارد؟ دلبستگي به مال حلال باعث دوري بيست الله او از امام زمانش شده بود. کسي مي تواند با امام ارتباط داشته باشد که وارسته از ثروت و شهوت باشد. جوان گفت که اين حريم مهدي فاطمه است جز مومنان خالص وارد آن نمي شوند و تو دنبال کسي مي گردي که اسبت را به آن بسپاري. بگذار اجازه بگيرم. اذن صادر شد و او وارد خيمه شد. علي بن مهرزار جمال حضرت را توصيف مي کند و مي گويد که حضرت فرمود :چه باعث شد که اين قدر دير بيايي، ما منتظر تو بوديم، تو هر سال منتظر ديدار ما بودي و ما هر صبح و شام منتظر ديدن تو بوديم. او مي گويد که من جواني را پيدا نکردم که مرا به خدمت شما بياورد. حضرت فرمود :مشکل تو راهنما نبوده است بلکه تو به مال اندوزي پرداختي و باعث حيرت مومنان ضعيف شدي، قطع رحم کردي و اقوام فقيرتان را فراموش کردي. او به پاي حضرت نشست و توبه کرد. حضرت فرمود: اگر استغفار و طلب مغفرت شما براي خودتان و همديگر نبود تمام کساني که در روي زمين هستند بخاطر دنيا پرستي هلاک مي شدند غير از شيعيان خالصي که هر چه مي گويند عمل مي کنند. در اينجا حضرت بر نقش توبه و استغفار تاکيد مي کند. ما بايد استغفار عمومي کنيم تا را ه ارتباط ما با امام زمان(عج) باز بشود.

خداوند به دعاي خير امام زمان(عج)،توفيق وارستگي از دنيا به همه ي ما عنايت بفرمايد.