اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

99-01-08-حجت الاسلام والمسلمين ميرباقري– فرصت‌هاي معنوي


برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: فرصت‌هاي معنوي
كارشناس: آيت الله ميرباقري
تاريخ پخش: 08-01-99

شريعتي: بسم الله الرحمن الرحيم، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
بي تاب‌تر از جان پريشان در تب *** بي خواب‌تر از گردش هذيان بر لب
بي رؤيت روي او بلا تکليفم *** همچون گل آفتابگردان در شب

سلام مي‌کنم به حضرت بقية الله الاعظم در جمعه‌اي که متعلق به حضرت است، سلام مي‌کنم به همه شما بينندگان عزيز، به سمت خداي امروز خوش آمديد.
درس محبت ار بود زمزمه محبتي *** جمعه به مکتب آورد طفل گريز پاي را
امروز با افتخار خدمت حاج آقاي ميرباقري هستيم. سلام عليکم و رحمة الله خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي ميرباقري: سلام عليکم و رحمة الله، خدمت شما و همه بينندگان عزيز سلام مي‌کنم. سال نو را تبريک مي‌گويم. از خداي متعال تقاضا دارم که مبدأ خير و برکت براي همه ما باشد.
شريعتي: انشاءالله، بحث امروز شما را خواهيم شنيد.
حاج آقاي ميرباقري: اعوذ بالله من الشيطان الرجيم، بسم الله الرحمن الرحيم، الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمدٍ و آله الطاهرين سيما بقية الله في الارضين ارواحنا لتراب المقدمه الفداء و لعنة علي اعدائهم اجمعين، (قرائت دعاي سلامت امام زمان)
واقعه‌اي که پيش آمده و کل جامعه جهاني را درگير کرده پيامدهايي دارد که بعدها آشکار خواهد شد، متأسفانه موجب يکي غفلت از فرصت‌ها شده و ما فرصت‌هاي الهي داريم که خداي متعال در اختيار ما گذاشته و خيلي تکرار پذير نيستند، مثل فضاي ماه رجب، شعبان و رمضان که بايد خودمان را براي بهره‌مندي از شب قدر آماده کنيم. مقداري موجب غفلت از اين فرصت‌ها شده است، خوشا به حال رجبيوني که اين سر و صداها آنها را غافل نکرده است. در دعاي عرفه نقل شده که حضرت به ما مي‌گويند: به خدا اينطور بگوييد « إِلَهِي إِنَّ اخْتِلَافَ تَدْبِيرِكَ وَ سُرْعَةَ طَوَاءِ مَقَادِيرِكَ مَنَعَا عِبَادَكَ‏ الْعَارِفِينَ‏ بِكَ عَنِ السُّكُونِ إِلَى عَطَاءٍ وَ الْيَأْسِ مِنْكَ فِي بَلَاءٍ» خدايا اينکه تدبيرهاي تو گونه است و هميشه بيماري و سلامتي نيست. همه حکيمانه است. هميشه بهار نيست، پاييز نيست، جواني نيست، اين اختلاف تدبير و سرعت پيچش اندازه‌ها، آنهايي که به معرفت تو راه پيدا کردند يا با تو به معرفت رسيدند، از منظر تو عالم را مي‌بينند، اينها را منع مي‌کند که در کنار عطاي خدا آرام بگيرند و دل خوش باشند يا در کنار بلا مأيوس باشند، اين درس اين صحنه‌هاست. مؤمن بايد اينطور باشد. در ذيل سوره حديد هست آنهايي که در حال مسابقه هستند، «سابِقُوا إِلى‏ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُها كَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ» (حديد/21) دنيا بساطش جمع مي‌شود. «اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِينَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَ تَكاثُرٌ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ كَمَثَلِ‏ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَباتُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَكُونُ حُطاماً» (حديد/20) تمام حيات دنيا اين پنج چيز است، لهو و لعب و زينت و تفاخر و تکاثر، مثل باراني است که مي‌بارد. کفار اينجا کساني است که چشم پوشي از عالم غيب مي‌کنند و رويش را مي‌بينند و دلخوش مي‌شوند. ولي اين به زودي رو به زردي مي‌رود، خس و خاشاک مي‌شود و زير دست و پا هست. کل اين مراحل پنج گانه دنياي تک تک ما و عالم دنيا به همين کيفيت است که به سرعت از بين مي‌رود.
«وَ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ شَدِيدٌ وَ مَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٌ وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا مَتاعُ الْغُرُورِ» وقتي به حيات آخرت وارد مي‌شويد، بعد از دار دنيا يا با مغرفت و رضوان الهي روبرو مي‌شويد يا با رنج‌هاي شديد، تمام حيات دنيا يک متاعي است که آدم را فريب مي‌دهد و چيزي درونش نيست مثل رويشي است که آدمي که به غيب عالم توجه دارد، در پس اين رويش دست خدا را مي‌بيند و يک جهان ديگري را ولي کسي که همين دنيا را مي‌بيند، دلخوش به اين رويش مي‌شود و بايد بنشيند و غصه فرو ريختن اين سرسبزي‌ها را بخورد. «سابِقُوا إِلى‏ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ» سبقت بگيريد بر همديگر به سمت مغفرت «وَ جَنَّةٍ عَرْضُها كَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ» جنتي که وسعتش به اندازه همه سماوات و عرض است. «أُعِدَّتْ لِلَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ» براي کساني که ايمان به خدا و رسول دارند مهيا است. شما مسابقه بدهيد. اگر کساني وارد ميدان مسابقه هستند، در عالم دنيا مشغول به لهو و لعب و زينت و تفاخر و تکاثر نيستند، در فرصت‌هاي دنيا مسابقه مي‌دهند، حوادثي برايشان پيش مي‌آيد، حوادثي که خدا مقدر مي‌کند. چنين انسان‌هايي که در مسير مسابقه هستند نگران حوادث نيستند. اين آيه‌اي که زهد به او تعريف شده بعد از اين فرازهاست. در ذيل سوره مبارکه حديد مي‌فرمايد: هر بلايي براي شما پيش مي‌آيد، در درون و محيط بيرون و فضاي طبيعت و جامعه، اينها در يک کتابي قبل از اينکه به شما برسد ثبت شده است. شما که در حال مسابقه هستي همه چيز شما تحت تدبير خداست. شما که با همه وجود در راه خدا حرکت مي‌کني و توجه به دار دنيا را پشت سر گذاشتي ديگر تحت تدبير اراده الهي هستيد.    هرچه براي شما پيش مي‌آيد از قبل خدا معين کرده است، «لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى‏ ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ» (حديد/23) آنجايي که چيزي از دست مي‌رود متأسف نباشيد. آنجايي که چيزي به شما مي‌رسد خوشحال نشويد.
در مجلس يزيد رو کرد به امام سجاد اين آيه را خواند «وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ‏ مُصِيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثِيرٍ» (شوري/30) اين سختي‌هايي که به شما مي‌رسد در اثر عمل شماست. درست است خيلي از ما اينطور هستيم. طرف دارد شد بر حضرت، پايش گير کرد به چهارچوب در زمين خورد، حضرت فرمودند: «وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ‏ مُصِيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ» عرض کرد چه کردم؟ فرمودند: بسم الله نگفتي. اين آيه را به حضرت خواند که اين اسارت و شهادت در اثر گناه خودتان است! حضرت فرمودند: اين آيه مربوط به ما نيست، آيه ما اين است. «ما أَصابَ مِنْ‏ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ» (حديد/22) ما تأسف نمي‌خوريم. چيزي از دست نداديم. مصيبت و عزاداري غير از تأسف است.
اين واقعه‌اي که پيش آمده براي کساني که در دنيا مشغول به خدا هستند و از وادي لهو و لعب و تفاخر و تکاثر خارج شدند، کاملاً مطمئن هستند همه حوادثي که مي‌رسد تحت تدبير اوست. هيچ ضرري براي ما ندارد. مؤمن در همه احوال در حال سود کردن است. لذا در بلا دنبال خداست همينطور که در سختي‌ها دنبال گشايش و رحمت اوست. اين واقعه با وسعتي که دارد و پيامدهاي سنگيني در جامعه جهاني خواهد داشت که بعداً ظاهر مي‌شود يک نکته‌اي دارد اينکه نبايد موجب غفلت ما شود، موجب شود از فرصت‌ها غافل شويم. رجب رفت، شعبان و رمضان هم برود، اين هم توجه داشته باشيم اگر يک موقع آدم نماز شب را از دست داد نبايد بخوابد که نماز صبحش هم قضا شود. حضرت گفت: روزه ماه رجب؟ فرمود: چرا از روزه ماه شعبان غافل هستيد؟ حتي روزهاي آخر ماه شعبان اين حديث را در اقبال نقل کرده است.
محضر امام رضا آمد، حضرت فرمودند: جمعه آخر ماه شعبان است. بارتان را براي ورود به رمضان ببنديد. بايد قدر ماه شعبان را بدانيم. اين واقعه‌اي که پيش آمد موجب شد آدم‌هايي که بيمار بودند و هميشه سعي مي‌کردند عقده‌هاي خودشان را پياده کنند، فضا را مناسب ديدند براي اينکه ايجاد شبهه کنند و شبهات الهياتي را مطرح کنند. بزرگتران اينها که در دوران رنسانس با لحن‌هاي مختلف اديان الهي را تمسخر کردند، مي‌گفتند: اينها ناشي از عقده‌هاي سرخورده جنسي بشر است. گاهي گفتند: ناشي از واژگونگي اوضاع اقتصادي است. گاهي گفتند: ناشي از جهالت بشر است و بحث خداي رخنه پوش را مطرح کردند. همه آنها رفتند ولي دين خدا در عالم باقي ماند. لذا ما نگران دين خدا نيستيم، نگران خودمان هستيم. با شبهه پراکنان هم کاري نداريم. مؤمنيني که مضطرب مي‌شوند دو نکته بگويم، اينکه در برخورد با شبهات الهياتي و اعتقادي که در اين فضا ايجاد مي‌شود بايد توجه داشته باشيم اين شبهه از کجا آمد؟ يک سؤال بي‌خود در عالم مطرح نمي‌شود. يا از دستگاه شيطان است يا نبي اکرم، دو دستگاه بيشتر نيست، حتي اگر در درون انسان وسوسه مي‌شود تا ملک در او مي‌دمد يا شيطان، يا قواي اميرالمؤمنين است يا ابليس، اينها از کجا مي‌آيد و اگر از عالم نوراني نيست به آنها توجه نکنيم. اينکه بعضي خيال مي‌کنند به استقبال شبهه برويم پاسخ بدهيم، مثل اينکه انسان خودش را در فضاي ويروس قرار بده و بگويد: مي‌رود که واکسينه شوم. هيچ عاقلي اين کار را نمي‌کند. «فبشر عباد الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ‏ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذِينَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ» (زمر/18) به بندگان من بشارت بده آنهايي که مي‌شنوند و بعد بهترين را دنبال مي‌کنند. اين براي عباد الله است و چه ربطي به ما دارد؟
عباد الله فرقان دارند، مثل اينهايي که به جنگ ويروس مي‌روند، بزرگواراني که خودشان را مسلط کردند و جامعه پزشکي، اين چه ربطي به من دارد که خودم را در معرض ويروس قرار بدهم و اين خيلي غلط است. لذا در روايت دارد با شيطان درگير شويد و لعن کنيد. در روايات دستوراتي که داده شده اين است که شيطان را لعن کنيد. اذکاري هست که بگوييد شيطان برمي‌گردد. شيطان خناس است. کمترين توجهي که به خدا مي‌کني دامنه خودش را جمع مي‌کند. لذا اين حديث را مکرر شنيدند، شخصي خدمت رسول گرامي اسلام آمد و عرض کرد: يا رسول الله از دست رفتم! حضرت فرمودند: شيطان به تو هجوم آورده است. مي‌گويد: عالم را چه کسي آفريده؟ مي‌گويي: خدا. مي‌گويد: خدا را چه کسي آفريده؟ گيرت انداخت! حضرت فرمود: اينکه تن نمي‌دهي و دنبال شيطان نمي‌روي علامت ايمان است، اگر تن مي‌دادي و مؤمن نبودي دنبال شيطان مي‌رفتي و تا آخر تو را مي‌برد. فرمودند: از اين به بعد هروقت هجوم آورد بگو: لا حول و لا قوة الا بالله العلي العظيم! بنابراين راه مقابله با وسوسه‌ها، هميشه اين نيست که شبهه را تا آخر دنبال کنيم و بعد جواب دهيم. خيلي وقت‌ها بايد راهش را ببنديم. فرمود: «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ‏ إِلى‏ طَعامِه‏» (عبس/24) ببينيد طعامتان را از کجا مي‌گيريد؟ فرمود: يکي از طعام‌هاي شما علم شماست. ببينيد از چه کسي مي‌گيريد؟ اگر آلوده است از او نگيريد. الآن هرکس به شما طعام بدهد در اين شرايط قبول مي‌کنيد؟ نه.
البته يک جاهايي هم اگر با آدم درگير شد بايد با نفس با شيطان مجادله کرد و اين مجادله همان استدلال و برهان است و انسان بايد ياد بگيرد. وقتي آدم دچار شبهه مي‌شود اگر دعاي ابوحمزه بخواند، نافله شب بخواند، اگر شک در وادي توحيد است دعاي عرفه سيدالشهداء را بخواند، همه شبهات رفع مي‌شود. خيلي نبايد به شبهات الهياتي که در اين فضا مطرح مي‌شود گوش کرد. بلا آمده ما را به خدا نزديک کند. «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ‏ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِين‏» (بقره/155) پايداري در صحنه براي کساني است که صابر هستند. صابرين کساني هستند که «الَّذِينَ إِذا أَصابَتْهُمْ‏ مُصِيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُون‏» (بقره/156) آنهايي که در بلا خدا را پيدا مي‌کنند، اگر تا حالا غافل بودند، نمي‌دانستند از کجا هستند و به کجا مي‌روند، «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُون‏» بلا براي اين نازل مي‌شود نه اينکه در ما غفلت ايجاد کند. شيطان مي‌خواهد اين را به فتنه تبديل کند.
شيطان قوايي دارد، قواي انسي و جني دارد، يک عده هستند که زبان شيطان هستند، اميرالمؤمنين در نهج‌البلاغه مي‌فرمايند: با زبان شيطان حرف مي‌زنند. ما نبايد گوشمان به اين حرف‌ها بدهکار باشد. ويروس‌هايي که شياطين براي ايمان ما ايجاد مي‌کنند، خودمان را در حفاظ قرار بدهيم. فرصت‌هايي که خدا در اختيار ما قرار داده و يکي ماه شعبان هست که به شفاعت نبي اکرم اين فرصت در اختيار امت قرار گرفته و در صلوات شعبانيه مکرر خوانديم، «هذا شهر نبيک سيد رُسلک» اين فرصت را قدر بدانيم. در باب شعبان يک نکته‌اي در روايات آمده، علت اينکه به شعبان، شعبان مي‌گويند از اميرالمؤمنين در تفسير منسوب به امام حسن عسکري    (ع) نقل کردند، «لِتَشَعُّبِ الْخَيْرَاتِ‏ فِيهِ‏» حضرت فرمودند: «سمّاهُ ربُّنا شعبان» خدا شعبان را نامگذاري کرده است. چرا؟ چون شعبه‌هاي خيرات به سوي ما جاري و نازل مي‌شود. ابوابي از خيرات به روي ما باز مي‌شود. «قَدْ فَتَحَ رَبُّكُمْ فِيهِ أَبْوَابَ جِنَانِهِ» خداي متعال درهاي از بهشت را به روي شما باز کرده است.
تشعب خيرات معنايش اين است که خيرات يک سرچشمه و مبدأيي دارد و شعبي پيدا مي‌کند، جاري ميشود. يک شعبه‌اش صلاة و يک شعبه‌اش صيام است، روزه است، زکات است و صلوات است، دستگيري از مؤمنين است، امروزه عده‌اي براي دفاع از ديگران جان خود را کف دست گرفتند، «فَكَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ‏ جَمِيعاً وَ مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ‏ جَمِيعاً» (مائده/32) اينقدر اين عمل از نظر خدا ارزش دارد که کسي که جان يک نفر را زنده مي‌کند، خداي متعال ثواب احياي همه نفوس را به او مي‌دهد. در روايت دارد حضرت فرمود: مصداق اين آيه کساني هستند که يک کسي در آتش مي‌سوزد، خطر مي‌کند و او را نجات مي‌دهد. کسي غرق مي‌شد خطر مي‌کند و جانش را نجات مي‌دهد. شايد نکته‌اش اين است که کسي که خودش را به بلا مي‌زند شايد نيتش باشد که اگر هزار نفر هم باشد هزار نفر را نجات بدهد و خداي متعال گاهي با نيات ما به ما اجر مي‌دهد.    کسي که در جواني واقعاً اهل نماز شب بوده و الآن توان نماز شب خواندن ندارد، خداي متعال ثواب بيداري شب را برايش مي‌نويسد. الآن که ناتوان شده و مي‌نشيند نماز مي‌خواند، خداي متعال ثواب نماز ايستاده به او مي‌دهد. روزه مي‌گرفته و الآن نمي‌تواند خداي متعال ثواب روزه شعبان و رمضان به او مي‌دهد.
در شعب خيري که به روي ما باز شده است، اينها يک سرچشمه دارد. بايد سعي کنيم سرچشمه را پيدا کند، از آنجا به طرف شعب بيايد. در ماه شعبان خود نبي اکرم هستند، لذا در روايت داريم که حضرت فرمودند: اگر کسي اين ماه را روزه بگيرد، در محبت نبي اکرم و تقرب به خداي متعال، نيتش حبّ نبي اکرم باشد، اين فلان فضيلت را دارد. يا در روايت هست حضرت مي‌فرمايد: شعبان ماه من است، مرا کمک کنيد به روزه اين ماه. روزه مي‌گيرد که حضرت را کمک کند. اين کمک کردن معنايش اين است که حضرت مي‌خواهند ما را شفاعت کنند و تمام ماه روزه مي‌گيرند و شب زنده‌داري مي‌کنند که ما را برسانند و عالم را سير بدهند. ما دستمان را به دست حضرت بدهيم، اگر روزه از سر محبت حضرت، به نيت کمک به حضرت باشد، در اقبال ديدم اميرالمؤمنين فرمودند: از وقتي منادي حضرت اين ندا را داد روزه ماه شعبان از من ترک نشد و اميدوارم تا آخر عمر ترک نشود. چون کمک به حضرت است. حضرت مي‌فرمايد: من مي‌خواهم دست شما را بگيرم، شما هم کمکي بکنيد. به حضرت گفت: دعا کنيد اهل بهشت باشم. حضرت فرمود: تو هم دعا کن مرا به طول سجده. تو خودت را مهيا کن، از طول سجده ما بهشت درنمي‌آيد. از روزه ما مقام رضوان در نمي‌آيد، ولي اگر اين کار به عنوان محبت حضرت انجام داديم، اتفاق خواهد افتاد.
در روايات ما بابي هست که خيلي گسترده است. از کتاب کافي بخوانم، آخرين باب که مرحوم کليني نقل کردند باب عجيبي است. «باب أن الايمان لا يَضُّرُ معه سيئة» همراه با ايمان هيچ بدي به آدم ضرر نمي‌زند. نه به معني اينکه انسان لاابالي‌گري بکند، ولي کسي که مؤمن است، سيئات به او ضرر نمي‌زند. «والکفر لا ينفعُ معه حسنة» با کفر هيچ عمل خيري به نتيجه نمي‌رسد. مثل بذر در زمين شوره‌زار، اگر سرزمين وجود ما حاصلخيز شد و سرزمين ايماني شد، «يَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ‏ رَبِّهِ (اعراف/58) اما «وَ الَّذِي خَبُثَ لا يَخْرُجُ إِلَّا نَكِداً» هرچه بذر بريزي نتيجه‌اي در اين زمين نمي‌دهد.
روايتي از امام صادق هست که وقتي موسي کليم با خضر مواجه شد و بنا شد از هم جدا شوند و نتوانست تحمل کند و همراهي با حضرت کند و بيشتر ياد بگيرد از آن معلم الهي، به جناب خضر مي‌فرمايد: حالا که محروم از صحبت با تو شدم در لحظه جدايي يک سفارشي به من بکن. فرمود: «قَالَ لَهُ الْزَمْ مَا لَا يَضُرُّكَ مَعَهُ شَيْ‏ءٌ كَمَا لَا يَنْفَعُكَ‏ مَعَ‏ غَيْرِهِ شَيْ‏ءٌ» ملازم آن چيزي باش که اگر با او بودي هيچ چيز نتواند به تو ضرر بزند. اگر از آن جدا شدي هيچ چيز برايت نفعي ندارد. گناه به ساحت مؤمن نزديک نمي‌شود. وادي محبت وادي گناه نيست. ولايت علي بن ابي طالب حصن است. خودت را به امام رساندي، امام حصن حصيني است که به جناب خضر هم مي‌گفتند: خودت را مرکز عصمت برسان. کسي به امام معتصم شد مثل آب کُر است، خودش هم ديگر پاک مي‌شود. پاک کننده مي‌شود، لذا آنهايي که نفس اميرالمؤمنين به نفسشان خورده نفس خودشان مطهر است.
روايت ديگر از وجود مقدس اميرالمؤمنين است که امام صادق نقل کردند و روايت ششم اين باب است، اميرالمؤمنين در خطبه‌هايشان زياد اين مطلب را مي‌فرمودند: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ دِينَكُمْ‏ دِينَكُمْ‏» مراقب دينتان باشيد. آن حصني که خدا بر شما گذاشته، ديني که از عالم بالا نازل شده، متمسک به حجزه الهي است. ما متمسک به حُجزه نبي اکرم، دوستان ما متمسک به حُجزه ما، عرض کردند: حجزه چيست؟ فرمود: دين! حضرت دينش را از خدا مي‌گيرد و ما دينمان را از اهل‌بيت و نبي اکرم مي‌گيريم. لذا فرمود: شمس خود نبي اکرم است و پرتو آن خورشيد دين حضرت است. حضرت خورشيدي است که شعاعش به شما مي‌رسد. فرمود: حواستان به دينتان باشد. دينتان را از دست ندهيد. «فَإِنَ‏ السَّيِّئَةَ فِيهِ‏ خَيْرٌ مِنَ الْحَسَنَةِ فِي غَيْرِهِ» اگر کسي در فضاي دين الهي بود، در فضاي دين نبي اکرم بود، «هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ‏ رَسُولَهُ‏ بِالْهُدى‏ وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ» (توبه/33) با اين دين حق همراه بود، دين حق در روايت به ولايت حضرت امير تعبير شده است، سيئه‌ي همراه با او بهتر از حسنه‌ي در وادي بي ديني است. بعد حضرت فرمودند: «وَ إِنَّ السَّيِّئَةَ فِيهِ تُغْفَرُ» چون گناه با دين بخشيده مي‌شود، «وَ إِنَّ الْحَسَنَةَ فِي غَيْرِهِ لَا تُقْبَلُ» خوبي‌هاي با غير دين قبول نمي شود. کسي مؤمن نيست، خوبي‌هايش قبول نمي‌شود. کسي مؤمن است، مؤمن لا ابالي نيست ولي ممکن است خطا کند. در وادي ولايت حضرت گناه بي معناست. مؤمن عادتش نيست ولي مي‌لغزد، حضرت فرمود: ملازم با دين الهي باشيد که سيئه در او بهتر از حسنه در غيرش است.
لذا ماه شعبان شعبه خير است، اين شعب خيرات از کجا سرچشمه مي‌گيرد. شعبان راه رسيدن به خير است. اگر انسان به آن سرچشمه رسيد، اين شعب معني دار است. ولي کسي به سرچشمه نرسيد، نماز بخواند، نماز در ماه شعبان بدون اتصال به آن سرچشمه فايده ندارد. در روايات يک بابي داريم که مرحوم مجلسي مفصل آوردند که بدون امام صلاة يعني چه، البته با امام بايد نماز بخوانيم. بجاي هفده رکعت بايد شبي هزار رکعت بخوانيم ولي با امام، ماه شعبان بايد توجه داشته باشيم که اصل ماه شعبان وجود مقدس نبي اکرم است.
به امام صادق عرض کرد: حديثي از شما نقل شده مي‌گويند: شما اينطور فرموديد، «إِذَا عَرَفْتَ‏ فَاعْمَلْ‏ مَا شِئْتَ» وقتي معرفت به حقايق پيدا کردي و امام و ولي خود را شناختي، هرکاري مي‌خواهي بکن. شما فرمودي؟ حضرت فرمود: بله. گفت: پس هر فسادي خواست بکند؟ حضرت فرمود: «انا لله و انا اليه راجعون» وقتي مصيبتي وارد مي‌شود اين جمله را مي‌گويند. اين چه حرفي است مي‌زني؟ ما مقيد به عمل هستيم. به ديگران بگوييم هر عملي خواستيد انجام بدهيد؟ نه، «إِذَا عَرَفْتَ‏ فَاعْمَلْ‏ مَا شِئْتَ مِنْ قَلِيلِ الْخَيْرِ وَ كَثِيرِهِ فَإِنَّهُ يُقْبَلُ مِنْكَ» معرفت پيدا کن و بعد دنبال عمل برو. زياد عمل کني از تو قبول مي‌شود، کم عمل کني هم قبول مي‌شود. اين مقصود من بود. حالا که معرفت پيدا کردي کمش هم قيمت دارد. مثل اينکه روايت داريم نماز بهترين عمل است، مي‌خواهي زياد بخوان يا کم، خودت مي‌داني. فرمود: نماز جعفر طيار هرکس بخواند همه آلودگي‌هاي قبلش پاک مي‌شود. در روايت دارد کسي که اهل ايمان بود دو رکعت نمازش از کسي که اهل يقين نيست و شب تا صبح بيدار است، بهتر است.
روايت عجيبي در فضايل ماه شعبان داريم مرحوم مجلسي در جلد 94 يا 97 بيان کردند، باب 59 در اعمال ماه شعبان هست. روايتي را نقل مي‌کنند خيلي روايت عجيبي است. از امام صادق(ع) در معاني الاخبار نقل کرده است، وجود مقدس نبي اکرم(ص) فرمودند: «يُرَى بَاطِنُهَا مِنْ ظَاهِرِهَا وَ ظَاهِرُهَا مِنْ‏ بَاطِنَهَا» غرفه‌هايي در بهشت هست که ظاهرش از باطن و باطنش از ظاهر ديده مي‌شود. از اين اوصاف در بهشت زياد داريم. از امت من عده‌اي در اين مقام جا پيدا مي‌کنند که پنج خصوصيت داشته باشند، «يَسْكُنُهَا مِنْ أُمَّتِي مَنْ أَطَابَ الْكَلَامَ» مواظب باشد حرف پاک بزند. 2- «وَ أَطْعَمَ الطَّعَامَ» اطعام طعام کند. «وَ أَفْشَى السَّلَامَ» افشاء سلام کند. «وَ صَلَّى بِاللَّيْلِ» نماز بخواند وقتي مردم خواب هستند او بيدار باشد. «وَ النَّاسُ نِيَامٌ» اميرالمؤمنين عرض کردند: يا رسول الله چه کسي توان اين کار را دارد؟ همه شب بيدار باشد، همه روزها روزه‌دار باشد؟ کلامش طيب باشد؟ حضرت فرمودند: مقصود من از أطاب کلام اين است که وقتي صبح و شب مي‌کند ده مرتبه اين ذکر تسبيحات اربعه را بگويد «يَا عَلِيُّ أَ وَ مَا تَدْرِي مَا إِطَابَةُ الْكَلَامِ مَنْ قَالَ إِذَا أَصْبَحَ وَ أَمْسَى سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَر» اطعام طعام هم همينقدر که آدم روزي حلال براي زن و بچه‌اش ببرد، اطعام طعام است. افشاء سلام هم منظور اين است که أبا نکند از اينکه به ديگران سلام بکند و مقصود از روزه هم اينکه تمام سال روزه بگيرد، سه روز در ماه روزه بگيرد. شب‌ها تا صبح بيدار باشد، منظور اين است که نماز صبح و مغرب و عشاء را به جماعت بخواند، گويا تمام شب بيدار است. اگر کسي به سرچشمه رسيد ديگر کار تمام است. آنهايي که اهل ذکر هستند خداي متعال خوابشان را هم بيداري حساب کرده است.
شريعتي: «والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين»