برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: فضيلت زيارت حضرت فاطمهي معصومه سلام الله عليها
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين ميرباقري
تاريخ پخش 93/11/11
شريعتي: با نام و ياد خداوند بزرگ و مهربان سمت خداي امروز را شروع ميکنم. سلام ميگويم به همهي هم وطنان خوب. خيلي خوش آمديد. در سالروز وفات کريمهي اهل بيت حضرت فاطمهي معصومه بهترينها را براي شما آرزو ميکنم امروز را به همهي شما تسليت ميگويم. زيارت آن مزجع شريف قسمت شما شود. افتخار اين را داريم که برنامهي امروز را به رسم شنبهها با حضور استاد عزيز حاج آقاي ميرباقري تقديم نگاه شما بکنيم. سلام عليکم و رحمة الله ايام را تسليت ميگويم.
حاج آقا ميرباقري: عليکم السلام و رحمة الله من هم خدمت حضرت عالي همهي همکاران عزيز بينندگان محترم هم عرض سلام دارم هم شهادت و رحلت بي بي دو عالم کريمهي اهل بيت را تسليت عرض ميکنم.
شريعتي: خوشحاليم خدمت شما هستيم. قرار است امروز از فضيلت زيارت حضرت فاطمهي معصومه سلام الله عليها براي ما بگويند و فراضهايي از زيارت آن حضرت که دعوت ميکنم بيننده و شنونده باشيد.
حاج آقا ميرباقري: اعوذ بالله من الشيطان الرجيم : بسم الله الرحمن الرحيم الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين اللهم کن لوليک الحجة بن الحسن صلواتک عليه و علي آبائه في هذه الساعة و في کل الساعة ولياً و حافظاً و قاعداً و ناصراً و دليلاً و عيناً حتي تسکنه ارضک طوعاً و تمتعه فيها طويلاً و هب لنا رأفته و رحمته و دعائه و خيره ما ننال به سعة من رحمتک و فوز عن عندک يکي از عبادات بزرگي که اهل بيت عليهم السلام باب آن را به روي ما باز کردند و يک سفر کامل به سوي خدا است يک سير جامعي است زيارت است. به خصوص زيارت معصوم. زيارت معصوم سفر الي الله است که از وادي ولايت معصوم طي ميشود. در آغاز بعضي از زيارات مثل زيارت امام رضا عليه السلام فرمودند هنوز از خانه تان بيرون نرفتيد دم در خانه بايستيد بگوييد بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَى ابْنِ رَسُولِ اللَّهِ در اين مسير تکيه گاه خداوند متعال است مقصد خدا است سفر ما سفر الي الله است زائر مهاجر الي الله است مسافر به سوي خدا است که وادي سير الي الله از ولايت معصوم عبور ميکند در زيارت معصومين که ثوابهاي مخصوص ثواب گاهي هفتاد هزار حج و بيشتر ذکر شده که در هر قدمش گاهي ثواب يک حج عمره است يک سير کامل معنوي اتفاق ميافتد در مورد غير معصوم دعوت به زيارت به شکل مخصوص بسيار محدود است يکي از موارد انگشت شمار که زيارت مخصوص داريم و دعوت به زيارت هم شده زيارت وجود مقدس فاطمهي معصومه سلام الله عليها در شهر قم است که قبل از تولدشان هم از امام صادق عليه السلام نقل شده اين خبر را دادند که ايشان در قم دفن ميشوند و دعوت کردند ما را به زيارت ايشان روايات در فضيلت زيارت ايشان از امام رضا وجود مقدس امام جواد سلام الله عليهما وارد شده علاوه بر بيان امام صادق عليه السلام و اين روايات هم در معتبر ترين کتب روايي قديمي ما مثل کامل الزيارات ابن قول وي که استاد شيخ مفيد بودند مرحوم صدوق در عيون اخبار رضا نقل کردند که ثوابهايي هم که نقل شده براي زيارت ايشان خيلي عجب است فرمودند مَنْ زارَ قَبْرَ عَمَّتي بِقُمَّ فَلَهُ الْجَنَّهُ يا حضرت سوال کردند از سعد قمي که ما يک قبري داريم در نزد شما که قبر فاطمه بن موسي بن جعفر سلام الله عليهما را ميگوييد حضرت فرمودند بله اگر کسي ايشان را زيارت کند عارِفاً بِحَقِّها فَلَهُ الْجَنَّةُ بهشت بر او واجب ميشود اين را بعد عرض ميکنم که ايشان شفاعت در جنه هم دارند ا فاطِمَةُ اِشْفَعي لي فِي الْجَنَّةِ جنت مقام توحيد است اَلتَّوحِيدُ ثَمَنُ الجَنَّةِ قيمت بهشت توحيد است اگر کسي وارد وادي توحيد شد وارد وادي بهشت شده است زيارت ايشان باب بهشت است هر کس عارف بحقا زيارت کند وارد وادي توحيد ميشود در باب معصومين اين امر سنگيني نيست که معصومين ابواب الله اند اگر کسي بخواهد وارد وادي توحيد شود از وادي ولايت آنها بايد وارد شود وارد توحيد شود اما در باب غير معصوم اين تعابير بسيار نادر نقل شده از امام رضا از امام جواد يک تعابير بلندي است که بعد تقديم ميکنم. پس اين نکتهي اول که دعوت به زيارت ايشان شده که از اطراف و اکناف هجرت کنند بيايند ايشان را زيارت کنند دعوت شده اين زيارت همراه با معرفت به مقامات ايشان باشد تا درهاي بهشت به روي انسان باز شود درهاي وادي توحيد به روي انسان باز شود. از مدخل سير به طرف ايشان ما به وادي توحيد و جنه برسيم. اين نکتهي اول. در بين امام زادههاي بزرگوار آنهايي که زيارت مخصوص از معصوم براي آنها نقل شده محدود تر هستند يکي از آن زيارتهاي مخصوص زيارت وجود مقدس فاطمهي معصومه سلام الله عليها است مرحوم مجلسي که از سعد نقل ميکنند منصوب به امام رضا عليه السلام است که دستور داده اند اين طوري زيارت شوند همين آدابي که در زيارت نامهي ايشان همهي مردم و مخاطبان اين را خوانده اند که از وجود مقدس امام رضا وارد شده زيارت مخصوص دارند که زيارت مخصوص معنا دارد که توجه به مقامات ايشان داده ميشود با هر سلامي که ما ميکنيم يک بابي به روي ما گشوده ميشود در باب زيارت معصوم خيلي واضح است که معصوم اگر باب الله است هر مقامي از مقاماتش بابي است به سوي وادي توحيد و با هر سلامي خضوعي و تواضعي اتفاق ميافتد و همان باب به روي انسان گشوده ميشود و از آن مقامات به انسان عطا ميشود حالا انسان اگر اهل سلوک بود قاعدتا مثل نماز خواني که نماز اول را ميخواند نمازي از نمازهاي معنوي را به دست آورده الصَّلوةَ مِعْراجُ المُؤمِنِ از آن معراجش ديگر برنمي گردد درست است جسمش ميآيد ولي روحش در آن مقام ميماند نماز بعدي معراج بعدي است زيارت هم همين طور است اگر کسي اهل زيارت شد بايد در هر زيارت معراجي برايش اتفاق بيفتد درهايي از توحيد به رويش گشوده شود با هر سلامي بابي باز شود بماند در آن مقام و مستقر شود تا زيارت بعدي ابواب بعدي نسبت به معصوم اين چيز شگفت انگيزي نيست نسبت به غير معصوم به ما بگويند برويد زيارت ايشان مکرر هم برويد و در هر زيارتي درهايي از بهشت باز شود و به ما بگويند در هر زيارتي از حضرت تقاضا کنيد که شفاعت کند در جنه درهاي واحدي توحيد را به روي شما باز بکنند آن هم به چه کساني؟ به همهي شيعيان بگويند اين روايت را مرحوم قاضي سعيد در مجالس المومنين که از کتب بسيار لطيف است از قاضي نورالله شوشتري نقل کرده اند که امام صادق عليه السلام فرمودند خداي متعال حرمي دارد که مکه است وجود مقدس نبي اکرم حرمي دارند مدينه است اينها بايد معنا شود که حرم الله حرم الرسول يعني چه اميرالمومنين حرمي دارند حرمش کوفه است من و فرزندان معصومم حرم مان قم است فرمودند سه در از هشت در بهشت به روي قم باز ميشود خيلي عجيب است خود شهر قم هم يک موقعي بايد بحث شود. درهاي توحيد از اين جا گشوده ميشود حرم اهل بيت است معني حرم بودن هم همين است چون از حريم اهل بيت درهاي بهشت گشوده ميشود وقتي جايي شد حرم اهل بيت درهاي بهشت فرمود سه در از هشت در بهشت به روي قم باز ميشود که بايد معنا کرد درهاي بهشت مقامات توحيدي که انسان از آن مقامات ورود پيدا ميکند به وادي توحيد چه هستند بعد فرمودند که فرزندي از من در آن جا قبض خواهد شد که فاطمه بنت موسي سلام الله عليها است قبل از تولد ايشان هم فرمودند بعد فرمودند که تَدخُلُ بِشَفاعَتِها شِيعَتي الجَنَّةَ بِأجمَعِهِم اين خيلي تعبير بلندي است اگر از امام صادق سلام الله عليه نقل نشده بود قابل نقل نبود خيلي شگفت انگيز است همهي شيعيان با شفاعت ايشان وارد بهشت ميشوند. جزء شيعيان ميشود سلمان ابوذر علماي بزرگ. خيلي عظمت ميخواهد معصوم دربارهي کسي اين طوري بيان کند.
شريعتي: شما فرموديد قبل از ولادت حضرت امام صادق عليه السلام اين روايت را گفتند يعني قبل از اين که وارد شهر مقدس شوند. يعني حضرت ميدانستند که در شهر قم خواهند بود؟
حاج آقا ميرباقري: بعضيها اين طوري تعبير ميکنند ميگويند حضرت براي زيارت امام رضا سلام الله عليها برادرشان حرکت کردند در بين راه ظاهر مسئله هم همين است در ساوه بيمار شدند و فرمودند ايشان را به قم منتقل کردند در قم رحلت فرمودند هفده روز در قم بودند در همين جا هم به وسيلهي معصوم به خاک سپرده شدند اين آن چيزي است که نقل ميکنند اما در باب بزرگان و اولياء خدا چيز ديگري است آنها مرگ و ماموريتهاي خودشان را از قبل ميدادند تلقي حقير اين است که همان طور که امام رضا عليه السلام يک کار بزرگ کردند در هجرتشان به سمت مشهد و خراسان امام زادهها هم همين طور دنبال حضرت حرکت کردند آن وقت فرق ميکنند درجاتشان متفاوت است حضرت معصومه با يک ماموريت خاص آمدند و در قم ماندند لذا ميدانستند و وقتي هم بيمار شدند فرمودند من را به قم برسانيد و در همين جا هم توقف فرمودند در راستاي ماموريتشان. حرم ايشان حرم فوق العاده است هم خود قم فوق العاده است قم جايگاهي دارد در گسترش فرهنگ توحيد در جهان که در روايات ذکر شده و اين جايگاه هم تکويني است يعني نميشود جاي ديگر را اين طوري دست ما نيست از تصرف ما بيرون است. يعني يک سلسله از موقعيتها از ناحيهي حضرت حق رقم ميخورد که ما خيلي نميتوانيم جا به جا کنيم من اهل تحقيق در اين امور نيستم بعضي از محققين نقل کردند که اين سرزمين سرزمين جلگه و حاصلخيز بوده يعني خوش آب و هوا بوده نسبتا همراه با ظهور اسلام اين کوه نمک در اين منطقه ظاهر شد و آب و هواي اين جا تغيير کرده خيليها را خدا کوچ داده يک عدهي ديگر را مهاجرت داده کما اين که کعبه را به تعبير اميرالمومنين در سنگ لاخ ترين سرزمينها تنگ ترين درهها و کم آب ترين چشمهها قرار داده وقتي آن جا ميآيند يک سير معنوي اتفاق بيفتد آن جا مرکز سياحت و گردش گري نشود مرکز مهاجرت الي الله شود قم هم همين طور است هجرت فاطمهي معصومه سلام الله عليها هم در اين مسير اتفاقاتي است که بايد در اين جا بيفتد و اتفاقا همين طور هم شده.
شريعتي: يعني آمده اند که قم شود حرم اهل بيت
حاج آقا ميرباقري: و يکي از ارکان حرم شدنش با آمدن ايشان تمام شده. ملجا علماي بزرگ بوده ائمه ارجاع دادند مَنْ زارَها فَلَهُ الْجَنَّةُ آن هم عارفاً بِحَقِّها ملجأ همهي بزرگان بوده در طول تاريخ علماي بزرگ ما حکما و غير حکما فقهاي بزرگ ما مرحوم آيت الله عظمي بروجردي حضرت امام مرحوم آيت الله عظمي گلپايگاني که ملجاشان بوده حضرت آيت الله عظمي مرحوم بهجت مادامي که در قم بودند الا اواخر عمرشان هر روز زيارتشان ترک نميشد بلا استثنا بزرگاني مثل علامه طباطبائي افطارشان را با ضريح حضرت معصومه باز ميکردند ميفرمودند من مطهر تر از اين سراغ ندارم. لذا ايشان ملجا بودند نه اين که خيال کنيد ملجا کوچکهايي مثل من هستند همهي بزرگان در محضر ايشان تواضع و خشوع ميکردند خلاصه در محضر ايشان به بار نشستند
شريعتي: اين برکت دنيايي وجود مبارک حضرت در شهر مقدس قم در آخرت هم شفاعت شيعيان را ميکنند.
حاج آقا ميرباقري: اصلا شفاعت از همين دنيا شروع ميشود چون شفاعت ارکاني ميخواهد پس اين نکتهي اول که ايشان يک چنين شخصيتي است معصوم ما را دعوت به زيارت ايشان کرده ايشان را کوچ دادند در قم بيايند بمانند و بعد هم به ما دستور دادند بياييم گرد ايشان جمع شويم زيارت کنيم و از ايشان درجات بهشت را جنه را توحيد را تقاضا بکنيم که به شفاعت ايشان درهاي توحيد به روي ما باز شود و حرم ايشان شده يک ملجا براي همهي بزرگان و علماي بزرگ. و الآن قبور بسياري از علماي ما در حرم ايشان است مثل پروانههاي دور اين شمع اند که جمع شدند اين يک نکته نکتهي ديگري که ميخواستم عرض کنم در زيارتي که از امام رضا سلام الله عليه نقل شده اسرار بزرگي است نسبت به مقامات ايشان زيارت با تسبيحات حضرت زهرا سلام الله عليها شروع ميشود که خودش لطافتي دارد. بعد سلامهايي است به انبيا اولوالعظم بعد چهارده معصوم تا ميرسد سلام به حضرت معصومه. در سلامهايي که به ايشان شده توجه داده شده به ارتباط ايشان با معصومين اَلسَّلَامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ ايشان بنت و دختر رسول خدا هستند اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ فاطِمَةَ و خَديجَةَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ اَميرِالْمُؤْمِنينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ پس ايشان دختر و بنت اين معصومين هستند بعد اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ وَلِىِّ اللهِ ايشان بنت ولي خدا و معصوم اند السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أُخْتَ وَلِيِّ اللَّهِ خواهر معصوم اند اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يَا عَمَّةَ وَلِيِّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ اين ظاهرش روشن است ايشان دختر بلافصل حضرت موسي بن جعفر اند نسل معصوم اند همهي اجدادشان معصوم است تا نبي اکرم خواهر امام رضا و عمهي چهار امام معصوم هستند از جمله ائمهي وجود مقدس امام زمان اين ظاهرش است ولي ما يک رابطهي ديگري هم با معصوم داريم يعني فرزند يک معصوم توالد از معصوم يک معناي ظاهري دارد که ذريهي اهل بيت عليهم السلام اين نسبت را دارند ولي يک نسبت باطني است يک فرزندي باطني هم است آن فرزندي آثار و برکات ديگري دارد من يک نمونه را عرض ميکنم روايت در کاوي است در بصائر الدرجات است امام صادق عليه السلام فرمودند وَلَدَنِي رَسُولُ اللَّهِ من فرزند رسول خدا هستم حالا ببينيد آثار اين فرزندي چه است وَ أَنَا أَعْلَمُ كِتَابَ اللَّهِ بنابراين عالم به کتاب خدا هستم وَ فِيهِ بَدْءُ الْخَلْقِ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ از ابتداي خلقت تا انتها در اين کتاب است وَ فِيهِ خَبَرُ السَّمَاءِ وَ خَبَرُ الْأَرْضِ خبر همهي احوال سماواتي و زميني در اين کتاب است وَ خَبَرُ الْجَنَّةِ وَ خَبَرُ النَّارِ خبر همهي بهشت و جهنم در آن است. آن چه بوده و است و تا قيامت خواهد بود بعد فهميدند من اينها را ميدانم مثل کسي که به دست خودش نگاه ميکند از طريق احاطهي به کتاب اگر کسي علم کتاب داشت همهي وقايع عالم در نزد اوست مثل کسي که به کف دستش نگاه ميکند فرمود اين طوري. اين فرزندي نتيجه اش اين است آن توالد غير توالد ظاهري است همهي کساني که يک نسبت ظاهري دارند که اين مقام را ندارند اين که أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّة اين ابوت غير از ابوت ظاهري است البته خود فرزندي و ارتباط ظاهري هم مبدا انتقال يک سلسله حقايق است ولي وقتي اين دو با هم جمع ميشوند امر شگفت انگيز و معجزهاي اتفاق ميافتد ميشود حضرت معصومه سلام الله عليها بنابراين غير از اين تولد ظاهري که داريم يک تولد ديگري هم ميتوانيم داشته باشيم ميشود ما در دامن امام يک تولد جديد داشته باشيم اين که در روايتي که از وجود مقدس حضرت عيسي مسيح نقل شده نْ يَلِجَ مَلَكُوتَ السَّمَوَاتِ مَنْ لَمْ يُولَدْ مَرَّتَيْنِ نميتواند کسي ورود به ملکوت سموات و الارض پيدا کند مگر دو بار متولد شده باشد يک تولد ظاهري داريم امام مبدا حيات است اگر در ما دميد از نو متولد ميشويم زنده ميشويم يک تولد جديد است پس اگر کسي فرزند امام شد ميتواند يک تولد جديد داشته باشد دوباره به دنيا بيايد وارد ملکوت سموات و الارض ميشود آنهايي که دوباره در دامن امام پرورش پيدا ميکنند تولد مجددي پيدا ميکنند ميشوند فرزند امام و امام نسبت به آنها ابوت ميکند. بعضي اين تعبير السلام عليک يا اباعبدالله را در زيارت عاشورا همين طوري معنا ميکنند ميگويند اباعبدالله بودن ايشان همان ابوت نسبت به عباد الله است همهي عباد الله فرزند ايشان اند ايشان آنها را متولد کرده در عوالم باطني و حيات طيبه به آنها دميده واقعا هم متولد شدند تولد که به معني خروج جسم جرم دار عالم در اين عالم نيست يک روايتي در توحيد صدوق نقل کرده که نامه نوشتند اهل بصره به سيدالشهدا عليه السلام از معني صمد پرسيدند حضرت يک نکاتي را فرمودند بعد گفتند صمد را خداوند در قرآن توضيح داده «اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ وَلَمْ» (اخلاص/3-2) صمد يعني همين يکي از معاني اش اين است. نه فرزندي به دنيا آورده و نه خودش فرزند است بعد حضرت توضيح دادند لم يلد نه اين که به صورت جسم داراي جرم کسي از او متولد نشده کما اين که در غير خداي متعال اين طوري است انسانها فرزند به دنيا ميآورند يک جرم جسماني از آنها متولد ميشود که البته داراي روح هم است فقط اين نيست که خداوند چنين فرزندي ندارد لطيف ترين توالد هم در خداي متعال نيست حتي نفس حتي اموري مثل غصه شادي حزن اينها اموري هستند که از ما متولد ميشوند خداي متعال چنين توالدي هم ندارد همي غمي حزني شادي هيچ چيز صادر نميشود حتي لطيف ترين صدور. توالد به معني اين که چيزي از او حارج شود چه جرم چه جرم هم نداشته باشد توالدي خارج نميشود از حضرت حق. پس توالد يک معني خيلي گستردهاي دارد بنابراين اگر کسي گفت ولدني رسول الله فقط به معني توالد ظاهري نيست اگر گفت انا و علي ابوا هذه الامت واقعا پدري ميکنند ما را متولد ميکنند در اين دنيا و در عوالم بعدي و در اين ولادتها است که دست ما به ملکوت بالا ميرسد و ورود به عالم ملکوت پيدا ميکنيم پس ارتباط فرزندي با امام ارتباط خواهر امام بودن عمهي بزرگوار امام بودند ميتوانند ارتباط طبيعي ظاهري باشد که اين هم خودش مبدا برکاتي است ولي اگر جمع شد با توالد باطني و ارتباطات باطني مبدا فيوضات و خيرات فراوان است.
شريعتي: اين که حضرت بنت رسول الله هستند يک رابطهي مخصوص است که عالمه بودن حضرت را ميتوانيم اثبات کنيم.
حاج آقا ميرباقري: و خيلي چيزهاي ديگر يکي از آنها اين است که فَاِنَّ لَكِ عِنْدَ اللهِ شَأْنا ً مِنَ الشَّأْنِ اين طور نيست که هر کسي که توالد ظاهري با معصومين دارد داراي آن شان شفاعت باشد به ما گفته باشند برويد به بزرگان نه ما برويد زيارت کنيد و بگوييد إشفَعي لِي فِي الجَنَّةِ از ايشان بخواهيد که درهاي توحيد را به روي شما باز کنند درهاي جنه را به روي شما باز کنند درهاي ولايت الله و ولايت نبي اکرم و اهل بيت را ايشان به روي شما باز کنند پس اين يک نکته در باب ايشان اگر کسي اين طوري شد يک توالد باطني از ناحيهي معصومين داشت و معصومين او را متولد کردند دستش را گرفتند در عوالم وارد شد اين ميتواند حامل نور امام شود حامل ولايت ائمه ميشود اين ارتباط با نبي اکرم و آباءشان ارتباط با برادرشان امام رضا و همهي معصومين به صورت بنت و اخت و عم ظهور پيدا کرده اين ارتباط باطني موجب تجلي همهي معصومين در ايشان است. همهي معصومين در ايشان تجلي دارند با انوارشان.
شريعتي: يعني چه؟
حاج آقا ميرباقري: همان طور که وجود مقدس نبي اکرم حقيقت به قول آقايان محمدي است که قالب بشر نيست از وراي بشر ظهور پيدا کرده در اين دنيا با ما حرف ميزند آن کسي که دارد از وراي بشر با ما حرف ميزند آن کسي است که معراج ميرود و جبرئيل را جاي ميگذارد لباس بشر پوشيده اين جنبهي بشري حجاب است بدون حجاب که نميتواند با ما هم نشين شود لباس حضرت است «وَلَوْ جَعَلْنَاهُ مَلَكًا لَّجَعَلْنَاهُ رَجُلاً وَلَلَبَسْنَا عَلَيْهِم مَّا يَلْبِسُونَ» (انعام/9) اگر ملک هم قرار ميداديم لباس شما را ميپوشانيدم اين حجاب است ما از وراي حجاب حضرت با ما صحبت ميشود خود نبي اکرم از طريق حجاب بشري.
شريعتي: «إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ » چه؟
حاج آقا ميرباقري: «يُوحَى إِلَيَّ» اين کلمهي روح است که در آن دميده شده خداي متعال کلمهي روح را داده. اين حقيقت از وراي حجاب بشر صحبت ميکند و الا اگر لباس بشر نميپوشيد نميتوانست دست ما را بگيرد يک مواقعي از طريق يک حجابي نور معصوم به ما ميرسد معصوم فرموده اگر دست تان به ما نرسيد نور ما را از نور مومن بگيريد چون مومن حامل نور ماست آن چنان که ماه حامل نور خورشيد است اين روايت را شايد مکرر در اين برنامه خوانديم از حضرت سوال شد از اميرالمومنين اين که فرموديد المؤمنِ فإنّهُ يَنظُرُ بنُورِ اللّهِ يعني چه فرمود مومن از نور ما آفريده شده لذا اِتَقّوُا فَراسَةَ الْمُؤْمِنْ فَاِنَّهُ يَنْظُرُ بِنُورِاللّه فرمود لذا مومن از متبصرين است از ظاهر شما سرشت شما را ميخواند قبل و بعد شما را ميداند اين خاصيت وجود نور امام در انسان است آن کسي که اين ارتباط و اين توالد و اين رابطهي اخت بودن و عم بودن با چهارده معصوم را دارد حقايق همهي معصوم در ايشان متجلي است فَإنَّ لَکِ عِندَاللهِ شَأنٌ مِنَ الشَّأن شايد يک معنايش همين است لذا به نکتهي دوم در زيارت ايشان ميکنيم در زيارت ايشان سلام به پيامبران اولوالعزم داده ميشود اما به صورت غائب اَلسَلامُ عَلَى آدَمَ صَفْوَةَ اللهِ البته حضرت آدم جزء انبيا اولوالعزم نيستند الَسَلامُ عَلَى نُوحٍ نَبِيِّ اللهِ سلام به حضرت نوح ابراهيم موسي عيسي عليهم السلام وقتي خطاب به چهارده معصوم ميرسد خطاب خطاب حاضر است الَسَلامُ عَلَيْكَ يا رَسُولَ اللهِ، الَسَلامُ عَلَيْكَ يا اَمَيرَ الْمُؤْمِنينَ البته ما در همه جاي عالم ميتوانيم چهارده معصوم را به صورت حاضر مورد خطاب قرار دهيم مثل السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّبِيُّ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ که در همهي نمازها خطاب خطاب حاضر است لذا بعضيها گفته اند که ما سلام نکرديم اما جوابش را شنيديم. ولي در حرم حضرت معصومه گمان من اين است من يک موقعي اين را خدمت آقازادهي مرحوم آيت الله عظمي بهجت عرض کردم ايشان گفتند ابوي من هم اين را ميگفتند من خوشحال شدم يک تائيدي پيدا کرد اين حرف شايد اين که ما در حرم. حضرت معصومه سلام الله عليها هم معصومين را به صورت حاضر زيارت ميکنيم نکته اش اين است که معصومين انوارشان از وراء حجاب حضرت معصومه همه حاضر است همه تجلي در حضرت معصومه دارند در اين چهلچراغ انوار چهارده معصوم متجلي است لذا شما چهارده معصوم را آن جا حاضر ميتوانيد زيارت کنيد پس اين رابطهي باطني ايشان اتفاقي که ذيل آن افتاده ايشان حامل انوار همهي معصومين هستند و لذا همهي معصومين در حرم ايشان حاضر اند مضمون آن رويايي هم که از پدر مرحوم آيت الله عظمي مرعشي نقل ميکنند ايشان چلهاي گرفتند و متوسل شدند به يکي از ائمه شايد امام باقر سلام الله عليه بود جزئياتش يادم نيست و تقاضا کردند که قبر وجود مقدس فاطمهي زهرا سلام الله عليها بر ايشان آشکار شود در خواب به ايشان فرمودند که اين امر تا دورهي ظهور شدني نيست سر است بايد مخفي بماند ولي اگر خواستيد ايشان را زيارت کنيد برويد در قم فاطمهي معصومه را زيارت کنيد که مادر مان حضرت زهرا سلام الله عليها جلالت خودشان را به ايشان داده اند خيلي حرف عجيبي است يعني تجلي جلات فاطمهي زهرا در وجود مقدس. جلال حضرت ميدانيد چيست؟ ايشان هيبتي دارند که دست هيچ کسي به آن نميرسد منزلت شب قدر همان نهيبي که حضرت دارند فرمودند وَ إِنَّمَا سُمِّيَتْ فَاطِمَةَ لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا اين جلالت يعني اين خداي متعال او را فاطمه ناميد فاطمه يعني جدا شده چون همهي خلق جدا شده از معرفت لِأَنَّ الْخَلْقَ نه لانَّ النّاس خلق يعني جبرئيل ميکائيل اين جلالت است آن وقت اين جلالت را فرمودند فاطمهي زهرا جلالتشان را به فاطمهي معصومه دادند اين هم نکتهي دومي که از زيارت ايشان استفاده ميشود يکي رابطهي باطني با همهي معصومين که اين رابطه موجب شده حقايق معصومين به اندازهي ظرف وجود ايشان که فوق فهم ماست در ايشان تجلي پيدا کند و به ما گفتند حالا برويد ايشان را زيارت کنيد چون جنه با زيارت معصوم واجب ميشود. معصوم باب الله است اگر مقامات معصومين در کسي تجلي کرد ميشود باب الجنه ميتواند شفاعت في الجنه کند که بحث شفاعت را نکتهي سومي است اشاره ميکنم.
شريعتي: بسيار خوب فکر ميکنم با اين نکاتي که حاج آقاي ميرباقري گفتند يک جور ديگري ميرويم زيارت. ان شاء الله زيارت همه تان توأم با معرفت باشد. چقدر خوب است ثواب تلاوت اين صفحهي قرآن را هديه بکنيم به روح بلند و آسماني حضرت فاطمهي معصومه سلام الله عليها و از ثواب و برکاتش همه مان بهره مند شويم صفحهي 343 قرار امروز ماست آيات 18 ام تا 27 ام سورهي مبارکهي مومنون در سمت خداي امروز تلاوت ميشود.
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَسْكَنَّاهُ فِي الْأَرْضِ وَإِنَّا عَلَى ذَهَابٍ بِهِ لَقَادِرُونَ ?18? فَأَنشَأْنَا لَكُم بِهِ جَنَّاتٍ مِّن نَّخِيلٍ وَأَعْنَابٍ لَّكُمْ فِيهَا فَوَاكِهُ كَثِيرَةٌ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ ?19? وَشَجَرَةً تَخْرُجُ مِن طُورِ سَيْنَاءَ تَنبُتُ بِالدُّهْنِ وَصِبْغٍ لِّلْآكِلِينَ ?20? وَإِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُّسْقِيكُم مِّمَّا فِي بُطُونِهَا وَلَكُمْ فِيهَا مَنَافِعُ كَثِيرَةٌ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ ?21? وَعَلَيْهَا وَعَلَى الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ ?22? وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّـهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ ?23? فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَوْمِهِ مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُرِيدُ أَن يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّـهُ لَأَنزَلَ مَلَائِكَةً مَّا سَمِعْنَا بِهَذَا فِي آبَائِنَا الْأَوَّلِينَ ?24? إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّى حِينٍ ?25? قَالَ رَبِّ انصُرْنِي بِمَا كَذَّبُونِ ?26? فَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَوَحْيِنَا فَإِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ فَاسْلُكْ فِيهَا مِن كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَأَهْلَكَ إِلَّا مَن سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ مِنْهُمْ وَلَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ ?27?
ترجمه:
و از آسمان، آبي به اندازه نازل کرديم و آن را در زمين جاي داديم؛ و بي ترديد به از بين بردن آن کاملاً توانمنديم. (??) پس به وسيله آن براي شما باغ هايي از درختان خرما و انگور پديد آورديم که براي شما در آنها ميوه هاي فراواني است [که از فروش آنها زندگي خود را اداره مي کنيد] و [نيز] از آنها مي خوريد. (??) و [به وسيله آن] درختي را که از طور سينا بيرون مي آيد [پديد آورديم] که براي خورندگان، روغن و نان خورشي مي روياند. (??) و به يقين براي شما در دام ها عبرتي است، از شيري که در شکم آنهاست به شما مي نوشانيم، و در آنها براي شما سودهاي فراواني است، و از [گوشت] آنها [نيز] مي خوريد. (??) و بر آنها و بر کشتي ها حمل مي شويد؛ (??) و همانا نوح را به سوي قومش فرستاديم. پس گفت: اي قوم من! خدا را بپرستيد که معبودي جز او براي شما نيست، پس آيا [از پرستش معبودان باطل] نمي پرهيزيد؟ (??) پس سران و اشراف قومش که کافر بودند، گفتند: اين جز بشري مانند شما نيست که مي خواهد بر شما برتري جويد، و اگر خدا مي خواست [پيامبري بفرستد] قطعاً فرشتگاني [را به پيامبري] مي فرستاد، ما اين [سخناني] را [که نوح مي گويد] ميان پدران پيشين خود نشنيده ايم. (??) او نيست جز مردي که [نوعي] ديوانگي در اوست؛ بنابراين نسبت به او تا مدتي منتظر بمانيد [که بميرد يا از ديوانگي رهايي يابد.] (??) [نوح] گفت: پروردگارا! مرا در برابر تکذيب آنان ياري ده. (??) پس به او وحي کرديم که زير نظر ما و پيام ما کشتي بساز و هنگامي که فرمان ما به هلاکت آنان بيايد و آن تنور [از آب] فوران کند از هر گونه اي [از حيوان] دو عدد [يکي نر و ديگري ماده] و نيز خانواده ات را وارد کشتي کن، جز افرادي از آنان که فرمان [عذاب] بر او گذشته [و درباره او قطعي شده] است، و درباره کساني که [به سبب شرک و کفر] ستم ورزيده اند، با من سخن مگوي، زيرا [همه] آنان بدون ترديد غرق شدني اند. (??)
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شريعتي: هر روز با اين قرار روزانهاي که ما داريم و با توجه به اين که يکي از برکات حرم کريمهي اهل بيت تلاوت قرآن کريم در ماه مبارک رمضان است چقدر خوب است هر روز سلام مان را به ساحت مقدس حضرت تقديم بکنيم. از شفاعت حضرت بگوييد
حاج آقا ميرباقري: بسم الله الرحمن الرحيم. نکتهي سومي که در زيارت ايشان از امام رضا است اين است که در پايان زيارت به ما گفتند از حضرت بخواهيد يا فاطِمةُ اشْفَعى لى فِى الْجَنَةِ فَاِنَ لَكِ عِنْدَ اللهِ شَأْناً مِنَ الشَأْنِ يکي اين که از حضرت بخواهيد براي شما شفاعت در جنه بکنند درک از جنه متفاوت است وادي توحيد و وادي ولايت نبي اکرم وادي ولايت اميرالمومنين وادي جنت است باطن جنه همين است حتي بالاترين درجات بهشت هم باطنش رحمت خداست باطنش ولايت اميرالمومنين است اين بحثهايي است که تکرار ميشود. پس حضرت ميتوانند درهاي وادي توحيد و ولايت را به ما باز بکنند که هم از دنيا شروع ميشود اصل شفاعت شفاعت در توحيد است اگر کسي به وادي توحيد هدايت نکنند نميتوانند بهشتي کنند چون اَلتَّوحِيدُ ثَمَنُ الجَنَّةِ تا آدم موحد نشود نميتواند وارد بهشت شود انسان تا به وادي ولايت نرسد وَلَايَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ حِصْنِي بهشتي نميشود بنابراين شفاعت در بهشت شفاعت در وادي ولايت و گشودن درهاي ولايت است خيلي مشکل است إِنَّ أَمْرَنا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ وادي توحيد يک وادي است که سيرش بسيار دشوار است يک کسي بايد دست ما را بگيرد ببرد وارد وادي توحيد کند درها را باز کند حقايق را به روي قلب ما. ماذون هم باشد شرايطي براي شفاعت شونده و شفاعتي براش شفاعت کننده در آيات و روايات گفته اند حالا شفاعت شونده بماند شفاعت شونده بايد عهدي داشته باشد فرمود عهدم اين است که مَنْ دانَ بِوِلايَةِ أَمِيْرِ الْمُؤْمِنِيْنَ وَ الأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ فَهُوَ الْعَهْدُ عِنْدَ اللّهِ اين است که اهل ولايت باشد و الا شفاعت نميشود اما شفاعت کننده چه شرايطي بايد داشته باشد؟ آياتي در قرآن شرايط شفاعت شونده را ذکر ميکند من بعضيها را ذکر ميکنم يکي در سورهي مبارکهي زخرف است خداي متعال ميفرمايد وَلَا يَمْلِكُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِهِ الشَّفَاعَةَ إِلَّا مَن شَهِدَ بِالْحَقِّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ آنهايي که اينها غير خدا ميخوانند مالک شفاعت نيستند نميتوانند شفاعت بکنند الا اين که يکي از اين دو شرط را داشته باشند هم اهل شهادت به حق باشند و هم اهل علم به حقايق. مرحوم آيت الله طباطبائي ذيل آيهي سورهي بقره که ميفرمايد «وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ» (بقره/143) آن جا اين شهادت را توضيح ميدهند کسي که ميخواهد شفيع باشد بايد شاهد باشد اين شهادت هم بايد نسبت به ظاهر و باطن باشد چون در قيامت از باطن ما سوال ميکنند بنابراين بايد شاهد همهي اصرار وجودي انسان باشد «شَهِدَ بِالْحَقِّ» (زخرف/86) اين شهادتش هم بايد شهادت بالحق باشد چون ممکن است کسي نگاهش نگاه حق نباشد بايد حق ببيند درست ببيند و دوم اهل علم به همهي حقايق باشد و الا کسي که اهل علم به حقايق نيست اين مالک شفاعت نيست يک آيهي ديگري از سورهي مبارکهي طه ميخوانم. خداي متعال ميفرمايد در قيامت «لَا يَمْلِكُونَ الشَّفَاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِندَ الرَّحْمَنِ عَهْدًا» (مريم/87) اين در سورهي مبارکهي مريم است يکي هم در سورهي طه است که روز قيامت اين طوري است «وَخَشَعَت الْأَصْوَاتُ لِلرَّحْمَنِ فَلَا تَسْمَعُ إِلَّا هَمْسًا» (طه/108) وقتي فرمان ميآيد به دنبال او حرکت ميکنند در صحنه او حاضر ميشوند نميتوانند تخلف بکنند همهي سر و صداها خاشع ميشوند اصوات هم در مقابل رحمانيت حضرت حق خشوع ميکنند «فَلَا تَسْمَعُ إِلَّا هَمْسًا» جز سر و صداهاي بسيار آرام و آهسته چيزي نميشنوي همه در حال خشوع اند ميفرمايند «يَوْمَئِذٍ لَّا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ» (طه/109) آن روز شفاعت فايده ندارد نه کسي حق شفاعت دارد و نه شفاعت قبول ميشود «إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ رَضِي لَهُ قَوْلًا» (طه/109) خداوند به او اجازه بدهند و روايات رضي له قولا را معنا کرده يک معنا که بعضي از مفسرين علامه بزرگوار طباطبائي کردند معناي خوبي است ميفرمايند رضايت مطلق از قول او خدا داشته باشد هيچ عيبي قول او نداشته باشد لذا بايد پاک از همهي خطاها و خطيئهها باشد بايد پاک از شرک باشد کسي که در مقام اخلاص است لذا اصل اين شفاعت مال نبي اکرم است که هر چه بگويد خدا ميپسندد لذا «وَ لَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضى» (ضحي/3) اصل شفاعت مال ايشان است ديگران ميتوانند شفاعت کنند؟ به اندازهاي که شفاعت نبي اکرم دستشان را بگيرد فرمود روز قيامت شيعيان ما دوستان ما دست به دامن ما و ما دست به دامن نبي اکرم و نبي اکرم دست به دامن خدا و به اندازهاي که شفاعت نبي اکرم محقق ميشود بقيه ميتوانند شفاعت کنند لذا کسي شفيع ميشود که شفاعت حضرت شامل حالش شده باشد لذا ميگويد اشْفَعى لى فِى الْجَنَةِ فَاِنَ لَكِ عِنْدَ اللهِ شَأْناً مِنَ الشَأْنِ گمان ميکنم شايد معنايش اين باشد که شاني از مقام محمود نبي اکرم در ايشان است اين همان عهدي است که بايد داشته باشد همان «رَضِيَ لَهُ قَوْلاً» همان شهود بالحق « اِلاَّ مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ» «زخرف/86) است همهي آن چيزهايي که در نبي اکرم است و لذا شفيع کل هستي هستند اين در فاطمهي معصومه سلام الله عليها محقق است چقدر در ايشان محقق است؟ آن روايت امام صادق را يک بار ديگر ميخوانم تَدخُلُ بِشَفاعَتِها شِيعَتي الجَنَّةَ بِأجمَعِهِم يعني همهي شيعيان يعني مقاماتي از مقامات بهشت است که همهي شيعيان به دست ايشان باز ميشود من نميدانم اين همان است که حضرت زهرا جلالت خودشان را به ايشان دادند هيچ چيز ديگري نيست. پس شفاعت ايشان شعاعي از شفاعت نبي اکرم است آن عهدي که نبي اکرم عندالله دارند آن طهارت و عصمتي که دارند که رضي له قولا. من شهد بالحق شهود بالحقي که دارند يعلمون معارفي که نبي اکرم دارند اين چيزهايي که در شفيع لازم است محبت و انس و لطفي که دارند همهي اين امور در نبي اکرم است و مقامش در وجود فاطمهي معصومه تجلي کرده اند اين مقام مقام فوق العادهاي است که به همه گفتند بگوييد اشفعي لي في الجنه درهاي مقامات توحيد و بهشت براي شيعيان و اوليا از طريق ايشان باز ميشود.
شريعتي: خيلي خوب از همين جا ميگوييم به حضرت فاطمهي معصومه که اشفعي لي في الجنه حاج آقاي ميرباقري دعا بکنند همه آمين بگوييم
حاج آقا ميرباقري: يک جمله فقط بگويم جاي دعا لذا است وجود مقدس امام زمان سلام الله عليه در حرم ايشان مکرر در بيداري و خواب بزرگان ديده اند حالا داستانش بزرگوار که معصوم به آن جلالت و عظمت خيلي موقف موقف شريفي است البته قدوم امام زمان موجب افزايش شرافت اين مقام ميشود. خداوند متعال ان شاء الله همهي ما را هم به زيارت با معرفت ايشان و هم به شفاعت ايشان در دنيا و آخرت به همهي مقامات عالي و ان شاء الله به وادي ولايت و توحيد راه بدهند ان شاء الله.
شريعتي: ان شاء الله. والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين.