برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: ابعاد مختلف تربيت عبادي (توجه به سلام و تعقيبات نماز)
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين بهشتي
تاريخ پخش: 22-04- 99
شريعتي: بسم الله الرحمن الرحيم، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
سلام ميکنم به همه دوستان عزيزم، بينندههاي خوب و نازنينمان، به سمت خداي امروز خيلي خوش آمديد. انشاءالله هرجا هستيد خداي متعال پشت و پناه شما باشد. انشاءالله بهترين اتفاقهاي زندگي براي شما رقم بخورد. حاج آقاي بهشتي سلام عليکم و رحمة الله. خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي بهشتي: سلام عليکم و رحمة الله، بنده هم خدمت شما و بينندگان و شنوندگان عزيز سلام ميکنم، براي سلامتي و صحت و عزت و شفاي بيماران دعا ميکنيم و براي عزت و سربلندي پزشکان، عزيزاني که پيدا و ناپيدا در کمکهاي مؤمنانه حضور دارند، دعا ميکنيم.
شريعتي: بحث شما را خواهيم شنيد.
حاج آقاي بهشتي: بسم الله الرحمن الرحيم، «الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي» از اول وضو شروع کرديم و رسيديم به آخرهاي نماز، سلام و تعقيبات در امروز و جلسه بعد، اين دو موضوع را ميخواهيم بگوييم. به بهانه سلام، موضوع سلام کردن که ابتکار اسلام است. قبل از اسلام چنين کلمهاي رد و بدل نميشده است. اسلام اين کلمه را آورد که مسلمانها وقتي همديگر را ميبينند يا براي هم نامه مينويسند يا پيام ميدهند با سلام، يعني من سلامت شما را ميخواهم، از طرف من به شما آسيبي نميرسد. دل شاد باشيد، اين کلمه که هم خانواده هست با اسم دين ما اسلام و هم خانواده هست با فلسفهي دين ما، تسليم پروردگار و هم خانواده هست با نام بهشت، دارالسلام و يکي از نامهاي خدا که در قرآن آمده سلام يعني سلامت بخش، کلمهي معناداري است. نکتههايي را از آيات و احاديث انتخاب کردم. اول اينکه فرمودند: سلام اگر هفتاد ثواب داشته باشد 69 مورد براي سلام کننده است. معنايش اين است که ما ابتدا سلام کننده باشيم و منتظر سلام نباشيم. نکته دوم افشاء سلام است، سلام دادن رسا، پنهاني و آهسته نه، بلند سلام کنيم که در دلها تأثيرگذار است. از سلمان فارسي نقل شده که «كَانَ سَلْمَانُ رَحِمَهُ اللَّهُ يَقُولُ: أَفْشُوا سَلامَ اللَّهِ فَإِنَّ سَلامَ اللَّهِ لا يَنَالُ الظَّالِمِينَ» (كافي، ج 2، ص 644) افشاء کنيد سلام کردن را.
امام صادق(ع) فرمود: «إِذَا سَلَّمَ أَحَدُكُمْ فَلْيَجْهَرْ بِسَلامِهِ» ما دو جور صدا داريم يک صداي آهسته که نمازهاي ظهر و عصر را با صداي آهسته ميخوانيم. نمازهاي صبح و مغرب و عشاء را با جَهر، جوهرهي صدا بايد پيدا شود. خداوند سلام پر طنين را دوست دارد. پيغمبر فرمود: در خانه هم وقتي وارد ميشويد سلام رساء کنيد. مرد خانه وقتي وارد خانه شد با صداي بلند سلام کند. پيغمبر فرمود: «ثلاث كفّارات: إفشاء السّلام و إطعام الطّعام و التّهجُد باللّيل و النّاس نيام» سه چيز هست که بديهاي ما را ميپوشاند، يکي افشاء سلام است. غذا دادن به مردم، در حالي که مردم در خواب هستند، برخاستن براي نماز شب، اينها پوشاننده بديهاي ما هست. در حديث ديگري پيغمبر فرمود: «افشو السلام كي تعلوا» (كنزالفوائد، ح 25249) سلام رسا کنيد تا بزرگ شويد. چون گاهي فکر ميکنيم اگر بلند سلام بدهيم، کوچک ميشويم. سلام نشانه تواضع است، تواضع هم به دنبالش بزرگي است.
نکته سوم اول سلام، بعد کلام. در نوشتهها هم با سلام شروع کنيم. در پيامک اول سلام، يک کسي احوال امام حسين(ع) را پرسيد، گفت: خدا به شما سلامتي بدهد، حضرت فرمود: اول سلام، حتي احاديثي داريم که جواب کسي که سخنش را بدون سلام شروع ميکند ندهيد، اين نشانه اين است که اسلام اصرار دارد گفتگوها با صلح و صفا و سلامت باشد. حتي فرشتهها وقتي ميخواهند با بهشتيها صحبت کنند، اول سلام ميکنند. اول سلام و بعد کلام. اين در سبک زندگي ما بايد باشد. در آداب سلام کردن، کوچکتر ب بزرگتر، رهگذر به ساکن، کم به زياد، جمعيت کم به جمعيت زياد سلام ميکنند. «يُسَلِّمُ الصَّغِيرُ عَلَي الْكَبِيرِ وَ الْمَارُّ عَلَي الْقَاعِدِ وَ الْقَلِيلُ عَلَي الْكَثِيرِ» (كافي، ج 2، ص 646) اين حديث را هم داريم که اسبسوار به استر سوار، استر سوار به الاغ سوار، الاغ سوار به پياده، به زبان امروز بگوييم، بنز سوار به پژو سوار، پژو به پرايد، پرايد به موتور، موتور به پياده. نکند پولدارها احساس کنند موقعيتي دارند.
امام رضا(ع) فرمود: اگر کسي به پولداري بخاطر پولش ثواب را پررنگتر کرد، روز قيامت خدا آبرويش را ميبرد. ثروتمندان، قدرتمندان، مسئولين، يعني با اين رديفي که در حديث آمده براي تمرين تواضع بايد سلام کنيم. هفته گذشته عرض کردم پيغمبر فرمود: چند کار را انجام ميدهم تا رسم شود، يکي سلام به بچههاست. نه براي آموزش، از روي صدق و صفا به بچهها سلام کنيد. در سلام کردن بين فقير و ثروتمند فرق نگذاريم. اينها هموطنان و دوستان ما هستند. در مسجد سلام ميکنيم طوري نباشد که فيلم ما را بگيرند، بعدها تحليل کنند. فرم سلام کردن فلاني به پولدارها با فقيرها فرق ميکند. هرکس ديدار کرد فقير مسلماني را «مَنْ لَقِيَ فَقِيراً مُسْلِماً فَسَلَّمَ عَلَيْهِ خِلافَ سَلامِهِ عَلَي الْغَنِيِّ» به او طوري سلام داد متفاوت با سلام کردن به ثروتمند، «لَقِيَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ هُوَ عَلَيْهِ غَضْبَانُ» خداوند با خشمش روز قيامت با او ديدار خواهد کرد.
حديث داريم آنهايي که در شهر هستند سلامشان با دست دادن همراه باشد. مصافحه کردن، مسافران سلامشان همراه با معانقه، يعني صورت به صورت همديگر را در آغوش کشيدن، ولي ادب اسلامي اين است که امام صادق فرمود: براي کساني که در شهر هستند، کنار سلام با دست دادن، «إِنَّ مِنْ تَمَامِ التَّحِيَّةِ لِلْمُقِيمِ الْمُصَافَحَةَ وَ تَمَامِ التَّسْلِيمِ عَلَي الْمُسَافِرِ الْمُعَانَقَةَ» (كافي، ج 2، ص 646) همديگر را در آغوش بگيريم. حديث داريم نگوييد: سلام کردم جواب نداد، چه بسا آهسته جواب داده باشد. حاج آقاي قرائتي ميگويد: يک کسي در مکه به من گفت: حاج آقا من خيلي از شما بدم ميآيد، ده بار به شما سلام کردم، جواب مرا نداديد! ايشان فرمود: به خدا نشنيدم. حديث ميفرمايد: يک نفر نگويد، سلام کردم و پاسخ مرا نداد. خود ما هم گاهي گرفتار هستيم و در فکر و حالي هستيم، توجه نداريم. نه اينکه مخصوصاً بخواهيم جواب ندهيم تا کدورتها و رنجيدگي خاطر از بين برود. امام فرمود:شايد سلام گفته و آهسته گفته و شما نشنيدي.
سلام کردن مستحب و پاسخ سلام واجب است. جواب سلام گرچه ثوابش 69 تا براي سلام کننده است ولي پاسخ سلام واجب است. فقها ميفرمايند: اگر نماز ميخوانيم و يک کسي وارد شود و سلام کند، هرجا هستيم بايد صبر کنيم و جواب سلام او را بدهيد. البته نوع جواب دادن ما بايد طوري باشد که کلمه سلام اول باشد و بعد عليک، عليکم السلام نگوييم. البته داريم به چند گروه هم سلام نکنيد، يکي نمازگزار است. نمازگزار الآن در آسمان رفته و با خدا راز و نياز ميکند. اگر کسي به نمازگزار سلام کرد، هرجاي نماز هست متوقف کند و پاسخ سلام را بدهد و نماز را ادامه بدهد.
نکته مهم ديگر حديث داريم که پاسخ سلام در نامه واجب است، امروز که نامه مرسوم نيست و پيامک است. پيام آمده سلام داده و واجب است جواب بدهيم. حتي ديدم نامههايي که پيامبر به زمامداران نوشته با سلام شروع ميشود. امام صادق فرمود: «ردُّ جَوَابِ الْكِتَابِ وَاجِبٌ كَوُجُوبِ رَدِّ السَّلامِ» (كافي، ج 2، ص 670) جواب نامه هم واجب است. موضوعي که رسم است ابلاغ سلام است. سلام فلاني را برسان! حاج آقاي قرائتي ميفرمودند: در ديداري که با حضرت امام داشتم، حضرت امام فرمود: سلام آموزشياران نهضت سواد آموزي را برسان. آموزشياران با شنيدن همين بسيار خوشحال ميشدند. در دوراني که يوسف صديق در فراق بود و پدرش از او دور بود گاهي مسافري به سمت کنعان ميآمد، يوسف ميگفت: سلام مرا به يعقوب نبي برسان. اينها ابلاغ سلام است و ريشه در دين ما دارد.
زياد داريم که خداوند از طريق جبرئيل بارها سلام حضرت خديجه را رسانده است. همراه وحي الهي جبرئيل سلام پروردگار را براي خديجه ميآورد. حتي خواندم که بعد از رحلت حضرت خديجه، فاطمه زهرا جان همه عالم به قربانش، بي قراري ميکرد. جبرئيل نازل شد و به پيغمبر عرض کرد: خدايت سلام فاطمه را ميرساند و ميفرمايد: به او بگو جاي مادرش در بهشت خيلي جاي خوبي است. سلام پروردگار به خديجه و سلام پروردگار به دخترش فاطمه، جابر بن عبدالله انصاري سلام پيغمبر را آورده براي امام باقر(ع)، اينها پيام دارد. خانمي هست مرقدش در نيشابور است به نام شطيطه، از نيشابور عازم مدينه بود که امام معصوم را زيارت کند، مردم هم پول و کالا و پرسش، هدايايي داده بودند و وجوهات شرعي، محمولهاي بود که ميخواست براي امام معصوم در مدينه ببرد. اين واقعه در فاصلهاي بود که امام صادق(ع) از دنيا رفته است. خانمي لب دروازه نيشابور آمد. آنوقت درهم و دينار بود. درهم يعني يک سکه نقره و دينار يعني طلا، درهم و دينار متفاوت بود. سالم بود يک قيمت داشت، اگر آسيب ديده بود يک قيمت داشت. يک درهم کج را داد و گفت: اين وجوهات من است به امام بده. آن عالم هم گفت: من خجالت ميکشم، اين مبلغي نيست. گفته: در راه حق خجالت نکش! لباسي هم بافته بود که گفت: اين هم هديه است به امام بده. اين عالم نيشابوري به کوفه آمد و پرس و جو کرد، بعد از امام صادق شيعه شرايط خاصي داشت. چون امام صادق(ع) وصيت کرد نفر بعد از من يکي از اين نفرات است. يکي منصور خليفه عباسي است. يکي حاکم مدينه است. يکي پسرم عبدالله و يکي پسرم موسي است. شيعيان بايد دقت ميکردند ببينند در بين اين چند نفر، امام حقيقي کيست؟ اين عالم نيشابوري خودش را به مدينه رساند و اول سراغ عبدالله بن جعفر، فرزند امام صادق رفت و پرسشهايش را مطرح کرد و ديد نميتواند جواب بدهد. آمد در مسجد و يک کسي صدايش زد و گفت: بيا من تو را ميبرم نزد امام، خدمت امام موسي بن جعفر که رسيد حضرت فرمود: وسايلت را بگذار، آن کيسه را باز کن. پول شطيطه را در کيسه گذاشت. تا باز کرد، چشم امام به سکه افتاد، فرمود: پول شطيطه را به من بده و بگو: من اين را قبول کردم. حضرت پارچهاي را آوردند و فرمودند: پنبه اين پارچه از مزرعه مادرم فاطمه زهرا و بافنده آن خواهر من است. اين را به شطيطه بده تا کفن خود قرار بدهد. به عالم نيشابوري فرمود: پانزده روز ديگر شطيطه از دنيا ميرود و من در تشييع جنازه او ميآيم و بر او نماز ميخوانم. الآن هم تا ميرسي سلام مرا به شطيطه برسان. امام معصوم از مدينه، براي بانويي که مبلغ کمي خمس بر گردنش بود، ولي خودش را متعهد ميدانست که آن را پرداخت کند. اين چند مفهوم دارد. يکي اينکه فقيرها خيلي غصه نخورند.
آيت الله نجفي مرعشي، خودش يا پدرش ميخواست امام زمان را ببيند چهل شب چهارشنبه به مسجد سهله ميرفت. يک کسي به او گفت: ميخواهي امام زمان را ببيني، فردا بازار بيا مغازه آهنگري، آهنگر درستگار که امانتدار بود و هر روز امام زمان ديدنش ميآيد. در دعاي ندبه ميخوانيم «فبلغه منا تحية و سلاما» پروردگارا سلام ما را به امام زمان برسانيد. احترام و تحيت ما را به امام زمان برسان. اين قصه خيلي قشنگ است. دو نفر از راه دوري ديدن سلمان فارسي آمدند. سلمان فرمود: من امانتي نزد شما دارم. گفتند: نه، فرمود: دو نفر سلام مرا رساندند. گفتند: بله درست است. فرمود: همان امانت است. اگر کسي به من گفت: سلام آقاي شريعتي را برسان، امانت است که بايد اين کار را بکنم. ريشه سلام کردن توسعه مهرباني و گسترش صميميت و برطرف شدن چرکينيها از دلهاست. چندين بار پيغمبر در سفر معراج به جبرئيل فرمود: دوست دارم امت من اين قصه را بخوانند. يک خانم نويسندهاي به نام زهرا زواريان، اين قصه را به صورت رمان به زبان فارسي درآورده است. اسم کتاب هست «نزديکتر بيا احمد» اوج قصه همينجاست. پيغمبر وقتي از اين سفر برميگشت به جبرئيل گفت: حاجتي در زمين داري؟ جبرئيل گفت: يک حاجت دارم، سلام مرا به خديجه برسان. حضرت خديجه يک بانوي بينظير بودند. حضرت خديجه هم پاسخ داد: «هو السلام و منه السلام و اليه يعود السلام» خداوند سلامت بخش است و سلامتيها از جانب او به خلايق ميرود و سلامها به سوي او برميگردد.
فرمودند: به اين افراد سلام نکنيد. به شرابخور، به رباخوار، به قمارباز، با شاعر هرزه گو سلام نکنيد. به کسي که در توالت است سلام نکنيد. به کسي که در حمام است، سلام نکنيد. به بددهان فحاش سلام نکنيد. به کسي که به ناموس مردم ناسزا مي گويد، سلام نکند. به کسي که در تشييع جنازه هست سلام نکنيد. در تشييع جنازه برويد به فکر اينکه يک روز شما اينجا خواهيد بود. به کسي که اذان ميگويد، سلام نکنيد. به هنگام ورود به خانه ديگران سلام کنيد. چون قبل از اسلام مرسوم نبوده، در بزنند و سلام کنند. وارد ميشدند، اسلام که آمد فرمود: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتاً غَيْرَ بُيُوتِكُمْ» (نور/27) به خانه ديگران وارد ميشويد، «حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا» اين را امام(ع) تفسير کردند يعني يک ذکري بگويد، سبحان الله، الله اکبر، يا الله، حتي فرمودند سه مرتبه، بعد سلام کن. «وَ تُسَلِّمُوا عَلى أَهْلِها ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ» اول يک صدايي که نشان ميدهد مهمان وارد ميشود و بعد سلام کنيد. اين سلام اجازه گرفتن است. «الاستيناس يعني يتكلم الرجل بتسبيحه و تحميده و تكبيره و بتنحنح علي اهل البيت»
آيه ديگر «فَإِذا دَخَلْتُمْ بُيُوتاً» (نور/61) وقتي وارد خانهاي شديد، «فَسَلِّمُوا عَلى أَنْفُسِكُمْ» به خودتان سلام کنيد. حتي حديث داريم در خانه کسي نيست، سلام کنيد. جابر بن عبدالله انصاري ميگويد: به اتفاق پيغمبر به خانه دخترش فاطمه زهرا رفتيم. پيغمبر در زد، سلام کرد، بعد پرسيد: دخترجان وارد شوم، فاطمه زهرا هم جواب سلام داد، بفرماييد يا رسول الله، پيغمبر فرمود: خودم و ديگري، حضرت فاطمه عرضه داشت نه، من مقنعه ندارم. صبر کنيد مقنعه بپوشم. جابربن عبدالله انصاري ميگويد: بعد از حجاب حضرت وارد خانه شديم. وقتي آيهي «وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها لا نَسْئَلُكَ رِزْقاً نَحْنُ نَرْزُقُكَ وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوى» (طه/132) اي پيامبر خانوادهات را به نماز فرمان بده و خودت هم بر نماز شکيبايي بورز. روزهاي متوالي پيغمبر در خانهي دخترش ميآمد و سلام ميکرد و ميفرمود: «الصلاة يرحمکم الله» رحمت خدا بر شما باد. نماز، نماز، اين معلوم ميشود پدر و مادرها نسبت به نماز بچههايشان وظيفه دارند و با يکي دو سه بار گفتن حل نميشود. اينجا دارد که شش ماه، بعضي از احاديث دارد نه ماه، پيغمبر هر روز ميآمد و خانواده خود را و داماد خودش را به نماز سفارش ميکرد.
سلام وداع در اسلام هست و ما نداريم. در اسلام هست همديگر را ميبينيد سلام کنيد، از همديگر جدا ميشويد هم سلام کنيد. پيغمبر فرمود: «إِذَا قَامَ أَحَدُكُمْ مِنْ مَجْلِسِهِ مُنْصَرِفاً فَلْيُسَلِّمْ لَيْسَتِ الاولَي بِأَوْلَي مِنَ الاخْرَي» (مكارمالاخلاق، ص 26) کسي که از مجلسي بلند ميشود برود، اين وداعش با سلام باشد. يعني همچنان من سلامت شما را ميخواهم. پيغمبر فرمود: «إِذَا جِئْتُمْ فَسَلِّمُوا وَ إِذَا قُمْتُمْ فَسَلِّمُوا» (مستدركالوسائل، ج 8، ص 378) وقتي وارد شديد سلام کنيد، بلند ميشويد باز سلام کنيد. امام زين العابدين(ع) در دعاي 45 صحيفه دعاي وداع با ماه رمضان که همه با سلام شروع ميشود. ما در فارسي ترجمه ميکنيم خداحافظ اي ماهي که... ولي در لفظ دعا دارد، «السلام عليک يا شهر الله» اين هم سلام وداع است. زيارت پيغمبر، نجف اشرف، کربلاي معلي، در همه زيارتگاهها آخرين باري که ميخواهيم خداحافظي کنيم، سلام وداع هست.
امام حسين(ع) در آخرين ساعات عمرش که همه يارانش به شهادت رسيدند و تنها شد، «التفت إلي الخيمة» نگاهي به خيمه انداخت، «و نادي: يا سكينة يا فاطمة يا زينب يا أم كلثوم عليكن مني السلام» (بحارالانوار، ج 45، ص 47) اين همان سلام خداحافظي است.
چقدر خوب است معلم وقتي وارد کلاس ميشود سلام کند، استاد دانشگاه سلام کند. نظاميها به همديگر سلام کنند. هم لباسان من، روحانيون، به همديگر سلام کنند. امام جماعت وقتي وارد مسجد ميشود، سلام کند. کسي تواضع پيشه کند بزرگ ميشود. به جاي الو، در تلفن زدن سلام کنيد. مشتري هنگام ورود به فروشگاه سلام کند. پزشکي بود که هروقت مطبش ميرفتم، خودش در را به روي بيمار باز ميکرد و سلام ميکرد و او را بدرقه ميکرد.
امام معصوم فرمود: نماز مهماني خداست و آدابي دارد. مهماني به پايان رسيد، مهمان را بدرقه ميکنيم، در نماز هم تعقيبات بدرقه مهماني است. عطر زدن و مسواک زدن، اذان و اقامه استقبال نماز است. همه مستحبات با هم شايد يک ربع طول بکشد. بياييم بخاطر به سعادت رسيدن خودمان رعايت کنيم. تعقيب يعني بدرقه، نيايشهاي پس از نماز که واجب نيست. گاهي وقتها که زنگ مدرسه زده ميشود، دانشآموزان چطور بيرون ميآيند، وقتي نماز تمام ميشود زود ترک ميکنيم گويا به زور ما را نگه داشتند. باقي عبادات هم همينطور است. قرآن ميفرمايد: «فَإِذا قَضَيْتُمْ مَناسِكَكُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ» (بقره/200) حج تمام شد، خدا را رها نکنيد و به ياد او باشيد. تعقيب يعني خدايا کيف داد و من خسته نشدم و دوست دارم ادامه بدهم. کتاب وسايل الشيعه صفحات زيادي دارد که ائمه و پيامبر به ما توصيه ميکردند، بعد از نماز تا آنجا که ميتوانيد قرآن بخوانيد. تعقيبات نشانه عشق ما به عبادت است. در تعقيبات همه کساني که اين باب را باز کردند از اين آيه استفاده کردند، «فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ، وَ إِلى رَبِّكَ فَارْغَبْ» (شرح/7و8) وقتي از کاري فارغ شدي خودت را به زحمت بيانداز و به سوي پروردگار خود راغب شو. يا دعاهايي که خودمان بلد هستيم به زبان فارسي و هر زباني بگوييم و از خدا بخواهيم. يا دعاهايي که پيغمبر و ائمه به ما ياد دادند.
امام صادق(ع) فرمود: همين که از نماز واجب، فارغ شدي، به دعا و تعقيب مشغول شو. بعضي ميگويند: بايد سر کار برويم. يکي از کليدهاي روزي دعاهاي بعد از نماز است. شيخ عباس قمي کتاب شريف مفاتيح را در سه بخش تنظيم کرده است. اول مفاتيح سورههايي از قرآن است و بعد با تعقيبات شروع ميشود. تعقيبات هم دو قسمت است. تعقيبات مشترک، يعني براي نمازها ميتوانيم اين تعقيبات را بخوانيم. تعقيب مخصوص نماز صبح، تعقيب نماز ظهر، تعقيبات مشترک که براي همه نمازها سفارش شده اول اين است که تا سلام داديم، سه بار الله اکبر بگوييم و نيم نگاهي به سمت راست و مقابل و سمت چپ بياندازيم. اين يکي از تعقيباتي است که بعد از هر نماز سفارش شده، سه بار خدا را به بزرگي ياد ميکنيم. الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر، بگذريم که بعضي بدبينها متأسفانه اين را عليه شيعه مثلاً اعلام کردند اينها الله اکبر نميگويند و يک جمله ديگر ميگويند، ولي از کوچکي به ما ذکر الله اکبر را ياد دادند. دومين تعقيبي که امام صادق فرمود: از هزار رکعت نماز مستحبي بالاتر است. تسبيحات حضرت صديقه طاهره(س). حتي حديث داريم امام صادق فرمود: از کوچکي که به بچهها اصل نماز را ياد ميدهيد، اين تسبيحات را هم ياد بدهيد. مستحب مؤکد که زياد سفارش شده است.
فاطمه زهرا(س) در سختي زندگي ميکردند. خانه ساده و لباس ساده و فرش ساده، حضرت علي هم درگير مسائل جنگ و حکومت بودند. در ده سال پنج فرزند به دنيا آوردند، فاصله سني بچهها کم بود. شوهر غايب است و در جبهه هست. داخل خانه همه دلواپس بودند. در سالهاي گذشته چندين بار رهبر عزيز انقلاب به نويسندهها سفارش کردند، دربارهي جبهه و جنگ براي خانمها کتاب بنويسند. مادران و همسران شهدا، اينها بايد در تاريخ بماند. خود رزمندگان آثار و خاطراتشان ضبط شده است اما اين بانويي که در خانه بوده، بخاطر خدا، فاطمه زهرا(س) يکبار خيلي خسته شده بودند. با شوهرش درد دل کرد، علي جان، يا أباالحسن من خيلي خسته شدم. از پيغمبر بخواه کمک کاري برايم بفرستد. اميرالمؤمنين فرمود: من خجالت ميکشم، خودت بگو. فاطمه زهرا به خانه پدر آمد، پدر مهمان داشت، برگشت. فردا صبح پدر به خانه دختر آمد و فرمود: با من کاري داشتي. حضرت قصه را بيان کرد. دستان حضرت زهرا از شدت کار زاد پينه بسته بود. پيغمبر فرمود: ميخواهي چيزي بهتر از خادمه به تو بده؟ هروقت خيلي خسته شدي و به هنگام خواب 34 بار الله اکبر بگو، 33 بار الحمدلله و 33 بار سبحان الله بگو. حضرت زهرا بسيار خوشحال شدند و به شوهرش گفت: يا اباالحسن، پدرم يک چيزي بهتر از خادم به من داد. اول شروع کرد يک نخ پشمي را 34 تا گره زد، اين تسبيح فاطمه زهرا شد. تا قصه جنگ احد پيش آمد، از تربت حمزه سيدالشهداء يک تسبيح تربت درست کرد تا رسم شد، تا به قصه کربلا رسيد. تربت سيدالشهداء که موسي بن جعفر فرمود: شيعه ما چند چيز هميشه همراه خود دارد. انگشتر، تسبيح تربت، شانه، سجاده.
شريعتي: نکات بسيار خوبي را شنيديم. دوستاني که ميخواهند در مورد نماز مطالعه کنند، تفسير نماز حاج آقاي قرائتي، بسيار کتاب مختصر و خوبي است با نگاهي به آيات قرآن و احاديث، اين کتاب نگاشته شده است. براي تهيه کتاب به 20000303 پيام بدهيد و يا به سايت يا کانال برنامه مراجعه کنيد.
حاج آقاي بهشتي: مباحثي که از روز اول گفتم، يکي از منابع من اين کتاب بوده و کتاب پر بهائي است.
شريعتي: امروز صفحه 466 قرآن کريم را تلاوت خواهيم کرد.
«وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرى فَإِذا هُمْ قِيامٌ يَنْظُرُونَ «68» وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها وَ وُضِعَ الْكِتابُ وَ جِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَ الشُّهَداءِ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ «69» وَ وُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِما يَفْعَلُونَ «70» وَ سِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلى جَهَنَّمَ زُمَراً حَتَّى إِذا جاؤُها فُتِحَتْ أَبْوابُها وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها أَ لَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آياتِ رَبِّكُمْ وَ يُنْذِرُونَكُمْ لِقاءَ يَوْمِكُمْ هذا قالُوا بَلى وَ لكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذابِ عَلَى الْكافِرِينَ «71» قِيلَ ادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ «72» وَ سِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَراً حَتَّى إِذا جاؤُها وَ فُتِحَتْ أَبْوابُها وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِينَ «73» وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِينَ «74»
ترجمه آيات: و در صور دميده شود، پس هر كه در آسمانها و هر كه در زمين است، بىهوش شده (و مىميرد،) مگر آن كه را خدا بخواهد؛ سپس بار ديگر در آن دميده شود، پس ناگاه آنان (زنده شده،) به پا خيزند و (به اطراف) نظر مىكنند. و (در آن روز) زمين به نور پروردگارش روشن گردد و نامهى اعمال را در ميان نهند و پيامبران و شاهدان را حاضر سازند و ميان آنان به حقّ داورى شود، در حالى كه بر آنان ستم نمىرود. و به هر كس (نتيجهى) آن چه انجام داده به تمامى داده شود و خداوند به آن چه انجام مىدهند آگاهتر است. و كسانى كه كافر شدند گروه گروه به سوى جهنّم رانده شوند، تا چون به نزديك آن رسند درهاى دوزخ گشوده شود و نگهبانان آن به ايشان گويند: «آيا از ميان شما پيامبرانى به سراغ شما نيامدند تا آيات پروردگارتان را بر شما تلاوت كنند و شما را از ديدار امروزتان هشدار دهند؟» گويند: «چرا»، (آنان آمدند ولى ما گوش نداديم) لكن فرمان عذاب بر كافران قطعى است. به آنان گفته شود: «از درهاى دوزخ وارد شويد كه جاودانه در آن خواهيد بود، پس چه بد است منزلگاه متكبّران». و كسانى كه از پروردگارشان پروا داشتند گروه گروه به سوى بهشت سوق داده شوند تا چون به نزد آن رسند، در حالى كه درهاى بهشت گشوده شده است و نگهبانان بهشت به آنان گويند: «سلام بر شما پاك و پسنديده بوديد، پس داخل شويد در حالى كه در آن جاودانه خواهيد بود». و (بهشتيان) گويند: «سپاس خداوندى را كه به وعدهاى كه به ما داد وفا كرد و زمين را ميراث ما قرار داد. تا از بهشت هر جاى را كه بخواهيم برمىگزينيم.» پس چه نيكوست پاداش اهل عمل.
شريعتي: انشاءالله هرکسي هر حاجتي دارد، حاجت روا شود. انشاءالله اين روزها که اوضاع بيماري کرونا خيلي بد شده است، بيشتر رعايت کنيم.
حاج آقاي بهشتي: از مصاديق «وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ» سورهاي که در زمان پيامبر، مسلمانها هر روز براي هم ميخواندند. يکي از حقها استفاده از ماسک است. بايد رعايت کنيم تا آمار آسيبها کمتر شود. دو سه نکته در مورد تسبيحات حضرت فاطمه زهرا بگويم، در تفسير آيه 41 سوره احزاب داريم «اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثِيراً» امام(ع) فرمود: مصداقش تسبيحات حضرت فاطمه زهراست. کسي اين تسبيحات صدگانه را بگويد، ذکر کثير انجام داده است. پيغمبر فرمود: «التعقيبُ بَعْدَ صَلاةِ الفجرِ ابْلَغُ فىِ طَلَب الرِزّقِ» بعد از نماز صبح نخوابيم، هرکس تعقيبات بخواند در طلب رزق تأثير دارد. امام باقر(ع) فرمود: تسبيحات حضرت فاطمه زهرا بهترين ثناء و ستايش پروردگار است. بعد از امام زين العابدين، امام باقر، امام صادق، تسبيح تربت داشته باشيم با تربت سيدالشهداء اين تسبيحات صدگانه را بگوييم، يک روايت هم دارد حتي اگر کسي تسبيح نگويد و در دستش باشد، چون گاهي تسبيح دست ما هست و بدون اينکه ذکر بگوييم، همين هم اثر دارد. تسبيح تربت که نشان دهنده اهميت حماسهي شهيدان است. هم در سجده سفارش شديم که بر تربت سيدالشهداء سجده کنيم که پس از نماز يک رازي در اين نهفته است. بزرگان ما ميگويند: حتي بند انگشتان دست که گاهي با بند انگشت تسبيح ميگوييم، روز قيامت شهادت ميدهند تسبيح خدا گفتيم. خواندن «قل هو الله احد» يکي از تعقيبات نماز، يکبار يا سه بار يا ده بار يا دوازده بار يا صد بار، باي دانه دانه اينها حديث داريم. سوره اخلاص يا توحيد را خواندن. لعن و نفرين به مظاهر شرک و سردمداران کفر و ظلم و ستم است. چون ما تولي و تبري داريم. امام باقر(ع) در کتاب شريف وسايل الشيعه، جلد 4 صفحه 1037 ميفرمايد: وقتي نماز واجبت تمام شد و خواستي روي برگرداني، «اذِا انْحَرَفْتَ عَنْ صَلاةٍ مَكتوبةٍ فلا تَنْحَرِفْ الا بِانْصرافِ لَعْنِ بَنى اميّةَ» طاغوتها و جباران، حضرت امام خميني در مقدمهي وصيتنامه خود ميفرمايند: زيارتي که براي سالار شهيدان ميخوانيم، لعنها و سلامها فقط بر شخصيتهاي صدر اسلام نيست، در طول تاريخ است. از امام صادق روايت شده که حضرت بعد از هر نمازي به چهار مرد و چهار زن نفرين ميکرد.
شريعتي: «والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين»