برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: ابعاد تربيتي نماز عيد سعيد فطر و توجه به قنوت اين نماز
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين بهشتي
تاريخ پخش: 04-03-99
شريعتي: بسم الله الرحمن الرحيم، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
عيد ميآيد اگر رؤيت شود ابروي تو *** ماه از رو ميرود گر بنگرد بر روي تو
هر ستاره فرصتي بکر است تا ديدار ما *** از ميان صد هزاران روزنه گيسوي تو
صد هزاران قاصدک را سوي تو پر دادهام *** نيست اما نيست اما قاصدي از کوي تو
سلام ميکنم به همه دوستان عزيزم، بينندههاي خوب و شنوندههاي نازنينمان، به سمت خداي امروز خيلي خوش آمديد. عيد شما مبارک باشد. انشاءالله بهترين جوايز و برکات و الطاف خداي متعال نصيب شما شود. حاج آقاي بهشتي سلام عليکم و رحمة الله. خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي بهشتي: سلام عليکم و رحمة الله، بنده هم خدمت شما و بينندگان و شنوندگان عزيز سلام ميکنم و عيد را تبريک ميگويم به همه کساني که روزه دار بودند، کمکهاي مؤمنانه داشتند، مريض داري کردند، آنهايي که به حال روزهداران حسرت خوردند، براي همه عزت و سلامت و خير و برکت و رحمت و مغفرت خواهانم و از خداوند ميخواهم اين گفتگوها را با رشد و خير و نور و به دور از هر اشتباه و آفتي تقدير بفرمايد و به روان پاک شهيدان صلوات ميفرستم.
شريعتي: انشاءالله قدر تمام برکات و فيوضات اين ماه را بدانيم و در طول سال حفظ کنيم. ماهي که يک آيه قرآن ثواب ختم قرآن را دارد، نفس کشيدن ثواب تسبيح کردن دارد، «و لله الحمد الحمدلله الذي علي ما هدانا و له الشکر علي ما اولانا» امروز در مورد نماز عيد صحبت ميکنيم و بحث ما به قنوت رسيد، نکات خوبي را شنيديم. امروز به نماز عيد هم اشاره خواهند کرد. بحث امروز شما را خواهيم شنيد.
حاج آقاي بهشتي: بسم الله الرحمن الرحيم، «الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»
يک چند کلمهاي در مورد عيد و عيد فطر صحبت کنم و به نماز و قنوت برسيم. عيد از کلمه عود يعني بازگشت و فطر از کلمه فطرت است، يعني بازگشت به خواستههاي طبيعي و فطري، اي انسانها بياييد برگرديم به خواستههاي فطري و طبيعي که کمال و سعادت در آنهاست. اين عيد فطر است. مناسبتهاي اسلامي تماماً زمينهاي براي توجه به خداست. لذا در آداب و سبک زندگي مسلماني براي مناسبتها يک دعا يا نمازي تعريف شده است. جشن و عيدهاي ديگران با غفلتها و هوسرانيها همراه است اما جشنهاي مسلمانان با ياد خدا و دعا و نماز و انفاق و کمک به ديگران و بوي خوش و لباس قشنگ است.
مسلماناني که در اردوي حج، در بيشتر دعاهاي ماه رمضان از خدا طلب حج کرديم. «اللهم ارزقني حج بيتک الحرام في عامي هذا و في کل عالم» در دعاي ديگر داريم «و اکتبي من حجاج بيتک الحرام» يعني اگر قسمت نيست در آن سرزمين حضور پيدا کنم، خدايا نام مرا جزء حاجيان بنويس. «الْمَبْرُورِ حَجُّهُمْ الْمَشْكُورِ سَعْيُهُمْ الْمَغْفُورِ ذَنْبُهُمْ» ماه رمضان خيلي ماه زيبايي است. حاجياني که در سرزمين وحي با لباس احرام است، حاجي لباس احرام ميپوشد بيست و چند چيز بر او حرام ميشود. با يک نظمي در ساعتهاي خاصي بايد کارهايي را انجام بدهند. از سرزمين مکه در عرفات و از آنجا مشعر و منا بيايند. در مکه سعي صفا و مروه و طواف و در عرفات وقوف و در مشعر و پايانش ميرسد به رمي جمرات و بايد جشن بگيرند. طاعت خدا را انجام دادند و تکليف انجام دادند، پس معلوم است در اسلام انجام تکليف و مسئوليت عيد دارد يا در ماه مبارک رمضان، روزهداران روزه گرفتند، آنهايي که وظيفهشان روزهداري بود. خيليها انفاق کردند، خيليها مريضداري کردند، نيايش کردند، سحرخيزي و شب زندهداري داشتند. اين آدابي که پيامبر در جمعه آخر ماه شعبان به ما ياد داد. حالا روز اول ماه شوال جايش هست جشن بگيرند. امام مجتبي(ع) از خيابان گذر ميکرد، با اصحابشان روز عيد فطر، ديدند عدهاي ميخندند و ميزنند، حضرت فرمود: خداوند ماه رمضان را ماه مسابقهاي قرار داد که بعضي پيشي گرفتند و بعضي باختند و جا ماندند. امروز روز دريافت جوايز است، اينهايي که ميزنند و ميکوبند اينها کاري در ماه رمضان نکردند. امروز روزي است که بايد از خدا جايزه بخواهيم. عيد فطر جشن يک ماه بندگي و انجام تکليف است. خدايا اين تکاليف را ما انجام داديم. عيد غدير عيد پذيرش مسئوليت است. از اميرالمؤمنين پرسيدند: خوشترين روز عمر شما چه روزي بود؟ فرمود: روز غدير، روزي که مسئوليت رهبري جامعه از طرف خدا به دوش من گذاشته شد، معلوم است مسئوليت پذيري هم عيد دارد. انجام مسئوليت هم عيد دارد.
اميرالمؤمنين فرمود: «وَ اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ أَنَّ أَدْنَى مَا لِلصَّائِمِينَ وَ الصَّائِمَاتِ» کمترين چيزي که به مردان و زنان روزهدار داده ميشود در عيد فطر، «أَنْ يُنَادِيَهُمْ مَلَكٌ فِي آخِرِ يَوْمٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ: يک فرشتهاي در پايان روز رمضان نويد ميدهد: «أَبْشِرُوا عِبَادَ اللَّهِ» بشارت باد شما را بندگان خدا، «فَقَدْ غُفِرَ لَكُمْ مَا سَلَفَ مِنْ ذُنُوبِكُمْ» تمام گناهاني که تا کنون انجام داديد بخشيده شد. کمترين جايزه عيد فطر اين است. «فَانْظُرُوا كَيْفَ تَكُونُونَ فِيمَا تَسْتَأْنِفُونَ» دقت کنيد که دوباره يکي از پروندهها باز ميشود. تا حالا پاک شده است. امام رضا(ع) فرمود: فلسفه روز عيد فطر چيست؟ «إِنَّمَا جُعِلَ يَوْمُ الْفِطْرِ الْعِيدَ» روز فطر عيد قرار داده شده از جانب پروردگار، «لِيَكُونَ لِلْمُسْلِمِينَ مُجْتَمَعاً» تا مسلمانان گرد هم آيند، «يَجْتَمِعُونَ فِيهِ» دور هم بيايند، «وَ يَبْرُزُونَ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَيُمَجِّدُونَهُ عَلَى مَا مَنَّ عَلَيْهِمْ» دور هم جمع شوند، نعمتهاي بزرگ خدا را در اجتماعي که همه حضور پيدا ميکنند، حساب کنيد يک ميليارد و چند صد ميليون مسلمان بعد از يک ماه بندگي اجتماع ميکنند و دنيا به مسلمانها با ديد اقتدار نگاه ميکند، چقدر اينها با هم هستند. امام رضا(ع) فرمود: يکي اين است که مسلمانها جمع شوند و خدا را ستايش کنند بر نعمتهايي که به آنها داده است. «فَيَكُونُ يَوْمَ عِيدٍ وَ يَوْمَ اجْتِمَاعٍ وَ يَوْمَ فِطْرٍ وَ يَوْمَ زَكَاةٍ و يَوْمَ رَغْبَةٍ وَ يَوْمَ تَضَرُّعٍ» است. روز عيد فطر روز جمع شدن کنار هم، روز زکات فطره است.
در رسالههاي عمليه هست، روز عيد فطر بايد غسل کرد و لباس نظيف پوشيد. زکات فطر را بپردازيم و بعد عازم نماز شويم. قبل از نماز هم ذکرهايي که هست را بخوانيم، اين ذکر را از يک آيه قرآن الهام گرفتند «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى، وَ ذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى» (اعلي/14 و15) فطريه دادن، ذکر گفتن، نماز خواندن. قطعاً رستگار است کسي که زکات بدهد، شروع فرمان پروردگار اينکه به فقرا رسيدگي کنيد. خوشا به حال کساني که در اين يک ماه سر از پا نشناختند و صحنههايي را آفريدند. اول فطريه، بعد ذکر، ذکري که در رسالههاي عمليه هست. «الله اکبر، الله اکبر لا اله الا الله و الله اکبر و لله الحمد الله اکبر علي ما هدانا» بزرگي خدا را که ما هم در مسيري که نماز را تعريف ميکرديم، الله اکبر را در آغاز اذان توضيح داديم، در تکبيرة الاحرام توضيح داديم. هرچه به بزرگي خدا واقف شويم، اميد پيدا ميکنيم و قوت و اعتماد به خدا در کارهايمان، در رسالههاي عمليه يک مسأله ديگر هم هست.
در ده نماز که از نماز ظهر روز عيد شروع ميشود، بعد عصر، مغرب و عشاء و نماز صبح روز بعد و ظهر و عصر تا ده نماز همين ذکرها مستحب است بعد از نماز خوانده شود. «الله اکبر، الله اکبر لا اله الا الله و الله اکبر و لله الحمد الله اکبر علي ما هدانا» اينها به ما ياد دادند که يک نوع ادامه عبادت و بندگي ماه رمضان است که بعد از روز عيد فطر است.
امام باقر(ع) از پيامبر عزيز ما نقل فرمودند که روز عيد فطر منادي از جانب پروردگار ندا ميدهد، معلوم ميشود آسمانيان زمين ميآيند و خبر خوش ميآورند، «ايها المؤمنون» مؤمنان «أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ اغْدُوا إِلَى جَوَائِزِكُمْ» بشتابيد به سوي دريافت جايزه، آنگاه فرمود: جايزههاي خدا با جايزههاي پادشاهان فرق دارد، جايزههاي خدا نعمت و برکت و رحمت است. نماز عيد همانطور که در رسالههاي عمليه نوشته در زمان امام معصوم(ع) به جماعت واجب و در زمان غيبت امام معصوم(ع) در روزگار ما مستحب است به جماعت يا فرادي، کساني در خانه هستند و نماز عيد تمام شده يا بعضي فردا نماز عيد ميخوانند، فرادي يا جماعت دو رکعت است که نه قنوت دارد، رکعت اول بعد از حمد و سوره تکبير ميگوييم و قنوت ميگيريم، پنج تکبير و پنج قنوت که الآن دعاي قنوت را خواهم گفت. تکبير ششم را گفتيم به رکوع ميرويم. رکعت دوم چهار تکبير ميگوييم و چهار قنوت، تکبير پنجم به رکوع ميرويم و نماز به پايان ميرسد، در اين نماز نه قنوت تقارن پيدا کرده با بحث قنوت ما و دوست دارم به يادگار بماند. ما يک نمازي را توصيه کرديم براي پدر و مادر، نماز والدين، يک نماز چهار رکعتي براي بچهها گفتيم. در آينده شيوههاي دعوت به نماز را ميگوييم، شايد يک جلسه در مورد زن و شوهرها بگوييم. زن و شوهرهايي که بعضي ممکن است کاهل نماز باشند، چه روشهايي را از اسلام و سيره ائمه به ما ياد دادند، نظام خانواده برقرار باشد و هم صميميت و محبت ادامه پيدا کند و هم نماز به عنوان سوغاتي از آسمان به آن خانه بيايد.
«اللَّهُمَّ أَهْلَ الْكِبْرِيَاءِ وَ الْعَظَمَةِ» اي خداي صاحب بزرگي و قوت و عظمت، عظمت از عظم است و عظم يعني استخوان، محکمترين عضو بدن ما استخوان است. عظمت يعني قوت، اي خداي صاحب بزرگي و قدرت، ما انسانها در زندگي بزرگي و قوت لازم داريم. پيوسته از خدايي که صاحب عظمت و اقتدار هست بخواهيم اين اقتدار و قوت را، «وَ أَهْلَ الْجُودِ وَ الْجَبَرُوتِ» اي خداي صاحب بخشش و جبران، يکي از اسمهاي خدا جبار است. خداوند به بعضي که خيلي خوب هستند، ميبخشد و به بعضي که کم دارند جبران ميکند. هم ابتدا به ساکن به بندگانش ميدهد و هم صلاح بندگانش اين بوده و در اين حادثه گرفتار شوند. داغ عزيز ببيند و اموالش به تاراج برود. در مسير خدا بوده و درست زندگي ميکرده اما خداوند اسمش جبار است و جاي ديگر جبران ميکند. عزيزي را از دست داده خداوند در جاي ديگر عزيز ديگري به او ميدهد. خدا جبار است. يک عالمي در شيعه کتابي به نام «مسکن الفؤاد» نوشته است. يعني آرامبخش دلها، خودش داغ فرزند ديده اين کتاب را نوشته است. يکي از دوستان من سومين فرزندش را هم از دست داد. من نشستم اين کتاب را خواندم و خلاصهاي از اين کتاب را با خط نستعليق نوشتند و به اين آقا هديه دادم. امامان ما فرمودند: در حادثهها به خداي جبار دل ببنديد، جبار يعني جبران کننده، اين خلأيي که در زندگي پيش آمده را خدا جبران ميکند. اهل الجود يعني ميبخشد و اهل الجبروت يعني جبران ميکند. اينها مسلمان را اميدوار بار ميآورد. اين صفات پروردگار به ما اميد ميدهد.
«وَ أَهْلَ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ» آنهايي که بد هستند را ميبخشد و آنهايي که خيلي پاک هستند را رحمت، در دعاي ماه رجب ميخوانيم اي خدايي که به همه بندگانت نظر داري، حتي آنهايي که قبولت ندارند. خداوند مهربان است. هم اهل عفو است، هم اهل رحمت است براي آنهايي که گناه نميکنند. «وَ أَهْلَ التَّقْوَى وَ الْمَغْفِرَةِ» اي خدايي که تو شايسته پناه بردن هستي، هرکس مصونيت ميخواهد به دامن تو پناه ميبرد و تو او را حفظ ميکني. مغفرت از يغفر، کلاه خودي که در جنگ ميگذاشتند تا از ترکش دشمن در امان باشند. اي خدايي که تو به ما حفاظي از ايمان ميپوشاني تا ترکشهايي که از طرف دشمن ميآيد به ما آسيب نزند. روز عيد روز تضرع هم هست. قنوتهايي که رهبر معظم انقلاب غالباً با تضرع ميخوانند. در خانه هم نماز عيد را ميتوانند فرادي بخوانند. حديث داريم امام صادق براي دعا آدابي مشخص کردند، يکي اينکه قبل از درخواستهايتان خدا را ستايش کنيد. اسامي پروردگار، اول ستايش پروردگار، در اين دعا اول خدا را ستايش کرديم. «اللَّهُمَّ أَهْلَ الْكِبْرِيَاءِ وَ الْعَظَمَةِ وَ أَهْلَ الْجُودِ وَ الْجَبَرُوتِ وَ أَهْلَ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ أَهْلَ التَّقْوَى وَ الْمَغْفِرَةِ» حالا خواسته خود را مطرح ميکنيم.
خدايا از تو ميخواهم «أَسْأَلُكَ بحق هَذَا الْيَوْمِ» علامه طباطبايي بحثي دارند تحت عنوان «زمانهاي نحس و زمانهاي مبارک» زمان يک پديدهاي است که خدا آفريده است. براساس آيات قرآن ميتواند دو جور باشد. يک زماني نا ميمون و نحس باشد، چون در قرآن داريم «ايام نحسٍ» چه کسي اين را مشخص ميکند؟ روز مبارک چه روزي است؟ خداوند فرمود: جمعه روز مبارکي است. شب قدر شب مبارکي است. روز عرفه مبارک است. اينجا روز عيد را مبارک ميگويند. خدا را قسم ميدهيم، خدايا قسمت ميدهم به قرآن، يکي هم قسم به عيد فطر. يعني اين روز يک ماهيت و هويتي دارد ميشود به خدا به آبروي اين روز قسم ياد کرد. «الَّذِي جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمِينَ عِيداً» معلوم ميشود خداوند روز اول ماه شوال را عيد قرار داده است. در اين دعا ميخوانيم خدايا تو اين روز را براي مسلمانان عيد قرار دادي. اينطور نيست که پيامبر يا امام يا عالم يا مبتکري در يک زمان گفته باشد، نه، خود خدا يک مدالي روي اين روز گذاشته است. خدايا قسمت ميدهيم به حق اين روز، «وَ لِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ذُخْراً وَ مَزِيداً» پروردگارا اين روز را براي رهبر مسلمانان که پيامبر اسلام است روزي ذخيره و با کرامت، روزي همراه با شرف و شرافت و روزي که زيادتي مقام پيامبر اسلام را به دنبال دارد. اين روز براي پيامبر اسلام و رهبر مسلمانان يک روز ويژه است.
در بحث صلوات برسيم خواهيم گفت صلواتهاي ما، هر يک صلواتي يک درجه مقام پيامبر را بالا ميبرد. اين مزيدا، يعني زيادت رتبه پيامبر، روز عيد فطر هم موقعيتي است که خدا براي بالا بردن رتبهي رهبر مسلمانان قرار داده است. اولين دعاي ما اين است. «أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ» چرا اين ذکر اينقدر اهميت دارد و امام زين العابدين در صحيفه سجاديه، اينقدر اصرار بر تکرار دارد، در بحث صلوات خواهيم گفت. «وَ أَنْ تُدْخِلَنِي فِي كُلِ خَيْرٍ أَدْخَلْتَ فِيهِ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ» خدايا عاجزانه از تو ميخواهم، با اشکهايم ميخواهم مرا به هر خيري که به محمد و آل محمد عطا فرمودي به ما هم بده. اين نشان ميدهد هم مسلمان چقدر بايد نظر بلند باشد و اين جهان چه جهان بي انتهايي است و متصل به خداي بي انتهاست. ذخاير کل دنيا متاعٌ قليل است. طلا و اورانيوم و اينها کم است. مسلمان به خدايي معتقد است، خداي بي انتها و خواستههايش بايد وسيع باشد. بچه مرا خوب کن، نه! «اللهم ادخل علي اهل القبور السرور، اللهم اغن کل فقير» اين نظرتان را جهاني کني. کسي که از آغاز تا پايان عالم روي قله ايستاده، پيامبر اسلام است. يعني خداوند بالاترين عطايا و نعمتهاي خود را به اين شخصيت داده و بعد از پيامبر اهلبيت پاک او هستند.
در دعا ما همه خيرهايي که خداوند به پيامبر و اهلبيت داده را ميخواهيم، يعني به فاطمه زهرا(س) و به دوازده نور پاک که از طرف خدا به جامعه بشري معرفي شدند تا امام عصر(ع) از خدا ميخواهيم. مثلاً خداوند به پيامبر ميفرمايد: «أَ لَمْ يَجِدْكَ يَتِيماً فَآوى» (ضحي/6) تو يتيم نبودي، ما به تو پناه داديم. ما به خدا ميگوييم: به ما پناه بده. مردم فلسطين و ميانمار، مسلمانان مظلوم، خدايا ما پناه ميخواهيم. «وَ وَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدى» خدايا پيغمبرت را از تحيّر نجات دادي و راه به او نشان دادي. من هم متحيّر هستم و نميدانم کدام عقيده و شغل درست است؟ نميتوانم تصميم بگيرم. خدايا مرا از تحيّر نجات بده. «وَ وَجَدَكَ عائِلًا فَأَغْنى» پيغمبر نيازمند بود و يتيم فقير بود. روزي که پيغمبر ما به دنيا آمد چند خانم مقابل خانه آمنه ايستاده بودند و گريه ميکردند. رهگذري آمد رد شود و پرسيد: براي چه گريه ميکنيد؟ گفتند: براي بچهاي که در اين خانه به دنيا آمده است. هم يتيم است و هم فقير، نميدانستند اين يتيم فقير دلها را تسخير ميکند. خدايا به يتيم فقير مکه عزت دادي، به من هم بده! خيلي دعاي وسيعي است. فشار روحي را از او برداشتي، «أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ» (شرح/1) چون رهبري يک جامعه در محيط عربستان با افرادي که تمدن نداشتند، فرهنگ نداشتند خيلي سخت بود. فشار کمرشکن اجتماعي را برداشتي. «وَ وَضَعْنا عَنْكَ وِزْرَكَ، الَّذِي أَنْقَضَ ظَهْرَكَ» يک فشار کمرشکن، چقدر پيامبر ما تحت فشار بود. يک پدر دو سه تا بچه دارد، گاهي عزا ميگيرد که با اين بچهها چه کنم؟ کار يک رهبر چقدر سخت است.
به او کوثر داد، خدايا به ما هم بده، يک دختر، يک پسر، يک نوه و يک نتيجه و يک نسل پاک، «وَ رَفَعْنا لَكَ ذِكْرَكَ» از شهرش بيرونش کردند، خواستند او را بکشند. با چه شکلي به مدينه آمد اما با چه عزتي در فتح مکه برگشت. آوازهاش تا دوردستها رفت. اين همان خداست، به ما هم خوشنامي بده. من گرفتار شدم و در تنگنا هستم، نسبت به من نظر بدي پيدا شده است. اين فراز دعا دنياي حرف درونش است. چه خلقي به پيغمبرت دادي، خلق عظيم. اينها کوشه کوچکي از خيراتي است که خدا به پيامبر داده است. در خطبه امام زين العابدين، در مسجد شام و در حضور يزيد، فرمود: به ما اهلبيت شش چيز داده شده است. اين همان چيزي است که در قنوت نماز عيد ميگوييم به ما هم بده. آن شش مورد چيست؟ «العلم، الحلم، السماحه، الفصاحه، الشجاعه، والمحبة في قلوب المؤمنين» خدايا اينها را به ما دادي، دانش به ما دادي، دانش اهلبيت با دانش ديگران قابل مقايسه نيست. الآن محققان يکي يکي اهلبيت را از بعد علمي بررسي کنند، داريم عالمي که هم تراز آنها در آن روزگار بوده يا نه؟ حلم يعني تحمل شنيدن حرف مخالف، گاهي توهين ميکردند مخالفين اما ائمه با نظر بلندي پاسخ ميدادند. سروري و بزرگي و آقايي، «السماحه» خدا سلامتي بدهد به جناب آقاي کاشاني که در ماه رمضان فضايل اميرالمؤمنين را مطرح کردند. ما تشنه شنيدن فضايل بقيهي اهلبيت هم هستيم، اهلبيت ما خيلي مظلوم هستند. از امام جواد(ع) چه ميدانيم؟ از امام هادي چه ميدانيم؟ در روزگار خود چه کردند؟ وقتي ديدگاههاي مخالفين را به اهلبيت ميبينيم، حتي معاويه به اميرالمؤمنين «السماحة» را ميگويد. يعني بزرگي و آقايي! دشمن همين را اعتراف ميکند.
خيلي از رهبران را در دنيا داشتيم بخاطر نداشتن شجاعت در دنيا منزوي شدند، چون ميترسيدند تصميم بگيرند. محبوبيت در دل مؤمنين، امام صادق فرمود: يکي از مزدهايي که خداوند به جدم حسين بن علي(ع) داد، مهرش را در دلها قرار داد. خدايا محبوب باشيم. اين فقط يک جمله است. صدها جمله هست که اميرالمؤمنين فرموده خدا به ما چه داده، فاطمه زهرا(س) در خطبه فدکيه فرموده، امام مجتبي و سيدالشهدا، اينها دنياي حرف است که خدا چه خيراتي به آنها داده که ما در قنوت نماز عيد ميخواهيم به ما هم بدهد.
«وَ أَنْ تُخْرِجَنِي مِنْ كُلِّ سُوءٍ أَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ» خدايا هر بدي و شّر و آسيب که از پيامبر و اهلبيتش دور کردي از من هم دور کن. اين هم يک منبر طولاني است. آن بديها يکي شرک است، يکي کفر است، يکي نفاق است. يکي حسد و يکي کينه است. وسوسههاي شيطان، خدايا همينطور که وسوسههاي شيطان را از پيامبرت دور کردي از من هم دور کن. تمام آسيبهاي دنيايي و فکري و قلبي، اخلاقي و اجتماعي و فردي که پيغمبر و آل پيغمبر را از آنها دور کردي، گاهي وقتها همت ما کوتاه است و فقط به خودمان و خانوادهمان فکر ميکنيم. پيامبر به ما تعليم داده که همه بينواها و بي لباسها و مريضها را دعا کنيم. ميخواهيم ببينيم صادق هستيم يا نه بايد تلاش کنيم.
«صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمْ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ خَيْرَ مَا سَأَلَكَ بِهِ عِبَادُكَ الصَّالِحُونَ» خدايا خوبترين چيزي که بندگان خوبت از تو خواستند را ميخواهم. در قنوت همه نمازهايمان ميتوانيم اين دعا را بخوانيم. دعايي هست در قرآن در سوره آل عمران آيه 194 «رَبَّنا وَ آتِنا ما وَعَدْتَنا عَلى رُسُلِكَ» خدايا هرچه به پيغمبرها وعده دادي به من هم بده. اين شبيه همين فراز است. «وَ أَعُوذُ بِكَ» خدايا به تو پناه ميبرم، انشاءالله در مورد استعاذه، يعني پناه برده از خطرها به خدا صحبت خواهيم کرد. دو سوره هم در پايان قرآن داريم، سوره ناس و فلق، از چه چيزي به خدا پناه ببريم؟ «مِمَّاَ وَ أَعُوذُ بِكَ مِمَّا اسْتَعَاذَ مِنْهُ عِبَادُكَ الصَّالِحُونَ» يعني خدايا آنچه مخلصها از شر آن به تو پناه بردند، من هم پناه ميبرم. شايد چهل سال قبل تحقيق کردم در مورد خطرهايي که در قرآن و دعاها آمده، 360 خطر پيدا کردم که ما را بر حذر داشتند. ما از نظر معارفي هم ميخواهيم الگو بگيريم ببينيم بزرگان ما چه دعايي داشتند و از چه خطري پناه ميبردند؟
شريعتي: امروز صفحه 417 قرآن کريم، آيات پاياني سوره مبارکه سجده را تلاوت خواهيم کرد.
«وَ لَنُذِيقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَدْنى دُونَ الْعَذابِ الْأَكْبَرِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ «21» وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآياتِ رَبِّهِ ثُمَ أَعْرَضَ عَنْها إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنْتَقِمُونَ «22» وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآياتِ رَبِّهِ ثُمَ أَعْرَضَ عَنْها إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنْتَقِمُونَ «22» وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ كانُوا بِآياتِنا يُوقِنُونَ «24» إِنَّ رَبَّكَ هُوَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فِيما كانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ «25» أَ وَ لَمْ يَهْدِ لَهُمْ كَمْ أَهْلَكْنا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْقُرُونِ يَمْشُونَ فِي مَساكِنِهِمْ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ أَ فَلا يَسْمَعُونَ «26» أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْماءَ إِلَى الْأَرْضِ الْجُرُزِ فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً تَأْكُلُ مِنْهُ أَنْعامُهُمْ وَ أَنْفُسُهُمْ أَ فَلا يُبْصِرُونَ «27» وَ يَقُولُونَ مَتى هذَا الْفَتْحُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ «28» قُلْ يَوْمَ الْفَتْحِ لا يَنْفَعُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِيمانُهُمْ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ «29» فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ انْتَظِرْ إِنَّهُمْ مُنْتَظِرُونَ»
ترجمه آيات: و البتّه ما غير از آن عذاب بزرگتر (در قيامت) از عذاب نزديك (در ايندنيا) به آنان مىچشانيم، تا شايد به سوى خدا باز گردند. و كيست ستمكارتر از كسى كه به آيات پروردگارش تذكّر داده شود، ولى از آنها اعراض نمايد؟ البتّه ما از تبهكاران انتقام مىگيريم. و كيست ستمكارتر از كسى كه به آيات پروردگارش تذكّر داده شود، ولى از آنها اعراض نمايد؟ البتّه ما از تبهكاران انتقام مىگيريم. مايهى هدايت قرار داديم. و از ميان بنى اسرائيل پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما (مردم را) هدايت كنند؛ چون آنان، هم صبر كردند و هم به آيات ما يقين داشتند. همانا پروردگار تو ميان مردم در قيامت در آنچه اختلاف داشتند داورى خواهد كرد. آيا برايشان روشن نشده كه ما قبيلههاى بسيارى را قبل از ايشان هلاك كرديم؟ با اين كه اينها در خانههاى آن هلاك شدگان رفت و آمد دارند؛ البتّه در اين (هلاكتها و جايگزين شدنها، عبرتها و) نشانههايى است، آيا نمىشنوند؟ آيا نديدند كه ما آب را به سوى زمين بى گياه مىرانيم، پس به وسيلهى آن گياهان را مىرويانيم تا چهار پايانشان و خودشان از آن بخورند؟ پس آيا نمىبينند؟ و كفّار مىپرسند: اگر راست مىگوييد، اين پيروزى (شما) چه زمانى است؟ بگو: (بدانيد كه در) روز پيروزى، ايمان آوردنِ كسانى كه كفر ورزيدند به حالشان سودى نخواهد داشت، و به آنان مهلت داده نخواهد شد. پس، از آنان دورى كن و منتظر باش، كه آنان نيز منتظرند.
شريعتي: نکات پاياني را بفرماييد.
حاج آقاي بهشتي: فقهاي ما که احکام را از آنها تقليد ميکنيم، مبانيشان گاهي متفاوت است. سه پزشک بالاي سر يک مريض هستند و سه نظر دارند و ما به هر سه احترام ميگذاريم، نميتوانيم بگوييم اين سه پزشک نميشود در اتاقي بروند و مشورت کنند و نظراتشان را يکي کنند. مبانيشان فرق ميکند. براساس فتواي مقام معظم رهبري و بعضي فقهاي معظم مراجع تقليد امروز روز عيد هست و بر همه کساني که امروز از اين بزرگواران تقليد ميکنند مبارک باشد. بعضي مراجع معظم تقليد فردا را عيد گرفتند. آنها هم مقلدانشان براساس فتواي مراجع تقليد خودشان فردا را عيد اعلام کردند. اينطور نيست که طعنه بزنيم و دشمن بيايد سوء استفاده کند. در غير مسأله روزه هم در مسائل ديگر اختلاف فتوا هست، هرکسي به مرجع تقليد خود مراجعه ميکند و همه در پيشگاه خدا ثواب ميبرند. براي همه دعا ميکنيم. مقام معظم رهبري فتوا دادند و حکمي نکردند. اگر رهبر مسلمين حکم کند بقيه موظف به اطاعت هستند.
شريعتي: «والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين»