اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

99-02-21-حجت الاسلام والمسلمين بهشتي– ابعاد مختلف تربيت عبادي (توجه به قنوت و دعاهاي قرآني)


برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: ابعاد مختلف تربيت عبادي (توجه به قنوت و دعاهاي قرآني)
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين بهشتي
تاريخ پخش: 21-02- 99     
شريعتي: بسم الله الرحمن الرحيم، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
سلام مي‌کنم به همه دوستان عزيزم، بيننده‌هاي خوب و شنونده‌هاي نازنين‌مان، به سمت خداي امروز خيلي خوش آمديد. طاعات و عبادات شما قبول باشد. انشاءالله هرجا هستيد تنتان سالم و قلبتان سليم باشد، باغ ايمانتان آباد باشد و بهترين‌ها براي شما رقم بخورد. حاج آقاي بهشتي سلام عليکم و رحمة الله. خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي بهشتي: سلام عليکم و رحمة الله، بنده هم خدمت شما و بينندگان و شنوندگان عزيز سلام مي‌کنم. ميلاد مسعود امام مجتبي(ع) را تبريک مي‌گويم و براي عزيزان در هرجاي عالم که براي نهضت کمک‌هاي مؤمنانه سهمي قائل هستند دعا مي‌کنم و از خدا مي‌خواهم اين گفتگوها را موجب خير و رشد و نور و به دور از هر آفتي قرار بدهد، انشاءالله.
شريعتي: انشاءالله به برکت امام مجتبي همه مهيا شويم براي شب‌هاي قدر که خيلي فرصت باقي نيست و ظرف وجودي ما آماده باشد براي جذب برکات و رحمت‌هايي که سرازير است. هفته گذشته در ذيل بحث قنوت، دعاهاي قرآني را بيان کرديد، دعاهايي که از انبياء به ما رسيده و قرآن کريم براي ما نقل کرده است. بحث امروز شما را خواهيم شنيد.
حاج آقاي بهشتي: ماه قرآن و ماه دعاست، خوب است اين دعاها را در قنوت نماز بخوانيم و به بچه‌ها ياد بدهيم. بسم الله الرحمن الرحيم، «الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»
آيه 40 از سوره ابراهيم، «رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ‏ الصَّلاةِ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي رَبَّنا وَ تَقَبَّلْ دُعاءِ» پروردگارا خودم و نسلم را، دعا به نسل‌هاي آينده، زماني که ما نخواهيم بود ولي دودمان ما خواهند بود، به آنها دعا کنيم در ثواب کارهاي آنها شريک خواهيم شد. پروردگارا خودم و ذريه‌ام را از پربا دارندگان نماز قرار بده و اين دعاي ما را قبول فرما. آيه 39 همين سوره، چون دعا از حضرت ابراهيم(ع) است، حضرت ابراهيم که عمرش را براي توحيد و يکتاپرستي گذاشته و به مکه مهاجرت کرده است، «رَبَّنا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوادٍ غَيْرِ ذِي‏ زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنا لِيُقِيمُوا الصَّلاة» (ابراهيم/37) يعني مهاجرتش را گفته در نهايت براي اقامه نماز است. چنين پيغمبري باز هم براي نماز خودش و براي نماز نسلش دعا مي‌کند.
آيه قبل تشکر مي‌کند از اينکه خدا به او اولاد داده است، «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي وَهَبَ لِي عَلَى الْكِبَرِ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ الدُّعاءِ» (ابراهيم/39) اسماعيل و اسحاق، خدا را شکر مي‌کنم که در سن پيري، حضرت ابراهيم ساليان درازي خواهان فرزند بود ولي خداوند براساس مشيت خود به تأخير انداخت، حالا که بچه‌دار شده اول از خدا تشکر مي‌کند که به من اسماعيل و اسحاق دادي، در پايان مي‌گويد: پروردگار من دعا را مي‌شنود. پروردگارا هر بچه‌اي نمي‌خواهم، مي‌خواهم پس از من بچه‌هايي نماز خوان باشند. چقدر خوب است اين دعا را در قنوت نمازمان بخوانيم. عالمي است کتابي نوشته به اسم «مکارم الاخلاق» مرحوم طبرسي فرزند طبرسي پدر، مکارم الاخلاق را نوشته است. دو نماز در اين کتاب آورده است يکي براي والدين و يکي براي فرزندان. من در تهران گاهي ديدم در بعضي مساجد شب‌هاي جمعه نماز والدين را مي‌خوانند. دو تا دو رکعتي است. در هر رکعت بعد از حمد بايد يک آيه‌اي را ده بار بخوانند. اما دعاي فرزندان را خيلي‌ها نمي‌خوانند. خانواده‌ها به من مي‌گويند: چه کنيم بچه‌هاي ما نماز نمي‌خوانند، مي‌خواند الآن نمي‌خواند. راه‌هايي دارد که خواهيم گفت. در ذيل همين آيه مرحوم طبرسي اين نماز را به ما ياد داده است. پدر و مادرهايي که دلواپس نماز بچه‌هاي خود هستند، از نماز خواندن بچه خود اطلاع نداره، مثلاً براي درس رفته به شهر ديگر و پدر و مادر نمي‌دانند که بچه نماز مي‌خواند يا نه؟ آيه 129 سوره بقره «رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَيْنِ‏ لَكَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ وَ أَرِنا مَناسِكَنا وَ تُبْ عَلَيْنا إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيم‏» رکعت اول بعد از حمد ده بار، رکعت دوم بعد از حمد اين آيه 40 سوره ابراهيم را بخوانند و آيه 42 و 43 اين سوره. رکعت دوم بعد از حمد ده بار آيه 74 سوره فرقان، «رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِماماً» در رکعت چهارم بعد از سوره حمد، ده بار آيه 14 سوره احقاف را بخوانيم. «رَبِّ أَوْزِعْنِي‏ أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلى‏ والِدَيَّ» اين يک نسخه‌اي است براي پدر و مادرهايي که نگران بچه‌هايشان هستند. ما براي نماز خوان شدنمان از خود نماز کمک گرفتيم. «وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاة» (بقره/45)
شريعتي: يکوقتي نوجواني هفده ساله به برناکه پيام فرستاده بود و گلايه مي‌کرد که من ناراحت هستم که پدر و مادرم برايم دعا نمي‌کنند و چون نماز نمي‌خوانند، من از دعاي آنها محروم هستم.
حاج آقاي بهشتي: در قرآن هم دعاي فرزندان در حق والدين داريم، هم دعاي والدين در حق فرزندان، اين مناسبات والدين و فرزندان خيلي مهم است. هردو به دعاي همديگر محتاج هستند. چند نکته بگويم، اول اينکه به نمازهاي قبل و ثواب‌هاي درخشان غرّه نشويم. حضرت ابراهيم بنيان‌گذار نماز است باز هم به درگاه خدا التماس مي‌کند، خدايا مرا اهل نماز قرار بده. معلوم مي‌شود خطري وجود دارد براي دور کردن ما از نماز. دوم اينکه حضرت ابراهيم قبل از دعا به ديگران به خودش دعا مي‌کند. ما در آيه‌هاي جلسه قبل داريم که اول براي مغفرت خود دعا مي‌کند و بعد به ديگران، اول براي اقامه نماز خودش، شايد بعضي اين برداشت را کردند که پدر و مادرها اگر بچه نمازخوان مي‌خواهند خودشان بايد اهل نماز باشند. از امام صادق کسي پرسيد: چگونه خانواده‌ام را به نماز تشويق کنم؟ فرمود: با عمل، «کونوا دعاة الناس بغير السنتکم» اين بچه‌ها بايد نماز پدر و مادر را ببينند و حس کنند اين نماز تشريفاتي و ظاهري نيست، از عمق جان اين نماز خوانده مي‌شود. حاج آقاي قرائتي مي‌فرمايند: در قرآن دو تا «و من ذريتي» داريم که حضرت ابراهيم به درگاه خدا طلب کرده است. يکي آن زمان که خداوند حضرت ابراهيم را امام و رهبر و پيشوا قرار داد «إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ‏ إِماما» (بقره/124) حضرت ابراهيم هم بلافاصله دست به دعا برداشت که مي‌خواهم بچه‌هاي من امام باشند. يکي هم نماز، از اين دو آيه در کنار هم حاج آقاي قرائتي استفاده کردند اين نماز اهميتش مثل رهبري است. موضوع مهمي است ما براي بچه‌هاي خود بخواهيم که نسل‌هاي پس از ما اهل نماز باشند.
دعاي دوم سوره ابراهيم آيه 41 است «رَبَّنَا اغْفِرْ لِي وَ لِوالِدَيَ‏ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسابُ» پروردگارا مرا بيامرز، پدر و مادرم را بيامرز. مؤمنين را بيامرز، تمرکز اين آيه روي قيامت است. قيامت روز سختي است. مفسران قرآن مي‌فرمايند: از شش هزار و دويست و شش آيه قرآن بيشتر در مورد معاد است. موضوعي نداريم به اندازه معاد اينقدر آيه داشته باشد. معلوم است ياد معاد در تربيت ما خيلي مؤثر است. قيامت اسم‌هايي دارد يکي اسمش يوم الحساب است. روزي که حساب برپا مي‌شود. از چه حساب مي‌کنند؟ از حرف‌هايي که مي‌زنيم، نگاه‌هايي که مي‌کنيم. صداهايي که مي‌شنويم، فکرهايي که مي‌کنيم، از درآمدي که کسب مي‌کنيم و خرج مي‌کنيم، عشقي که به ديگران داريم، از همه چيز سؤال مي‌کنند. روز حساب بايد حساب و کتاب کنيم. اين دعا براي روز حساب است، پروردگارا الآن از تو مي‌خواهم، خودم و پدر و مادرم و مؤمنين، مؤمنين گذشته و حال و آينده، اين وسعت نظر دعا کننده را نشان مي‌دهد.
آيه 127 سوره بقره درباره حضرت ابراهيم و پسرش حضرت اسماعيل است، پدر پير با پسر جوان شروع به بازسازي خانه خدا کردند، «وَ إِذْ يَرْفَعُ‏ إِبْراهِيمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَ إِسْماعِيلُ رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيم‏» ياد کن آنگاه که ابراهيم و پسرش اسماعيل ستون‌هاي اين خانه را بالا بردند و براي طواف و اعتکاف و عبادت و نماز مهيا کردند. دست به دعا برداشتند و گفتند: خدايا اين را قبول کن. «رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيم‏» از وقتي کرونا آمده کار مادرها خيلي سخت شده است. امام (ره) دو گروه را فرمود شغل انبياء را دارند، يکي معلم‌ها و يکي مادرها، خوشا به حال معلمي که مادر هم هست. بايد دعايشان کنيم. مي‌گويد: خدايا اين کارها را کردم قبول کن. مهم‌تر از اصل کار، قبولي کار است. تازه کار هم کار ساختماني ساده نيست و يک کار عبادي بوده است. باز هم به خدا مي‌گويد: قبول کن. ما در يک برنامه گفتيم نماز يک صحت دارد، يک قبولي دارد. کاري بايد بکنيم نماز قبول باشد.
«رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيم‏» پروردگارا از ما قبول کن، حضرت ابراهيم به خدا نگفته ما چه کرديم و کعبه ساختيم و زحمت کشيديم، فقط به خدا مي‌گويد: قبول کن، تو بايد بپذيري. اين ستايش خداست، يکي از آداب دعا اين است که خدا را ستايش کنيم. همانا تو شنواي دانا هستي. سوره بقره آيه 128، حضرت ابراهيم افتخار خداپرستان است. يهوديان، مسيحيان، مسلمان‌ها همه سبقت مي‌گيرند بگويند: ما ابراهيمي هستيم. ما اگر بدانيم حضرت ابراهيم از خدا چه مي‌خواسته، همان را در قنوت نماز از خدا بخواهيم. اين نشانه اوج فکر و عمق انديشه ماست. دعاي بعدي حضرت ابراهيم اين بود، «رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ وَ أَرِنا مَناسِكَنا وَ تُبْ عَلَيْنا إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيم‏» پروردگارا ما را مسلمان قرار بده. حضرت ابراهيم مسلمان بود. در سوره صافات مي‌خوانيم «فَلَمَّا أَسْلَما وَ تَلَّهُ لِلْجَبِينِ» (صافات/103) اين پدر و پسر اوج تسليم بودن را به نمايش گذاشتند. باز هم نسبت به آينده دلواپس است و به کمک خدا نياز دارد. ما مسلمان هستيم، امام فرمود: مسلمان تسليم است. تسليم هستيم؟ قرآن فرمود: ارث را اينطور تقسيم کنيد. چرا مرد بايد... نمي‌پذيرد!در بعضي احکام سخت است زير بار برود. خداوند به پدري که يک پسر دارد و چندين سال منتظرش بوده، مي‌فرمايد: اين را قرباني کن. چشم! ما تسليم خدا باشيم و فرمان‌هاي خدا را ارج بنهيم. پروردگارا خودم و بچه‌هايم را تسليم خود قرار بده. مطيع تو باشند. روزه بگيريد، چشم! روزه نگيريد، اين گروه‌ها را فقها فرمود: روزه نگيرند. «وَ مِنْ ذُرِّيَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ» نه خود ما، نسل‌هاي بعدي هم که پس از ما صدها سال خواهند آمد، معلوم مي‌شود نسل‌هاي بعدي هم که پس از ما صدها سال خواهند آمد، معلوم مي‌شود دعاي پدربزرگ‌ها در حق نوه‌ها مستجاب مي‌شود.
پيامبر ما فرمود: من نتيجه دعاي پدرم ابراهيم هستم. حضرت ابراهيم کي بوده؟ چند هزار سال پيش، پيغمبر کي به دنيا آمد؟ چند هزار سال بعد. معلوم مي‌شود دعاهاي ما در اين عالم محو نمي‌شود. يک جايي ثبت مي‌شود، ما هم همينطور شويم. برويم در خلوت خودمان پانصد سال ديگر از ما چند بچه روي اين کره خاکي خواهد بود که اهل نماز و خيررساني باشند. حديث داريم آدم‌ها را مي‌خواهيد بشناسيد، از دعاهايشان بشناس. «وَ أَرِنا مَناسِكَنا» شهيد مطهري اين را اينطور معنا کرده است. منسک يعني شکل عبادت، چطور نماز بخوانيم؟ اين را خدا بايد به ما تعليم بدهد. به چه زباني و با چه شکلي؟ بعضي مي‌گويند: چرا بايد به عربي بخوانيم و چرا بايد دو سجده کنيم؟ اين را خدا به ما تعليم داده و آن کسي که هستي ما از اوست اينطور مي‌پسندد و نيازي به نماز ما ندارد، او که علام الغيوب است و دانش‌ها نزد اوست براي ما اينطور پسنديده که وضو بگيريم و لباس پاک بپوشيم و دلمان را پاک کنيم و به سمت قبله نماز بخوانيم. منسک يعني شکل عبادت، خدايا شکل عبادت را به ما ياد بده، «وَ تُبْ عَلَيْنا» پروردگارا رحمتت را به ما برگردام. «إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيم‏» معلوم است دعاي خانوادگي در قرآن زياد داريم. الآن که خوب است خانواده‌ها نماز جماعت و دعاي دسته جمعي داشته باشند و اينها سفارش شده است.
سوره قصص آيه 21 از دعاهاي موسي بن عمران است، هفده هجده سال در کاخ فرعون بزرگ شد، هواداراني به صورت مخفي داشت، در شهر سر مي‌زد و يک روز درگيري شد و از مصر فرار کرد. گفتند: يک هفته در بيابان سر گردان بود تا از مرز رد شد، به چاه آبي رسيد و ديد دو دختر کنار چاه ايستادند و منتظر هستند، گرسنه بود و تحت تعقيب بود، جلو آمد و پرسيد: چرا شما اينجا ايستاديد؟ گفتند: ما پدر پيري داريم که از کار افتاده است. ما صبر مي‌کنيم آقايان به حيوانات خود آب بدهند و بعد ما جلو برويم. حضرت موسي آمد گفت: اينها حقي دارند و چطور شما حق آنها را ناديده مي‌گيريد. سطل آب سنگين بود و حضرت موسي با قوتي که داشت سطل را برداشت و دخترها را صدا زد و گوسفندان را آب دادند و دخترها زودتر رفتند. حضرت موسي وقتي از مصر فرار مي‌کرد اين دعا را دارد «رَبِّ نَجِّنِي‏ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ» (قصص/21) خدايا مرا از قوم ظالم نجات بده. الآن جهان گرفتار ظلم و ظالم است. در رأس آن آمريکايي‌ها هستند. چقدر مظلوم در دنيا وجود دارد. در ميانمار و شرق، در کشورهاي آسيايي، در يمن و عراق چه خبر است. حضرت آسيه هم اين دعا را دارد. اينها از دعاهاي اولياء هست. امام حسين در حرکت از مدينه به سمت کربلا اين آيه را خواندند. «رَبِّ نَجِّنِي‏ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ» دعاي ديگري که وقتي آب دادند به گله دختران شعيب آمد يک نفسي کشيد، امام در تفسير اين آيه فرمودند: موسي بن عمران خيلي گرسنه بود، به يک کف دست نان يا يکي دو حبه خرما احتياج داشت، باز به خدا نگفت: خدايا نان بده، خرما بده. دعا کرد خدايا هر خيري که خودت صلاح مي‌داني به من بده. اگر خير من در گرسنگي هست همان را بده. وقتي خداوند خير ما را تقدير کند به سعادت مي‌رسيم. «رَبِّ إِنِّي لِما أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ» (قصص/24) پروردگارا هر خيري به من نازل کني من نيازمند آن هستم. بعد هم خداوند دعايش را مستجاب کرد. دخترها به خانه رفتند و پدر پرسيد: امروز زودتر آمديد؟ گفتند: جوان خوبي آمد به ما کمک کرد و حضرت شعيب به يکي از دخترها فرمود: برو مهمان را دعوت کن به خانه بيا. موسي بن عمران چند مشکل داشت. فراري بود، خانه و مسکن نداشت. اشتغال و کار نداشت. همسر نداشت، درآمد نداشت. همه را خدا با يک حرکت حل کرد. دختر آمد و به اين جوان که زير درخت نشسته بود گفت: پدرم شما را دعوت کرده مي‌خواهد مزد بدهد. ولي خداوند دعا را مستجاب کرد. دختر با حياء راه مي‌رفت، موسي بن عمران جلو و دختر پشت سر نشاني خانه را مي‌داد. به خانه رسيدند، قصه را خواست تعريف کند. صاحبخانه گفت: اول غذا بياوريد. قصه‌اش را تعريف کرد که چه کسي هستم و از کجا آمدم. دخترها گفتند: پدرجان او را استخدام کن، جواني قوي و امين است. حضرت شعيب به جاي اشتغال سراغ ازدواج رفت. بعد هم مشکل مسکن و ازدواج حل شد، پدر گفت: بيا با يکي از دو دختر من ازدواج کن، اشتغال هم حل شد. «رَبِّ إِنِّي لِما أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ» خدايا هر خيري ولو کم هم باشد من محتاج هستم. من مملوک و تو مالک هستي و غني هستي.
سوره طه آيه 25، همه مخصوصاً آنهايي که مسئوليتي دارند و کار تبليغ انجام مي‌دهند به اين دعاها محتاج هستند. موسي بن عمران ازدواج کرد و چند بچه داشت و گله گوسفندي، قرارش با پدرزن به سر رسيد، بنا شد هشت سال کار کند و اين تفاهم نامه به پايان برسد. از پدر خانمش خداحافظي کرد، به سمت مصر برمي‌گشت، مي‌دانست تحت تعقيب هست، از کوهستان زمستان در بيراهه مي‌آمدند بين راه خانمش درد زايمان گرفت. به همسرش فرمود: تو همينجا بمان من آتشي مي‌آورم و کسي را براي کمک مي‌آورم. فکر کرد آتشي ديده، نزديک شد ديد درختي از نور است. صدايي در همان فضا پخش شد که من خداي تو هستم. «إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ‏ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي» (طه/14) اي موسي عبادت کن مرا، حضرت موسي وقتي پيام تمام شد شروع به دعا کرد، خدايا مسئوليت سنگيني به دوشم گذاشتي و ابزاري نياز دارد. اينها را به من بده. خدا فرمود: همه مستجاب است. «رَبِّ اشْرَحْ‏ لِي‏ صَدْرِي» (طه/25) خدايا حوصله زياد به من بده، اداره جامعه خيلي سخت است. شرح صدر، کسي حرف درشتي مي‌زند و قضاوت عجولانه مي‌کند. اين حوصله ابزار مديريت است. اولين چيزي که مسئولين بايد از خدا بخواهند. «وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي» (طه/26) خدايا زمينه موفقيت مرا فراهم کن. کار را برايم طوري که هموار باشد و گره به کارم نيافتد، کمکم کن. «وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي» (طه/27) خدايا گره در زبانم نباشد. بعضي حرف درست مي‌زنند ولي هرچه آدم نگاه مي‌کند، نمي‌فهمد. ما وقتي در قم طلبه بوديم،  بعضي استادها از نظر علمي بالا بودند ولي بيانشان سنگين بود، بيچاره مي‌شديم تا ببينيم اينها چه مي‌گويند. ولي بعضي بيان رواني داشتند، مخصوصاً رهبر که يکي از دلايلي که انقلاب اسلامي خيلي زود به دوردست‌هاي دنيا نفوذ کرد بيان امام خميني بود. يک بيان رسا که استاد دانشگاه و يک روستايي دوردست هم متوجه مي‌شد. «يَفْقَهُوا قَوْلِي» خدايا زباني به من بده مردم حرف مرا بفهمند. براي تبليغ دين تو و رساندن پيام‌هاي تو به خلق تو نياز دارم. آن بيان را به من بده. در دعاهايمان بخوانيم.
آيه 19 سوره نمل از دعاهاي حضرت سليمان نبي است، سليمان نبي و پدرش داود از پيامبراني هستند که حکومت بي نظير کردند، مخصوصاً حضرت سليمان در دعايي دارد که خدايا سلطنتي که به هيچکس ندادي به من بده. اين دعا براي همه مخصوصاً براي مسئولين، يک بخشدار، فرماندار، استاندار، وزير، رئيس جمهور، مدير کل، همه کساني که مسئوليتي را پذيرفتند يا پدرانشان مسئول بودند اين دعا برايشان خوب است. «رَبِّ أَوْزِعْنِي‏ أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَك‏» (نمل/19) يعني خدايا به من الهام کن که شکر نعمت تو را انجام بدهم، چرا؟ بخاطر اينکه شکر نعمت، نعمتت افزون کند. گاهي ما غافل مي‌شويم و کفران نعمت مي‌کنيم. نعمت‌ها با هم فرق مي‌کند. يکوقتي نعمت فرزند را کفران مي‌کنيم. چند بچه رو به راه دارد هي نق مي‌زند. يا موقعيتي دارد، مسئوليتي دارد، «رَبِّ أَوْزِعْنِي‏ أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلى‏ والِدَيَّ» تشکر کنم از نعمت‌هايي که به من دادي، به پدر و مادرم دادي، من در سايه آنها با تربيت آنها به اينجا رسيدم. «وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ» الهام کن به من کار خوبي که تو بپسندي. آقاي فرماندار همين را از خدا بخواه. خدايا بودجه و وقت و نيرو محدود است، تو به من الهام کن در بين پنج کار اولويت کدام است. خدايا به من الهام کن، کار درستي که تو راضي باشي. آن کار را انجام بدهم «وَ أَدْخِلْنِي بِرَحْمَتِكَ فِي عِبادِكَ الصَّالِحِينَ» با لطف خودت مرا در زمره صالحان قرار بده.
شريعتي: امروز صفحه 403 قرآن کريم، آيات 53 تا 63 سوره مبارکه عنکبوت را تلاوت خواهيم کرد.
«وَ يَسْتَعْجِلُونَكَ‏ بِالْعَذابِ وَ لَوْ لا أَجَلٌ مُسَمًّى لَجاءَهُمُ الْعَذابُ وَ لَيَأْتِيَنَّهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ «53» يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذابِ وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكافِرِينَ «54» يَوْمَ يَغْشاهُمُ الْعَذابُ مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ وَ يَقُولُ ذُوقُوا ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «55» يا عِبادِيَ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ أَرْضِي واسِعَةٌ فَإِيَّايَ فَاعْبُدُونِ «56» كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ ثُمَّ إِلَيْنا تُرْجَعُونَ «57» وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَنُبَوِّئَنَّهُمْ مِنَ الْجَنَّةِ غُرَفاً تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِينَ «58» الَّذِينَ صَبَرُوا وَ عَلى‏ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ «59» وَ كَأَيِّنْ مِنْ دَابَّةٍ لا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ يَرْزُقُها وَ إِيَّاكُمْ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ «60» وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ «61» اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ يَقْدِرُ لَهُ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَلِيمٌ «62» وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ نَزَّلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِ مَوْتِها لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْقِلُونَ»
ترجمه آيات: آنان با عجله از تو عذاب (الهى را) مى‏خواهند و اگر مهلت معيّن (براى آنان مقرّر) نبود، قطعاً عذاب به سراغشان مى‏آمد، (ولى بدانند) عذاب ناگهانى به سراغشان خواهد آمد در حالى كه از آن غافلند. آنان از تو عذاب فورى مى‏خواهند و حال آن كه جهنم بر كافران احاطه دارد. روزى (فرا رسد) كه عذاب از بالاى سرشان و از زير پاهايشان آنان را فرا گيرد؛ (در آن روز خداوند) مى‏فرمايد: بچشيد (جزاى) كارهايى را كه (در دنيا) انجام داده‏ايد. اى بندگانِ با ايمانِ من! همانا زمين من وسيع است، پس تنها مرا بپرستيد. هر نفسى، چشنده‏ى مرگ است؛ سپس به سوى ما باز گردانده مى‏شويد. و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادند، قطعاً آنان را در غرفه‏هايى از بهشت جاى مى‏دهيم كه نهرها از زير آنها جارى است؛ هميشه در آنجا خواهند بود؛ چه خوب است پاداش عمل كنندگان. (مؤمنان صالح) كسانى هستند كه (در برابر مشكلات) صبر (و استقامت) كرده و بر پروردگارشان توكّل مى‏كنند. و چه بسا جنبنده‏اى كه نمى‏تواند روزى خود را تأمين كند، خداست كه به او و به شما روزى مى‏دهد و اوست شنواى دانا. و اگر از آنان (مشركان) سؤال كنى: چه كسى آسمان‏ها و زمين را آفريد و خورشيد و ماه را تسخير كرد؟ حتماً خواهند گفت: خدا. پس، (از راه حقّ) به كجا منحرف مى‏شوند؟ خداوند براى هر كس از بندگانش كه بخواهد روزى را مى‏گسترد و يا تنگ مى‏كند، همانا خداوند به هر چيزى آگاه است. و اگر از آنان (مشركان) بپرسى: چه كسى از آسمان، آبى فرستاد كه به وسيله‏ى آن زمين را بعد از مرگش زنده كرد؟ حتماً خواهند گفت: خدا. بگو: ستايش مخصوص خداست؛ امّا بيشتر آنان نمى‏انديشند.
شريعتي: قرار گذاشتيم در ماه رمضان با پرداخت واجبات مالي بار خودمان را سبک‌تر کنيم.
حاج آقاي بهشتي: آيه‌اي که خوانديم «رَبَّنَا اغْفِرْ لِي وَ لِوالِدَيَّ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ‏ يَقُومُ‏ الْحِسابُ‏» (ابراهيم/41) يکي از حساب‌ها مسئوليت‌هاي شرعي است. مسافر بوديم، روزه نگرفتيم و تا سال بعد بايد مي‌گرفتيم، نشد، روزه به گردن ما هست و يک جريمه‌اي بايد پرداخت کنيم. تا حالا چند روزه از من قضا شده است؟ آقايان يک جور و خانم‌ها يک جور، کفاره بايد بدهيم. بياييم با اين کار دل خود را براي دريافت رحمت الهي آماده کنيم. «كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ» (عنکبوت/57) بدون استثناء همه کس مرگ را مي‌چشند حتي پيامبر، اي پيامبر تو هم مي‌ميري، «ثُمَّ إِلَيْنا تُرْجَعُونَ» به سوي ما باز مي‌گرديد، اميرالمؤمنين فرمود: زيرک‌ترين شما آماده‌ترين شما براي اين سفر است که به سوي خدا با آمادگي برگرديد. پرسيدم: آمادگي به چيست؟ فرمود: «اداء الفرائض» کسي واجباتش را انجام داده باشد و با خدا بدهي نداشته باشد، از محرمات و گناهان اجتناب کرده باشد و خلق و خوي خوبي داشته باشد. اين سه عامل باعث مي‌شود ما مهيا باشيم براي رفتن و برگشتن به سوي خدايي که از طرف او آمديم. «انا لله و انا اليه راجعون» چشيدن مرگ را مثل بو کردن گل و خوردن يک غذاي شيرين باشد.
حضرت سليمان کشوري پهناور داشت و چقدر خدمت کرد، باز به خدا مي‌گويد: «و أن اعمل صالحاً» خدايا توفيقم بده باز يک کار خوب بکنم. به گذشته درخشان خود مغرور نيست. همچنان از خدا مي‌خواهد او را راضي کند، از اين آيه مي‌فهميم ما وظيفه داريم در برابر نعمت‌هايي که به پدر و مادر ما داده شده تشکر کنيم. اين آيه به ما مي‌گويد: تلاش حاکمان بايد براي انجام عمل صالح باشد. رهبر عزيز انقلاب فرمودند: اين دوره‌ها تمام مي‌شود. هرکسي وزير و وکيل هست تمام مي‌شود و آينده در مورد ما قضاوت خواهند کرد. اين دوره‌اي که من مسئول بودم، چه ارزان شد و چه گران شد، من مسئول بودم. اين حرکت سليماني است و بايد بدانيم کارهاي ما و عملکرد ما مي‌ماند و در آينده مورد محاسبه قرار مي‌گيرد. اين دعا را زياد در دستور کار خودمان قرار بدهيم.     براي ازدواج و اشتغال جوان‌ها و شفاي بيماران دعا کنيم. از خداوند مي‌خواهيم به همه آنهايي که آرزوي اولاد دارند، به حق امام مجنبي فرزنداني صالح و سالم عنايت بفرمايد.
شريعتي: اين هفته قرار است در مورد سهل بن حنيف صحبت کنيم.
حاج آقاي بهشتي: برادر عثمان بن حنيف از اصحاب پيغمبر است. در جنگ بدر بود. از آنهايي است که در احد ايستادگي کرد و اميرالمؤمنين وقتي از مدينه راهي بصره شد او را به جاي خود در شهر گمارد و فرماندار مدينه شد.
شريعتي: «والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين»