اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

98-08-19-حجت الاسلام والمسلمين بهشتي-ابعاد مختلف تربيت عبادي(اهميت نيت در عبادت)


برنامه سمت خدا

موضوع برنامه: ابعاد مختلف تربيت عبادي (اهميت نيت در عبادت)

كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين بهشتي

تاريخ پخش: 19-08- 98

شريعتي: بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين

اي لهجه‌ات ز نغمه باران فصيح‌تر *** لبخندت از تبسم گلها مليح‌تر

بر موي تو نسيم بهشتي دخيل بست *** يعني نديده از خم زلفت ظريف‌تر

اي با خداي عرش ز موسي کليم‌تر *** با ساکنان فرش ز عيسي مسيح‌تر

با ديدن تو عشق نمک‌گير شد که ديد *** روي تو را ز چهره‌ي يوسف مليح‌تر

تو حسن مطلع غزل سبز خلقتي *** حسن ختام قصه‌ي ناب نبوتي

«السلام عليک يا رسول الله» سلام مي‌کنم به همه دوستان عزيزم، بيننده‌هاي خوب و نازنين‌مان، ايام ولادت با سعادت نبي مکرم اسلام و آغاز هفته وحدت را تبريک مي‌گويم. انشاءالله زير سايه‌ي نبي مکرم اسلام بهترين‌ اتفاق‌ها براي ما رقم بخورد. حاج آقاي بهشتي سلام عليکم و رحمة الله.

حاج آقاي بهشتي: سلام عليکم و رحمة الله، بنده هم خدمت شما و بينندگان و شنوندگان عزيز سلام مي‌کنم. ميلاد مسعود خوشبوترين گل عالم خلقت را تهنيت مي‌گويم و همينطور ميلاد مسعود امام صادق(ع) را که به ما راستي آموخت تبريک مي‌گويم، از خداوند مي‌خواهم که همه ما را از رهروان و زائران و شفاعت شوندگان آن شخصيت آسماني قرار بدهد.

شريعتي: قرار گذاشتيم که کارشناسان عزيز در هفته وحدت و ايام ميلاد حضرت محمد مصطفي(ص) به مدارس و دانشگاه‌ها سر بزنند و بذر محبت پيامبر را در دلها بکارند و انشاءالله همه‌ي بچه‌هاي ما زير سايه‌ي پيغمبر و تعاليم عاليه حضرت تربيت شوند. بحث ما در ذيل بحث تربيت عبادي به بحث نيت رسيد. بحث امروز را خواهيم شنيد.

حاج آقاي بهشتي: بسم الله الرحمن الرحيم، الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي.

ما از تربيت عبادي به نماز آمديم، از نماز هم با طهارت شروع شد نسبت به وقت، گوهر وقت مطالبي را عرض کرديم. اذان، مکان و لباس نماز، همه کساني که مي‌پرسند با چه شيوه‌اي ما ديگران را به نماز دعوت کنيم نبايد غافل شوند. يکي از شيوه‌ها آگاهي بخشي است، آشنايي با معارف نماز، چون اگر کسي با يک پديده‌اي آشنا شد، علاقه‌مند مي‌شود. بسياري از ما در مورد اجزاء نماز اطلاعات نداريم. نيت چيست که از آغاز نماز نيت داريم؟ وضوي بدون نيت باطل است. غسل نيت دارد. تيمم نيت دارد. نماز نيت دارد. خمس و زکات و عبادات نيت دارند. حديث داريم که «نِيَّةُ الْمُؤْمِنِ‏ خَيْرٌ مِنْ عَمَلِه‏» نيت مؤمن از عمل او بالاتر است. شهيد مطهري مي‌گويد: ما بايد بدانيم چه کاري انجام مي‌دهيم. توجه به دو چيز را نيت مي‌گوييم. يکي توجه داشته باشيم چه کار مي‌کنيم؟ عادت نشده باشد که همينطور تکراري نماز بخوانيم. چه کار مي‌کنيم؟ نماز مي‌خوانيم، چه نمازي؟ نماز ظهر مي‌خوانيم به جماعت، نصف نيت همين است که توجه داشته باشيم و حواس اينقدر پرت نباشد و غافل نباشيم. اين يک سرفصلي دارد به نام حضور قلب.

يک بال ديگر نيت اين است که براي خدا انجام بدهم. چرا نماز مي‌خواني؟ قربتاً الي الله، براي جلب رضايت خدا و نزديک شدن به خدا، من اين کار را براي چه انجام مي‌دهم؟ چه مي‌کنم و براي چه؟ انسان‌ها براي کارهايشان هدفي دارند. بازاريان که بازار مي‌روند، ورزشکاران که باشگاه مي‌روند، دانشجوها که دانشگاه مي‌روند، انسان براي تمام حرکاتش هدفي دارد. ان هدف مي‌گويد: بلند شو لباس بپوش و برو. هدف ما از نماز خواندن چيست؟ قربتاً الي الله... مطالبي که مي‌گويم يکي از شهيد مطهري است که ايشان براي نماز کتاب مستقلي نداشتند. يکي از دوستان تلاش کردند هر پنجاه و چند کتاب شهيد مطهري را سطر به سطر خواندند و هرچه براي نماز و مسجد و قبله بود، تبديل شد به کتابي به نام «طهارت روح» که اسم اين کتاب را من گذاشتم، از پيام حضرت امام خميني براي شهادت حضرت مطهري اين اسم را گرفتم. ايشان در بخش نيت شايد ضصت هفتاد صفحه اين کتاب در مورد نيت است. هم براي اخلاص و هم براي حضور قلب، نيت دو رکن دارد. يکي اينکه چه مي‌کنم و چه هدفي دارم. پس ما براي همه عباداتمان نيت داريم و قربتاً الي الله.

قرب يعني نزديکي، نزديک شدن به خدا. ما يک نزديکي فيزيکي داريم، مثل فاصله من و شما، اين منظور نيست چون خداوند جسم نيست که به خداوند نزديک شويم. شهيد مطهري اين مثال را مي‌زند، فرض کنيد يک بزرگي يک عالمي يک کارهايي مي‌کند اطرافيان مي‌گويند: ايشان قرب به آن مسئول پيدا کرده است. يعني يک سلسله کارهايي انجام داده که او را راضي کرده است. مثلاً نگاه کرده آن فرمانده و عالم، آن مدير چه مي‌پسندد. اين نزديکي است، نه نزديکي مکاني، آنوقت نزديک شد چه فايده‌اي دارد؟ عنايت آن بزرگ زياد مي‌شود، لطف او زياد مي‌شود. ايشان از نزديکان فلان مرجع تقليد است. نزديکان نه يعني فاميل است، خانه‌شان، يعني يک کارهايي مي‌کند که آن شخصيت بزرگ مي‌پسندد و خشنود مي‌شود. ما وقتي مي‌گوييم: قربتاً الي الله يعني مي‌خواهيم يک جايگاهي نزد خدا پيدا کنيم که خدا از ما راضي شود. ممکن است کارهاي ما موجب خشنودي خدا و موجب ناخشنودي خدا باشد. لذا گاهي به جاي قربتاً الي الله يک کلمه‌ي ديگر به کار مي‌بريم براي جلب رضايت خدا يا براي اطاعت فرمان خدا، يعني همه اينها جزء نيت است. نماز مي‌خوانم قربتاً الي الله، نماز مي‌خوانم براي جلب رضايت خدا، نماز مي‌خوانم براي اطاعت از فرمان خدا.

نقطه مقابل اينها چيست؟ نماز مي‌خوانم که چند نفر مرا ببينند يا يک امتيازي به من بدهند. اين ريا است. نقطه مقابل اخلاص رياست. ما بايد دقت کنيم، شيريني نماز و شيريني عبادت براي رابطه با خداست. ريا يعني رابطه با خدا را قطع کن و دل به خوشايند مردم ببند. در اين باره در قرآن و روايات خيلي توصيه شده مواظب نمازهايتان باشيد و براي خدا باشد. چيزي است که اگر در نماز نباشد نماز باطل است. حاج آقاي قرائتي مي‌فرمايد: نيت در نماز مثل نخ اسکناس است، اگر نباشد مثل يک ورق ديگر است و اعتبار ندارد و هميشه بايد آن نخ باشد. از آغازي که بلند مي‌شويم وضو مي‌گيريم، تا السلام عليکم اين حالتي که خدايا من به عشق تو و براي جلب رضايت تو اين کار را مي‌کنم. روزه گرفتن و خمس دادن هم همين است. پيامبر عزيز ما(ص) در جنگ احد، من نديدم پيغمبر جايي بيش از جنگ احد گريه کرده باشد، خيلي گريه کرده است. يعني عزيزترين کسانش را مقابل چشمانش کشتند. گريه مي‌کرد کنار پيکر شهدا ولي از کنار کشته‌اي با بي تفاوتي گذشت. اصحاب مي‌شناختند، او کسي بود که از مدينه با ما همراه بود. پيامبر از کنار او راحت گذر کرد. پرسيدند، حضرت فرمود: او در جنگ دنبال اين بود که يک الاغ جواني که تند مي‌دود را به دست بياورد. چشمش دنبال آن الاغ بود. هدف مهم است. کاري که انجام مي‌دهيم براي چه باشد.

در نهج‌البلاغه آمده که در پايان جنگ جمل، يک کسي به اميرالمؤمنين(ع) اعلام غصه کرد. حضرت فرمود: چه شده است؟ گفت: يک دوستي دارم اي کاش او هم در اين جنگ بود. حضرت پرسيد: اين دل دوست تو با ما هست؟ يعني به جبهه نيامده عذري داشته است؟ «أَ هَوَى‏ أَخِيكَ‏ مَعَنَا» دل دوست تو با ما بود؟ گفت: بله، فرمود: او حاضر است و الآن در جبهه ما حاضر است. «وَ لَقَدْ شَهِدَنَا فِي عَسْكَرِنَا هَذَا [قَوْمٌ‏] أَقْوَامٌ» در جبهه ما حاضر هستند، همين الآن کساني که «فِي أَصْلَابِ الرِّجَالِ» در پشت‌هاي پدران هستند، «وَ أَرْحَامِ النِّسَاءِ» در شکم‌هاي مادران هستند، «سَيَرْعَفُ بِهِمُ الزَّمَانُ‏ وَ يَقْوَى بِهِمُ الْإِيمَان‏» آينده‌ها و روزگاران آنها را معرفي خواهد کرد و ايمان به وسيله آنها تقويت خواهد شد. شهيد مطهري اين قصه را براي نيت آورده است. نيت آن نفر اين بوده که اي کاش مي‌شد. ما با نيت مي‌توانيم سهام کارخانه‌هاي معنويت را براي خودمان کنيم.

به نيت خيلي بايد پرداخت. اين حديث هم حديث شيريني است. «الْقَلْبُ‏ حَرَمُ‏ اللَّهِ» دل انسان حرم خداست. «فَلَا تُسْكِنْ حَرَمَ اللَّهِ غَيْرَ اللَّهِ» (جامع الاخبار/ص185) در خانه خدا غير خدا را ساکن نکنيد. حديث ديگري داريم که خداوند فرمود: آسمان‌ها و زمين وسعت مرا ندارند، «لَا يَسَعُنِي أَرْضِي وَ لَا سَمَائِي وَ لَكِنْ يَسَعُنِي‏ قَلْبُ‏ عَبْدِيَ الْمُؤْمِنِ» قلب بنده مؤمن من وسعت مرا دارد. آنوقت ما چنين خدايي را رها کنيم براي خوشايند اين و آن، گاهي هم ممکن است براي خودنمايي نباشد، مي‌ترسد نماز نخواند. مي‌گويد: نماز نخوانم مرا تنبيه مي‌کنند، مرا بيرون مي‌کنند. نماز از ترس کسي يا براي خوشايند کسي نمازهايي است که مردود است. روز قيامت مي‌بيند نماز خوانده ولي به ازايش چيزي برايش نيست. بخواهيم از نماز لذت ببريم، بايد با شوق و ذوق نماز بخوانيم. با عشق نماز بخوانيم. اول هر نماز خدا را شکر مي‌کنيم که خدا را شکر يکبار ديگر قسمت شد سر سجاده بيايم. اينها نيت را تقويت مي‌کند. به خودمان تلقين کنيم. معلوم مي‌شود آغاز نماز از دل شروع مي‌شود. ما در دل نيت مي‌کنيم که وضو بگيريم. اين دل همان نقطه نوراني است که به آن بپردازيم چه مي‌شود.

در مورد نيت فقها مطالبي دارند. الآن فقهايي که مردم ما از آنها تقليد مي‌کنند، مي‌گويند: نه، نيت نياز نيست به زبان جاري کنيم و حتي نياز نيست از دل بگذراني، همين توجه کافي است. البته از دل بگذراند و به زبان جاري کند ايرادي ندارد ولي اگر نگويد هم باطل نيست. همين که توجه دارد و به سمت قبله ايستاده که خدايا مي‌خواهم به عشق تو براي نزديک شدن به مقام تو، براي اطاعت فرمان تو همان نمازي که خودت به ما آموخته‌اي در وقتي که دوست داري بخوانم. هفتاد بار در قرآن «في سبيل الله» آمده است. «في سبيل الله» يعني نيت، مثلاً «انفقوا في سبيل الله، جاهدوا في سبيل الله، هاجروا في سبيل الله» جهاد در راه خدا، انفاق در راه خدا، هجرت در راه خدا. گذشت، در راه خدا. دو نفر هستند هردو به يک فقير يک مبلغ مي‌دهند و کمک مي‌کنند. يکي نيت دارد براي خدا، مي‌گويد: خداوند مي‌پسندد انفاق من رنگ آسماني و معنوي داشته باشد.         اين تا قيامت مي‌ماند. ديگري کمک مي‌کند مي‌گويد: فقي است گرسنه است و اينها فرق دارند. هردو مورد گرسنه‌ها سير مي‌شوند ولي دهنده‌ها چطور؟ آن کسي که پول مي‌دهد رشد معنوي پيدا مي‌کند. شهيد مطهري مي‌گويد: انسان براي هدفي آفريده شده و اين عبادات هم نرم افزارهايي هستند که ما را به هدف مي‌رسانند. هدف قرب الهي است. نماز مي‌خوانيم، روزه مي‌گيريم، جهاد مي‌کنيم، سفر مي‌رويم، ازدواج مي‌کنيم. حتي ما با نيت کارهاي زيادي را مي‌توانيم به نام خودمان به ثبت برسانيم. مثلاً من آرزو مي‌کنم همه مظلومان نجات پيدا کنند. همين اندازه که در دل آرزو مي‌کنم گرسنه‌ها سير شوند، با نيت، در بازار حديث داريم يک کسي مي‌رفت گرسنه‌هايي را مي‌ديد. پول نداشت کمک کند و غذا براي آنها بگيرد، امام فرمود: همين اندازه که در دل آرزو داري اي کاش پول داشتي و به اين فقرا کمک مي‌کردي. بارها مي‌شود روز قيامت کساني به پرونده‌شان نگاه مي‌کنند و کارهايي را مي‌بينند که انجام ندادند ولي برايشان ثبت شده است. چرا؟ چون راضي بوده و آرزو مي‌کرده آن کار را بکند. آرزو مي‌کرده آن عروس و داماد از هم جدا شوند. دلش مي‌خواسته مريض‌ها شفا پيدا کنند. چقدر ثواب شفاي بيماران در پرونده او نوشته مي‌شود.

آرزو مي‌کنم اي کاش روز عاشورا کربلا بودم و در رکاب أباعبدالله جان فشاني مي‌کردم، همين آرزو و نيت براي من حسنه ثبت مي‌کند. اين نشان مي‌دهد دل انسان چه جايگاه رفيعي دارد، في سبيل الله را هرجا در قرآن خوانديم به نيت مربوط مي‌شود. «ابْتِغاءَ مَرْضاتِ‏ اللَّه‏» جستجو کنيم رضايت خدا را، در تفسير سوره‌ي شمس مي‌فرمايد: قوم صالح شتر صالح را پي کردند. در تاريخ مي‌بينيم يک نفر بيشتر نبود که اين جنايت را انجام داد. شتري که معجزه الهي بود و حضرت صالح به مردم فرموده بود: يک روز شتر از چشمه آب بخورد و يک روز شما، آدم‌هاي لجوج آمدند گفتند: اين شتر را بکشيم. يک نفر بوده آن کسي که شتر را کشته است ولي قرآن به جمعي نسبت مي‌دهد، چرا؟ چون بقيه راضي به کار او بودند. نيتشان اين بود که من هم بودم اين کار را مي‌کردم. يا اميرالمؤمنين(ع) قاتلش ظاهراً ابن ملجم است ولي در شب 21 ماه مبارک رمضان يک ذکر را صد بار مي‌گوييم. «اللهم العن قتلة اميرالمؤمنين» خدايا لعنت کن قاتلان اميرالمؤمنين را، قاتل اميرالمؤمنين يک نفر بود چرا جمع بسته است؟ معلوم مي‌شود اگر در کارهاي خوب يا در کارهاي بد، نيت‌هاي خوب يا بد داشته باشيم، پيامد دارد. «صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ‏ أَحْسَنُ‏ مِنَ‏ اللَّهِ‏ صِبْغَةً وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُون‏» (بقره/138) آنجا هم کلمه‌ي عبادت به کار رفته است. يعني اين عبادت رنگ خدايي به کارهاي ما مي‌دهد. حتي کارهاي مباح، مثلاً مي‌خواهم بخوابم. خدايا مي‌خواهم بخوابم که انرژي بگيرم و فردا عبادت کنم يا به خلق تو کمک کنم. خدايا ورزش مي‌کنم که سلامت باشم و عبادت کنم و کار کنم. صدها بار مي‌توانيم با نيت خود حسناتي را براي خود بخريم. «قُتِلُوا فِي‏ سَبِيلِ‏ اللَّهِ» معلوم است کشته شدن در راه غير خدا هم داريم. «في سبيل الله» يعني نيتش خدا بوده است. «يُقاتِلْ‏ فِي‏ سَبِيلِ‏ اللَّهِ‏»، «يُقاتِلُونَ‏ فِي سَبِيلِ اللَّه‏» (نساء/76) «يُهاجِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّه‏» (نساء/89)، «جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ‏ وَ أَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّه‏» (انفال/72) با پولش جهاد مي‌کند، با جانش جهاد مي‌کند اما به رنگ خدا، همه اين آيات مربوط به نيت است.

مي‌پرسيم آقا چرا شما جبهه رفتي؟ دنبال يک زمين بودي، دنبال امتياز بودي؟ سهميه مي‌خواستي؟ دلش را که مي‌شکافد مي‌گويد: فقط خدا، لذا گاهي از رزمندگان مي‌پرسيدند: شما در جبهه چه کار کردي؟ به زبان نمي‌آورد. چند ده هزار مين خنثي کرده، مي‌گويد: وظيفه بود آمدم. معمولاً کساني که براي خدا کار مي‌کنند خيلي خوشايند نيست که اطلاعاتشان پخش شود. «انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّه‏» (توبه/38) کوچ کنيد، از اينجا به جاي ديگر به خاطر خدا سفر کنيد. «لا يُصِيبُهُمْ ظَمَأٌ وَ لا نَصَبٌ وَ لا مَخْمَصَةٌ فِي سَبِيلِ اللَّه‏» (توبه/120) کساني هستند که سختي و دشواري، تنگنا به آنها نمي‌رسد در راه خدا مگر اينکه عمل صالحي برايشان نوشته شود. «يُنْفِقُونَ‏ أَمْوالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّه‏» (بقره/261) اين مسأله‌ي في سبيل الله خيلي مهم است. امام صادق(ع) فرمود: خداوند قبول نمي‌کند «الا ما کان خالصاً» مگر عملي که خالص باشد. خدا عمل ريايي را قبول نمي‌کند.

قرآن بخوانيم، اي پيامبر بگو «قُلْ إِنَّ صَلاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيايَ وَ مَماتِي‏ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ» (انعام/162)اين مربوط به نيت است. در بعضي دعاها هم هست که اول نماز قبل از تکبيرة الاحرام توصيه شده اين آيه را بخوانيم. بگو: نماز من و همه عبادات من و زندگي و مرگ من براي خداست. يعني يک رنگي به کل زندگي‌اش مي‌زند که همه کارهايش جهت دارد. هرکاري انجام مي‌دهد از او بپرسيد: براي چه اين کار را انجام مي‌دهيد؟ مي‌گويد: براي خدا. براي چه ازدواج کرديد؟ الآن با بعضي از شهدايي که در جبهه به شهادت رسيدند مصاحبه کردند که شما که دائم به جبهه رفت و آمد داريد، ازدواج براي چيست؟ مي‌گويد: خدا دوست داشت ازدواج کنم و براي جلب رضايت خدا ازدواج کردم.

اميرالمؤمنين فرمود: «أَخْلَصَ‏ لِلَّه‏» خالص کن براي خدا «عملك» عملت را، «و علمك» دانشت را، «و حبّك و بغضك» اينکه از يک نفر تنفر داري، «و أخذك» پول گرفتنت را «و تركك» نگرفتنت را، «و كلامك و صمتك» سخن گفتنت را «لله» همه چيز براي خدا. يعني اين نماز غير از نماز به بقيه کارهاي ما رنگ مي‌دهد.  فايده‌اش اين است که وقتي براي خدا شد ديگر کينه و آلودگي و طمع درونش نيست. مثلاً دزدي مي‌خواهد دزدي کند بسم الله الرحمن الرحيم بگويد. اين درست نيست. وقتي براي خدا شد ما از آلودگي‌ها پاک مي‌شويم. هرکاري اگر براي خدا باشد نبايد حسادت درونش باشد.

وقتي خدا در زندگي انسان مي‌آيد و خودش را کنار مي‌گذارد، قرآن مي‌فرمايد: «كُلُ‏ شَئ‏ هالِكٌ‏ الّا وَجْهه» (قصص/88) همه موجودات نيست مي‌شوند «الا وجهه» در تفاسير آمده «الا وجهه» يعني مگر کاري که براي خدا بوده است. آن ماندگار است. اين کار براي خدا بود، اين نماز براي خدا بود. اين حرف زدن براي خدا بود. بلند شديم دو نفر را آشتي بدهيم اين براي خدا بود. هرکاري که براي خدا باشد ماندگار است و بقيه با مردن ما تمام مي‌شود. بحث نيت خيلي بحث مهمي است. نه اينکه ما وسواس پيدا کنيم، نيت چيز راحتي است ولي بايد به آن فکر کنيم. اول هر نمازي چند لحظه فکر کنيم که خدايا من مي‌خواهم از اين نماز لذت ببرم. شيطان هم در نيت وارد مي‌شود. مثلاً مدير اداره‌اي از امام خميني استفتاء کرده که من مدير اداره هستم مي‌ترسم بروم نماز جماعت اداره بگويند: ريا شده است. نمازم را در اتاقم فرادي مي‌خوانم. هم حال بهتري دارم هم حضور قلب دارم و اخلاصم بيشتر است. امام جواب دادند اين شيطان است که به تو گفته اين کار را بکن. نماز را اسلام مي‌گويد: به جماعت، ريا دست ماست. ديگران چه برداشتي مي‌کنند به ما ربطي ندارد. من مي‌دانم خداوند جماعت را دوست دارد. فرادي نه، بگويم: نروم ريا مي‌شود اشتباه است. ريا و غير ريا به قلب هرکسي مربوط است. خدايا تو خود از دل من آگاه هستي. براي خوشايند ديگران و ترس ديگران و براي ملاحظه ديگران نمي‌روم. تو گفتي جماعت دوست دارم و من مسجد آمدم. مواظب باشيم شيطان ما را به بيراهه نبرد.

بخاطر نيست بسياري از کارهاي انجام نشده در قرآن ستايش نشده است. مثلاً ابراهيم خليل الرحمان فرمان يافت که پسرش اسماعيل را قرباني کند. پسر را صدا زد، عزيزم خدا فرمان داده تو را قرباني کنم. فکر کن ببينم نظرت چيست؟ پسر جواب داد «يا أَبَتِ افْعَلْ‏ ما تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ» (صافات/102) پدرجان فرمان خدا را اطاعت کن، انشاءالله من هم صبر مي‌کنم. پدر و پسر تسليم هستند، آمدند فرمان خدا را انجام بدهند. جبرئيل نازل شد و قوچي آورد و به ابراهيم خطاب رسيد: کارت قبول شد. قرباني نکرده که قبول باشد ولي دلش اين بود و نيتش اين بود که اين کار را انجام بدهد. چند صد هزار نفر در ايران در دوران دفاع مقدس به جبهه آمدند و به سلامت به شهرهايشان برگشتند. اينها مشتريان خدا هستند، مشتريان خدا فقط شهدا نيستند. شهيدان، جانبازان و آزادگان و کساني که به سلامت به شهرهايشان برگشتند. «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى‏ مِنَ‏ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ» (توبه/111) خدايا تو خود مي‌داني من بخاطر هيچ انگيزه مادي به جبهه نيامدم. ولي نه ترکشي به ما خورد و نه تيري اصابت کرد، بخاطر تو آمديم و اين نقش نيت است. کارهاي انجام نشده‌اي که در قرآن ستايش شده است.

گروهي از ياران پيامبر، در سوره توبه آيه 92 است. نزد پيغمبر آمدند که مي‌خواهيم به جبهه برويم. پيغمبر فرمود: من سلاح به اندازه شما ندارم. اصطلاحاً واجب کفايي مي‌گوييم. يعني به اندازه کفايت تعدادي داوطلب شدند و از گردن بقيه ساقط مي‌شود. اينها گريه مي‌کردند و برمي‌گشتند که چرا نشد اين جان را در راه خدا بگذاريم. به خانه برگشتند ولي قرآن فرمود: براي آنها حسنه نوشته مي‌شود. چقدر اين نيت تأثير دارد. اين مثال هم چون من آموزش يافته‌ي حاج آقاي قرائتي هستم، مي‌گويم. ايشان مي‌فرمايد: دو کس شکم پاره مي‌کنند يکي جراح و يکي چاقوکش، به يکي پول مي‌دهيم و از يکي پول مي‌گيريم. از يکي تقدير و تشکر مي‌کنيم و يکي هم بايد در زندان باشد. ظاهر کار يکي است ولي نيت‌ها فرق مي‌کند. يکي براي سلامت يک انسان شکم پاره کرد و يکي براي نابودي انسان. اين نقش نيت است. امام رضا(ع) فرمود: «لا صَلاةَ إِلا بِإِسْبَاغِ الْوُضُوءِ وَ إِحْضَارِ النِّيَّةِ» (مستدرك‏الوسائل، ج 4، ص 106) نماز نماز نيست مگر اينکه وضوي شاداب داشته باشد و نيت درست. اميرالمؤمنين فرمود: «فَإِنَّ الْعَطِيَّةَ عَلَي‏ قَدْرِ النِّيَّةِ» (نهج‏البلاغة، ص 397) جوائزي که خدا مي‌دهد به تناسب نيت‌هاست.

اميرالمؤمنين فرمود: «ليست الصلاة قيامك‏ و قعودك» نماز نشست و برخاست نيست. «إنما الصلاة إخلاصك و أن تريد بها الله وحده‏» (شرح‏نهج‏البلاغة، ج 1، ص 325) فقط نيت تو خداي تنها باشد. خدايا هيچ نيتي ندارم، نه براي گرم شدن، نه براي خنک شدن، نه براي خوشايند اين و آن، نه از ترس، خدايا من بري جلب رضايت تو نماز مي‌خوانم. «إِنَّما نُطْعِمُكُمْ‏ لِوَجْهِ اللَّهِ» (انسان/9) اين اخلاص است. «لا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكُوراً» يعني يکي از نشانه‌هاي آدم مخلص اين است که توقع ندارد.

شريعتي: امروز صفحه 221 قرآن کريم آيات پاياني سوره مبارکه يونس و آيات ابتدايي سوره مبارکه هود را تلاوت خواهيم کرد. چقدر خوب است ثواب تلاوت اين آيات را به حضرت محمد مصطفي(ص) هديه کنيم.

«وَ إِنْ‏ يَمْسَسْكَ‏ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلا كاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَ إِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلا رَادَّ لِفَضْلِهِ يُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ «107» قُلْ يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَكُمُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنِ اهْتَدى‏ فَإِنَّما يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما يَضِلُّ عَلَيْها وَ ما أَنَا عَلَيْكُمْ بِوَكِيلٍ «108» وَ اتَّبِعْ ما يُوحى‏ إِلَيْكَ وَ اصْبِرْ حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ وَ هُوَ خَيْرُ الْحاكِمِينَ «109»

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏، الر كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ «1» أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنَّنِي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ «2» وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُمْ مَتاعاً حَسَناً إِلى‏ أَجَلٍ مُسَمًّى وَ يُؤْتِ كُلَّ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ كَبِيرٍ «3» إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ وَ هُوَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ «4» أَلا إِنَّهُمْ يَثْنُونَ صُدُورَهُمْ لِيَسْتَخْفُوا مِنْهُ أَلا حِينَ يَسْتَغْشُونَ ثِيابَهُمْ يَعْلَمُ ما يُسِرُّونَ وَ ما يُعْلِنُونَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ «5»

ترجمه آيات: و اگر خداوند (براى آزمايش يا هدف ديگر بخواهد) زيانى به تو برساند، جز خود او كسى توان برطرف كردن آن را ندارد واگر براى تو خيرى بخواهد، هيچ كس مانع فضل او نخواهد شد. خير را به هر كس از بندگانش كه بخواهد مى‏رساند و او بس آمرزنده و مهربان است. بگو: اى مردم! اينك حقّ از سوى پروردگارتان به سراغ شما آمده است. پس هر كس هدايت يابد، يقيناً به سود خويش هدايت مى‏يابد و هر كس گمراه شود، تنها به زيان خويش گمراه مى‏شود ومن بر (ايمان آوردن) شما وكيل نيستم (تا به اجبار شما را به راه حقّ درآورم). و (تنها) آنچه را بر تو وحى مى‏شود پيروى كن و پايدار باش تا آنكه خداوند داورى كند و او بهترين داوران است.

به نام خداوند بخشنده‏ى مهربان. الف لام را، (قرآن) كتابى است كه آيات آن استوار گشته، آنگاه از جانب حكيمى آگاه، شرح و تفصيل داده شده است. كه جز خداوند يكتا را نپرستيد، همانا از طرف او براى شما هشدار دهنده و بشارت دهنده هستم. و از پروردگارتان طلب مغفرت كنيد و بسوى او بازگرديد تا شما را به بهره‏اى نيكو تا مدّتى معيّن (كه عمر داريد) كامياب كند و به هر صاحب فضيلتى فزونى بخشد و اگر (از بندگى‏خدا) روى بگردانيد، همانا من‏ از عذاب روزى بزرگ بر شما بيمناكم. بازگشت شما به سوى خداست و او بر هر چيزى تواناست. بدانيد كه مخالفان براى آنكه خود را از پيامبر پنهان دارند، سر و سينه‏هاى خود را به هم نزديك مى‏كنند و لباس‏هاى خويش را بر سر مى‏كشند (تا شناخته نشوند، غافل از آنكه) خداوند تمام كارهاى سرّى و آشكار آنان را مى‏داند. همانا او به اسرار درون سينه‏ها آگاه است.

شريعتي: پيامبر فرمود: اشتياق بهشت به سلمان خيلي بيشتر از اشتياق سلمان به بهشت است. اين هفته قرار است در مورد صحابه گرامي پيامبر اسلام و ياران گران سنگ اميرالمؤمنين جناب سلمان فارسي صحبت کنيم.

حاج آقاي بهشتي: دو نکته بگويم. اينکه متعدد مي‌شد که پيامبر بر شانه سلمان يا ران سلمان مي‌زد به تناسبي و يک پيشگويي مي‌کرد از آينده‌ي هموطنان سلمان يعني ايرانيان، يکي اينکه فرمودند: دانش اگر در ستاره ثريا باشد، ايراني‌ها به آن دست مي‌يابند. يکي اينکه کساني از هموطنان سلمان مي‌آيند، ايمان را محکم مي‌گيرند و بخشندگي و انفاق دارند. مسأله‌ي انفاق و بخشندگي ايرانيان در تفسير آيه 38 سوره محمد آمده است. چون ايام ميلاد پيامبر هست، سلمان اين حديث را فرمود: «أَوْصَانِي‏ حَبِيبِي‏ رَسُولُ اللَّهِ» حبيب من پيغمبر وصيت به من کرد به صبر، به هفت چيز که هرگز آنها را ترک نمي‌کنم. 1- در زندگي به پايين‌تر از خودم نگاه کنم تا قدردان نعمت‌هاي خدا باشم. به بالادست نگاه نکنم. در مسائل علمي و معنوي به بالاتر و در مسائل معيشتي به پايين‌تر از خودم. فقرا را دوست داشته باشم و به آنها نزديک شوم. حق بگويم اگرچه تلخ باشد. با خويشاوندانم مرتبط باشم اگرچه آنها با من قهر باشند. دست نياز جلوي مردم دراز نکنم و به زندگي قناعت کنم. اين ذکر «لا حول و لا قوة الا بالله» را زياد بگويم که گنجي از گنج‌هاي بهشت است.

شريعتي: با طرح رد مظالم که در ايام ميلاد نبي مکرم اسلام هست تا سقف پانصد هزارتومان پرداخت کنند. انشاءالله دوستان در اين طرح شرکت کنند. دعا بفرماييد.

حاج آقاي بهشتي: خدايا زندگي ما را زندگي پيامبري و خلق ما را خلق پيامبري و مرگ ما را مرگ پيامبري قرار بده و جهان را براي منجي موعود(ع) آماده و همه ما را از زمينه سازان حکومتش قرار بده. براي شفاي بيماران و ازدواج جوانان دعا مي‌کنيم.

شريعتي: «والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين»