حجت الاسلام والمسلمين بهشتي– ابعاد مختلف تربيت عبادي (وضو)
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: ابعاد مختلف تربيت عبادي (وضو)
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين بهشتي
تاريخ پخش: 02-04- 98
شريعتي: بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
آه اگر دوران شيرين وفا خواهد گذشت *** روزهاي همنشينيهاي ما خواهد گذشت
بعد من تنها نخواهي ماند اما بعد تو *** بر من تنها نميداني چه ها خواهد گذشت
عاشقان تازهات اهل کدام آبادياند *** عطر گيسوي تو اين بار از کجا خواهد گذشت
تاب دور افتادنم از تاب گيسوي تو نيست *** کي دل آشفته از موي رها خواهد گذشت
اي دعاي عاشقان پشت و پناهت باز گرد *** بي تو کار دوستداران از دعا خواهد گذشت
سلام ميکنم به همه دوستان عزيزم و بينندههاي خوب نازنينمان، شنوندگان ارجمند راديو قرآن که صداي ما را ميشنوند. انشاءالله در اين روزهاي گرم تابستان، دل و جانتان گرم و پرنور باشد. حاج آقاي بهشتي سلام عليکم و رحمة الله، خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي بهشتي: سلام عليکم و رحمة الله، بنده هم خدمت حضرتعالي و همه بينندگان و شنوندگان سلام ميکنم. از خداوند ميخواهم اين گفتگوها را با خير و نور و رشد و به دور از هر آفت و اشتباه تقدير بفرمايد.
شريعتي: در ذيل بحث تربيت عبادي در مورد نماز و اصل نماز، امروز به موضوع وضو خواهيم پرداخت. خدمت شما هستيم و بحث امروز را خواهيم شنيد.
حاج آقاي بهشتي: بسم الله الرحمن الرحيم، الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي.
اين جمله را از امام خميني چند بار نقل کرديم که نماز کارخانه انسانسازي است. اين حديث را هم مردم ما زياد ديدند که نماز کليد بهشت است. حديث از پيامبر است و ادامه دارد، وضو کليد نماز است. نماز کليد بهشت است و وضو، کليد نماز است. يعني در بين اجزاي دين، نماز، روزه، خمس و زکات، حج و جهاد، نماز يک شاخص است و در بين اجزاي نماز هم ايستگاه وضو، ايستگاه فوق العاده مهمي است. حالت کليد دارد، بخواهيم وارد مجموعه سيستم نماز شويم از طريق وضو و پاکي وارد ميشويم. در اين مباحث بيشتر به بعد تربيت دقت ميکنيم. اگر نماز ما را تربيت ميکند بايد در ايستگاه وضو دقت کنيم. وضوهايي که ما ميگيريم متأسفانه خيلي سَر سَري است و سي ثانيه است. اين وضو تأثيرات تربيتي کمي دارد. ميخواهم خواهش کنم از مساجد، از مدارس، دانشگاهها، هرجايي که نماز به جماعت برگزار ميشود، در مورد وضو فکر کنند. ايستگاه وضو خيلي مهم است و کليد نماز است. آداب وضو، احکام وضو، اسرار و اذکار وضو، دعاهايي که ياد دادند، براي فضاي وضوخانه برنامه ريزي کنند. شعارهايي بنويسند، دعاهايي بنويسند.
در بعضي جاها به ويژه مدارس ابتدايي، که افتخار آموزش نماز در مدارس ابتدايي با معلمان ابتدايي است. چون در ابتدايي ديديم معلم خاصي به جز همان معلمي که همه درسها را ياد ميدهد، نيست. يکي در خانه و يکي از معلمان ابتدايي بچهها ميآموزند. خيلي آنها براي خودشان پاداش جمع ميکنند چون «الْعِلْمُ فِي الصِّغَرِ كَالنَّقْشِ فِي الْحَجَرِ» در کودکي وقتي تعليم داده ميشود مثل اينکه بر سنگ بکنيم. «و التعلم في الكبر كالخط على الماء» در بزرگسالي کسي چيزي ياد ميگيرد، مثل اينکه با انگشت روي آب چيزي بنويسي، چند لحظه بيشتر نميماند و فراموش ميشود. مربيان مهدکودکها، حرفهايي که امروز ميزنيم عمومي است. ميتوانند آنها را رقيق کنند، عربيهايش را حذف کنند و به زبان فارسي براي کودک پنج ساله، چون وضو را امامان ما ميفرمودند: تا هفت سالگي بچههاي مسلمان بايد آموخته باشند. اين آموزش را بايد با شيريني و اسرار همراه کنيم که در آينده، اين دختر يا پسر ميخواهد وضو بگيرد، ياد اين حرفهايي که مربيان و معلمان به او زدند، پدر و مادر زده، در شهر ما عالمي بود، اسامي نمازگزاران را مينوشت. به نوبت اينها را وضوخانه ميبرد. چقدر خوب است امام جماعتهاي مساجد احکام وضو و اسرار و آثار وضو را در وضوخانه تزئين شود. براي تبليغ دينمان بايد از بهترينها استفاده کنيم. کسي وارد وضوخانه ميشود، تصاوير و پيامها بايد به او بگويد که چطور وضويي بايد بگيري.
قصه از آب شروع ميشود که در حدود دويست پيام در قرآن در مورد آب هست. خداوند آب را پاک و پاک کننده قرار داد. امام خميني در اسرار نماز ميفرمايد: اينکه خداوند آب را در سرچشمه ورود به نماز قرار داده، يعني ميخواهد ما را ببرد به سمت پاکيهاي متنوع، غير از پاکي لباس و پاکي بدن، پاکي دستها و صورت، پاکيهاي عميقتر و پاکيهاي اخلاقي. اسراري پشت اين فرمانها هست.
امام رضا(ع) چون زياد با پرسش روبرو بود. مخصوصاً در سه سال و نيمي که در ايران بودند. مردم در مورد فلسفه احکام زياد ميپرسيدند. چرا وضو، چرا تيمم؟ دربارهي وضو امام رضا(ع) پرسيدند: چرا بايد براي نماز وضو بگيريم؟ فرمودند: «لِأَنْ يَكُونَ الْعَبْدُ طَاهِراً إِذَا قَامَ بَيْنَ يَدَيِ الْجَبَّارِ وَ عِنْدَ مُنَاجَاتِهِ» (عيون الاخبار/ج2/ص104) وقتي در پيشگاه خداي بزرگ بخواهد مناجات کند بايد پاکيزه باشد. لباس و صورت مرتب داشته باشد. صورتش را شستشو بدهد. دل صاف و پاک داشته باشد. اين اولين سرّ اين است، طهارت. «إِيَّاهُ مُطِيعاً لَهُ فِيمَا أَمَرَهُ نَقِيّاً مِنَ الْأَدْنَاسِ وَ النَّجَاسَةِ» از آلودگي و نجاست پاک باشد. علاوه بر اينها اسرار ديگر هم دارد «مَعَ مَا فِيهِ مِنْ ذَهَابِ الْكَسَلِ» چون وقتي آب به صورت ميريزيم، آب سرد باشد شادابي ميآورد. خواب آلودگي «وَ طَرْدِ النُّعَاسِ» را از بين ميبرد. نماز بايد با حال برگزار شود.
«وَ تَزْكِيَةِ الْفُؤَادِ لِلْقِيَامِ بَيْنَ يَدَيِ الْجَبَّارِ» دل هم مثل صورت، مثل دستها پاکيزه باشد. امام رضا فرمود: «الْوُضُوءُ شَطْرُ الْإِيمَانِ» (کافي/ج3/ص72) بخشي از ايمان همين وضوست. پيغمبر فرمود: «لو صلاة الا بطهور» ما در اسلام نماز بدون طهارت نداريم. منظور از طهارت يکي از سه چيز است. وضو، غسل، تيمم که تمامش در آيه شش سوره مائده آمده است. به اين سه چيز طهارت ميگوييم، نماز بدون طهارت در اسلام نداريم. شايد در نهايت همين نماز ميخواهد ما را به طهارت برساند. شروعش با طهارت است و هدفش هم طهارت است. ميخواهد ما را پاک و زلال بکند تا بتوانيم با پروردگار عالم ارتباط برقرار کنيم. وضو به منزله اجازه ورود به حضور پروردگار است. امام رضا(ع) فرمود: «الوضوء نورٌ» وضو داريم، دو ساعت پيش وضو گرفتيم، هست. باز هم ميتوانيم وضو بگيريم؟ فرمود: بله، «أَنَّ الْوُضُوءَ عَلَى الْوُضُوءِ نُورٌ عَلَى نُور» (من لا يحضره الفقيه/ج1/ص41) يعني روشنايي ميآورد. در حديث ديگري امام رضا براي حکمت وضو فرمودند: وضو سه حکمت دارد. اول پاکي است. دوم شادابي است. سوم روشنايي دل است. اولي براي همه قابل فهم است. آب به صورت و دستها ميريزيم. دوم شادابي است، يک مقداري حالت روحي و رواني دارد. کسي بايد برود در مباحث روانشناسي. سوم يک روشنايي دل، اين ديگر احتياج به اعتقاد ديني دارد که دل ميتواند تاريک باشد يا روشن باشد، ميتواند سفت يا نرم باشد. تعبيراتي که براي قلب در قرآن آمده است. وضو دل را روشن، روح را شاداب و جسم را پاک ميکند. اينها حکمتهايي است که امام رضا(ع) براي وضو فرموده است.
اميرالمؤمنين (ع) پسري به نام محمد حنفيه دارد که بيشتر به نام مادرش حنفيه شناخته ميشود. روزي به پسرش فرمود: عزيزم برو ظرفي از آب بياور، امروز ميخواهم وضو را به تو ياد بدهم. اولاً اين حرکت که پدرها و مادرها مسئوليت دارند، در مورد تعليم عبادات به بچههايشان. ثانياً تعليم حتي الامکان عملي باشد. ما الآن شفاهي ميگوييم. به امامان ما وقتي ميگفتند: پيامبر چگونه وضو ميگرفت، اولاً چيز اين بود که ميفرمودند: آب بياوريد. يعني تئوري تعليم نميدادند. تشت بياوريد يا يک ظرف آب بياوريد. اميرالمؤمنين(ع) به پسرش فرمود: محمد جان، برو ظرف آبي بياور. يک دور وضو به او ياد داده که احکام وضو نيست. از کجا تا کجا شسته شود يا کجا را مسح کنيم، نيست. پسرم ميخواهم وضو به تو ياد بدهم. وقتي نگاهت به آب افتاد از نعمت آب تشکر کن. دعايش اين است: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَ الْمَاءَ طَهُوراً وَ لَمْ يَجْعَلْهُ نَجِساً» سپاس خدايي را که آب را پاک و پاک کننده قرار داد و نجس قرار نداد. اگر آب در زندگي ما نباشد، بهداشت ما چه ميشود؟ سلامت ما چه ميشود؟ شادابي ما چه ميشود؟ زندگي ما چه ميشود؟ دويست پيام در قرآن در مورد آب است. آب نعمت فوق العاده مهمي است. کسي از امام صادق پرسيد: طعم حيات چيست؟ فرمود: طعم آب، قرآن ميفرمايد: همه چيز را از آب آفريديم.
ما که وضو ميگيريم به نعمت آب دقت نميکنيم. اگر دقت کنيم اسراف نميکنيم، شکرگزاري ميکنيم، اين هنوز جزء وضو نيست. پس اول اينکه پسرم نگاهت به آب افتاد از نعمت آب تشکر کن. 2- قبل از وضو دستهايت را تا مچ بشوي و بگو: خدايا مرا از پاکيزهها و توبهکنها قرار بده. «للَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِنَ التَّوَّابِينَ وَ اجْعَلْنِي مِنَ الْمُتَطَهِّرِينَ» (محاسن/ج1/ص46) اين وضو سازندگي دارد. از همين امروز شروع کنيم، شبانهروز يک چنين وضويي بگيريم و بعدها تکرار کنيم. در خودمان تأثيرات فوق العادهاي حس ميکنيم. در اين دعا هم به پاکي ظاهر، جسم و صورتم پاک باشد، هم دل، با توبه دل را از گناهان ميشوييم. شايد سرّش اين باشد که ما با دستها زياد کار ميکنيم. شغلهاي مختلف، يکي نانوايي است، يکي واکسي است، يکي مکانيک است، يکي گريسکار و يکي رنگکار است. دستهاي ما زود آلوده ميشود. در وضو ميخواهيم زود از شستن صورت شروع کنيم و دستمان را به چشم و دهان بزنيم. اين دست بايد تميز باشد. دستها را تا مچ ميشوييم.
حالا وضو شروع ميشود، پسرم وقتي صورتت را ميشويي يک سفر به قيامت کن. در قيامت قرآن ميفرمايد: مردم دو دسته هستند، «وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ» (عبس/38) صورتهايي سفيد و شاداب است. «ضاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ» (عبس/39) خندان است و خوشحال است. وضو ميگيريم ولي به صحنه قيامت رفتيم. همينطور که آب ريختيم، نه اينکه آب را اسراف کنيم، يک مشت آب به صورت ميريزيم و شير آب را ميبنديم و از بالا به پايين صورت را ميشوييم و در همين فکرها ميرويم. قيامت، قرآن ميفرمايد: روز قيامت مردم دو دسته هستند. «تَبْيَضُ وُجُوهٌ» صورتهايي سفيد است، «وَ تَسْوَدُّ وُجُوه» (آلعمران/106) صورتهايي سياه است. پسرم همينطور که صورتت را ميشويي بگو: خدايا مرا از رو سفيدان قيامت قرار بده. از رو سياهان قرار نده. «اللَّهُمَّ بَيِّضْ وَجْهِي يَوْمَ تَسْوَدُّ فِيهِ الْوُجُوهُ» روزي که خيلي از صورتها سياه است، سفيد قرار بده صورت مرا، راه دارد؟ بله بايد از قرآن بپرسيم، رو سفيدان چه کساني هستند؟ چه کاري بکنيم؟ چه خلقي داشته باشيم؟ چه درآمدي کسب کنيم تا صورت ما سفيد باشد. خدايا ما را از رو سياهان قرار نده.
من در زندگي چطور هستم، آخر و عاقبت من به رو سياهي ختم خواهد شد يا رو سفيدي؟ بيدار ميکند و اگر اشتباه ميروم همين وضو مرا تربيت ميکند. چرا شيطان از وضو بدش ميآيد؟ شيطان به شدت عصباني ميشود از کساني که خودشان را با وضو نگه ميدارند. پسرم وقتي دست راستت را مسح ميکني، بگو: خدايا روز قيامت کارنامهام را به دست راستم بده. عربياش اين است «اللَّهُمَّ أَعْطِنِي كِتَابِي بِيَمِينِي» (كافي، ج 3، ص 70) برگرفته از آيات قرآن است. قرآن کريم ميفرمايد: روز قيامت وقتي مردهها زنده ميشوند، فرشتهها کارنامهها را تقسيم ميکنند. به بعضي با احترام از جلو ميآيند و کارنامه را دست راستشان ميدهند. به بعضي با بي احترامي فرشتهها از عقب ميآيند و دست چپشان ميدهند. قرآن گزارش ميکند. «فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ» (حاقه/19) آن کسي که کارنامهاش دست راستش است. «فَيَقُولُ» ميگويد: اي اهل محشر، «هاؤُمُ اقْرَؤُا كِتابِيَهْ» بدويد و بخوانيد کارنامه مرا. مثل دانشآموزي که کارنامهاش را از مدرسه گرفته، رياضي بيست، املاء بيست، انشاء بيست، ميدود خاله و عمه و مادر و پدر و خواهر و برادر، ببينيد چند تا بيست دارم؟ اين صحنه قيامت است. «فَهُوَ فِي عِيشَةٍ راضِيَةٍ» يک چنين کسي در قيامت در يک زندگي خوشحالي است. «فِي جَنَّةٍ عالِيَةٍ» (حاقه/22) در بلنداي بهشت، «قُطُوفُها دانِيَةٌ» ميوهها آويزان، «كُلُوا وَ اشْرَبُوا» ميل بفرماييد و بنوشيد، «هَنِيئاً بِما أَسْلَفْتُمْ فِي الْأَيَّامِ الْخالِيَةِ» (حاقه/24) اين مزد کاري است که در دنيا فرصت داشتي و انجام دادي.
در وضو نبايد اسراف کند و زياد آب بريزد. يک کسي در وضو زياد آب ريخت، پيغمبر فرمود: در وضو اسراف نکن، حتي اگر در کنار نهر آب هستي، اسراف نکن ولي وضوي شاداب بگير. اين براي دست راست، پسرم، وقتي دست چپ را ميشويي بگو: خدايا کارنامهام را به دست چپم نده. «اللَّهُمَّ لَا تُعْطِنِي كِتَابِي بِشِمَالِي» نميخواهم کارنامهام را از پشت سر به من بدهند. «وَ لَا تَجْعَلْهَا مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِي» يا کارنامهام را بر گردنم آويزان کنند. نميخواهم از اينجور آدمها باشم. گاهي امامان ما در وضو گريه ميکردند. من هرچه نگاه کردم در اين عمر 65 ساله وضو با گريه گرفتم، ديدم نه. فقط چند تا عاشورا وضوهايي که گرفتم با گريه بوده است، آن هم بخاطر امام حسين(ع) و عطش بچههايش. اما در طول سال هيچوقت نشد گريه کنم. امام حسن مجتبي(ع) وقت وضو رنگش ميپريد. ميپرسيدند: چرا؟ ميفرمود: براي کار مهمي آماده ميشوم. ديدار بزرگ بزرگان، خداي بزرگ، نکند ميخواهم با رسوايي به ديدار خدا بروم. با شرمندگي به ديدار خدا بروم. نکند پاک نشوم و بروم. چنين نمازي که اين وضو در مقدمهاش باشد ببين نماز چه ميکند. اين نماز عامل تربيت است.
يک بحثي درست کردم پله پله تا خدا، اولين پله همين نماز است و هفده پله دارد. پله هفدهم تعقيبات است. اين پلهها ما را تا عرش خدا ميبرد. اين ايستگاه را بايد دقت کنيم. در ايران در ايستگاه وضو کم دقتي ميکنيم. ممکن است وضوي ما صحيح باشد ولي ناکافي است. امام خميني ميگويد: نماز مربي تربيتي است. خود نماز يک مربي است و ما را تربيت ميکند. اولين ايستگاه وضو است. دست چپ را ميشويد و به قيامت سفر ميکند. آنجا راه برگشت نيست و پشيماني سودي ندارد. همينجا که فرصت هست توبه و استغفار کنم. فرمود: پسرم وقتي سرت را مسح ميکشي، با همان تر بودن دست روي سر را مسح ميکشي، بگو: «اللَّهُمَّ غَشِّنِي بِرَحْمَتِكَ وَ بَرَكَاتِكَ وَ عَفْوِكَ» يعني خدايا غرق کن مرا در درياي رحمتت. غوطهور در رحمت تو شوم. اين وضو چقدر اميد و ترس و مراقبت درونش است. پسرم وقتي پاهايت را مسح ميکشي يک سفر به قيامت کن. چقدر تکرار دارد، طاها حسين مصري که تفسير قرآن نوشته است، مرد نابينايي که چند وقت هم وزير آموزش عالي مصر بود. در تفسير قرآن مينويسد: به نظرم قرآن کتاب تاريخ نيست، جغرافيا و زمينشناسي نيست. گرچه اين چيزها هم در قرآن است، در يک کلمه بخواهم بگويم: قرآن چه کتابي است، کتاب تربيت است. يک چهارم اين کتاب در مورد معاد است. يعني بدون توجه به معاد، اين بشر مغرور سرکش و متکبر تربيت نميشود. ولي وقتي به قيامت سفر ميکند، يک سري به بهشت و جهنم ميزند، تربيت ميشود. در وضو مولاي متقيان اميرمؤمنان هي پسرش را به قيامت ميبرد و برميگردد. پايان سرزمين قيامت يک در است، آن در به جهنم باز ميشود. زندان هفت طبقه خدا، از منهاي يک به سمت پايين شروع ميشود، بين هر طبقه تا طبقه بعدي اينطور که احاديث ميگويد فاصلههاي طولاني است، همه هم آتش است. آتش زرد، آتش سرخ، آتش سياه، ما که نميدانيم اينها چيست؟ روي اين زندان و گودال يک پل است، پل صراط، چه کساني وارد جهنم ميشوند؟ ميگويد: همه، «وَ إِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وارِدُها» (مريم/71) بدون استثناء همه بايد وارد جهنم شوند. هرکس بتواند از آن پل رد شود، آن طرف جهنم بهشت است. اميرالمؤمنين به پسرش ميگويد: عزيزم، پاهايت را که مسح ميکشي، ياد آن پل بيافت و بگو: خدايا، در روزي که بعضي از قدمهايم ميلغزد و در جهنم ميافتد، قدمهاي مرا ثابت بدار. بتوانم با استحکام و اراده از آن پل رد شوم. وضوي اينچنيني چقدر سازندگي دارد.
قبل از وضو مستحب است در دهانمان آب بچرخانيم. دارد امام فرمود: خدايا ياد خودت را بر زبانم بنشان. يا قبل از وضو مستحب است که آب بريزيم بينيمان را تميز کنيم. استنشاق نام دارد، به لحاظ بهداشتي هم چه آثاري دارد، آنجا هم فرمود: پسرم، از خدا بخواه، خدايا بوي بهشت و عطر بهشت را به مشام من برسان.
سراغ آيه وضو برويم. مباحث ديني که مطرح ميشود، خيلي از مردم سؤال ميکنند: اين خمس در قرآن است. يا موضوع تراشيدن ريش در کجاي قرآن است؟ اين اشتباه را نبايد بکنيم. اسلام يک بسته هست و فقط قرآن نيست. قرآن و سنت، اين مجموعه اسلام است. يعني معارفي که پيامبر به ما گفته است وگرنه بخواهيم با قرآن نماز بخوانيم ندارد، در قرآن فقط ميگويد: نماز بخوانيد. نماز اولش نيست است. اين در قرآن نيست. بعد تکبيرة الاحرام است که در قرآن نيست. سوره حمد در قرآن نيست. بعد از سوره حمد يک سوره ديگر است. يعني با قرآن نميتوانيم نماز بخوانيم. اين توقع نادرست است که بگوييم: اين مطلب و حکم کجاي قرآن است. قرآن مثل قانون اساسي خداست، خدا به پيامبرش فرمود: اين قرآن را فرستادم، تو توضيح بده و تفسير و تبيين کن. پيامبر توضيح داده و بعد از پيامبر هم جانشينان معصومش، اين مجموعه ميشود اسلام. آيا وضو آيه دارد؟ سوره مائده آيه 6 در مورد وضو، غسل و تيمم است. چون برنامه ما در مورد وضو هست، همان قسمت وضو را عرض ميکنم. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ» اي کساني که ايمان آورديد، وقتي تصميم گرفتيد به نماز بايستيد، «فَاغْسِلُوا» بشوييد، «وُجُوهَكُمْ» صورت خود را بشوييد، «وَ أَيْدِيَكُمْ» و دستهايتان را، «إِلَى الْمَرافِقِ» تا آرنجها، يعني آرنج هم جزء وضو است براي شستن، وضو دو تا شستن و دو تا مسح کردن است. «وَ امْسَحُوا» با رطوبت آب وضو مسح کنيد و بکشيد، «بِرُؤُسِكُمْ» مقداري از روي سرتان را، «وَ أَرْجُلَكُمْ» روي پاهايتان را، «إِلَى الْكَعْبَيْنِ» تا بلندي روي پا را مسح کنيد. بعد ميفرمايد: اگر آب نداشتيد يا مريض بوديد، تيمم کنيد. پايان آيه ميفرمايد: «ما يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ» خدا نميخواهد شما را به زحمت بياندازد. دليل اين شست و شو چيست؟ «وَ لكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ» براي پاکي شما و باطن، «وَ لِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ» ميخواهد با اين کارتان نعمتهايش را بر شما تمام کند. اميد است که شکرگزار باشيد.
يک سؤالي که مختصر ميخواهيم پاسخ بدهيم، تفاوت بين وضوي شيعه و وضوي اهل سنت است. آيه وضو در قرآن است و در معرض شيعه و سني است، هزار و چند صد سال هم گذشته است. يک تفاوتي بين وضوي شيعيان و وضوي اهل سنت هست. در کجا اين تفاوت هست، در شستن صورت که خيلي اين تفاوت نيست. همه صورت را ميشويند، منتهي شيعه ميگويد که از رستنگاه مو تا زير چانه، از بالا به پايين، ممکن است اهل سنت اين قيد از بالا به پايين را نداشته باشد. بعد به شستن دستها ميرسيم. شيعه ميگويد: از بالا تا سر انگشتان آب را ميريزيم و به سر انگشتان هدايت ميکنيم. اهل سنت فرقههايشان متفاوت هستند. بيشترشان ميگويند: از سر انگشتان به اين سمت، کدام درست است؟ اين را بايد در يک بحث فقهي فقها بيايند بگويند. ولي تمام فرقههاي چهارگانه اهل سنت وضوي شيعه را صحيح ميدانند. اين موضوع مهمي است. ممکن است بگوييم: آن وضو صحيح نيست. پس چرا آنها اينطور وضو ميگيرند؟ ميگويند: سنت است اينطور وضو بگيريم ولي وضوي شيعه هم صحيح است. حنفيها، حنبليها، شافعيها و مالکيها، وضوي شيعه را صحيح ميدانند.
به تاريخ هم مراجعه ميکنيم ميبينيم اين اختلاف بيشتر از قرن دوم به بعد است، در قرن اول به ائمه شيعه زياد مراجعه ميکردند، امام پنجم و امام ششم که وضوي پيامبر چگونه بود، چون آيه قرآن هردو حالت را ممکن است تحمل کند. آيه ميفرمايد: تا اينجا بشوييد. از پايين يا از بالا را بايد برويم از سنت بپرسيم. شيعه ميگويد: ما سنت را از اهلبيت ميگيريم. اهلبيت معصوم هستند، جانشينان پيامبر هستند. پرس و جو کردند، تا ميگفتند: اي فرزند رسول خدا پيامبر چگونه وضو ميگرفت؟ ميفرمودند: تشت بياوريد و آب بياوريد. اين وضويي که شيعه ميگيرد از امام پنجم و ششم در احاديث متعدد به ما رسيده است. پس يکي از اختلافات هم جهت شستن دستهاست. در مسح سر هم باز اختلاف هست بين اهل سنت هم اختلاف هست. بعضي فقط مسح ميکنند و بعضي سر را ميشويند. پاها هم همينطور است. در نتيجه اينکه وضويي که ميگيريم، سر را مسح ميکشيم و پاها را مسح ميکشيم، آنها اين وضو و تمامش را درست ميدانند. ما در قسمتهايي ايراد ميگيريم، آنها ميگويند: سنت بر اين بوده و ما براساس سنت رفتار ميکنيم. مفسرين شيعه و سني اينجا بحث کردند. ما سنت را از اهلبيت ميگيريم به همان دليل که حاج آقاي قرائتي ميفرمايند: اهلبيت مقدم هستند، معصوم هستند و شهيد شدند و اينطور وضو ميگيريم. ارکان وضو که دو تا شستن دارد و دو تا مسح کردن، در بين شيعه و اهل سنت وجود دارد. اين را به عنوان تذکر کوتاه عرض کردم.
برويم سراغ آثار تربيتي وضو، اميرالمؤمنين(ع) فرمود: از حبيبم پيامبر شنيدم که فرمود: اميدبخشترين آيه قرآن اين آيه است. «وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَيِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّيْلِ» (هود/114) در دو طرف روز و بخشي از شب، نماز به پا دار. «إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ ذلِكَ ذِكْرى لِلذَّاكِرِينَ» حقيقت اين است که خوبيها، بديها را ميشويد. پيغمبر فرمود: نگذاريد گناهان انباشته شوند. پيغمبر فرمود: دل مانند بلور است. اينجا هم لوستر نداريم. کريستالهاي لوستر هست، پيغمبر دل را به کريستالها تشبيه کرده است که نور را ميگيرد و منعکس ميکند. گناه مثل يک جرم است، روي کريستال مينشيند. پيغمبر فرمود: در فاصلهي نمازها گناهاني که انجام داديد را بشوييد با استغفار و توبه و عذرخواهي، غفلت از توبه باعث ميشود يکوقتي اين کريستال هيچ چيز از نور را نميتواند دريافت کند. تمامش را جرم ميگيرد. سالهاي اول طلبگي که در قم بوديم، آب قم املاح خيلي داشت. سماورهاي قم اينقدر املاح ميگرفت، گاهي مثل فولاد ميشد. يکوقتي خانواده ما گفت: يک کمکي کن و اين سماور را در حياط جرم زدايي کن. ما هم تلاش کرديم و آخر ديديم ديواره سماور پاره شد. يعني دل انسان اينقدر گاهي سياه ميشود از دست ميرود.
پيغمبر فرمود: بين نمازها، اين حديث را اميرالمؤمنين فرمودند: سپس پيامبر فرمودند: يا علي، سوگند به خدايي که مرا بشير و نذير مبعوث کرد، وقتي انسان براي نماز وضو بگيرد، گناهانش ريخته ميشود. البته بايد توجه داشته باشيم، تلويزيون ميبيند و وضو ميگيرد، جوک تعريف ميکند و وضو هم ميگيرد. معلوم است وضو از نظر فقهي ممکن است صحيح باشد ولي سازندگي وضو در همراهي ذهن و روح و دل ما هست. وقتي انسان براي نماز وضو بگيرد گناهانش ريخته ميشود. زماني که رو به قبله ميکند، پاک ميشود. يا علي، مثال نمازگزار که پنج نماز را به جا ميآورد، مثال کسي است که هر روز پنج مرتبه در نهر آبي جلوي منزل خود را بشويد. يک کسي از امام رضا پرسيد: چرا ما فقط صورت و دستها را ميشوييم؟ فرمود: چون با صورت سجده ميکنيم، خضوع ميکنيم. دستهايمان را به سمت آسمان بلند ميکنيم. تکبير ميگوييم، تضرع داريم، با سر که مسح ميکنيم، چون با سر رکوع انجام ميدهيم و به سمت قبله، با پاهايمان ميايستيم و مينشينيم. پاها و سر را مسح ميکنيم.
سفارش شده آب وضو را خشک نکنيد و اين شادابي بماند. حاج آقاي قرائتي فرمود: منزل پدر سه شهيد رفتيم. وقت نماز شد. از پلههاي زير زمين رفتيم و وضو گرفتيم. پدر اين سه شهيد براي من حوله آورد. من هم گفتم: حديث داريم آب وضو را خشک نکنيد. ايشان گفت: حديث نداريم اگر پدر سه شهيد از اين همه پله پايين آمده، دستش را رد نکنيد! يک قصهاي است همه مردم ميدانند که امام حسن و امام حسين متوجه شدند پيرمردي اشتباهي وضو ميگيرد. ديدند سني از او گذشته و شايد دل شکسته شود اگر بگويند: وضوي شما غلط است. گفتند: پدرجان، ميشود شما وضو گرفتن ما را نگاه کني. اين هم در روشهاي تبليغ به ما کمک ميکند که اگر خواستيم به کسي تذکر بدهيم دقت داشته باشيم. بچهها وضو گرفتند و پيرمرد گفت: جانم به فداي شما، وضوي شما درست است و معلوم شد وضوي من اشتباه است.
در سيره امام زين العابدين هست که وقتي شب برميخاست براي نماز شب، نماز ميخواند و عرضه ميداشت: پروردگارا، اين وضويي که گرفتم آبش از تو بود. اراده اينکه از خواب برخاستم از تو بود. ايستادم به نماز، حافظهاش از تو بود. امام زين العابدين سر خدا منت نميگذارد. طلبکار از خدا نيست. اين نکته را خيلي دوست دارم بگويم، کتابي به نام «چهل نکته پزشکي پيرامون نماز» نوشته شده است و نکات خوبي دارد. تماس آب با پوست بدن آلودگيهاي پوستي را برطرف ميکند. بيشترين عفونتها از طريق دهان و بيني وارد بدن ما ميشود. لذا قبل از وضو به شدت تأکيد شده بينيمان را بشوييم تا مويرگها و عفونتهايي که دارد تخليه شود. يا دهانمان را مزه کنيم. پيامبر فرمود: قبل از وضو مسواک کنيد، اگر يادتان رفت، بعد از وضو، در خانهها بايد اين مسواک و وضو را به هم گره بزنيم. حتي پيامبر شبها دو سه بار به نماز شب ميايستادند و هر بار هم مسواک ميزدند. چشمهاي ما در حال باز شسته ميشود، عفونتهاي چشمي به کمترين حد ميرسد. صورت را ميشوييم، پوست صورت، از پنج حس، چهار حس در صورت است. بينايي، چشايي، بويايي، لامسه، فقط بو هست که اينجا هست. کسي که اهل نماز هست شبانهروز، روزي سه بار صورتش را ميشويد و پيغمبر فرمود: «النظافة من الايمان» يا «لا يدخل الجنة الا نظيف» نکته فوق العاده مهمي که ميخواستم مطرح کنم، مسأله نکات تربيتي وضو در احکام است. نمازگزار بايد از آبي که غصبي نباشد، اگر غصبي است بايد تيمم کند. همينجا به يادش ميافتد نبايد مال مردم را بخورم. در ملک مردم نبايد بروم. با ظرفي که آب درونش است، ظرف نبايد غصبي باشد. وضو دوازده سيزده شرط دارد. دو سه مورد مسأله حقوقي و حق الناس است. دارد وضو ميگيرد يادش ميافتد عجب بدهکار هستم. کوتاهي کردم. يا از آب کسي ميخواهد وضو بگيرد، او راضي نيست. حتي آب هست نميداند طرف راضي هست يا نه، حق ندارد وضو بگيرد.
ابن ابي يعفور از حواريون يعني ياران درجه يک امام پنجم و امام ششم است. آنقدر امام پنجم و امام ششم را قبول دارد، به امام صادق عرض کرد: اگر شما بفرماييد اين انار نصفش حلال است و نصفش حرام است من قبول ميکنم. مطيع خدا و مطيع پيامبر و امام زمان است.
شريعتي: امروز صفحه 81 قرآن کريم را تلاوت خواهيم کرد. «والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين»
«وَ إِنْ أَرَدْتُمُ اسْتِبْدالَ زَوْجٍ مَكانَ زَوْجٍ وَ آتَيْتُمْ إِحْداهُنَّ قِنْطاراً فَلا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَيْئاً أَ تَأْخُذُونَهُ بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِيناً «20» وَ كَيْفَ تَأْخُذُونَهُ وَ قَدْ أَفْضى بَعْضُكُمْ إِلى بَعْضٍ وَ أَخَذْنَ مِنْكُمْ مِيثاقاً غَلِيظاً «21» وَ لا تَنْكِحُوا ما نَكَحَ آباؤُكُمْ مِنَ النِّساءِ إِلَّا ما قَدْ سَلَفَ إِنَّهُ كانَ فاحِشَةً وَ مَقْتاً وَ ساءَ سَبِيلًا «22» حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهاتُكُمْ وَ بَناتُكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ وَ عَمَّاتُكُمْ وَ خالاتُكُمْ وَ بَناتُ الْأَخِ وَ بَناتُ الْأُخْتِ وَ أُمَّهاتُكُمُ اللَّاتِي أَرْضَعْنَكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ مِنَ الرَّضاعَةِ وَ أُمَّهاتُ نِسائِكُمْ وَ رَبائِبُكُمُ اللَّاتِي فِي حُجُورِكُمْ مِنْ نِسائِكُمُ اللَّاتِي دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَإِنْ لَمْ تَكُونُوا دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ وَ حَلائِلُ أَبْنائِكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلابِكُمْ وَ أَنْ تَجْمَعُوا بَيْنَ الْأُخْتَيْنِ إِلَّا ما قَدْ سَلَفَ إِنَّ اللَّهَ كانَ غَفُوراً رَحِيماً «23»
ترجمه آيات: و اگر خواستيد همسرى بجاى همسرى انتخاب كنيد ومال فراوانى به آنان داده باشيد، از او چيزى مگيريد. آيا مىخواهيد با بهتان و گناه آشكار، آن را بازپس گيريد؟! و چگونه آن مال را پس مىگيريد، در حالى كه هر يك از شما از ديگرى كام گرفتهايد و همسرانتان از شما (هنگام ازدواج، براى پرداخت مهريه) پيمان محكم گرفتهاند! و با زنانى كه پدرانتان به ازدواج خود در آوردهاند، ازدواج نكنيد، مگر آنچه درگذشته (پيش از نزول اين حكم) انجام شده است. همانا اين گونه ازدواج، بسيار زشت و مايهى دشمنى و راه بدى است. بر شما حرام شده است (ازدواج با) مادرانتان و دخترانتان، و خواهرانتان و عمّههايتان و خالههايتان و دختران برادر و دختران خواهر و آن مادرانتان كه به شما شير دادهاند و خواهران رضاعى (شيرى) شما و مادران همسرانتان و دختران همسرانتان (از شوهر قبلى) كه در دامن شما تربيت يافتهاند، به شرط آنكه با مادرانشان، همبستر شده باشيد، پس اگر آميزش نكردهايد مانعى ندارد (كه با آن دختران ازدواج كنيد) و (همچنين حرام است ازدواج با) همسران پسرانتان كه از نسل شمايند (نه پسر خواندهها) و (حرام است در ازدواج) جمع بين دو خواهر، مگر آنچه پيشتر انجام گرفته است. همانا خداوند بخشنده و مهربان است.