اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

98-03-19-حجت الاسلام والمسلمين بهشتي– شناخت مخالفان و دشمنان نماز

حجت الاسلام والمسلمين بهشتي– شناخت مخالفان و دشمنان نماز
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: شناخت مخالفان و دشمنان نماز
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين بهشتي
تاريخ پخش: 19-03- 98     
شريعتي:
بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
سلام عليکم و رحمة الله، سلام مي‌کنم به همه دوستان عزيزم و بيننده‌هاي خوب نازنينمان. حاج آقاي بهشتي سلام عليکم و رحمة الله، خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي بهشتي: سلام عليکم و رحمة الله، بنده هم خدمت حضرتعالي و همه بينندگان و شنوندگان سلام مي‌کنم. تشکر مي‌کنم از همه عزيزاني که پيامک مي‌دهند و به من انتقاد و پيشنهاد مي‌کنند، راهنمايي مي‌کنند. در برنامه قبل تعداد زيادي خواسته بودند بدانند که خاطراتي که از حضرت امام خميني تعريف کرديم از چه کتابي است. کتاب بسيار خوبي است به نام امام در سنگر نماز، از انتشارات ستاد اقامه نماز، در سايت ستاد اقامه نماز هم موجود است و قابل دسترسي است.
شريعتي: انشاءالله دوستان ما اين کتاب را در کانال قرار خواهند داد. از شيريني و حلاوت نماز صحبت مي‌کنيم. اين نماز يکسري دوستان و يکسري دشمناني دارد. امروز قرار هست در مورد دشمنان نماز صحبت کنيم. بسم الله الرحمن الرحيم، الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي.
معمولاً وقتي مي‌گوييم: يک چيزي دشمن دارد يعني آن چيز قيمتي است. مراقبت نياز دارد، ممکن است نيمه شب سارقان و رهزناني هجوم بياورند، اگر اينطور باشد مراقبت مي‌کنيم از آن گوهر و نگهداري مي‌کنيم. نماز ما گوهري است که دشمن دارد. دشمن خيالي و توهم نه، دشمن واقعي دارد و تا جايي که آيات قرآن را نگاه کردم، پنج نوع دشمن دارد و نوع دشمني‌ها را امروز مي‌گوييم. نتيجه بحث ما بايد اين باشد که از نمازهاي خودمان، بچه‌هايمان و هموطنانمان مراقبت بيشتري بکنيم. کساني در کمين هستند که ما را از خدا جدا کنند، توجه به اين موضوع مهم است. اولين دشمن شيطان است. چهارده بار خدا در قرآن فرموده شيطان دشمن است، مواظب باش. در مورد شيطان هم در آينده‌ها صحبت خواهيم کرد ولي دشمن قسم خورده که ارتش و حزب دارد، هوادار سياسي دارد، قبيله دارد، پول دارد، رسانه دارد، جمعيتي پشت شيطان هستند، پنهان‌ها، جني‌ها، پيداها، انسان‌ها، چنين کسي که شيطان اسمش است، از قرآن مي‌پرسيم: هدف اين دشمن چيست؟ در جاهاي مختلف اهداف شيطان را قرآن براي ما افشاء کرده است. يکي در سوره مبارکه مائده آيه 91 است. مي‌فرمايد: «إِنَّما يُرِيدُ الشَّيْطانُ‏ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِي الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ» اولين هدف شيطان ايجاد جدايي و تفرقه است که از زن و شوهرها شروع مي‌کند. بين زن و شوهرها، بين بچه‌ها و والدين، بين همسايه‌ها و فاميل‌ها، بين مسلمين با هم، بين شيعيان با هم، اين هدف مهمي است که ما چون تربيت عبادي را عرض مي‌کنيم وارد اين بحث نمي‌شويم ولي خيلي مهم است. يعني هرجا ديديم که يک تفرقه‌اي رخ مي‌دهد، چشمانمان را باز کنيم، شيطان آنجا حضور دارد. خداي رحمان «يد الله مع الجماعه» با همدلي و مهرباني و صميميت خدا هست.
هدف دوم «وَ يَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاةِ» هدف دوم شيطان اين است که مي‌خواهد جلوي راه ذکر خدا را و نماز را بگيرد، نماز هم ذکر خداست، در بين ذکرهاي خدا بالاترين مصداق را اسم برده است. روزه هم ذکر خداست، حج هم ذکر خداست اما نماز در قله است. «فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ» آخر آيه با سؤال است، مسلمانان و خداپرستان آيا بيدار مي‌شويد و پند مي‌پذيريد؟ چون اگر ما خواب باشيم، دشمن تاراج مي‌کند. يک وقتي چشم‌ها را باز مي‌کنيم همه دارايي ما را برده است. «فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ» يعني بيداري لازم است. مساجد شما سارقاني در کمين هستند. بچه‌هاي شما که اهل نماز هستند، رهزناني در کمينشان است. اين آيه به صراحت مي‌گويد: اولين مخالف نماز، اولين دشمن نماز شيطان است. شيطان ابزار دارد، از طريق شراب اقدام مي‌کند. از طريق قمار اقدام مي‌کند. از طريق جذابيت‌هاي جنسي اقدام مي‌کند. از جذابيت‌هاي تبليغي استفاده مي‌کند و لشگر دارد. اين را بايد مراقبت کنيم.
يکوقتي نگاه کردم ما در مورد نماز حديث زياد داريم. بزرگان ما همچون آيت الله استادي که اسمش را در جهان تشيع خيلي کم داريم، شخصيت درجه يک، در اجلاس نماز مي‌فرمودند: فقط از دو کتاب حديثي، وسايل الشيعه و مستدرک وسايل که در اين دو کتاب شصت هزار حديث است، درباره‌ي همه موضوعات زندگي که در فقه حدود پنجاه کتاب طلبه‌ها مي‌خوانند، طهارت و نماز و روزه و حج و مضاربه و نکاح، در مورد آن پنجاه موضوع شصت هزار حديث است که بيست هزار تا به فرموده ايشان درباره‌ي نماز است. ما موضوعي نداريم در اسلام به اندازه نماز اينقدر حديث برايش آمده باشد. بيست هزار حديث فقط در اين دو کتاب، در کتب اربعه، بحارالانوار، در کتاب‌هاي ديگر چقدر حديث هست، اين فراواني حديث معنايش اين است که رهبران ما احساس مي‌کردند رابطه با خدا يعني حيات، اين نباشد يعني مرگ، مثل اکسيژن بايد در جريان رگ‌هاي جامعه اسلامي در حرکت باشد.
شريعتي: شيطان چون از غفلت ما سوء استفاده مي‌کند، چون نماز باعث مي‌شود غفلت از ياد برود، ذکر خدا در زندگي بيايد، سريع مي‌آيد همينجا.
حاج آقاي بهشتي: شيطان قسم خورده به خدا که من در صراط مستقيم کمين مي‌کنم. گاهي ما خيال مي‌کنيم شيطان بين آلوده‌ها مي‌رود. شيطان در محيط‌هاي آلوده مي‌رود. قرآن مي‌گويد: نه، شيطان در مسجد مي‌آيد. شيطان قسم خورده در صراط مستقيم کمين مي‌کنم و در کمين خوبان مي‌نشينم. آنها را به دام مي‌اندازم. قرآن مي‌گويد: براي خواندن قرآن اعوذ بالله بگو. قرآن باز کردم بخوانم از اين آيه معلوم مي‌شود شيطان همانجا حاضر مي‌شود. نماز مي‌خواهي بخواني، ديروز احاديثي مي‌ديدم که چقدر خوب است قبل از بسم الله الرحمن الرحيم سوره حمد «اعوذ بالله السميع العليم من الشيطان الرجيم» بگوييم. بعد از تکبيرة الاحرام مي‌خواهيم سوره حمد را بخوانيم، قبل از بسم الله مستحب است از شيطان به خدا پناه ببريم. خداوند به من توفيق داده تمام احاديث نماز را نگاه کردم ببينم شيطان درونش است. وضو، قبله، قيام، نيت، تکبيرة الاحرام، رکوع، سجده، اذان، در همه اين مقاطع شيطان حضور پيدا مي‌کند تا ما را از نماز جدا کند. مثلاً وضو، در وضو يا ما را به وسواس در وضو، به اسراف در آب مشغول مي‌کند و غافل مي‌کند ما را از اينکه يک وضوي خالصانه و عاشقانه بگيريم. خيلي از وقت‌ها به ما مي‌گويد: اين وضو براي چيست؟
يک روزي پيامبر اسلام(ص) در خيابان شيطان را ديد عصباني و خشمگين است. از او پرسيد: از چه کسي عصباني هستي؟ گفت: از خود شما خيلي عصباني هستم. پيغمبر پرسيد: ديگر از چه کسي؟ شيطان شانزده گروه را اسم برد. يکي آنهايي هستند که دوست دارند هميشه با وضو باشند. يعني شيطان از آنها عصباني است. کساني که دوست دارند وقت نماز، اذان بگويند. اينها را شيطان عصباني است. يعني نسبت به وضو، شيطان خشمگين مي‌شود. کساني که دوست دارند نماز اول وقت بخوانند. شيطان ناراحت است. خانم‌هايي که به حجابشان اهميت مي‌دهند، شيطان از اينها عصباني است. شانزده گروه هستند، حجاب استقرار در صراط مستقيم است. پاکي استقرار در صراط مستقيم است. حتي کسي مي‌خواهد نماز اول وقت بخواند، مي‌گويد: اين فيلم را ببين. غذا را بخوريم و هي به تأخير مي‌اندازد. نمي‌گذارد نمازش را بخواند. اينها کارهاي شيطان است. ما بايد مقابله کنيم. احاديثي که از امام زمان(ع) به ما رسيده تعدادش زياد نيست. اينها را نواب اربعه به ما رساندند. يکي از آن احاديث اين است که امام زمان فرمود: با اهتمام به نماز دماغ شيطان را به خاک بمال. حجت خدا امام زمان ما هست و سر کار ما با امام زمان است، امام زمان به ما توصيه فرموده با اهميت دادن به نماز، دماغ شيطان را به خاک بمال. اسم خدا که مي‌آيد، شيطان فرار مي‌کند. با از حضور قلب در نماز بدش مي‌آيد که ما در نماز دقت و تمرکز داشته باشيم. ذکرها را با اشک و با توجه بخوانيم. شيطان اولين دشمن نماز است.
در سوره اعراف آيات 16 و 17 هست که «قالَ فَبِما أَغْوَيْتَنِي‏» شيطان از روي برداشت اشتباهي که داشت فکر مي‌کرد خدا او را گمراه کرده است. خدا کسي را گمراه نمي‌کند و کار خدا هدايت است. حالا که من منحرف شدم، «لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقِيمَ» من حتماً بر صراط مستقيم تو کمين مي‌کنم. «ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ» سراغ بندگانت مي‌روم، «مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ» از جلو، «وَ مِنْ خَلْفِهِمْ» از پشت سر، «وَ عَنْ أَيْمانِهِمْ» از سمت راست، «وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ» از سمت چپ، ما يکوقتي جنگ هشت ساله داشتيم با حکومت بعث عراق، خيلي سخت بود ولي از يک مرز بود. اگر همزمان با مرزهاي غربي، مرزهاي شرقي هم جنگ داشتند، خيلي سخت مي‌شد. شيطان يک چنين دشمني است. کارش چيست؟ جدا کردن ما از خدا، رابطه ما با خدا با همين عبادت معنا مي‌شود. با نماز و ذکر معنا مي‌شود. با نيايش معنا مي‌شود. شيطان اين را دوست ندارد.
باز حديث داريم شيطان از رکوع در پيشگاه خدا بدش مي‌آيد. از سجده در پيشگاه خدا بدش مي‌آيد. کسي سجده را طول بدهد، شيطان عصباني مي‌شود، قنوت را طول بدهد، اينها را دانه دانه نگاه کردم در کتب حديثي ما شيطان غير از اينکه با اصل نماز مخالف هست با شکل نماز و اجزاي آن مخالفت دارد و اينطور مي‌پسندد که اين انسان را ببرد در ضلال مبين يا در ضلال بعيد، در يک گمراهي که اصلاً به هيچ وجه از خدا ياد نکند. پيغمبر(ص) فرمود: «لَا يَزَالُ‏ الشَّيْطَانُ‏ يَرْعَبُ مِنْ بَنِى آدَمَ مَا حَافَظَ عَلَى الصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ فَإِذَا ضَيَّعَهُنَّ تَجَرَّأَ عَلَيْهِ وَ أَوْقَعَهُ فِى الْعَظَائِمِ» (جامع‏الأخبار، ص 74) پيوسته شيطان در کمين مؤمن است تا زماني که مؤمن به نمازهاي پنجگانه توجه دارد و شيطان نمي‌تواند نفوذ کند. اگر نمازهاي پنجگانه را ضايع و تباه کرد، گاهي مي‌خواند و گاهي نمي‌خواند، دير مي‌خواند و بي توجه است. «تَجَرَّأَ عَلَيْهِ» شيطان جرأت مي‌کند بر او سوار شود، «وَ أَوْقَعَهُ فِى الْعَظَائِمِ» او را در گناهان بزرگ مي‌اندازد. اول رابطه‌اش را با خدا کمرنگ مي‌کند، بعد در جهنم مي‌اندازد. ما اگر بدانيم بچه من نماز نمي‌خواند معني‌اش چيست، يعني الآن در آغوش شيطان است. بچه‌ها فطرت پاک دارند و زود برمي‌گردند ولي سني که گذشت برگشتش خيلي سخت است. يعني يک زنگ خطر است وقتي مي‌بينيم کسي با نماز رابطه‌اش قطع مي‌شود يا کمرنگ مي‌شود. اين را بايد ببينيم شيطان پيروز شده است. اهتمام بورزيم و مراقبت کنيم، مشورت کنيم و دوباره خودمان و بچه‌هايمان را با خدا رفيق کنيم. خود خدا هم از بس ما را دوست دارد، ماه رجب، ماه شعبان، ماه رمضان، شب جمعه و روز جمعه، بهانه‌هاي زيادي را پيش روي ما مي‌گذارد که برگرديد، من شما را دوست دارم. توبه کن‌ها را دوست دارم. نمي‌خواهد خدا ما بدبخت شويم. ما بدانيم نماز يک گوهري است خيلي قيمتي است و اولين دشمنش شيطان است.
پيغمبر فرمود: «ان العبد إذا اشتغل‏ بالصلاة جاء الشيطان‏» بنده وقتي مشغول نماز مي‌شود، شيطان سراغ او مي‌آيد. «و قال له: اذكر كذا اذكر كذا» هي او را از اذکار نماز مي‌برد، ياد چيزهاي ديگر مي‌افتد. برنامه‌ريزي مي‌کند و گذشته‌ها را مرور مي‌کند، هفته ديگر از جاده هراز برويم يا... اينجا مسأله شيطان و حضور قلب است. هرچه ما تلاش کنيم حضور قلب داشته باشيم، شيطان عصباني مي‌شود. قرآن کريم در سوره فرقان آيات 28 و 29 مي‌فرمايد: روز قيامت کساني تأسف مي‌خورند و مي‌گويند: «يا وَيْلَتى‏ لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِيلًا» (فرقان/28) اي کاش با فلاني رفيق نمي‌شدم. «لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ» او بود که مرا از نماز جدا کرد، ذکر از بلندترين مصاديقش نماز است. قبل از اينکه با او رفيق شوم نماز مي‌خواندم و مسجد مي‌رفتم، از وقتي با فلاني همراه و همسفر شدم، او مرا از نماز بازداشت. «بَعْدَ إِذْ جاءَنِي وَ كانَ الشَّيْطانُ لِلْإِنْسانِ خَذُولًا» (فرقان/29) اينجا خداوند اين دوست را مي‌گويد که قاصد شيطان بوده است. از اعوان و انصار شيطان است و شيطان نسبت به انسان خوار کننده است و انسان را بيچاره مي‌کند.
پس دشمن اول راه نماز را مي‌بندد،«وَ يَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ» بين ما و نماز فاصله مي‌اندازد. بين ما و مسجد و خدا و ذکر فاصله مي‌اندازد. دوم مشرکين است. مشرکين نه اينکه سد ايجاد کنند، خودشان مي‌آيند درگيري ايجاد مي‌کنند. قصه ابوجهل را گفتيم. پيامبر اسلام(ص) دشمنان زيادي دارد. به نفر بخواهيم حساب کنيم، اين سه نفر در رأسشان هستند، ابوسفيان، ابولهب و ابوجهل، هرکدام نماد چيزي هستند. ابوسفيان نماد سرمايه‌داري، ابولهب نماد قدرت، ابوجهل نماد روشنفکري است. عرب‌ها به او ابوالحکم يعني پدر دانش مي‌گفتند. اسلام به او ابوجهل گفته است و ابوجهل کنيه او نيست. اسلام يک علمي را به جامعه بشري عرضه کرد متفاوت با علومي که در جهان بود، علمي به رنگ خدا و براي خدا، «اقْرَأْ بِاسْمِ‏ رَبِّك‏» ابوجهل شاعر بود و رئيس مجلس شورا بود، يعني مشاور اعظم عرب‌ها بود. سفر کرده و صاحب نظر و خردمند، امروزي بخواهيم بگوييم نماد روشنفکري است. او گفته نه ابوسفيان که مظهر سرمايه‌داري است. نه ابولهب، ابوجهل گفته است که من از هيچ کاري بيش از نماز بدم نمي‌آيد. چرا؟ اين آقايي که مي‌گويد: من نويسنده کتاب هستم، استاد هستم و مشاور هستم، الآن هم چنين کساني را داريم؟ قطعاً داريم. کساني که به ظاهر تحصيلات دارند اما کمين کردند که بازار نماز و دعا و مسجد کساد شود. ابوجهل چندين بار جايزه قرار داده بود براي کساني که وقتي پيامبر در حال نماز است، به او توهين کنند. پيامبر ما خيلي دوست داشت در حجر اسماعيل نماز بخواند. ابوجهل جايزه قرار داده بود و گفته بود: به کسي که وقتي محمد(ص) به سجده مي‌رود شکمبه گوسفند يا شتر روي او بريزد. اين يکي از دشمنان نماز است. اين قصه در چند جاي قرآن آمده از جمله سوره علق، «أَ رَأَيْتَ الَّذِي يَنْهى، عَبْداً إِذا صَلَّى‏» (علق/9 و10) آيا ديدي آن تبهکاري را که جلوي نماز بنده ما را گرفت؟ اين کار مشرکين است. شيطان و شيطان‌ها راه را بند مي‌آورند، ما وقتي از خياباني مي‌رويم وقتي راه بسته است، مجبور هستيم از راه‌هاي انحرافي، ما را به بيراهه مي‌برد. مشرک نه، اصلاً جبهه مي‌گيرد. نماز بخواني کتک مي‌زند و تيرباران مي‌کند و اين کار مشرک است. اگر بازار نماز گرم شد، منافع آنها يا پول است يا قدرت از دست خواهد رفت. يعني مردم ديگر دور آنها جمع نمي‌شوند.
طور ديگر هم مشرکين دشمني مي‌کنند. نمازي را قرآن در سوره انفال آيه 35 گزارش کرده که مشرکين مي‌گفتند: ما هم نماز داريم. اما نمازشان سوت کشيدن و کف زدن بود. آنوقت اين نوع نماز الآن هست؟ بله. نيايش‌هايي که فرقه‌هاي انحرافي دارند، عرفان‌هاي کاذب که متخصصاني بايد بيايند اينجا بنشينند و توضيح بدهند که اين عرفان‌ها از آمريکاي جنوبي آمده يا از هند آمده، از شرق يا غرب آمده است. در تهران، در کرج، در استان‌ها پخش هستند و فعاليت مي‌کنند. موسيقي چيزي است که براي انسان جاذبه دارد و بعد هم مي‌گويند: اين نيايش ما هست. مشرک يکي از حربه‌هايش اين است که يک جايگزين براي نماز تعريف مي‌کند و جمعيت نمازگزار را برمي‌دارد و جاي ديگر مي‌برد و مي‌گويد: اينجا بپريد اين رقص را انجام بدهيد يا اين عمليات موزون را انجام بدهيد و اين موسيقي را گوش بدهيد و بعد هم در اين حال برويد. صوفيه به يک شکلي بودند، به اشکال مختلف وجود داشت و الآن هم وجود دارد. يکي از راه‌هاي جدا کردن از نماز همين است. «وَ ما كانَ صَلاتُهُمْ‏ عِنْدَ الْبَيْتِ إِلَّا مُكاءً وَ تَصْدِيَةً» (انفال/35) نمازشان چيزي جز سوت کشيدن و کف زدن نبود. اينها هم جاذبه دارد. حتي در تفسير آمده که جمعي در مسجدالحرام وقت نماز پيغمبر مي‌آمدند سوت مي‌کشيدند تا ديگران به نماز پيغمبر نگاه نکنند و الگو بگيرند. الآن هم چنين چيزهايي وجود دارد؟ حتماً وجود دارد. منتهي اين بيداري ما را مي‌طلبد. وقت نماز چه جاذبه‌هاي ديگري وجود دارد. اگر بيدار باشيم مي‌بينيم چه برنامه‌هاي تبليغي و هنري است که ناخودآگاه اين جمعيت نمازخوان را کم مي‌کند و بر آنها مي‌افزايد.
دشمن سوم را قرآن کفار ناميده است. ممکن است بگوييد مشرک با کافر يکي است ولي قرآن اين اسم‌ها را جدا مي‌آورد. کفار چه نوع دشمني با نماز مي‌کنند؟ مسخره مي‌کنند. مسخره کردن از نوع جنگ نرم است، مشرک شمشير مي‌کشد و سنگ مي‌زند، خون مي‌ريزد، اما اين آيه مي‌فرمايد: «وَ إِذا نادَيْتُمْ‏ إِلَى الصَّلاةِ اتَّخَذُوها هُزُواً وَ لَعِباً» (مائده/58) صداي اذان که پخش مي‌شود مسخره مي‌کنند. مسخره کردن مثل کاريکاتور است، منطق ندارند جواب پيامبر اسلام را بدهند، کاريکاتور مي‌کشد و از طنز استفاده مي‌کند. اين چيزي است که در تمام انبياء بوده است، انبياء را مسخره مي‌کردند. تمسخر چيزي است که تا مغز استخوان آدم مي‌سوزد. جالب اين است که در اين سوره مائده آيه 57 و 58 مي‌فرمايد، در آيه 57 مي‌گويد کفار دين شما را مسخره مي‌کنند، آيه 58 مي‌گويد: نماز شما را مسخره مي‌کنند. دين يک مجموعه‌هاي بزرگي است، چرا فقط نماز را اسم برده است؟ اين نشانه اهميت نماز است. سيماي دين و نماد دين است. من يکوقتي احاديث نماز را جمع کردم، همين کلمات کليد بهشت است. اين معلوم است نماز متفاوت با روزه و متفاوت با حج است. با همه اجزاء دين فرق مي‌کند.
اول مي‌فرمايد: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَكُمْ هُزُواً وَ لَعِباً» کساني که دين شما را مسخره مي‌کنند و به بازي مي‌گيرند با آنها دوست نشويد، معلوم مي‌شود ارتباطات ما هم مهم است. دو نفر هستند در يک کارگاهي سالها با هم کار مي‌کنند، يک نفر مسلمان و يک نفر مسيحي است. سفر مي‌روند، ورزش مي‌کنند و داد و ستد دارند، تا کي؟ تا زماني که دين مرا مسخره نکند. با کساني که دين شما را مسخره مي‌کنند دوست نشويد. آيه 57 با کساني که نماز شما را مسخره مي‌کنند، دوست نشويد. اگر هستند قطع رابطه کنيد. «وَ إِذا نادَيْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ» وقتي صداي اذان بلند مي‌شود، به نماز دعوت مي‌شويد، «اتَّخَذُوها هُزُواً وَ لَعِباً» دو آيه پشت هم نماز را مسخره مي‌کنند. دين را در يک کفه و نماز را در يک کفه گذاشته است. اين نشان مي‌دهد در مجموعه دين ما بايد اجزاي دين را وزن کنيم. يعني بايد بدانيم روزه وزنش را نماز فرق دارد. خمس با روزه فرق دارد. همه اجزاي دين هستند ولي بعضي اهميت بيشتري دارند. شيطان وقتي مي‌خواهد بخش‌هاي مختلف دين را از ما بگيرد، فرض کنيد دشمني مي‌خواهد پروژه بزرگي را تخريب کند، پالايشگاهي را تخريب کند، يکي اين است که از طريق هوا بيايد و کل آن پالايشگاه را بمباران کند و يکي اين است که جاهاي حساس آن پالايشگاه را از کار بياندازد. مثلاً مرکز کامپيوترش را، يا مرکز برق را، شيطان يک کارش اين است که اساساً دين را در وجود ما ريشه‌کن کند، اين خيلي زمان بر است. يکي اين است که برود جاهاي حساس شخصيت ديني ما را نشانه بگيرد و اين نماز است. آنجا را اگر بزند ديگر چنين کسي به سمت دين برنمي‌گردد يا دين را جدي نمي‌گيرد.
شريعتي: اين هفته قرار گذاشتيم از شخصيت حمزه سيدالشهداء صحبت کنيم.
حاج آقاي بهشتي: دو نکته را بگويم اول اينکه دشمن به مراکز عبادي هم طمع مي‌کند. قرآن کريم مي‌فرمايد: يکي از رازهاي وجوب دفاع اين است که صومعه‌ها، کنيسه‌ها، کليساها و مسجدها سالم بماند. يعني دشمن تمرکز مي‌کند به ياد خدا. حتي يک مسيحي مي‌خواهد کليسا را تخريب کند، همين کاري که خانم کلينتون در خاطراتش گفته: ما در اسرائيل داعش را طراحي کرديم و اولين گروه‌ها را آموزش داديم، اولين جاهايي که داعشي‌ها بمباران کردند يا بمب گذاشتند مسجدها و زيارتگاه‌ها بود. حتي آنها رفتند سراغ معابد يهودي‌ها، معابد مسيحي‌ها، عبادتگاه‌ها را، يعني رابطه با خدا ولو يک مسيحي نداشته باشد. نکته ديگر مسأله منافقين است، دشمن اول نماز شيطان، دوم مشرکين، سوم کفار و چهارم منافقين است. منافق چطور دشمني با نماز مي‌کند؟ يک نمازي مي‌خواند با سردي و بي‌حالي و کسالت که اگر کسي نماز مرا تماشا کند هيچ رغبتي به نماز پيدا نمي‌کند. چند جاي قرآن آمده منافقين اينطور هستند که «وَ إِذا قامُوا إِلَى الصَّلاةِ قامُوا كُسالى‏» (نساء/142) نماز مي‌خواند و مسجد مي‌آيد ولي طوري نماز را اجرا مي‌کند که يک تماشاچي نماز را نگاه مي‌کند و مي‌گويد: اين چه نمازي است. دشمن پنجم فاسقين هستند، يعني مسلماني هست که در نمازش ريا مي‌کند و براي خودنمايي نماز مي‌خواند و اخلاق ندارد.
حضرت حمزه(ع)، پدري نزد پيغمبر آمد و گفت: خداوند به من پسري داده است، شما برايش اسم بگذاريد. پيغمبر فرمود: محبوب‌ترين اسم نزد من حمزه است. پيغمبر فرمود: روز قيامت که مي‌شود هر پيامبري با امتش در قيامت مستقر مي‌شود، من با چهار پرچم هست. پرچم اول دست من است، پرچم حمد. پرچم دوم دست علي بن ابي طالب است. پرچم لا اله الا الله، پرچم سوم دست حمزه است. پرچم سبحان الله است. پرچم چهارم جعفر بن ابي طالب الله اکبر است. پرچمداران مستقر مي‌شوند، امت من هم مستقر مي‌شوند، همه حاضر مي‌شوند و اين بار شفاعت من از امتم آغاز مي‌شود. اين نشان مي‌دهد حضرت حمزه وقتي در کنار پيامبر و علي بن ابي طالب و جعفر بن ابي طالب چه شخصيت با عظمتي است. اميرالمؤمنين و امامان ما غالباً در خطبه‌ها به حضرت حمزه افتخار مي‌کردند و مباهات مي‌کردند. اين نشان مي‌دهد ما شبيه حضرت حمزه را نداريم. پيغمبر فرمود: حمزه عمويم روز قيامت از کساني است که سواره وارد محشر مي‌شود. شخصيتي است که تمام قدرت خودش را براي دفاع از اسلام گذشت. يک روز حضرت حمزه از شکار وارد مکه شد و ديد ابوجهل به پيامبر اهانت مي‌کند. درگير شد و او را زد و گفت: از اين به بعد اگر درگيري راه بياندازيد با من طرف هستيد. در جنگ احد به شکل سختي به شهادت رسي و پيامبر وقتي همه خانواده شهدا براي شهيدانشان مراسم گرفتند، فرمود: همه گريه کن دارند ولي عمويم حمزه گريه کن ندارد. مراسم‌ها را تعطيل کردند و آمدند يک مراسم يکپارچه براي حضرت حمزه گرفتند. زمان معاويه يعني چهل سال پس از شهادت حضرت حمزه، وقتي خواستند يک چاهي آنجا حفر کنند، وقتي کندند به بدن تازه حضرت حمزه رسيدند که يک بيلي وقتي داشتند مي‌زدند به بدن حضرت حمزه اصابت کرد و خون تازه بيرون زد. اين نشانه کرامت حضرت است. انشاءالله زيارتش در دنيا و شفاعتش در آخرت را خداوند نصيب همه کند. انشاءالله به حق اين شهيد عزيز، خداوند بيماران دل شکسته و بي کس و بي چيز را شفا بدهد و امراض معنوي ما را شفاء بدهد. به روان پاک شهيدان صلوات مي‌فرستيم.
شريعتي: «والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين»