اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

97-03-06-حجت الاسلام والمسلمين بهشتي- تقواي الهي در قرآن کريم (تقوا در خانواده)


برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: تقواي الهي در قرآن کريم (تقوا در خانواده)
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين بهشتي
تاريخ پخش: 06- 03-97

بسم الله الرحمن الرحيم، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
باز آمده‌ام دست به دامان تو باشم *** کافر شوم از غير و مسلمان تو باشم
سي روز جدا باشم از آشفتگي خلق *** تا معتکف روي پريشان تو باشم
تا شام ابد حلقه به گوش تو بمانم *** از صبح ازل گوش به فرمان تو باشم
سي روز قبولم کن و مهمان دلم باش *** تا سي شب پر خاطره مهمان تو باشم
آيات تو را در طبق سينه گذارم *** رحلي شوم و حافظ قرآن تو باشم

شريعتي: سلام مي‌کنم به همه‌ي دوستان عزيزم، بيننده‌هاي خوب و شنونده‌هاي بسيار نازنين‌مان، طاعات و عبادات شما قبول باشد. به سمت خداي امروز خيلي خوش آمديد. انشاءالله بهترين‌ها در اين روزها و شب‌ها براي همه ما رقم بخورد. حاج آقاي بهشتي سلام عليکم خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي بهشتي: سلام عليکم و رحمة الله. من هم به همه بينندگان و شنوندگان خوب اين برنامه سلام مي‌کنم و از خداوند مي‌خواهم طاعات و عبادات بندگانش را به لطف و کرمش قبول بفرمايد و درهاي بهشت را به روي همه ما باز بفرمايد.
شريعتي: هفته گذشته يک بحثي را در مورد تقوا آغاز کرديم. انشاءالله اين هفته قرار است در مورد تقوا در خانه و خانواده صحبت کنيم. اما قبل از آغاز بحث يک مسأله شرعي و يک مسأله فقهي را بشنويم.
حاج آقاي بهشتي: يک نکته‌اي است که فکر مي‌کنم دانستن آن براي همه مفيد باشد، اينکه احکام چهار مرحله دارد. هر مرحله شرايطي دارد. اگر امکان دارد اين چهار مرحله را حفظ کنند. تکليف، صحت، قبولي، کمال.
مرحله اول تکليف است و يک شرايطي دارد. يعني بايد آن نفر بالغ باشد، عاقل باشد، قدرت داشته باشد. مرحله دوم صحت است. نمازي که مي‌خوانيم، روزه‌اي که مي‌گيريم، وضويي که مي‌گيريم بايد صحيح باشد. يعني مطابق با احکام شريعت باشد. بزرگان ما اينطور ياد دادند که ما موظف هستيم از مرجعي تقليد کنيم که آن شرايط را دارد. بدون تقليد عمل نکنيم. کسان زيادي هستند روزه مي‌گيرند و نماز مي‌خوانند، تقليد نمي‌کنند. در مقدمه رساله نوشته است که کسي که تقليد نمي‌کند چه سرنوشتي خواهد داشت. مرحله سوم قبولي است. يعني کسي به تکليف رسيده و عبادتش صحيح است، حالا بايد کارهايي بکند که قبول شود. اسلام عزيز آمده بسياري از مسائل اجتماعي و اخلاقي و خانوادگي را به قبولي اعمال ما گره زده است. مثلاً زن و شوهر از هم راضي باشند، نمازشان قبول است. والدين از فرزندان راضي باشند، نمازشان قبول است. تغذيه اگر سالم باشد نماز قبول است. يعني کسي شراب بخورد تا چهل روز نماز و عبادت او قبول نيست. اينها به اين معني نيست که ديگر نماز نخوانيم. وظيفه داريم بايد نماز بخوانيم و روز قيامت هم مي‌پرسند: خواندي يا نه؟ صحيح خواندي يا نه؟ اما قبول مي‌شود يا نه، درجه‌اي به ما مي‌دهند منوط به اينهاست. مثلاً کسي غيبت مسلماني را کرده است، به خطر مي‌افتد. تا چهل شبانه روز عباداتش غير مقبول است. اينها عامل‌هاي بازدارنده هستند براي اينکه ما مواظب عباداتمان باشيم. يا کسي به رهبري عادل بي توجه باشد. مسأله ولايت، هم ولايت امام معصوم و هم جانشين او، قبولي شرايطي دارد و زياد هست.
مرحله چهارم کمال است. کمال مثل تزئينات ساختمان است. ساختمان وقتي ساخته شد ديوارها و سقف‌ها و درها تکميل شد، يک چيزي وجود دارد به نام رنگ آميزي، يا لوستر، گچ‌کاري، نمازهاي ما هم چنين چيزهايي دارد. نماز را اگر با اذان بخوانيد. يا با صوت حَسن بخوانيد. يا مستحبات را بخوانيم. پس از نماز تعقيبات داشته باشيم. اينها آن نماز را به کمال مي‌رساند. اين در مورد همه عبادات هست. چهار مرحله که هر مرحله شرايطي دارد. اول تکليف، صحت، قبولي و کمال!
شريعتي: خيلي نکته‌ي خوبي را شنيديم. شما مي‌توانيد فايل‌هاي صوتي و متني ما را در کانال‌هاي داخلي ما و سايت برنامه ببينيد و بهره‌مند شويد. امروز مي‌خواهيم در مورد تقوا صحبت کنيم.
حاج آقاي بهشتي: چون اين موضوع خيلي فراگير است، من ده نکته درباره‌ي تقوا در خانه آماده کردم. تقوا در قرآن 258 بار آمده و فراوان به همه مسائل زندگي ما مرتبط است.
اولين نکته اين هست که ازدواج تقوا ايجاد مي‌کند. کسي که ازدواج مي‌کند از چشمش مراقبت مي‌کند. فکرش آرامتر است. مراودات او به پاکي نزديک مي‌شود. حديث داريم که شيعه و سني هم نقل کردند. پيغمبر(ص) فرمود: «مَنْ‏ تَزَوَّجَ‏ أَحْرَزَ نِصْفَ دِينِهِ»‏ (كافي، ج 5، ص 328) هرکس ازدواج کند نيمي از دينش بيمه شده است. «فَلْيَتَّقِ اللَّهَ فِى النِّصْفِ الْآخَرِ أَوِ الْبَاقِى» از نيم ديگر مراقبت کند. حديث داريم هرکس ازدواج کند دو سوم دينش بيمه شده است. شايد اين برمي‌گردد به اينکه آدم‌ها متفاوت هستند و بعضي بيشتر در معرض گناه هستند. ازدواج آنها را بيشتر بيمه مي‌کند و از خطر بيشتر دور مي‌کند و مصونيت مي‌بخشد. بازار ازدواج در ماه رمضان کساد مي‌شود. نمي‌دانم چرا؟ حضرت امام خميني(ره) که در آستانه سالگرد ايشان هستيم، ازدواجش در ماه رمضان بود. خاطرات ايشان را بخوانيد. ايرادي ندارد در ماه رمضان عقد و ازدواج صورت بگيرد. اين نکته اول است که تشکيل خانواده به تقويت تقوا کمک مي‌کند.
نکته دوم اينکه در انتخاب همسر با افراد با تقوا ازدواج کنيد. پيامبر و امامان ويژگي‌هايي براي ما شمردند، با اين مرد ازدواج کن. با اين زن ازدواج کن. کلمه تقوا در آن ويژگي‌ها هست. يعني يک نوع پاکي، حراست از خود، مراقبت از اينکه آلوده نشويد. پيغمبر فرمود: وقتي ازدواج صورت مي‌گيرد به يکي از چهار دليل است. يا براي پول است. ازدواج مي‌کند مي‌بيند اين خانم تحصيلاتش بالا است، درآمدش خوب است. آپارتمان دارد، يا آقا رئيس کارخانه است. رئيس بانک است. ازدواج‌ها بخاطر مال است. دليل دوم دين است. دومين انگيزه ازدواج اين است که ازدواج مي‌کند با کسي که ديندار است. دليل سوم زيبايي است. اين ربايش و گرايشي که زيبايي دارد و فطري هم هست به خصوص از جنس مخالف، طرف را براي ازدواج آماده مي‌کند. دليل چهارم اصل و نصب خانوادگي است. مثلاً فلان‌ کس خيلي شهرت دارد يا خانواده‌شان پر جمعيت هستند يا آوازه‌اي دارد. مال، دين، جمال، حسب و نَسَب! همين‌جا پيغمبر به ما رو کردند و فرمودند: «فَعَلَيْكَ‏ بِذَاتِ‏ الدِّين» مي‌خواهي ازدواج کني سراغ دين‌دار برو. نه يعني به زيبايي و حسب و نسب توجه نکن! تمرکز روي اخلاق و دينداري باشد.
الآن گاهي در گفتگوهاي قبل از ازدواج مي‌پرسيم: شما پرسيدي اين آقا يا خانم نماز مي‌خواند يا نه؟ مي‌گويد: حاج آقا اينها بعداً درست مي‌شود. فعلاً ببينيم شغل دارد يا نه؟ از نظر ظاهري همديگر را مي‌پسنديم يا نه؟ دين کنار مي‌رود. يک پدري درباره ازدواج دخترش از امام حسن مجتبي راهنمايي خواست. امام حسن(ع) اين جواب را داد. فرمود: «زوجها من‏ رَجُلٍ‏ تَقى» دخترت را به ازدواج مردي با تقوا درآور. چرا؟ «فإنه إن أحبها أكرمها» اگر او دختر تو را دوست داشته باشد، تکريم و احترام مي‌کند. «و إن أبغضها لم يظل مها» (مكارم‏الاخلاق/ص204) اگر او را دوست نداشته باشد، ظلم نمي‌کند. تقوا باعث مي‌شود جلوي ظلم را بگيرد. دخترت را به يک جوان باتقوا بسپار. اگر او را دوست داشته باشد او را بزرگ مي‌دارد. اگر دوست نداشته باشد ظلم نمي‌کند.
نکته سوم، زناشويي يک پيمان است و همه مي‌دانيم. پيمان در عربي چند کلمه دارد. عقد، عهد، ميثاق، اين کلمه‌ها در قرآن آمده است. در مورد عقد، قرآن در آيه يک سوره مائده مي‌فرمايد: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ» اين گره‌اي که بسته شده، به تعهدي که ايجاد شده وفا کنيد. اين فرمان خداست. اي مردان و زنان با ايمان به عقد وفا کنيد. در سوره اسراء مي‌فرمايد: «وَ أَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ كانَ مَسْؤُلًا» (اسراء/34) در قيامت ما يک ايستگاهي داريم براي تعهداتي که داديم. ازدواج که مي‌خواهد صورت بگيرد، اول گفتگوهاي مقدماتي هست و بعد توافقات صورت مي‌گيرد و بعد يک تعهداتي هست. آن تعهدات بعضي شفاهي است. يعني آقا مي‌گويد: اگر اين ادواج صورت بگيرد، من چه کار مي‌کنم، چه کار مي‌کنم. براي رفاه چه مي‌کنم. براي مسائل اخلاقي چه مي‌کنم. خيلي بايد در مورد قول‌هايي که مي‌دهند حواسشان باشد، بعد هم تعدادي در دفتر نوشته مي‌شود که به آن مي‌گويند: شرايط ضمن عقد!
الآن در کشورها يکي از مشکلاتي که داريم طلاق‌هايي است که صورت گرفته است. تحقيقاتي که انجام شده، سه چهار دليل مهمي که طلاق صورت مي‌گيرد يک عهدشکني است. بد عهدي است. بد عهدي فقط براي آمريکايي‌ها نيست. اين آقا، اين خانم، تحصيل کرده و غير تحصيل کرده، امضاء کرده است. مي‌گويد: امضاء کرده باشم. زير امضاء مي‌زنم! از اول بياييم با قداست اين موضوع را نگاه کنم. پيغمبر فرمود: بعد از بناي توحيد، مبارک‌ترين بنا، بناي خانواده است. تحت نظر خداست. اين ميثاق و عهد و عقد را يا از اول قرار نگذاريم، چرا براساس يک دروغ زندگي را بنيان گذاري کنيم؟ تا آنجايي که توان دارد مهريه را قرار بدهد. اگر نمي‌تواند مسکن دويست متري تهيه کند، چرا اعلام مي‌کند؟ بگو: من تا چند سال مستأجر خواهم بود. خانه‌اي که اجاره مي‌کنم در اين حدود شهر خواهد بود. مي‌توانم آينده خودم را پيش بيني کنم، با تجربيات و تحصيلاتي که دارم. من توانايي‌ام در اين حد هست. هم دختر و هم پسر اين نکته را بدانند. قرآن مي‌فرمايد: «بَلى‏ مَنْ أَوْفى‏ بِعَهْدِهِ وَ اتَّقى‏ فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِين‏» (آل‌عمران/76) در اين آيه دو بار کلمه تقوا آمده است. هرکس به عهدش وفا کند و تقوا پيشه کند. معلوم مي‌شود بخشي از تقوا همين وفاي به عهد است. اينها به هم گره خورده است. گهگاهي برويم عقدنامه را بخوانيم و مرور کنيم. چقدر خوب است دختر و پسر گفتگوهايشان را ضبط کنند. يکوقتي گوش کند، مي‌بيند عجب من اين چيزها را به خانم گفتم؟ يا خانم به آقا چنين گفته است؟ درست است شفاهي بوده ولي به قول حضرت يعقوب که مي‌خواست بنيامين را بفرستد، يک مقداري دلواپس بود. به پسران گفت: به من تعهد بدهيد. پسران تعهد دادند. حضرت يعقوب فرمود: «قالَ اللَّهُ عَلى‏ ما نَقُولُ‏ وَكِيلٌ» (يوسف/66) درست است اينجا جز ما کسي نيست، خدا بر گفتگوهاي ما وکيل است و حاضر است. اگر اينطور نگاه کنيم اعتقادات ما ثمر مي‌دهد. يا تعهد ندهيم و يا اگر تعهد داديم، ايستادگي کنيم. پاي آن بايستيم. وفا خيلي چيز مهمي است.
امام حسين(ع) شب عاشورا بهترين کلمه‌اي که براي يارانش انتخاب کرده، وفا هست. مي‌توانست بفرمايد: شما شجاع‌ترين هستيد. اين را نگفت. شما با غيرت هستيد، کلمه وفا را به کار برد. شما با وفاترين هستيد. اين وفاي زن و شوهري خيلي مهم است. خداوند مي‌پسندد و دوست دارد. در اوصاف مؤمنان در قرآن مي‌خوانيم. آياتي است که خيلي از مردم آشنايي دارند. «قَدْ أَفْلَحَ‏ الْمُؤْمِنُونَ‏، الَّذِينَ هُمْ فِي صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ» (مؤمنون/102) تا به اين آيه مي‌رسيم «وَ الَّذِينَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ» (مؤمنون/8) اتفاقاً کلمه امانت براي همسر هم به کار رفته است. همسر امانت خداست. فرزندان امانت‌هاي خدا هستند. بايد از او مراقبت و نگهداري کنيم. نکته سوم اين بود که پيمان زناشويي را پاس بداريم.
نکته چهارم اينکه مشکلات را مديريت کنيم. زندگي با ماه عسل شروع مي‌شود، آرام آرام زندگي ترش مي‌شود. چرا؟ چون زندگي سختي دارد. کساني که ازدواج نمي‌کنند، مي‌گويند: الآن راحت هستيم. اتفاقاً خدا مي‌خواهد بنده در دل سختي قرار بگيرد تا رشد کند و گرنه خداوند دارايي زياد دارد. همه را در رفاه قرار مي‌داد. آن حکمت او اقتضا مي‌کند در دل سختي‌ها رشد هست. در دل سختي‌ها ما به خدا مراجعه مي‌کنيم. در سختي‌ها به تکاپو مي‌افتيم و خلاقيت ما گل مي‌کند. به جاي اينکه در زندگي سختي پيش آمد، گردن هم بياندازيم، مقصر را پيدا کنيم، بياييم با کمک هم سختي را مديريت کنيم.
اميرالمؤمنين(ع) روزگار سختي را با فاطمه گذرانده است. خودش فرمود: اينقدر فاطمه در خانه من کار کرد که کف دستانش پينه زده بود. يکوقت آدم کار کند دست سرخ مي‌شود و کار که بيشتر شود تاول مي‌زند، با تاول‌ها کار کند پينه ايجاد مي‌شود. شانه‌هايش صدمه ديده بود. زن و شوهر نشستند و گفتند: چه کنيم؟ چون روي دوش اميرالمؤمنين بار اجتماعي زياد بود. در تمام جنگ‌ها نفر بعد از پيغمبر، علي(ع) بود. مأموريت‌هاي سخت به دوشش بود و بچه هم زياد داشتند. بنا شد از پيغمبر خدمتکاري بخواهند. اميرالمؤمنين مي‌فرمود: من رويم نمي‌شود، خودت برو. فاطمه زهرا(س) آمدند به خانه پدر و ظاهراً آن شب پيامبر مهمان داشتند و حضرت چيزي نگفتند. برگشتند و فردا پيامبر به ديدن ايشان آمد که عزيزم! نور چشمانم مثل اينکه کاري داشتي. حضرت شرح زندگي و سختي‌ها را بيان کرد. پيامبر مي‌توانست به او خدمتکار بدهد اما نداد. اين جمله را فرمود: «مرارة الدنيا بحلاوة الاخرة» اين سختي کشي در دنيا يک ما به ازايي در آخرت دارد و آن شيريني است. هروقت سختي‌ها به تو فشار آورد، 34 مرتبه الله اکبر بگو. 33 مرتبه الحمدلله، 33 مرتبه سبحان الله! اگر ما بوديم راضي برمي‌گشتيم؟ ما دنبال پولي رفتيم و آقا مي‌گويد: اين ذکر را بگو. دلش خوش است! علي(ع) از خانمش پرسيد: راضي شدي؟ فرمود: بله. پدرم يک چيزي به من داد که مرا راضي کرد.
امام عسکري(ع) فرمود: در نهاد سختي‌ها يک خيرهايي هست. خود قرآن مي‌فرمايد: «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً» يا «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً» (شرح/5) «سَيَجْعَلُ‏ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْراً» (طلاق/7) اينها در دل همه هست. نابرده رنج گنج ميسر نمي‌شود! پول‌هاي باد آورده گنج نيستند و حرام هستند. اينکه انسان سختي مي‌کشد، اين بار يک فضاي زيبايي طلوع مي‌کند، اين را مديريت کنيم به جاي اينکه گردن هم بياندازيم يا او بگويد: تقصير پدرت است. او بگويد: تقصير مادرت است.
آيه‌اي هست عمومي است اما خيلي‌ها اين آيه را در مورد خانواده به کار بردند. آيه دويست از سوره آل عمران، مي‌فرمايد: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا» اي مردان و زنان با ايمان در برابر مشکلات صبر کنيد. «وَ صابِرُوا» در برابر دشمنان ايستادگي کنيد. «وَ رابِطُوا» و از مرزها مرزباني کنيد. «وَ اتَّقُوا اللَّهَ» تقوا، بعضي گفتند: خانه يک کشوري است. مرزهاي خانه حراست لازم دارد. در برابر مشکلات صبر، در برابر مخالفين و دشمنان، تحمل کنند. تقواي الهي، بي تقوايي نکنند، با زبانشان، با رفتارشان، آخرش چه نصيبشان مي‌شود «لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُون‏» باشد که به پيروزي برسيد و رستگار شويد. همان هدفي که اسلام با همين شعار شروع شد «قولوا لا اله الا الله تفلحوا» اين حديث هم حديث قشنگي است. بعضي مي‌گويند: خدا ما را دوست ندارد، زندگي ما نا آرام و سخت است. اين حديث توضيح مي‌دهد، «إِنَّ الْبَلاءَ لِلظَّالِمِ‏ أَدَبٌ» سختي و مصائب براي ظالم يک نوع تنبيه است، «وَ لِلْمُومِنِ امْتِحَانٌ» براي مؤمن آزمايشي است. «وَ لِلانْبِيَاءِ دَرَجَةٌ وَ لِلاوْلِيَاءِ كَرَامَةٌ» (جامع الاخبار، ص 113) استاد بنده حاج آقاي قرائتي اين مثال را مي‌زند. مي‌فرمايد: يک سربازخانه را تصور کنيد. گاهي وقت‌ها کار سنگيني روي دوش سرباز مي‌گذارند. گاهي بخاطر تنبيه است. تخلفي کرده است. گاهي مي‌خواهد او را رشد بدهد. گاهي سربازها را در تشنگي و گرسنگي بيرون مي‌برند، مي‌دوند در گرما و سرما، يعني بد آنها را مي‌خواهند؟ نه، مي‌خواهند پخته‌تر شوند. آماده شوند براي انجام کارهاي بزرگ، گاهي هم درجه است، يعني يک کار سختي را به يک کسي که دو هفته مانده به اينکه آن درجه‌ها را بگيرد، به او واگذار مي‌کنند و او هم به خوبي انجام مي‌دهد تا آن درجه را بگيرد. براي همين است که گفتند: انبياء بيشترين سختي‌ها را کشيدند. اگر سختي بد بود، پيامبر عزيز فرمود: همه انبياء و از همه بيشتر من اذيت شدم و سختي کشيدم. به سختي‌ها با عينک بد نگاه نکنيم. سختي‌ها کمک کننده است. حديث داريم در روز قيامت بعضي آرزو مي‌کنند اي کاش خداوند سختي‌هاي فلان کس را قسمت آنها مي‌کرد تا اينقدر پاداش نصيب آنها مي‌شد. سختي‌ها را خيلي آه نکشيم و حسرت نخوريم به آنهايي که سختي ندارند.
نکته پنجم تقوا در رفتار هست. زن و شوهر در يک خانه‌اي هستند و کسي جز خدا ناظر آنها نيست. شايد شما ديده باشيد، خيلي‌ها بيرون از خانه اخلاق خوبي دارند. داخل خانه بد رفتار هستند. کسي باور نمي‌کند! مي‌گويد: من باورم نمي‌شود اين آقا اينطور باشد! من ده سال در مسائل خانوادگي با افراد مختلفي گفتگو کردم. بعد وقتي ورود پيدا کردم، باورم نمي‌شد آن مراجعه کننده يک چنين کسي باشد. يعني ما بازيگراني هستيم که مي‌توانيم نقش بازي کنيم. بيرون از خانه يک جور و داخل خانه يک جور، تقوا يعني خدا را ناظر ببينيم. درست است اينجا غير از همسر و فرزندان کسي نيست، خدا که هست. پيامبر عزيز ما يکي از انقلاب‌هايي که ايجاد کرده، انقلاب در نظام خانواده هست. يکوقتي من اينطور بررسي کردم، احاديث خانواده در بين چهارده معصوم بيشتر از پيغمبر است. برداشت من اين است که پيغمبر مي‌خواست يک تحولي از زمان جاهلي به زمان اسلام صورت بگيرد. لذا توصيه‌هاي زيادي به مردها و زن‌ها کرده است. با همسرانتان چگونه باشيد. من دو نمونه را آوردم.
پيغمبر فرمود: «أَخْبَرَنِي‏ أَخِي جَبْرَئِيلُ وَ لَمْ يَزَلْ يُوصِينِي بِالنِّسَاءِ» جبرئيل براي من خبر آورد و پيوسته سفارش زنان را مي‌کرد. چون در زمان جاهليت زنان تحقير مي‌شدند، توهين مي‌شدند. کتک مي‌خوردند و اخراج مي‌شدند. اسلام آمده و پيوسته تکرار مي‌کند. «حَتَّي ظَنَنْتُ» من اطمينان پيدا کردم که جايز نيست به آنها کلمه «أُف» گفته شود. أُف در قرآن براي والدين آمده است. «لا تَقُلْ‏ لَهُما أُفٍّ» أُف در ادبيات عرب کمترين بار بي احترامي را دارد. در زبان فارسي يعني اه! اين حديث مي‌فرمايد: از طريق جبرئيل از خدا که مرد اجازه ندارد کمترين کلمه‌ي بي احترامي را به همسرش بگويد. احترام شخصيت او به شدت لازم است. بعد فرمودند: «فاشفقوا عليهن» زنان در اختيار شما هستند. دلسوز آنها باشيد و مهربان باشيد. «و طيبوا قلوبهن» مهرباني کنيد، مهرباني پلاستيکي و ظاهري نه! «حتي يقفن معکم» تا با شما همچنان زندگي کنند. آنها را به کاري مجبور نکنيد. خشمگين بر آنها نشويد. «و لا تَأْخُذُوا مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَ‏ شَيْئا» چيزهايي که به آنها بخشيده‌ايد دوباره پس نگيريد. مگر راضي باشند! مثلاً گرفتاري معيشتي پيش آمده، خانم مي‌گويد: من هم اين اندازه مي‌توانم کمک کنم. آنهايي که با اجازه و رضايت است ايراد ندارد.
حديث ديگر، پيغمبر(ص) به زني به نام خَوله فرمود: «اتق الله» تقوا پيشه کن. «و اطيعي زوجک» از همسرت اطاعت کن. «حقه عليک» حق همسرت بر تو اين است که «أن لا تَخرُجي من بَيته الا بِاذنه» از خانه‌اش بدون اجازه او بيرون نروي. «و لا تصومي تطوعاً الا باذنه» روزه مستحبي حتي بدون اجازه او نگيري. «و لا تتصدقي من بيته الا بأذنه» حتي مي‌خواهي به فقير صدقه بدهي از مال همسر با اجازه باشد. در مسائل عاطفي و اخلاقي و غريزي هم همراهي با او کني. اين حديث هم به رفتار زن و شوهر مربوط مي‌شود. امام صادق(ع) به شيعيان فرمودند: «ليسَ منّا» کسي که وقتي خشمگين مي‌شود و نمي‌تواند خودش را کنترل کند، از ما نيست. اين کار را براي ما سخت مي‌کند. «يَا شِيعَةَ آلِ مُحَمَّدٍ اعْلَمُوا أَنَّهُ لَيْسَ مِنَّا مَنْ‏ لَمْ‏ يَمْلِكْ‏ نَفْسَهُ عِنْدَ غَضَبِهِ» (كافي، ج 2، ص 637) خشم يک عواملي دارد. اگر شيعه هست و به شيعه بودنش افتخار مي‌کند، خودش را کنترل کند. «لَيْسَ مِنَّا مَنْ‏ لَمْ‏ يُحْسِنْ‏ صُحْبَةَ مَنْ صَحِبَهُ» (من‏لايحضره‏الفقيه، ج 2، ص 274) کسي که با مصاحب و معاشر خودش که بهترين مصاحب که بيشترين وقت را با هم هستند، همسر است، خوش رفتاري نکند، از ما نيست. يعني اينها تذکراتي از پيامبر و ائمه هست. حتي در مسأله اول که در احکام گفتيم، رضايت زن و شوهر در قبولي روزه و نماز و زيارت آنهاست. اينها طرفيني هست. هرکدام کوتاهي کنند مقصر شناخته مي‌شوند.
شريعتي: اين هفته قرار هست در برنامه از مبلغ گرانقدر مرحوم حاج آقاي فلسفي(ره) ياد کنيم. امروز صفجه 332 قرآن کريم، آيات ابتدايي سوره مبارکه حج را تلاوت خواهيم کرد.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏، يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ‏ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْ‏ءٌ عَظِيمٌ «1» يَوْمَ تَرَوْنَها تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَ تَضَعُ كُلُّ ذاتِ حَمْلٍ حَمْلَها وَ تَرَى النَّاسَ سُكارى‏ وَ ما هُمْ بِسُكارى‏ وَ لكِنَّ عَذابَ اللَّهِ شَدِيدٌ «2» وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُجادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ يَتَّبِعُ كُلَّ شَيْطانٍ مَرِيدٍ «3» كُتِبَ عَلَيْهِ أَنَّهُ مَنْ تَوَلَّاهُ فَأَنَّهُ يُضِلُّهُ وَ يَهْدِيهِ إِلى‏ عَذابِ السَّعِيرِ «4» يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَ غَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِنُبَيِّنَ لَكُمْ وَ نُقِرُّ فِي الْأَرْحامِ ما نَشاءُ إِلى‏ أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ وَ مِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّى وَ مِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ إِلى‏ أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلا يَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئاً وَ تَرَى الْأَرْضَ هامِدَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَيْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ «5»
ترجمه: به نام خداوند بخشنده مهربان‏. اى مردم! از پروردگارتان پروا كنيد، كه همانا زلزله‏ى قيامت، حادثه‏اى بزرگ و هولناك است. روزى كه آن (زلزله‏ى بزرگ) را مشاهده كنيد (چنان ترس و وحشت وجودتان را فرا خواهد گرفت كه) هر شير دهنده‏اى، آن را كه شير مى‏دهد فراموش كند و هر باردارى جنين خود را سقط كند، و مردم را مست مى‏بينى، ولى مست نيستند، بلكه عذاب خداوند شديد است. و بعضى از مردم، ناآگاهانه درباره‏ى خداوند به جدال مى‏پردازند و از هر شيطانِ سركشى پيروى مى‏كنند. بر او (شيطان) نوشته (و مقرّر) شد كه هر كس ولايت او را بپذيرد، قطعاً او را گمراه مى‏كند و به آتش سوزانش مى‏كشاند. اى مردم! اگر درباره‏ى قيامت شك داريد (با دقّت در وجود خود، شكّ خود را برطرف كنيد،) ما شمارا از خاك آفريديم (مواد غذايى خاك از طريق غذا به صورت نطفه در آمد) سپس از نطفه، سپس (به صورت) خون بسته شده، سپس (به صورت چيزى مانند) گوشت جويده شده كه بعضى خلقت كامل يافته (وبه دنيا آيد) وبعضى خلقت كامل نيافته (و سقط شود)، تا براى شما روشن سازيم (كه بر هرچيز قادريم) وآنچه (از جنين‏ها) را كه بخواهيم تا سرآمدى معيّن در رحم مادران قرار دهيم، سپس شمارا به صورت طفل بيرون مى‏آوريم، تا به حدّ رشد و بلوغ برسيد و (در اين ميان) بعضى از شما مى‏ميريد و بعضى به پست‏ترين مرحله‏ى زندگى (و پيرى) مى‏رسيد تا جايى كه دانسته‏هاى خودرا از دست دهند. (همچنين) زمين را (در زمستان) خشك و مرده مى‏بينى امّا هنگامى كه باران بر آن فرو مى‏باريم، به حركت درآيد و رشد كند و انواع گياهان زيبا مى‏روياند.
شريعتي: انشاءالله در ماه نزول قرآن و در بهار قرآن لحظات زندگي همه ما منور به نور قرآن کريم باشد. از شخصيت مرحوم فلسفي(ره) نکاتي را براي ما بفرماييد و بعد نکات شما را در مورد تقوا در خانه و خانواده خواهيم شنيد.
حاج آقاي بهشتي: من توفيق داشتم هم حضوراً پاي منبر مرحوم فلسفي زياد بودم و هم کتاب‌هاي ايشان را خيلي استفاده کردم و مي‌کنم. به نظرم تا دهه‌هاي آينده از نوادر شخصيت‌هايي است که کتاب‌هاي اين شخصيت مورد استفاده خواهد بود. در اين برنامه به دليلي اين کتاب را معرفي مي‌کنم «آيت الکرسي»، به نظرم خيلي از مردم آيت الکرسي را حفظ هستند. خيلي از دانش آموزان در دوره ابتدايي با تشويق معلمان حفظ مي‌کنند. حديث داريم قله قرآن آيت الکرسي است. يعني قرآن را به يک کوهستاني تشبيه کرده که قله‌اش آيت الکرسي است. مردم ما اين را حفظ هستند. به اعماق اين آيه سفر کنيم. مرحوم آقاي فلسفي در ماه رمضان، در ده شب آيت الکرسي را تفسير کردند. فوق العاده است.
شريعتي: امروز ما به اين بهانه اين کتاب را معرفي مي‌کنيم. از مجموعه کتاب‌هاي گفتار فلسفي، «آيت الکرسي پيام آسماني توحيد» که مجموعه سخنراني‌هاي حاج آقاي فلسفي هست. بسيار کتاب جامعي است مثل باقي کتاب‌هاي ايشان و نکاتي را در اينجا جمع آوري کردند. براي تهيه کتاب‌هايي که در برنامه معرفي مي‌کنيم به ما پيامک بزنيد، دوستان من شما را راهنمايي خواهند کرد.
حاج آقاي بهشتي: يک موضوع ديگر مسأله وظايف متقابل است. قرآن درباره زنان مي‌گويد: «وَ لَهُنَّ مِثْلُ‏ الَّذِي‏ عَلَيْهِنَّ» (بقره/228) دعوا آنجايي پيش مي‌آيد که ما طلبکارانه جلو مي‌رويم. اما اگر بدانيم هردو طرف وظايف و حقوقي دارند، به هردو توجه کنيم، عقب نشيني مي‌کنيم. امام زين العابدين(ع) در رساله حقوق که آن هم کتاب خوبي است، حقوق زن بر شوهر و شوهر بر زن را بيان کردند. اينطور اگر نگاه کنيم هميشه نيم نگاهي هم به خودمان مي‌کنيم. نکند من در وظايف خودم کوتاهي دارم. غير از اين بي تقوايي است يعني بخواهند يک طرفه فقط حقوق طرف مقابل را بررسي کنند، زير ذره‌بين بگذارند، بي تقوايي است. چون قرآن مي‌فرمايد: وقتي سخن مي‌گوييد به عدالت سخن بگوييد. «وَ إِذا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا» (انعام/152) عدالت و انصافش اين هست که حقوق دو طرف، وظايف دو طرف، اين هم نکته مهمي است.
نکته هفتم که مي‌شود براي تقوا گفت، امام صادق تقوا را اينطور معنا کردند. آنجايي که فرمان خداست غايب نباشيم. آنجايي که گناه هست بايد غايب باشيم. تقوا يعني چه؟ هرجا امر خدا هست، آنجا حاضر باشيم و هرجا نهي خدا هست، آنجا غايب باشيم. براين اساس بياييم زندگي را بر اساس اطاعت از امر خدا و اجتناب از نهي خدا بنيان گذاري کنيم. عروسي فاطمه زهرا(س) که به پايان رسيد، مهمان‌ها رفتند. عروس و داماد مانده بودند. فاطمه زهرا(س) شروع به گريستن کرد. اميرالمؤمنين پرسيد: چرا گريه مي‌کني؟ عرضه داشت امشب شادترين شب عمر من است. الآن در اين فکر هستم که يک شب ديگر هم در پيش دارم. آن شبي است که از اين دنيا به دنياي ديگر مي‌روم. مي‌خواهم آن هم شادترين شب عمر من باشد. پيشنهاد من اين است که بياييم زندگي را با نماز شروع کنيم. از آن به بعد مرسوم شده که در مراسم شب زفاف يکA A  A  نمازي مي‌خوانند، مبتکر آن حضرت فاطمه است. يعني اساس اين بنا را با رابطه با خدا بگذاريم. اگر اينطور شد، هرجا هم دعوايمان شود نگاه مي‌کنيم که خدا چه گفته است. اين خيلي از مشکلات را حل مي‌کند. داور خدا، ناظر خدا، اين بار با هم تفاهم مي‌کنيم، تا مي‌بينيم خدا ناظر است مي‌گوييم: اينبار اشتباه من است، من بي خود عصباني شدم. عروسي فاطمه زهرا که تمام شد، يکي دو روز بعد پيامبر به ديدن آنها رفت و از هردوي آنها سؤالي پرسيد: که همسرت چگونه همسري است؟ از حضرت فاطمه پرسيد: علي را چگونه همسري يافتي؟ فاطمه زهرا فرمود: فوق العاده است. خيلي همسر خوبي است. از اميرالمؤمنين پرسيد: فاطمه را چگونه همسري يافتي؟ پاسخ داد: «نعم العون علي طاعة الله» بهترين کمک در مسير اطاعت خداست. به هم کمک کنيم در مسير طاعت خدا، هم از زندگي لذت ببريم، هم دنياي حَسن و هم آخرت حَسن داشته باشيم.
نکته هشتم اينکه تقوا در نيازهاي غريزي و عاطفي است. زن و شوهر مسائل غريزي هم دارند. سوره بقره آيه 223 مي‌فرمايد: «نِساؤُكُمْ حَرْثٌ‏ لَكُمْ» زنان شما کشتزار شما هستند. «فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ» هروقت يا هرطور مي‌خواهيد با هم باشيد. «وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ» براي فرداي قيامت خود چيزي جلو بفرستيد. «وَ اتَّقُوا اللَّهَ» در مسائل زناشويي مي‌گويد: تقوا پيشه کنيد. تقوا پيشه کنيد را چند جور معنا کردند. يکي اينکه مناسبات زن و شوهر بايد در چهارچوب شرع باشد. کجاها شرع گفته نکنيد. الآن با ورود فضاي مجازي اين مناسباتي که غربي‌ها دارند، انسان با حيوان، بايد آنطور که شرع گفته عمل شود. «وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ مُلاقُوهُ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِين‏» آخر آيه مي‌فرمايد: خدا راملاقات خواهيد کرد. بايد پاسخگو باشيد که چطور همسرداري کرديد.
نکته نهم اينکه در اختلافات تقوا را رعايت کنيم. کسي از ياران پيغمبر به نام عبدالله بن رواحه دختري و دامادي داشت، اختلاف بين اينها شد. عبدالله بن رواحه قسم خورد من در اين اختلاف دخالت نمي‌کنم. اين آيه نازل شد. آيه 224 سوره بقره، «وَ لا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَيْمانِكُمْ» سوگند به خدا را وسيله قرار ندهيد. «أَنْ تَبَرُّوا» بعضي قسم مي‌خورند من ديگر کار خير نمي‌کنم. قرض الحسنه مي‌دهد، قسط‌هايش را پرداخت نمي‌کنند و اين پشيمان مي‌شود. اينجا نبايد قسم خورد. «وَ تَتَّقُوا» قسم مي‌خورد من ديگر کاري به تقوا ندارم. «وَ تُصْلِحُوا بَيْنَ النَّاسِ» قسم مي‌خورد من در آشتي دادن‌ها دخالت نمي‌کنم. اينجا جاي قسم خوردن نيست. کسي به امام باقر(ع) گفت: من قسم خوردم در آشتي دادن خانواده‌ها يا پيدا کردن دختر و پسر بر همديگر ورود پيدا نکنم، چون تا خوب هستند حرفي از ما نيست و هروقت دعوا مي‌کنند پاي ما را وسط مي‌کشند. امام فرمود: اتفاقاً ثواب زيادش بخاطر دشواري اين کار است.
نکته دهم در مورد طلاق است، سوره‌اي به نام طلاق در قرآن داريم. آيات فراواني در سوره بقره و نساء و سوره‌هاي ديگر داريم. در آيات طلاق پشت سر هم کلمه‌ي «اتقوا الله» تکرار مي‌شود. بي‌تقوايي آن جاها بيداد مي‌کند. در کشور ما هم متأسفانه بي تقوايي زياد شده است. بعد از نمازهايمان در ماه رمضان براي همه جوان‌ها دعا کنيم، براي خانواده‌ها دعا کنيم. اين انس و الفت باشد و تقوا را همه رعايت کنيم. مرد و زن خانه، فاميل مرد و فاميل زن همه رعايت کنيم. «وَ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ» اگر خداي نکرده ماجراي شما به طلاق کشيده شد، «فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ» دوران عدّه هم سر رسيد، «فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ» به شکل پسنديده‌اي آنها را نگه داريد. «أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ» اگر هم جدايي صورت مي‌گيرد پسنديده باشد. «وَ لا تُمْسِكُوهُنَّ ضِراراً» براي آسيب زدن آنها را نگه نداريد. «لِتَعْتَدُوا وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ وَ لا تَتَّخِذُوا آياتِ اللَّهِ هُزُواً» با عملکرد خودتان آيه‌هاي خدا را مسخره نکنيد. «وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ ما أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنَ الْكِتابِ وَ الْحِكْمَةِ يَعِظُكُمْ بِهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَلِيم‏» (بقره/231) بعد هم تقوا را بيان مي‌کند. اين مسأله تقوا در موضوع طلاق که الآن هم متأسفانه به دليل فضاي مجازي، اراده مي‌کند اينترنتي فرم طلاق را پر مي‌کند و ارسال مي‌کند و زماني نمي‌گذرد جدايي صورت مي‌گيرد.
شريعتي: دعا بفرماييد و آمين بگوييم.
حاج آقاي بهشتي: خدايا به حق امام حسن مجتبي(ع) بين خانواده‌ها الفت ايجاد بفرما. کدورت‌ها و خصومت‌ها را به صفا و صميميت تبديل بفرما. به همه ما توفيق تقوا مرحمت بفرما. دلهاي ما را براي نزول رحمتت در شب‌هاي قدر آماده بفرما. فرزندان ما را نور چشمان ما قرار بده.
شريعتي: تا رسيدن به شب‌هاي قدر کمتر از ده روز ديگر باقي است. انشاءالله براي درک آن شب‌ها دست پر برسيم.