اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

97-02-30-حجت الاسلام والمسلمين بهشتي- توصيه‌هاي نبي گرامي اسلام براي استفاده بهتر از ماه مبارک رمضان


برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: توصيه‌هاي نبي گرامي اسلام براي استفاده بهتر از ماه مبارک رمضان
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين بهشتي
تاريخ پخش: 30- 02-97

بسم الله الرحمن الرحيم، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
از ما عجيب نيست دعايي نمي‌رسد *** از تحبس الدعاء که صدايي نمي‌رسد
ما تحبس الدعا شده‌ي نان شبهه‌ايم *** آنجا که شبهه هست عطايي نمي‌رسد
پر باز مي‌کنم بپرم مي‌خورم زمين *** بال و پر شکسته که به جايي نمي‌رسد
بايد تنم پي سپر ديگري رود ***     با روزه‌هاي ما به نوايي نمي‌رسد
اي ميزبان فداي تو و سفره چيدنت *** آيا به اين فقير غذايي نمي‌رسد؟
من سالهاست منتظر يک ضمانتم *** آخر چرا امام رضايي نمي‌رسد؟
از من مخواه بيش از اين زندگي کنم *** وقتي برات کرب و بلايي نمي‌رسد

شريعتي: سلام مي‌کنم به همه‌ي دوستان عزيزم، بيننده‌هاي خوب و شنونده‌هاي بسيار نازنين‌مان، طاعات و عبادات شما قبول باشد. داريم با هم لقمه لقمه نخوردن و جرعه جرعه ننوشيدن و بال بال آسماني شدن را تجربه مي‌کنيم. به سمت خداي امروز خيلي خوش آمديد. حاج آقاي بهشتي سلام عليکم خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي بهشتي: بسم الله الرحمن الرحيم، من هم سلام مي‌کنم و ماه مبارک رمضان را به همه انسان‌هاي آزاده و مسلمانان به ويژه روزه‌داران و کساني که اولين سال هست روزه مي‌گيرند، تبريک مي‌گويم. از خدا مي‌خواهم اين گفتگوها را موجب خير و رشد و نور براي گوينده و حضرتعالي و همه بينندگان و شنوندگان قرار بدهد.
شريعتي: مسأله ابتدايي جلسه امروز را بشنويم و بعد وارد بحث شويم.
حاج آقاي بهشتي: يک مسأله‌اي است که کم گفته مي‌شود. اينکه بچه‌هايي که هنوز به تکليف نرسيدند، يعني دختر هشت ساله، پسر ده ساله، عباداتي که انجام مي‌دهند، پاداش دارد؟ به حساب چه کسي نوشته مي‌شود؟ چون صفحه اول کارنامه ما از روزي است که به تکليف مي‌رسيم. بچه‌هايي که هنوز به تکليف نرسيدند، روزه کامل مي‌گيرند يا صدقه مي‌دهند و صلوات مي‌فرستند، کار خيري مي‌کنند اينها ثواب دارد؟ به حساب چه کسي نوشته مي‌شود؟ سوال دوم اينکه خسارت‌هايي که بچه‌ها مي‌زنند ضررهايي که مي‌زنند ضمانت دارد و بر عهده کيست؟ پاسخش اين است که خداوند خيلي مهربان است. براي بچه‌هايي که هنوز به تکليف نرسيدند، قبل از صفحه يک، يک فضايي را باز مي‌کند. در کتاب‌ها ديديد گاهي مقدمه‌اي هست. حتماً به حساب خودشان و علاوه بر آنها به حساب پدر و مادر و معلم و مربي ثبت مي‌شود. چه بسا آنها معصوم‌تر هستند، صاف‌تر هستند و بي غل و غش‌تر هستند. پاداش‌‌هاي کارهايشان بي حساب است. هر کار خوبي که بچه‌هايي که به تکليف نرسيدند، انجام مي‌دهند حساب و کتاب دارد و در کارنامه خودشان، پدر و مادر و معلم و مربي ثبت مي‌شود.
خسارت‌هايي که بچه‌ها وارد مي‌کنند ضمانت دارد. فوتبال بازي مي‌کند شيشه مردم را مي‌شکند. مثلاً پسر نه ساله، قبل از سن تکليف، يا لباس کسي را گلي مي‌کند. يا پايش مي‌خورد به ظرف مي‌شکند. هر نوع خسارتي ضمانت دارد. اگر پدر و مادر به هوش باشند و خسارت را بپردازند، رضايت بگيرند قصه تمام مي‌شود. غير از آن وقتي به تکليف رسيدند مسئول هستند. تا پايان عمر اين مسئوليت همچنان هست. بايد آن خسارت را جبران کنند. يعني به صاحبان حق بپردازند و اگر آن صاحب حق نيست و از دنيا رفته است، ديگر احکامي دارد. به ورثه‌اش بدهند و اگر هيچ ورثه‌اي هم ندارد به حاکم شهر بايد بدهد. اين ضمانت را در همين دنيا تا زنده هست بايد بپردازد.
شريعتي: بحث امروز شما را خواهيم شنيد.
حاج آقاي بهشتي: الآن ماه رمضان است، فلسفه روزه چيست؟ قرآن براي روزه يک فلسفه بيان کرده است. احاديث پيامبر و معصومين فلسفه‌هاي ديگر، قرآن مي‌فرمايد: فلسفه روزه تقوا هست. آيه روزه هم از بس گفته شده، خيلي از مردم خوب ما حفظ هستند. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ‏ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُون‏» (بقره/183) اي اهل ايمان، روزه بر شما واجب شد همچنان که در اديان قبل از اسلام هم واجب بود. روزه گرفتن براي چيست؟ باشد که تقوا پيشه کنيد. فلسفه روزه از نظر قرآن تقوا است.
در حديث هم فلسفه‌هاي ديگري مثل سلامت بدن، يا مثل ياد ضعفا و فقرا و بي بضاعت‌ها، يا ياد قيامت، ايرادي ندارد گاهي وقت‌ها طبيب يک دارو مي‌دهد براي يک عضو، براي اعضاء ديگر هم مفيد است. ولي آنچه قرآن نقل کرده، فلسفه روزه تقوا است. کلمه تقوا در قرآن و مشتقات آن 258 بار آمده است. قبلاً هم عرض کرديم و باز خواهيم گفت که کلمه‌هايي که پر تکرار هستند براي ما پيام دارند. يعني سرمايه بيشتري بايد بگذاريم. بيشتر فکر کنيم. بيشتر مطالعه کنيم. اين قصه چيست که 250 بار و بيشتر در کتاب آسماني ما تکرار مي‌شود؟ تقوا در خانه، تقوا در بازار، تقوا در دنياي سياست، تقوا در مسائل اخلاقي، در مسائل اجتماعي و سياسي، جايگاه متقين، زمينه‌هاي تقوا، آثار تقوا، يک موضوعي است مثل اکسيژن که همه جا بايد باشد تا تنفس صورت بگيرد و پر تکرار است. 50 بار از اين 258 بار کلمه متقين آمده است. متقين يعني با تقواها! قبل از اينکه تقوا را معنا کنم با خواندن اين آيه‌ها مي خواهم بگويم که اين موضوع خيلي مهم است.
يکجا مي‌فرمايد: خدا با تقوايان را دوست دارد. «فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِين‏» (آل عمران/76) ما هم دوست داريم زير چتر محبوبان خدا برويم. يکجا مي‌فرمايد: «أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِين‏» (توبه/36) خداوند حامي باتقوايان است. پشتيباني مي‌کند. اين هم يک امتياز بزرگي است. آيه سوم مي‌فرمايد: «وَ اللَّهُ وَلِيُ‏ الْمُتَّقِينَ» (جاثيه/19) خداوند متقين را سرپرستي مي‌کند. آيه ديگر مي‌فرمايد: فقط از متقين کار را قبول مي‌کند. «إِنَّما يَتَقَبَّلُ‏ اللَّهُ‏ مِنَ الْمُتَّقِينَ» (مائده/27) پس اينها چه کسي هستند؟ اگر ما متقين نباشيم کارهاي ما قبول نيست؟ تقوا شرط قبولي اعمال است. به پيغمبر مي‌فرمايد: به متقين بشارت بده. «لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِينَ» (مريم/97) مژده‌ها و خبرهاي خوش را به متقين بده. آغاز قرآن را هم همه بلد هستند. «بسم الله الرحمن الرحيم، الم، ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ‏ فِيهِ‏ هُدىً لِلْمُتَّقِين‏» (بقره/1و2) يعني خدا با بي تقواها کاري ندارد. مي‌گويد: اصلاً من اين کتاب‌ها را براي همه فرستادم ولي آن کسي که بهره برداري مي‌کند متقي است. ديگران بي اعتنايي مي‌کنند و کناره گيري مي‌کنند. يا مي‌فرمايد: «وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ» (اعراف/128) در پايان کار به دست باتقواها خواهد افتاد. حکومت امام زمان هم حکومت باتقواها هست. اينها چه کساني هستند که زمامداري جهان به دست آنها خواهد افتاد؟ اين تقوا چيست؟ تقواي مدير چيست؟ تقواي پدر چيست؟ تا به آياتي مي‌رسيم که متقين را در قيامت مطرح مي‌کند و مي‌فرمايد: «وَ لَنِعْمَ دارُ الْمُتَّقِينَ» (نحل/30) عجب خانه‌اي با تقواها دارند. خانه متقين فوق العاده است. چون بهشت درجات دارد. درجاتش به تعداد آيات قرآن است.
پيغمبر فرمود: «عَدَدُ دَرَجِ‏ الْجَنَّةِ عَدَدُ آيِ الْقُرْآنِ» (مستدرك‏الوسائل، ج 4، ص 231) حديث داريم خداوند بهشت را در دامنه کوهي طراحي کرده است. خانه‌هاي بهشت بزرگ و کوچک دارد. امتيازاتش متفاوت است. انشاءالله ما وارد بهشت شويم، اول بهشت يک فرشته‌اي نشسته و ما به او مراجعه مي‌کنيم. مي‌گويد: قرآن بخوان تا کليد ويلاي تو را بدهم! «اقْرَأْ وَ ارْقَأْ» (وسائل‌الشيعة، ج 6، ص 224) معنايش اين است که به هر نسبتي که ما با کتاب خدا انس داشته باشيم مي‌توانيم حدس بزنيم جاي ما در بهشت کجا خواهد بود. متقين از آنهايي هستند که از درجات بالا برخوردار هستند. «و لَنِعمَ» چشم انداز زيبايي دارد، رضوان الهي را حس مي‌کنند. يا مي‌فرمايد: «إِنَّ الْمُتَّقِينَ‏ فِي‏ مَقامٍ‏ أَمِين‏» (دخان/51) جايگاهشان امن و آرام است. «إِنَّ الْمُتَّقِينَ‏ فِي‏ جَنَّاتٍ وَ عُيُون‏» (حجر/45) کنار چشمه سارها و باغ‌ها، «إِنَّ الْمُتَّقِينَ‏ فِي‏ جَنَّاتٍ وَ نَعِيمٍ» (طور/17) نعمت‌هاي پر و فراوان، «إِنَّ الْمُتَّقِينَ‏ فِي‏ جَنَّاتٍ وَ نَهَر» (قمر/54) يعني خداوند بهشتيان را با اين کلمه، روز قيامت مي‌فرمايد: همه دوستي‌ها از هم مي‌پاشد الا المتقين، اينهايي که دوستي‌هايشان در اين دنيا براساس تقوا بوده دوام و بقاء پيدا مي‌کند. «الْأَخِلَّاءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِينَ» (زخرف/67) اين دوستي تبديل به دشمني مي‌شود، الا المتقين!
«إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ مَفازاً» (نبأ/31) رستگاري و فوز از آن متقين است. 52 بار در قرآن کلمه متقين آمده و از خود اين مي‌فهميم موضوع فوق العاده مهم است و روزه يکي از ابزار تقوا است. از قديم رسم بوده بسياري از واژه‌ها را با مثال توضيح مي‌دادند، مثال مي‌زنند تقوا چيست. وسيله‌اي براي حراست از ما است. براي حفاظت از ما است. مثلاً به کلاه که ما را از سرما و گرما حفظ مي‌کند مي‌گويند: يک وسيله تقوا، به کفش که پاي ما را از خار و خاشاک حفظ مي‌کند، يک وسيله تقوا است. به ماسکي که در جنگ به صورت مي‌زنند، وقت بمب شيميايي آمد به رزمندگان آموزش مي‌دادند که ماسک بزنند، بايد با دقت مي‌زدند که از زير ماسک سموم وارد نشود که به پوست اثر بگذارد. وزارت بهداشت مي‌گويد: دست و صورت خودتان را بشوييد تا ميکروب‌ها وارد بدن شما نشوند. مراقبت‌هايي که باعث مي‌شود ما حفظ شويم که تمرين لازم دارد و با اراده ما صورت مي‌گيرد. ساختمان‌هايي هست که دوربين‌هايي در آن نصب شده که بيگانه را شناسايي مي‌کند. يک چنين سيستمي بايد در شخصيت ما وجود داشته باشد که بيگانه وارد نشود. شيطان وارد نشود، آن تقوا است. ميکروب وارد نشود، بيگانه وارد نشود، خطر وارد نشود. ما همانطور که خدا مي‌خواهد سالم بمانيم. اين احتياج به مراقبت دارد. تصاويري هست که اگر از طريق چشم وارد شود سيستم ما را مختل مي‌کند.
ما در کوچه مي‌رويم، بعضي از جاهاي کوچه آلوده هست، موتوري مي‌آيد برود، ما لباسمان را جمع مي‌کنيم. دقيقاً اين يک چيزي است به نام تقوا. يعني نمي‌خواهم آلوده شوم. نمي‌خواهم ترشحات به لباس من بريزد. همين کار را در مورد عکس هم بايد بکنيم. وقتي موبايل باز مي‌کنيم يک عکسي را مي‌بينيم، ممکن است همان عکس هم مثل ترشح در کوچه، مثل نجاست و آلودگي بايد خودمان را کنار بکشيم. براي همين است که خيلي‌ها تقوا را به پرهيز معنا مي‌کنند. غيبت مي‌کنند، دروغ مي‌گويند، ما خودمان را کنار بکشيم. يا جو جلسه را عوض کنيم که آلودگي به پاکي تبديل شود. جاهايي که آلودگي وجود دارد بايد خودمان را کنترل کنيم. تقوا هم به معني خويشتن داري يا خود کنترلي است. خداوند قدرتي به ما داده که مي‌توانيم خودمان را مديريت کنيم. به آلودگي مي‌رسيم ترمز کنيم.  در ماشين اگر بخواهيم يک وسيله‌اي را مثال بزنيم که کار تقوا را مي‌کند، ترمز ماشين است. در يک جاده کوهستاني اگر ترمز نباشد چه مي‌شود؟ مسير زندگي ما پر از گردنه است. عقبه دارد، حرکت در اين عقبه‌ها هم عامل محرک مي‌خواهد که به سمت عقبه‌ها برويم و هم عامل متوقف کننده، سقوط نکنيم. تقوا ترمز اين سيستم است. به گناه مي‌رسي ايست کني. نه! اين فيلم را نگاه نمي‌کنم. اين کليپ با شخصيت من سازگار نيست. اين غذا شبهه دارد. اين حرف را نمي‌زنم. در اين جلسه حضور پيدا نمي‌کنم. اينها ترمز است. چرا؟ چون آلودگي مي‌آورد. مرا آلوده مي‌کند. آلوده شوم از خدا دور مي‌شوم. از خدا دور شوم، خدا مرا محروم مي‌کند از کتابش، از پيامبرش، از هدايتش، از رحمتش، حالم به هم مي‌ريزد و از موقعيتي که خدا دوست دارد به آن برسم محروم مي‌شوم. امروز را به کليات مي‌پردازيم. در جلسه‌هاي بعد يک جلسه در مورد تقوا در خانه صحبت مي‌کنيم. مناسبات زن و شوهر با هم، بچه‌ها با والدين، افرادي که زير يک سقف هستند. چون قرآن کريم اين کلمه را در مناسبات اعضاي خانواده زياد به کار برده است. اينکه خانه را انتخاب کرديم براساس رهنمود قرآن است.
دوم تقوا در بازار است. خيلي مهم است. مسائل مالي ما که در مسائل تربيتي ما هم اثر دارد. لقمه اگر آلوده شد، ديگر هرچه حرف بزنم و گريه کنم و نصيحت کنم تأثير نمي‌کند. آيات قرآن، احکام بازار، خريد و فروش را با تقوا مطرح مي‌کند. گاهي در يک آيه سه بار کلمه تقوا را به کار مي‌برد. وقتي موضوع ربا را مطرح مي‌کند. جلسه ديگر هم با کساني که مخالف هستيم، قرآن مي‌گويد: تقوا پيشه کنيد. گاهي وقت‌ها به خاطر مخالفت و کشمکش و دعوا که داريم، بي تقوايي مي‌کنيم. در اين سه جلسه اينطور فکر کردم وگرنه تقوا زياد موضوع دارد که نتيجه‌اش اين بشود که وقتي از ماه رمضان بيرون رفتيم، عيد فطر را واقعاً عيد بگيريم. اميرالمؤمنين(ع) در عيد فطر ديد بعضي قهقهه مي‌زنند. فرمودند: براي شما عيد نيست. عيد براي کساني است که در ماه رمضان خودشان را تربيت کردند. آنها بايد شادماني کنند. کاري کنيم در عيد فطر از آن عيدهايي که اميرالمؤمنين مي‌پسندد، باشد. آقا تشريف مي‌آورد و مي‌گويد: درست است و اين شادماني تو به حق است.
وارد باب ديگري شويم. مردم ما زياد شنيدند که سنت پيامبر ما اين بود که در روزهاي آخر ماه شعبان، برنامه مسلمان‌ها را در ماه رمضان توضيح مي‌دادند. خطبه‌هاي متعدد هم دارد. خطبه‌اي را از کتاب وسايل الشيعه که بيست و چند دستور العمل پيامبر براي رفتار مسلمان‌ها در ماه رمضان است. ما دوازده ماه داريم که فقط نام يک ماه در قرآن آمده است و آن ماه رمضان است و طلايي ترين ماه سال هم هست. بهترين ماه‌ها رجب، شعبان، رمضان و از همه طلايي‌تر رمضان است. رمضان هم شب‌هايش طلايي‌تر از روزهاست. بهترين وقت ماه رمضان شب‌هاي قدر است. بهترين وقت شب قدر، سحر است. يک جايي که اکسير و کيميا هست، مردم خيلي سؤال مي‌کنند و مي‌گويند: ما حرف‌هاي جور واجور از افراد مي‌شنويم، با اين وقت محدودي که داريم، به نظر شما بهترين کارها چه کارهايي است. تقريباً بيست دستورالعمل است که پيامبر فرمودند: ماه رمضان اين کارها را انجام بدهيد.
آغازش را زياد شنيديم که فرمودند: ماه خدا به سوي شما آمده همراه با برکت و رحمت، با مغفرت، ماهي که نزد خدا بهترين ماه‌هاست. روزهايش بهترين روزها و شب‌هايش بهترين شب‌ها و ساعت‌هايش بهترين ساعت‌هاست. اين ماه مهماني خداست که به بندگانش کرامت بخشيده است به حدي که نفس‌هاي شما در اين ماه تسبيح است. خواب شما عبادت است و عمل شما قبول است و دعاي شما مستجاب است. تا اينجا فضايل ماه است و از اينجا به بعد دستورالعمل‌ها شروع مي‌شود. 1- «فَاسْأَلُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ بِنِيَّاتٍ صَادِقَةٍ» (أمالي صدوق، ص 93) از خدا بخواهيد با نيت صادق راست بگوييد «وَ قُلُوبٍ طَاهِرَةٍ» و دلهاي پاک، از خدا دو چيز را بخواهيد. «أَنْ يُوَفِّقَكُمْ‏ لِصِيَامِهِ» توفيق روزه‌داري به شما بدهد، «وَ تِلاوَةِ كِتَابِهِ» توفيق قرآن خواندن. اين در صدر همه دستورات است. ما در طول سال گاهي مريض مي‌شويم. به خدا بگوييم: خدايا اين مريضي ما را در يک ماه ديگر قرار بده. اين روزه را مي‌خواهيم بگيريم. خيلي از بيننده‌ها غصه مي‌خورند، کساني که مريض هستند و نمي‌توانند روزه بگيرند. آنها تکليفي ندارند. روزه برايشان واجب نيست چون بيماري‌شان شدت پيدا مي‌کند. ولي آنهايي که سالم هستند بخواهند از خدا اين روزه‌داري خيلي مهم است. سبب و وسيله همان تقوا هست که در موردش گفتيم. خوشبختانه در سالهاي اخير همه شبکه‌هاي راديو و تلويزيون، در مکان‌هاي مقدس، حرم‌هاي اهل‌بيت، با بهترين صداها و مقدمات، بهترين برنامه‌ها پخش مي‌کنند. خودمان را به زلف آنها گره بزنيم.
2- «وَ تَصَدَّقُوا عَلَي فُقَرَائِكُمْ وَ مَسَاكِينِكُمْ» (أمالي صدوق، ص 93) صدقه يعني همان کمک صادقانه به نيازمندان. بيش از ايام ديگر! اگر ايام قبل از ماه رمضان، يک کمکي مي‌کرديم، ده برابر آن، بيست برابر آن کمک کنيم. طوري که ماه رمضان فقرا آرزو کنند اي کاش هميشه ماه رمضان بود! بي سر و صدا و بي منت، بي اذيت، چون قرآن مي‌گويد: بهترين انفاق آن است که اذيت نداشته باشد، منت نداشته باشد و ريا نباشد. اين فرصت‌هايي که از رمضان مانده است را صرف اين دستورات بکنيم.
3- «وَ اذْكُرُوا بِجُوعِكُمْ وَ عَطَشِكُمْ فِيهِ جُوعَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ عَطَشَه‏» ديروز من در تاکسي نشسته بودم، راننده تاکسي گفت: خيلي گرم است! روزهاي قبل خنک تر بود. مخصوصاً روزه تابستان خيلي مورد عنايت خداست. اينجا پيغمبر مي‌فرمايد: تا گرسنه شدي، تا تشنه شدي، از قيامت ياد کن! قيامت چه خبر است؟ بعضي اينقدر گريه مي‌کنند که گريه‌ها و اشک چشم‌ها جمع مي‌شود و تا کنار دهانشان مي‌آيد. گرسنگي و تشنگي قيامت چيست؟ هرچه هست حقيقتي است که قرآن و اهل بيت بيان کردند. قيامت شود ما کجا خواهيم بود. مي‌توانيم خودمان را کنار حوض کوثر برسانيم؟ از دست‌هاي مبارک اميرالمؤمنين و از آب حوض کوثر بنوشيم؟ اينجا بايد خودمان را آماده کنيم و از قيامت ياد کنيم. مثل مراسم حج که لباس احرام مي‌پوشند، حکمتش ياد قيامت است. قيامت هم همه با يک لباس سفيد، غني و فقير و کوچک و بزرگ همه با آن لباس هستند و ياد قيامت يکي از حکمت‌هاي حج است. ياد قيامت يکي از حکمت‌هاي روزه است. وقتي تشنه شديد و گرسنه شديد، از تشنگي و گرسنگي قيامت ياد کنيد.    
4- «وَ وَقِّرُوا كِبَارَكُمْ» بزرگترهاي فاميل را احترام کنيد. اگر ما به اين دستورات عمل کنيم محشر مي‌شود. همه آرزو مي‌کنند اي کاش ماه رمضان دوباره برسد. پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها مي‌بينند چقدر مرتب حالشان را مي‌پرسند. به افطاري دعوت مي‌کنند. هديه برايشان مي‌آورند.
5- «وَ ارْحَمُوا صِغَارَكُمْ» به کودکان مهر بورزيد. بچه‌ها نگاه مي‌کنند، پدر و مادر من يک هفته قبل اينطور نبود. مي‌پرسد: پدرجان چه شده است؟ مي‌گويد: ماه رمضان است. يعني تفاوت را حس کند. بچه‌ها از چراغاني ماه شعبان خاطره دارند. ماه رمضان هم مهرورزي را نسبت به کودکان داشته باشيم. چه بچه‌هاي خودمان، چه بچه‌هاي ديگران که الآن خواهيم خواند. کودکان به محبت احتياج دارند. آن محبت آنها را بيمه مي‌کند.
6- «وَ احْفَظُوا أَلْسِنَتَكُمْ» زبانتان را کنترل کنيد. اين به همان بحث تقوا مرتبط است. حديث از امام باقر(ع) هست که فرمودند: بيشتر اهل جهنم به خاطر زبانشان به جهنم مي‌روند. بعضي از بزرگان ما تا چهل گناه را مي‌گويند: مسبب آن زبان است. با زبان دروغ مي‌گويد، تهمت مي‌زند، مسخره مي‌کند. تحقير مي‌کند، غيبت مي‌کند. زبان‌هايمان را کنترل کنيم. پيغمبر فرمود: «اخزن لسانك‏ كما تخزن مالك‏» (خصال صدوق،ج1، ص121) همانگونه که طلاها و اسکناس‌ها را در گاوصندوق مي‌گذاري و کليدش را يکجا پنهان مي‌کني، هروقت نياز داري پول برمي‌داري، اين زبان را کنترل کن. پس يکي از کارهاي مهم ماه رمضان غير از کنترل شکم، حفظ زبان است.
7- «وَ صِلُوا أَرْحَامَكُم‏» (أمالي صدوق، ص 93) با فاميل‌هايتان رفت و آمد کنيد. به آنها سر بزنيد و احوالپرسي کنيد. گره‌اي بگشاييد. راهنمايي بکنيد. فقط رفت و آمد هم نيست. من از نوجواني شاگردي حاج آقاي قرائتي را کردم. اينطور از ايشان ياد گرفتم که بايد دين شيرين و دين آسان را براي مردم بيان کنيم. مردم وقتي دين آسان را بشنوند و دين شيرين را ببينند، لازم نيست ديگر تبليغ زيادي کنيم. خودشان گرايش پيدا مي‌کنند. به فاميل‌ها سر بزنيد. از کار آنها گره گشايي کنيد. بسياري از ما مي‌توانيم براي فاميل‌هايمان کارهاي زيادي بکنيم.
8- کنترل چشم «وَ غُضُّوا عَمَّا لا يَحِلُّ النَّظَرُ إِلَيْهِ أَبْصَارَكُمْ» (أمالي صدوق، ص 93) يک صحنه‌هايي هست که خداوند نگاه کردن به آن را بر ما حرام کرده است. مثل نگاه به نامحرم، چشم را ببنديم نه، چون در جوي آب مي‌افتيم. حياء داشته باشيم. بعضي‌ها چشم‌هايي دارند مثل گرگ، آدم وحشت مي‌کند. از دور که مي‌آيد مي‌خواهد طرف را بخورد. بعضي‌ نه، پيامبر ما چشم‌هايشان حالت نيمه باز داشته است. اينها احتياج به تمرين دارد. ممکن است قبل از ماه رمضان بگويد: نه، هرکاري مي‌کنم اين چشم را شيطان به سمت نا محرم مي‌برد. چطور بعضي سيگاري‌ها ماه رمضان سيگار نمي‌کشند، خيلي هم برايشان سخت است ولي مي‌گويد: به احترام خدا يک ماه را سيگار نمي‌کشم. آن کسي هم که به نامحرم نگاه مي‌کند، کنترل کند. اينها دست آوردهاي روزه است. تقوا در سايه اين دستورها شکل مي‌گيرد. گوش هم همينطور است.
9- «وَ عَمَّا لا يَحِلُّ الاسْتِمَاعُ إِلَيْهِ أَسْمَاعَكُم» (أمالي صدوق، ص 93) گوش‌هاي شما از آن چيزي که شنيدن آن حرام است مثل غيبت و دروغ و تحقير و شايعه ببنديد، در گوش را ببنديد. چون اين مطالب وقتي وارد وجود ما مي‌شود، دل ما را آلوده مي‌کند.
10- «وَ تَحَنَّنُوا عَلَي أَيْتَامِ النَّاسِ يُتَحَنَّنْ عَلَي أَيْتَامِكُمْ» (أمالي صدوق، ص 93) به يتيمان مهرباني کنيد تا اگر شما هم زود از دنيا رفتيد، ديگران بيايند به يتيمان شما توجه کنند. موضوع يتيمان موضوع مهمي در کشور ما هست. چند يتيم داريم. در شهر چند يتيم داريم. در تهران، در منطقه ما چند يتيم هست؟ نهادهايي هستند که اطلاعات دارند. به کجا مراجعه کنيم؟ يتيمان چه نيازي دارند؟ اين همه در قرآن سخن از اکرام يتيم، احترام به يتيم، رسيدگي به يتيم شده است. در طول سال به ويژه ماه رمضان، يک مدلي است که خداوند در اين يک ماه مي‌خواهد به ما بفرمايد: ديگر ماه‌ها هم براساس اين الگو حرکت کنيد.
11- يک بند ديگر «وَ تُوبُوا إِلَي اللَّهِ من ذُنُوبِكُمْ» (أمالي صدوق، ص 93) از گناهانتان زياد توبه کنيد. در دل شب براي سحر، وقت افطار، استغفرالله ربي و اتوب اليه زياد بگوييم. به زبان فارسي بگوييم: خدايا توبه مي‌کنم. توبه يعني برگشت، يعني به سوي تو برمي‌گردم! اشتباه کردم، مرا ببخش!
12- «وَ ارْفَعُوا إِلَيْهِ أَيْدِيَكُمْ بِالدُّعَاءِ فِي أَوْقَاتِ صَلاتِكُمْ» (أمالي صدوق، ص 93) وقت‌هاي نماز يک وقت فوق العاده است. در اين وقت‌ها خداوند به بنده‌اش نظر مي‌کند. نمازهايتان را خوانديد، به رختخواب نرويد. بعد از نماز خداوند فرشتگاني را مي‌فرستد و مي‌گويد: برويد کنار بنده من بنشينيد، يکي سمت راست و يکي سمت چپ، ببينيد از من چه مي‌خواهد؟ فرشته‌ها دست خالي برمي‌گردند و مي‌گويند: بنده تو هيچ درخواستي نداشت. اين حيف است. از وقت‌هاي نماز به خصوص براي دعا استفاده کنيد. چرا؟ «فَإِنَّهَا أَفْضَلُ السَّاعَاتِ» وقت‌هاي نماز بهترين ساعت‌ها هستند. «يَنْظُرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهَا بِالرَّحْمَةِ إِلَي عِبَادِهِ» خداوند به نظر مهرباني به بنده‌اش نگاه مي‌کند. «يُجِيبُهُمْ إِذَا نَاجَوْهُ وَ يُلَبِّيهِمْ إِذَا نَادَوْهُ وَ يُعْطِيهِمْ إِذَا سَأَلُوهُ وَ يَسْتَجِيبُ لَهُمْ إِذَا دَعَوْهُ » وقتي با او مناجات مي‌کنند جواب مي‌دهد. وقتي صدا مي‌زنند خدا به آنها لبيک مي‌گويد. وقتي از او چيزي مي‌خواهند، عطا مي‌کند.
«أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَنْفُسَكُمْ مَرْهُونَةٌ بِأَعْمَالِكُمْ» اي مردم! جان‌هاي شما در رهن است. بعضي‌ها خانه‌هايشان رهن بانک است. تا قسط‌هايش را ندهند سند آزاد نمي‌شود. خانه براي بانک است، جان‌هاي شما هم رهن کارهايي است که کرديد. بياييد خودتان را پاک کنيد. چطور؟ با استغفار. رها مي‌شويد و خودتان را آزاد مي‌کنيد. حديث داريم ماه رمضان، ماه آزادي است.
«وَ ظُهُورَكُمْ ثَقِيلَةٌ من أَوْزَارِكُمْ» کمرهاي شما سنگين شده از گناهان يک ساله، «فَخَفِّفُوا عَنْهَا بِطُولِ سُجُودِكُمْ» آنها را سبک کنيد، مثلاً پيشاني به مهر بگذاريد، يک ذکري که يکبار مي‌گفتيم، سه بار بگوييم. ده بار بگوييم. اشک بريزيم. قرآن مي‌گويد: «سُجَّداً وَ بُكِيًّا» (مريم/58) بعضي سجده مي‌کنند و اشک مي‌ريزند. بهارش هم ماه رمضان است. بچه‌هاي ما بايد ببينند عبادت‌هاي ما با قبل از ماه رمضان فرق کرده است. تعقيبات نماز ما و شب زنده‌داري ما فرق کرده است. جنس ما عوض شده و اخلاق ما تغيير کرده است.
سفارش ديگر افطاري دادن است. «أَيُّهَا النَّاسُ من فَطَّرَ منكُمْ صَائِماً مُومناً فِي هَذَا الشَّهْرِ» هرکس در اين ماه به يک روزه دار مؤمن افطار بدهد، «كَانَ لَهُ بِذَلِكَ عِنْدَ اللَّهِ عِتْقُ نَسَمَةٍ وَ مَغْفِرَةٌ لِمَا مَضَي من ذُنُوبِهِ» مثل اين است که برده‌اي را آزاد کند و او از گناهانش پاک مي‌شود. قصه افطاري چيست؟ اسلام هم وقتي مي‌خواست علني شود از يک مهماني شروع شد. پيامبر به اميرالمؤمنين فرمود: علي جان گوسفندي را تهيه کن. آبگوشتي بپز و فاميل‌هاي مرا صدا بزن. نمي‌شد پيغمبر بدون غذا برگزار کند؟ مي‌خواست يک مسأله فرهنگي را در ميان بگذارد. ساعت هشت تا ده، نه صبحانه باشد و نه شام، بي خرج باشد. بگويد: من پيغمبر هستم و خدا اين دستورات را داده به شما بگويم؟ چرا با غذا همراه کرد؟ يک رازي در اين مهماني هست. در مسأله غذا و اطعام هست. چرا اسلام روي اين مسأله پافشاري کرده است؟ اطعام را هم به فقير نگفته است. فقير، غني، همسايه، فاميل، روزه داران يا غير روزه‌داران، اينجا دارد افطار به روزه دار، اجتماع کنند و صميميت داشته باشند. دور هم بنشينند، گره‌اي را باز کنند. يک کسي گفت: يا رسول الله اگر کسي نداشته باشد چه؟ فرمود: حتي به يک ليوان آب يا يک خرما!
در خيلي از مساجد ما مرسوم است که تلاوت قرآن را قبل از مغرب انجام مي‌دهند، گاهي هم يک تفسير قرآن هم گفته مي‌شود و نماز جماعت هم اول وقت خوانده مي‌شود، افطاري ساده هم مي‌دهند. آنجا هست که همه مي‌توانيم سهيم شويم. با يک جعبه خرمايي که تهيه مي‌کنيم و بين روزه‌داران پخش مي‌کنيم تا افطار کنند. مي‌تواند بگويد: من هم سهمي در اين کار دارم.
شريعتي: امروز صفجه 325 قرآن کريم، آيات 36 تا 44 سوره مبارکه انبياء را تلاوت خواهيم کرد.
«وَ إِذا رَآكَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ يَتَّخِذُونَكَ إِلَّا هُزُواً أَ هذَا الَّذِي يَذْكُرُ آلِهَتَكُمْ وَ هُمْ بِذِكْرِ الرَّحْمنِ هُمْ كافِرُونَ «36» خُلِقَ الْإِنْسانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِيكُمْ آياتِي فَلا تَسْتَعْجِلُونِ «37» وَ يَقُولُونَ مَتى‏ هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ «38» لَوْ يَعْلَمُ الَّذِينَ كَفَرُوا حِينَ لا يَكُفُّونَ عَنْ وُجُوهِهِمُ النَّارَ وَ لا عَنْ ظُهُورِهِمْ وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ «39» بَلْ تَأْتِيهِمْ بَغْتَةً فَتَبْهَتُهُمْ فَلا يَسْتَطِيعُونَ رَدَّها وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ «40» وَ لَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِكَ فَحاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُوا مِنْهُمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ «41» قُلْ مَنْ يَكْلَؤُكُمْ بِاللَّيْلِ وَ النَّهارِ مِنَ الرَّحْمنِ بَلْ هُمْ عَنْ ذِكْرِ رَبِّهِمْ مُعْرِضُونَ «42» أَمْ لَهُمْ آلِهَةٌ تَمْنَعُهُمْ مِنْ دُونِنا لا يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَ أَنْفُسِهِمْ وَ لا هُمْ مِنَّا يُصْحَبُونَ «43» بَلْ مَتَّعْنا هؤُلاءِ وَ آباءَهُمْ حَتَّى طالَ عَلَيْهِمُ الْعُمُرُ أَ فَلا يَرَوْنَ أَنَّا نَأْتِي الْأَرْضَ نَنْقُصُها مِنْ أَطْرافِها أَ فَهُمُ الْغالِبُونَ «44»
ترجمه: و هرگاه كفّار تورا ببينند، كارى غير از به استهزا گرفتن تو ندارند، (با همديگر مى‏گويند:) آيا اين است آنكه خدايان شمارا (به بدى) ياد مى‏كند؟ در حالى كه (اين كافران) خودشان، ياد خداى رحمان را منكرند (و به او كفر مى‏ورزند). (طبيعت بشر به گونه‏اى است كه گويا) انسان، از عجله آفريده شده، (امّا) من به زودى آياتم را به شما نشان خواهم داد، پس (در تقاضاى عذاب از من) شتاب مكنيد! (كفّار، به پيامبر صلى الله عليه و آله و مؤمنين) مى‏گويند: اگر راست مى‏گوييد، اين وعده (قيامت) كى فرا مى‏رسد؟ اگر كفّار مى‏دانستند زمانى كه (آنروز فرا رسد، ديگر) نمى‏توانند شعله‏هاى آتش را از صورت‏ها و از پشت‏هايشان دور كنند و (هيچ چيز و هيچ) كسى آنان را يارى نمى‏كند، (اين قدر درباره‏ى قيامت شتاب نمى‏كردند). بلكه (اين آتش) ناگهان به سراغشان خواهد آمد و آنانرا بهت‏زده خواهد كرد. پس (ديگر) نه قدرت دفع آن را دارند و نه به آنان مهلتى داده خواهد شد. و (نگران مباش كه تو را ستهزا مى‏كنند) همانا پيامبران پيش از تو نيز مورد استهزا قرار گرفتند. امّا آنچه (از وعده‏هاى الهى) كه مسخره مى‏كردند، (سرانجام) دامان (خود) مسخره كنندگان را گرفت! بگو كيست كه شمارا در شب و روز از (عذاب) خداى رحمان نگاه مى‏دارد؟! امّا (باز) آنان از ياد پروردگارشان روى مى‏گردانند. يا براى آنان (كفّار) خدايانى است كه آنان را در برابر (عذاب) ما حفظ كند؟ آنان، (خدايان ساختگى) قادر بر يارى (و حفظ) خودشان نيستند (تا چه رسد به ديگران)، و از جانب ما نيز همراهى نمى‏شوند. با اين وجود، ما آنها و پدرانشان را (از نعمت‏ها) كامياب ساختيم تا آنجا كه عمرشان طولانى شد (و مايه‏ى غرور وطغيان آنان گرديد). آيا نمى‏بينند كه ما به سراغ زمين آمده (و با مرگ و فنا) از اطراف آن مى‏كاهيم؟ پس آيا ايشان (بر ما) غلبه دارند؟
شريعتي: نکات پاياني و باقيمانده اين روايت را بشنويم.
حاج آقاي بهشتي: يک پلي روي جهنم هست و خوشا به حال کساني که بتوانند از روي اين پل عبور کنند. پيغمبر فرمود: هرکس در ماه رمضان اخلاق خودش را خوب کند. من خودم او را از روي پل عبور مي‌دهم. يعني يک بيمه شدن قوي است. فرمود: کساني که نسبت به زيردستانشان در ماه رمضان سبک بگيرند، خداوند حسابش را بر آنها آسان مي‌کند. کساني هستند مردم را اذيت مي‌کنند بيايند به احترام ماه رمضان اذيت‌هاي خودشان را کنار بگذارند. خداوند غضبش را از آنها کنار مي‌گذارد. مجدداً نسبت به يتيمان سفارش کردند. هرکس يتيمي را احترام کند خداوند روز قيامت، روز ديدار او، به او احترام مي‌کند. باز در مورد صله رحم مي‌گويند. اين تکرارها معلوم مي‌شود مسائل مورد نياز مسلمان‌ها هست. هرکس با خويشاوند خود رابطه برقرار کند، خداوند رحمتش را به او مي‌رساند. هرکس قطع رابطه کند. ماه رمضان را ماه آشتي کنان قرار بدهيم. به احترام ماه رمضان فاميل‌هايي که با هم قطع رابطه کرده بودند، رفاقت کنند. هرکس در اين ماه نماز مستحبي بخواند از آتش نجات مي‌يابد و اگر نماز واجب بخواند، هفتاد برابر نماز واجب‌هاي غير از ماه رمضان پاداش دارد. از نمازهايمان غفلت نکنيم. هرکس در اين ماه به پيامبر صلوات بفرستد، ميزانش در روز قيامت سنگين خواهد شد. آياتي در قرآن هست که مي‌فرمايد: روز قيامت ترازويي خواهد بود. اعمال ما وزن خواهد شد. «فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ‏ مَوازِينُهُ‏، فَهُوَ فِي عِيشَةٍ راضِيَةٍ» (قارعه/6و7) آن کسي که عملکردش سنگين و قابل توجه است خيلي راضي است. «وَ أَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوازِينُهُ» آن کسي که در ترازو کار زيادي ندارد، «فَأُمُّهُ هاوِيَةٌ، وَ ما أَدْراكَ ما هِيَهْ، نارٌ حامِيَةٌ» (قارعه/9و11) جايگاهش آتش است. چه کنيم روز قيامت اين ترازو سنگين باشد، يکي همين ارادت به پيامبر و ذکر شريف صلوات هست. فرمود: اگر کسي در اين ماه يک آيه قرآن بخواند، مثل آن است که در ماه‌هاي ديگر کل قرآن را خوانده باشد. حالا براي خودمان، براي آنهايي که از دنيا رفتند، براي ارتقاء مقام شهيدان قرآن بخوانيم.
در پايان تذکر دادند اين مردم درهاي بهشت در اين ماه باز است و از خدا بخواهيد درها را به روي شما نبندد. يعني خودتان کاري نکنيد که اين در بسته شود. درهاي جهنم بسته است و از خدا بخواهيد به روي شما باز نشود. شيطان‌ها دست‌هايشان بسته است. از خدا بخواهيد مسلط بر شما نشوند. در پايان اميرالمؤمنين برخاست و سؤال کرد: يا رسول الله! بهترين و با فضيلت ترين کار در اين ماه چيست؟ فرمود: تقوا! «الْوَرَعُ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ» (أمالي‌صدوق، ص 93) فاصله گرفتن و دور شدن از محرمات خدا، از گناهان. يعني همان موضوعي که شروع کرديم در پايان اين خطبه است، يعني همان فلسفه روزه. افضل اعمال اين ماه تقواست. اخلاق بدي داشتيم، گناهي انجام مي‌داديم، آخر رمضان مي‌گوييم: پروردگارا! تو به من کمک کردي اين گناه را کنار بگذارم. ديگر با اراده خودم اين گناه را نمي‌کنم. اين نسخه‌اي که پيامبر براي روزه داران و مسلمان‌ها در ماه رمضان نوشتند.
شريعتي: دعا بفرماييد و آمين بگوييم.
حاج آقاي بهشتي: خدايا دلهاي ما را براي نزول رحمت‌هايت در شب‌هاي قدر آماده بفرما. جمعيت مسلمان‌ها را فراوان قرار بده. عزت مسلمان‌ها را در سال آتي تقدير بفرما. به خانواده‌هايي که فرزند دار نمي‌شوند، فرزند صالح و سالم مرحمت بفرما. بچه‌هاي ما را مايه افتخار ما، نور چشم ما قرار بده. رهبر عزيز ما، کشور عزيز ما، مردم عزيز ما را از هر گزندي محفوظ و مصون بدار.
شريعتي: بهترين‌ها را براي شما آرزو مي‌کنم. خوشا به حال کساني که قدر اين لحظات را مي‌دانند و آرزو مي‌کنند کاش سراسر سال ماه رمضان بود. تا رسيدن به شب‌هاي قدر چهارده روز ديگر باقي است.