اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

97-03-30-حجت الاسلام والمسلمين لقماني – زندگي هوشمندانه و راه‌هاي دوري از اشتباه(آسيب هاي عجله کردن


برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: زندگي هوشمندانه و راه‌هاي دوري از اشتباه
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين لقماني
تاريخ پخش: 30-03-97

بسم الله الرحمن الرحيم. اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
باران بيا عبور کن از اين کرانه‌ها *** اين خاک را خبر کن از عطر جوانه‌ها
يک لحظه با کرامت انگشت‌هاي خود *** وا کن يکي يکي گره از رودخانه‌ها
دستي به کوه و دشت بکش تا که گل کند *** هر روز بر لبان درختان جوانه‌ها
باران بخوان که تازه شود باز صداي تو *** در ذهن مردمان زمين عاشقانه‌ها
شايد همه پرنده شوند و به شوق تو *** بيرون شوند از قفس آشيانه‌ها
باران تويي که با تو جهان سبز مي‌شود *** باران تويي و وصف تو از اين نشانه‌ها

شريعتي: سلام مي‌کنم به همه بيننده‌ها و شنونده‌هاي نازنين‌مان، به سمت خداي امروز خوش آمديد. انشاءالله باغ ايمانتان آباد باشد و زندگي شما سرشار از نشاط باشد. حاج آقاي لقماني سلام عليکم و رحمة الله. خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي لقماني: سلام عليکم و رحمة الله، بنده هم خدمت شما و همه بينندگان عزيز برنامه سمت خدا عرض سلام دارم. عيد فطر را با اعمال مقبول پشت سر گذاشتند، انشاءالله رو به سوي آينده‌اي روشن و شيرين و شيدا حرکت کنند.
شريعتي: امروز هم در خدمت حاج آقاي لقماني هستيم تا از هنر خوب زيستن براي ما بگويند. چطور مي‌توانيم يک زندگي هوشمندانه و بدون خطا و اشتباه را تجربه کنيم. اگر ياد بگيريم جلوي اشتباهات را بگيريم، باعث مي‌شود در مسير زندگي اشتباهات سد راه ما نشوند.
حاج آقاي لقماني: بسم الله الرحمن الرحيم، ريشه اشتباهات در زندگي را بيان مي‌کرديم، عامل اول را مطرح کرديم، جهل و ناداني و بي خردي و بي‌ خبري.
جامه‌ي فتح است آگاهي در اين وحشت سرا
غوطه در خون مي‌خورد صيدي که غافل مي‌شود
يکي جهالت، يکي غفلت. آغاز سخن يک پيشنهاد و يک هديه بعد از ماه رمضان بدهم که خودم خيلي لذت و بهره بردم. بعد از ماه رمضان يک فرصت خيلي فراخي داريم براي ارتباط بيشتر با قرآن، بعضي از اساتيد توصيه مي‌کنند يک دور قرآن را با ترجمه بخوانيد. الآن وقتش است روزي دو سه صفحه، آگاهي و نورانيت به انسان مي‌دهد. صبح به صبح انشاءالله اگر هم مي‌خواهيم شيرين شود براي خودمان از جزء سي شروع کنيم. سوره‌هاي کوتاه که آشنا هستيم. يک عمر سوره ياسين و الرحمن را خوانديم يکبار با ترجمه انسان بخواند، به انسان معرفت مي‌دهد آنوقت انسان بيشتر شوق پيدا مي‌کند. ما از امروز تا ماه مبارک رمضان 330 روز فرصت داريم. روزي دو صفحه بخوانيم قرآن تمام مي‌شود. از سوره‌هاي کوچک شروع کنيم که انس و علاقه داريم. گاهي ترجمه آيات را با هم رد و بدل کنيم. روانشناسان توصيه مي‌کنند خودتان را تشويق کنيد. روبروي آينه بايستيد، اگر من تا آخر اين هفته فلان کار بد را نکردم براي خودم يک ليوان آبميوه مي‌خرم. انسان با خودش ارتباط داشته باشد. تشويق و تهديد کند، اين چهار عمل اصلي که در رياضيات هست در اخلاق هم داريم. صبح به صبح مراقبه، ماه رمضان تمام شد از اول، صبح به صبح با خودش شرط کند که من امروز فلان کار را انجام مي‌دهم و نمي‌دهم.
صبح تا شب مراقبه، شب هنگام خواب محاسبه، بعد هم معاتبه، خودش را سرزنش و نکوهش کند. جريمه و تنبيه کند. آنوقت چقدر انسان خويشتن باني و خويشتن داري مي‌کند. چشم باز نکنيم بعد از شصت، هفتاد سال ببينيم خداي ناکرده ورشکست شديم. همين الآن جلويش را بگيريم. روزي دو سه آيه به انسان آگاهي مي‌دهد و فضاي انسان را متحول مي‌کند. عالم دوم ريشه اشتباهات، سر به هوايي و بي دقتي در زندگي است. مقابلش زيرکي است.
آدمي نه پي علف خواري است *** در پي زيرکي و هوشياري است
آن فرشته که آدمي لقب است *** زيرکانند و زيرکي عجب است
انسان زيرک باشد، نورانيت به انسان زيرکي مي‌دهد. سوم مشورت نکردن است. مستبد بودن در رأي، انشان خودش سرش را زمين بياندازد. اين ريشه اشتباهات است. مورد چهارم که تقاضا مي‌کنم خوب بحث امروز را گوش کنند. در هر خانه و خانواده‌اي، مرور که مي‌کنيم و گذشته را مي‌بينيم، در اثر عجله و شتاب چقدر اشتباه داشتيم. يک عامل کاملاً درگير با ذهن و زندگي ما است. لذا وقتي ما کودکي را پشت سر مي‌گذاريم، در دوره نوجواني چقدر به غصه‌هاي کودکي مي‌خنديم. بعد از دوره نوجواني به جواني، حالا گاهي مواقع خداي ناکرده بعد ازA  هفتاد، هشتاد سال انسان مي‌بيند چقدر غصه‌هاي بي‌خود خورده است. چقدر شتاب‌هاي بي‌جا داشته است. درگيري داشتيم، دعوا داشتيم، عجله چيست؟ عجله ريشه‌ي زياده خواهي و فزون طلبي است. عجله اين است که من مي‌خواهم همه کارها دست من باشد. کاري به آسمان ندارم. خودم، خودم! عجله ريشه در خواسته‌هاي زياد است، کم طاقتي، طحمت نکشيدن، ميانبر رفتن، زود به خيري رسيدن. لذا پرونده افرادي که خداي نکرده در زندان هستند را بررسي کنيم، بالاي شصت درصد همين است. از يک محيط کوچک به محيط بزرگ آمده و يک سلسله چيزهايي مي‌بيند، دلش هم مي‌خواهد، عجله دارد زود به آن برسد. گاهي بعضي‌ها بعد از شصت سال، هفتاد سال به اين امکانات رسيده‌اند. اين مي‌خواهد يک ساله، دو ساله به همه چيز برسد.
روغني در شيشه بيني، صاف و روشن ريخته
غافلي بر سر چه آمد کنجد و بادام را
همه از راه نامشروع ثروت به دست نياوردند، زحمت کشيده است. رنج برده است. اين الآن هجده سال، بيست سال دارد، مي‌خواهد يک شبه برسد. يکي از افراد ثروتمند و خيّر مي‌گفت: سي سال من صبح شنبه از اصفهان به تهران مي‌آمدم. يک‌شنبه همدان مي‌رفتم، دو روز همدان بودم. باز تهران مي‌آمدم و دو روز تهران بودم و به اصفهان برمي‌گشتم. مهره‌هاي چند و چند کمرم به هم ريخته، الآن زندگي من اين است. يک انسان خام و ناپخته تا نگاه مي‌کند مي‌گويد: اين کارخانه را از کجا آوردند؟ عجله دارد. کساني که مي‌خواهند يک ساله ثروتمند شوند، شش ماهه پاي چوبه دار خواهند بود. يک مسکن شصت ساله بگويم.
خدا آيت الله کشميري را رحمت کند. عارف والا گوهر، ايشان اخبار پشت پرده خيلي داشت. ولي به استادشان مرحوم قاضي، استاد اخلاق علامه طباطبايي گفتند: من کيميا مي‌خواهم. براي آنهايي که عجله دارند و گرايش مذهبي هم دارند، در قنوت نماز آماده شوند و يادداشت کنند، حفظ کنند، در سجده‌ها و قنوت نماز چه حالي آدم پيدا مي‌کند. چقدر براي انسان مسکّن است. کيميا چيست؟ وردي، ذکري، دعايي که مس را تبديل به طلا مي‌کند. به انسان آرامش مي‌دهد. انسان قيمتي مي‌شود. ايشان يک جمله فرمودند و سه فراز دارد. من بعضي از بزرگان را ديدم در قنوت نماز مي‌خوانند. «اللهم اغنني بحلالک عن حرامک» خدايا مرا بي‌نياز کن. با حلال تو از حرام تو، ديگر سمت حرام نروم. ما گاهي فکر مي‌کنيم وقتي وضع ما توپ مي‌شود که از هر مسيري به هر بهانه‌اي باشد بايد وضع ما توپ شود. چقدر داريم کساني را که با اين فکر رفتند و الآن لغزش و بعد ريزش و سقوط، نه آبرويي و نه هيچي!
«اللهم اغنني بحلالک عن حرامک و بطاعتک عن معصيتک» من با طاعت تو خودم را از معصيت تو بي‌نياز بدانم. شب عروسي، عقد سمت گناه نروند. فکر نکنم اگر بخواهم شاد و خوش و بانشاط باشم حتماً بايد پرده‌دري کنم، معصيت و گناه کنم، نه! «جهاني بنشسته در گوشه‌اي» قهقهه نمي‌زند ولي ته دل شاد است. سرور دارد، «و بفضلک عن من سواک» به دادني‌هايي که به من مي‌دهي، از سر من زياد است، از مردم بي‌نياز باشم. جمله اول؛ مادي و معنوي. جمله دوم؛ سعادت اخروي، جمله سوم؛ اجتماعي. اين جوششي است که انسان دعا کند و از خدا بخواهد و خودش هم تلاش کند.
قرآن سه چهار مرحله را بيان مي‌کند که فوق العاده است. اول خودمان را تست کنيم. آزمايش کوتاه مدت، ببينيم جزء اين چهار گروه هستيم يا نه. افرادي که عجول هستند، خداوند مي‌فرمايد: طلب بدي‌ها را مي‌کنيم مثل خوبي‌ها چون عجله داريم. «وَ يَدْعُ‏ الْإِنْسانُ‏ بِالشَّرِّ دُعاءَهُ بِالْخَيْرِ وَ كانَ الْإِنْسانُ عَجُولًا» (اسراء/11) بخاطر شتاب‌ زدگي بدي‌ها را طلب مي‌کند همانطور که خوبي‌ها را طلب مي‌کند و انسان بسيار بسيار شتاب زده است. آرام و قرار ندارد. دنياي حاضر و نقد را بخاطر اينکه عجله دارد مي‌گيرد و آخرت را رها مي‌کند. «يُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ وَ يَذَرُونَ وَراءَهُمْ يَوْماً ثَقِيلًا» (انسان/27) چقدر بد است. سوم اينکه پيش از حسنه و نيکي تقاضاي سيئه و بدي مي‌کند. انسان واژگون مي‌شود. حبّ دنيا، علاقه به ماديات، «وَ يَسْتَعْجِلُونَكَ‏ بِالسَّيِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ» (رعد/6) چهارم؛ سرعت در گناه و تعدي و حرام‌خواري دارد. «وَ تَرى‏ كَثِيراً مِنْهُمْ يُسارِعُونَ‏ فِي الْإِثْمِ» (مائده/62) در گناه سرعت مي‌گيرند. «وَ الْعُدْوانِ» تجاوز، «وَ أَكْلِهِمُ السُّحْتَ» حرام خواري. افتخار مي‌کند رباخوار است! افتخار مي‌کند از هر راهي پول درمي‌آورد. «لَبِئْسَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ» چقدر کار بدي مي‌کنند! جالب اين است که خداوند قسم خورده اي دنيا! سخت بگير به کساني که تو را گرفتند و مرا رها کردند. اينها عموماً با فقر و فلاکت و بدبختي از دنيا مي‌روند. چون همه چيز دستشان نيست. گاهي يک بي تدبيري و غفلت، گاهي يک جهالت، اي دنيا! سخت بگير به کساني که تو را گرفتند و مرا رها کردند. آسان بگير براي کساني که مرا گرفتند و تو را رها کردند.
قومي به جد و جهد گرفتند زلف يار *** قومي دگر حواله به تقدير کرده‌اند
زندگي خوبي دارد. زن و بچه خيلي خوبي دارد منتهي شتاب ندارد.
به چشم خويش ديدم در بيابان *** که آهسته سبق برد از شتابان
بنده سراغ دارم و شما هم حتماً سراغ داريد کساني که آرام زندگي مي‌کنند ولي سال به سال وضعش خوبتر است. آن کسي که به هر صورتي آن طرف و اين طرف قرار ندارد، ريزش پيدا مي‌کند.
به چشم خويش ديدم در بيابان *** که آهسته سبق برد از شتابان
سمند تيز تک از پا فرو ماند *** شتربان همچنان آهسته مي‌راند
پيامبر مي‌فرمايند: «الامور مرهونة باوقاتها» کارها در گروي وقت خود انجام مي‌شود. خودتان را به زحمت نياندازيد. به هر چيزي بخواهي برسي در زمان خودش به تو خواهد رسيد. عجله نکنيد! از نظر علمي بايد به يک بلوغ علمي برسيد. نمي‌خواهد مرتب خودت را در قاب قرار بدهي. از نظر اقتصادي و اجتماعي نمي‌خواهد آرزو کني صفحه اول روزنامه و مجلات باشي، به وقتش مي‌زنند، عجله نکن! اين جمله خيلي زيباست. «صبورانه منتظر زمان باش! هر چيز در زمان خود اتفاق مي‌افتد. اگر باغبان درختان را غرق در آب هم بکند، هيچ درختي خارج از فصل ميوه نمي‌دهد.» پيامبر فرمودند: «انما اهلک الناس العَجَله» عجله! آن کسي که آرامش دارد، آرام است.
خبرنگار از يکي از چهره‌هاي علمي و فرهنگي سؤال کرد: بزرگترين آرزوي فرو خورده شما چيست؟ بعضي شصت سال يک آرزو را دارند برآورده نشده است.A  هر جمله‌اي از دهان ما خارج شد، نشان دهنده شخصيت ماست. گاهي بزرگترين آرزوي من يک دوچرخه است. گاهي يک ماشين است. جواب داد صادقانه بگويم: تا کنون آرزوي فرو خورده نداشتم. در زندگي با خودم صادق بودم. بزرگترين مشکل ما اين است که خودمان را گريم مي‌کنيم. آنچه هستيم را قبول نداريم. مقدار هوش، استعداد، ريشه خانوادگي، موقعيت جغرافيايي، موقعيت مالي را حساب نمي‌کنيم. چشم‌هايمان را روي همه چيز مي‌بنديم. من چقدر تحمل براي اين مسئوليت دارم؟ تا وارد مي‌شوم مي‌بينم تحمل ندارم. صادقانه بگويم: تا کنون آرزوي فرو خورده نداشتم، با خودم صادق بودم. به مقدار امکانات از خودم انتظار داشتم. اين خيلي مهم است که ما نسبت به خودمان چه انتظاري داريم. بنشينيم امکانات وجودي خودمان را بشماريم. بعد انتظارات را، اگر انتظارات با امکانات هم خواني نداشته باشد، خودکشي، يأس و افسردگي و اضطراب دارد. صائب مي‌گويد:
از اضطراب کار مهيا نمي‌شود *** سيل از دويدن است که دريا نمي‌شود
اگر بنده و شما در الآن زندگي، تمام هوش و حواسمان به گذشته باشد، افسرده مي‌شويم. بعضي فقط غصه و حسرت مي‌خورند. اين افراد اصلاً از زندگي لذت نمي‌برند. يک ثانيه لذت نمي‌برد. امروز را در گذشته زندگي کنيم. اگر امروز را در آينده زندگي کنيم، عجله و اضطراب داشته باشيم. اگر سيل آرام برود به رودخانه مي‌رسد ولي سر به بيابان مي‌گذارد و نابود مي‌شود. اگر در امروز زندگي کنيم آرامش داريم. «اللهم اغنني بحلالک عن حرامک و بطاعتک عن معصيتک و بفضلک عن من سواک» خدايا همه چيز را به تو سپردم. در آن‌ها و لحظه‌ها فکر و ذهن مرا هدايت کن.
مي‌فرمايند: کليد همه کارها صبر و بردباري است، شما جوجه را با صبر کردن از تخم به دست مي‌آوريد نه شکستن. مرغي بود تخم طلا مي‌گذاشت، طرف عجله داشت. اينقدر زد که روزي دو تخم بگذارد، همان را هم از دست داد. گاهي فرصت‌هاي زرين زندگي مثل جواني، موقعيت شغلي خوب را از دست مي‌دهيم. پرونده‌اي که اخيراً در دادگاه مطرح شد، يک بنده خدايي مأمور خريد يک شرکت شده بود. حقوق خوب بود، يک مدتي گذشت هوس کرد عجله کند و دست در فاکتور ببرد. تازه عقد کرده بود، ماشين خريده بود. زندگي روي ريل بود، منتهي صبر مي‌خواست. شيطان فريبش داد. تا کي مي‌خواهي صبر کني؟ ببين رئيس چه چيزهايي دارد و تو چرا نداري؟ شروع به فاکتور ساختن کردم. فاکتور سوري ساختم. يکي دو ماه خيلي خوش گذشت اما بعد دستم رو شد. همه را بررسي کردند و دستگير شدم، به زندان افتادم و خانمم از من جدا شد. شغلم را از دست دادم و هرآنچه به دست آوردم از دست دادم و الآن بيچاره شدم. طبيعت، زمان و بردباري سه پزشک حاذق هستند و مشکل را برطرف مي‌کنند. حوصله داشتن، کساني که زياد عجله مي‌کنند به جاي ماهي قورباغه مي‌گيرند. به جاي هر ثانيه که صرفه‌جويي کردند، ساعت‌ها بايد عمر خودشان را از دست بدهند.
انواع عجله؛ عجله گاهي منفور و گاهي محمود و ستايش شده است. در يک سلسله چيزها به ما دستور دادند عجله کنيد. نماز اول وقت، پيامبر فرمودند: اگر مي‌دانستيد فضيلت نماز صبح و مغرب و عشاء چگونه هست، مثل بچه‌ها با سينه به طرف مسجد مي‌رفتيد. اينقدر فضيلت دارد! هر قدمي انسان بردارد چقدر حسنه دارد. پا روي هر ذره‌اي بگذارد، چقدر حسنه دارد. مي‌خواهم خانه بخرم، جايي بخرم که يک مسجد آباد داشته باشد. حداقل يک وعده نماز جماعت شرکت کنم. چقدر عمر با برکت مي‌شود. اگر مأمومين از پنج نفر، ده نفر اضافه شد، هيچکس نمي‌تواند ثوابش را بنويسد. صحابي پيامبر آمد گفت: يا رسول الله! من به بسم الله جماعت نرسيدم، وضع من خوب است. در مسجد چند برده بخرم در راه خدا آزاد کنم که ثواب بسم الله در نامه عمل من بيايد؟ پيامبر فرمودند: اگر تمام برده‌هاي روي کره زمين را بخري در راه خدا آزاد کني، ثواب بسم الله فوت شده از نماز جماعت جبران نمي‌شود. امروز اولين روز باقيمانده عمر ماست. نوروز زندگي انسان است. اولين مورد را مي‌فرمايند براي نماز عجله کنيد.
دومين مورد عجله در ازدواج دختران و پسران است. A A  A مقدمات دقيق باشد ولي در خريدها و جهيزيه آسان بگيريم. عجله به معني زود شوهر دادن، از نشانه‌هاي افتخار يک پدر و عاقبت ‌بخيري پدر اين است که دخترش را زود شوهر بدهد. مورد بعدي در عجله را در سلام دادن به ديگران بيان کردند. نگذاريم او سلام کند. 69 حسنه براي کساني است که سبقت در سلام دارند. کسي در سلام دادن نمي‌توانست بر پيغمبر سبقت بگيرد. تعليم فرزندان قبل از اينکه منحرفان سبقت بگيرند. حدود 100 تا 110روز در تابستان، عزيزان دانش‌آموز و دانشجو تعطيل هستند. روزي يک ساعت، 23 ساعت هم براي خودش باشد. انسان يکسري از آموزه‌هاي ناب ديني را بياموزد. نه اينکه موقع حج تازه بگويد: من چطور غسل مي‌کردم. چطور وضو مي‌گرفتم. يک سلسله آموزه‌هاي ديني را انسان ياد بگيرد. اعتقادات، اخلاق و احکام، خدا مي‌داند چقدر دانستن احکام ضروري است. مورد بعدي عجله در آشتي دادن ميان افراد عجله کنيم. يک سلسله از کدورت‌ها برطرف شود و افراد بتوانند با هم رفت و آمد بکنند. در پذيرايي از مهمان عجله داشتن، در پرداخت خمس و زکات عجله داشتن. روايتي هست که مي‌گويد: «اعبَدُ الناس» عابدترين افراد کيست؟ امام فرمودند: «من أقامَ الفرائض» کسي که به واجبات عمل کند. يعني اگر بنده خمس بدهکار هستم، اضافه بر مخارج سالانه مبلغي اضافه دارم، اگر در روستايمان بروم، آنجا امکانات رفاهي درست کنم فايده ندارد. بايد خمسم را بدهم! ده نفر را کربلا بفرستم، فلان‌جا زمين براي خيريه بخرم. اول واجبات و بعد مستحبات. از همين الآن کساني که سال مالي ندارند، تصميم بگيرند سال مالي داشته باشند، آرامش خاطر پيدا مي‌کنند. انسان در اموري که بيان کرديم عجله داشته باشد که گاهي صبح ديگري براي حسابرسي ما نيست. مخصوصاً حق الناس، گاهي مي‌دانيم فلاني چقدر از ما طلب دارد و خودش هم نمي‌داند، پشت گوش مي‌اندازيم. حتي زيادتر داده شود، رد مظالم! همين الآن مبالغي بدهيم براي کساني که بدهکار هستيم و نمي‌دانيم. عجله کنيم و زود هم بدهيم که آن طرف راحت باشيم.
شريعتي: ياد يکي از حکايت‌هايي افتادم که نمي‌دانم از کدام علما و بزرگان نقل شده است، ولي يکي از اين علما و مجتهدين که يک روز يک مسأله فقهي و يک حکم شرعي را اشتباه بيان مي‌کند و شب متوجه اشتباهش مي‌شود، مي‌رود خانه به خانه درمي‌زند. يک نفر در را باز کرد و گفت: حاج آقا، اين وقت شب چه عجله‌اي بود؟ گفت: بله شما عجله نداشتيد ولي شايد مرگ عجله داشته باشد براي رسيدن به من و من نمي‌خواهم اين حق بر گردن من باشد. چقدر حساس بودند و سبک زندگي آدم‌ها متفاوت بود. انشاءالله خداوند به همه ما توفيق بدهد با توجه به نکاتي که حاج آقاي لقماني فرمودند، يک زندگي عاري از خطا و اشتباه را تجربه کنيم و اگر قرار هست با عجله حرکت کنيم به سمت خيرات عجله کنيم. امروز صفحه 356 قرآن کريم، آيات 44 تا 53 سوره مبارکه نور را تلاوت خواهيم کرد.
«يُقَلِّبُ‏ اللَّهُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ إِنَّ فِي ذلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصارِ «44» وَ اللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِنْ ماءٍ فَمِنْهُمْ مَنْ يَمْشِي عَلى‏ بَطْنِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمْشِي عَلى‏ رِجْلَيْنِ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمْشِي عَلى‏ أَرْبَعٍ يَخْلُقُ اللَّهُ ما يَشاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ «45» لَقَدْ أَنْزَلْنا آياتٍ مُبَيِّناتٍ وَ اللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ «46» وَ يَقُولُونَ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالرَّسُولِ وَ أَطَعْنا ثُمَّ يَتَوَلَّى فَرِيقٌ مِنْهُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ وَ ما أُولئِكَ بِالْمُؤْمِنِينَ «47» وَ إِذا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَ رَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ إِذا فَرِيقٌ مِنْهُمْ مُعْرِضُونَ «48» وَ إِنْ يَكُنْ لَهُمُ الْحَقُّ يَأْتُوا إِلَيْهِ مُذْعِنِينَ «49» أَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَمِ ارْتابُوا أَمْ يَخافُونَ أَنْ يَحِيفَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ رَسُولُهُ بَلْ أُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ «50» إِنَّما كانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَ رَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَنْ يَقُولُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ «51» وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَخْشَ اللَّهَ وَ يَتَّقْهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ «52» وَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمانِهِمْ لَئِنْ أَمَرْتَهُمْ لَيَخْرُجُنَّ قُلْ لا تُقْسِمُوا طاعَةٌ مَعْرُوفَةٌ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ «53»
ترجمه: خداوند، شب و روز را جا به جا مى‏كند. همانا در اين امر براى اهل‏بصيرت، عبرتى قطعى است. و خداوند هر جنبده‏اى را از آب آفريد، پس برخى از آنها بر شكم خويش راه مى‏رود و برخى بر دو پا راه مى‏رود و بعضى بر چهار پا راه مى‏رود. خداوند هر چه بخواهد مى‏آفريند، زيرا خدا بر هر چيزى تواناست. به راستى كه آياتى روشنگر نازل كرديم و خداوند هر كه را بخواهد به راه مستقيم هدايت مى‏كند. و مى‏گويند: ما به خدا و رسول ايمان آورديم و پيروى نموديم. امّا گروهى از آنان بعد از اين اقرار، (به گفته خود) پشت مى‏نمايند و آنان مؤمن واقعى نيستند. و هرگاه به سوى خدا و رسولش خوانده شوند، تا پيامبر ميانشان داورى‏ كند، آن گاه است كه گروهى از آنان، روى گردان مى‏شوند. و (لى) اگر حقّ با آنان (و به سودشان) باشد، با رضايت و تسليم به سوى پيامبر مى‏آيند. آيا در دل‏هايشان بيمارى است، يا دچار شك شده‏اند، يا بيم آن دارند كه خداوند و پيامبرش حقّى از آنان ضايع كنند؟ (نه)، بلكه آنان خود ستمگرند. (ولى) هنگامى كه مؤمنان را به خدا وپيامبرش فراخوانند، تا ميانشان داورى كند، سخنشان جز اين نيست كه مى‏گويند: شنيديم واطاعت كرديم، اينان همان رستگارانند. و هر كه از خداوند و رسولش پيروى كند و از خدا بترسد و از او پروا كند، پس آنان همان رستگارانند. و سخت‏ترين سوگندها را به نام خدا خوردند، كه اگر (براى جبهه و جهاد) دستور دهى، از خانه خارج مى‏شوند. (به آنان) بگو: سوگند نخوريد، اطاعت پسنديده (اطاعت در عمل است، نه سوگند به زبان)، همانا خداوند به كارهايى كه انجام مى‏دهيد آگاه است.
شريعتي: ياد کلام نوراني اميرالمؤمنين علي(ع) افتادم که حضرت فرمودند: «الله الله‏ فى‏ القرآن‏ لا يسبقنكم فى العمل به غيركم» نکند وقتي در عمل به آموزه‌هاي قرآن کريم ديگران از شما سبقت بگيرند. خدا کند ما هم اهل عمل شويم و سبقت بگيريم در عمل به اين آياتي که همه نور و رحمت است. انشاءالله قدر قرآن کريم را بدانيم و حال و هواي رمضان در تمام سال ما استمرار داشته باشد. اشاره قرآني را بفرماييد.
حاج آقاي لقماني: آيه 50 سوره نور را انتخاب کردم. راز روي گرداني از راه رسول خدا و خداوند، «أَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَمِ ارْتابُوا» آيا در دلهاي اينها بيماري و مريضي هست يا شک و ترديد دارند و زياد مي‌ترسند. دليل روي گرداني از خدا و رسول خدا سه چيز هست. براي ما خيلي درس خوبي است. 1- بيماري‌هاي روحي و رواني، بي ايماني. کسي که ايمان ندارد امنيت و اطمينان و اميد هم ندارد. زندگي را سراسر سياه و تباه مي‌بيند. اين بد است. 2- شک و ترديد، «أَمِ ارْتابُوا» خدا نکند اين ويروس پيدا و ناپيدا در وجود کسي رسوخ کند، نسبت به هر شخصي و شيء و موضوعي شک داشته باشد. اين خيلي بد است. همه را متهم مي‌کند. همه بد و سياه هستند. 3- بدبيني و سوء ظن، اين هم يکي از چيزهايي است که خدا نکند داشته باشيم. باعث مي‌شود انسان از راه خدا و رسول خدا روي گردان باشد.
شريعتي: خيلي از دوستان ما هستند که مي‌خواهند مباحث حاج آقاي لقماني را به صورت مکتوب دنبال کنند. کتاب «سبک زندگي آرام و آسان» دوستاني که مي‌خواهند شيوه‌هاي زندگي راحت و روان و بدون تلخي و حسرت را داشته باشند اين کتاب را مطالعه کنند. 20000303 شماره پيامک ما هست، پيامک ارسال کنيد و دوستان ما، شما را راهنمايي خواهند کرد. اين هفته قرار گذاشتيم از يکي از ستاره‌هاي درخشان آسمان فقه شيعه، يکي از علماي بزرگ ياد کنيم. اگر نکته‌اي در مورد اين شخصيت هست بفرماييد.
حاج آقاي لقماني: نکته بسيار ارزنده اين است که مثل اين عالم بزرگوار از فرصت‌هاي معنوي زندگي خوب استفاده کنيم. گاهي يک دعا، آنچنان در شخصيت و روحيه و رفتار انسان اثر مي‌کند، مثل همين عالم. چه خوش است صوت قرآن ز تو دلربا شنيدن! سخنان امام زمان(ع)، لحن و صوت حضرت را تشخيص مي‌دادند.
شريعتي: قصه تشرفات ايشان به محضر امام زمان و قصه‌ي توجهات امام زمان نسبت به ايشان، قصه‌هاي عجيبي است. انشاءالله ما هم بتوانيم نزديک شويم به اين شخصيت‌هاي عظيم و نوراني و انشاءالله حضرات معصومين به ما هم توجه کنند. دعا بفرماييد و آمين بگوييم.
حاج آقاي لقماني: خدايا به حق محمد و آل محمد، بعد از ماه رمضان که وارد شديم، روحيه رمضاني را در ما حفظ بگردان. توفيق شب زنده‌داري‌ها و قرائت قرآن را براي ما روزافزون بگردان. نسل امام زماني نصيب ما بگردان. کشور امام زمان، رهبر عزيز ما حفظ بفرما. گره از تمام خانواده‌ها باز بگردان. به همه دل شاد و شيرين و دلنشين عنايت بفرما. به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
شريعتي:
گاهي دلم به سمت خدا مي‌برد مرا *** يعني به آستان رضا مي‌برد مرا
به مشهد برويم و سلام بکنيم به امام رضا(ع). همه با هم صلوات خاصه حضرت را زمزمه کنيم.
«والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمدٍ و آله الطاهرين»