برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: وظايف ما در زمان غيبت
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين لقماني
تاريخ پخش: 12-02-97
بسم الله الرحمن الرحيم. اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
لب ما و قصه زلف تو، چه توهمي، چه حکايتي
تو و سر زدن به خيال ما، چه ترحمي، چه عنايتي
به نماز صبح و شبت سلام و به نور در نَسَبت سلام
و به خال کنج لبت سلام که نشسته با چه ملاحتي
به جمال وارث کوثري، به خدا محمد ديگري
به روايتي خود حيدري، چه شباهتي، چه اصالتي
بلغ الاولي به کمال تو، کشف الدجي به جمال تو
به تو قشنگي خال تو صلوات هر دم و ساعتي
شده پر دو چشم تو در ازل، يک از شراب و يکي عسل
نظرت چه کرده در اين غزل که چنين گرفته حلاوتي
تو که آينه، تو که آيتي، تو که آبروي عبادتي
تو که با دل همه راحتي، تو قيام کن که قيامتي
زد اگر کسي در خانهات، دل ماست کرده بهانهات
همهجا گرفته نشانهات، به چه حسرتي، به چه حالتي
نه، مرا نبين،رصدم نکن و نظر به خوب و بدم نکن
ز درت بيا و ردم نکن، تو که آستان سخاوتي
شريعتي: سلام ميکنم به همه بينندههاي خوبمان، عيد ميلاد با سعادت منجي عالم بشريت، حضرت مهدي(عج) انشاءالله مبارکتان باشد. در عيد بزرگ نيمه شعبان از مسجد مقدس جمکران به شما سلام ميکنيم. آرزو ميکنم عيدي امروز ما تعجيل در فرج حضرت وليعصر(عج) باشد. انشاءالله زيارت اين مکان مقدس نصيب همه شما شود. دوستان عزيز که در مشاهد مشرفه توفيق زيارت حضرات معصومين را دارند حتماً ما را دعا کنند. ما هم دعاگوي شما هستيم. حاج آقاي لقماني سلام عليکم و رحمة الله. خيلي خوش آمديد. ايام و اعياد مبارک باشد.
حاج آقاي لقماني: سلام عليکم و رحمة الله، بنده هم خدمت شما و همه بينندگان عزيز عرض سلام دارم. اين روز بسيار باشکوه را از صميم دل تبريک ميگويم. انشاءالله در اين روز دل همه شاد باشد و زندگي بر وفق مراد باشد.
شريعتي: بحث امروز شما را خواهيم شنيد.
حاج آقاي لقماني: بسم الله الرحمن الرحيم (قرائت دعاي سلامت امام زمان)
با ياد رُخت ناظر غير است دلم *** در کعبه بود گرچه به دِير است دلم
چون در همه جا روي تو را ميبينم *** پيداست که عاقبت بخير است دلم
روز بسيار با شکوهي است. روزي که موعود انبياء ديده به جهان گشوده است. کسي که قرآن با واژه بقية الله او را ميستايد. «بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ» (هود/86) انبياء در انتظار او بودند. پيامبر مژده وجود او را بيان کرده است. حتي داريم أباعبدالله(ع) فرمودند: «آه آه شوقاً الي رؤيته» چقدر دلم ميخواهد مهدي را ببينم. اگر زمان او را درک کنم تمام عمرم را به خدمتگزارياش مشغول ميشوم. امير آفرينش، سپهسالار هستي، دلم ميخواهد بحث طول عمر حضرت و راز طول عمر حضرت را بيان کنم.
بعضي از عزيزان در مورد اينکه حضرت چگونه هزار و خردهاي سال عمر ميکنند نکاتي را بيان کردند. بعضي فرمودند: يکي از عواملي که باعث طول عمر ميشود، مراعات مسائل بهداشتي و پزشکي است. کسي مراعات کند ميتواند عمر طولاني داشته باشد. اين يک نظر است. کساني را سراغ داريم 140 سال، 160 سال گاهي بيشتر عمر کردند. نظر دوم اين است که خداوند اراده کرده است. همينطور که نهنگي در فلان اقيانوس عمر چند صد ساله دارد. نظر سوم و ديدگاه سوم که بنده موافق با اين نظر هستم و پايههاي معرفتي انسان را فوق العاده افزايش ميدهد، ما وقتي پير ميشويم، شکسته ميشويم، چشم نياز به عينک دارد. گوش به سمعک و دست و پا به عصا، که گردش روز و شب در وجود ما اثر بکند و ما را پير و ناتوان بکند. قلب و چشم و گوش و زبان از کار ميافتد. اين براي کسي است که محکوم به زمان است. ولي اگر کسي حاکم زمان باشد، زمان در اختيار او باشد، هستي در اختيار او باشد، ديگر تأثير نميپذيرد، تأثير ميگذارد. لذا امام زمان را ميفرمايند: امام زمان، صاحب الزمان، وليعصر، نگاه را ببينيد؟ شق القمر چه بوده است؟
ماه اگر بي تو برآيد به دو نيمش بزنم *** آيت احمدي و معجزه سبحاني
رد الشمس چيست؟ مسجدي بود که آن را کوردلان خراب کردند، ما حج مشرف شديم وارد مسجد شديم. بافت قديمي بود. جايي بوده که با اشاره پيامبر خورشيد برميگردد. رد الشمس گفته ميشود. اين مقدار عظمت دارد. امام زمان(ع) را امام زمان ميگويند، چون تأثير ميگذارد در هستي، کره هستي و جهان در دست اوست. لذا هرکس خدمت حضرت شرفياب شده است، سن چهل ساله... اي مرد هميشه جوان، امام زمان هستند. عدد چهل عدد کمال هست. لذا افرادي که به عدد چهل ميرسند، سن چهل سالگي، يک نوع پختگي بايد در خودشان احساس کنند. امام زمان(ع) اين ويژگيها را دارند و از نيت و زندگي ما خبر دارند. حتي خطورات ذهني ما را ميدانند. لذا بحث امروز ما پيرو بحثي که قبلاً داشتيم، اشتباهات زندگي، گفتيم: چه بکنيم يک زندگي هوشمندانه و بدون اشتباه داشته باشيم؟ يکي از اشتباهات زندگي انسان، اشتباهاتي است که باعث گمراهي او ميشود. اين ديگر بي جبران است. خدا نکند انسان شصت سال، هفتاد سال راه را کج برود. جملهاي را از حضرت آقا عرض کرديم. تقوايي که از بشر خواستند آن است که راه را گم نکند. هدف را فراموش نکند و مسير را رها نکند. گاهي انسان در اثر يک هوس، ميل، جاذبههاي مادي، راه را رها ميکند. هدف را گم ميکند، گمراه ميشود و راه را گم ميکند.
صحبتم را با يک نصيحتي آغاز کنم، پدربزرگي مشغول نوشتن با مداد بود. نوه دلبند و عزيزي داشت. پدربزرگ چه ميکني؟ پدربزرگ حکيم بود. گفت: عزيزم، با مداد چيزي مينويسم. عزيزم، مداد بايد در دست کسي باشد که حرکت کند و اثري بگذارد. من و تو هم بايد دستمان در دست خدا و ولي خدا باشد که کار شايستهاي بکند. گاهي انسان فکر ميکند علم دارد. من خودم ميفهمم! فکر ميکند مال دارد، عقل هم دارد. فکر ميکند موقعيت دارد، عقل هم دارد. دستش را از دست وليخدا خارج ميکند.
به يکي از اولياي الهي گفتند: امام غائب يعني چه؟ غيبت يعني چه؟ ايشان گفتند: اصلاً ما غيبت نداريم. حکم ما حکم بچهاي است، فرزند خردسالي است که پدرش دستش را گرفته و وارد بازار ميشود. «الدنيا سوقٌ» وارد بازار ميشود تا ويترينهاي رنگارنگ دلبري ميکند، اين فرزند دستش را از دست پدرش ميکشد. سراغ ديدنيهاي پر جاذبه ميرود و حواسش پرت ميشود. دلبستگي پيدا ميکند و اسير ميشود. يک لحظه چشم باز ميکند، پدر نيست. به اطرافيان ميگويد: باباي من گم شده است. خودش را نميگويد، پدرم کجاست؟ الآن بحث ما هم همينطور است. امام غايب نيستند، ما غايب هستيم. امام حاضر هستند، ما اسير جلوههاي زيبا و فريبهاي زندگي شديم و فکر ميکنيم همه چيز اينجاست. هر روز به يک چيزي مشغول هستيم. چشم باز ميکنيم، شصت سال، هفتاد سال سپري شد. بعد ايشان ادامه ميدهند و ميگويند: اگر ميخواهي آقا و امامتان را ببينيد بايد از اسارت دنيا دست بکشيد. به خودتان برگرديد، امام را ميبينيد. حضرت ما را ميبينند. اين يک نکته است.
ما چه کنيم گمراه نشويم؟ اشتباه بسيار بزرگ، امروز روز بسيار مبارکي است. من گمراه واقعي را از زبان رئيس مذهب بگويم. کليدي براي ما بيان ميکنند و هر لحظه اين کليد را به قفل فکر و زندگي بزنيم و ببينيم ما گمراه هستيم. امام صادق(ع) مؤمن و کافر و گمراه را ترسيم ميکنند. حضرت فرمودند: «من عرفنا کان مؤمنا» کسي که ما را بشناسد مؤمن هست. يک رکن بسيار بزرگ و شخصيتي براي ما، شناخت و معرفت است.
گر معرفت دهندت بفروش کيميا را *** گر کيميا دهندت بي معرفت گدايي
خدا نکند انسان يک زندگي سادهلوحانه، ظاهري و مادي، خوردن براي دويدن و دويدن براي خوردن! در اين دايره زندگي کند و مستقيم نرود. اين خيلي بد است. کسي که ما را بشناسد مؤمن است. کسي که ما را منکر شود، کافر است. کسي که ما را نميشناسد، منکر هم نيست، اين ضال و گمراه است. گمراهي بسيار بد است. انسان مرتب خودش را عرضه به اولياي الهي بکند. گاهي مواقع يک خطور ذهني، يک وسوسه، يک تصميم، يک هوس باعث سقوط انسان ميشود. گاهي اولين اشتباه آخرين اشتباه است. مخصوصاً در مسائل اعتقادي، باورهاي ديني!
فراز دوم اين بحث نشناختن امام و نداشتن امام چه پيامدهايي دارد. امام صادق(ع) فرمودند: کسي که بميرد و امامي نداشته باشد، بنابر کفر و شرک و گمراهي مرده است. پس ما بايد صبح به صبح دعاي عهد بخوانيم. «عهداً و عقداً و بيعتاً» اول عهد کنيم با امام، بعد عقد، قلبمان را گره بزنيم. بعد بيعت بکنيم. جان سپاري، دادن جان در راه امام. هر روز صبح يک صلوات نسبت به حضرت «زنة عرش الله» بدون وقف و به اين عظمت. چقدر اين روش خوبي است که عزيزان مذهبي دارند. بعد از هر نماز سلام به امام حسين(ع). به علي بن موسي الرضا و دست روي سر ميگذارند و سلام به حضرت ميدهند. راه را گم نميکنيم و مسير را رها نميکنيم.
نکته بعد اينکه آيا شناخت و معرفت براي ما کافي است؟ ميفرمايد: خير، اطاعت ميخواهد. در زمان فاطمه زهرا يک خانمي از طرف شوهرش نزد حضرت آمد. خانم، شوهر من يک مقدار دلهره دارد. دلواپس است، آيا همين علاقه ظاهري ما به شما بس است؟ ايشان فرمودند: اگر آنچه ما ميگوييم عمل ميکنيد. «ان کنت تعمل بما أمرناک و تنهي عما زجرناک» حواستان به امر و نهي ما هست و با ما هستيد. همان مقدار هم که نام اهلبيت را روي فرزندان ميگذاريد و نامشان را بر زبان جاري ميکنيد، در مراسم جشن شرکت ميکنيد، همين هم خوب است. ولي آنچه از ما خواستند هم سويي و همساني است. امروز به عنوان عيدي نيمه شعبان ما چه بکنيم همرنگ و همسو با امام زمان شويم و ظايفمان را در دوران غيبت انجام بدهيم. هر مقدار اين سنخيت ايجاد شود وقتي ما معرفت پيدا کنيم، اطاعت ميکنيم. وقتي اطاعت کرديم، محبت پيدا ميکنيم. وقتي محبت و اطاعت آمد، هدايت ميآيد.
وقتي ما در اين مسير قدم به قدم جلو رفتيم، محبوب ولي خدا ميشويم. زيارت امين الله «مجبوبة في ارضک و سمائک» نه محل و شهر و ديار خودمان، «محبة لصفوة اوليائک» اينقدر ارزش دارد. پيامبر اسلام حضرت محمد(ص) فرمودند: «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً» (كمالالدين، ج 2، ص 409) کسي که بميرد و امام زمان خود را نشناسد، به مردمن جاهليت از دنيا رفته است. ولو عصر مدرن و هوشمند است، اما مردن جاهليت است.
جاهليت چه دورهاي بود و چه ويژگيهايي داشت؟ 1- اهل تفاخر بودند. افرادي که در خانوادههاي خاص بودند، به نَسَبشان مينازيدند. گاهي به ثروت، ميخواستند در دلها و چشمها جا باز کنند. اهل تکاثر بودند. 2- زنده به گور کردن فرزندان. کسي که دستش را از دست امام خارج کند، دختر و پسر دلبندش را، نه دختر فقط، دختر و پسر، خود و خانوادهاش را زنده به گور ميکند. اگر جاهليتي که اشاره کرديم در صدر اسلام، مرگ جسماني بود الآن مرگ روحاني است. گاهي مواقع دلبستگيهايي که خداي ناکرده انسان به افکار شيطاني، آنوقت شصت سال، هفتاد سال اين فرزند حالت مرده عمودي دارد. روز قيامت هم از دست اين پدر و مادر شکايت ميکند. ما ميخواستيم بنده خوب خدا باشيم، اينها نگذاشتند. امکانات و وسايلي بود، دو هزار کانال از صبح تا شب باز بود، ما صبح تا شب غرق در اين مسائل بوديم. مردن جاهليت، ولي کسي که امام دارد طبق مرز و معيار، حدود و حريم حرکت ميکند. تفاوت انسان با حيوان در همين است. کسي که مرز و معيار دارد، بايد و نبايد دارد. بکن و نکن دارد! دلم ميخواهد، کيف ميکنم، اصلا و ابداً! اين خيلي مهم است که انسان در همين روز عزيز، روز نيمه شعبان، روزي که تمام ذرات هستي خوشحال هستند. خدا توفيق داده ما در اين مکان مقدس باشيم.
ببوسم خاک پاک جمکران را *** تجلي خانه پيغمبران را
انشاءالله خداوند اين توفيق را بدهد که زندگيمان را يک بازکاوي بکنيم. اگر امروز حضرت مهدي(ع) در خانه ما را زدند، بگويند: من چند دقيقه ميخواهم منزل شما بيايم، راحت در را باز ميکنيم يا خجالت ميکشيم؟ چيزهايي هست بايد جمع کنم؟ آنطور که بايد خدمت شما بيايم آن منش و روش را ندارم. مسائل مالي من مشکل دارد. اين خيلي مهم است.
وارد بحث دوم شوم. ما در دوران غيبت امام زمان(ع) چه وظايفي داريم؟ اينکه بفهميم و بدانيم و عمل کنيم، يک لحظه انسان نگاه ميکند هرچه جلوتر ميرود، همرنگتر با حضرت ميشود. اگر انسان بتواند در اين مسير گامهايي بردارد، تازه زندگي ميکند. نه مردگي! بعضي زنده هستند و زندگي نميکنند، بعضي مردگي ميکنند. يک سلسله عواملي هست که باعث ميشود انسان در دوران غيبت وظايفش را انجام بدهد.
اول شناخت و معرفت نسبت به امام زمان(ع)؛ «بيمنه رزق الوري و بوجوده ثبتت الارض و السّماء» (بحار الانوار، ج46، ص 47) به برکت وجود حضرت مهدي(ع) تمام افراد، تمام موجودات رزق ميخورند و زندگي ميکنند. چون ولي خداست و واسطه بين آسمان و زمين هستند. انوار و برکت الهي در شب قدر بر ايشان نازل ميشود و از ايشان به طرف ما ميآيد. لذا شب قدر که پشت سر گذاشتيم، حضرت شب بيست و سوم امضاء کردند. بنده و شما و بينندگان عزيز در اين فضا باشيم. ميتوانستيم جاي ديگر هم باشيم و مشغول معصيت باشيم. افتخار هم بکنيم و گردن کشي هم بکنيم که دلم ميخواهد. حتي نيات و افکار و رفتار ما با توجه به حضرت است. «بوجوده ثبتت الارض و السماء» اگر يک سالني بسازيم، پنجاه متر بدون ستون، همه نگاه ميکنند مهندس آن که بوده است. ولي آسمان بدون هيچ ستوني روي زمين فرود نميآيد. هستي در دست امام زمان(ع) هست.
يک جملهاي حضرت دارند، خيلي زيباست. «و بي يدفع الله عز و جل البلاء عن أهلي و شيعتي» (كمالالدين، ج2، ص441) بخاطر وجود من خداوند دفع ميکند، بلا را از اهل من و شيعيان من. وقتي شناخت و معرفت پيدا کنيم، انس بيشتري پيدا ميکنيم. اعمالي که بايد انجام بدهيم را با ميل بيشتري انجام ميدهيم.
دوم آگاهي از مهر و محبت نسبت به شيعيان، اين جمله که همه شنيدهايم. «أنا غير مهملين لمراعاتكم و لا ناسين لذكركم» (احتجاج، ج 2، ص 495) شيعيان من، ما کوتاهي در ياد شما نميکنيم و يادتان را فراموش نميکنيم. گاهي ميگويم: من به ياد شما هستم. يعني اگر 24 ساعت، پنج دقيقه هم بود، اين به ياد مهم است. ولي گاهي ميگويم: ياد شما را فراموش نميکنم. هميشه استمرار دارد. اعمال ما هفتهاي دو روز خدمت حضرت عرضه ميشود. انشاءالله از اين نيمه شعبان به بعد حضرت لبخند بزنند و خوشحال باشند و دعا کنند که يک دعاي ولي خدا مس وجود ما را تبديل به طلاي ناب ميکند. حضرت مَظهر و مُظهِر رحمت خداوند هستند. وقتي اينها را بدانيم بيشتر انس و الفت پيدا ميکنيم.
سومين وظيفهاي که نسبت به امام زمان داريم، به ياد حضرت بودن و ترويج نام امام زمان(ع) هست. «فَمَا أَحْلَى أَسْمَاءَكُمْ» (منلايحضرهالفقيه/ج 2/ ص 615) چقدر نام شما شيرين است. يکي از ابزار شفاعت و نجات انسان روز قيامت، نامي است که ما بر فرزندانمان، روي مؤسسهها، روي خيابانها و بلوارها، روي ميادين ميگذاريم. زياد که گفته شود افراد کنجکاو ميشوند يعني چه؟ مهدي، وليعصر، امام زمان گفته ميشود و آنها هم محبت پيدا ميکنند. لذا در يک خانواده تصور کنيد روزي چند بار نام مهدي را صدا ميزنند، نام مادرشان نرگس را صدا ميزنند. اين باعث شفاعت است. نه اينکه اسم شناسنامهاي باشد و چيز ديگري صدا بزنيم، نه! در بازار و کوچه صدا شود.
يکي از کارهايي که جزء وظايف خودمان بدانيم، دعا براي سلامتي امام زمان است که در آغاز صحبت خوانديم. فوق العاده تأثير دارد. همين که اجازه بدهند بنده و شما، مهدي بگوييم. اين لياقت ميخواهد. يعني اگر حضرت به ياد ما نبودند، ما الآن به ياد حضرت نبوديم. حضرت اول به ياد ما بودند که ما الآن توفيق پيدا کرديم نام و ياد حضرت را بياوريم.
تا که از جانب معشوق نباشد کششي *** کوشش عاشق بيچاره به جايي نرسد
بعضي ميگويند: ما چه کنيم؟ بعضيها دست روي زانو ميگذارند و يأبن الحسن ميگويند. اول مثل آنها، بعد يواش يواش علاقه ايجاد ميشود. بعد شناخت، بعد عشق ايجاد ميشود. خود اين دعاي ندبه، ولو يک فرازش را انسان بخواند. انسان انس داشته باشد و آشنا باشد. الآن جايي که ما هستيم، مسجد مقدس جمکران دو تا دو رکعت نماز دارد. دو رکعت نماز تهيّت، تهيّت يعني شاد باش. براي هر مسجدي هست. دو رکعت نماز امام زمان(ع) است. روز نيمه شعبان عزيزان قبل از مغرب، بعد از برنامه وضو بگيرند، رو به قبله فقط براي سلامتي حضرت اين دو رکعت نما خوانده شود. صد بار «اياک نعبد و اياک نستعين» هفت بار ذکر رکوع، هفت بار ذکر سجده، سلام ميدهيم بعد از دو رکعت، يک «لا اله الا الله» تسبيحات حضرت زهرا، سر روي مهر ميگذاريم و صد بار صلوات بر محمد و آل محمد ميفرستيم. فوق العاده است. روزهاي جمعه صد بار صلوات بر محمد و آل محمد حتي با عجل فرجهم گفته شود، بسيار بسيار مفيد است.
من گروههايي را ميشناسم از شهرهاي مختلف سه روز ميآيند در اين مسجد اعتکاف ميکنند. بدون هيچ حاجت شخصي، فقط براي فرج آقا امام زمان(ع). آيت الله بهجت يک جمله طلايي دارند. ميفرمايند: هر مقدار نسبت به حضرت و فرج حضرت دعا کنيد، فرج در زندگي شما است. گشايش کارهاي شماست. بي دليل نيست که آيت الله بهاء الديني فرمودند: امروز ثروتمندترين فرد روي کره زمين آيت الله بهجت هستند. ايشان چيزي نداشتند به خاطر همين معارف است. هرکدام از ما در حد وسع خودمان بتوانيم به اين نکات عمل کنيم فوق العاده مفيد و مؤثر است. همان که اشاره کرديم نام امام زمان که برده شد، امام رضا(ع) بلند شدند و دست روي سر گذاشتند. اينها زمينه است و فوق العاده براي انسان مفيد است. وظيفه ديگري که اشاره ميکنند، صدقه دادن براي سلامتي حضرت است. از امروز هرکدام از ما هر صدقهاي ميدهيم، زکات فطره، من بعضي را ميشناسم خدا شاهد است، افراد خانواده پنج نفر هستند، هر سال شش نفر زکات فطره ميدهند. کسي هم نميداند براي سلامتي حضرت ميدهند.
شب عاشورا علامه اميني(ره) يک صدقه بزرگي کنار ميگذاشتند و ميگفتند: فشار روي قلب جان جانان امام زمان هست به خاطر شهادت جد عزيزشان امام حسين، براي سلامت حضرت صدقه ميدادند. بعضي هستند نيمه شعبان همينطور، همينطور خون ريخته شود. قرباني شود. افراد ميخورند و دعا ميکنند.
شريعتي: امسال قرار گذاشتيم براي سلامتي حضرت صاحب الزمان(عج) قرباني کنيم و گوشتش را بين فقرا تقسيم کنيم. اگر توانش را نداريم دسته جمعي اين کار را بکنيم.
حاج آقاي لقماني: همين الآن همه عزيزان يک مبلغي را کنار بگذارند، هر مقدار در حد توان جمع کنند يا به يک نفر بدهند. به نيابت از حضرت و براي سلامتي از حضرت ، گشايش در زندگي خودمان است. انسان نورانيت پيدا ميکند و در مسائل زندگي همين نورانيت به او کمک ميکند، گرهها باز ميشود انشاءالله. صدقه دادن براي سلامتي حضرت.
پنجمين و آخرين وظيفهاي که داريم گناه نکردن است.
گفتم شبي به مهدي من يک نگاه خواهم *** گفتا که من هم از تو ترک گناه خواهم
پاکي چشم، پاکي روح، باکي روان، پاکي گوش، پاکي ماديات زندگي، وقتي انسان در اين زمينه اقدام کرد و قدم برداشت، حتماً حتماً حتماً حضرت دعا ميکنند. در وسوسهها وقتي انسان ميخواهد فريب شيطان را بخورد، امام من راضي نيست. تا همين مقدار که انسان جلو رفت، يک زندگي پاک نوراني داشت، خدا شاهد است، اثر مادي حتي در امور دنيوي خواهد داشت غير از آثار معنوي. انشاءالله همه ما به اين وظايف عمل کنيم و باعث لبخند رضايت مهدوي در زندگيمان شويم.
شريعتي: اين فرمايش حضرت علي را مرور ميکردم که حضرت فرمودند: «أَعِينُونِي بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَادٍ» اگر ميخواهيد مرا ياري کنيد، با ورع و با اجتهاد و تقوا و تلاش و کوششتان، با حياء و محکمي و راستيتان، من را ياري کنيد و من احساس ميکنم اگر قرار هست ما قدمي براي امام زمان برداريم، اگر نکاتي که حاج آقاي لقماني گفتند را به اين فرمايش اميرالمؤمنين ضميمه کنيم، خيلي اتفاقات خوبي در زندگي و در جامعه ما ميافتد. يک عزيزي ميگفت: به انتظار تو نشستن بزرگترين خطاي بشريت است. من به انتظار تو ميدوم، بايد دويد و بايد ايستاد و بايد مهيا کرد جامعه را براي ظهور حضرت مهدي(عج).
حاج آقاي لقماني: نکتهاي که بعضي بزرگان ما فرمودند خيلي مناسبت است گفته شود. نميخواهد زياد بدويد که حضرت را ببينيد. زمان امام حسين افرادي که بودند همه حضرت را ديدند، حجت خدا را ديدند. کاري کنيد حضرت شما را ببيند. کاري کنيد حضرت به ديدار شما بيايند.
شريعتي: عيد بزرگ نيمه شعبان بر شما مبارک باشد. يک تبريک ويژه هم به تمام معلمين عزيز داريم، امروز روز معلم هم هست. روز شهادت استاد شهيد مرتضي مطهري است. به همه معلمين عزيز اداي احترام ميکنيم. انشاءالله زير سايه حضرت ولي عصر موفق و مؤيد و منصور باشند. امروز صفحه 307 قرآن کريم، آيات 26 تا 38 سوره مبارکه مريم را تلاوت خواهند کرد.
«فَكُلِي وَ اشْرَبِي وَ قَرِّي عَيْناً فَإِمَّا تَرَيِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَداً فَقُولِي إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْماً فَلَنْ أُكَلِّمَ الْيَوْمَ إِنْسِيًّا «26» فَأَتَتْ بِهِ قَوْمَها تَحْمِلُهُ قالُوا يا مَرْيَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَيْئاً فَرِيًّا «27» يا أُخْتَ هارُونَ ما كانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ وَ ما كانَتْ أُمُّكِ بَغِيًّا «28» فَأَشارَتْ إِلَيْهِ قالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَنْ كانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيًّا «29» قالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتانِيَ الْكِتابَ وَ جَعَلَنِي نَبِيًّا «30» وَ جَعَلَنِي مُبارَكاً أَيْنَ ما كُنْتُ وَ أَوْصانِي بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ ما دُمْتُ حَيًّا «31» وَ بَرًّا بِوالِدَتِي وَ لَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّاراً شَقِيًّا «32» وَ السَّلامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدْتُ وَ يَوْمَ أَمُوتُ وَ يَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا «33» ذلِكَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِي فِيهِ يَمْتَرُونَ «34» ما كانَ لِلَّهِ أَنْ يَتَّخِذَ مِنْ وَلَدٍ سُبْحانَهُ إِذا قَضى أَمْراً فَإِنَّما يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ «35» وَ إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ «36» فَاخْتَلَفَ الْأَحْزابُ مِنْ بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ مَشْهَدِ يَوْمٍ عَظِيمٍ «37» أَسْمِعْ بِهِمْ وَ أَبْصِرْ يَوْمَ يَأْتُونَنا لكِنِ الظَّالِمُونَ الْيَوْمَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ «38»
ترجمه: پس (از آن رطب) بخور و (از آب نهر) بنوش و چشمت را (به داشتن فرزندى چون عيسى) روشندار، پس اگر كسى از آدميان را ديدى، (كه درباره نوزاد مىپرسند، با اشاره به آنان) بگو: من براى خداوند رحمان، روزهى سكوت نذر كردهام، بنابراين امروز با هيچ انسانى سخن نخواهم گفت. پس مريم در حالى كه نوزادش را در آغوش گرفته بود، او را به نزد بستگان خود آورد. گفتند: اى مريم! به راستى كار بسيار ناپسندى مرتكب شدهاى. اى خواهر هارون! پدرت مرد بدى نبود و مادرت (نيز) بدكاره نبود. پس مريم به سوى او (عيسى) اشاره كرد. گفتند: چگونه با كسى كه در گهوراه (و) كودك است سخن بگوييم؟ (عيسى به سخن آمد و) گفت: منم بندهى خدا، او به من كتاب (آسمانى) داده و مرا پيامبر قرار داده است. و هر جا كه باشم، خداوند مرا مايهى بركت قرار داده و تا زندهام مرا به نماز و زكات سفارش كرده است. و مرا نسبت به مادرم نيكوكار قرار داده و (نسبت به مردم) ستمگر و سنگدل قرار نداده است. و درود بر من روزى كه زاده شدم و روزى كه مىميرم و روزى كه زنده برانگيخته مىشوم. اين است عيسى، پسر مريم؛ (همان) گفتار درستى كه در آن شك مىكنند. شايسته نيست كه خداوند فرزندى برگيرد، او منزّه است، هرگاه انجام كارى را اراده كند، همين قدر كه گويد: موجود باش، بىدرنگ موجود مىشود. و در حقيقت، خدا پروردگار من و پروردگار شماست، پس او را بپرستيد كه راه مستقيم همين (بندگى او) است. پس گروههايى از ميان خودشان به اختلاف پرداختند، پس واى بر كسانى كه كافر شدند از حضور در روز بزرگ (قيامت). چه خوب شنوا و بينايند روزى كه به سوى ما مىآيند، ولى ستمگران امروز در گمراهىِ آشكارند.
شريعتي:
چه خوش است صوت قرآن ز تو دلربا شنيدن *** به رخت نظاره کردن، سخن خدا شنيدن
اينجا مسجد مقدس جمکران هست، و ما در روز نيمه شعبان با سمت خدا مهمان لحظات ناب و نوراني شما هستيم. از خداي متعال مسئلت ميکنيم که ما را متوجه اين نعمت بزرگ، نعمت امام زمانمان بکند و حواسمان باشد سر سفره حضرت نشستيم. «و بيمنه رزق الوري» نکته قرآني را بفرماييد و جمع بندي فرمايشات شما را بشنويم.
حاج آقاي لقماني: «وَ جَعَلَنِي مُبارَكاً أَيْنَ ما كُنْتُ» حضرت عيسي(ع) فرمود: خداوند مرا هرکجايي که هستيم با برکت قرار داده است. برکت يکي از گمشدههاي بشريت است. گاهي ما دنبال ثروت هستيم. ولي برکت ندارد. ثروت اين است که دارايي که انسان خودش بخورد. اهل و عيالش، برکت اين است که خود و ديگران، عالم المنفعه باشد. من يک مطلبي به قدري براي خودم زيبا بود، دلم ميخواهد اين را بيان کنم، وقتي زينب عطاره خانمي بود براي پيامبر و اهلبيتش عطر ميآوردند. يک روز پيامبر يک جملهاي فرمودند: مراقب باش عطر خالص باشد و چيزي با آن قاطي نکني. بعد فرمودند: اين کاري که ميکني، «فانه اتقي لله و ابقي للمال» هنريتر از اين نميشد. نسبت به خداوند به تقوا نزديکتر و بيشتر است. «أتقي لله» و نسبت به مال «أبقي للمال» يعني برکت گاهي مال کم است ولي برکت دارد. باقي ماندن و ماندگارياش بيشتر است. «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا» (اعراف/96) اگر مردم ايمان بياورند و تقوا داشته باشند چه اثري دارد؟ «لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماء و الارض» نه از زمين، از آسمان. انسان فکر ميکنيد عوض شده، نوراني شده و بهتر شده، برکتهاي مادي و معنوي.
چون روز دوازده ارديبهشت هست، يادي از شهيد مطهري کنم. يکي از ويژگيهاي والاي آيت الله مطهري اين بود که زندگيشان بسيار با برکت بود. هم بينش و هم منش فوق العادهاي داشتند. بينشي که داشتند بر گرفته از آگاهي و دانايي و معنويت بود. لذا مَنشي که ايشان داشتند تعبد فوق العادهاي داشتند. گريهها، نماز شبها، توسلات فوق العادهاي، شايد براي بينندگان عزيز تازگي داشته باشد، ايشان در طول روز دو بار قرآن ميخواندند و گاهي بيشتر صبحها و شبها، بعد از بيدار شدن و قبل از خواب قرآن ميخواندند و ثواب اين قرآن را تقديم ميکردند خدمت رسول اکرم(ص). همسر ايشان ميگويند: دو سه شب قبل از شهادت، دوازده ارديبهشت سال 1358 نيمههاي شب ديدم صداي محکمي ميآيد. از وحشت بيدار شدم ديدم استاد دارند محکم قدم ميزنند و پا محکم ميکوبند. گفتم: مشکلي پيش آمده است؟ گفتند: نه، چراغها را روشن کردم. گفتند: الآن در عالم رؤيا خودم را در مسجد الحرام ديدم. پيامبر را ديدم از آن سو ميآيند. من بودم و امام رهبر کبير انقلاب، ديدم پيامبر نزديک شدند و از نزديک امام را معرفي کردم. احترام کردند و بعد آمدند لبهايشان را روي لبهاي من گذاشتند و مرا بوسيدند. گويا بناست حادثهاي در زندگي من اتفاق بيافتد. فرداشب دقيقاً ايشان را ترور کردند. محبت و تعبدي که ايشان داشتند، مقيد بودند به نماز شب، در يکي از جلسهها يکي از هم مباحثههاي ايشان گفتند: تنبلي ميکردم، گفتند: يک شب ديدم آقاي مطهري رفتند از رودخانهي قم آب آوردند و گفتند: اين هم آب خوب، تنبلي نکن و بلند شو نماز شب بخوان. يک سلسله ويژگيهايي که انسان دارد به برکت همين حالات و همين تعبدي است که خداوند به انسان ميدهد و زندگياش را سرشار از برکت ميکند مثل تمام سمت خداييها انشاءالله.
شريعتي: نکات خيلي خوبي را شنيديم. در مسجد مقدس جمکران و اين فضاي نوراني هستيم، انشاءالله قسمت شما شود مشرف شويد. دعاگوي شما هستيم. براي ظهور حضرت وليعصر که در رأي دعاهاي ماست و هم براي شفاي همه مرضها و همه آنهايي که التماس دعاي ويژه گفتند، من از خداي متعال مسئلت ميکنم که در اين خانه جهان که همه مهمان هستيم، چشم از صاحبخانه گرفتهايم و به سفره و غذا دوختهايم، ما را متوجه اين صاحبخانه بکند «و بيمنه رزق الوري» حاج آقاي لقماني دعا بکنند و همه آمين بگوييم.
حاج آقاي لقماني: امروز بدون خواسته شخصي و مادي فقط براي تعجيل در فرج حضرت دعا کنيم. خدايا همه عزيزان دستهاي نازنينشان را بالا بياورند. خدايا به حق محمد و آل محمد فرج آقا امام زمان را برسان. لبخند رضايت آن حضرت را نصيب ما بگردان. به حق محمد و آل محمد فرجش را برسان و باعث شادي دل ديگران بگردان.
شريعتي: در اين روز با برکت در رأس همه حاجتهايمان ظهور آقا و مولا و مقتدايمان، امام زمان(عج) را از خداوند متعال مسئلت ميکنم.
«والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمدٍ و آله الطاهرين»