اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

97-01-29-حجت الاسلام والمسلمين لقماني – زندگي هوشمندانه و راه‌هاي دوري از اشتباه


برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: زندگي هوشمندانه و راه‌هاي دوري از اشتباه
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين لقماني
تاريخ پخش: 29-01-97
بسم الله الرحمن الرحيم. اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
شريعتي: سلام مي‌کنم به همه دوستان عزيزم، به همه‌ي بيننده‌ها و شنونده‌هاي نازنين‌مان، خيلي خوش آمديد به سمت خداي امروز. حلول ماه شعبان المعظم را به همه شما تبريک مي‌گويم. انشاءالله بهترين‌ها در اين ايام نصيب شما شود. حاج آقاي لقماني سلام عليکم و رحمة الله. خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي لقماني: سلام عليکم و رحمة الله، بنده هم خدمت شما و همه بينندگان عزيز عرض سلام دارم. ايام و اعياد بسيار خجسته و مبارک را از صميم دل و جان تبريک عرض مي‌کنم. انشاءالله روزهاي خوب و خوشي پيش رو داشته باشيد.
شريعتي: ببينيم امروز براي ما چه به ارمغان آوردند و قرار است چه نکات لطيفي را بشنويم.
حاج آقاي لقماني: بسم الله الرحمن الرحيم
غافلم اشتباه کردم من *** عمر خود را تباه کردم من
اشتباه، اشتباه مي‌آرد *** پشت هم اشتباه کردم من
در ره عشق بي سرم جاني *** عمر خود را تباه کردم من  
يکي از پديده‌هاي زندگي، در زندگي همه ما که از کودکي و نوجواني و جواني تجربه‌اش را داريم، چه در دفتر خاطراتمان و چه در کتاب زندگي ديگران موضوع اشتباه است. از امروز انشاءالله وارد بحث زندگي بدون اشتباه و هوشمندانه مي‌شويم.
شريعتي: يعني در ذيل بحث هنر خوب زيستن، مي‌خواهيم زندگي بدون اشتباه را تجربه کنيم.
حاج آقاي لقماني: همه ما قصه‌ها، غصه‌ها، اندوه‌ها و گريه‌هايي در مورد اشتباه خودمان داشتيم. جملاتي هم هست مرتب بر زبان جاري کرديم. از سالهاي قبل و ساليان قبل که اي کاش اين اشتباه را نمي‌کردم. بدترين اشتباه من اين بود. اشتباه بي جبران من اين بود. مرتب اينها را مي‌گوييم. مخصوصاً خداي نا کرده اگر عزيزي به بن بست برسد و دچار تلاطم و شکست شود، مرتب اشتباهات خودش را مرور مي‌كند. گاهي در صفحه حوادث مي‌بينيم يک اشتباه تمام زندگي مرا به باد داد. خيلي گفته مي‌شود. يک زندگي آرام و رواني داشتم ولي وسوسه شدم. چنين کاري کردم تمام از دست رفت. يا جملات ديگري هست، اين کاش چنين اشتباهي را مرتکب نمي‌شدم که به اين روز مبتلا شوم. يک جمله‌اي اميرالمؤمنين(ع) دارند که «أَكْثَرُ مَصَارِعِ‏ الْعُقُولِ‏ تَحْتَ بُرُوقِ الْمَطَامِعِ‏» (نهج‏البلاغه، حكمت 219) اگر همه ما، همه ما که به حضرت ارادت داريم اين جمله را مرتب مرور کنيم، بسياري از زمين خوردن‌هاي عقل انسان بخاطر چشمک زدن‌هاي زياده خواهي است. برق طمع ما را مي‌گيرد. دنبالش مي‌رويم و بعد اشتباه مرتکب مي‌شويم. جمله ديگري هست اگر اين خطا و اشتباه لعنتي را انجام نمي‌دادم، زندگي من اينطور نمي‌شد! يا جمله‌اي که معروف است، اولين اشتباه، آخرين اشتباه! واقعاً در زندگي ما گاهي اولين اشتباه، آخرين اشتباه است. خطا! چه بکنيم در زندگي دچار اين خطاها نشويم.
موضوع بحث ما اين ات که يک زندگي هوشمندانه داشته باشيم. هر روز استفاده کنيم. جمله‌اي که يکي از بزرگان فرمود: تاريخ استمرار خطاهاي بشري در زندگي است. تا انسان تاريخ را مرور مي‌کند مي‌بيند مرتب اشتباه‌ها موجب سقوط بعضي از ملت‌ها شده است. جايي که نبايد کاري مي‌کردند، انجام دادند اينطور شده است. يا جمله ديگري هست که ما اشتباهات جديدي مرتکب نمي‌شويم، اشتباهات ديگران را تکرار مي‌کنيم. واقعاً همينطور است. همين الآن مرور کنيم ده سال گذشته، بيست سال گذشته زندگي‌مان را، بعضي‌ها هستند متأسفانه برادرش، دوستش، همکلاسي‌اش اين اشتباه را انجام داده، اين هم عين اين را انجام داده است. گاهي بي جبران هست. به لطف خداوند الحمدلله امروز وارد ماه شعبان المعظم شديم. من يک اشاره کنم به اشتباهات بي جبران، بحث مفصلي داريم به مناسبت امروز. ما مرتب گفتيم که گاهي در شصت هفتاد سال زندگي انسان بتواند ششصد سال، عمر کند و زندگي کند. مرحوم محدث قمي در مفاتيح الجنان به مناسبت ماه شعبان خيلي فراتر از اين را بيان مي‌کنند. اين هم هديه‌اش شود به مناسبت اين اعياد و ايام، خدمت همه عزيزان سمت خدايي گفته شود. بسياري هستند بهتر از من و امثال من عمل مي‌کنند. اعمال ماه شعبان را که انسان در مفاتيح الجنان ورق مي‌زند. موارد مختلفي هست، يکي از آنها اين است، مرحوم شيخ عباس فرمود: اگر کسي اين يک سطر دعا را در ماه شعبان هزار بار بگويد گويا هزار سال عبادت خدا را کرده است. عمر و عبادتت برکت پيدا مي‌کند. انسان مي‌تواند؟ بله.ژ
يک روز خدمت آيت الله ناصري بودم، يک مطلبي بودند در مورد اعمالي که انسان شب‌ها به جا مي‌آورد. من گفتم: حاج آقا اگر کسي گذشته انجام نداده، الآن مي‌تواند جبران مافات کند؟ گفتند: بله، خدا ارحم الراحمين است. حالا گاهي بعضي از دوستان با شنيدن و فهميدن اين عبارت مي‌خواهند جبران کنند. بنده اعتقاد دارم خداوند مرتب بهانه‌اي جور مي‌کنند بندگانش بيايند.
وحشي دشت معاصي تا کجا خواهد دويد *** تا کجا خواهد رميد، آخر شکار رحمت است
اين شعر را آدم بايد در کنج خلوت بخواند و اشک بريزد. خيلي زيباست. خداوند در ماه شعبان يک فرصت به ما داده است، عمر، ما را شکار رحمت کند. هزار بار کسي در ماه     شعبان بگويد: «لا اله الا الله و لا نعبدُ الا اياه مخلصين له الدين و لو کره المشرکون» بنويسيم در جا نمازمان باشد. صبح و ظهر و شب بگوييم. اولاً ذهن انسان منور و روشن مي‌شود. ثانياً انسان تشويق مي‌شود که به آن عمل کند. «لا اله الا الله» موحد باشد «و لا نعبد الا اياه» به کسي رو نزند تا جايي که مي‌تواند. فراتر از توکل، تفويض، خدايا همه چيز را به تو واگذار کردم. آنوقت ببينيد چه مي‌شود. گره‌ها يک يک باز مي‌شود. قلب روشن مي‌شود. چشم باز مي‌شود. انسان مي‌تواند؟ بله. «لا اله الا الله و لا نعبد الا اياه مخلصين له الدين و لو کره المشرکون» در مفاتيح هست. ذهن انسان که به اين مطالب آغشته شد، يواش يواش با مطالب ديگر بيگانه مي‌شود. من که مي‌توانم اين جملات را بگويم. هزار بار که هيچ، ده هزار بار بگويم. رحمت خدا در زندگي انسان جاري مي‌شود.
بنده اعتقاد دارم از وقتي صدا و سيماي ايران اين ذکر صلوات قبل از اخبار را عزيزان خبر بيان مي‌کنند، چند ميليون صلوات فرستاده مي‌شود و چند ميليون بلا دور مي‌شود. ديو چو بيرون رود، فرشته درآيد! انسان صبح تا شب عادت کند. يک جمله‌اي است روي من خيلي تأثير گذاشت. اميرالمؤمنين مي‌فرمايند: زبانت عاده کرده است به آنچه براي گفته‌اي مي‌دهي و قلبت الفت گرفته‌ است به آنچه به او داده‌اي. عادت را عوض کند، الفت را هم عوض کن ببين چه مي‌شود. انسان مي‌تواند؟ بله. گاهي 45 سال از سن تکليف گذشته، نامه عمل را 45 مي‌بيني 45 هزار سال عبادت است. اينها راه است. انسان مي‌تواند عمل کند؟ بله.
يکي از اشتباهات انسان اشتباهات بي جبران است. تلف شدن عمر، «رَبِّ ارْجِعُونِ، لَعَلِّي أَعْمَلُ‏ صالِحاً فِيما تَرَكْت‏» (مؤمنون/100) تقريباً همه مي‌گويند: خدايا مرا برگردان. فرصت‌هاي از دست رفته، بين الطلوعين‌ها، ديدني‌ها را جبران کنم. خوردني‌ها، پوشيدني‌ها، شنيدني‌ها را جبران کنم. اينها اشتباهات انسان است. همين الآن مطلبي که يکبار اشاره کرديم. کسي بود خيلي عليه السلام نبود. يک ولي خدا براي تشييع کنار او مي‌رفتند. گفت: ببخشيد اگر اين بنده خدا که از دنيا رفته، به او بگويند: مي‌خواهي تو را برگردانيم، چه کار مي‌کند و چه کار نمي‌کند؟ گفت: ديگر دروغ نمي‌گويد. ديگر مال حرام نمي‌خورد. ايشان فرمود: شما فرض کن يکبار ديگر به شما اين فرصت را دادند. او منقلب شد. گاهي اين جرقه‌ها به وجود انسان مي‌خورد، منقلب مي‌شود. اشتباهات بي جبران، يک جمله آيت الله بهاءالديني دارند در کتاب آيات بصيرت، خيلي زيباست. ايشان يک بابي باز مي‌کنند، اشتباهات من در زندگي! اولياي الهي را ببينيد. يک قسمتش اين است خيلي من لذت بردم.
مي‌گفتند: وقتي نوجوان بودم هيأت رفتم. ساعت يازده و نيم آمدم، مادرم بيدار بود. مادرم گفت: من خوابم نبرد. چرا اينقدر دير کردي؟ يک اشتباه همينجا بود. به مادرم گفتم: مي‌خواستي بخوابي؟ من هم رفتم خوابيدم. از اين پشيمان هستم که چرا اينطور حرف زدم. گاهي انسان اين چيزها را مرور کند، مي‌تواند همين‌جا جبران کند. مي‌گويد: اولين خطايي که کردي اشتباه بود ولي اگر دوباره انجام دادي، اشتباه نيست. انتخاب است! اشتباه را افراد عاقل انجام مي‌دهند ولي تکرار اشتباه را افراد احمق و نادان! بياييم يک مقدار بحث را عالمانه و واژه شناسي کنيم. واژه اشتباه چيست؟ چون خيلي از طلاب و روحانيون بحث را دنبال مي‌کنند و گاهي به ما مي‌گويند: خود واژه شناسي خيلي از شبهات انسان را برطرف مي‌کند. براي مثال، واژه استخاره يعني چه؟ طلب خير کردن. بسياري از افراد فکر مي‌کنند طلب نفع است. حاج آقا ما استخاره کرديم و خوب هم آمد، انجام داديم و ضرر کرديم. نمي‌داند واژه چيست؟ طلب خير است. گاهي خير انسان در ضرر است. گاهي خير انسان در پس رفت است نه پيشرفت. انشاءالله يک بحثي در مورد استخاره خواهيم داشت. پانزده سؤال هست که پاسخ مي‌دهيم و اگر عزيزان هم سؤال دارند به ما بگويند که مطرح کنيم.
اشتباه يعني چه؟ اشتباه يعني شبيه بودن، شباهت حق و باطل، خوب و خوب‌تر، بد و بدتر، در عرص‌هاي مختلف زندگي صبح تا شب در حال ترديد و تصميم هستيم. گاهي ريزترين مسائل مثل کيف و کفش هست و گاهي نه، انتخاب همسر است. رشته تحصيلي است. اينها با عمر انسان سر و کار دارد. نگاه بکنم يا نکنم؟ امضاء کنم يا نکنم؟ بروم يا نروم؟ دائم اين دو راهي هست. اگر اينجا اشتباه کنيم گاهي مواقع همان که گفتيم، اشتباه بي جبران پيش مي‌آيد. ديگر نمي‌توانيم جبران کنيم. پس اشتباه چيست؟ شبيه بودن حق و باطل است. وقتي انسان به ديده اعتماد مي‌کند و از دل و انديشه غافل مي‌شود، اشتباه رخ مي‌دهد. هوس کردم، دلم خواست، نتوانستم دست بکشم. چون ديدم خوش تيپ است گفتم: اين مرد زندگي است. ديدم اصلاً به درد نمي‌خورد. اينجا هست که اشتباه رخ مي‌دهد. ولي اگر کسي باشد دل مي‌خواهد ولي عقل را حاکم مي‌کند. مشورت مي‌کند، ناداني نمي‌کند. دانايي مي‌کند. چرا ما اشتباه مي‌کنيم؟ چه کنيم اشتباه نکنيم؟ پس ريشه اشتباه همين است.
شريعتي: اگر در زندگي يک اصولي داشته باشيم و طبق آن اصول حرکت کنيم، اشتباهات ما کم مي‌شود.
حاج آقاي لقماني: و گاهي به صفر مي‌رسد. من کساني را مي‌شناسم حجت الاسلام و المسلمين هستند، آيت الله يا استاد دانشگاه هستند ولي گاهي هفته‌ها مي‌گذرد يک اشتباه نمي‌کنند. علتش اين است يا عقل و دانايي و تجربه دارند يا نورانيت دارند. «اتَّقُوا اللَّهَ‏ وَ يُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ» (بقره/282) تقوا، پاکدامني، پاکي چشم داشته باشيد، خدا در بزنگاه‌ها ياد شما است. بسيار شده صبح وقتي خواستيم از خانه بيرون بياييم، مي‌دانستيم اين کار انجام نمي‌شود يا انجام مي‌شود، بعد هم به همان نتيجه رسيديم. اين همان تقواست. پاکي چشم و پاکي دل داشته باشد، طرف حرف مي‌زند مي‌فهمد راست مي‌گويد يا دروغ. براي بسياري از افراد پيش آمده است. احساس مي‌کند با يک چشم ديگري دارد نگاه مي‌کند. نياز هم ندارد پرسه بزند و سؤال کند. همين که مي‌گوييم: به دلم ننشست، خيلي مهم است. ما چه کنيم در زندگي اشتباهات ما کمتر شود. يکي از اين عوامل اين است. پس اصل اشتباه اين است که انسان گاهي اسير هوس مي‌شود. اسير احساس مي‌شود و نمي‌تواند دست بردارد. همان طمعي که گفتيم. همان دوري از عصمت و تقوا و عدالت و پاکدامني که گفتيم. چه بکنيم اين اشتباهات را مرتکب نشويم. اينها را بايد دنبال کنيم که انشاءالله کمتر و کمتر باشد.
يکي از آن موارد همين بحث نورانيت است. هم کوششي، تجريه و نشست و برخاست با افرادي که دانا هستند. هم جوششي، اينکه علما و بزرگان ما مي‌فرمايند: پرهيز، پرهيز! پزشکان هم مي‌گويند: پرهيز! هم در مسائل جسماني و هم در مسائل روحاني، پرهيز! انسان در هر کاري سرک نکشد. در حد و مرز خودش باشد. از آسيب‌ها در امان مي‌ماند. مشکل ما اين است که مي‌خواهيم راه را ميانبر بزنيم. زود هم برسيم و اذيت هم نشويم. بعضي مي‌گويند: تا جوان هستم بايد وضعم توپ شود. خانه چه و ماشين چه... بعد يک اشتباه مي‌کند تمام اين مسائل برايش پيش مي‌آيد. مي‌فرمايند: اگر بازيگر زندگي خود نباشي، بازيچه مي‌شوي! يک اشتباه گاهي چهل سال، پنجاه سال انسان را بازيچه مي‌کند. در مسائل خانوادگي با همسرش اسير است. در مسائل اجتماعي با شريکش، در مسائل اقتصادي و اخلاقي.
اگر امروز جلوي اشتباهات خود را نگيريد، فردا اشتباهات جلوي شما را خواهد گرفت. مرد آخر بين مبارک بنده‌اي است! کسي که پايان کار را ببيند، لذا در روايت فرمودند: اگر مي‌خواهيد کاري را شروع کنيد، در ابتدا به انتهاي کار بيانديشيد. آبرومندي و آبروداري است يا آبروريزي است. گاهي همين است. اول کار خيلي خوب است، ولي پايان کار، اگر امروز جلوي اشتباهات خود را نگيريد، اشتباهات جلوي ما را خواهند گرفت. گفت: بنده خدايي از نظر مالي کم آورد. بعضي از دلسوزان و دانايان کار، کار بلدها با او صحبت کردند. اعلام کن اين چند نفر که پول نزد تو گذاشتند بيايند، همين‌جا قطع کن. گفت: نه، نگاه را ببينيد. فلاني در بازار چون پول دارد همه به او سلام مي‌کنند. برادرش چون پول ندارد سلام مي‌کند، جواب سلامش را نمي‌دهند. رفت، رفت! ديديد مي‌گويد: تا تهش بايد بروم! چشم باز کرد، چندين ميليارد، هيچي هم ندارد! ولي اگر امروز جلوي اشتباهات خود را بگيرد. گاهي مواقع انسان در کار مي‌ماند. مگر چند سال مي‌خواهي زندگي کني؟ مگر در طول روز چند دست لباس مي پوشي؟ چقدر غذا مي‌خوري؟ چقدر جا براي خواب مي‌خواهي؟ جلو مي‌رود، بعد خود و خانواده و همه را دچار تلاطم مي‌کند. در اين لحظه‌ها انسان بايد مراقب باشد. هرکس دير جنبيد، زندگي او را مي‌جنباند. اگر اول کار به آخر کار فکر نکني، آخر کار مجبور مي‌شوي به اول کار فکر کني. «اتَّقُوا اللَّهَ‏ وَ يُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ» کسي که تقوا داشته باشد، خداوند فرقان به او مي‌دهد. فرق بين حق و باطل را مي‌فهمد. خيلي تفاوت هست که انسان انجام بدهد و بعد هم مرتکب اشتباه و بعد هم يک عمر تاوان بدهد. بخاطر يک اشتباه!
موضوع بعدي ما کل اشتباه نکردن خوب است يا بعضي از اشتباهات خوب است؟ مي‌فرمايند: گاهي مواقع انسان به اشتباه از يک روزنه تنگ و تاريک نگاه مي‌کند. همين نقطه را مي‌گويد: اشتباه بد است. ولي گاهي مواقع يک دشت وسيعي را مي‌بيند. همينطور که همه ما، مرتکب اشتباه شديم و بعد تجربه گرفتيم و ديگر انجام نداديم و انسان پخته شده است. پس يک دسته از اشتباهات باعث رشد و شکوفايي انسان مي‌شود. باعث پيشرفت انسان مي‌شود. تمام کساني که به جايي رسيدند، زياد اشتباه کردند. جمله‌اي است: تمام مدادها بالايشان پاک کن هست!
اشتباه يک سري آثار و برکاتي دارد. 1- اشتباه کليد فهم بسياري از دانستني‌هاست. کساني بودند که با اشتباه توانستند طريق صحيح را بفهمند. همين که مي‌گوييم: خطا و آزمون. به بچه‌هايتان فرصت بدهيد خطا و اشتباه کنند، خوب است. انجام بدهند بهتر از بيکاري و بي حالي است. انجام بدهد ولو اشتباه کند. به راه باديه رفتن به از نشستن باطل! فرمودند: اشتباهات و خطا و شکست‌ها بهترين آموزگاران ما هستند ولو اشتباه انجام بدهيم. گاهي مواقع انسان، مخصوصاً زن و شوهر به همديگر فرصت بدهند. خدا حضرت امام را رحمت کند. وقتي ايشان خطبه عقد عروس و دامادها را مي‌خواندند، رديف آيات و روايات و چند صفحه نصيحت، يک جمله کوتاه مي‌فرمودند: با هم بسازيد! چکيده تمام آيات و روايات است. دختر و پسر کم تجربه وارد زندگي مشترک شدند. مرتکب اشتباه مي‌شوند. در گذشته انسان خيلي اشتباه داشته ولي به مرور کمتر و کمتر مي‌شود. انسان به يک مرحله‌اي مي‌رسد ديگر براي زندگي مطلوب هست. به آن پختگي مي‌رسد. مخصوصاً سن چهل سالگي! سن هم تأثير دارد.
اشتباهات آموزگاران ما هستند. گاهي مواقع پدر و مادر اجازه بدهند، بچه‌هايشان اشتباه بکنند. اشکالي ندارد. در ذوقشان نزنند. مي‌فرمايند: خطاهايي که برنده‌ها انجام مي‌دهند بسيار بيشتر از بازنده‌هاست. اينکه الآن برنده شده و به اين مقام رسيده، مي‌گويد: اينقدر من اشتباه کردم و شکست خوردم که به اينجا رسيدم. يا مي‌گويند: ما پس از هر پيروزي فقط جشن مي‌گيريم و شادي مي‌کنيم ولي بعد از هر شکست مي‌نشينيم تأمل مي‌کنيم. گذشته را مرور مي‌کنيم. ريشه‌ها و عوامل را بدست مي‌آوريم و يک نوع شکوفايي پيدا مي‌کنيم. مهم آن نگاه است که انسان براي ديگران زندگي مي‌کند، مرتب تجربه هست ولي درس هم نمي‌گيرد. تظاهر و تفاخر و تجمل! انسان عمرش را هدر مي‌دهد بدون اينکه کوچکترين پند و اندرز و نصيحت يا حرکت به جلو داشته باشد. مي‌فرمايد: هر خطايي و اشتباهي که انسان مي‌کند مقدمه است براي کارهاي بزرگ و بزرگتر! پس اشتباه به طور مطلق بد نيست. بعضي از اشتباهات باعث پيشرفت انسان مي‌شود.
نکته دوم مي‌فرمايند: اشتباهات به ما مي‌آموزند ما بخشنده باشيم. چيزي به کسي داديم، زد شکست، معيوب و ناقص کرد، اشتباهي کرد، انسان به حالت حلم، يواش يواش انسان ظرفيت و تحمل و گذشت پيدا مي‌کند. دليلش اين است که قبل از اينکه انسان اشتباه کند، اين گذشت را ندارد. بعد که ازدواج کرد، قبل از بچه دار شدن اين تحمل و طاقت را ندارد. بعد از اينکه بچه‌دار شد، به مرور انسان يک ظرفيتي پيدا مي‌کند. در شکستني‌ها هم همينطور است.
در خانه گاهي يک ليوان مي‌شکند. گاهي پدر مي‌شکند، گاهي مادر، گاهي فرزند کوچک مي‌شکند. عکس‌العمل‌ها چيست؟ يک ليوان با يک قيمت هست. وقتي پدر مي‌شکند، اولين جمله پدر چيست؟ چه کسي اين ليوان را اينجا گذاشت؟ نمي‌گويد: من حواسم نبود. اگر مادر ليوان را بشکند، اولين جمله اين است که قضا و بلا بوده است. الحمدلله! بچه بشکند، پدر و مادر مي‌گويند: مگر کوري بچه! يک ليوان است ولي با سه نگاه است. از طرف سه نفر است. اشتباهات به انسان مي‌آموزند که انسان بخشنده باشند، حليم باشد، بردبار باشد.
داستاني را ديدم خيلي تلخ بود ولي در عين حال پر تجربه بود. گفت: يک نفر يک ماشين نو خريد. اولين ماشين او بود. دورش طواف مي‌کرد، مي‌بوسيد و مي‌بوييد و خيلي به آن مي‌رسيد. به همه پز مي‌داد من چنين ماشيني دارم. يکبار داشت با آچاري پيچ‌هايش را سفت مي‌کرد، ديد فرزند خردسالش آن طرف ماشين دارد چيزي به ماشين مي‌نويسد. تا نگاه کرد فکر دارد به ماشين خط مي‌کشد. ناراحت شد و يک لحظه نفهميد و آچار را پرت کرد، به سر اين بچه خورد. نقش بر زمين شد! بالاي سرش آمد و ديد خيلي حالش بد است. به ماشين نگاه کرد ديد فرزندش نوشته: پدرجان متشکرم از اينکه براي من ماشين خريدي؟ يک تصميم اشتباه! انسان بايد ظرفيت و تحمل داشته باشد، صبور باشد که به مرور هم تمرين کنيم اين مسائل براي ما پيش نيايد و بتوانيم يک زندگي آرام داشته باشيم. يکي از چيزهايي که به انسان آرامش مي‌دهد، به جهنم است. تا شکست است بگويد: چه کنم؟ شکست.
مورد بعدي که فوق العاده مهم است. با اشتباه ما از شر ترسمان خلاص مي‌شويم و قدمي به جلو برمي‌داريم. خدا نکند انسان ترسو شود. همه چيز را خاکستري ببيند. سياه ببيند. اديسون يک جمله دارد، مي‌گويد: من هفتصد بار اشتباه نکردم، يکبار هم اشتباه نکردم. هفتصد بار موفق شدم بفهمم راه درست اختراع من اين نيست. نگاه را ببينيد. انسان فرصت پيدا مي‌کند، يک حرکت به جلو بردارد. اين نگاه خيلي زيباست. منتهي تفاوت انسان و حيوان را مي‌فرمايند: هردو مرتکب اشتباه مي‌شوند. ولي انسان اشتباهي که انجام داد، همان اشتباه را دوباره انجام نمي‌دهد. يک قدم به جلوتر برمي‌دارد چون عقل و خرد دارد.
چهارمين چيز مي‌فرمايد: اشتباهات فرد دروازه‌اي به سوي اکتشافات اوست. کساني که اهل اشتباه هستند، علوم، اطلاعات، دانش تازه‌اي پيدا مي‌کنند، براي همين مي‌گويند: هميشه خطا مقدم بر ثواب هست. اول اشتباه مي‌کند، بعد راه درست را پيدا مي‌کند. سخني از يکي از انديشمندان هست، موفقيت يک درصد کار است ولي 99 درصد خطاي اصلاح شده است. براي انسان خيلي خوب است. گاهي انسان يک ضرري مي‌دهد اما دنيا به آخر نرسيده است. در روايت داريم که خيلي زيباست. خداوند دشمن مي‌دارد بطال، اکول و نوام! بطال کيست؟ بيهوده صبح تا شب مي‌چرخد. ما خوش هستيم، الکي خوش هستيم. مخصوصاً دوره جواني و نوجواني، اخباري که مي‌بيند بيهوده است. اکول پرخور است. نوام پر خواب است. گفتيم: يکي از ناسپاس‌ترين اعضاي بدن چشم است. هرچه انسان بخوابد، باز هم مي‌خواهد. مگر اينکه خودش را مديريت کند. بايد تلاش کند و کوشش کند. چقدر هم تأکيد شده کساني که ازدواج کردند صبح‌ها زودتر سر کار بروند و بيشتر درآمد پيدا کنند و رفاه زن و بچه را فراهم کنند و به ديگران کمک کنند. اين بهار زندگي است. پس مطلق اشتباه بد نيست.
پنجم اينکه اشتباهات باعث رشد آدمي مي‌شود که تجربه بياموزد. تجربيات فردي، اجتماعي، از تجربيات ديگران هم استفاده کند. من چقدر دوست دارم عزيزان نوجوان و جوان دست به کتاب باشند، کتاب‌هاي سنگين نمي‌خواهد. زندگي‌نامه، تاريخ زندگي افراد، تاريخ سرگذشت افراد، ملت‌ها، گاهي يک داستان به قدري در زندگي انسان مؤثر است، تجربيات ديگران را انسان در ده دقيقه و يک ربع مي‌گويد. لذا مي‌فرمايند: تجربه معلمي است که اول امتحان مي‌کند و بعد درس مي‌دهد. طبيبي است که اول سر بالين مريض مي‌آيد. تجربه آموختن، انسان در مسير زندگي از تجربيات ديگران استفاده کند. خودش دوباره همان اشتباه را مرتکب نشود. وقتي مسير زندگي چنين شد، تجربه از ديروز، استفاده از امروز و اميد به فردا خواهد داشت. انشاءالله!
شريعتي: انشاءالله زندگي ما کم اشتباه باشد و به جايي برسيم که با نکاتي که حاج آقاي لقماني فرمودند، اشتباهات ما کمتر و کمتر شود و به صفر برسد. انشاءالله ياد بگيريم خوب زندگي کنيم و هنر خوب زيستن را در ذيل آموختن اين نکات در زندگي به کار ببنديم و هنرمندانه زندگي کنيم. امروز صفحه 293 قرآن کريم، آيات پاياني سوره مبارکه اسراء و آيات ابتدايي سوره مبارکه کهف را تلاوت خواهند کرد. با توجه به اينکه در اولين روز ماه شعبان المعظم قرار داريم صدقه و نماز اول ماه فراموش نشود. اين هفته ياد مي‌کنيم از عالم مجاهد فقيه عاليقدر حضرت آيت الله العظمي سيد محمد کاظم طباطبايي يزدي صاحب کتاب شريف عروة الوثقي که انشاءالله همه علماي ما سر سفره اهل‌بيت(ع) متنعم باشند.
«وَ بِالْحَقِ‏ أَنْزَلْناهُ‏ وَ بِالْحَقِّ نَزَلَ وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا مُبَشِّراً وَ نَذِيراً «105» وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلى‏ مُكْثٍ وَ نَزَّلْناهُ تَنْزِيلًا «106» قُلْ آمِنُوا بِهِ أَوْ لا تُؤْمِنُوا إِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهِ إِذا يُتْلى‏ عَلَيْهِمْ يَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ سُجَّداً «107» وَ يَقُولُونَ سُبْحانَ رَبِّنا إِنْ كانَ وَعْدُ رَبِّنا لَمَفْعُولًا «108» وَ يَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ يَبْكُونَ وَ يَزِيدُهُمْ خُشُوعاً «109» قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمنَ أَيًّا ما تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‏ وَ لا تَجْهَرْ بِصَلاتِكَ وَ لا تُخافِتْ بِها وَ ابْتَغِ بَيْنَ ذلِكَ سَبِيلًا «110» وَ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَداً وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ وَ كَبِّرْهُ تَكْبِيراً «111»
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَنْزَلَ عَلى‏ عَبْدِهِ الْكِتابَ وَ لَمْ يَجْعَلْ لَهُ عِوَجاً «1» قَيِّماً لِيُنْذِرَ بَأْساً شَدِيداً مِنْ لَدُنْهُ وَ يُبَشِّرَ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً حَسَناً «2» ماكِثِينَ فِيهِ أَبَداً «3» وَ يُنْذِرَ الَّذِينَ قالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً «4»
ترجمه: و ما قرآن را به حقّ نازل كرديم و به حقّ نازل شد و ماتورا جز به عنوان بشارت دهنده و بيم‏رسان نفرستاديم. و قرآنى كه آن را بخش بخش كرديم تا آن را با تأنّى ودرنگ بر مردم بخوانى و آن را آنگونه كه بايد به تدريج نازل كرديم. بگو: به قرآن ايمان آوريد يا ايمان نياوريد (براى خداوند فرقى ندارد)، قطعاً آنان كه پيش از اين علم داده شده‏اند، هرگاه برآنان تلاوت مى‏شود، سجده‏كنان بر چانه‏ها به زمين مى‏افتند. و مى‏گويند: پروردگارمان منزّه است، همانا وعده پروردگار ما انجام‏شدنى است. و گريه‏كنان بر چانه‏ها (به سجده) مى‏افتند و همواره بر خشوعشان افزوده مى‏شود. بگو: نام اللّه را بخوانيد يا نام رحمان را، هر كدام را بخوانيد، پس بهترين نامها از آن اوست. ونمازت را خيلى بلند يا خيلى آهسته نخوان وميان اين دو، راهِ (معتدلى) را انتخاب كن. و بگو: ستايش از آنِ خداوندى است كه نه فرزندى براى خود گرفته است، و نه در حاكميّت، شريكى براى او بوده و نه هرگز به خاطر ذلّت و ضعف، ياورى گرفته است. و او را به طور شايسته، بزرگ بشمار.
به نام خداوند بخشنده‏ى مهربان. ستايش مخصوص خدايى است كه كتاب (آسمانى قرآن را) بر بنده‏ى خود نازل كرد و براى آن هيچ گونه انحرافى قرار نداد. (كتابى كه) استوار و نگهبانِ (كتاب‏هاى آسمانى ديگر) است، تا از عذاب شديدى كه از سوى اوست بترساند و به مؤمنانى كه كارهاى شايسته انجام مى‏دهند، بشارت دهد كه براى آنان پاداشى نيكوست. براى هميشه در آن (اجر الهى و بهشت) ماندگارند. و تا (كتاب الهى و پيامبر) به آنان كه گويند: خداوند براى خود فرزندى گرفته است، هشدار دهد. آنان و پدرانشان هيچ علمى به اين سخن (يا به خداوند) ندارند.
شريعتي: باز هم حلول ماه شعبان را به همه شما تبريک مي‌گويم. عيد ميلاد امام حسين، عيد ميلاد حضرت ابالفضل، عيد ميلاد امام سجاد، عيد ميلاد حضرت ولي‌عصر(عج) بر همه شما مبارک باشد. انشاءالله همه اين اعياد مقدمه‌اي شود براي اينکه راهمان را طي بکنيم و انشاءالله برسيم به رمضان المبارک. اشاره قرآني را بفرماييد و اگر نکته‌اي از مرحوم سيد محمد کاظم طباطبايي يزدي هست بفرماييد.
حاج آقاي لقماني: آيه 106 سوره اسراء را انتخاب کردم. هشت کلمه هست. ولي هشتاد سال انسان را اداره مي‌کند و مديريت مي‌کند. شيوه تربيتي در قرآن، «وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ» قرآني که آياتش را از هم جدا کرديم براي اينکه مردم بخوانند. «لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلى‏ مُكْثٍ» با درنگ و آرام آرام، «وَ نَزَّلْناهُ تَنْزِيلًا» قرآن را به تدريج نازل کرديم.
چون که با کودک سر و کارت فتاد *** پس زبان کودکي بايد گشاد
که برو تا  مرغت خرم *** يا مويز و جوز و پسته آورم
يکي از راه‌هايي که ما اشتباه مي‌کنيم در تربيت فرزندان، بار را سنگين مي‌کنيم. قرآن اين را به ما ياد مي‌دهد، کم و آرام. با مکث! اولاً آيه با قرآن آغاز مي‌شود، کتاب خواندني، در امور تربيتي از چيزي که فرزند دوست دارد ما شروع مي‌کنيم. «برو تا مرغت خرم» چيزي که او دوست دارد نه ما دوست داريم. با سليقه او پايان به دست ما باشد. «فرقناهُ» جدا جدا، ذره ذره و آرام آرام! گاهي ما خيلي عجله داريم. کودکي خودمان را يادمان رفته است. احساسات و هيجان خودمان را يادمان رفته است. آرام آرام، حرم امام هشتم بچه‌ها را مي‌بريم، نمي‌خواهد زيارت بخوانيم. دور بزنيد! عشقش بيشتر با کبوترهايش هست آنجا برويد. ولي در اين فضا بيايد و تنفس کند کافي است. بعد مي‌فرمايد: در شنيدن قرآن لذت بسياري است. در شنيدني‌هاي بچه‌ها چيزي که مورد طبعشان باشد اصلاً معروف چيست؟ مورد طبع انسان باشد و لذت ببرد. يکي از پدران عزيز، فرهنگي و فرهيخته، مي‌گفت: يک مدتي با بچه‌ام کلکسيون جمع مي‌کردم که بتوانم همراه خودم بکنم. گاهي از اين طريق، مورد بعد مي‌فرمايد: با درنگ، توقف، ته نشين شود مطلب، ديديد بعضي پشت سر هم سخن مي‌گويند. با آرامش     باشد و نکته پاياني آيه اين است که به تدريج نازل کرديم. يعني کارهاي تربيتي و تعليمي، آرام و تدريج لازم هست. فشار بيايد اثر معکوس مي‌دهد. گاهي مواقع طرف اصلاً زده مي‌شود.
من يک نکته در مورد قرآن بيان کنم. پيامبر فرمودند: قاري قرآن، خداوند بلاي دنيا را از او برمي‌دارد. مستمع قرآن را بلاي آخرت! يعني در شنيدني‌ها فوق العاده فضيلت هست. خيلي نکته هست. نوه يک پدربزرگي گفت: پدر بزرگ تو که سواد نداري قرآن مي‌خواني، چرا مي‌خواني؟ آدم قرآن مي‌خواند که بفهمد. کل قرآن را دستور بدهد انسان بخواند. پدربزرگ ديد نمي‌تواند علمي و با استعداد جواب بدهد، گفت: يک سبدي هست در زيرزمين زغال درونش است. گفت: برو زغال‌‌هايش را خالي کن و سبد را بياور. رفت آورد. گفت: از حوض آب بياور و به من بده. يکبار آورد ديد چيزي نماند. بار دوم و بار سوم، بار چندم که آورد گفت: حالا که آب نمانده، ولي چقدر اين سبد سياه بود. تيره بود، الآن ديگر تميز شد. اثر قرآن اين است که انسان روح و روانش را تميز مي‌کند. براي همين اميرالمؤمنين خطاب به همه ما فرمودند: حق فرزند بر گردن پدر سه چيز هست، 1- اسم و نام نيک انتخاب کند. 2- خوب ادبش کند. 3- قرآن به او ياد بدهد. زبان برود، رياضي بخواند، ولي وقتي انسان قرآن خواند روح و روانش نوراني مي‌شود و در مسير زندگي بهتر از ديگران مي‌تواند تصميم بگيرد.
خدا مرحوم سيد محمد کاظم طباطبايي يزدي را رحمت کند. ايشان حق به گردن بسياري از علما و بزرگان ما دارند در فقه و امور مختلف، بسيار تلاش کردند. ما عالم سخت کوش کم داريم. افرادي که تمام عمر صرف فقه کردند. در خدمت اهل بيت باشند. اينطور افراد با وضو و رو به قبله، توجه دارند چه مي‌نويسند، کسي که مسائل فقهي را ياد بگيرد، لذت فوق العاده‌اي مي‌برد. اين کتاب لمعه‌اي که طلاب در حوزه مي‌خوانند به قدري به انسان نشاط مي‌دهد، يعني فهم، لذت علم از چيزهايي که خداوند به همه کس نمي‌دهد. خدا به ايشان داده است. شاگردان بسيار والايي تربيت کرده بود. آثار خيلي خوبي، انشاءالله خدا همه ما را با ايشان و با اولياء خودش محشور بگرداند.
شريعتي: چهارشنبه است و چهارشنبه‌ها کبوتر دل ما خراساني مي‌شود. از همين‌جا به امام رضا سلام کنيم و دلمان را راهي مشهد کنيم و انشاءالله زيارت با معرفت حضرت نصيب ما شود. بهترين‌ها را براي همه شما آرزو مي‌کنم.
«والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمدٍ و آله الطاهرين»