اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

96-09-08-حجت الاسلام والمسلمين لقماني – هنر خوب زيستن(سرگرم هر خانه اي نشويم)


برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: هنر خوب زيستن
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين لقماني
تاريخ پخش: 08-09-96
بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
شريعتي: «اللهم وفقنا لما تحب و ترضي واجعل عاقبة امرنا خيرا» سلام مي‌کنم به روي ماه شما، بيننده‌ها و شنونده‌هاي نازنين‌مان، هموطنان خوب خارج از کشور، به سمت خداي امروز خيلي خوش آمديد. انشاءالله هرجا که هستيد خداي متعال پشت و پناه شما باشد و باغ ايمانتان آباد باشد. در اين روزهاي سرد پاييزي دلتان گرم و بهاري باشد. حاج آقاي لقماني سلام عليکم و رحمة الله. خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي لقماني: بسم الله الرحمن الرحيم. بنده هم خدمت شما و همه بينندگان عزيز عرض سلام دارم. انشاءالله در اين ماه عزيز خوش و خرسند و خوشحال باشند.
شريعتي: قرار شد که روزهاي چهارشنبه هنر خوب زيستن را ياد بگيريم. اينکه چگونه زندگي کنيم تا هم آسايش داشته باشيم و هم آرامش. از خوردني‌ها و خوراکي‌ها گفتند، از پوشيدني‌ها هم گفتند. از مسکن هم گفتند. بايدها و نبايدها و آدابي که در آينه آيات و روايات به آن اشاره شده است، بحث امروز شما را مي‌شنويم.
حاج آقاي لقماني: بخش بعدي که پيامبر بيان مي‌فرمايند، بحث شيرين مال و ثروت است. بايدها و نبايدهايي که بين المللي است و همه علاقه دارند. مال را مال مي‌گويند، چون انسان چه بخواهد و چه نخواهد به آن ميل دارد. علاقه‌مند است. هرچه هم داشته باشي، مگر آنکه بتواني کنترل کني. بعضي‌ها آن را بهشت شادماني و خوشبختي واقعي مي‌دانند. حتي گفتند: شرط اصلي موفقيت سه چيز است. 1- پول 2- پول 3- پول. همه چيز را پول مي‌دانند. مي‌گويند: ما رؤياهاي کودکي و نوجواني‌مان را با ثروت مي‌توانيم محقق کنيم. به هرجا مي‌خواهيم برويم و به هرچيزي که بخواهيم دست پيدا کنيم و يک زندگي فوق العاده داشته باشيم. دو ديدگاه افراط و تفريط در مورد مال هست. يکي اينکه همه چيز پول است. بعضي مي‌گويند: وقتي طلا و نقره در زندگي مطرح شد، اميد و ايمان و عشق کنار مي‌رود. زن و شوهر دائم با هم در حال حساب و کتاب هستند. خانواده‌هاي مذهبي گاهي آقا مي‌گويد: خانم من خيلي زحمت کشيده است، دلم مي‌خواهد او را به يک سفر زيارتي ببرم. جبران کنم. اصلاً مال مطرح نيست. کيسه‌هايشان يکي است و جدا نيست. بعضي جاها زن و شوهر با هم رستوران مي‌روند. بيرون که مي‌آيند هرکدام جداگانه حساب مي‌کنند. اين فاجعه است. اين را اصلاً از ما نخواستند.
مطلبي را در سايتي گذاشته بود، نوشته بود: شبي با خدا گفتگو مي‌کردم، گفتم: خدايا فرصت دارد. گفت: بله بنده من! بي نهايت! از چه چيزي از بندگانت شگفت زده مي‌شوي؟ از چند چيز، 1- تمام سلامتي‌شان را صرف مي‌کنند براي بدست آوردن مال و ثروت! بعد که بدست آوردند سلامتي از دست رفته است. تمام اينها را صرف مي‌کنند براي بدست آوردن سلامتي. وقتي اعتدال نباشد، اين است. ممکن است شما يک قطاري را ببينيد با سرعت مي‌رود. ولي چون از ريل خارج شده است، به جايي نمي‌رسد. بعضي‌ها سرشان را زير انداختند فقط مي‌روند. فقط و فقط مي‌رود! يک لحظه چشم را باز مي‌کند مي‌بيند عمر تمام شد. آنچه به دست آورده چيزي که مي‌خواست نبوده است. لذا ما در آموزه‌هاي ديني غناي بدون مال داريم. کساني که به دنبال ثروت هستند، نوع دلپذير بدبختي را براي خودشان فراهم مي‌کنند. بعضي از مال دنيا فقط مال دارند و چيز ديگر ندارند. نه فرزند، نه همسر، نه مردم، غناي بدون مال، قدرت، نفوذ بدون مقام. دو سه نکته را بگويم که خيلي فوق العاده است. اسمش را هشدارهاي مالي گذاشتم. همه ما بايد مراقب باشيم. نه سواد مي‌شناسد، نه لباس و طبقه اجتماعي را مي‌شناسد، همه ما در معرض هستيم. پيامبر فرمودند: هر امتي گوساله سامري براي انحراف دارد. يک چيزي او را فريب مي‌دهد. گوساله سامري امت من ثروت است. درهم و دينار و طلا و نقره است. زياده خواهي! هرچه دارد و برمي‌دارد سير نمي‌شود. بعضي هستند تا نسل‌هاي بعدي را دارند، ولي خودشان را به آب و آتش مي‌زنند براي مال و ثروت! آرام و قرار ندارند. حرص و زياده خواهي و طمع! لذا داريم «الْمَالُ‏ مَادَّهُ‏ الشَّهَوَاتِ» (نهج‏البلاغه، حكمت 58) مال ريشه و بنيان زياده‌خواهي‌ها و شهوات است. بعضي هستند مال دارند ولي در اين زمينه اصلاً وارد نمي‌شوند. به اندازه سهم خودش را برمي‌دارد و سهم ديگران را مي‌دهد. يک زندگي پاک و طيب دارد. حيات طيبه!
يک مصاحبه با يکي از ثروتمندان که جزء ده ثروتمند برتر جهان است، کردند. مسلمان است، گفتند: چه شد شما به اينجا رسيدي؟ عزيزان جوان خوب دقت کنند. ايشان مي‌گويد: زندگي من چند رکن داشت. 1- عجله براي ثروتمند شدن نداشتم. بارها گفتيم کساني که يکساله مي‌خواهند ثروتمند شوند، شش ماهه پاي چوبه دار خواهند رفت. 2- حقوق واجب مالي‌ام را مي‌دادم. مي‌دانستم اگر من خمس ندهم، مال بي برکت مي‌شود و مرا خفه مي‌کند. وقتي حضرت امام در نجف بردند خدمت ايشان مي‌بردم. به ايران آمدند باز خدمت ايشان مي‌بردم. مي‌دانستم برکت مال من به اين است. لذا امام کاظم(ع) فرمودند: کسي که خمسي بدهکار هست و نمي‌دهد طوري زندگي او مي‌چرخد که دو برابر را در راه باطل مي‌دهد. قطعي قطعي است. امام جواد فرمودند: من تضمين مي‌کنم همين دنيا و از مال شما هم کم نمي‌شود. يکبار بياييم امتحان کنيم. نترسيم، چه مي‌شود؟ هيچ طوري نمي‌شود. رشد پيدا مي‌کند، اين يک مورد است. خمسش را مي‌دادند و از آن طرف هم عجله نداشتند. سوم اينکه تدبير داشتم و يک سوم مالم هميشه ثابت است. يک سوم در تجارت و يک سوم نسيه، که اگر يک سوم رفت و برنگشت به زمين نخورم. اميرالمؤمنين(ع) فرمودند: سوء تدبير فقر مي‌آورد. اينهايي که تمام تخم مرغ‌ها را در يک سبد قرار مي‌دهند، در مسير يک لحظه شکست، ورشکست و نابود!
جمله دوم که پيامبر فرمودند و زيبا فرمودند، درهم و دينار و دوستي آنها، آنها که پيش از شما بودند را هلاک کردند، شما را هم هلاک مي‌کند مگر اينکه مديريت کنيد. يک جمله بسيار زيبايي يک نفر براي من گفت که خيلي فکرم را مشغول کرد. امام حسن(ع) فرمودند: کساني که اين حکمت‌ها را ندانند و عمل نکنند در عقل او بايد شک کرد. اينها فلسفه و حکمت‌هاي کوچه و بازار هست. همين که هرچه کني به خود کني!
اگر بار خار است خود کشته‌اي *** اگر پرنيان است خود رِشته‌اي
ايشان گفتند: پدرم به من گفت: تمام نخ‌ها از نازکي پاره مي‌شود مگر طناب ثروت که از کلفتي پاره مي‌شود. چقدر زيباست! من با کسي که چندين کارخانه داشت و مشکلي پيدا شد و با او صحبت کردم. کارخانه اول، کارخانه دوم، کارخانه سوم، گفتم: فلاني اگر کارخانه اول را نگه مي‌داشتي آرام مي‌رفتي، گفت: هيچ مشکلي برايم پيش نمي‌آمد. از کلفتي پاره مي‌شود. زياده خواهي! درهم و دينار قبل از شما را هلاک کرد، شما را هم هلاک مي‌کند. چون انسان سيري ناپذير است. مگر انسان در يک روز چند بار ناهار مي‌خورد؟ چند دست لباس مي‌پوشد؟ چقدر جا براي خوابيدن مي‌خواهد؟ چه خبر است؟
فرزند يکي از علماي قم گفتند: من جايي رفتم ديدم يک آقايي که 75 ساله است حرص مي‌خورد، اين گوشي را برمي‌داشت چرا بار نيامد؟ اين گوشي را برمي‌داشت چرا واريز نشده است؟ من نشستم نگاهي کردم و بيرون آمدم و گفتم: من چه کار کنم که پا به سن گذاشتم مثل ايشان نشوم؟ به اين نتيجه رسيدم هرکار اقتصادي که مي‌خواهم انجام بدهم، بايد به دو سؤال جواب بدهم. براي که و براي چه؟ مگر ديگران همه چيز را براي من آماده کردند که من بدوم، حلال و حرام براي ديگران انجام بدهم؟ خودشان هم تلاش کنند. اين بي حالي و سستي نمي‌آورد، نشاط و بينش مي‌آورد. ديديد بعضي‌ها با چراغ خاموش در بيابان مرتب زمين مي‌خورند. بعضي‌ها فانوس دستشان است. اينها فانوس‌هاي زندگي ما هست. حالا بعدش چه؟ اگر توانستيم بعدش چي را جواب بدهم خوب است وگرنه خوب نيست. خانه، پنت هوس، ويلا، باغ، باز هم سيري ناپذير است.
شريعتي: با توجه به اينکه شما اهل تحقيق و مطالعه هستيد و با دانشجوها و جوانان بيشتر در ارتباط هستيد، اساساً تمايل ما به دارايي و مال اندوزي خوب است يا نه؟ آيا خوب است دغدغه‌ي اين را داشته باشيم که ثروتمان را توسعه بدهيم و دنبال اين باشيم و کار و تلاش کنيم؟
حاج آقاي لقماني: دنيايي که در آن هستيم هيچ مشکلي ندارد. دنيايي که در سينه داريم مسأله است. آب اگر بيرون کشتي باشد کشتي به سلامت مي‌رسد. واي به وقتي که آب داخل کشتي بيايد. غرق مي‌شود. ثروت مثل زنبور عسل است اگر بتواني خوب از آن استفاده کني عسل مي‌دهد و الا نيش مي‌زند و پرواز مي‌کند. ذات دنيا خيلي مهم است. حرص‌ها و زياده خواهي‌ها، مستحب است مسلمان رفاه بيشتري براي زن و بچه فراهم کند. خدمت بيشتري به ديگران کند و گره گشايي کند با اين شرط که سر نخ را گم نکنيم. تمام ثروت را داشتن نيست، هدفمند بودن. آرمان گرا بودن. چه کار مي‌خواهي بکني؟ نزد امام معصوم آمد. ظاهراً امام صادق(ع) بود. آقا جان من دنيايم را براي شما مي‌گويم، شما بگوييد: چطور است؟ گفت: من صبح سر کار مي‌روم تا شب، درآمدي پيدا کنم دستم جلوي کسي دراز نباشد. براي زن و بچه هر مقدار که زياد آمد، يک عمره‌اي بروم. يک انفاقي، يک اطعامي، يک اکرامي بکنم. دنياي من چگونه است؟ امام فرمود: اينکه دنيا نيست. اين آخرت است. تو داري در آخرت سير مي‌کني. انسان مي‌تواند؟ بله. بهترين ثروتمند هم باشد اما اسير نباشد. عبد و عبيد و ذليل نباشد. اين خيلي مهم است. لذا امام فرمودند: اگر مال براي تو نباشد، تو براي مال هستي. بخور از مال قبل از اينکه مال تو را بخورد. گاهي بعضي هستند شيفته کار خير هستند. حساب هم نمي‌کنيم. گفت: حاج آقا دارد و مي‌دهد! بسياري هم دارند ولي عيد نوروز فلان‌جا مي‌روند و هشتاد ميليون، صد ميليون خرج مي‌کنند. بعضي هستند از اين کار بيزار هستند.
يکي از علماي اصفهان مي‌گفتند: من صبح براي درس و بحث به حوزه مي‌رفتم. جلوي چهارراهي ديدم يک نفر آن طرف خيابان داد مي‌زند: حاج آقا! يک لحظه ايستادم و ديدم از دوستان متدين کاسب بازار است. دست در جيبش کرد و گفت: حاج آقا ببخشيد من ديشب يک لحظه به فکر افتادم گفتم: اگر از دنيا بروم چه کسي براي من کار خير مي‌کند؟ يک نگاهي به اطراف کردم و ديدم هيچکس! گفتم: بگذار خودم يک قدمي بردارم. پيامبر فرمودند: «إذا أراد اللَّه بعبد خيرا عسّله» وقتي خدا تمام خوبي‌ها را براي يک نفر بخواهد، «عسّله» کساني که پاي صحبت پيامبر بودند، متوجه نشدند. «قيل و ما عسله» منظور شما چيست؟ فرمودند: قبل از مرگ يک کار خير جلوي چشمش مي‌آيد، به ذهن و دلش الهام مي‌کند، انجام مي‌دهد و مي‌ميرد. دعاها، ذکرها و تلاوت‌ها براي انسان اين اثر را دارد. اينکه صدقه مي‌دهيم. بگو: توکلت علي الله! برو در جلسه امتحان!
کسي گفت: حاج آقا ببخشيد اين چک را بگيريد. يک کار خيري است. يک کت هم روي دستش بود. گفت: بايد اتوشويي ببرم! ايشان رفتند و من چک را باز کردم و ديدم سال 53، هشتصد هزار تومان مبلغ اين چک بود. اولين دستگاه يک مرکز راديولوژي به نام مهديه را ما خريديم. سه، چهار روز بعد از اين قضيه ديدم يک نفر از دوستان گفت: خدمتتان نرسيديم. گفتم: کجا؟ گفت: ختم فلاني! عجل مهلت نداد کت‌اش را از اتوشويي بگيرد. ولي کار خير را انجام داد و رفت. اين فکر و بينش،
مال را کز بهر دين باشي حمول *** نعم مال صالح گفتا رسول
يک نفر يکي از کارخانه‌دارها را ديد که روي پل صراط دارد قدم برمي‌دارد. گفت: چرا اينطور مي‌کني؟ گفت: من قبل از اينکه از دنيا بروم، کفش‌هايم را در دنيا دادم، اينجا ديگر کفش نمي‌خواهند. دو هفته قبل از مرگش گفته بودند: يک منطقه فقيري داريم، سيصد جفت کفش مي‌خواهند. داده بود. آنجا ديگر کفش نمي‌خواست. اينطور به مالمان جهت بدهيم. «أَلْهاكُمُ‏ التَّكاثُرُ» زياده خواهي‌ها شما را سرگرم کرده است. «يَحْسَبُ أَنَّ مالَهُ أَخْلَدَه‏» (همزه/3) صبح که از خواب بيدار مي‌شوي اين ذهن به جريان مي‌افتد، سرگرمش کرده، «شَغَلَتْنا أَمْوالُنا وَ أَهْلُونا» (فتح/11) جهنمي‌ها مي‌گويند. صبح تا شب زن و بچه و مال ما را مشغول کرده بود. هي حساب مي‌کرديم ريزه‌کاري‌هايش را صبح تا شب. اين آسيب شناسي‌هاست.
امام صادق فرمودند: شيطان مي‌گويد در مورد بني آدم هرچه مرا خسته کند و ناتوان کند که فريبم را نخورند، ولي در سه چيز موفق مي‌شوم آنها را فريب بدهم. 1- کسب مال از راه حرام؛ چه بخواهند و چه نخواهند فريبشان مي‌دهم. من به هر قيمتي شده بايد وضعم خوب شود. ماشين فلان قيمت مي‌خواهم. خانه‌ام بايد فلان جا باشد. 2- جلوگيري از پرداخت حقوق واجب مالي؛ به چه کسي مي‌خواهي بدهي؟ خودت پيري و کوري نداري؟ گاهي در خانه مي‌گويند: به چه دردي مي‌خورد؟ هجوم فوق العاده عليه کساني مي‌آورند که کار خير مي‌کنند. به مسلمانان، مردم مظلوم يمن و سوريه، چرا اينها را مي‌دهيد؟ بايد انسان بلافاصله دشمن را بشناسد. 3- مصرف مال در راه ناروا و حرام. اينهايي که يک مقدار وضعشان خوب مي‌شود، اين گلدان را دو سال است دارم. ديگر از چشم من افتاده است. بروم يک گلدان ديگر بخرم. همينطور در حالي که بعضي هستند به يک صدم اينها نياز دارند. در راه ناروا و گاهي هم در راه حرام. بحث دورهمي‌ها و به رخ کشيدن‌ها و تجمل‌ها و لوکس بودن‌ها، اينها براي چيست. گاهي مواقع با اين ثروت‌ها چه کارهايي مي‌توانند بکنند.
اگر يکي از اين مسکن‌هاي روحي و رواني که اهل‌بيت فرمودند را يادداشت کنيم، صبح به صبح يک نگاه کنيم، به قدري مفيد است. پيامبر اسلام فرمودند: جبرئيل امين از طرف خداوند به من خبر داد که هرگز کسي نمي‌ميرد تا تمام روزي خود را نخورد. خودتان را به آب و آتش نزنيد. پس از خدا بترسيد و در طلب روزي به اندازه تلاش کنيد که روزي دو گونه است. شما به دنبال آن هستيد و آن به دنبال شماست. خدا مي‌رساند. او به دنبال ما بوده است.AA  آنوقت اين چقدر آدم را آرام مي‌کند و براي انسان زندگي دلنشين مي‌شود. اگر حريص و زياده خواه باشد هرچه مي‌دود نمي‌رسد. کاسبي به من گفت: من در يک روز گاهي به اندازه حقوق يک ماه کارمند درآمد دارم. ولي آرامش و قرار ندارم. نمي‌دانم بايد چه کنم؟ آنطور که بايد و شايد نيستم. سر جايم نيستم. خدا نکند انسان اينطور باشد، همه چيز را واژگون مي‌کند و آرامش ندارد. پيامبر فرمودند: هرکس از روزي حلال بخورد، خداوند نظر رحمت به او مي‌کند. زياده‌ها را پس مي‌زند. من سراغ دارم تا مي‌گويند: اين کار درآمدش خوب است، مي‌دانم خوب است ولي با شأنيت اجتماعي ما جور نيست. من نمي‌خواهم مال حرام و شبهه‌ناک بخورم. خداي جاي ديگر جبران مي‌کند.
استادي داشتيم که خدا رحمتشان کند. به من گفتند: شما که روحاني مي‌رويد اگر جايي رفتيد، مي‌دانيد اين دارد زيادتر به شما مي‌‌دهد، يک خرده تأمل کنيد. بدهيد خدا جاي ديگر به شما مي‌دهد. من چندين بار تجربه کردم. تلخي و تندي نکردم ديدم جاي ديگر بلافاصله جبران شد. در نظام هستي چيز ديگري هست. کارها به دست کس ديگري است. ما گاهي فکر مي‌کنيم خود ما صد در صد اختيار دار هستيم و همه چيز را بايد خود ما رقم بزنيم. در حالي که اينطور نيست. پيامبر فرمودند: هرکس از روزي حلال بخورد خداوند با نظر رحمت نگاه کند و هرگز عذابش نکند. فرشته‌اي بالاي سر او قرار گيرد و مرتب طلب آمرزش برايش کند. سوم اينکه پروردگار مهربان قلب او را نوراني کند. اينها را انسان ببيند و بفهمد و عمل کند، زندگي طور ديگري مي‌شود.
شريعتي: آن چيزي که خيلي سخت است به نظر من اعتماد کردن و باور قلبي روايت‌ها و نکاتي است که معمولاً شيطان دست مي‌گذارد و ترديد ايجاد مي‌کند.
حاج آقاي لقماني: ما اعتقاد به خدا داريم ولي اعتماد نداريم. کوهنوردي نيمه‌هاي شب گفت: من بايد نفر اول باشم که شب قله را فتح مي‌کنم. تنهايي رفت و رفت، يک لحظه زير پايش خالي شد و پايين پرت شد. طناب دور کمرش بود. خدا خدا کرد. ندايي شنيد. چه کسي را صدا مي‌‌زني؟ من خداي تو هستم. کمکم کن! مي‌خواهم کمکت کنم؟ مرا قبول داري؟ بله. همينطور که هستي طناب را ببر. گفت: نشد! تا اينجا نه! مي‌خواهي مرا بکشي؟ اگر به من اعتقاد داري بِبُر! گوش نکرد، فردا خبرگزاري‌ها مخابره کردند، کوهنوردي يک متر زمين از سرما يخ زد و مرد! چون تاريک بود نمي‌ديد. زندگي ما گاهي اينطور است. اگر اعتماد کنيم «أُفَوِّضُ‏ أَمْرِي‏ إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ» (غافر/44) خدايا همه چيز را از تو مي‌خواهم ببينيد چه آثار و برکاتي دارد. پيامبر فرمودند: رزق خود را از حلال بخوريد که اگر روزي خود را از حلال طلب کنيد و حلال بخوريد، حلال فکر مي‌کنيد، حرام نمي‌خوريد و زندگي با برکتي خواهيد داشت.
من خانواده‌هاي فرهنگي را مي‌شناسم که مي‌گويند: ما اول ماه تمام قسط‌هايمان را مي‌دهيم و با برکتش زندگي مي‌کنيم. دختر و پسر گل دارند. يک نورانيت و روشنايي خاصي هست. روايت داريم پيامبر فرمودند: کسي که هيچ باکي ندارد از چه راهي درآمد دارد، من هم هيچ باکي ندارم از چه دري وارد جهنمش مي‌کنم!
شريعتي: انشاءالله خداوند به رزق همه ما وسعت بدهد و انشاءالله بتوانيم زندگي‌مان را براساس بايدها و نبايدهايي که حاج آقاي لقماني از ائمه(ع) براي ما گفتند تنظيم کنيم و انشاءالله هنر خوب زيستن را به معناي واقعي کلمه در زندگي پياده کنيم و هنرمندانه زندگي کنيم. امروز صفحه 153 قرآن کريم، آيات 23 تا 30 سوره مبارکه اعراف در سمت خدا تلاوت مي‌شود.
«قالا رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ «23» قالَ اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتاعٌ إِلى‏ حِينٍ «24» قالَ فِيها تَحْيَوْنَ وَ فِيها تَمُوتُونَ وَ مِنْها تُخْرَجُونَ «25» يا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ لِباساً يُوارِي سَوْآتِكُمْ وَ رِيشاً وَ لِباسُ التَّقْوى‏ ذلِكَ خَيْرٌ ذلِكَ مِنْ آياتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ «26» يا بَنِي آدَمَ لا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطانُ كَما أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ يَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما لِيُرِيَهُما سَوْآتِهِما إِنَّهُ يَراكُمْ هُوَ وَ قَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّياطِينَ أَوْلِياءَ لِلَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ «27» وَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً قالُوا وَجَدْنا عَلَيْها آباءَنا وَ اللَّهُ أَمَرَنا بِها قُلْ إِنَّ اللَّهَ لا يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ أَ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ «28» قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ وَ أَقِيمُوا وُجُوهَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَ ادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ كَما بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ «29» فَرِيقاً هَدى‏ وَ فَرِيقاً حَقَّ عَلَيْهِمُ الضَّلالَةُ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّياطِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ «30»
ترجمه: (آدم و حوّا) گفتند: پروردگارا! ما بر خويشتن ستم كرديم و اگر ما را نبخشايى و رحم نكنى، قطعاً از زيانكاران خواهيم بود. (خداوند) فرمود: فرود آييد، بعضى از شما دشمن بعض ديگريد و تا مدّتى (معيّن) براى شما در زمين جايگاه و وسيله‏ى بهره‏گيرى خواهد بود. (او) فرمود: در اين زمين زندگى مى‏كنيد و در آن مى‏ميريد و از آن (براى محاسبه‏ى روز قيامت،) بيرون آورده مى‏شويد. اى فرزندان آدم! همانا بر شما لباسى فروفرستاديم تا هم زشتى (برهنگى) شما را بپوشاند و هم زيورى باشد، و (لى) لباس تقوا همانا بهتر است. آن، از نشانه‏هاى خداست، باشد كه آنان پند گيرند (و متذكّر شوند). اى فرزندان آدم! مبادا شيطان فريبتان دهد، آنگونه كه پدر و مادرِ (نخستين) شما را از بهشت بيرون كرد، (با وسوسه‏ى خوردن از آن درخت) لباس را از تن آن دو بركند تا عورت‏هايشان را بر آنان آشكار سازد. همانا شيطان و گروهش شما را از آنجا كه شما آنها را نمى‏بينيد مى‏بينند. ما شياطين را دوستان و سرپرستان كسانى كه ايمان نمى‏آورند قرار داديم. و هرگاه كار زشتى كنند، (در توجيه آن) گويند: ما پدران خود را بر اين كار يافتيم و خداوند ما را به آن دستور داده است. بگو: خداوند هرگز به كارهاى زشت فرمان نمى‏دهد. آيا چيزى را كه نمى‏دانيد به خدا نسبت مى‏دهيد؟! بگو: پرودگارم به عدل و داد فرمان داده و اينكه نزد هر مسجدى (هنگام نماز) روى خويش را به سوى او بداريد و او را بخوانيد، در حالى كه دين را براى او خالص مى‏سازيد. آنگونه كه شمارا در آغاز آفريد، باز خواهيد گشت. (خداوند) گروهى را هدايت فرمود، و (لى) گروهى، گمراهى بر آنان سزاوار است، زيرا آنان به جاى خداوند، شيطان‏ها را سرپرست خويش گرفته‏اند و مى‏پندارند كه آنان راه يافته‏گانند.
شريعتي: انشاءالله اين روزها به برکت نام پيامبر و به برکت اين آيات نوراني براي همه ما سرشار از خوبي و خوشي باشد انشاءالله. اشاره قرآني را بفرماييد و نکات پاياني را بشنويم.
حاج آقاي لقماني: آيه 29 سوره اعراف را انتخاب کردم، «وَ أَقِيمُوا وُجُوهَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ» اميرالمؤمنين فرمودند: کل عالم مسجد و احباءالله است. اگر سراغ خود مسجد بياييم ديگر طبيعتاً ويژگي‌هاي والايي دارد. مسجد را مسجد مي‌گويند، چون در آن سجده مي‌کنند. عالي‌ترين عضو پايين‌ترين جا مي‌آيد. لذا يک سلسله آدابي دارد، وارد مسجد که شديم و نمازي که مي‌خوانيم اينها فوق العاده براي نشاط عبادي ما مفيد است. مثلاً در مورد مسجد مي‌فرمايند: هروقت خواستيد به برويد عطر بزنيد. خودتان هم خواستيد نماز بخوانيد عطر بزنيد. ثواب نماز هفتاد برابر مي‌شود. بعضي از عزيزان مي‌گويند: ما عطر آنچناني نداريم. نيازي نيست، يک مقدار معطر باشيد کافي است. مي فرمايد: عطر قلب را تقويت مي‌کند و روح و روان را جلا مي‌دهد. بوي خوش تأثير دارد. باعث انبساط روح مي‌شود همينطور که خداي نکرده شلختگي و بد بو بودن پريشاني مي‌آورد.
يک معلم سر کلاس گفته بود که مي‌خواهم کسي را معرفي کنم، شما بگوييد اين چه کسي است؟ کسي که تا از خانه مي‌خواهد خارج شود حتماً خودش را در آينه مي‌بيند. حتماً عطر مي‌زند و حتماً بايد لباسش تميز باشد. حتماً گاهي روغن به موهايش مي‌زند. اين چه کسي است؟ گفته بودند: بچه شمال شهر است. بچه مايه‌دار است. گفتند: نه! پيامبر عظيم اسلام حضرت محمد(ص) است. پيامبر ما اينگونه بود. کسي که بيشترين هزينه زندگي را براي عطر مي‌داد. مؤمن بايد معطر باشد. لباسش نظيف باشد. شانه زدن ثواب نماز را بالا مي‌برد. انسان موهايش را شانه بزند. خدا رحمت کند حضرت امام را، روي تخت بيمارستان موهايشان را شانه مي‌کردند. عطر مي‌زنند. اين خيلي خوب است. روايت داريم کسي که مي‌خواهد به ديدار مؤمني برود حتماً خودش را آراسته کند. ولو برادرش باشد.
مورد بعد اينکه نماز اول وقت بخواند. در آداب نماز، نماز اول وقت رضوان رضايت الهي است. آخر وقت عفو الله و غفران است. اول وقت انسان بخواند و عادت کنيم. آقايي چندين سال قبل گفته بود: من حاج آقا روح الله خميني را هنوز معمم نشده بود، عمامه سرش نگذاشته بود، در صحن حضرت معصومه قبل از مغرب ديدم، ده دقيقه مانده به اذان مغرب، از او سؤال کردم چرا شما ده دقيقه زودتر آمديد؟ فرمود: «انتظار الصلاة عباده» منتظر نماز بودن عبادت است. بلا تشبيه مثل کسي که با يک مقام بالا ديدار دارد و نيم ساعت زودتر ميرود که مبادا دير شود! مخصوصاً نافله شب، که هيچکسي به هيچ جا نرسيد مگر با نافله شب. وقتي همه خواب هستند و سر و صدايي نيست. در سکوت مطلق شب انسان بلند شود. گفتند: حضرت امام يک جفت دمپايي ابري داشتند. تدبير را ببينيد صدا ندهد. يک چراغ قوه کوچک و يک ظرف آب کنارشان بود که مزاحم کسي نشوند. اينها باعث برکت براي انسان مي‌شود.
تقاضا مي‌کنم از عزيزاني که کمتر توفيق حضور در جماعت را دارند، اين را گوش کنند. گاهي چشم باز مي‌کنيم عمر تمام شده است. کمتر نماز جماعت رفتيم يا اصلاً نرفتيم. امام صادق(ع) فرمودند: کسي که پياده به مسجد مي‌رود، پاي اين شخص بر روي هيچ خشک و تري گذاشته نمي‌شود مگر اينکه اين زمين تا زمين هفتم براي او از طرف او خدا را تسبيح مي‌کنند. چرا آدم استفاده نکند؟ عمر براي همين چيزهاست.
سجده شکر؛ ما يک صيغه شکر داريم و يک سجده شکر داريم. روايت داريم کسي که در مسجد خودش نماز فرادي مي‌خواند، براي شکر نعمتي به سجده برود. بسياري از مساجد را ديديد تا والسلام عليکم مي‌گويد، همه به سجده مي‌روند. امام صادق مي‌فرمايد: براي همين که سر به سجده گذاشت، ده حسنه، ده گناه هم محو مي‌شود، ده درجه به او داده مي‌شود. حتي بنده روايت ديدم که ثواب ده رکعت نماز داده مي‌شود. گفت: با ماشينم از جايي رد مي‌شدم. سر تپه‌اي ديدم چوپاني دارد نماز مي‌خواند. نگاه کردم ديدم ظهر شده است. حساس شدم، دور زدم آمدم و نزد ايشان رفتم. گفتم: ببخشيد چرا نماز اول وقت؟ ديدم خيلي ساده گفت: من وقتي که براي گوسفندانم ني مي‌زنم همه آنها اطراف من جمع مي‌شوند. وقتي خدا مرا صدا مي‌زند اگر دور خدا جمع نشوم از گوسفندانم کمتر هستم! به قدري لذت بردم که من هم ايستادم و نماز خواندم. گاهي يک جمله خيلي ساده است ولي عميق است.
يکي ديگر از چيزهايي که خيلي مؤثر است، خشک نکردن آب وضو است. بسياري هستند مي‌گويند: بايد با حوله خشک کنيم. ولي مي‌فرمايند: اگر کسي وضو بگيرد و صبر کند خشک شود، سي حسنه دارد. شانه و عطر و آراستگي چقدر، گاهي آدم يک نماز را ده برابر، بيست برابر، صد برابر مي‌تواند حسنه ايجاد کند. کسي که نمي‌تواند نماز جماعت برود، به هر دليلي، مثلاً بسياري از خانم‌هاي بزرگواري که الآن بيننده‌ي برنامه هستند مي‌گويند: نماز صبح را نمي‌توانيم تنها برويم. ممکن است نماز ظهر و مغرب را بتوانيم برويم و به جماعت بخوانيم. روايت داريم اگر کسي اذان و اقامه بگويد و نمازش را فرادي بخواند، دو صف از فرشتگان ما بين مشرق و مغرب، آسمان و زمين پشت سرش اقتدا مي‌کنند. مي‌شود نماز جماعت. نمازي که اذان و اقامه داشته باشد. حوصله ندارد هردو را بگويد، اقامه بگويد. يک صف از فرشتگان بين مغرب و مشرق اقتدا مي‌کنند. مقدمه داشته باشد. نوافل براي اين است که ذهن آدم سراغ نماز بيايد. گاهي کنار هم نشستند و از گازوئيل و لاستيک و گوجه حرف مي‌زنند، بعد الله اکبر مي‌گويد و مي‌گويد: چرا حضور قلب ندارم!؟ خانواده‌هايي را سراغ دارم که براي ما الگو هستند. مي‌گويد: من مرتب مهر و چادر نماز دخترم را عوض مي‌کنم. مهر و سجاده و عطرش را عوض مي‌کنم. کيف مي‌کند. لذت مي‌برد و عشق به نماز پيدا مي‌کند. اينجا علاقه و وقتشان را صرف مي‌کنند.
نکته بعدي نماز متأهل است. انشاءالله همه دختران و پسران ما به برکت اين نمازها خوشبخت باشند. هفتاد برابر ثواب دارد. امام صادق(ع) فرمودند: تسبيحات حضرت زهرا هم ثواب هزار رکعت نماز مستحبي دارد.
شريعتي: اگر حواسمان به اين نکات ظريف باشد، انشاءالله ما را مي‌رساند به جايي که بايد برسيم. اگر نکته‌اي هست بفرماييد.
حاج آقاي لقماني: همه به هم دعا کنيم. روايت داريم کسي که به ديگران دعا کند، بنده با زبان شما گناه نکنم. دعاي شما در حق من مستجاب است. شما هم با زبان من گناه نکرديد. روايت داريم کسي که به ديگران دعا کند صد هزار برابر براي خودش حسنه دارد. خدايا به حق محمد و آل محمد دعاهاي ما را در حق ديگران مستجاب بگردان. ما را اهل دعا بگردان. لذت مناجات، عبادت و ذکر و توسل و قرائت قرآن نصيب ما بگردان. جوانان ما را خوشبخت خوشبخت بگردان. به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
شريعتي: بهترين‌ها را براي همه شما آرزو مي‌کنم. «والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمدٍ و آله الطاهرين»