برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: هنر خوب زيستن
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين لقماني
تاريخ پخش: 01-09-96
بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
بي قرار تو ام و در دل تنگم گلههاست *** آه بي تاب شدن عادت کم حوصلههاست
مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب *** در دلم هستي و بين من و تو فاصلههاست
بي تو هر لحظه مرا بيم فرو ريختن است *** مثل شهري که به روي گسل زلزلههاست
آسمان با قفس تنگ چه فرقي دارد *** بال وقتي قفس پر زدن چلچلههاست
باز ميپرسمت از دوري و عشق *** و سکوت تو جواب همه مسألههاست
شريعتي: سلام ميکنم به روي ماه شما، بينندهها و شنوندههاي نازنينمان، انشاءالله هرجا که هستيد در ايام ماه ربيع دلتان پر طراوت باشد. حاج آقاي لقماني سلام عليکم و رحمة الله. خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي لقماني: بسم الله الرحمن الرحيم. بنده هم خدمت شما و همه بينندگان عزيز عرض سلام دارم. فرا رسيدن ماه ربيع، بهار ماهها را تبريک ميگويم. اميدوارم خبرهاي خوش و شاد پي در پي به همه عزيزان برسد.
شريعتي: انشاءالله اين ماه براي همه ما سراسر خير و برکت باشد زير سايهي پيامبر مهربانيها، حضرت محمد(ص). از خوردنيها و خوراکيها گفتيم، از پوشيدنيها هم شنيديم، بحث امروز شما را ميشنويم.
حاج آقاي لقماني: به لطف خداوند روايتي را آغاز کرديم و بخشي را گفتيم. پيش از آغاز سخن، چون روزهاي آخر ماه صفر را بنده اصفهان بودم و از محبت مردم شريف و زحمتکش خوراسگان صميمانه تشکر ميکنم. همچنين مردم مذهبي و ولايتمدار خميني شهر و شهر اصفهان که خيلي لطف داشتند و جلسات خيلي پر فروغي را برگزار کرديم.
خانهي هرکه به اندازه بود چون زنبور *** همه ايام حياتش به حلاوت گذرد
بحث در مورد خانه هست. سومين فرازي که پيامبر فرمودند. پيامبر اساس و ستونهاي زندگي را هشت چيز فرمودند. منتهي اعتدال و مطلوب را بيان کردند و افراط و تفريط را اشاره کردند، «لا تشغل» اسير خوراک نباش. اسير لباس نباش. امروز وارد فراز سوم ميشوم. «لا تشغل بدار آخره الخراب» خانهاي که آخرش ويراني است. سي سال يا هفتاد سال يا صد سال با مصالح معمولي، ولي اسير نباش. خانه خوب باشد، در روايت داريم که اهلبيت چقدر زيبا مهندسيهاي ساخت خانه را فرمودند. فرمودند: از تفريط و کوتاهي پرهيز کنيد. بعضي نسبت به وضعيت خانه و خانواده بي رغبت هستند. بي حال و سست هستند. براي چه؟ زندگي دو روز است. چرا من خودم را تمام ديگران کنم؟ همين بس است. يک عده هستند افراط دارند، تنوع طلب هستند. فزون خواه هستند، تجمل و تفاخر و تکاثر دارند. هرکدام از اينها باشد مثل غل و زنجيري است که به پاي روح انسان است. انسان را اسير ميکند. بعضي از فيلمها را ديديم کسي که اهل اين مسائل است و اسير هست يک مبلي در خانه دارد، يک متر و نيم، دو متر، سه متر است. يک ليوان بزرگ با يک دسته خاص دارد. هيچکس نميتواند اين ليوان را بردارد، فقط ايشان ميتواند در آن آب ميوه بخورد. يک حکومتي دارد! هرچه هم ميگويد بايد ديگران چشم بگويند. اصل کار باقي ميماند. غفلت ميکنيم. اين خيلي بد است.
يک نکتهاي که از روز اول اين روايت بسيار زيبا اشاره کرديم اين است که آموزههاي ديني غير از آسايش به آرامش هم توجه کردند. قرار است به آرامش برسيم. چون زندگي ما «انا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُون» (بقره/156) است. لذا بعضي از کشورها که بعضي از ايرانيان رفتند، ميگويند: چيزهايي ميخوريم که با ذائقه ما جور در نميآيد. ولي با ميل ميخورند. ميپرسي: چرا؟ ميگويد: ما اعتقاد داريم تا در دنيا هستيم بايد هرچيزي دلمان خواست بخوريم. بعد پودر و خاک ميشويم. ما اين اعتقاد را نداريم. علاوه بر آسايش و رفاه و راحتي، آرامش! علاوه بر پوشيدن و حفظ از سرما و گرما، عفاف و پاکدامني و حفظ ارزشهاي انساني. خانه غير از اين موارد، بايد انسان روحش آرامش داشته باشد. يعني فقط آب و گل نباشد، جان و دل هم باشد. خانه را منزل ميگويند، محل نزول! مسکن را محل سکونت يعني آرامش ميگويند. اگر غير از اين بود قبلاً هم اشاره کرديم، قهوه خانه ميشد. مسافرخانه ميشد. گاهي هم با وجود بعضي پدرها و افراد ديگر زورخانه ميشد. گاهي هم با حرفهايي که به هم ميزنند توپخانه ميشد. ولي در آموزههاي ديني هست که خانهاي باشد که همه قربان صدقه هم بروند. بعضي از پدرهاي عاطفي به خانم و فرزندان ميگويد: من بدون شما هيچ هستم. اين خيلي خوب است. در فيلمها ديديم که بچهها تا صبح ميخواهند از خانه بيرون بروند، بابا و مامان را ميبوسيدند. اين در فرهنگ ما هست. تا فرزندان و پدر و مادر از منزل خارج شدند، روح بلند، نشاط فراوان، زنده دلي به همه اين انرژي مثبت را بدهند. آنهايي که اينجا ثانيه شماري ميکنند زود از خانه بيرون بروند، مسکن فوق العاده است.
نشانه سعادت انسان را امام صادق(ع) فرمودند: سه چيز است. اتاق نشيمن خوب، مرتب آدم به ديوار نخورد. وسيع و فراخ باشد. دوم اينکه فرمودند: ورودي و آستانه خانه بزرگ باشد. بلافاصله که در باز ميشود پا درون اتاق نگذاريم. بعضي از خانهها به تعبير دين حيايي که بايد داشته باشد را ندارد. تا در آپارتمان باز ميشود تا عمق اين ساختمان مشخص است. اين خيلي بد است. بزرگان ما قبلاً اندروني داشتند، بيروني داشتند. يعني يک قسمت بود که زن و بچه راحت بودند. مراجعات براي بيروني بود. اين خيلي خوب است. سوم اينکه سرويس بهداشتي و حمام تميز و پاکيزه باشد. 1400 سال پيش امام صادق فرمودند. يعني انسان از هر جهت، مادي و معنوي، روحي و جسمي، همه چيز در اين مسکن باعث سکونت و آرامش باشد. لذا پيامبر فرمودند: خداوند خانهاي را که خراب و ويران است را دوست ندارد و دشمن ميدارد. خانههايتان را استحکام ببخشيد. پايهها و در و ديوار محکم باشد.
يکي از ويژگيهاي افراد مؤمن در ستايش نعمتهاي الهي گچکاري و رنگ کاري خانه است. اهلبيت فرمودند: اگر خدا به شما نعمتي داد، دوست دارد اثر اين نعمت را ببيند. چه کنيم؟ به خودمان عطر بزنيم. لباس تميز بپوشيم. خانه هم گچکاري و رنگ کاري شده باشد. طرف تا وارد خانه ميشود ميگويد: هيچ جا خانه آدم نميشود! اينکه روح و روان انسان آرامش پيدا کند، مهم است. هارموني يعني هرچيزي متناسب با خودش باشد. لذا اگر خانم مرتب چشم انداز خانه را عوض کند بسيار ثواب دارد. بعضي از خانمها، مخصوصاً خانمهاي ايراني خوش سليقه هستند. در منزل تغيير ايجاد ميکنند. مثلاً بعضي ميگويند: شانس دارند. نه! دو ماه مانده به عيد نوروز خانم به شوهرش ميگويد: ما دختر داريم، پسر داريم، اگر خواستيم در خانه کسي برويم يا کسي در خانه ما را بزند، بايد خانه خوب باشد. بيا دستي به سر و روي خانه بکشيم. بعد هم عروس خوب و هم داماد خوب نصيبشان ميشود.
يک مطلبي را دو سه هفته قبل اشاره کردم که در مورد خانه بود که اگر کسي بدون ضرورت خانه را بفروشد، يکي از بينندگان گفتند: يکبار ديگر بگوييد. گفتيم: خانه مبارک و مقدس است. لذا روايت داريم پيامبر اسلام حضرت محمد(ص) فرمودند: پول فروش خانه فقط بايد صرف خريد خانه شود. مثلاً خانه صد متري دارم ميخواهم 150 متري بخرم، طوري نيست. اما اگر بفروشم براي زياده خواهيهايم، پولش را جايي بگذارد و ماهي فلان قدر سود بگيرد. خوش بگذراند! پيامبر فرمودند: خداوند يک فرشته هادم بالاي سر او قرار ميدهد و پول را نابود ميکند. بخاطر همين قضيه خانه و پولش رفته است. در روايت داريم، اولين چيزي که اهل خانه بايد بخرند، خانه است. امام صادق به شخصي فرمودند: مباداA اگر پولي از کسي ميخواهي او را مجبور کني که خانهاش را بفروشد.
باز امام صادق(ع) فرمودند: سه چيز راحت مؤمن است. خدا نکند آدم ثانيه شماري کند و عمرش بگذرد. تلخ باشد و سخت باشد. بعضي هستند متأسفانه زندگي به آنها سخت ميگذرد. يک عده نه! اهلبيت فرمودند: راحت باشيد. مقداري که بايد از زندگي لذت ببريد و کم نگذاريد. بخل نورزيد. گاهي مواقع ما زندگي را از يک روزنه تنگ و تاريک ميبينيم. نسبت به خود و ديگران! لذا روايت داريم طوري زندگي کنيد که تا مرديد، مردم نگويند: الحمدلله رب العالمين! بگويند: «انا لله و انا اليه راجعون» روايت داريم کساني که اول زندگي يک مقدار وضعشان از نظر مادي پايين بوده تا يک مقدار وضعشان خوب شد، اينها را به اهل خانه وسعت بدهند. سخت نگيرند و هواي اهل خانه را داشته باشند. برخورد خوب داشته باشند و از آن طرف هم به اندازه رفاه داشته باشند. حضرت فرمودند: سه چيز راحت براي مؤمن است. 1- «دَارٌ وَاسِعَةٌ» (کافي/ج5/ص327) يعني آموزههاي ديني از ما ميخواهند زندگيتان را وسعت بدهيد. تفريط نباشد و اسير هم نباشد. کارکرد خانه وسيع چيست؟ حضرت فرمودند: اسرار شما را ميپوشاند و بداخلاقي شما را از مردم دور ميکند. گاهي آدم حوصله هيچکس را ندارد. در خانه خودش است. يک مقدار هم بزرگ است. زود حوصلهاش سر نميرود. بعضي ميگويند: ما در يک آپارتمان شصت متري هستيم. يک روايت داريم: «من السعادة» بخشي از سعادت است که خانهام کوچک باشد ولي روحم را بزرگ کنم. خيليها خانهي خيلي محقري دارند ولي در خانه دو سه روز هم باشند، حوصلهشان سر نميرود. روح را بزرگ کرده است. ولي از لحاظ ظاهري خانه بزرگ باشد، آدم مرتب به ديوار نميخورد.
شريعتي: انشاءالله به برکت اين ايام همه اين ويژگيهايي که امام صادق(ع) فرمودند را در مسکن و خانهشان پيدا کنند.
حاج آقاي لقماني: دومين چيز که امام صادق(ع) فرمودند: «وَ امْرَأَةٌ صَالِحَةٌ» همسر صالح است. کسي که دلسوز باشد. بعد حضرت فرمودند: مددکار هم مرد باشد در کارهاي دنيا و آخرت. هيچ چيزي مثل همسر صالح براي انسان نيست. ما خانه را گفتيم که محل سکونت است، تک تک سلولها لذت ببرد. همسر هم «لِتَسْكُنُوا إِلَيْها» (روم/ 21) زن براي مرد و مرد براي زن! خانمها و آقاياني داريم که آقا هشتاد سال و خانم 72 سال دارند زندگي ميکنند. گاهي قضاي ماه عسل را مشهد ميروند. يک ماه مشهد هستند. انسان ميشود اينطور باشد؟ بله! روي حد و مرز باشد. چشم و هم چشمي نداشته باشد، اينقدر زندگي زيباست که حد ندارد.
عشق باشد همه خويشيم خدا ميداند *** مرهم هر دل ريشي خدا ميداند
عشق و علاقه و محبت بايد باشد. داريم افرادي که بخاطر جسم و ظاهر زيبا زندگي ميکنند تا شش ماه بعد يواش يواش سراغ اخلاقيات همديگر ميروند. از پدري مهربان پرسيدم: چگونه شما شصت سال هست با همسرت زندگي ميکني و اينقدر دوستش داري؟ گفت: پسرم ما مربوط به نسلي هستيم که اگر چيزي معيوب ميشد آن را تعمير ميکردند. نه تعويض! الآن تعويض ميکنند. چند درصد از طلاقها براي دو سال اول زندگي است؟ حدود چهل درصد! چون گاهي به ظاهر بسنده کردند. سومين چيزي که امام صادق فرمودند: اينکه دختر يا پسري داشته باشد و به سلامت از خانه بيرون کند.A همه ابعاد! هم ظاهر زندگي، امور مادي و رفاه، هم هم نشيني، شريک زندگي، همسر، کنار همديگر باشند و هم اينکه فرزندان که به سلامتي بروند. اگر انسان روي اين نقشه جلو برود ميتواند آرامش فوق العاده داشته باشد. غير از آسايش! فقط توجه و تمرکزش مسائل آسايشي نباشد. خانهاي که اين ويژگيها را داشته باشد. لذا ميفرمايد: در خانهاي که قرائت قرآن باشد. نافله خوانده شود. قديميها نماز صبح که ميخواندند نميخوابيدند. تا طلوع آفتاب بيدار بودند، زيارت عاشورا ميخواندند و قرآن تلاوت ميکردند. مناجات ميکردند و اشکي ميريختند. بعد انسان ميبيند اين خانه چه فرزنداني دارد؟ خانهاي که اينچنين باشد، مثل ستارگان که براي اهل زمين نورافشاني ميکنند و افراد ميبينند، براي اهل آسمان نور افشاني ميکنند. فرشتهها افتخار ميکنند. خانهاي که چنين باشد، دعا در آن مستجاب است و برکات بسياري دارد. فرشتگان رفت و آمد ميکنند. «نَوِّرُوا بُيُوتَكُمْ بِتِلاوَةِ الْقُرْآنِ» (كافي، ج 2، ص 610) نوراني کنيد خانههاي خود را با تلاوت قرآن. نه اينکه صبح تا شب سر و صدايي باشد که اگر هم نباشد، هيچ لطمهاي وارد نميشود.
خانهاي که چنين باشد اين برکات را دارد که انسان يک مقدار روشن بيني پيدا ميکند. گاهي مواقع توپخانههاي دشمن بخواهند يک فرد فرهنگي را از بين ببرند، چه هجومي ميبرند. افرادي که در اين خانهها و خانوادهها تربيت شدند، زود ميفهمد، ميگويد: من ميدانم. وقتي دشمن يک گوشهاي را دارد مرتب ميزند، ميفهمم اين خودي است. بايد به کمکش رفت. هم سو با دشمن نشد، به کمکش رفت. از کجا ميدانيد؟ من يک نورانيتي دارم. مثل رادار و برج مراقبت، هواپيماي دشمن هنوز وارد سرزمين نشده و اين آژير ميکشد. آن کسي که جاهل است و نميداند، اين بصيرت و بينايي را ندارد ميگويد: اينها دروغ است. ولي کسي که اين بينش را دارد، ميفهمد. وقتي اين نور نباشد، دل تاريک ميشود. گاهي مواقع ابزار در دست دشمن انسان را فرار ميدهد. اين خانه، خانهي رحماني و خانهي شيطاني است. 2500 کانال باشد، تربيت فرزند ما در اين خانه به دست کارگردان هاليوود باشد که 78 درصد از فيلمهاي هاليوود مشخص است. خشونت و شهوت است. اين فرزند چه ميشود؟ ولي فرزندي که با مهرباني و با نام خدا تربيت شود، عزيزم بگو: بسم الله، بگو: الحمدلله!
دختر علامه طباطبايي که من يک کتاب در مورد علامه نوشتم، ايشان همسر آيت الله قدوسي، شهيد قدوسي بودند. گفتم: وقتي ما دختر خانه بوديم، علامه طباطبايي که در 24 ساعت، 14 ساعت کار مفيد علمي داشت. ولي ميگفتند: پدر ما وقتي صبح براي نماز ميخواست ما را بيدار کند، کنار ما ميآمد دست در موهاي ما ميکشيد. خانمم! بلند شو نماز بخوان! «نَوِّرُوا بُيُوتَكُمْ بِتِلاوَةِ الْقُرْآنِ» نوراني کنيد خانههاي خود را، مستحب است صبح به صبح هر مسلماني پنجاه آيه قرآني بخواند. ببينيد خانه چه ميشود؟ برکت پيدا ميکند. در روايت داريم مؤمن بايد در خانهاش مسجد داشته باشد. يک قسمتي محل عبادت باشد. زمين شهادت ميدهد. وقتي شخص از دنيا رفت، ببرند در مسجد در قسمتي که عبادت ميکرده بگذارند، رحمت نازل ميشود. من توصيه ميکنم عزيزان غير از شغل يک شوق هم داشته باشند. مثلاً پنجشنبهها، جمعهها که تعطيل است، حوصلهشان سر ميرود. اگر يک شغل داشته باشند، خوشنويسي، نقاشي، شعر، نويسندگي، ببينيد چقدر عمر برکت پيدا ميکند. عادت انسان شود دانستن و فهميدن. عادت کنيم در هر موردي اظهار نظر نکنيم. عادت کنيم شيرين بنويسيم. به واژههايمان شکر بپاشيم. نه نمک و فلفل! خدا نکند دل کسي از ما برنجد! گاهي انسان همراه با کسي ميشود و بيچاره ميشود، «وَ كُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضِين» (مدثر/45) هرچه ميرود به جايي نميرسد. غير از شغل يک شوق داشته باشد. يک معبد و يک خلوتي داشته باشد.
يکي از صاحب قلمان ميگفت: وقتي خانم من ميخواست ناهار را بکشد، به من ميگفت: بيا. از اتاقم ميآمدم. ميديدم تازه سفره پهن شده است. تا بشقاب بياورند و غذا را بکشند و سرد شود، من ديگر يادداشتهايم را ميآوردم. حرف خانم را اطاعت ميکردم و ميآمدم ولي در اين چند دقيقه مينوشتم. دو سال گذشت يک کتاب سيصد صفحهاي نوشتم و اسمش را «دقيقههاي قبل از غذا» گذاشتم. اگر ما لحظات را شکار نکنيم، لحظات ما را شکار ميکند. بعضي از خانمها و آقايان هستند همينطور هستند. هفت ساعت دورهمي دارند. يک شب اينجا، يک شب آنجا! تمام شد. ولي گاهي موارد در همين خانهها چه رخدادهاي مبارکي ميشود.
حضرت امام(ره) رهبر کبير انقلاب در مورد زندگاني مادرشان، حضرت فاطمه زهرا(س) فرمودند: در اين خانه گلي برکاتي ايجاد شد که از بسيط خواب تا آن سوي افلاک، نگاه روح اللهي را ببينيد. نگاه قدسي! از بسيط خواب تا آن سوي افلاک برکاتش ادامه دارد.
به به از پيوند ياس و نسترن *** هم حسين اينجا شکوفد هم حسن
چهارده آينه پاک و صيقلي *** يازده آينه از نسل علي
هرکسي ميتواند نسبت به سعه وجود خودش برکت ايجاد کند. با زبان و دل و دعا و راز و نياز. آنوقت اين خانه مقدس ميشود. خانهاي که ميخواهند شب در آن بخوابند، مراقب هستند اول تسبيحات فاطمه زهرا، سه تا «قل هو الله» ثواب ختم قرآن را دارد. يک «سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر» ثواب حج عمره دارد. يک «اللهم صل علي محمد و آل محمد» باعث رضايت انبياء ميشود. حضرت محمد(ص) به حضرت فاطمه(س) سفارش کردند: فاطمه جان شبها قبل از خواب اينها را بگو. بچهها ياد ميگيرند. چه زندگي خوبي ميشود و خواب ما چقدر خوب ميشود! کسي که با وضو بخوابد تا صبح براي او عبادت نوشته ميشود. از بسترش تا کعبه نور متصاعد ميشود. در نور ميخوابد و در نور بيدار ميشود. پيامبر فرمودند: خانههايي که اينچنين باشد، خير در آن افزايش پيدا ميکند. محور زندگي خير باشد. چقدر خوب است تا شر و بدي و پول! دوم اينکه فرمودند: اهل آن را خداوند از خوبي برخوردار ميکند چون اهل خير هستند. سوم فرمودند: نورشان در کل آفرينش آسمانها تابيده ميشود.
نکته بعد که پيامبر فرمودند، اين است که در خانه خود مسجد داشته باشيد، وقتي وارد خانه خود شديد، هيچکس هم در خانه نبود، سلام کنيد. مسجد يعني محل عبادت! يک مورد ديگر اينکه فرمودند: وارد خانه شديد سلام کنيد. اگر هيچکس هم نبود مستحب است سلام کنيد. به چه کسي سلام کنيم؟ به حضور فرشتگان! لحظات اينچنين باشد و خانه اينچنين باشد. يک جملهاي هست در مورد اينکه کجا سکونت داشته باشيم؟ اميرالمؤمنين به حارث همداني ميگويند. 1400 سال قبل حضرت گويي امروز جامعه ما را ميبينند. حضرت ميفرمايند: «وَ اسْكُنِ الامْصَارَ الْعِظَامَ فَإِنَّهَا جِمَاعُ الْمُسْلِمِينَ» (نهج البلاغه، نامه 69) در شهرهاي بزرگ سکونت داشته باش که محل تجمع مسلمانان است. دور از جامعه نرو، گاهي يک روز تا شهر بزرگ راه است. با فرهنگ باش و با جماعت باش. بچهها را ببر و خودت هم برو.
حاج آقاي قرائتي ميفرمودند: ما بررسي کرديم در ستاد اقامه نماز که شلوغترين مسجد در بين مساجد کشور کدام است؟ بررسي کرديم ديديم استهبانات فارس است. هفتاد سال قبل کساني که مدرک نداشتند ولي درک داشتند، چند درخت گردو بود که گردوهايش را وقف ميکند براي بچههايي که به مسجد ميآيند. اول بچهها به عشق گردو ميآمدند. بعد ميآيد يک رکعت ميخواند و ميرود. بعد تمام نماز را ميخواند. بعد ازدواج ميکند با فرزندش ميآيد. بعد همينطور اسير مسجد ميشود. اوقات فراغت در مسجد، عبادت و تحصيل در مسجد، اين تدبير است. اميرالمؤمنين ميفرمايد: در اين محيطها باش. «وَ احْذَرْ مَنَازِلَ الْغَفْلَهِ وَ الْجَفَاءِ» بپرهيز از محل سکونتهايي که غفلت بار است. ديديد بعضيها را انقلاب که صادر نشده بعضي جاها خدا هم صادر نشده است. نه صداي اذان و نه صداي روضهاي است. نه تجمعي و جماعتي است. تمام ماديات است. خوردن براي دويدن و دويدن براي خوردن! لذا روايت داريم در منازلتان ذکر ما گفته شود. تجمع داشته باشيد، معارف ما را بگوييد. در بعضي خانهها اول ماه به اول ماه، فلان روز يک تجمعي دارند. يک قطره اشکي ميريزند. فقط خوردن و پوشيدن و چرخيدن نيست. حضرت ميفرمايد: «وَ قِلَّهَ اَلْأَعْوَانِ عَلَى طَاعَهِ اَللَّهِ» (نهجالبلاغه/نامه 69) بپرهيز از جايي که کمتر کساني که مددکار و ياور هستند براي دينداري وجود دارند. جايي که فرهنگ باشد کمک به همنوعان هست.
عيد قربان پاي تلويزيون بودم، با کسي مصاحبه کردند که گوسفند قرباني ميکرد. گفت: شما براي چه اين هزينه را ميکنيد؟ گفت: آدم پول را براي کمک به همنوع ميخواهد. ساده و روان! من اين گوسفند را قرباني ميکنم که به چند نفر داده شود و دعا کنند برکت در جامعه ما ايجاد شود. وقتي روحيه انسان اينطور شد رفتار و روحيه و کردار همه نوراني ميشود.
شريعتي: دربارهي هنر خوب زيستن صحبت ميکنيم. از خوراک و طعام و پوشيدنيها گفتند. امروز داريم در مورد مسکن صحبت ميکنيم که بايد محل آرامش باشد. دعا ميکنيم براي خانهدار شدن تمام مستأجرين که دلشان ميخواهد يک سرپناه و سقفي داشته باشند. امروز صفحه 146 قرآن کريم، آيات 138 تا 142 سوره مبارکه انعام در سمت خدا تلاوت ميشود.
«وَ قالُوا هذِهِ أَنْعامٌ وَ حَرْثٌ حِجْرٌ لا يَطْعَمُها إِلَّا مَنْ نَشاءُ بِزَعْمِهِمْ وَ أَنْعامٌ حُرِّمَتْ ظُهُورُها وَ أَنْعامٌ لا يَذْكُرُونَ اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهَا افْتِراءً عَلَيْهِ سَيَجْزِيهِمْ بِما كانُوا يَفْتَرُونَ «138» وَ قالُوا ما فِي بُطُونِ هذِهِ الْأَنْعامِ خالِصَةٌ لِذُكُورِنا وَ مُحَرَّمٌ عَلى أَزْواجِنا وَ إِنْ يَكُنْ مَيْتَةً فَهُمْ فِيهِ شُرَكاءُ سَيَجْزِيهِمْ وَصْفَهُمْ إِنَّهُ حَكِيمٌ عَلِيمٌ «139» قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ قَتَلُوا أَوْلادَهُمْ سَفَهاً بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ حَرَّمُوا ما رَزَقَهُمُ اللَّهُ افْتِراءً عَلَى اللَّهِ قَدْ ضَلُّوا وَ ما كانُوا مُهْتَدِينَ «140» وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشاتٍ وَ غَيْرَ مَعْرُوشاتٍ وَ النَّخْلَ وَ الزَّرْعَ مُخْتَلِفاً أُكُلُهُ وَ الزَّيْتُونَ وَ الرُّمَّانَ مُتَشابِهاً وَ غَيْرَ مُتَشابِهٍ كُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذا أَثْمَرَ وَ آتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصادِهِ وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ «141» وَ مِنَ الْأَنْعامِ حَمُولَةً وَ فَرْشاً كُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ «142»
ترجمه: و مشركان (به پندار خويش) گفتند: اينها، دامها و كشتهايى ممنوع است، كسى نخورد مگر آن (خادمين بتكدهها) كه ما بخواهيم. و چهارپايانى است كه (سوار شدن بر) پشت آنها حرام است و چهارپايانى كه نام خدا را (هنگام ذبح) بر آن نمىبرند (اين احكام را) به دروغ به خدا نسبت مىدادند. خداوند به زودى آنان را به كيفر آنچه به او افترا مىبستند جزا خواهد داد. و (از ديگر عقائد خرافى مشركان، اين بود كه مى) گفتند: آنچه در شكم اين چهارپايان (نذر شده براى بتها) است، (اگر زنده به دنيا آيد) مخصوص مردان ماست و بر زنان ما حرام است و اگر مرده به دنيا آيد، پس همه (زن و مرد) در آن شريكند، خداوند به زودى آنان را به سزاى اين گونه توصيفهاى باطل كيفر خواهد داد. همانا او حكيمى داناست. به يقين زيان كردند كسانى كه فرزندان خود را سفيهانه و از روى جهل كشتند، و آنچه را خداوند روزى آنان ساخته بود با افترا بر خدا حرام كردند، آنان گمراه شدند و هدايت يافته نبودند. و اوست كسى كه به وجود آورد باغهايى با داربست و بىداربست، و درخت خرما و كشتزار با خوردنىهاى گوناگون، و زيتون و انار، (برخى ميوهها) شبيه به همند و برخى شباهتى با هم ندارند. همين كه باغها ثمر داد، از ميوهاش بخوريد و روز درو كردن و ميوه چيدن حقّ آن (محرومان) را بدهيد و اسراف نكنيد، چرا كه خداوند، اسراف كاران را دوست ندارد. و بعضى از چهارپايان باركش و بعضى غير باركش و مثل فرش (به زمين نزديك) اند (و يا از كرك و پشم آنها براى فرش استفاده مىشود) از آنچه خداوند روزى شما ساخته بخوريد و از گامهاى (وسوسهانگيز) شيطان پيروى نكنيد، چرا كه او دشمن آشكار شماست.
شريعتي: انشاءالله لحظات ماه ربيع الاول که بهار ماهها است منور به نام پيامبر رحمت و پيامبر مهربانيها باشد. اگر بخواهيد چند کتاب و چند منبع معرفي کنيد براي اينکه يک هنرمند واقعي شويم، چه کتابي را معرفي ميکنيد؟
حاج آقاي لقماني: من تقاضا ميکنم دوستان به کانال بهشت بينش که قبلاً معرفي کرديم مراجعه کنند. مجموعه آثاري است که هم در مورد سبک زندگي، هم برخورد با کودک، نوجوان، جوان، ميانسال و کهنسال بحثهاي شاد وجود دارد. به لطف خداوند برنامه شما محصولات فرهنگي را معرفي ميکند. هم کتاب فروشي حرم حضرت معصومه، مسجد مقدس جمکران هم دارد، خود کانال بهشت بينش اين مجموعه را معرفي کرده است.
شريعتي: دوستاني که تمايل دارند به 20000303 پيامک بدهند، دوستان ما آنها را راهنمايي خواهند کرد. حسن ختام فرمايشات شما را بشنويم.
حاج آقاي لقماني: اميرالمؤمنين فرمودند: ارزش خانه 1- به همنشينان صالح است. 2- همسايگان دلسوز 3- منطقهي خوب و خوشنام. گاهي مواقع انسان خوب است، در منطقهاي ميرود که مثبت نيست. آرام آرام خود اينها هم همرنگ ميشوند. منطقه خوب و خوشنام در بخشي از تربيت صحيح به پدر و مادر کمک ميکند. گاهي بسيج خوب، گاهي دلسوزاني هستند که مددکار هستند.
خدايا به حق محمد و آل محمد در اين ماه عزيز خبرهاي خوش را پي در پي به همه عزيزان سمت خدا و ديگران برسان. دل همه را شاد بگردان. کشور و ملت و رهبر ما را از گزند حوادث مصون بدار. به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
شريعتي: يک اتفاق خوب که در برنامه سمت خدا افتاده است تجليل از عالمان و مجاهداني است که درعرصه معارف اهلبيت گام برداشتند و حق بزرگي بر گردن ما دارند. اين هفته از عالم فرزانه مرحوم شيخ حر عاملي ياد ميکنيم. کسي که وسايل الشيعه ايشان جزء معتبرترين کتابهاي روايي ماست. کتاب جهاد با نفس ايشان را هم معرفي کرديم که انشاءالله تهيه کنيد. در ذيل کتاب وسايل الشيعه، کتابي است براي خودسازي همه ما که انشاءالله خداوند توفيق عمل به همه روايات را به همه ما عنايت بکند.