برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: هنر خوب زيستن
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين لقماني
تاريخ پخش: 24-08-96
بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
چشمان قدسي تو بهشت مؤکدند *** اعجاز جاودانه و امداد ممتدند
در هست و نيست واسطهاي بي نهايتند *** در شرق و غرب عشق به مستي زبانزدند
شبها به ياد خندهي تو پر ستارهاند *** دلها به عادت صلواتت مقيدند
حتي ستارگان هم در اقتدا به تو *** با عاشقان مساعد و با فارغان بدند
سعدي درست گفته که انگار سهم ما *** يک عمر در هواي تماشاي آن قَدند
از کوهسار رد شدي و هرچه جويبار *** هر بار دوستدار سجود مجددند
آري به چشم مستان ذرات کهکشان *** دلدادهي محمد و آل محمدند
شريعتي: سلام ميکنم به همه دوستان عزيزم، بينندهها و شنوندههاي نازنينمان، انشاءالله هرجا که هستيد خداي متعال پشت و پناه شما باشد. انشاءالله در آستانهي رحلت نبي مکرم اسلام، خاتم الانبياء، پيامبر اعظم(ص) همه مشمول شفاعت و نگاه پدرانه و کريمانه حضرت شويم. حاج آقاي لقماني سلام عليکم و رحمة الله. خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي لقماني: بسم الله الرحمن الرحيم. بنده هم خدمت شما و همه بينندگان عزيز عرض سلام دارم. اين ايام را بسيار تسليت عرض ميکنم. انشاءالله سالم و سلامت و سعادتمند باشند.
شريعتي: ميخواهيم ياد بگيريم که يک هنرمند خوب باشيم. هنرمندي که ميتواند خوب زيستن را ياد بگيرد. بحث امروز شما را با دل و جان ميشنويم.
حاج آقاي لقماني:
تن آدمي شريف است به جان آدميت *** نه همين لباس زيباست نشان آدميت
اگر آدمي به چشم است و دهان و گوش و بيني *** چه ميان نقش ديوار و ميان آدميت
به لطف خداوند فراز اول از سخنان پيامبر را پيش رو قرار داديم و نکاتي را در مورد طعام و غذا بيان کرديم و گفتيم که طعام چه نقش سوزنده و سازندهاي دارد. ما بايد سر منشاءها را پيدا کنيم و نوع طعامي که ميخوريم طيب و طاهر باشد. فراز دوم را پيش رو قرار ميدهيم که پيامبر فرمودند: «لا تشغل بلباسٍ آخره بلاء» صبح تا شب در فکر و ذکر لباسي نباش که پايانش پوسيدگي است. سعي نکن اسير باشي، سعي کن امير لباس باشي. ارزش تو به لباس نيست. اما جايگاه لباس در آموزههاي ديني فوق العاده است. وقتي انسان مرور ميکند ميبينيم لباس چندين جايگاه دارد. اولاً ما هرکسي که با لباس خودش ديديم هفت، هشت امتياز ناخودآگاه ميدهيم. در ماشين نشستيم يک نفر با يک لباس خاصي از خيابان رد ميشود. جايگاه اجتماعي، تحصيلات، شأنيت، تمام اينها را، پزشک لباس مخصوص دارد، آتش نشان لباس مخصوص دارد. روحاني لباس مخصوص دارد. اين لباس را چقدر امتياز ميدهيم. از لحاظ مسائل طبيعي و حفاظت از سرما و گرما، از نظر اجتماعي، عفاف و پاکدامني، از نظر رواني شخصيت انسان، لذا تمام دوستان تجربه کردند گاهي لباس را اتو ميکنيم و کفش را واکس ميزنيم. لباس که تميز است اعتماد به نفس خيلي خوبي داريم. چه بخواهيم و چه نخواهيم لباس تأثير دارد. خداوند شلختگي و کثيف بودن را دوست ندارد. دوست دارد بندهاش تميز باشد، آراسته باشد. مرتب باشد، آرايش کردن با آراسته بودن فرق دارد. چون با آرايش انسان ميخواهد جذب قلوب کند. با آراسته بودن ميخواهم بگويم انسان هستم، نه مذکر هستم و نه مؤنث هستم. خانم و آقا آراسته ظاهر شوند. طوري نباشد که قيافه زدگي داشته باشد. خداوند از کثيف بودن بدش ميآيد. «ان الله طيّب يحب الطّيب نظيف يحبّ النّظافة» (صحيح ترمذي، ج 1، ص 240) «جميل يحب الجمال» دوست دارد آراستگي و زيبا بودن را، خداوند زيباست و زيبا بودن را هم دوست دارد. خداوند دوست دارد نعمتي که به بندهاش ميدهد اثر نعمت را در زندگي ببيند. سؤال کردند اثرش چيست؟ فرمودند: 1- عطر زدن به خود. 2- لباسش آراسته باشد. 3- خانهاش تميز و مرتب باشد. روايت هست که خانمي که مرتب چشم انداز منزل را عوض کند چقدر ثواب دارد. در بعضي منازل ديديد جاي تلويزيون و ميز 35 سال است تغيير نکرده است. بعضي خانمها اهل تغيير هستند. مبلها را جا به جا ميکند، پردهها را مرتب ميکند. خانمي که شب آقا ميآيد يک ليوان آب براي رضاي خدا به دست شوهرش ميدهد، براي جلب قلب همسر، ميفرمايد: ثواب آزاد کردن بندهاي از اولاد حضرت ابراهيم در نامه عملش نوشته ميشود. آراسته بودن خانم براي شوهر و شوهر براي خانم چقدر خوب است.
از آن طرف کساني که دوست دارند خيلي شيک باشند و تمام زندگيشان مد و لباس ميشود. چند وقت قبل اعلام کردند: يک تيشرت هست که 300 ميليون تومان قيمت دارد. مگر چه بود؟ سبک و ساده است. يک دست لباس عروس در تهران 160 ميليون تومان قيمت دارد. عروس خانم يک شب بپوشد. روح و روان و شخصيت را اسير ميکند. يک روايت بخوانم براي عزيزاني که نگاهشان مذهبي و مثبت نيست. نزد صادق آل محمد آمد و گفت: يابن رسول الله اگر کسي دو دست لباس داشته باشد، اسراف است؟ امام فرمود: نه! آقا چهار دست لباس؟ حضرت فرمودند: نه اسراف نيست. شش دست لباس؟ نه. پانزده دست لباس؟ نه! پس اسراف چيست؟ امام فرمود: اسراف آن است که با لباسي که بيرون آبروداري ميکني کارهاي خانه را انجام بدهي. از بين ببري و نابودش کني. اين آقا بخاطر شرايط شغلياش دو تا کمد لباس دارد. استفاده ميکند. اما وقتي که ماشينش خراب شد، همان لحظه با لباسي که دارد سر کار ميرود، اين اسراف است. لباسهايش را خوب نگه دارد و اسير نباشد. در مهماني قبل مرا با اين لباس ديدند اما ديگر نميبينند. گاهي مواقع انسان شصت سال اسير لباس است. اسير مد است. کلاس ميگذارد که رفته بودم فلان جا دوازده ميليون تومان، سي درصد آف داشت. ولي يک آيه را امروز ميخواهم ترجمه کنم، آيه بين المللي لباس است. سوره اعراف آيه 26 که خداوند متعال ميفرمايد: «يا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ لِباساً» براي شما لباس فرستاديم. «يُوارِي سَوْآتِكُمْ وَ رِيشاً وَ لِباسُ التَّقْوى ذلِكَ خَيْرٌ» ما يک سلسله آياتي داريم «يا ايها الذين آمنوا» يک عده از اين دايره خارج ميشوند. «ايها الناس» عموم مردم، يا داريم اي پرهيزگاران، افراد متقي، طبيعتاً يک عده خارج ميشوند. اما اين آيه ميگويد: «يا بَنِي آدَمَ» همه انسانها فارغ از هر سواد و سليقه، سن و تحصيلات، هرکسي در هر جايي، کل انسانيت و بشريت. «قَدْ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ لِباساً» ما لباس را بر شما نازل کرديم. «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ» (قدر/1) ما قرآن را نازل کرديم. لباس مقدس است. لباس مبارک است. لباس خير و خوبي براي انسانيت دارد. لذا خداوند ميخواهد لباس بپوشد، شيطان کاري که با حضرت آدم کرد. لباسها از بدن خارج شد. شيطان اين است. کار لباس چيست؟ «يُوارِي سَوْآتِكُمْ» عيوب شما را ميپوشاند. انسان شخصيت پيدا ميکند. عظمت پيدا ميکند و تو دل برو ميشود. «وَ رِيشاً» ريش چيست؟ بال کبوتر است. آن چيزي که باعث پوشش حيوان ميشود زينت است. هم جنبه طبيعي دارد و هم جنبه رواني و اجتماعي دارد.
کفتربازها وقتي ميخواهند نگذارند کبوتر بپرد، بالش را ميکنند. تا بالش را کندند، بازيچه ميشود. شيطان دقيقاً کارش اين است. لباسها را کم و کم، افراد بازيچه ميشوند. بازيچه طفلان خانه گردد آن مرغ که بي پر چو ماکيان است! ولي انساني که پوشيده باشد عزت دارد، شخصيت دارد. عزيزان اين نکته را خوب توجه کنيد. امروزه حجاب فقط اعتقادي نيست. پوشش سياسي است. فقط هم سياسي نيست ستيز سياسي است. يعني چه؟ چند سال قبل در فرانسه جامعه مدني در بوق و کرنا ميکنند. اينجا همه آزاد هستند. هرطور ميخواهند بيرون بيايند. هر فکر و فرهنگي داشته باشند. سه چهار تا دانش آموز دبيرستاني روسري سر کردند. تا با روسري رفتند سر و صدا بلند شد، هيأت دولت کشور فرانسه تشکيل جلسه فوق العاده داد. يعني احساس خطر کردند. رشد اسلام خواهي در قلب اروپا، اجازه ندادند. مگر شما نميگوييد: جامعه مدني؟ خوب بگذاريد اينها اينطور بيايند. گفتند: نه! ما اين شعار را براي کشورهاي شرقي ميگوييم. براي خودمان نه! اجازه نميدهيم. وقتي صدر اعظم اسبق آلمان با وزير خارجه وقت ايران گفتگو کرد، ايشان گفتند: شما چه داريد؟ در بحث بوسني و هرزگوين، اجازه بدهيد اينها هم اين اعتقاد و اين پوشش را، گفتند: نه ما سياست اين سرزمين سوخته را اجرا ميکنيم. همه بايد از بين بروند. محال است اجازه بدهيم اسلام و اسلام خواهي در اروپا شکل بگيرد. حجاب پرچ است. لذا چند جا هست که فرشتگان ميخندند. يا اينکه فرشته ايستاده و ميبيند کسي که هزاران متر زمين کشاورزي دارد، با سر بيل مرز مشترک با همسايه را خراش ميدهد. اينجا ميخندد، ميگويد: اين همه زمين دستت بود. بايد حتماً اينجا را تراش بدهي.
يک جاي ديگر خانمي که از دنيا رفته، لب قبر محرمهايش بيايند، اينجا هم ميخندند. ميگويند: وقتي که اين خانم خوش بر و رو بود و جاذبه داشت، يک نفر نگفت: محرم و نامحرم! هرطور خواست بيرون رفت. هرطور دلش خواست. حالا اينجا بايد محرم باشي؟ حضرت علي(ع) فرمودند: «من أکل ما يشتهي» کسي که بخورد آنچه که اشتها دارد و دلش ميخواهد، «وَ لَبِسَ مَا يَشْتَهِى» بپوشد آنچه دلش ميخواهد، «رَكِبَ مَا يَشْتَهِى» (بحارالانوار/ج74/ص144) سوار شود آنچه که دلش ميخواهد. خداوند نظر رحمتش را برميدارد تا بميرد يا دست بردارد. دين ما اين است. در حدود و مسائل شرعي انسان آزاد است و لذت ببرد تا از لب پرتگاه عقب بيايد. چون اينها مرز ندارد. اگر امروز با اين مد است، فردا با يک مد بالاتر است. لذا ميفرمايد: کساني که اسير لباس ميشوند بايد به ميل ديگران زندگي کنند. بعضي از جشنوارهها را ببينيد گاهي طرف يک ماه خواب ندارد که چه بپوشم. اينها را بدبختي دلپذير ميگويند. اسير لباس بودن است. «لا تشغل بلباس آخره بلاء» اسير لباسي نباش که پايانش پوسيدگي است. به خودت برس که روح و شخصيت تو هيچوقت پوسيده نخواهد شد.
شريعتي: انشاءالله همه ما لباس تقوا بپوشيم که انشاءالله پشت سرش هم اتفاقات خوب خواهد افتاد. امروز صفحه 139 قرآن کريم، آيات 91 تا 94 سوره مبارکه انعام در سمت خدا تلاوت ميشود. ثواب اين تلاوت را هديه به روح بلند پيامبر اعظم، پيامبر مهربانيها کنيم.
«وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قالُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ عَلى بَشَرٍ مِنْ شَيْءٍ قُلْ مَنْ أَنْزَلَ الْكِتابَ الَّذِي جاءَ بِهِ مُوسى نُوراً وَ هُدىً لِلنَّاسِ تَجْعَلُونَهُ قَراطِيسَ تُبْدُونَها وَ تُخْفُونَ كَثِيراً وَ عُلِّمْتُمْ ما لَمْ تَعْلَمُوا أَنْتُمْ وَ لا آباؤُكُمْ قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِي خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ «91» وَ هذا كِتابٌ أَنْزَلْناهُ مُبارَكٌ مُصَدِّقُ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرى وَ مَنْ حَوْلَها وَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ يُحافِظُونَ «92» وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَوْ قالَ أُوحِيَ إِلَيَّ وَ لَمْ يُوحَ إِلَيْهِ شَيْءٌ وَ مَنْ قالَ سَأُنْزِلُ مِثْلَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ لَوْ تَرى إِذِ الظَّالِمُونَ فِي غَمَراتِ الْمَوْتِ وَ الْمَلائِكَةُ باسِطُوا أَيْدِيهِمْ أَخْرِجُوا أَنْفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ بِما كُنْتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ وَ كُنْتُمْ عَنْ آياتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ «93» وَ لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادى كَما خَلَقْناكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ تَرَكْتُمْ ما خَوَّلْناكُمْ وَراءَ ظُهُورِكُمْ وَ ما نَرى مَعَكُمْ شُفَعاءَكُمُ الَّذِينَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِيكُمْ شُرَكاءُ لَقَدْ تَقَطَّعَ بَيْنَكُمْ وَ ضَلَّ عَنْكُمْ ما كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ «94»
ترجمه: خداوند را آنگونه كه شايستهى اوست نشناختند، چرا كه گفتند: خداوند بر هيچ بشرى، چيزى نازل نكرده است. بگو: كتابى را كه موسى آورد و نور و هدايت براى مردم بود، چه كسى نازل كرد؟ كتابى كه آن را ورق ورق كرده (و به دلخواه خود) بخشى را آشكار و بسيارى را پنهان مىسازيد، و آنچه را شما و پدرانتان نمىدانستيد، (از طريق همان كتاب آسمانى تورات،) به شما آموخته شد. (اى پيامبر!) بگو: خدا (بود كه آنها را نازل كرد)، سپس رهايشان كن تا در ياوهگويىهاى خود غوطهور باشند. و اين مبارك كتابى است كه نازل كردهايم، تصديق كننده آنچه (از كتب آسمانى) كه پيش از آن آمده است، (تا مردم را به پاداشهاى الهى مژده دهى) و اهل مكّه و كسانى را كه اطراف آن هستند هشدار دهى و (البتّه) آنان كه به آخرت ايمان دارند به آن (قرآن) نيز ايمان خواهند آورد و همانها بر نمازهاى خود محافظت دارند. و كيست ظالمتر از آنكه بر خدا دروغى بست و يا گفت: به من وحى شده، در حالى كه چيزى به او وحى نشده است. و نيز آن كس كه گفت: به زودى من هم مثل آنچه خدا نازل كرده نازل مىكنم. و (اى پيامبر!) اگر ببينى زمانى را كه ستمگران در سكرات مرگ قرار گرفته و فرشتگان (براى قبض روح آنان) دستهاى (قدرت) خويش را گشوده و فرمان جان دادن ميدهند (و ميگويند:) امروز به خاطر نسبتهاى ناروا كه به خداوند ميداديد و از آيات او سرپيچى مىكرديد، به عذاب خواركننده كيفر داده خواهيد شد. به راستى همان گونه كه نخستين بار شما را آفريديم، اكنون نيز (به هنگام مرگ يا قيامت) تك و تنها نزد ما آمديد و همهى اموالى را كه به شما داديم پشت سر گذاشتيد و آن شفيعانى را كه در (تعيين سرنوشت) خودتان شريكان خدا مىپنداشتيد، همراه شما نمىبينيم. به راستى (پيوندهاى) ميان شما گسسته و آنچه (از شريكان و شفيعان كه به نفع خود) مىپنداشتيد از (دست) شما رفت.
شريعتي: از همينجا به حضرت رضا(ع) سلام ميکنيم. انشاءالله زيارت مشهد نصيب همه شما شود. اين هفته ياد کرديم از خطيب توانا، محقق ارجمند حضرت آيت الله شيخ ذبيح الله محلاتي ياد ميکنيم صاحب کتاب بسيار ارزشمند «رياحين الشريعه» که به شرح دانشمندان بانوي شيعه پرداخته و بانواني که در شيعه نامدار بودند و تلاشهاي فراواني در تحکيم علم و اعتقاد مردم اين مرز و بوم کردند. جلد اول اين کتاب را اختصاص به حضرت زهرا(س) داده است. اشاره قرآني را بفرماييد.
حاج آقاي لقماني: آيه 92 سوره مبارکه انعام را انتخاب کردم، «وَ هذا كِتابٌ أَنْزَلْناهُ مُبارَكٌ مُصَدِّقُ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ» بحث برکت در زندگي، يک بحث بسيار ضروري است. گاهي کثرت هست و گاهي برکت هست. گاهي زيادي هست و گاهي مقداري هم که هست استمرار دارد. چرا برکت ميگويند؟ چند تا ريشه گفتند، جايي که شتر مينشيند تا بلند شود اثرش هست. بَرَک، ماندگاري، دوام و بقاء. گاهي هم از برکه ميگويند، جايي که آب هميشه هست. جريان دارد، در جشنها، در عقدها، در مراسم ديدهايد که ميگويند: مبارک باشد. تبريک ميگويند. «فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِينَ» (مؤمنون/14) برکت، گاهي مواقع وجود يک نفر طول عمر ندارد ولي عرض عمر دارد. چشم برکت دارد، زبان برکت دارد. گوش برکت دارد. تا انسان حساب ميکند ميبيند از دنيا رفته است، اين شخص از شمار دو چشم يک تن کم و از شمار خرد هزاران بيش! پيامبر فرمودند: ابوطالب يک امت براي من بود.
يک آيه در قرآن هست چه کار کنيم بتوانيم صاحب برکت باشيم؟ همينطور که حضرت عيسي(ع) فرمودند: «وَ جَعَلَنِي مُبارَكاً أَيْنَ ما كُنْتُ» (مريم/31) خداوند مرا مبارک قرار داده هرجايي که هستم. امام صادق فرمودند: بعضي وجودشان بسيار نفع رسان هستند. علاقه دارد خدمت کند. «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا» (اعراف/96) اگر افراد ايمان بياورند و تقوا داشته باشند، «لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ» ايمان و تقوا داشته باشند، ما درهاي آستان را برايشان باز ميکنيم، برکات برايشان نازل ميکنيم. چقدر آيه داريم که انسان وجود نافع و مفيدي داشته باشد. چه چيزهايي باعث برکت در زندگي انسان ميشود. سلسله عواملي هست که من يادداشت کردم.
يکي از چيزهايي که باعث برکت ميشود، مال حلال است. مال حرام باعث بي برکتي ميشود. بعضي عمرشان همينطور است. دلهاي بعضي را که باز ميکنند، «وَ أَفْئِدَتُهُمْ هَواءٌ» (ابراهيم/43) شصت سال، هفتاد سال، قلب را فؤاد ميگويند، محل فايده ولي تا درش را باز ميکنند پر از هواست. چه چيزهايي ياد گرفته است؟ قد فلان دروازه، اندازه پايش چه بوده است. شماره پيراهنش چه بوده است. صبح تا شب ديديد بعضي درگير رينگ ماشين هستند. بعضي هستند روزي يک بيت شعر حفظ ميکنند. روزي يک آيه کوچک حفظ ميکنند. روزي 160 مرتبه صلوات بر محمد و آل محمد ميفرستد. حرف زدنش نصيحت و مهرباني است. خشم و شهوت و غضب نيست. حقوق واجب مالي را دادند باعث برکت در زندگي ميشود. مثل همان کاشت و داشت و برداشت است. شاخ و برگهاي اضافي را ميزند ولي از اين بيشتر رشد پيدا ميکند. «يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَ يُرْبِي الصَّدَقاتِ» (بقره/276) خداوند روزي زياد را براي ربا خوار از بين ميبرد ولي صدقات باعث رشد ميشود. گاهي يک خرما صدقه دادن مثل کوه احد براي انسان ميشود.
يکي ديگر از چيزها اين است که فحش دادن و بد زباني بي برکتي ميآورد. انسان به زبان نرم عادت کند. عزيزم! بفرماييد. امر بفرماييد! بعضي هستند در خانواده ميگويند: خانم جان! يک نفر ميگفت: پدرم هر روز مادرم را با خانم جان صدا ميکرد و ميگفت: بلند شويد و نماز صبح اول وقت بخوانيد. گفت: من هم الآن ياد گرفتم به خانم خودم هم ميگويم. فاطمه خانم، عزيزم! آقا محمد! زيبا حرف زدن نشانه اين است که انسان فکر خوب دارد و به زندگي برکت ميدهد.
يکي ديگر از چيزها ترک نماز جمعه است که باعث بي برکتي ميشود. حتماً شما تجربه داريد انسان گاهي توفيق پيدا ميکند نماز جمعه برود تا برگردد احساس سبکي و شيدايي دارد. در روايت داريم کسي که قصد ميکند نماز جمعه برود هفتاد هزار فرشته او را همراهي ميکنند. قبل از اينکه امام جمعه نماز را شروع کند و بعد از خطبهها بلند شود دست به طرف آسمان دراز کند دعايش مستجاب است. بنده تجربه کردم. تا نماز جمعه تمام شود گناهان بخشيده ميشود. اينها غير از حق الناس است. تو نيم ساعت براي ما وقت گذاشتي ما هم عمرت را با برکت ميکنيم. زندگي تو را با برکت ميکنيم. گاهي يک جرقههاي نوراني به ذهن زده ميشود. الهامهاي قلبي! «إِذَا أَرَادَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِعَبْدٍ خَيْراً» پيامبر فرمودند: وقتي خدا تمام خوبيها را براي يک نفر بخواهد، يک کار خير را در کامش مثل عسل شيرين ميکند.
يکي ديگر از چيزهايي که باعث برکت ميشود صداقت است. از آن طرف تزوير و ريا بد است. بي برکتي ميآورد. کساني که ميخواهند خودشان را در دل همه جا کنند، هرچه ميدود به جايي نميرسد. يک داستان زيبايي بگويم که در زندگي خودم خيلي تأثير داشت. يکي از آدمهاي صاحب نفس ميگفت و داستانش خيلي مؤثر است. ايشان گفتند: يکي از افرادي که سارق بودند، سر گردنه دارايي افراد را ميگرفتند. بيرون شهر به يک خرابه تکيه دادند. اسب سواري آمد از شهر خارج شود. رئيس اينها به اطرافيان گفت: اين را ببينيد. من تا به حال چهار بار اسبش را دزديدم. ولي با اين حال هنوز او سوار هست و من پياده هستم! چقدر زيباست. گاهي ما فکر ميکنيم حساب جاري ما پر باشد، زندگي ما شيک باشد، نهايت خوشي است. برکت مهم است. گاهي در زندگي بعضي هميشه پياده هستند و دنبال آرامش هستند.
اميرالمؤمنين(ع) فرمودند: خداوند به کساني که به گناهان خودشان ادامه ميدهند، تاريک الصلاة است. برايشان مهم نيست. در مال اصلاً مراعات نميکند. اشاره کرديم پوشش هديه خداوند است. اين هديه را نميگيرد. خداوند اين پوشش را هديه داده است. يکبار چشم بگو ببين خدا چند بار چشم ميگويد. متانت و وقار داشته باش ببين چه ميشود. طول سيئات گفته ميشود يا اثيم، مرتب گناه ميکند. خداوند کساني که به گناهانشان ادامه ميدهند به اين بلا دچار ميکند. 1- نقص الثمرات، درآمد کم ميشود. هرچه ميدود به جايي نميرسد. چون اهل گناه است. ديو چو بيرون رود فرشته درآيد! نور و ظلمت با هم جمع هستند. در زندگي وسايلي دارد صبح تا شب گناه، چشم، دل، وجود تيره و تار، اصلاً فرشتهها وارد نميشوند که رحمت بياورند. 2-A حبس برکات؛ خدا نکند در يک زندگي برکت نباشد. يک زندگي خشک و بي حاصل ميشود. 3- قفل شدن خزائن خيرات. اصلاً ذهنش سراغ کار خير نميرود. دلش متمايل نميشود. تا بحث اربعين پيش ميآيد ميگويد: اين چه کاريه؟ يک جا روضه خواني است نق ميزند. براي نظام مشکلي پيش بيايد قند در دلش آب ميشود. گناهان تيرگي و ظلمت ميآورد.
يک داستاني تقديم به عزيزان جوان کنم. در مسجد الحرام کاروان دانشجويي پسران، بعد از نماز مغرب يکي از عزيزان دانشجو گفت: حاج آقا يک کاري با شما دارم. گفت: خصوصي است. گفت: شما در کاروان گفتيد: برويد پرده کعبه را بگيريد. مقابل در کعبه مستجار هست. خودتان را به پرده کعبه آويزان کنيد. من آمدم با زحمت جمعيت را شکافتم و خودم را آويزان کردم. ميگويم: يا الله! عکسهايي که در سيدي ديدم. فيلمي که در سايت ديدم، آنهايي در ذهنم ميآيد. بغل دستي من يک کشاورز است، نه واحدي پاس کرده و نه دانشگاه رفته، يک کارمند عادي است، چه حال خوشي دارد و همينطور اشک ميريزد. من چه کار کنم؟ گفتم: عزيزم گناه ذنب است. ذَنب يعني دُم، يک نگاه بکن، نگاه ميکني و سالها رهايت نميکند. در قنوت نماز و سجده و رکوع ميآيد. عصيان يعني معصيت و سرکشي. گفتم: عزيزم ذنب يعني گناه و بايد آرام آرام از اين جدا شوي. دل که روشن شد اشک ميآيد. برکات، خدا نکند بخاطر طول سيئات استمرار گناهان از آن طرف باب خيرات در وجود انسان بسته ميشود اصلاً به ذهنش خطور نکند. يک زندگي جامد و خشک و بي روح عين قبر، تنها و تاريک، تنفس ندارد. وحشت دارد و بعد از دنيا ميرود. «نَوِّرُوا بُيُوتَكُمْ بِتِلاوَةِ الْقُرْآنِ» (كافي، ج 2، ص 610) خانهها و دلهايتان را نوراني کنيد تا نور به سراغ شما بيايد. نور ميگوييد و نور ميشنويد و نور خواهيد بود.
شريعتي: بهترينها را براي شما آرزو ميکنم. انشاءالله خداوند به وقت و نسل ما برکت بدهد و همه زندگيها سرشار از آرامش باشد. دعا بفرماييد و آمين بگوييم.
خدايا به حق محمد و آل محمد و به حق اين ايام و به حق رسول خدا، اخلاق محمدي نصيب همه ما بگردان. محبت حسني نصيب همه ما بگردان. نسلي امام رضايي نصيب ما بگردان. به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
شريعتي: خداوند فرمود: پيامبر بايد شفاعت شما را بکند و استغفار کند. ما از زمان پيغمبر عقب افتاديم و حالا تمام اميد ما به شفاعت حضرت محمد و اهلبيت گرانقدرشان است. انشاءالله خداوند دست ما را از دامن نبي مکرم اسلام کوتاه نکند. سلام ميکنيم به حضرت رسول و دلهايمان را راهي مدينه النبي ميکنيم. السلام عليک يا رسول الله!