برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: هنر خوب زيستن
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين لقماني
تاريخ پخش: 01-06-96
بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
شريعتي: سلام ميکنم به همه دوستان عزيزم، خانمها و آقايان، بينندهها و شنوندههاي بسيار گرانقدرمان. اول ذي الحجه، سالروز ازدواج و پيوند آسماني اميرالمؤمنين علي (ع) و حضرت فاطمه زهرا(س) را تبريک ميگويم. براي همه مردم ايران، مخصوصاً زوجهاي جوان آرزوي خوشبختي و سعادتمندي ميکنيم. اين عيد بر شما مبارک باشد و انشاءالله بهترينها براي شما رقم بخورد. يک سري به مدينه بزنيم چون يکي از کارشناسهاي خوب ما آنجا هستند و دعاگوي همه سمت خداييها هستند.
حاج آقا ماندگاري: بسم الله الرحمن الرحيم. اللهم صلي علي محمد و آل محمد. به همه شما سمت خداييهاي عزيز سلام ميکنم. به همه شمايي که واقعاً براي شما دعا ميکنيم که انشاءالله شما را در اين سرزمين ببينيم. انشاءالله اين سفر نصيب همه شما بشود. انشاءالله بياييد و اينجا را درک کنيد و از اينجا براي رفتن به بيت الله الحرام آماده شويد. براي همه مريضها و گرفتارها دعا ميکنيم. آنهايي که بچه ميخواهند، آنهايي که همسر خوب ميخواهند، شغل آبرومند ميخواهند. آنهايي که زندگي همراه با سعادت ميخواهند، آنهايي که عاقبت بخيري ميخواهند. آنهايي که رزق واسع ميخواهند. آنهايي که نصرت اسلام و مسلمين را ميخواهند. آنهايي که سربلندي اسلام را ميخواهند. آنهايي که امنيت اين مملکت را ميخواهند. آنهايي که علو درجات امام و شهدا را ميخواهند. براي همه دعا ميکنيم.
شريعتي: اين هم عيدي ما به مخاطبين برنامه و عيدي حاج آقاي ماندگاري در سالروز ازدواج آسماني حضرت فاطمه (س) و حضرت علي(ع)، به همه ما بود. انشاءالله اين سفر نوش جانشان باشد و براي ما دعا کنند. امروز در خدمت يکي از بزرگواران و عزيزاني هستيم که سالها با دانشگاهيان و جوانها ارتباط داشتند و افتخار دادند امروز جلسه ما را مزين کردند. قرار است که روزهاي چهارشنبه ما مزين به حضور ايشان باشد. خيلي خوشحال هستم که امروز در خدمت حاج آقاي لقماني عزيز هستيم. سلام عليکم و رحمة الله، خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي لقماني: بسم الله الرحمن الرحيم. بنده هم صميمانه عرض سلام خدمت شما و همه بينندگان عزيز دارم و از صميم دل اين روز را تبريک و تهنيت عرض ميکنم.
شريعتي: ما خيلي خوشحال هستيم که روزهاي چهارشنبه در خدمت شما هستيم و به واسطه تعاملي که با جوانها و دانشگاهيان داشتيد، به نظر ميرسد که روزهاي پرباري را در محضر شما داشته باشيم. مشتاق هستيم که بدانيم روزهاي چهارشنبه قرار است چه مباحثي را از شما بشنويم؟
حاج آقاي لقماني:
به به از پيوند ياس و نسترن *** هم حسين اينجا شکوفد هم حسن
چهارده آيينه پاک و صيقلي *** يازده آيينه از نسل علي
من به فال نيک ميگيرم که شروع همکاري ما با اين برنامه بسيار مخاطب با اين روز عزيز شروع شده است. يکي از موضوعاتي که بنده طي سالياني که با گروههاي مختلف بودم و ميبينم که جاي آن در محافل خالي است، بحث هنر خوب زيستن است. گاهي يک سخن آنچنان گرما و انرژي به انسان ميدهد که شصت سال انسان را گرم نگه ميدارد. يعني شصت سال احيا ميکند. گاهي ميگويد: اگر اين جمله را چهارده سالگي ميدانستم زندگي من مسير ديگري پيدا ميکرد. گاهي بعد از هفتاد سال به گذشته نگاه ميکند و ميبيند سوخته است. تهي و پوچ است. افرادي که با الگوهاي والا سر و کار دارند اين ويژگي را پيدا ميکنند و زود تغيير مسير ميدهند. اين هنر خوب زيستن کاري به بيسواد و کم سواد و پر سواد ندارد. از سه سالگي تا 103 سالگي شامل همه ميشود. استثناء هم ندارد. يعني گاهي موضوعاتي که مطرح ميشود، انسان شکفته ميشود. زنده و بالنده ميشود. اما وقتي که انسان اين هنر را نداند و بلد نباشد، هنر يعني دانايي و زيبايي! هم انسان از ماوراءالطبيعه بداند. از آن طرف برايش امدادهايي بيايد و بفهمد دارد چه ميکند. اين هنر است.
دلم ميخواهد با يک داستان شروع کنم که به اندازه ده جلد کتاب ارزش اخلاقي و کاربردي دارد. دهه هفتاد شمسي در ايران، يکي از چهرههاي به نام که در رژيم قبل سي سال سابقه سياسي داشت در بيمارستان بستري شد. حزب توده مشغول بود. دو هفته قبل از مرگش زن و بچهاش را صدا زد و گفت: ميخواهم وصيت کنم. گفتند: چه ميخواهي وصيت کني؟ گفت: الآن هوشياري من صد در صد است. ميخواهم وصيت کنم که اگر موقع رفتن هوشياريام را از دست دادم، قلب، کليه، کبد و اعضاي بدنم که مفيد است به بدن يک انسان صالح پيوند بزنند. بيست سال قبل کادر اهداي اعضاء نبود. گفتند: بسيار خوب، سر اصل مطلب برويم. چه ميخواهيد وصيت کنيد؟ کجا شما را دفن کنيم؟ گفت: بدنم را به باغ وحش تهران ببريد. به رئيس باغ وحش بدهيد. در قفس يکي از حيوانات درنده بياندازد. تعجب کردند!!! گفت: در اين دو هفته که در بيمارستان بودم نگاهي به گذشته کردم، هيچ براي عرضه به خدا ندارم. همه هياهو براي هيچ بود! نميدانستم بايد چه کنم و هنر خوب زيستن را بلد نبودم. شايد موقع مرگم بدنم به درد يک حيوان درنده بخورد. هفتاد سال سوخته است.
قرآن يک آيه دارد که قلب بعضيها را روز قيامت باز ميکند. «وَ أَفْئِدَتُهُمْ هَواءٌ» (ابراهيم/43) پر از خالي است. هيچي درونش نيست. صبح تا شب مشغول اين است که قد فلاني چقدر است؟ شماره پيراهن دروازه بان چلسي چند است؟ آخر هم دستت خالي است. خدا سيد حسن نصر الله را حفظ کند. آيت الله جوادي آملي فرمود: در نمازهايتان به ايشان دعا کنيد. ايشان يک جمله طلايي دارند. فرمودند: هر زني که در خيابانهاي لبنان در کمال امنيت و آرامش قدم ميزند مديون شهيد حاج حسن تهراني مقدم است. پدر موشکي ايران! در يمن حاج حسن، در غزه حاج حسن، در سوريه حاج حسن! چقدر بايد خوب زندگي کرده باشي و هنرمند باشي. حضرت امام(ره) فرمود: شهادت هنر مرد است. خوب زيستن و خوب ماندن! مقام معظم رهبري جملهاي دارند که فوق العاده است. تقاضا ميکنم اين جمله را يادداشت کنيد و صبح به صبح جايي باشد که چشم شما به آن بيافتد. فرمودند: تقوايي که از بشر خواستند آن است که راه را گم نکند. هدف را فراموش نکند و مسير را رها نکند.
بنده و شما دوره نوجواني نمازهايمان خيلي باحالتر از الآن بود. ذکرهاي ما، سحرخيزيهاي ما بهتر بود. چرا بزرگتر ميشويم به تعبير اميرالمؤمنين اين صافي و زلالي کم ميشود؟ گاهي نمازهاي شب ما هم نماز روز است. داريم محاسبه روزمان را ميکنيم. ديدارهاي ويژهاي که افراد با حضرت آقا داشتند، مرتب ايشان توصيه ميکنند يک وقت ويژه براي گفتگوي با خداوند قرار بدهيد. پدر يکي از شهيدان عزيز گفتند: همه به من ميگويند: خوش به حال شما! نه، او کار خودش را کرد. من بايد مراقب باشم! اين هنر خوب زيستن است. انسان چه کند پشيمان نشود. براي اين هنر، آموزههاي ديني دو راه را بيان کردند. يکي اصول و يکي اسوه است. اصول چيست؟ تمام «يا بني آدم» هاي قرآن! «يا ايها الذين آمنوا»ها، «انما المؤمنون، عباد الرحمان» ما در برنامه سمت خدا مخاطب بي سواد و کم سواد نداريم. يا با سواد هستند يا پر سواد! ممکن است مدرک نداشته باشند ولي درک دارند. آيات آخر سوره فرقان را مطالعه کنيد. دوازده ويژگي را بيان ميکنند. «وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً» (فرقان/63) به قدري من از اين آيات انرژي گرفتم، بندگان خوب خدا چه کساني هستند. وقتي در جامعه گفتگو ميکنند يک منشور نوراني، راهگشا.
شريعتي: شايد اين روزها خيلي عنوان سبک زندگي هرجايي ديده شود و شايد غرب خودش را سردمدار بيان زندگي بداند ولي با نکاتي که گفتيد احساس ميکنم قرآن کريم تکليف ما را در هزار و اندي سال پيش روشن کرده و سبک زندگي را به ما ارائه کرده است. سوره فرقان و آيات پايانياش اوج بيان الگوي سبک زندگي براي همه ما هست.
حاج آقاي لقماني: حضرت علي(ع) 1400 سال قبل فرمودند: «العلم سلطانٌ». دوم اسوه است. کساني که اصول را بر زندگي عملياتي و اجرايي کردند، ما با آنها گفتگو ميکنيم. ما شهداء و معصومين را مرده نميدانيم. «أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاةَ» بعد ميگويد: شهادت ميدهم شما ما را ميبينيد. «تشهد مقامي، تسمع کلامي، تَرُّد سلامي» اسوه چه کساني هستند؟ کساني که براي زندگي ما نمونه هستند. لذا شما ميبينيد که زندگينامهها پر مخاطب است. مرحوم پروفسور حسابي، دکتر چمران، حضرت امام، آيت الله بهجت، آيت الله بهاء الديني. من با آيت الله بهاءالديني چندين بار محشور بودم چون «آيات بصيرت» را من نوشتم. يکبار من با ايشان و با يک نفر ديگر بوديم. من يک سؤال کردم. گفتم: وضعيت آمريکا مثل شوروي ميشود؟ گفتند: حتماً. چيزهايي که ايشان ميدانستند و ميگفتند: فوق العاده بود. آقاي صياد شيرازي دو سال قبل از شهادت به ايشان التماس دعا داشتند که من نميرم و شهيد شوم. يکبار که ايشان داشتند ميرفتند، به آيت الله بهاءالديني التماس دعا گفتند. گفتند: آقاي صياد ناراحت نباشيد. ما نور شهادت را در چهره شما ميبينيم.
آن کس که چو سيمرغ بي نشان است *** از رهزن ايام در امان است
آن زنده که دانست و زندگي کرد *** در پيش خردمند زنده آن است
ما مردگي ميکنيم نه زندگي! اگر نفس يکي از اين بزرگان و اسوهها به ما بخورد. چرا شيعه اينقدر بالنده است؟ اينها الگوAA دارند؟ چرا حضرت آقا شهيد حججي را فرمود: حجت براي ملت ماست! اسوهها فوق العاده هستند. نفس يکي از اين اسوهها به ما بخورد، انسان احياء ميشود. يکي از اين اسوهها فاطمه زهرا(س) است. در قرآن ميفرمايد: «لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» (احزاب/21) نسبت به پيامبر ميفرمايد. گاهي من اسوه دارم ولي اندامش را دوست دارم. موهايش را دوست دارم. ولي اسوه حسنه يعني دنيا و آخرت. اسوه حسنه که تو را به حيات طيبه برساند. حياتي که پاکيزه است. امير آفرينش و سپه سالار هستي، حضرت مهدي(عج) يک جملهاي دارند. «فِي ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ لِي أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» (الغيبة، شيخ طوسي، ص286) در دختر رسول خدا براي من اسوه حسنه است. بيش از هجده بهار از زندگاني فاطمه زهرا نگذشته بود. حضرت مهدي به حسب ظاهر و عقل ناقص ما بايد حضرت نوح را معرفي ميکرد. 950 سال عمر تبليغي، حضرت ابراهيم که پدر انبياء است. ولي چه چيزي در وجود اين بانو بوده که با اين هجده بهار از زندگي الگوي بشريت جامعه موعود جهاني حضرت زهرا ميشود. فاطمه زهرا و اميرالمؤمنين فوق العاده هستند.
حضرت امام(ره) جملهاي دارند که بنده طلبه اعتقاد دارم اگر غير از امام از دو لب مبارک امام صادر ميشد، خرده ميگرفتم. فاطمه زهرا زني بود که اگر مرد بود نبي بود. اگر مرد بود رسول الله بود. زني به تمام معنا زن، انساني به تمام معنا انسان. ما بچه شيعهها حضرت زهرا را فقط بين در و ديوار، غصه و گريه! در حالي که فاطمه زهرا زنده و ارزنده براي امروز ما است. حضرت زهرا در اوج شادي با حضرت علي شوخي ميکردند. بعضي از ما فکر ميکنيم فقط از صبح تا شب زيارت عاشورا ميخواندند و گريه ميکردند. حضرت زهرا سر به سر حضرت علي ميگذاشتند. ما اين را نميدانيم. خودشان را آرايش ميکردند. از شعر براي تربيت فرزندان استفاده ميکردند. در خانهاي که شعر باشد دانش است. شعر معماري خيال انگيز کلمات است.
در شعر سه تن پيمبرانند هرچند که لا نبي بعدي *** اوصاف قصيده و غزل را، فردوسي و انوري و سعدي
شعر فوق العاده است. حضرت علي يک جمله دارند: «کنا کزوج حمامة» آنهايي که ادعا ميکنند ما ميتوانيم جهان را شاد کنيم، با نشاط کنيم، فاطمه زهرا و اميرالمؤمنين در اوج فقر و نداري، اما فرمود: «کنا کزوج حمامة في أيكة متمتعين بصحة و شباب» من و زهرا مثل دو کبوتر در يک لانه بوديم. با نشاط و خوش و علاقهمند به هم بوديم. از جوانيمان بهره ميبرديم. وقتي صبح عروسي پيامبر آمدند حضرت علي و فاطمه را ببينند، حضرت علي نعوذ بالله نگفتند: چشم و ابرويشان خوشگل بود! اندامشان اينطور بود! «نعم الآن علي طاعة الله» اين هنر خوب زيستن است که لذتهاي زندگي را انسان داشته باشد و نگاه به ابديت داشته باشد. بسياري از خانوادهها فکر ميکنند اگر ميخواهند خوش و شاد باشند حتماً بايد پرده دري کنند. اينطور نيست! من يک جملهاي ميگويم که تمام مستحبات و واجبات به انسان نشاط ميدهد. با نشاط ترين افراد مؤمن ترين افراد هستند. محال است يک مؤمن افسرده باشد. فکر خودکشي به ذهنش بزند! تمام محرمات و مکروهات نشاط را از انسان ميگيرد. ممکن است قهقهه بزند اما مسرور نيست. نشاط يک حالت دروني است، سر است.
يا رب چه خوش است بي دهن خنديدن *** بي منت ديده خلق عالم ديدن
بنشين و سفر کن که به غايت نيکوست *** بي منت پا گرد جهان گرديدن
بعضيها هستند صبح تا شب يک قهقهه و يک لبخند نميزنند. اما اينقدر با نشاط هستند، «جهاني است بنشسته در گوشهاي» اينها وقتي از دنيا ميروند از شمار دو چشم يک تن کم و از شمار خرد هزاران بيش! چه چيزي در زندگي اينها بوده است؟ اول آرمان گرايي، هدف را فراموش نميکنند. ما بسياري را داريم تا مريض ميشوند خدا! فقير ميشوند، خدا! تا وضعشان خوب ميشود دوباره برميگردند. موسمي، فصلي، احساسي و هيجاني، اما خود فاطمه زهرا چقدر با نشاط بودند. قهرمان سازي فاطمه زهرا(س). در بعضي خانوادهها مادر به بچهها ميگويد: درس بخوانيد مثل پدرتان نشويد. يا پدر ميگويد: ما که هيچ... ولي فاطمه زهرا از پدر براي فرزندان قهرمان سازي ميکنند. ميفرمود: حسن جان! مثل پدرت علي باش! ريسمان از گردن حق بردار. خوب باش، مبادا سستي و بي حالي کني! «انما انت عدد ايام» تو به اندازه تعداد روزهاي عمرت ارزش داري. حضرت زهرا استفاده از خط ميکردند، خوشنويسي ميکردند. کشتي بين امام حسن و امام حسين، شوخي کردن با همسر داشتند. امام حسين کوچک بودند و روي زانوي اميرالمؤمنين بودند. فاطمه زهرا بالاي سر حضرت علي آمدند. يکAA جمله گفتند. حضرت علي شروع به خنديدن کردند. «انت شبيه بابي لست شبيه بعلي» تو شبيه پدرم هستي و شبيه پدرت نيستي. حضرت شروع به خنديدن کردند.
در يک از مدارس، رفتند بچه را ابتدايي ثبت نام کنند. تا پدر و مادر در دفتر ميآمدند، مدير مدرسه خيلي فرهيخته بود. به پدر و مادر گفت: بي زحمت شما بيرون باشيد. بعد جلو آمد و گفت: پدر و مادرت در منزل چطور با هم حرف ميزنند؟ وقتي يک جمله اين کودک بگويد، معلوم ميشود زندگي اينها چگونه است؟ حالا حضرت علي، فاطمه زهرا را چطور صدا ميزدند؟ «حبيبتي» عشق من! اينها براي ما الگو هستند. يک روز پيامبر منزل حضرت علي بودند. فرمود: فاطمه جان! علي چه وقت ميآيد؟ فرمود: چند دقيقه ديگر ميآيد. فرمود: چرا لباس خوب نپوشيدي؟ ما يک بحثي داريم به نام تراژدي قرن! اتاق خواب، اگر عمل زناشويي به طور کامل انجام شود تمام سلولهاي بدن آرامش پيدا ميکند. فوق العاده است و اين ازدواج در روز عيد امروز عبادت است. ما فکر ميکنيم شهوتراني است. روزي پيامبر به اباذر فرمودند: با همسرت باش تا ثواب ببري. اباذر يار صميمي پيامبر تعجب کردند. وقتي شما فرزند را ميبوسي يک حسنه دارد. اما اگر کسي دست همسرش را بگيرد ده حسنه دارد و ده گناهش محو ميشود. هم مداد است و هم مداد پاک کن است. او را ببوسد صد حسنه دارد و صد سيئه پاک ميشود. کنار او برود هزار حسنه دارد و هزار سيئه پاک ميشود. فرشتگاني که بالاي سر اين دو هستند طلب مغفرت ميکنند به تعداد موهاي بدنشان، آمرزش و رحمت و غفران است و نشاط پيدا ميکنند. از اين طرف خداي نکرده زنا کند، شش گناه دارد. 1- چهره سياه ميشود. 2- عمر کوتاه ميشود. 3- فقير ميشود. در قيامت مورد رحمت قرار نميگيرد. خلود و عذاب ابدي دارد. مسکن يعني چه؟ محل سکونت، همسر، همسري که آرامش داشته باشد. «لِتَسْكُنُوا إِلَيْها» (روم/21) نام خدا سکونت، «لتطمئن» ببينيد اينها چقدر مهندسي شده و طرحهايش چقدر زيباست. اين هنر خوب زيستن است. انشاءالله خدا اين هنر را نصيب همه ما بکند.
شريعتي: نکات خوبي را شنيديم که شايد کمتر هم گفته شده و کمتر شنيده شدن اين مطالب از تريبونها و رسانه و مساجد، وقتي الگوهاي به اين خوبي و نازنيني داريم حيف است از آنها دور بمانيم و در مسير ديگري حرکت کنيم. از اين هفته روزهاي چهارشنبه خدمت حاج آقاي لقماني هستيم. آرزو ميکنيم باز هم روي ماه حاج آقاي ماندگاري را ببينيم. انشاءالله به زودي زود شاهد حضور ايشان در برنامه سمت خدا باشيم. روزهاي پنج شنبه در ماه ذي الحجه برنامه ما مزين به حضور آقاي دکتر رفيعي نازنين خواهد بود. امروز صفحه 55 قرآن کريم آيات 38 تا 45 سوره مبارکه آل عمران در سمت خدا تلاوت خواهد شد. ثواب تلاوت اين آيات را به روح بلند و آسماني اميرالمؤمنين و فاطمه زهرا(س) هديه کنيم و انشاءالله از ثواب و برکاتش بهرهمند شويم.
«هُنالِكَ دَعا زَكَرِيَّا رَبَّهُ قالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعاءِ «38» فَنادَتْهُ الْمَلائِكَةُ وَ هُوَ قائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيى مُصَدِّقاً بِكَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ سَيِّداً وَ حَصُوراً وَ نَبِيًّا مِنَ الصَّالِحِين «39» قالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلامٌ وَ قَدْ بَلَغَنِيَ الْكِبَرُ وَ امْرَأَتِي عاقِرٌ قالَ كَذلِكَ اللَّهُ يَفْعَلُ ما يَشاء «40» قالَ رَبِّ اجْعَلْ لِي آيَةً قالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ إِلَّا رَمْزاً وَ اذْكُرْ رَبَّكَ كَثِيراً وَ سَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِبْكار «41» وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ يا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفاكِ عَلى نِساءِ الْعالَمِين «42» يا مَرْيَمُ اقْنُتِي لِرَبِّكِ وَ اسْجُدِي وَ ارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِين «43» ذلِكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَ ما كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُونَ أَقْلامَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ وَ ما كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يَخْتَصِمُون «44» إِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ يا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهاً فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبِين «45»
ترجمه: در اين هنگام زكريّا (كه اين همه كرامت و مائده آسمانى را ديد) پروردگارش را خواند و گفت: پروردگارا! از جانب خود نسلى پاك و پسنديده به من عطا كن كه همانا تو شنونده دعائى. پس درحالى كه زكريّا در محراب به نماز ايستاده بود، فرشتگان او را ندا دادند كه خداوند تو را به (فرزندى به نام) يحيى بشارت مىدهد كه تصديق كنندهى (حقّانيت) كلمة اللّه (حضرت مسيح) است و سيّد و سرور، و خويشتندار (از زنان) و پيامبرى از صالحان است. (زكريّا) گفت: پروردگارا! چگونه براى من پسرى خواهد بود، در حالى كه به پيرىِ رسيدهام و همسرم نازاست؟! (خداوند) فرمود: اين چنين خداوند هر چه را بخواهد انجام مىدهد. (زكريّا) گفت: پروردگارا! براى من نشانهاى قرار ده (تا علم من به يقين و اطمينان تبديل شود. خداوند) فرمود: نشانهى تو آن است كه تا سه روز با مردم سخن نگويى، مگر از طريق اشاره. (البتّه به هنگام ذكر خدا زبانت باز مىشود. پس) پروردگار خود را (به شكرانهى اين نعمت) بسيار ياد كن و هنگام شب و صبح او را تسبيح گوى. و (بياد آور) هنگامى را كه فرشتگان گفتند: اى مريم! همانا خداوند تو را برگزيده وپاك ساخته وبر زنان جهانيان برترى داده است. اى مريم! (به شكرانه اين همه نعمت،) براى پروردگارت خضوع كن و سجده بجاى آور و با ركوع كنندگان ركوع نما. اينها از خبرهاى غيبى است كه ما به تو وحى مىكنيم، حال آنكه تو نزد آنان نبودى، آنگاه كه قلمهاى خود را (براى قرعه كشى) مىافكندند تا (به وسيله قرعه معلوم شود كه كداميك) كفالت مريم را بر عهده بگيرد ونزد آنها نبودى آنگاه كه (براى گرفتن سرپرستى مريم) با هم كشمكش مىكردند. (بياد آور) آنگاه كه فرشتگان گفتند: اى مريم! همانا خداوند تو را به كلمه و نشانهاى از سوى خويش به نام مسيح، عيسى پسر مريم، بشارت مىدهد. او كه در دنيا و آخرت آبرومند و از مقرّبان است.
شريعتي:
واي وقتي ميرسد دريا به دريا ديدني است
ماه در امواج دريا ديدني تر ميشود
قدر زهرا با علي فهميدني تر ميشود
امروز بر شما مبارک باشد. حاج آقاي لقماني اشاره قرآني را بفرمايند و حسن ختام فرمايشات ايشان را به اتفاق ميشنويم.
حاج آقاي لقماني: آيه 38 سوره آل عمران «هُنالِكَ دَعا زَكَرِيَّا» حضرت زکريا از پروردگار خواست «رَبَّهُ قالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً» آن روز، روز ازدواجش بود. بعضي از خانوادهها هستند، ميگويند: بيست سال است براي اين موضوع دعا ميکنيم «ان الله يحب الملحين في الدعاء» خدا اصرار کنندگان دعا را دوست دارد. علامه مجلسي که اين برنامه مزين به نام ايشان است، پدر در نيمه شب مشغول نماز شب بود. به او الهام شد يک دعاي مستجاب داري. پسر در گهواره گريه کرد. در حق بچه دعا کرد. و او علامه مجلسي شد! «ذريه» نسل، فرزند. به عروس و داماد التماس دعا بگوييم. يعني ازدواج مقدس است. همين عمل زناشويي آداب دارد. اين بحث دعا است که قرآن ساعد است.
مورد بعد ذريه، نسل، حتماً طيبه باشد. ما چندين واژه طيبه داريم. «بَلْدَةٌ طَيِّبَة» (سبأ/15) شهر آباد، بعضيها نور از دهانشان خارج ميشود، بعضيها عقرب، کلمات و واژهها، يک جملهاي هست فوق العاده عجيب است. خداوند بهشت را حرام کرده «إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ الْجَنَّةَ عَلَي كُلِ فَحَّاشٍ بَذِيء» (کافي/ج2) بهشت حرام است بر چشمي که از حرام پر شده است. شبکههاي اجتماعي، عکسها و فيلمها، گاهي چشمها و دلها طيب است. زمينه وجود طيب است. در روايت داريم اگر حاجتي داريد نزد کساني برويد که چهره نوراني دارند. طيب النفس، بعضي هستند نفسشان شفاء است. «ذرية الطيبه» يک ذريه طيبه را مثال بزنم. مرحوم شهريار شعري دارند.
به جز از علي که آرَد پسري ابوالعجايب *** که علم کند به عالم شهداي کربلا را
واژهها و عبارات چقدر زيباست. يکي ديگر از موارد ذريه طيبه که در کشور ما تمام دلها براي ايشان حسيني شد، شهيد محسن حججي است. در اصفهان يک حسينيه است که چهل شب روضه دارد. وقتي اسير شد و بعد هم شهيد شد، ايشان جزء خادمان اين جلسه بود. مطلبي بگويم که هيچ کدام از بينندهها نشنيدهاند. به مسئول حسينيه زنگ زدم. گفتم: ايشان است، گفتند: بله! دو سال ايشان خادم اينجا بودند. سپاهي بود، پنجاه کيلومتر ميآمد در حسينه بود، دوباره شب به نجف آباد برميگشت. ايشان گفتند: تا ما خواستيم ايشان را پذيرش کنيم، تا چهرهاش را ديديم، ما را گرفت. ديديم چيزي کم ندارد! محسن دو نکته گفت. گفت: حاجي مرا پشت بگذاريد که در ديد نباشم! نميخواهم در ويترين باشم ديده بشوم. هرچه کار سخت هست به من بدهيد که در اين حسينيه انجام بدهم. گاهي خسته و هلاک ساعت يازده شب پشت ماشين مينشست که به نجف آباد برگردد. ميگفتند: آقا محسن ببخشيد خيلي خسته شديد. ايشان ميگفت: حاجي اينها کار نيست. براي امام حسين فقط بايد سر داد.
به جز از علي که آرَد پسري ابوالعجايب *** که علم کند به عالم شهداي کربلا را
وقتي با پسرش صحبت ميکند و وصيت ميکند، ميگويد: علي جان! بعضي از چيزها خيلي خوب است. فرزند خيلي خوب است. زندگي خيلي خوب است ولي خيلي خوبترش اين است که زينب کبري از من راضي باشد.
روشني صبح بدون شبي *** حيدر کراري اگر زينبي
خواست که غم دست تو بندد ولي *** غم که بود در بر دُخت علي؟
اي دل دريا، دل درياي تو *** عرش خدا منزل و مأواي تو
آنچه تو کردي به صف کربلا *** کردهي مخلوق بود يا خدا
اين همه خون ديدن و چون گل شدن *** دشت خزان ديدن و بلبل شدن
ديدن خورشيد ذبيح از قفا *** باز ستادن چون فلک روي پا
جان تو گلخانهي لطف خداست *** جاي چنان چون تو زني کربلاست
خانم آقا محسن ميگويد: وقتي عکس محسن همه جا پخش شد، به من اصرار کردند نگاه نکن. گفتم: نه! من عزيزتر از زينب کبري نيستم که سر بريده برادرش را ديد. محسن ميخواست در حسينيه ديده نشود. خدا گفت: حالا که ميخواهي ديده نشوي من به کل عالم تو را نشان ميدهم. همه جا عکسش هست. خدا گفت: تو دردانهي من هستي. اين هنر خوب زيستن است. محسن حججي 25 ساله بود.
شريعتي: شهيد آويني فرمود: هنر آن است که بميري پيش از آنکه بميرانندت و منشأ حيات آنانند که اينگونه زيستهاند.
حاج آقاي لقماني: مقام ايشان به کجا ميرسد که ولي امر مسلمين، نايب امام زمان ايشان را حجتي براي ما ميدانند. سردار سليماني ميگويند: آرزو ميکنم مثل محسن شهيد شوم. شهادت هنر مردان خداست. هنرمندترين افراد اينها هستند. ميفهمند در زندگي چه کنند. گاهي هم يک نفر از صبح فکر بِرند و مد و گوشي موبايل است.
شريعتي: خدا کند هميشه با خط کش قرآن و اهل بيت جلو برويم و از اسلام و علما و آنهايي که کار کردند مدد بگيريم و راه را گم نکنيم.
حاج آقاي لقماني: امروز روز ازدواج و روز خانواده است، بهترين هديهاي که پدر و مادر ميتوانند به فرزندانشان بدهند، تمام انبياء آمدند همين مطلب را به ما ياد بدهند که شما حيف هستي. اين سود نيست که هفت ساعت دور هم باشيد. هر لحظه که ميدهيد در مقابل چيزي براي خودتان بگيريد. يک سبحان الله ميزان اعمال انسان را پر ميکند. يک «لا اله الا الله» بين زمين و آسمان است. پيامبر فرمود: دو رکعت نماز در دل شب بهتر است از دنيا و آنچه در دنيا است. چند تا ويلا! الآن فرصت هست، الآن که ميتوانيد و دست تو است. چرا بازيگوشي ميکني؟
شريعتي: امروز خيلي نکات خوبي را شنيديم. دعا بفرماييد و آمين بگوييم.
حاج آقاي لقماني: خدايا به حق محمد و آل محمد هنر خوب زيستن را نصيب همه ما بفرما.
شريعتي: امروز روز اول ماه است، نماز و صدقه در اين ماه فراموش نشود.