اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

96-05-24-حجت الاسلام والمسلمين نظري منفرد– نامه‌هاي پيامبر اکرم(ص) و اهل‌بيت عليهم السلام


برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: نامه‌هاي پيامبر اکرم(ص) و اهل‌بيت عليهم السلام
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين نظري منفرد
تاريخ پخش: 24-05-96

بسم الله الرحمن الرحيم. اللهم صل علي محمد و آل محمد.
يا رب نکند به زخمم آگاه کني *** اين گمشده را دوباره گمراه کني
افتاده‌ام از پا نکند دستم را *** از دامن اهل‌بيت کوتاه کني

شريعتي: سلام مي‌کنم به همه شما دوستان خوبم، از لطف و محبت همه شما سپاسگزاريم. افتخار داريم در خدمت حاج آقاي نظري منفرد باشيم. انشاءالله امروز هم مثل هفته گذشته از درياي معارف ناب اهل بيت و مکاتيب ائمه و نامه‌هاي آنها بهره‌مند خواهيم شد. سلام عليکم و رحمة الله، خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي نظري منفرد: سلام عليکم، من هم به همه بينندگان و شنوندگان سلام عرض مي‌کنم و موفقيت همه را از خداوند خواستارم.
شريعتي: اگر خاطرتان باشد هفته گذشته حاج آقا فرمودند: از نامه‌هاي پيامبر شروع کنيم. نامه‌هايي که سرشار از نکات لطيف و دقيق است که جاي تأمل دارد. بسم الله الرحمن الرحيم را شنيديم و نکات لطيفي که در آينه روايات و تاريخ به ما گفتند. بحث امروز شما را خواهيم شنيد.
حاج آقاي نظري منفرد: دنباله مطالبي که جلسه قبل خدمت بينندگان عزيز در رابطه با مکتوب‌هاي پيامبر عرض شد، در مورد بسم الله الرحمن الرحيم نکاتي هست، من تصور مي‌کنم براي بينندگان خالي از فايده نباشد. يک نکته اينکه بد نيست در بعضي از مسائل فقهي مطرح شود که عزيزان در جريان قرار بگيرند. در فقه ما مطرح است که اگر بخواهند حيواني را ذبح کنند و سر ببرند و قرباني کنند بايستي بسم الله الرحمن الرحيم بگويند. اگر بدون بسم الله آن حيوان قرباني شود، جايز نيست خورده شود. خداوند متعال در قرآن مجيد مي‌فرمايد: «وَ لا تَأْكُلُوا مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ» (انعام/121) از چيزي که نام خدا بر آن برده نشده، نخوريد. اين نکته‌اي است که بايد به آن توجه شود. بد نيست عزيزان اين را بدانند که اين در صورتي است که کسي عمداً بسم الله را نگويد. لازم هم نيست همه بسم الله ر تا آخر ذکر کند. همان که هنگام ذبح نام خدا را ببرند، بسم الله بگويند، کافي است. اگر هم فراموش کردند مشکلي ندارد ولي کسي حق ندارد عمداً بسم الله نگويد.
از آدابي که خوب است انسان رعايت کند و وجود مقدس پيغمبر(ص) خودشان هم عنايت داشتند و رعايت مي‌کردند، هنگام غذا خوردن در کتاب‌هاي فقهي ما مطرح است که انسان هنگام غذا خوردن شروع که مي‌کند بسم الله الرحمن الرحيم بگويد. خوب است با هر لقمه‌اي بسم الله الرحمن الرحيم بگويد. اما اگر نگفت، در آغاز سفره با نام خدا آغاز کند و در پايان هم با حمد خدا و سپاس خدا، ما از نعمت‌هاي خدا استفاده مي‌کنيم. جالب است که خداوند متعال خواسته اين را که ما ياد او را زياد کنيم. در سوره مبارکه احزاب مي‌خوانيم که خداي متعال مي‌فرمايد: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثِيراً وَ سَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصِيلًا» (احزاب/41 و 42) اي مؤمنين! زياد ياد خدا را بکنيد. امر است. ذکر کثير که اين فايده دارد. براي خدا هيچ فايده‌اي ندارد.
گر جمله‌ي کائنات کافر گردند *** در دامن کبريا ننشيند گرد
در يک آيه شريفه هست که خداي متعال مي‌فرمايد: «إِنْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ حَمِيدٌ» (ابراهيم/8) اگر شما و همه روي زمين کافر شوند، خدا بي نياز است. قطعاً کارهايي که مي‌‌کنيم سودش به خود ما برمي‌گردد. «إِنْ أَحْسَنْتُمْ‏ أَحْسَنْتُمْ‏ لِأَنْفُسِكُم‏» (اسراء/7) سودش به ما برمي‌گردد.
من نکردم خلق تا سودي برم *** بلکه تا بر بندگان جودي کنم
اين سودش به خود ما برمي‌گردد. «يا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِيُ‏ الْحَمِيدُ» (فاطر/15) ما محتاج او هستيم. اين نمازي که مي‌خوانيم، ما محتاج به اين نماز هستيم. ما در اين نماز استعانت از خدا مي‌کنيم. و الا خداي متعال نيازي به نماز ما ندارد. اقامه يک لذت است. هر کار را با بسم الله شروع کنيم. اين قطعاً فوايدي دارد. اينکه پيامبر خدا مکتوباتشان را با بسم الله الرحمن الرحيم شروع مي‌کردند، اولاً انسان امورش را به خدا واگذار مي‌کند وقتي با نام خدا شروع مي‌کند و وقتي خدا را ياد کرد، اثر اين ياد کردن خدا اين است که خدا ياد انسان مي‌کند. «فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُم‏» (بقره/152) يعني در حقيقت يک تعاملي است. ما در زندگي معامله گر هستيم. ما تنفسي که مي‌کنيم معامله مي‌کنيم يا نمي‌کنيم؟ اکسيژن هوا را مي‌گيريم و کربن را پس مي‌دهيم پس ما معامله گر هستيم. اين معامله به سود ماست. بعضي از معاملات به ضرر ماست. قرآن مجيد تصريح مي‌کند و مي‌گويد: با خدا معامله کنيد. يک معامله‌اي که «تِجارَةً لَنْ‏ تَبُورَ» (فاطر/29) است يعني هيچ کاستي و هيچ ضرري و هيچ نقصاني در آن نيست. «هَلْ‏ أَدُلُّكُمْ‏ عَلى‏ تِجارَةٍ تُنْجِيكُمْ مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ،تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُجاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ» (صف/10 و 11) اين تجارتي است که هيچ زياني در آن نيست. بنابراين وقتي انسان ياد خدا کرد، خدا ياد انسان مي‌کند و ياد انسان که کرد کمک انسان مي‌کند. يک جرياني را از تاريخ عرض کنم.
ابن عباس که نامش عبدالله بن عباس است و شاگرد مکتب اميرالمؤمنين(ع) است و از او آموخته است، در زمان رحلت رسول خدا يک نوجوان دوازده ساله‌اي بوده است که پيغمبر خدا از دنيا رفته است. علت اينکه ايشان از رسول خدا هم حديث نقل کرده و جزء صحابه رسول خدا به حساب مي‌آيد و الآن مسند ابن عباس چاپ شده و حدود ده جلد است. تنها رواياتي که ابن عباس از پيامبر و از اميرالمؤمنين نقل کرده است. اولاً ايشان از کودکي يک نبوغي داشته است، ثانياً ايشان با بيت خاله‌اش که همسر رسول خدا بوده است رفت و آمد مي‌کرده است. حالات مختلف پيامبر را ثبت مي‌کرد. در آغاز اسلام بيشتر پيروان رسول خدا جوان‌ها بودند. اينکه در آنها گيرايي بيشتر است. جوان هنوز آلوده نشده اگر قلبش را آلوده نکند. پذيرا است. مي‌گويند: سخن راست را از جوان‌ها بشنويد. هنوز آلوده نشدند و هنوز پاک هستند. پيامبر خدا ايشان را سوار کرد. مي‌گويد: وقتي پيامبر ما را سوار کرد، تنها ادامه راه ندادند که حالا ايشان يک بچه را سوار کند. رسول خدا خيلي رئوف بود. رحيم بود، از فرصت‌ها استفاده مي‌کردند. وقتي رسول خدا مرا سوار کردند فرمودند: يا غلام! معلوم مي‌شود نوجوان بود. «احفظ الله يحفظک» خدا را حفظ کن، خدا تو را حفظ مي‌کند. «احفظ الله تَجِده تَجاهَک» خدا را حفظ کن خدا هميشه با توست. حفظ خدا به چيست؟ خدا خودش «خَيْرٌ حافِظا» (يوسف/ 64) است. «فَاللَّهُ خَيْرٌ حافِظاً وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ» (يوسف/64) حفظ خدا، ياد خداست. حفظ خدا، حفظ دين خداست. همان که قرآن مي‌فرمايد: «فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُم‏» ياد خداست. بعد مي‌گويد: رسول خدا به من فرمود: يا غلام! اگر همه مردم دنيا جمع شوند، دست به دست هم بدهند، بخواهند ضرري به تو برسانند که خدا نمي‌خواهد، نمي‌توانند. اگر همه خلق جهان جمع شوند بخواهند نفعي به تو برسانند که خداي متعال اين نفع را نمي‌خواهد به تو برساند، نمي‌توانند. اين فرمايشات پيامبر يک پيامي دارد. پيام اين فرمايشات پيامبر به يک نوجوان اين است که بيا با خدا معامله کن. «فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُم‏» اگر با او معامله کردي، همه جا با توست. همه جا کمک تو مي‌کند. اين عين توحيد افعالي است که انسان در کارها به خدا مراجعه کند. از او بخواهد. «عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ‏ وَ إِلَيْهِ أُنِيبُ» (هود/88) خود وجود مقدس پيغمبر اکرم اينگونه بود.
اينجا من اشاره مي‌کنم به يکي از فرمايشات امام سجاد(ع) که در همين راستا هست. در مناجات الذاکرين آقا امام سجاد به خدا عرض مي‌کند که خدايا «وَ مِنْ أَعْظَمِ النِّعَمِ عَلَيْنَا جَرَيَانُ ذِكْرِكَ عَلَى أَلْسِنَتِنَا» نه يکي از نعمت‌هاي تو، از بزرگترين نعمت‌هاي تو، خدايا بر من اين هست که اين زبان من در فضاي دهانم مي‌چرخد و مي‌گويم: يا الله، بسم الله! بعد مي‌فرمايد: خدايا اگر شما در قرآن نفرموده بودي «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثِيراً وَ سَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصِيلًا» من خودم را لايق نمي‌دانستم نام تو را ببرم. «أَيْنَ التُّرابُ وَرَبّ الأَرْبابِ» من کجا و تو کجا؟ اينکه مرا لايق دانستي، من شما را صدا بزنم، نام تو را ببرم. اين يکي از بزرگترين نعمت‌هاي تو هست بر من! بنابراين ذکر خدا که همان بسم الله الرحمن الرحيم ذکر خداست، نکته مهمي است و عزيزان بيننده بايد به اين توجه کنند براي اينکه از آسيب‌ها مصون بمانند. براي اينکه خداوند متعال در زندگي کمک آنها بکند بايد به اين عادت کنند که بسم الله را فراموش نکنند. خداي متعال براي اينکه ياد ما بدهد که ما بسم الله را تکرار کنيم، همه‌ي سور قرآن به جز سوره مبارکه برائت بسم الله الرحمن الرحيم دارد. ياد ما دادند که عملاً با نام خدا کارها را آغاز کنيم. شما فرموديد: بسم الله الرحمن الرحيم هم ياد خداست، هم نوعي توکل بر خداست. اين واقعاً نوعي توکل بر خداست. چون انسان کاري را که شروع مي‌کند خصوصاً کارهاي مهم را نمي‌داند پايانش چه مي‌شود؟ چه اتفاقي مي‌افتد؟ انساني که از منزل بيرون مي‌آيد نمي‌داند با چه حوادثي روبرو مي‌شود. خصوصاً زندگي ماشيني امروز ما که آدم از چند لحظه بعدش هم خبر ندارد. قرآن مجيد در آخر سوره مبارکه لقمان مي‌فرمايد: «وَ ما تَدْرِي نَفْسٌ ما ذا تَكْسِبُ‏ غَداً وَ ما تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ» (لقمان/34) انسان نمي‌داند فردا چه مي‌کند. نمي‌داند روي چه زميني خواهد مرد. اين حوادثي که ما شاهد هستيم و ما مشاهده مي‌کنيم و مي‌بينيم چرا بر خدا توکل نکنيم؟ چرا يک کهفي، يک مأمني، يک ملجأيي نداشته باشيم که به آن ملجأ پناه ببريم و چه پناهي بهتر از خداي متعال؟ بنابراين کارها را با نام خدا آغاز بکنيم که در امان بمانيم.
نکته ديگري از آثار بسم الله الرحمن الرحيم اين است که انسان در زندگي نياز به آرامش دارد. نام خدا به انسان آرامش مي‌دهد. دل آرام گيرد به ذکر خدا، «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ‏ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (رعد/28) اگر انسان از ياد خدا اعراض کند اين در حقيقت باعث سقوط در زندگي است. «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكا وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمى‏» (طه/124) يعني اعراض از خدا کردن تنها زيان اخروي ندارد، معيشت ضنک دارد. معيشت ضنک يعني معيشت سخت. برخي از افراد را انسان مي‌بيند، از نظر مسائل مادي ممکن است مشکلي نداشته باشند، بنده در زندگي برخورد کردم اما زندگي‌شان زندگي سختي هست. اين بخاطر اينکه ما با خدا تعامل نداريم. اگر با خدا تعامل داشته باشيم و آنجا را درست کرده باشيم، انسان احساس آرامش مي‌کند. اينکه قرآن مجيد در صراحت اين را بيان کرده است، اين در حقيقت يک اخبار است. خدا اخبار مي‌دهد از يک حقيقتي و يک واقعيتي، اين واقعيت اين است که«أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ‏ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» اين را خدا با «ألا» بيان مي‌کند که آگاه باشيد. با ياد خدا دل آرام مي‌گيرد. اين را امتحان کنيم. اين را جزء برنامه‌ي روزمره زندگي‌مان قرار بدهيم. با نام خدا مأنوس شويم و با نام خدا کارها را آغاز بکنيم. همينطور که وجود مقدس پيغمبر اکرم در همه امور زندگي‌شان ياد خدا بودند.
بياييم اين را امتحان کنيم. آزمايش کنيم. يکي از دردها و مشکلات امروز جوامع بشري که براي کشور خود ما هم هست، اين افسردگي است. اين افسردگي را بياييم با ياد و نام خدا ببينيم مي‌توانيم بزداييم. اين آزمايش شده است. جدا از اينکه قرآن مجيد تصريح به اين حقيقت مي‌کند، مي‌فرمايد: «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ‏ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» بياييم اين را آزمايش کنيم. قطعاً با نام و ياد خدا کار درست مي‌شود. يعني رهنمودي که ائمه ما، پيامبر بزرگوار قبل از ائمه دادند، اينها رهنمودهاي درستي است که در آن شکي نيست. ابتداي قرآن مجيد مي‌خوانيم «الم،ذلِكَ‏ الْكِتابُ‏ لا رَيْبَ فِيهِ هُدىً لِلْمُتَّقِين‏» (بقره/1 و2) شکي در اين کتاب نيست. چون اين کتاب هدايتگر است براي کساني که وجود خودشان را بخواهند. متقين کساني هستند که وجود خودشان را دوست دارند. قدر خودشان را مي‌دانند. آنوقت در همين کتاب هدايتگر آمده است «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ‏ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ». انسان آرام مي‌گيرد. به نگراني‌هايش پايان داده مي‌شود. اين از خواص و آثار ياد خدا کردن است. نام خدا را بر زبان جاري کردن است که در حقيقت اين راه از بيرون انسان به درون انسان دارد.    ذکر تبديل به ذُکر شود. يعني توجه ظاهري که انسان تکرار کند نام خدا را، بسم الله، سبحان الله، الحمدلله، به حقيقت بسم الله ما را برساند و توجه به خدا بکنيم. توجه به خدا يعني مصون ماند. «فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُم‏»، «وَ أَوْفُوا بِعَهْدِي‏ أُوفِ بِعَهْدِكُم‏» (بقره/40) اين تعامل با خدا را اگر سعي کنيم روي آن دقت بيشتري بکنيم، اين اخبارهايي است که خداي متعال داده است. «وَ مَنْ أَصْدَقُ‏ مِنَ‏ اللَّهِ حَدِيثاً» (نساء/87) چه کسي از خدا راستگوتر؟ اميدوارم همه ما به اين نعمت بزرگ که خداي بزرگ نصيب ما کرد، اين نعمت بزرگ ياد اوست. «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكا»
حضرت موسي(ع) عبور مي‌کرد، شخصي از بني اسرائيل گفت: يا موسي من پيغامي دارم به خدا برسان. بگو: من هيچ ياد تو نيستم وضع دنياي من خيلي خوب است و هيچ مشکلي ندارم. موسي(ع) وقتي آمدند و پيغام را نمي‌خواستند برسانند چون خيلي جرأت بر خداست. حرف سنگيني است. خداي متعال فرمود: موسي پيغام بنده ما را بگو. عرض کرد: خدايا اينطور مي‌گويد. خداي متعال خطاب به موسي کرد و فرمود: يک عذابي را مي‌بيني و خودت غافل هستي. آن عذاب اين است که شريني ذکر را من از تو گرفتم. بيگانه شدي، از خدا بيگانه شدن يعني انسان همه چيز را از دست داده است. اين نعمت بزرگي است.
شريعتي: انشاءالله خداوند شيريني حلاوت خودش را به کام همه ما بچشاند. انشاءالله در کارهايمان، در اعمال و رفتار و ثانيه‌ها و دقايقمان به ياد خدا باشيم و با بسم الله الرحمن الرحيم آغاز کنيم. ما هم باز با بسم الله الرحمن الرحيم آغاز مي‌کنيم و وارد يکي از مکاتيب و مکتوب‌هاي پيامبر اسلام مي‌شويم.
حاج آقاي نظري منفرد: يک مکتوبي تحت عنوان وصيت، وجود مقدس پيامبر اکرم به ابوذر غفاري دارند. ابوذر غفاري از اجلاي اصحاب رسول خداست. يعني از اصحاب جليل، از اصحاب بزرگ رسول خداست. در يک حديثي که حاکم در مستدرک نقل کرده است. خاطرم هست که پيغمبر خدا فرمود: در بهشت 84 نفر هستند، يکي از آنها ابيذر است. يکي سلمان است و يکي مقداد است. و اميرالمؤمنين(ع) هم سيّده، نه اينها به بهشت مي‌روند، بهشت مشتاق اينهاست. بهشت مشتاق انسان‌هاي شايسته است. قرآن مجيد مي‌فرمايد: «وَ سِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلى‏ جَهَنَّمَ زُمَرا حَتَّى إِذا جاؤُها فُتِحَتْ أَبْوابُها» (زمر/71) قبل از اين آيه شريفه خداي متعال مي‌فرمايد: «وَ سِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلى‏ جَهَنَّمَ زُمَرا حَتَّى إِذا جاؤُها فُتِحَتْ أَبْوابُها» کفار را به طرف آتش مي‌برند، وقتي به آتش مي‌رسند، درهاي آتش باز مي‌شود. وقتي مؤمنين و متقين را ذکر مي‌کند، خداي متعال با يک واو اضافه، «وَ سِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَراً حَتَّى إِذا جاؤُها وَ فُتِحَتْ أَبْوابُها» (زمر/73) مفسرين مي‌گويند: نقش اين واو چيست که در بالا ذکر نشده است. در مورد کفار، مي‌گويند: معنايش اين است که قبل از آنکه متقين به بهشت برسند، درهاي بهشت را باز کردند. بهشت مشتاق اينهاست. يک عده بهشت مشتاقشان است. ابوذر يکي از آن شخصيت‌هاست. خيلي به وجود مقدس پيغمبر علاقه دارد.
ابوذر مي‌گويد: پيغمبر خدا چند وصيت کرد. يک وصيت اينکه «لا تنظر إلي‏ من هو فوقك» به بالا دستت از نظر ماديات نگاه نکن، چون هيچوقت سير نمي‌شوي. دست بالاي دست بسيار است. «انظر الي من هو تحتک» انسان وقتي به زير دستش نگاه کرد و ديد زير دستش از نظر مال تهي است يا يک نعمتي دارد که او ندارد، به آنچه دارد شاکر مي‌شود. اين فرمايش در مکتوبات ائمه زياد هست. امام صادق(ع) به فرزندشان موسي بن جعفر وصيت کردند و فرمودند: کسي که چشمش را به دست مردم دوست و نگاهش به زندگي مردم بود، هيچوقت غني نمي‌شود و فقير از دنيا مي‌رود. اين وصيت مهمي است. از نظر رواني هم خيلي اثر دارد. انسان وقتي به زير دست خودش نگاه کند داده‌هايي که خدا به او داده است را شاکر است. من بهتر از او هستم.
يک سفارش ديگري هم پيامبر به ابوذر کردند. فرمودند: اباذر قدر جواني‌ات را بدان! «شَبَابَكَ‏ قَبْلَ‏ هَرَمِك‏» (أمالي طوسي/ص525) قدر جواني‌ات را بدان. انسان تا جوان است، نمي‌گويد: پيري چه مشکلاتي را به همراه دارد. جواني بهار زندگي است.
سحرگه به راهي يکي پير ديدم *** سوي خاک خم گشته از ناتواني
بگفتم چه گم کرده‌اي اندر در اين ره *** بگفتا جواني، جواني، جواني
شاعر ديگر مي‌گويد:
جواني نکو دار کاين مرغ زيبا *** نماند در اين خانه‌ي استخواني
اين جواني ماندگار نيست. جوان‌ها بايد قدر جواني را بدانند. در جواني است که انسان مي‌تواند شخصيت خودش را رقم بزند.در زمينه تحصيلات، در زمينه کار و فعاليت، انسان به دوران پيري که مي‌رسد، دوران بازنشستگي است که بايد از اندوخته‌هاي جواني انسان صرف کند.
شريعتي: اين هفته ياد مي‌کنيم از ملا احمد نراقي، رحمت و رضوان خدا بر علمايي که معارف ناب قرآن و اهل بيت را منتشر کردند تا امروز به دست ما برسد. امروز صفحه 47 قرآن کريم، آيات 275 تا 281 سوره مبارکه بقره در سمت خدا تلاوت مي‌شود.
«الَّذِينَ‏ يَأْكُلُونَ‏ الرِّبا لا يَقُومُونَ إِلَّا كَما يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطانُ مِنَ الْمَسِّ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبا وَ أَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا فَمَنْ جاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهى‏ فَلَهُ ما سَلَفَ وَ أَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَ مَنْ عادَ فَأُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ‏ «275» يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَ يُرْبِي الصَّدَقاتِ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيم‏ «276» إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُون‏ «277» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ذَرُوا ما بَقِيَ مِنَ الرِّبا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِين‏ «278» فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِنْ تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُؤُسُ أَمْوالِكُمْ لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُون‏ «279» وَ إِنْ كانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلى‏ مَيْسَرَةٍ وَ أَنْ تَصَدَّقُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُون‏ «280» وَ اتَّقُوا يَوْماً تُرْجَعُونَ فِيهِ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُون‏ «281»
ترجمه: كسانى كه ربا مى‏خورند، (در قيامت از قبرها) بر نمى‏خيزند مگر همانند برخاستن كسى كه بر اثر تماس شيطان، آشفته وديوانه شده است. (نمى‏تواند تعادل خود را حفظ كند، گاهى زمين مى‏خورد و گاهى بر مى‏خيزد.) اين (آسيب) بدان سبب است كه گفتند: داد و ستد نيز مانند ربا است. در حالى كه خداوند خريد و فروش را حلال و ربا را حرام كرده است. پس هر كس موعظه‏اى از پروردگارش به او رسيد و (از رباخوارى) خوددارى كرد، آنچه در گذشته (از طريق ربا بدست آورده) مال اوست، و كار او به خدا واگذار مى‏شود. امّا كسانى كه (دوباره به رباخوارى) بازگردند، آنان اهل آتش خواهند بود و در آن جاودانه مى‏مانند. خداوند ربا را نابود مى‏كند، ولى صدقات را افزايش مى‏دهد و خداوند هيچ انسان ناسپاس وكافرِ گنهكارى را دوست نمى‏دارد. همانا كسانى كه ايمان آورده و كارهاى نيكو انجام داده‏اند و نماز برپا داشته و زكات پرداخته‏اند، پاداششان نزد پروردگارشان (محفوظ) است و نه ترسى بر آنهاست و نه غمگين مى‏شوند. اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! تقواى الهى پيشه كنيد و آنچه را از (مطالبات) ربا باقى مانده است، رها كنيد، اگر ايمان داريد. پس اگر چنين نكرديد، (بدانيد كه) اعلان جنگ با خدا و رسولش داده‏ايد و اگر توبه كنيد، (اصل) سرمايه‏هاى شما از آنِ خودتان است. (ودر اين صورت) نه ستم مى‏كنيد و نه بر شما ستم مى‏شود. واگر (بدهكار) تنگ‏دست بود، او را تا هنگام توانايى مهلت دهيد و (در صورتى كه واقعاً توان پرداخت ندارد،) اگر ببخشيد براى شما بهتر است، اگر (نتايج آنرا) بدانيد. و پروا كنيد از روزى كه در آن به پيشگاه خداوند بازگردانده مى‏شويد و سپس هركس (جزاى) آنچه را كسب كرده، بدون كم وكاست داده مى‏شود و به آنان ستمى نمى‏رود.
شريعتي: اشاره قرآني امروز را بفرمايند و انشاءالله از ملا احمد نراقي و معراج السعاده خواهيم شنيد.
حاج آقاي نظري منفرد: در اين آياتي که تلاوت شد نکات خيلي جالبي هست، خدا متعال مي‌فرمايد: «وَ إِنْ كانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلى‏ مَيْسَرَةٍ» اين آيه مربوط به وام است. انسان وام‌هايي که به افراد مي‌دهد. به اصطلاح طلبکارها، اگر شخص بدهکار متمکن است، بايستي طلب طلبکار را بپردازد. قرآن مجيد يک نکته اخلاقي و يک نکته‌اي که واقعاً بايد به اين توجه شود و طلبکارهاي عزيز بايد به اين توجه کنند اگر طرف بدهکار دستش تهي است، ندارد بدهد. يکي از شرايط تکليف قدرت است. اگر کسي در ماه رمضان بيمار باشد، نتواند روزه بگيرد، خداي متعال مي‌فرمايد: روزه نگير. حرام است روزه بگيري. کسي که استطاعت حج را ندارد. بدني و مالي نمي‌تواند به حج برود، خداي متعال تکليف نمي‌کند حج را به جا آورد. اگر بدهکار دستش تهي است و نمي‌تواند دين طلبکار را بدهد، قرآن مي‌فرمايد: «فَنَظِرَةٌ إِلى‏ مَيْسَرَةٍ» به او مهلت بده تا دستش باز شود و اين دين را بپردازد.
يک نکته تاريخي در مورد اين آيه عرض کنم. يکي از اصحاب امام صادق(ع) به نام محمد بن ابي عُمير کاسب بود. وقتي حکومت وقت متوجه شد ايشان از اصحاب امام صادق هست، ايشان را به زندان انداختند. تمام اموالش در اين مدتي که زندان بود، خانواده‌اش فروختند و خوردند و تمام شد. وقتي از زندان آزاد شد، ديد هيچي ندارد. يکي از بدهکارهاي ايشان که از ايشان جنس برده بود، متوجه شد ايشان از زندان آزاد شده و بيرون آمده است. گفت: الآن اين نيازمند است و من بايد پولش را بپردازم. رفت منزلش را فروخت و پول منزل را در يک ظرفي گذاشت و شبانه در خانه محمد بن ابي عمير آمد. محمد بن ابي عمير پشت در آمد و گفت: من سالها به شما بدهکار بودم. شما زندان بودي، من هم بدهي شما را آوردم. کيسه پول را ديد و خوشحال شد. به بدهکار گفت: شما اين پول زياد را چطور تهيه کردي؟ تهيه کردن اين پول کار سختي است. گفت: من متوجه شدم شما از زندان آزاد شدي و نيازمند هستي و اموالت را از بين رفته است. من رفتم منزلم را فروختم و اين بهاي منزل من است. آمدم دين شما را ادا کنم. محمد بن ابي عمير يکي از درهم‌ها را برداشت، گفت: من به يکي از اينها الآن محتاج هستم، تا چه رسد به همه اين پول. اما يک دينار را هم برنمي‌دارم! اين پولها را پس بده و منزلت را پس بگير. چرا؟ بخاطر حديثي که از امام صادق شنيدم که شخص را بخاطر دين نمي‌شود از منزلش بيرون کرد. «فَنَظِرَةٌ إِلى‏ مَيْسَرَةٍ» کسي که ندارد به او مهلت بده، نگذاريد خانه‌اش را بفروشد. اگر ما واقعاً اين دستور اسلامي را رعايت کنيم، به کساني که واقعاً ندارند بدهي را پرداخت کنند، مهلت بدهيم.
شريعتي: انشاءالله کساني که ميتوانند کمک کنند و وام بدهند. آنهايي که قرض مي‌گيرند هم انشاءالله سر موعد پرداخت کنند که اين سنت همچنان استمرار داشته باشد و از برکاتش همه بهره‌مند شويم. هرکسي وظيفه خودش را بداند شهر و جامعه و زندگي ما سرشار از معارف قرآن و اهل‌بيت خواهد بود. از ملا احمد نراقي براي ما بگوييد.
حاج آقاي نظري منفرد: مرحوم ملا احمد نراقي، هم ايشان و هم پدر بزرگوارشان ملا مهدي نراقي دو تا از چهره‌ها و شخصيت‌هاي برجسته جهان تشيع هستند. پدر مرحوم ملا مهدي نراقي شاگرد سيد بزرگوار علامه بحر العلوم بوده است. اينها شاگردان مرحوم آ شيخ محمد باقر بهبهاني معلم ثاني عشر هستند. «البهبهاني معلم البشر مجدد المذهب في ثاني عشر» قرن دوازدهم. مرحوم ملا احمد نراقي متوفي 1245 است. استاد علامه شيخ انصاري(ره) صاحب کتاب رسائل و مکاسبي که الآن از دروس حوزوي است. بسيار مرد بزرگواري بود. مرحوم ملا احمد نراقي صاحب تأليفات در فقه، اصول است. کتابي به نام خزائن دارد که کتاب خوبي است. يک کتابي در اخلاق دارد. پدر بزرگوارشان يک کتابي در اخلاق دارد «جامع السعاده» و ايشان «معراج السعاده» را دارد. پدر به زبان عربي و فرزند به زبان فارسي نوشته است. کتاب بسيار جالب و ارزشمندي است. چون نويسنده و مؤلف خودش انسان اخلاقي بوده است. اين کتاب تأثير گذار است. من به مناسبتي يادم هست که ايشان جرياني را نقل مي‌کند که روزگار گذرا است، خوب و بد زندگي تمام مي‌شود. خوشا به حال کساني که خودشان را در اين چهار روز زندگي ساختند. قرآن مي‌فرمايد: «قَدْ أَفْلَحَ‏ مَنْ‏ زَكَّاها» (شمس/9) يکجا مي‌فرمايد: «قَدْ أَفْلَحَ‏ مَنْ‏ تَزَكَّى‏» (اعلي/14) رستگار کسي است که خودش را ساخت. خودش را پاک کرد. ايشان شعري را در کتاب معراج السعاده نقل مي‌کند. مي‌فرمايد:
شنيده‌ايم که محمود غزنوي يک شب  *** شراب خورد و شبش جمله بر سمور گذشت
گداي گوشه نشيني لب تنور گرفت *** لب تنور بر آن بينواي عور گذشت
علي الصباح بزد نعره‌اي که اي محمود *** شب سمور گذشت و لب تنور گذشت
دنيا دارد تمام مي‌شود. خوشا به حال کساني که از اين فرصت استفاده کردند و خودشان را ساختند. پيامبر اکرم به ابيذر فرمود: اباذر «اغتنم حياتَکَ قَبلَ مَوتِک» تا زنده هستي از اين حيات و زندگي استفاده کن. غنيمت بشمار. تا نفس فرو مي‌رود و مي‌آيد. سعدي فرمود: هر نفسي که فرو مي‌رود ممد حيات است، چون برمي‌آيد مفرح ذات است. او اين نفس را داده و او اين نفس را مي‌گيرد. قرآن مي‌فرمايد: هيچ انساني نمي‌ميرد الا به اذن الله! حالا که انسان حيات دارد از اين فرصت استفاده کند و الا پشيمان مي‌شود. قرآن يکي از اسامي که براي قيامت ذکر مي‌کند «يوم التغابن» است. يومي که انسان مي‌بيند غبن کرده است، ضرر کرده است. پس فرمايش ديگر پيامبر «اغتنم حياتک قبل موتک» تا زنده هستي، زندگي را غنيمت بشمار. «وَ صِحَّتَكَ قَبْلَ سُقْمِك‏» (أمالي طوسي/ص525) قدر سلامتي را بدان. جالب است در مورد سلامتي روايتي را بخوانم. در حديثي هست که نعمت سلامتي اينطور است. انسان وقتي نعمت سلامتي را دارد، فراموش مي‌کند. وقتي از دست داد، يادش مي‌آيد. يک شب بخاطر يک بيماري اندکي خواب از انسان گرفته مي‌شود و نمي‌خوابد. پيغمبر خدا به ابيذر فرمود: سلامتي را قبل از بيماري قدر بدان.
شريعتي: اين وصاياي پيامبر اکرم به ابيذر منتشر و چاپ شده است، نکاتي که حاج آقاي نظري گفتند مي‌تواند يک بهانه باشد و يک اشتياقي ايجاد کند براي مطالعه اين وصيت‌هاي ناب و بسيار عميق، دوستاني که تمايل دارند هم کتاب معراج السعاده و هم وصاياي نبي مکرم اسلام را مطالعه کنند و از درياي وسيع و عميق معارف بهره‌مند شوند، به سايت ما مراجعه کنند يا براي ما پيامک بزنند.
حاج آقاي نظري منفرد: يک جمله ديگر در پايان اين وصيت هست، ابيذر مي‌گويد: پيغمبر خدا به من فرمودند: زياد اين کلمه را تکرار کن. «أَنْ أُكْثِرَ مِنْ قَوْلِ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ فَإِنَّهَا كَنْزٌ مِنْ كُنُوزِ الْجَنَّةِ» (المحاسن، ج1، ص11) از گنج‌هاي بهشت است.
شريعتي: فردا روز 23 ذي القعده روز زيارتي امام هشتم، امام رضا(ع) هست. انشاءالله زيارت مشهد الرضا نصيب فرد فرد شما شود. اگر نکته‌اي هست بفرماييد.
حاج آقاي نظري منفرد: زيارت امام رضا(ع) واقعاً مغتنم است. عزيزان در هنگام زيارت حضور قلب داشته باشند. يک نکته در رابطه با زيارت حضرت رضا وارد شده که قابل توجه است. روايت معتبري هم دارد. اينکه انسان امام را با معرفت زيارت کند. يعني بداند حجت الله علي الارض است. در صلوات بر حضرت رضا مي‌خوانيم «و حجتک علي من فوق الارض و من تحت الثري» با اين معرفت که حجت الهي است و امام و معصوم است. اينها برگزيدگان حضرت حق هستند. امين الله في ارضه هستند. با اين اعتقادات و توجه امام را زيارت کنند.
اللهم عجل لوليک الفرج، و العافية و النصر، خدايا همه کساني که از اسلام دفاع مي‌کنند، در هر سنگري که هستند، همه را تأييد بفرما. پرچم اسلام را در همه جهان به اهتزاز در آور. فرج آقاي ما را نزديک بفرما. خدايا نسل جوان ما را از اين هجمه‌هايي که دشمنان امروز دارند و برنامه‌هايي که براي سقوط آنها ريختند حفظ بفرما. همه ما و خانواده‌ها و مردم خوب اين کشور را از آسيب‌ها حفظ بفرما.
شريعتي: بهترين‌ها را براي شما آرزو مي‌کنم. «والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمدٍ و آله الطاهرين»