اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

98-12-14-حجت الاسلام والمسلمين سعيدي – آرامش در زندگي بر مبناي کتاب چهل حديث امام خميني(ره)- توصيه‌هايي جهت دستيابي به آرامش و شرح حديث چهل


برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: آرامش در زندگي بر مبناي کتاب چهل حديث امام خميني(ره)- توصيه‌هايي جهت دستيابي به آرامش و شرح حديث چهل
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين سعيدي
تاريخ پخش: 14-12-98

شريعتي: بسم الله الرحمن الرحيم، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
از بستر بيماري خود پا شدني نيست *** بي لطف شما شهر مداوا شدني نيست
رفتيم به ديدار حکيمان و طبيبان *** گفتند که با دانش آنها شدني نيست
کند است چنان رفتن هر ثانيه انگار *** شب اين شب عقرب زده فردا شدني نيست
هرقدر که پيراهن گلدار بپوشد *** بي نور شما باغچه زيبا شدني نيست
رخصت بده بانوي عزيزم بنويسم *** بي عطر حرم چشم غزل وا شدني نيست

سلام مي‌کنيم به حضرت فاطمه معصومه، سلام مي‌کنيم به حضرت امام رئوف، علي بن موسي الرضا، امشب شب ميلاد نور چشمي اين عزيزان است. شب ميلاد با سعادت امام جواد(ع) که بر همه شما مبارک باشد. سلام مي‌کنم همه‌ي بيننده‌هاي عزيز و نازنين‌مان، به سمت خداي امروز خيلي خوش آمديد. حاج آقاي سعيدي سلام عليکم، خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي سعيدي: بسم الله الرحمن الرحيم، بنده هم خدمت شما و همه بينندگان عزيز عرض سلام دارم. انشاءالله که توفيق بندگي و عبادت خداوند را در همه احوال زندگي داشته باشيم. انشاءالله که خداوند ما را نسبت به حضرات اهل‌بيت تابع و مطيع و عاشق قرار بدهد. تولد امام جواد(ع) را تبريک مي‌گويم. صبح که از کنار حرم مي‌گذشتم، با شرايطي که امکان زيارت وجود ندارد، از طرف همه بيننده‌ها سلام دادم. انشاءالله پذيرفته شده باشد و زيارت همه قبول باشد.
شريعتي: انشاءالله به زودي شرايط عادي شود و کنار هم زندگي سرشار از آرامش را تجربه کنيم.
حاج آقاي سعيدي: انشاءالله خدا آن چيزي که به صلاح و خير ماست و هميشه از خدا به ما خير مي‌رسد براي ما مقدر کند و ما را در موقعيت‌هاي مختلف زندگي صبور و شاکر قرار بدهد.
شريعتي: به حديث چهلم از چهل حديث حضرت امام رسيديم، چهل منزل را طي کرديم. بحث شما را خواهيم شنيد.
حاج آقاي سعيدي: شبهاتي در اين روزها مطرح مي‌شود که سابقه شبهات بيش از هزار ساله دارد. در هر موقعيتي که پيش مي‌آيد، يکسري شبهاتي را پاسخ مي‌دهيم که بعضي قبل از اسلام مطرح شده و خوب حل نشده و افراد تازه فکر مي‌کنند با آن برخورد کردند. در تناقضاتي نسبت به قرآن مي‌گرفتند که امروز هم مي‌گويند: بالاخره خدا شفا مي‌دهد يا آن پزشک يا دارو؟ در قرآن هست «إِنَّا هَدَيْناهُ‏ السَّبِيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً» (انسان/3) خدا يکجا مي‌گويد: من هدايت مي‌کنم، يکجا قرآن است مي‌گويد: اين هدي للناس است. بالاخره خدا شفا مي‌دهد، خدا توفي نفس مي‌کند، مرگ دست خداست. ملک الموت هست يا ملائکه هستند، کدام يک توفي نفس مي‌کند؟ هرکدام ابزار و وسيله دارد. يکوقت مي‌گويد: شافي خداست و يکوقت خدا عسل را شفاء معرفي مي‌کند. خدا در آن قرار مي‌دهد و اينگونه خلق مي‌کند که آن شفاء دهنده باشد. در زمان مسيحيت هم اين شبهه مطرح مي‌شد. اينکه آدم شبهه چند هزار ساله را مطرح کند، خاک خورده است. اين مسائل يک تزلزل در جسم آدم ايجاد مي‌کند، يک امتحاني براي روح و معنويت آدم است. چقدر اعتقادات درست است؟ آيا با اندک مسأله‌اي لرزش پيدا مي‌کني؟ يکي مي‌گويد: آقا آدم بايد دنبال مال حلال باشد. اما به يکجا مي‌رسد يک موقعيت حرام شيرين گير مي‌آيد، نمي‌تواند خودش را نگه دارد. مي‌گويد: من آدمي هستم نسبت به کنترل نفسم اينطور هستم. موقعيت عصبانيت پيش مي‌آيد همه را به هم مي‌ريزد. انشاءالله اعتقادات ما متزلزل نشود. اين ويروس‌ها يکوقت روي بدن ما اثر مي‌گذارند، يکوقت روي اعتقادات ما اثر مي‌گذارند.
مسأله توجه به نعمت‌هايي که تا به حال براي ما عادي بوده است. قبلاً زيارت مي‌رفتيم، صله رحم، مسافرت، کاسبي‌هايي که شکر نکرديم، کاسبي‌هايي امروز از رونق افتاده است، وقتي مي‌پرسيدند: چه خبر، هميشه نق مي‌زدي. اين هم وضعيت الآن است. شکر نعمت داشته باشيم. لذا از صفات مؤمنان اين است که در شدت و رخاء هميشه شاکر نسبت به خداست. از حضرت ايوب بگيريد تا کساني که همه جور نعمت داشته باشند، حضرت سليمان شاکر است، حضرت ايوب هم شاکر است. او در اوج قدرت و ملک سليماني است و او در اوج ابتلائات الهي است. صبار شکور باشيم. در صحيفه مبارکه سجاديه دعاي هفتم که مقام معظم رهبري توصيه کردند، در جاي ديگر داريم «الهي لا تحرمني لقلة شکري» خدايا مرا از نعمت‌ها محروم نکن بخاطر اينکه من کم شکر مي‌کنم. کم شکر کردن يک اثري دارد که محروم شدن از بعضي نعمت‌هاست. انشاءالله شکور باشيم.
در همه موقعيت‌ها چه سخت و چه آسان، سخت بودن دليل بر شکر نکردن نيست. سخت بودن صبر اضافه مي‌خواهد، شکر اضافه مي‌خواهد. خدايا شکرت، باز هم شکرت. پس اين مسأله را چه به لسان و چه به عمل داشته باشيم. از بدترين حوادث بهترين استفاده را ببريم. مي‌شود از بدترين حوادث بهترين استفاده را کرد. امروز مي‌شود شما توجه به خدا داشته باشيد، يکي زمين مي‌خورد و زانويش زخم مي‌شود. شروع به فحاشي مي‌کند. بعضي هم مي‌گويند: خدايا... سرش به سمت آسمان بلند مي‌شود. به قدرت خدا توجه کنيم. بعضي چيزها نشان مي‌دهد ضعيف هستي، هيچي نيستي. آدم‌ها طغيان مي‌کنند، «إِنَّ الْإِنْسانَ لَيَطْغى‏، أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى‏» (علق/6و7) اين قيد مؤمن و کافر ندارد. مطلق انسان است. کاري ندارد، يعني فطرتاً آدم‌ها اينطور هستند. يک ذره احساس کنند توانايي در مسأله الف و ب هست يکباره طغيان مي‌کنند. اين سختي‌ها، آرامش و سکون و بندگي را در ما برمي‌گرداند. غفلت‌هايي که داشتيم انشاءالله از بين برود، نسبت به نعمت سلامتي غفلت داشتيم. اميرالمؤمنين(ع) مي‌فرمايند: نعمت‌هايي هست که نسبت به آن توجه نداريم. غافل هستيم. وقتي سالم هستيم حواسمان به سلامتمان نيست. آقاي مجتهدي که خدا رحمتشان کند، گاهي اين مثال را مي‌زدند، هروقت يادت رفت نعمت خدا چيست، دستت را جلوي بيني و دهانت بگذار نتواني نفس بکشي، بعد مي‌فهمي نفس کشيدن چه نعمتي بود. ما نسبت به داشته‌ها فراموشي داريم.
آنهايي که پدر و مادر از دست دادند، فکر مي‌کردند پدر و مادر هميشگي است، تازه مي‌فهمند چه نعمتي از دست دادند. گاهي نيت درست با عمل درست منطبق نيست، بدانيم چه چيزي را پخش مي‌کنيم. از بدترين حوادث، بهترين استفاده‌ها مي‌شود. از نعمت‌هايي که به ما داده شده درست استفاده کنيم. در مسأله جنگ تحميلي چقدر آدم ساخته شده، چه پيشرفت‌هايي براي ما ايجاد کرد. جنگ دانشگاه بود. آدم‌هايي بودند که هزار درجه بالا رفتند. بدانيم در موقعيت‌هاي بعدي يک تجربه براي ما کسب شود. آدم‌هاي عادي در هست و نيست خيلي حرف مي‌زنند. آدم‌هاي سطح بالاتر در بايد و نبايد حرف مي‌زنند. الآن در اين موقعيت کاسبي اينطور بود. الآن بايد چه کار کنيم؟ ديگر راهي ندارد... نه! راهي به ذهنت نمي‌رسد. با ديگري مشورت کن. در اين موقعيت‌ها به اضطراب گرفتار شدي، کاسبي تو مشکل پيدا کرده است. در اين موقعيت وسواس‌ها تشديد شده است. بعضي به بايدها و نبايدهاي شخصي مي‌رسند، آنهايي که بايدها و نبايدهاي اجتماعي مي‌رسند. در رسانه کدام مطلب را بگويم؟ نقش من چيست؟ اگر هواداران من اين حرف را بشنوند، آرامش مي‌گيرند يا اضطراب؟ چه موقعيتي پيش مي‌آيد؟ براي اينکه هوادارانم بيشتر شوند در فضاي مجازي مي‌توانم اضطراب ايجاد کنم؟ فردا شهرت من از بين مي‌رود. فردا يک نفر از من مشهورتر مي‌آيد. فردا اگر بميرم چطور جواب عملم را مي‌دهم؟ عملکردها از حافظه ما پاک نمي‌شود. الآن چه کنيم؟
1- مسأله استفار است، طلب مغفرت کنيم. در موقعيت بلايي هم قرار گرفتيم، بهترين مرگ‌ها مرگي است که آدم پاک از دنيا برود و ابزار پاکسازي انسان استغفار است. دعاي استغفار که خيلي معروف است از حضرت علي(ع) است و هفتاد بند است، شخص اعرابي بيابان نشيني نزد حضرت آمد و گفت: وضعيت زندگي من خيلي خراب است. نمي‌توانم به عيال و زن و بچه‌ام برسم. حضرت فرمود: استغفار کن. گفت: زياد استغفار مي‌کنم ولي اثري ندارد. حضرت فرمود: چون استغفارت ناقص است. چون گناهاني را کردي که نمي‌داني آنها گناه بودند. نسبت به آنها استغفار نمي‌کني و استغفارت ناقص درمي‌آيد. اين هفتاد بندي را اميرالمؤمنين دارند که امام حسين (ع) يا امام سجاد نقل کردند. دوباره اين آدم نزد حضرت آمد و گفت: اينقدر وضع ما خوب شده و مشکلم برطرف شد. يکسري موانع وجود دارد بين ما و خدا فاصله مي‌اندازد و مانع ديد مي‌شود. ما را کند مي‌کند. استغفار ما کامل باشد. خدايا از دعاهايي که نسيان مرا گرفت، فراموشي مرا گرفت، نمي‌دانم گناه کردم. خدايا من نسبت به آن استغفار مي‌کنم، نسبت به گناهي که نمي‌دانستم. 2- صدقه؛ دو اثر دارد. يکي رفع بلاست. يکي دفع بلاست. امام صادق(ع) فرمودند: بلاي محتوم را از بين مي‌برد. صدقه انواع دارد. خداوند عالم نماز را اينقدر واجب دانست، گفت: آب هم نداشتي تيمم کن. يعني يک جايگزين براي ما گذاشته است. بايد اين مسأله اتفاق بيافتد. مسأله قرباني هم خيلي تأکيد شده است.
شريعتي: در طرح قرباني برنامه سمت خدا، هرکس قصد مشارکت دارد به سايت برنامه مراجعه کند.
حاج آقاي سعيدي: شيريني شرکت کردن در کار خير، جمع شدن شيرين است. همه باهمديگر رحم عمومي داشته باشيم. از باب صفتي که خدا به بنده‌هايش دارد، داشته باشيم. مورد بعدي صله رحم است. صله رحم فقط ديد و بازديد نيست. اصل صله رحم رسيدگي است. امام صادق(ع) فرمود: صله رحم ولو بالسلام. زود مسأله را رفع نکنيد. ايام اعتکاف اگر به مسجد نمي‌روم، قرآن که مي‌توانم بخوانم. دعا بخوانم، مي‌شود آن خلوت را داشته باشم. امام کاظم در زندان بودند ولي در زندان اهل شب زنده‌داري بودند.
مورد بعدي صبر در ناملايمات و سختي‌هاست. يکي از صفات بچه‌ها اين است که بي صبر هستند. در خواستگاري مي‌گويند: بچه ما سختي کشيده است. يعني صبور است و در برابر ناملايمات حرفه‌اي شده است. در سختي‌ها خروجي صبر را بگيريم. اميرالمؤمنين مي‌فرمايد: بلاها و ابتلائات چه براي کسي که صبور نيست، چه براي کسي که هست اتفاق مي‌افتد، اما کسي که صبوري مي‌کند، اجر صبرش را مي‌برد. کسي که بي صبري مي‌کند عقاب بي صبري‌اش را مي‌برد. در همه موارد اين اتفاق مي‌افتد. اختلاف رفتارها، اختلاف اجرها را دارد. شأن خدا شفا دادن است. پزشک کشف مي‌کند و به مردم معرفي مي‌کند. توکلتان به خدا باشد و توجه‌تان به وسايل الهي، تا به حال شده بگوييم: حج چيست، توجه به خدا داشته باشد. نماز چيه؟ دلت با خدا باشد. خدا دستور داده نماز بخوان، «أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي‏» صلاة وسيله است براي ذکر خدا. توجه به بهداشت عمومي و پزشکي همان چيزي است که خدا به ما دستور داده است. تشکر مي‌کنم از همه کساني که امروز زحمت مي‌کشند، حضرت آيت الله جوادي مي‌فرمودند: اگر يکوقت توهيني شنيديد، فکر کنيد يک رودخانه‌اي کنار شماست، اين به شما مي‌خورد و مي‌رود براي شما ذخيره مي‌شود. انشاءالله خدا به شما خير کثير بدهد.
شريعتي: قطعاً در اين برهه توصيه‌هاي شما بسيار مؤثر خواهد بود. حديث چهلم از چهل حديث حضرت امام را بشنويم.
حاج آقاي سعيدي: آخرين حديث از چهل حديث حضرت امام(ره)، کلام اهل‌بيت يک دريچه‌اي به قلب ما باز مي‌کند براي معرفت و راهي براي شناخت خدا به جز مسير اهل‌بيت وجود ندارد. قوام اين صراط به فهم ما نسبت به کلام مبارک آنهاست. از امام سجاد(ع) از توحيد سؤال شد. توحيد چيست؟ «سُئِلَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلَامُ عَنِ‏ التَّوْحِيدِ» مسأله اصول دين خيلي مهم است. مثلاً مي‌گويد: پسرم چند سال است نماز مي‌خواند، يکباره يک مسأله‌اي پيش آمده، فلان رفيق را پيدا کرده، نماز را کنار گذاشته است. توحيد اصول دين و نماز فروع دين است. وقتي توجه به فروع دين بيش از اصول دين شد، يعني پايه‌اي بنا نشد، همين اتفاق مي‌افتد که با يک تزلزل کوچک هفتصد مسأله شرعي هم بلد باشد، به هيچ دردي نمي‌خورد. لذا علامه طباطبايي مي‌فرمودند: همه مشکلات ما سر همين توحيد است. «فَقَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَلِمَ أَنَّهُ يَكُونُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ أَقْوَامٌ مُتَعَمِّقُونَ» خداوند مي‌دانست که در آخرالزمان اقوامي مي‌آيند بسيار عميق فکر مي‌کنند. يعني يک نفر به سطح زمين دسترسي دارد و يک نفر به عمق زمين. متعمقون يعني کساني که به عمق زمين دسترسي دارند. لذا ما يک چيزي مي‌فهميم و امام سجاد يک چيز ديگر مي‌فهمد. آيه همان است، فهم به واسطه ظرف فهمي که امام سجاد دارد فرق مي‌کند. «فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالى» خداوند سوره‌ي «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» را نازل کرد. «وَ الْآيَاتِ مِنْ سُورَةِ الْحَدِيدِ إِلى‏ قَوْلِهِ» شش آيه اول سوره حديد تا آخر آيه‌اي که «وَ هُوَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» او به ذات شما داناست. اينها براي اقوام متعمق است. حضرت امام مي‌فرمايند: اگر هيچکس هيچ کلامي شيرين‌تر، گوياتر و درست‌تر از اين مسأله در مورد خداوند نمي‌تواند بگويد، از اين آيه بالاتر وجود ندارد. «فَمَنْ رَامَ وَرَاءَ ذَلِكَ، فَقَدْ هَلَكَ» کسي که تصور غير از اين داشته باشد، هلاک شده است. يعني اصلاً فهم شما نخواهد رسيد و هر چيزي اضافه بگوييد غلط است. شش آيه اول سوره مبارکه حديد و سوره مبارکه اخلاص. حضرت امام با بسم الله شروع مي‌کنند. چهار بار ايشان گفته: از حوصله بحث خارج است و در اين کتاب نمي‌گنجد. از حضرات اهل‌بيت روايات بسياري در مورد بسم الله داريم که توان فهم بيشتر براي مخاطب نبوده است. «اقوامٌ متعمقون» اگر آدم عمق فکري خودش را بالا ببرد، مي‌تواند از قرآن و روايات درک بيشتري داشته باشد. اينها يک منبعي هستند که وجود دارند. من از يک منبع آبي مي‌خواهم آب بردارم، يک ظرف کوچک و يک ظرف بزرگ برمي‌دارم، زماني که به من داده شده هفتاد سال زندگي است. به من گفتند: در يک ساعت مي‌تواني آب برداري. اما با چه ظرفي آب برداري؟ تشت باشد يا استکان؟ آنهايي که اهل تفکر و فکر هستند، توانايي ظرفيت خودشان را بالا مي‌برند مي‌توانند در همين عمر کمشان خيلي استفاده کنند. يعني يک ساعت مطالعه‌اش، در دين ما خيلي توصيه شده که عمق فکر خود را بالا ببريد. سطحي نگري ممنوع است. سطحي نگري همان داعش امروز است، نسبت به يک آيه خودش مي‌برد و مي‌دوزد و آدم مي‌کشد. اين عمق فکري توست که برداشت تو را از قرآن متفاوت مي‌کند، منبع فيض ثابت است تو با چه ظرفي سراغش مي‌روي؟ سطح مطالعه خود را بالا ببريم. يکي از کارهايي که فکر را تقويت مي‌کند، مي‌گويند: با کساني که زياد با بچه‌ها سر و کله مي‌زنند، توصيه مي‌کنند بارگيري خوبي داشته باشيد. مطالعه از قبل داشته باشيد. سعي کنيد عمق فکري پيدا کنيد. اگر فقط گوينده و منبري بودم، همه حرف مرا شنيدند، فکرم خمير مي‌شود. اگر به عمق فکري سرعت بدهيم از کم عمرمان مي‌توانيم خيلي استفاده کنيم، آنوقت يک ساعت مطالعه من به اندازه‌ي يک سال مطالعه ديگري نقع دارد. وقتي پاي فلان منبر مي‌نشينم، احساس مي‌کنم اين جواب من بود چون دنبال سؤالم گشتم. سعي کنيم در ذهن خود سؤال ايجاد کنيم براي روزي که بچه‌ها سؤال مي‌پرسند و نمي‌توانيم پاسخ بدهيم.
شريعتي: اين روزها اوقات فراغت بيشتر شده است و فرصت خوبي براي تعمق است. امروز صفحه 336 قرآن کريم را تلاوت خواهيم کرد.
«حُنَفاءَ لِلَّهِ غَيْرَ مُشْرِكِينَ‏ بِهِ وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَكَأَنَّما خَرَّ مِنَ السَّماءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّيْرُ أَوْ تَهْوِي بِهِ الرِّيحُ فِي مَكانٍ سَحِيقٍ «31» ذلِكَ وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ «32» لَكُمْ فِيها مَنافِعُ إِلى‏ أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ مَحِلُّها إِلَى الْبَيْتِ الْعَتِيقِ «33» وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنا مَنْسَكاً لِيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلى‏ ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعامِ فَإِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَ بَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ «34» الَّذِينَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ الصَّابِرِينَ عَلى‏ ما أَصابَهُمْ وَ الْمُقِيمِي الصَّلاةِ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ «35» وَ الْبُدْنَ جَعَلْناها لَكُمْ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ لَكُمْ فِيها خَيْرٌ فَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْها صَوافَّ فَإِذا وَجَبَتْ جُنُوبُها فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْقانِعَ وَ الْمُعْتَرَّ كَذلِكَ سَخَّرْناها لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ «36» لَنْ يَنالَ اللَّهَ لُحُومُها وَ لا دِماؤُها وَ لكِنْ يَنالُهُ التَّقْوى‏ مِنْكُمْ كَذلِكَ سَخَّرَها لَكُمْ لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلى‏ ما هَداكُمْ وَ بَشِّرِ الْمُحْسِنِينَ «37» إِنَّ اللَّهَ يُدافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٍ كَفُورٍ»
ترجمه آيات: (مراسم حج را انجام دهيد) در حالى كه همگى خالص براى خدا باشيد و هيچ گونه شركى به خداوند نورزيد، و هر كس به خدا شرك ورزد، گويى از آسمان سقوط كرده و پرنده‏اى در فضا او را مى‏ربايد، يا باد او را به مكانى دور پرتاب مى‏كند. اين است (دستورات خداوند درباره‏ى حج) و هر كس شعائر خدا را گرامى بدارد، پس اين از تقواى دل‏هاست. در آن (حيوانات قربانى) براى شما تا رسيدن زمان معيّن (عيد قربان) منافعى است، سپس جايگاه آن (قربانى) به سوى آن خانه قديمى و آزاد (كعبه) است. و (شما تنها امّتى نيستيد كه تكليف قربانى دارد، زيرا) ما براى هر امّتى آئينى قرار داديم، تا هنگام قربانى نام خدا را بر حيواناتى كه خداوند روزى آنان كرده ببرند، خداى شما معبود يكتاست، پس فقط تسليم او باشيد، و به بندگان خالص بشارت ده. (مُخبتين) كسانى هستند كه هرگاه نام خدا برده شود دل‏هايشان از خوف (خداوند) مى‏لرزد و بر آنچه (از سختى‏ها) به آنان مى‏رسد مقاومند و برپاكنندگان نمازند و از آنچه به آنان روزى داده‏ايم انفاق مى‏كنند. و (قربانى كردن) شترهاى چاق را براى شما از شعائر الهى قرار داديم، در آنها براى شما خير است، پس (هنگام قربانى) نام خدا را بر شتران در حالى كه ايستاده‏اند ببريد، پس چون به پهلو افتادند (و جان دادند) از (گوشت) آنها بخوريد و به فقير قانع و فقيرى كه روى سؤال ندارد اطعام كنيد، بدين گونه حيوانات قربانى را براى شما (رام و) مسخّر كرديم، تا شايد شكرگزارى كنيد. هرگز گوشت و خون حيوانات قربانى، به خداوند نمى‏رسد، بلكه آنچه از طرف شما به او مى‏رسد تقواست، اين گونه خداوند حيوانات را براى شما مسخّر نمود، تا خدا را به خاطر آن كه شما را هدايت كرده است به بزرگى ياد كنيد، و به نيكوكاران بشارت ده. قطعاً خداوند از كسانى كه ايمان آورده‏اند دفاع مى‏كند، بى‏شك خداوند هيچ خيانتكار ناسپاسى را دوست ندارد.
شريعتي: نکات پاياني شما را بشنويم.
حاج آقاي سعيدي: احمد بن محمد بن عيسي اشعري که از اصحاب امام جواد و امام هادي(ع) هستند. ايشان در مسأله اعتقادات خيلي حساسيت دارند. زماني که اعتقادات خيلي به هم ريخته بود، سرباز اعتقادي ما بودند. خيلي فعاليت داشتند و تصحيح مي‌کردند. مسأله اعتقادات بسيار مهم است. نگراني شما نسبت به فرزند بي اطلاعي از مسائل اعتقادي باشد که آن مسأله اعتقادي اگر پايه درست باشد، احکام هم درست مي‌شود. خدايا تو را به آبروي اميرالمؤمنين و حضرت صديقه طاهره ما را از اين ابتلاء به وجه احسن خارج کن. فرج آقا امام زمان را که بزرگترين بلاي امروز غيبت امام زمان و دلتنگي براي حضرت است. خدايا از ادامه غيبت حضرت حجت صرف نظر بفرما و چشم ما را به جمال ايشان روشن بگردان.    
شريعتي: صحبت‌هاي حاج آقاي حسيني قمي حسن ختام امروز ماست.
حاج آقاي حسيني قمي: آنچه اميرالمؤمنين در نهج البلاغه مي‌فرمايند که «نَحْمَدُهُ‏ عَلَى‏ آلَائِهِ كَمَا نَحْمَدُهُ‏ عَلَى‏ بَلَائِه‏» حمد خدا مي‌گوييم در نعمت‌ها همانطور که حمد خدا مي‌گوييم در بلاها. اين اعتقاد ماست که بايد هرچه ياد گرفتيم روزي بايد خودش را نشان بدهد. توصيه‌هاي پزشکي را رعايت کنيم. اگر باور کرده باشيم آنچه خدا براي ما مقدر مي‌کند و بايد راضي باشيم به مقدرات الهي، باور اينجا به درد مي‌خورد. در اين روزها هواي مستأجرين، کارگرهاي روزمزد را داشته باشيم. رسول خدا فرمود: «ارْحَمُوا مَنْ‏ فِي الْأَرْضِ يَرْحَمْكُمْ مَنْ فِي السَّمَاءِ» به زميني‌ها رحم کنيد تا آسماني‌ها به شما رحم کنند. اگر رحمت ما شامل ديگران شود خدا به ما رحم مي‌کند و الا خشم و غضب خدا سراغ ما مي‌آيد. انشاءالله اگر آرامش داشته باشيم مشکلي نخواهيم داشت.
«والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين»