اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

91-02-27-حجت الاسلام والمسلمين انصاريان-آثار تلاوت قرآن

برنامه سمت خدا

-حجت الاسلام والمسلمين انصاريان

-آثار تلاوت قرآن

91-02-27

سوال – بهره هاي روحي تلاوت قرآن چيست؟

پاسخ – اميرالمومنين (ع) مي فرمايند : تمام عوارض و بيماري هايي که بدن به آن دچار مي شود، به تناسب براي روان انسان هم ايجاد مي شود. در آيات و روايات آمده که از اعظم روزي هاي پرودگار براي روح انسان، کلام خدا است.هم شنيدن و هم خواندن قرآن براي رفع عوارض و زنگار روح انسان موثر است. شنيدن و خواندن قرآن باعث رفع خستگي از روان انسان مي شود.قرآن آثار عظيمه ي مثبتي در روان انسان دارد که پروردگار عالم در آخرين آيه ي سوره ي مبارکه ي مزمل سه مورد را نقل مي کنند. اين سه مورد عبارتند از بيماري، طلب کسب يا کوشش هاي سخت معنوي که در کلمه ي جهاد آمده است. اغلب مردم با اين سه مورد درگير هستند. در اين آيه ي شريفه خداوند مردم را دو بار امر به قرائت قرآن فرموده است. مي فرمايد : تا جايي که براي شما امکان دارد قرآن را بخوانيد. گاهي شما در بستر بيماري افتاده ايد اما در همان بستر بيماري و در حال درد کشيدن هم مي توانيد قرآن بخوانيد. قرآن در سرعت درمان موثر است. وقتي که انسان قرآن مي خواند به حق و حقايق الهي وصل مي شود. درنتيجه بدن بيمار براي پذيرش داروها آماده مي شود. به همين خاطر در کتاب ها آمده که پزشکان گذشته ي ما وقتي بيمارستان مي ساختند يک تعداد قاري جوان و خوش صدا استخدام مي کردند. اين قاريان اول غروب که معمولاً هجوم درد براي افراد بيشتر است در حياط يا پشت بام بيمارستان، نزديک به اتاق هاي بيماران با لحن نرم و حال پرسوز قرآن مي خواندند. بيماران با شنيدن قرآن نفس راحت کشيده و به درد مسلط مي شدند. امروزه هم ثابت شده بيماراني که اهل ذکر و قرائت قرآن هستند، زودتر از افراد ديگر درمان پيدا مي کنند.

سپس در همين آيه خدا مي فرمايد: اگر براي کسب روزي با هر وسيله اي سفر مي کنيد باز هم قرآن بخوانيد. اگر در جبهه ي فرهنگي و جبهه ي حق عليه باطل هم کار مي کنيد قرآن بخوانيد. تأثير قرآن يک امر قطعي است. در روايات داريم که وقتي پيامبر اکرم از لحاظ بدني از کارهاي تبليغي و مسئوليت هاي الهي خسته مي شدند، اگر بلال حاضر نبود، به يک نفر مي فرمودند سريع بلال را نزد من بياوريد. بلال دل، زبان، قلب و روح پاک داشت. وقتي که بلال حاضر مي شد پيامبر مي فرمودند : بلال من را از کسالت و خستگي راحت کن. با اينکه پيامبر اکرم (ص) بهترين قاري قرآن در عالم خلقت بودند، اما با قرائت قرآن بلال، رفع خستگي مي کردند. بنا به نقل شيخ مفيد وقتي که عصر تاسوعا دشمن اعلام حمله کرد، امام حسين (ع) به قمر بني هاشم فرمودند: شما نزد فرماندهان لشکر برويد و بگوييد جنگ را به فردا بيندازند. امام حسين (ع) از شهادت و مرگ نمي ترسيدند. ايشان مرگ را انتقال از خانه اي به خانه ي آبادتر مي ديدند. در امر شهادت ايشان مي فرمودند: اشتياق من به شهادت از اشتياق يعقوب به يوسف بيشتر است. ايشان به قمر بني هاشم فرمودند: من مي خواهم بخاطر چهار کار يک شب بيشتر در دنيا زنده باشم. خدا مي داند که من عاشق قرائت قرآن، نماز، دعا و استغفار و آمرزش خواهي هستم. يعني امام حسين (ع) حاضر مي شوند که بخاطر قرائت قرآن بمانند و به ملاقات فرشتگان، انبياء، مادر و پدر خود نروند. هر مسلماني بايد اين روش ابي عبدالله (ع) را در زندگي خود محور قرار دهد. يعني عاشق خواندن قرآن باشد. و هر فرصتي که در شبانه روز پيدا مي کند، يا از روي صفحات قرآن آن را تلاوت کند يا هر سوره اي را که حفظ است بخواند. رتبه ي قاريان قرآن در روز قيامت از همه ي امت بالاتر است.

سوال – روزي يک صفحه تلاوت قرآن چقدر در طهارت روح ما موثر است ؟

پاسخ – ما در تاريخ مي بينيم که شريرترين مردم با يک آيه که از يک قاري قرآن شنيده اند، آنقدر تغيير روحي پيدا کرده اند که بقول قرآن مجيد تبديل به يک انسان مبارک شده اند. کلمه ي مبارک تعبيري است که خدا در ارتباط با حضرت عيسي بکار مي برد. فردي نزد حضرت صادق (ع) آمده و مي گويد : کلمه ي مبارک در اين آيه چه معنايي دارد ؟ حضرت با صيغه ي مبالغه کلمه را بيان کرده و مي فرمايند : نفّاعً يعني عيسي يک موجود بسيار با منفعتي بود. گاهي بدترين مردم يک آيه را شنيده اند و تبديل به يک موجود بسيار با منفعت شده اند. مثلاً يک نفر براي ختمي به مسجد آمده و يک آيه اي را که داراي معناي رواني بوده مي شنود، يک باره با همين يک آيه تغيير پيدا مي کند. افرادي که قرآن مي خوانند بايد بدانند که هربار که شروع به قرائت آن مي کنند به تعداد هر حرفي که از زبان آنها مي گذرد، خدا ثواب يک ختم قرآن را به آنها مي دهد. همين رويکرد خدا به انسان، تصفيه کننده و پاک کننده است. قرآن درمان کننده و کانون مهر است. زماني که با قرآن تماس مي گيريم از روي مهر و محبت نواقص ما را برطرف کرده و لذت روحي به ما مي دهد. روايتي در جلد دوم اصول کافي در باب فضل قرآن آمده که امام سجاد (ع) مي فرمايند : اگر در شرق و غرب عالم همه ي انسان ها از بين بروند اما قرآن با من باشد، من احساس تنهايي نمي کنم. امام سجاد (ع) با چشم عقل و دل خود مي ديدند که تمام مکنونات عالم هستي به صورت کلام و مفهوم در قرآن است. مآمدهآآ بنابراين مي گويند که در صورتي که تمام عالم هستي از بين برود باز هم من تنها نيستم چون همه چيز در قرآن است. خدا، قيامت، بهشت، انبياء، اولياء و همه چيز در قرآن قابل لمس است.

سوال – آيا در هنگام قرائت قرآن بايد تدبر کرد يا صرفاً با خواندن آن ما اين فضايل را بدست مي آوريم؟

پاسخ - هر دو کار، به تناسب خود داراي آثاري است. البته تدبر آثار فوق العاده تر و بيشتري دارد. طبق طرحي که خود قرآن داده، براي ورود به تدبر و فهم اعماق و حقايق قرآن دو راه وجود دارد : يکي اينکه انسان با يک فرد متخصص و يک عالم رباني وارد به قرآن، در ارتباط باشد. بهترين راه هم براي اين مسئله در ماه رمضان، محرم و صفر حضور در جلساتي است که يک عالم رباني دعوت شده و حقايق را مطرح مي کند. زماني که من بچه بودم، صبح هاي جمعه به همراه پدرم به يک مجلسي مي رفتم. يک واعظي در آن مجلس سخنراني داشت که شايد چهل و پنج سال است که فوت کرده است. بيشتر منبر اين واعظ در ارتباط با سه جزء آخر قرآن بود. اين سه جزء در اوايل بعثت پيامبر نازل شده است. اين آيات تقريباً عامل بيدار کننده ي عقل و انديشه ي مردم بوده و آثار خير و شر را بيان مي کند. اين فرد در سي دقيقه از سخنراني خود زماني که آيه به آيه ي اين سه جزء را خوانده و عمق آن را بيان مي کرد به همراه آن اشک هم مي ريخت. در اين حالت مستمعي که او را مي بيند، حال او را مشاهده مي کند و حقيقت قرآن را از زبان او مي شنود، چه حالي پيدا مي کند؟ او در يک افق بالايي بود که مستمع پايين مانده را به همراه خود مي برد. راه ديگر هم براي درک قرآن اين است که انسان به حوزه هاي علميه رفته و متخصص قرآن بشود. البته مسئوليت اين راه به گردن همه نيست. در اين چهل ساله ي اخير خوشبختانه تفاسير زيادي در خصوص قرآن نوشته شده است. چقدر خوب است که هر خانواده ي ايراني يک تفسير مختصر قرآن را در خانه داشته باشد. اين کاري است که گذشتگان ما مي کردند. وقتي که من بچه بودم، پدر بزرگ مادري و پدري من در هفته، سه شب گوينده ي خانواده مي شدند. يعني يک صفحه تفسير قرآن را براي اهل خانه مي خواندند. چه خوب است که افراد اين کار را بکنند و با محبت اين صفحه را خوانده و توضيح دهند. و از خانواده ي خود بخواهند که کارهاي خود را با معاني قرآن هماهنگ کنند. يک دزد قوي بود که دولت بني عباس نمي توانست او را دستگير کند. نيمه ي شب در راه دزدي، با شنيدن اين آيه از سوره ي حديد که مي فرمايد : آيا وقت آن نشده که قلب تو نسبت به خدا فروتن شود ؟ هنوز هم در حال فرار هستي؟ چرا به خود من باز نمي گردي ؟ من منبع همه ي خيرات هستم. آن فرد چون عرب بود و معني آيات را مي فهميد، يک لحظه به فکر فرورفت و به سوي پروردگار بازگشت و گفت : الان وقت آن است که دل من نسبت به تو فروتن شود. آن فرد سي سال بعد از آن شب زنده بود و معلم عرفان اسلام شد. و شاگردان زيادي تربيت کرد.خداوند از دست کساني که تدبر نمي کنند گله مي کند. وقتي که انسان دل به قرآن داده و مفاهيم آن را درک کند، روي احساسات او اثر گذاشته و با همه ي وجود به سمت حضرت حق تغيير جهت مي دهد.

سوال – در خصوص اينکه قرآن کتاب بندگي است توضيحاتي بفرماييد.

پاسخ- قرآن مجيد زماني نازل شد که شياطين انسي روي زمين مانند دولت ها و حاکمان کافر، ملت ها را به بندگي خود درآورده بودند. بندگي افراد مساوي با خسارت همه جانبه ي دنيايي و آخرتي است. مثلاً در زمان ما آن کسي که رضاخان را بندگي مي کند دست به کشتن مدرس مي زند. به اين فرد بنده ي رضاخان مي گويند. آن فردي که رئيس جمهور امريکا (اباما) را بندگي مي کند يک سال در بحرين مظلومان را قتل عام مي کند. آن فردي که آمريکا را بندگي مي کند به فرمان او يک ميليون نفر را در عراق مي کشد. قرآن ديوار بندگي باطل را خراب کرده و مي گويد که در اين بندگي خسارت کامل وجود دارد. تنها کسي که شايسته است بندگي شود، آن کسي است که ما را خلق کرده است، آن کسي که به ما تداوم عمر داده و زمين و آسمان را براي ما قرار داده است. بندگي او هم براي دنيا و هم براي آخرت سود کامل است. يکي از مراحل بندگي نماز است. در بيست و چهار ساعت اين هفده رکعت نماز تقسيم شده است، بنابراين زياد نيست. خدا مي فرمايد که نماز شما را از فحشا و منکر باز مي دارد. يک نفر که نماز مي خواند با توجه به اينکه او را از فحشا و منکر باز مي دارد دزدي نمي کند، نمي تواند در خانه اي که با رشوه خريده نماز بخواند و پول آب غسل، تمم و وضوي خود را با پول حرام بدهد، نمي تواند مال مردم را بخورد، نمي تواند در کار خود اختلاس کرده و جابجايي حرام انجام دهد. اگر کسي مي خواهد دو رکعت نماز سالم بخواند بايد از کل گناهان خود را کنار بکشد. هفتاد و پنج ميليون مردم ايران بايد اينگونه نماز خوان بوده و هنگام ورود به محضر خدا سينه ي خود را از حسد، کبر و بخل خالي کنند.AA  اگر تنها نماز با توجه به شرايط آن اجرا شود، ما ديگر نياز به زندان نداريم، ديگر دغدغه ي امنيت نخواهيم داشت. نماز مي تواند کل مشکلات مملکت را حل کند. درماه رمضان بخاطر رويکرد مردم به اين عبادت آمار فساد کاهش پيدا مي کند. حتي بسياري از گنهکاران اين يک ماه را به طرف خدا مي آيند. در اين منبرهاي چهل ساله ي من در ماه رمضان چقدر افراد گنهکار حاضر شده و واقعاً تغيير مي کنند. يک بخشي از کتاب خدا طرح بندگي صحيح است. اگر همه ي کشاورزان و دامداران و همه ي افرادي که کاسب بوده و خمس به آنها تعلق مي گيرد، به طور کامل اين خط بندگي مالي را اجرا کنند، چقدر فقير در مملکت باقي مي ماند ؟ کدام دختر بدون جهيزيه مانده و يا کدام بيماري به اين خاطر که پول بيمارستان ندارد مي ميرد ؟ قرآن مجيد طرح مي دهد که زن و شوهر و پدر و مادر با بچه ها چگونه رفتار کنند.

سوال – درخصوص سوره قدر آيات 1 تا 5 و سوره ي بينه آيات 1 تا 7 توضيحاتي بفرماييد.

پاسخ - اولين آيه ي سوره ي بينه يک مطلب بسيار مهمي را براي مردم جهان در هر دوره اي تذکر مي دهد. در اين آيه به يک رذيله ي اخلاقي بسيار زشت که به تنهايي مي تواند دنيا و آخرت انسان را خراب کند، اشاره مي شود. پروردگار مي فرمايد: کافران از اهل کتاب، يعني ميلياردها مسيحي و يهودي و مشرکين که بدنه ي عظيمي از مردم تاريخ را تشکيل مي دادند، از حدي که درک کردند جدا نشدند مگر بعد از اينکه ما براي آنها دليل آورديم. به اين معنا که دين خدا بر پايه ي دليل، برهان و حکمت است. خداوند مي خواهد بگويد که ما با متکي کردن دين به دليل در هرگونه شک و ترديد را به روي قلب ها بسته ايم. الان که براي شما دليل آمده و روشنايي روز در مقابل چشمان شما است اما باز هم انکار مي کنيد، دليل بر اين است که شما در باطن دچار بيماري لجبازي و کبر در برابر حق هستيد. آيا اگر در روز قيامت جريمه شويد، قبول مي کنيد که جريمه حق شما بوده است ؟ چرا ما بايد به سمت جريمه برويم، بهتر اين است که حق را که در مقابل باطل است قبول کنيم. کل قرآن مجيد حق است. هزار و پانصد سال است که مي گويند: کل جن و انس با هم جمع شوند و اگر مي گويند اين قرآن از جانب خدا نيست مانند آن را بياورند. وقتي نمي توانند بايد بفهمند که قرآن حق است.

سوال – ما چگونه بايد به ترجمه ي قرآن توجه کنيم و يک ترجمه چه ويژگي هايي بايد داشته باشد؟

پاسخ – قرآن يک دريايي است که پايان ندارد. پيغمبر (ص) مي فرمايند که شگفتي هاي قرآن قابل شمردن نيست. اينکه يک مترجم فکر کند با ترجمه ي خود در را به روي ديگران بسته اشتباه است. از زمان ابن عباس تفسير قرآن شروع شده است. با اينکه ايشان شاگرد اميرالمومنين بودند اما باز هم تا به امروز نوآوري هايي در تفسير ايجاد شده است. بنابراين مشخص مي شود که عجايب اين دريا قابل شمردن نيست. سفارشي که مي توان به مترجمان کرد اين است که زبان قرآن را به زبان فارسي باز گرداندن خيلي هنرمندي و مايه ي علمي نياز دارد، مترجميني که قصد ترجمه ي قرآن را دارند اگر واقعاً مايه ي علمي داشته و هنر بازگرداندن زباني در قالب زبان ديگر را دارند مبادرت به اين کار بکنند تا غير عرب به راحتي بتواند قرآن مجيد را بفهمد. اين کار، بخصوص در مورد قرآن، خيلي سخت و حساس است.

سوال – چگونه ما مي توانيم زندگي خود را براساس آموزه هاي قرآن تنظيم کنيم ؟

پاسخ – قرآن مجيد کلمه ي حيات را که به معناي زندگي است به شکل هاي مختلف ذکر کرده است. شما حيات را با قيد هاي مختلفي مي بينيد. و ما الحياة الدنيا الا متاع ُ الغرور. زيباترين تعبيري که قرآن مجيد براي زندگي در سوره ي نحل دارد حياة طيبه است. طيبه يعني پاک و پاکيزه. يعني فرد به گونه اي زندگي کند که احدي در کنار او شر و ضرر نبيند. حتي بعد از مردن نيز، خير او باقي مانده و آيندگان استفاده کرده و بهره ببرند. اين حياة طيبه و زندگي را قرآن با چه عناصري مي تواند به من بدهد ؟ سه عنصر در قرآن مطرح است. يکي باور داشتن خدا و ديانت است. باور خدا انسان را از همه ي دغدغه ها نجات مي دهد. انسان در اين صورت خلاء و اضطراب حس نمي کند. چرا که مي داند به يک قدرت بي نهايت اتصال دارد. باور قيامت يک ترمز است. من وقتي قيامت را باور داشته باشم يک نخ از لباس ديگري بر نمي دارم. چون اگر شما ناراضي باشيد پيامبر (ص) مي فرمايند: براي همين نخ دادگاه تشکيل مي دهند و مي پرسند چرا در مال مردم تصرف ظالمانه کرديد؟عنصر دوم عمل صالح است. يعني همه ي حرکات انسان خوب باشد که اين هم در دو بخش تجلي دارد: عبادت خدا و خدمت به خلق خدا. انسان بدون در نظر داشتن هيچ مسئله اي به ديگران خدمت کند. مرحله ي سوم نيز اخلاق حسنه است. يعني اينکه انسان پر از خوبي و فروتني باشد. با مردم خوب بوده و کينه نداشته باشد.