اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

99-04-16-حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي – سيري در نهج‌البلاغه، شرح حکمت 400

حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي – سيري در نهج‌البلاغه، شرح حکمت 400

برنامه سمت خدا

موضوع برنامه: سيري در نهج‌البلاغه، شرح حکمت 400

كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي

تاريخ پخش: 16- 04- 99

شريعتي: بسم الله الرحمن الرحيم، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

سلام مي‌کنم خدمت شما بينندگان خوب و شنوندگان نازنين‌مان، انشاءالله هرجا هستيد خداي متعال پشت و پناه شما باشد. انشاءالله تنتان سالم و قلبتان سليم باشد. به سمت خداي امروز خوش آمديد. حاج آقاي حسيني قمي سلام عليکم، خيلي خوش آمديد.

حاج آقاي حسيني قمي: سلام عليکم و رحمة الله، عرض سلام و ارادت خالصانه خدمت همه بينندگان عزيز دارم.

شريعتي: امروز قرار هست حکمت 400 نهج‌البلاغه شريف را بشنويم.

حاج آقاي حسيني قمي: بسم الله الرحمن الرحيم، «وَ قَالَ ع الْعَيْنُ حَقٌّ وَ الرُّقَى حَقٌّ وَ السِّحْرُ حَقٌ‏ وَ الْفَأْلُ حَقٌّ وَ الطِّيَرَةُ لَيْسَتْ بِحَقٍّ وَ الْعَدْوَى لَيْسَتْ بِحَقٍّ» اميرالمؤمنين در اين خطبه به بعضي از امور که مردم به آن اعتقاد دارند اشاره مي‌کنند و مي‌فرمايد: حق است و برخي از امور که مردم اعتقاد ندارند، حق نيست. يعني باورهاي صحيح و غلط و رايج در ميان مردم، باورهايي که در ميان مردم هست بعضي صحيح و بعضي غلط است. اولين مورد حضرت مي‌فرمايد: «الْعَيْنُ حَقٌّ» چشم زخم حق است. بعضي مي‌گويند: هيچ اصالتي ندارد، اميرالمؤمنين فرمود: حق است و راهکارش را خواهيم گفت. مرحوم علامه مجلسي(ره) که حق بزرگي بر شيعه دارد، بحارالانوار که 110 جلد است، در هر موضوع ايشان وارد شدند و آيات را آوردند و نظرات حکما را آوردند. در همين بحث چشم زخم، سحر و فال، خيلي مفصل مرحوم علامه وارد شدند. بحث رؤيا و حقيقت رؤيا، نظر حکما و نظر محدثين و جمع بين روايات، امتياز مرحوم مجلسي همين است. يکي از افتخارات ما اين است و ديگران اين کار را نکردند. در منابع عامه مي‌بينيم گاهي اين روايات کنار هم جمع شدند. نتيجه‌اش رواياتي شده که گرفتاري‌هاي فراواني در نگاه ديني ايجاد مي‌کند و کتاب سيري در صحيحين مرحوم آيات الله نجمي را ملاحظه کنند. ايشان از نويسندگان بسيار خوب است.

مرحوم علامه مجلسي روايات را جمع آوري کردند، آيات را کنار روايات معنا کردند. نظر محدثين را آوردند. شرح احاديث است. ايشان مي‌فرمايد: آنچه از اخبار و روايات بدست مي‌آيد، حتماً چشم زخم يک واقعيتي دارد. قرآن کريم هم آياتي دارد «وَ إِنْ‏ يَكادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ» (قلم/51) يا سوره مبارکه يوسف آيه 67 مي‌فرمايد: «لا تَدْخُلُوا مِنْ بابٍ واحِدٍ وَ ادْخُلُوا مِنْ أَبْوابٍ مُتَفَرِّقَةٍ» وقتي وارد مصر شديد، يازده برادر زيبا چهره رشيد، از درهاي متفرق وارد شويد. اصل چشم زخم در قرآن هست. بعضي‌ها تشبيه کردند و گفتند: چطور بعضي چشم‌ها هست، افرادي را با قدرت چشم به خواب مي‌برند. تأثيرات مغناطيسي که در چشم است. امروز از صدها کيلومتر با اشعه ليزر مي‌زنند و سمت ديگر را نابود مي‌کنند. علاج دارد و نترسيد، علاج چشم زخم با توکل و دوم با توسل است. بحث اعتقاد به نحوست، قرآن بعضي روزها و شب‌ها را مبارک و بعضي را نحس مي‌داند. ولي به تعبير مرحوم علامه طباطبايي نحسي برمي‌گردد به حوادثي که ما در آن شب‌ها رقم مي‌زنيم. «فَأَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ رِيحاً صَرْصَراً فِي أَيَّامٍ نَحِساتٍ» (فصلت/16)               خداوند وقتي قومي را مستحق عذاب مي‌بيند، عذاب بر اينها نازل مي‌شود، مي‌فرمايد: ما عذاب را در آن روز نحس بر آنها نازل کرديم. نحسي براي اعمال آنهاست. «إِنَّا أَنْزَلْناهُ‏ فِي‏ لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ» (دخان/3) شب قدري که همه دست‌ها به آسمان است آن شب مبارکي است. آن شبي که مردم کاري مي‌کنند مستحق عذاب شوند آن روز نحس مي‌شود.

چون ما نمي‌خواهيم مسئوليت کار خود را بپذيريم، يکي چشم زخم است. در رانندگي کوتاهي کرده تصادف کرده، مي‌گويد: چشم خورديم. اصل چشم زخم مسلم است ولي تمام کوتاهي‌هاي خود را به گردن چشم زخم نياندازيم. آقا دارد پرده مي‌زند، همينطور بالا مي‌رود زمين مي‌افتد، مي‌گويد: امروز چشم خوردم. اينکه ما براي فرار از مسئوليت همه چيز را گردن چشم زخم بياندازيم درست نيست. با توکل و توسل به آيات چشم زخم را برطرف کنيم. حضرت بلافاصله مي‌فرمايد: «وَ الرُّقَى حَقٌّ» اين يعني چه؟ رقي همين دعا و آيه‌اي است که براي چشم زخم مي‌نويسيد. اين هم حق است و اثر چشم شور ديگران را از بين مي‌برد. از امام صادق سؤال کردند: اشکالي ندارد براي چشم زخم چيزي بنويسيم، حضرت فرمود: نه، فقط بداند چه چيزي مي‌گويد. يک چيزي که نمي‌فهمد را وارد نکند. در پيام‌ها خيلي داريم چه دعايي را بنويسيم؟ هيچ کتاب دعايي غير از مفاتيح محدث قمي را سراغش نرويد. ايشان 110 جلد کتاب نوشته است. هردعايي بخواهيد در مفاتيح الجنان هست. جامع ترين و کامل‌ترين کتابي که با دقت جمع شده همين مفاتيح است. از يکي از نوادگان اين بزرگوار شنيدم که به ايشان خيلي اصرار کردند کتاب دعا بنويس، ايشان قبول نکردند و بعد از مدتي پذيرفتند و فرمودند: نيت کردم هرکس مفاتيح را خواند ثوابش هديه شود به روح حضرت زهرا (س). امام مجتبي(ع) فرمودند: درمان چشم زخم آيه‌ي «وَ إِنْ‏ يَكادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ» است. خواندن چهار قل و آيت الکرسي، سوره حمد و سوره توحيد و از همه مهمتر صدقه است.

«وَ السِّحْرُ حَقٌ‏» سحر حق است. در مورد سحر مفصل بحث کرديم. يک کسي نوشته است مادرم مريض بود، گفتند: جن زده شده است. بسياري از بيماري‌ها منشأ رواني و جسمي دارد. بايد به پزشک مراجعه شود. يک کسي را آورديم جن را خارج کند. يک مشتي به مادر ما زد که مادر ما از هوش رفته است. گرفتار مشتي شديم که جن‌گير به سر مادر ما زده است...!!! آدم واقعاً غصه مي‌خورد که گاهي آدم‌ها فريب اين دکان بازارهاي را مي‌خورند. در گرفتاري و مشکلات سراغ راه‌هاي حرام نرويم. بهترين باطل سحر حديث امام صادق بود که خوانديم، سوره مبارکه يونس آيه 81 و 82، «قالَ مُوسى‏ ما جِئْتُمْ‏ بِهِ‏ السِّحْرُ إِنَّ اللَّهَ سَيُبْطِلُهُ إِنَّ اللَّهَ لا يُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِينَ، وَ يُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ» اين را همراه داشته باشيد و روي کاغذ بنويسيد. سوره نازعات آيه 27 تا 32 «أَ أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمِ السَّماءُ بَناها، رَفَعَ سَمْكَها فَسَوَّاها وَ أَغْطَشَ لَيْلَها وَ أَخْرَجَ ضُحاها، وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِكَ دَحاها، أَخْرَجَ مِنْها ماءَها وَ مَرْعاها، وَ الْجِبالَ أَرْساها، مَتاعاً لَكُمْ وَ لِأَنْعامِكُمْ» سوره اعراف 118 تا 122 «فَوَقَعَ‏ الْحَقُّ وَ بَطَلَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ، فَغُلِبُوا هُنالِكَ وَ انْقَلَبُوا صاغِرِينَ، وَ أُلْقِيَ السَّحَرَةُ ساجِدِينَ، قالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعالَمِينَ، آمَنَّا بِرَبِّ الْعالَمِينَ، رَبِّ مُوسى‏ وَ هارُونَ»

خيلي‌ها نوشتند خطوراتي به ذهن ما مي‌آيد که در مورد دين يا اولياي دين، اينها را چه کنيم؟ درمان داروي هزار درد بي اعتنايي است. رها کنيد! وقتي حساسيت نشان بدهيد بدتر است. در پيام‌ها نوشتند چله بارداري درست است؟ اينهايي که باردار نمي‌شود چله بگيرند، جن را از تن خود بيرون کنند؟! در هر کاري اول جن را مي‌گوييم. بالاي نود درصد از کساني که مشکل ناباروري دارند قابل درمان است. سراغ فضاي مجازي نرويد، نوشتند تسخير تضميني جن! اينها همه دروغ است و کلک است.

«وَ الْفَأْلُ حَقٌّ» حضرت فرمود: فال خوب حق است. فال خوب بزنيد. چرا فال خوب زدن حق است؟ چون تأثير رواني دارد در روحيه انسان، قديم مرسوم بود صبح کسي از در خانه بيرون مي‌آمد، سيد بزرگواري را مي‌ديد فال خوب مي‌زد که امروز روز خوبي براي من است. اين قدرت روح ماست. شما بگو: امروز من موفق مي‌شوم حتماً موفق مي‌شوي. بگو: امروز روز بدي است، حتماً بد خواهد شد. در صلح حديبيه نماينده کفار وقتي نزد مسلمان‌ها آمد، پيامبر خدا پرسيدند: اسم تو چيست؟ گفت: سهيل، حضرت فرمود: همه چيز آسان شد. اين خودش کمک کننده به فکر و روح انسان است. در روايت داريم فال خوب بزنيد به آن مي‌رسيد. در زندگي هچوقت فال بد نزنيد. «تَفَأَّلْ‏ بِالْخَيْرِ تَنْجَحْ» فال نيک بزن، موفق و پيروز مي‌شوي. در روايت داريم پيغمبر خدا فرمود: «كَانَ يُحِبُ‏ الْفَأْلَ‏ الْحَسَنَ» خدا دوست دارد شما فال خوب بزنيد. اسلام طرفدار فال خوب است.

«وَ الطِّيَرَةُ لَيْسَتْ بِحَقٍّ» طيره يعني فال بد، فال بد زدن حق نيست. در گذشته بوده و هنوز هم هست، پريدن فلان حيوان، کلاغ صدايي کرد، حتماً حادثه تلخي پيش مي‌آيد. در قرآن هست که به انبياء فال بد مي‌زدند. حضرت موسي(ع) که مي‌آمد، مردم گاهي گرفتار مي‌شدند مي‌گفتند: اين قدم شومي دارد. حضرت فرمودند: فال بد حق نيست، چرا؟ چه رابطه‌اي بين يک پرنده و تأثيرش در زندگي ما هست. داريم که «الطيرة شرکٌ» شرک است. چون اين حيوان پريد، فال شومي زدي، عواملي که خداوند قرار داده، برخلاف آن عوامل يک عوامل ديگري اثر گذار است. عالم عالم اسباب و مسببات است. اينطور نيست که شما بخواهيد با پريدن يک حيوان زندگي يک بشر تغيير کند. اگر کسي هم فال بد زد، خداوند با توکل فال بد را از بين مي‌برد. اسلام طرفدار توکل است، تأثير روحي و رواني در شما دارد.

«الطِّيبُ‏ نُشْرَة» چند مورد ديگر هم حضرت بيان مي‌کند که خيلي زيباست، چند چيز هست که وسيله نشاط است. يکي استفاده از بوي خوش، استفاده از عسل، مرکب سواري باعث نشاط انسان است. نگاه به سبزي باعث نشاط هست. آب تني باعث نشاط است. مسواک زدن، نشستن با رفيق‌هاي خوب باعث نشاط است. پياده روي باعث نشاط است. عزيزان يادشان باشد اگر يکوقت کساني مبتلا شدند به اينکه در زندگي هي فال بد بزنند، يا فکر مي‌کنند کسي در زندگي‌شان تأثير گذار است. يادشان باشد ائمه خيلي برخورد تندي داشتند. شيخ صدوق در روايتي از امام صادق نقل مي‌کند که کسي فرمود به امام گفتم: من مبتلا و آلوده شدم. فکر مي‌کنم الآن طالع من بد است و بر من بلا مي‌آيد. حضرت فرمود: تو اين کتاب‌ها را مي‌خواني، بر اساس اينها قضاوت مي‌کني و در زندگي‌ات اثر دارد؟ حضرت فرمود: کتاب‌هايت را آتش بزن. اينقدر اهل بيت اصرار داشتند از اين چيزها فاصله بگيريم.

يکي هم بحث استخاره هست. استخاره کردن بد نيست. يکوقت خانمي در حرم امام رضا به من گفت: شما گفتيد ازدواج را سخت نگيريد، ما هم آسان گرفتيم گرفتار يک دامادي شديم ما را بيچاره کرده است. گفتم: مگر تحقيق نکرديد؟ گفت: استخاره کرديم. گفتم: شوهرتان را با استخاره شوهر مي‌دهيد؟ يک حديث بياوريد که براي دختر شوهر دادن بايد استخاره کرد. آقايي به من زنگ زد استخاره مي‌خواهم، من هميشه مي‌گويم استخاره براي مرحله آخر است. شما تحقيق و بررسي کرديد، سر دوراهي هستيد، نمي‌توانيد انتخاب کنيد. سرگرداني خيلي بد است. با استخاره از سرگرداني نجات پيدا کنيد ولي قبلش بايد تحقيق و بررسي کنيد. براي ازدواج و براي خريد خانه، بايد تحقيق کنيد. يکي از دوستان زنگ زد که استخاره مي‌خواهم، استخاره خوب آمد. يک سال بعد ايشان به من زنگ زد و با ناراحتي به من گفت: شما هفت ميليارد به من بدهکار هستيد! گفتم: براي چه؟ گفت: آنروز که شما گفتيد استخاره خوب است، ما وارد معامله‌اي شديم و با کسي شريک شديم و هفت ميليارد ما را خورده است. گفتم: تو هفت ميليارد پولت را دست کسي مي‌دهي با استخاره؟ تحقيق و بررسي نکردي و اول کار استخاره کردي! هنوز هم از من ناراحت است. استخاره مرحله آخر براي بيرون آمدن از سرگرداني درست است.

يکي از چيزهايي که الآن جامعه ما خيلي گرفتارش هست و در مسائل ديني آثارش را مي‌بينيم، مي‌خواهند زندگي خودشان را براساس خواب تفسير کنند. حديث در مصادر بسيار قديمي ماست. اذان و اقامه که مي‌گوييم از کجا آمده است؟ در شب معراج يکي از هدايايي که جبرئيل به پيامبر ما داد، اذان و اقامه بود. پس اعتقاد ما اين است که اذان و اقامه را در معراج، جبرئيل به حضرت رسول تعليم داد. عده‌اي معتقد هستند اذان و اقامه معراجي نيست. مسلمان‌ها نشسته بودند فکر مي‌کردند چطور وقت نماز را اعلام کنيم؟  يکي گفت: آتش روشن کنيم و يکي گفت: ناقوسي مسيحي‌ها را بزنيم. يکي از مسلمان‌ها گفت: من خواب ديدم از اين به بعد اذان بگوييد، وقتي به امام صادق اين مطلب را گفتند، کساني که از اهل‌بيت فاصله گرفتند اين اعتقاد را دارند در حالي که اذان و اقامه هديه جبرئيل به پيامبر در معراج است. امام صادق بسيار ناراحت شدند و فرمودند: به خدا قسم دروغ است، دين خدا بالاتر از اين است که کسي بخواهد با خواب تفسير کند. اذان و اقامه جزء اعتقادات ما نيست، اگر کسي در عمرش هم اذان نگويد از مسلماني‌اش کم نمي‌شود. بعد حضرت فرمودند: مي‌دانيد چرا اينها اذان را گردن خواب يک مسلمان مي‌گذارند؟ مرگ بر اينها، اينها احکام خدا را ساده مي‌گيرند و سبک مي‌گيرد تا بتوانند جاهاي ديگر هم اگر گير کردند، با همين چيزها درست کنند. هرجا کم آوردند نيازي به اهل‌بيت نداريم، مي‌گوييم: خواب ديديم.

أبان محضر امام صادق آمد، حضرت فرمود: مواظب باشيد يکوقت در احکام ديني گرفتار قياس نشويد. وقتي ابوحنيفه خدمت امام صادق رسيد، دو سال شاگرد حضرت در کوفه بود. ابوحنيفه به اين دو سال شاگردي خود افتخار مي‌کند ولي همه چيز را از استاد قبول نکرد. اگر قبول کرده بود اين مسير اينطور ادامه پيدا نمي‌کرد. امام صادق به او فرمود: شنيدم با قياس احکام را درست مي‌کني؟ گفت: بله. امام فرمود: نماز مهمتر است يا روزه؟ گفت: نماز. فرمود: چرا بانوان در ايامي که عذر شرعي دارند و نمي‌توانند نماز بخوانند و روزه بگيرند، وقتي عذرشان برطرف شد نمازهايشان قضا ندارد و روزه را بايد قضا کنند؟ چند مورد سؤال کردند و نتوانست پاسخ بدهد. امام صادق منظورشان اين است که چرا يک عده مي‌خواهند با خواب همه چيز را درست کنند؟ براي اينکه هرجا درمانده و گرفتار شدند برايشان آسان باشد. يا بگويند: با خواب درست مي‌کنيم يا با خواب و قياس. نگراني من از اين است که يک عده باورهاي مهم ديني را ناديده گرفتند.

يک کسي از اصحاب امام عسکري به نام احمد بن اسحاق سامرا خدمت حضرت رسيد. حضرت امام زمان را به هرکسي نشان نمي‌داد، چون دشمن نقشه داشت براي قتل حضرت و به اصحاب خاص خود نشان دادند. از جمله امام زمان را نشان احمد بن اسحاق دادند. فرمود: امام بعد از من اين آقازاده است. بر احمد  بن اسحاق منت گذاشتند و فرمودند: چون آدم ويژه‌اي نزد خدا هستي و نزد ما اهل‌بيت، به تو نشان دادم وگرنه به کسي نشان ندادم. اين آقازاده سه چهارساله امام توست بعد از من، تا حضرت اين جمله را فرمودند: احمد گفت: مي‌شود نشانه‌اي بر من قرار بدهيد که اطمينان دل پيدا کنم؟ امام زمان(ع) نه با زبان کودکانه، با زبان فصيح فرمود: «أنا بقية الله في ارضه و المنتقم من اعدائه» احمد بن اسحاق مي‌گويد: من يقين کردم. ما چهار نفر سفير خاص امام زمان داريم، اينها وقتي مي‌آمدند و مي‌گفتند: ما سفير امام زمان هستيم، شيخ طوسي مي‌نويسد. شيعه حرف اينها را قبول نمي‌کرد. يک علامت و نشانه‌اي از طرف امام زمان بياوريد. شخصيت‌هاي بزرگواري که کسي مثل ابوجعفر، چند سال ايشان سفير امام زمان بود؟ پنجاه سال سفير خاص امام زمان بود. يک کسي يک قابليتي دارد که مي‌تواند پنجاه سال سفير خاص امام زمان باشد. محدث قمي مي‌فرمايد: اينهايي که عراق مي‌روند، اگر ائمه را زيارت نمي‌کردند و شهداي کربلا را زيارت نمي کردند و فقط نواب اربعه را زيارت مي‌کردند، ارزش داشت.

سوز دل من و حرفم اين است که شيعه‌اي که مثل احمد بن اسحاق به امام عسکري مي‌گويد: نشانه‌اي به من بدهيد که اين آقازاده امام است. شيعه‌اي که از سفير خاص امام زمانش، سفير پنجاه ساله‌اش نشانه و معجزه مي‌خواهد، آنوقت اين شيعه بايد به جايي برسد که امروز هرکس هر ادعايي داشت شما قبول کني؟ ممکن است بعضي بگويند: چرا از حضرت علامت خواست؟ مگر حضرت ابراهيم از خدا نخواست «لِيَطْمَئِنَ‏ قَلْبِي‏» (بقره/260) شيعه از نواب اربعه علامت مي‌خواهد. شيعه بيدار و هوشيار امروز مي‌گويند: فلاني در فلان‌جا ظهور کرده و مي‌گويد: من نايب امام زمان هستم و يک عده از جوان‌هاي ما هم باور مي‌کنند. اين شاگرد کيه؟ استادش کيست؟ کجا درس خوانده؟ کدام عالم ديني و مرجع تقليد او را تأييد کرده است؟

خواب مي‌تواند شيطاني باشد. خواب چهار دسته است. خواب شيطاني، خواب رحماني، خواب فکرهاي روز است که شب به ذهن انسان مي‌آيد. خوابي که بخاطر به هم خوردن مزاج مي‌آيد. علامه مجلسي در بحار دهها صفحه در مورد خواب صحبت کرده است. اين آقا نماينده امام زمان است، به چه ملاک؟ چون من خواب مي‌بينم. اگر تصرف شيطان بود چه؟ از کجا بدانم اين خواب رحماني است يا شيطاني؟ اين وسوسه شياطين جن و انس است. آيا مسير احمد بن اسحاق درست است؟ مسيري که شيعه از نايب خاص امام زمان علامت مي‌خواهد درست است؟ اگر مي‌خواهيد با خواب اعتقادات را درست کني، اعتقادات تو خراب است. اگر خداشناسي و امام شناسي و پيامبر شناسي با خواب است، اين درست نيست. امام صادق فرمود: «كَذَبُوا وَ اللَّهِ‏ إِنَ‏ دِينَ‏ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَعَزُّ مِنْ أَنْ يُرَى فِي النَّوْمِ» دروغ مي‌گويند بخدا قسم دين خدا از اين حرف‌ها بالاتر است. دين خدا بالاتر از اين است که با خواب درست شود.

شريعتي: امروز صفحه 460 قرآن کريم را تلاوت خواهيم کرد.

«قُلْ‏ إِنِّي‏ أُمِرْتُ‏ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ «11» وَ أُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ «12» قُلْ إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ «13» قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصاً لَهُ دِينِي «14» فَاعْبُدُوا ما شِئْتُمْ مِنْ دُونِهِ قلْ إِنَّ الْخاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَلا ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِينُ «15» لَهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ وَ مِنْ تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ذلِكَ يُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبادَهُ يا عِبادِ فَاتَّقُونِ «16» وَ الَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوها وَ أَنابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرى‏ فَبَشِّرْ عِبادِ «17» الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذِينَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ «18» أَ فَمَنْ حَقَّ عَلَيْهِ كَلِمَةُ الْعَذابِ أَ فَأَنْتَ تُنْقِذُ مَنْ فِي النَّارِ «19» لكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِنْ فَوْقِها غُرَفٌ مَبْنِيَّةٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَعْدَ اللَّهِ لا يُخْلِفُ اللَّهُ الْمِيعادَ «20» أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسَلَكَهُ يَنابِيعَ فِي الْأَرْضِ ثُمَّ يُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً مُخْتَلِفاً أَلْوانُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَجْعَلُهُ حُطاماً إِنَّ فِي ذلِكَ لَذِكْرى‏ لِأُولِي الْأَلْبابِ» ترجمه آيات:  بگو: «همانا من مأمورم كه خدا را بپرستم در حالى كه دين را براى او خالص و پيراسته گردانيده‏ام. و فرمان يافته‏ام كه اولين مسلمان باشم». بگو: «البتّه اگر نسبت به پروردگارم عصيان ورزم، از عذاب روز بزرگ بيم دارم». بگو: «من تنها خدا را مى‏پرستم در حالى كه دينم را براى او خالص كرده‏ام. پس شما جز او هر چه را مى‏خواهيد بپرستيد». بگو: «همانا زيانكاران (واقعى) كسانى هستند كه سرمايه‏ ى وجودى خويش و بستگانشان را در قيامت از كف داده باشند، آگاه باش، اين همان زيان آشكار است». براى زيانكاران از بالاى سرشان لايه‏ هائى از آتش و از زير پايشان نيز لايه‏ هايى (از آتش) است. اين عذابى است كه خداوند بندگانش را به آن مى‏ترساند. پس اى بندگان من! از من پروا كنيد. و كسانى كه از عبادت و بندگى طاغوت‏ها (و قدرت‏هاى ضد الهى) دورى نموده و به سوى خدا بازگشتند بر آنان مژده باد، پس بندگان مرا بشارت ده. آنان كه سخن را با دقّت مى‏شنوند و بهترين آن را پيروى مى‏ كنند، آنانند كه خداوند هدايتشان نموده و آنانند همان خردمندان. پس آيا كسى را كه حكم عذاب بر او حتمى شده است (مى‏توانى هدايت كنى؟) آيا تو مى‏توانى كسى را كه در آتش است رهايى بخشى؟ ولى كسانى كه از پروردگارشان پروا دارند، برايشان غرفه‏ هايى (در بهشت) است كه بالاى آن غرفه‏ها، غرفه‏هاى ديگرى بنا شده و از زير آنها نهرها جارى است، (اين،) وعده‏ى الهى است و خداوند در وعده‏اش خلاف نمى‏كند. آيا نديده‏اى كه خداوند از آسمان آبى فرو فرستاد، پس آن را به صورت چشمه ‏هايى در زمين راه داد، سپس با آن، زراعتى كه رنگ‏هاى گوناگونى دارد بيرون مى‏آورد، آن گاه آن كشت (و زراعت) با هيجان رشد مى‏كند (تا آن كه مى‏خشكد) پس آن را زرد مى‏بينى، سپس آن را به صورت كاه و خاشاك در مى ‏آورد، همانا در اين (تغيير و تحوّل) براى خردمندان پند و يادآورى است (كه بدانند دنيا ناپايدار است).

شريعتي: نکات پاياني شما را خواهيم شنيد.

حاج آقاي حسيني قمي: يک حديث بخوانيم، شبانه روز فکر ما مشغول مستأجرين هست، امام صادق در روايتي به مفضل فرمود: مفضل فلان رفيقت کجاست؟ گفت: نمي‌دانم. از کوفه همسفر ما شد، به مدينه رسيديم و از هم جدا شديم. فرمود: تو از کوفه تا مدينه آمدي، آنوقت از او خبر نداري؟ حضرت قسم خورد، نمي‌داني کسي با مؤمني چهل قدم همسفر باشد، فرداي قيامت خدا از او سؤال مي‌کند چرا از او خبر نگرفتي. آقاي صاحبخانه تو گاهي يک سال و دو سال، پنج سال همقدم بودي. امروز در خبرها شنيدم که نمايندگان مجلس بابت وديعه مسکن خود دويست ميليون دريافت کردند. اي کاش يا خبري نمي‌شد يا نمايندگان براي همدردي با ميليون‌ها خانه به دوشي که معطل رهن مسکن هستند، يکي دو ماه تا حل مشکل مسکن مردم وديعه نمي‌گرفتند. امام صادق فرمود: چهل قدم با کسي همسفر بودي، روز قيامت مي‌پرسند با اين آقا چه کردي؟ مي‌گويند: 2500 هزار خانه خالي در کشور است. انشاءالله صداي ما به گوش مسئولين برسد.

شريعتي: «والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين»