اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

99-01-11-حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي – سيري در نهج‌البلاغه، شرح خطبه 86


برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: سيري در نهج‌البلاغه، شرح خطبه 86
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي
تاريخ پخش: 11- 01- 99

شريعتي: بسم الله الرحمن الرحيم، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
وقتي فروغ ازلي ديدن داشت *** انوار خداوند جلي ديدن داشت
با ديدن فرزند عزيزش سجاد *** لبخند حسين بن علي ديدن داشت    

سلام مي‌کنم خدمت شما بينندگان خوب و نازنين‌مان، عيد ميلاد با سعادت حضرت زين العابدين، سيد الساجدين را تبريک مي‌گويم . انشاءالله بهترين‌ها براي همه شما رقم بخورد. حاج آقاي حسيني قمي سلام عليکم، خيلي خوش آمديد.    
حاج آقاي حسيني قمي: سلام عليکم و رحمة الله، عرض سلام و ارادت خالصانه خدمت همه بينندگان عزيز دارم. ولادت سيدالشهدا(ع)، ولادت مولايمان امام سجاد، ولادت علمدار کربلا، قمر بني هاشم(ع) را تبريک مي‌گويم. ماه شعبان سراسر عيد و شادي است و تنها ماهي است که وفات و شهادت ندارد. انشاءالله دل مردم هم شاد باشد و با عبور از اين سختي بحق اهل‌بيت شاد شاد باشند. در حالات حضرت هست، «كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع إِذَا كَانَ الْيَوْمُ الَّذِي‏ يَصُومُ‏ فِيهِ» حضرت روزه مي‌گرفتند، ما که روزه مي‌گيريم مفصل سحري و افطار مي‌خوريم ولي حضرت روزه که مي‌گرفتند دستور مي‌دادند يک گوسفند قرباني کنند. بعد يک غذايي درست مي‌کردند و آبگوشتي مي‌پختند. طرف عصر خود حضرت سري به غذا مي‌زدند، وقت افطار که مي‌شد مي‌فرمودند: ظرف‌ها را بياوريد، فلان خانواده و فلان خانواده و تقسيم مي‌کردند. «ثُمَّ يُؤْتَى بِخُبْزٍ وَ تَمْرٍ فَيَكُونُ ذَلِكَ عَشَاءَهُ» با نان و خرما افطار مي‌کردند. در مسأله بلاها و گرفتاري‌ها مرحوم آيت الله بهجت، هرکس به ايشان در گرفتاري‌ها مراجعه مي‌کرد، مي‌فرمودند: اگر مي‌توانيد يک گوسفند قرباني کنيد. گاهي مي‌فرمودند: دو تا گوسفند قرباني کنيد. به بستگان و خويشاوندان نيازمندمان کمک کنيم. يکي از راه‌هايي که رحمت خدا را جلب مي‌کند و به دوري از بلا و گرفتاري کمک مي‌کند قرباني کردن است.
شريعتي: ما يک قرباني در نيمه شعبان داريم، به نيت تعجيل در فرج آقايمان و سلامتي مردم نازنين ايران، بحث امروز شما را خواهيم شنيد.
حاج آقاي حسيني قمي: ادامه خطبه 86 که هفته پيش خوانديم، «أَيُّهَا النَّاسُ فِيمَا اسْتَحْفَظَكُمْ‏ مِنْ‏ كِتَابِهِ وَ اسْتَوْدَعَكُمْ  مِنْ حُقُوقِهِ» خدا را در نظر داشته باشيد اي مردم، در دو چيز، خدا در مورد قرآن از شما چه خواسته است؟ عمل به آيات قرآن و حفظ قرآن را عمل کنيد. رسول خدا فرمود: «إِنَ‏ هَذِهِ‏ الْقُلُوبَ‏ تَصْدَأُ» همانطور که آهن زنگ مي‌زند، دل ما هم زنگار مي‌گيرد. آهن وقتي زنگار مي‌گيرد ضد زنگ مي‌زنند. ضد زنگ قلب ما تلاوت قرآن و ياد مرگ است. الآن در خانه هستيم، صداي اذان از خانه‌هاي ما بلند شود. در حالات امام رضا هست که حضرت روزي ده جزء قرآن مي‌خواند. حالا ما به جاي سه تا يک ساعتي که امام رضا قرآن مي‌خواند، چه مي‌کنيم؟ گوشي موبايل دست ماست در فضاي مجازي هستيم. روزي يک حزب قرآن بخوانيم.
حضرت فرمود: مردم آنچه خدا از شما خواسته در مورد قرآن رعايت کنيد «وَ اسْتَوْدَعَكُمْ مِنْ حُقُوقِهِ» حقوقي که خدا از شما مي‌خواهيد. «فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ لَمْ يَخْلُقْكُمْ عَبَثاً وَ لَمْ يَتْرُكْكُمْ سُدًى» خدا شما را عبث خلق نکرده است. بيهوده خلق نکرده است. «وَ لَمْ يَدَعْكُمْ فِي جَهَالَةٍ وَ لَا عَمًى» در جهل و کوري و ناداني شما را قرار نداده است. «قَدْ سَمَّى آثَارَكُمْ» واجبات شما را نام برده «وَ عَلِمَ أَعْمَالَكُمْ» خدا بر اعمال شما آگاه است. «وَ كَتَبَ آجَالَكُمْ» يک اياني داريد، اجل شما را معين کرده است. «وَ أَنْزَلَ عَلَيْكُمُ الْكِتَابَ‏ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ» قرآن براي شما نازل کرده است. «وَ عَمَّرَ فِيكُمْ نَبِيَّهُ أَزْمَاناً» نگاه عام اميرالمؤمنين در نهج‌البلاغه اين است که حضرت مي‌خواهند آن ارزش‌هاي اخلاقي که بعد از رحلت پيامبر فراموش شده را برگردانند. دنيا خوب است ولي همه چيز دنيا نيست. حواستان به آخرت و دستگيري از ديگران باشد.
شخصي گفت: چند سال پيش خانه‌اي خريدم و با مالک خانه اختلاف داشتم. حالا با وجود اين ويروس به او زنگ زدم که حلال کند. اگر حق الناسي بر گردنمان هست، وقت حساب و کتاب است. صله ارحام واجب نيست ولي هر روز زنگ بزنيد و حالشان را بپرسيد. پزشک‌ها مي‌گويند: شما که ديدن پدر و مادرت مي‌روي، جوان هستي. شما اين بيماري را رد مي‌کني ولي آن بنده خدا گرفتار مي‌شود. مرحوم احمدي ميانجي(ره) در کتابشان جمله‌اي دارند که وقتي خواندم تنم به لرزه آمد. ايشان نوشته: کسي از رفيقش پرسيد که مادرت زنده است؟ گفت: بله، گفت: پس خدا مي‌خواهد تو را جهنمي کند. گفت: چرا؟ گفت: براي اينکه مادرت سالخورده است. مادرها وقتي سني از آنها بگذرد انتظارات آنها بيشتر و کم حوصله‌تر و دل نازک‌تر مي‌شوند. تو نمي‌تواني حقش را ادا کني، خدا مي‌خواهد جهنمي‌ات کند. پيامبر خدا در مورد پدر و مادر فرمود: «هما جنتک او نارُکَ» بنابراين ما اين مهلتي که امروز داريم، قدر بدانيم. همه چيز ثروت و قدرت نيست، فکر نکنيد از مرگ عبور مي‌کنيم.
حضرت در ادامه مي‌فرمايد: خدا به پيامبرش زماني عمر داد که «حَتَّى أَكْمَلَ لَهُ وَ لَكُمْ فِيمَا أَنْزَلَ مِنْ كِتَابِهِ دِينَهُ الَّذِي رَضِيَ لِنَفْسِهِ» آنقدر پيامبر خدا عمر کردند که دين را کامل کردند. ابن ابي الحديد زير اين جمله اميرالمؤمنين مي‌گويد: اشاره به آيه «اليوم اکملت لکم دينکم» دارد. اين آيه با غير از غدير تطبيق دارد؟ «وَ أَنْهَى إِلَيْكُمْ عَلَى لِسَانِهِ» پيامبر خدا اعلان کرد «مَحَابَّهُ مِنَ الْأَعْمَالِ وَ مَكَارِهَهُ» چيزي که خدا دوست دارد و دوست ندارد بيان کرد. خدا رحمت کند مرحوم آيت الله العظمي گلپايگاني فرمودند: درست است مردم يک عده واجباتشان را رعايت نمي‌کنند ولي خدا را شکر که مردم همه چيز را مي‌دانند. الآن خيلي‌ها در خانه هستند، اين در خانه بودن‌ها بايد محبت را بيشتر کند. الفت بين خانواده‌ها را بيشتر کند. سعي کنيد حالا که در خانه هستيد بيشتر هواي يکديگر را داشتي باشيد و به هم عشق بورزيد. همه حرف اميرالمؤمنين اين است که ارزش‌ها را عوض کنيد. عمر ما جاودانه نيست. از اين بلا هم عبور مي‌کنيم، ولي عمر ما جاودانه نيست. پيامبر خوبي‌ها و بدي‌ها را بيان کرده است. «وَ نَوَاهِيَهُ وَ أَوَامِرَهُ» امر و نهي خدا را بيان کرده است.
«وَ أَلْقَى إِلَيْكُمُ الْمَعْذِرَةَ» عذر براي کسي باقي نگذاشته است. «وَ اتَّخَذَ عَلَيْكُمُ الْحُجَّةَ» حجت بر همه تمام است. عذر براي کسي باقي نگذاشته است. «وَ قَدَّمَ‏ إِلَيْكُمْ بِالْوَعِيدِ وَ أَنْذَرَكُمْ‏ بَيْنَ يَدَيْ عَذابٍ شَدِيدٍ» به شما هشدار هم داده است. «فَاسْتَدْرِكُوا بَقِيَّةَ أَيَّامِكُمْ» از اين باقي مانده عمر خوب استفاده کنيد. «بقية العمر لا قيمة لها» براي باقيمانده عمر نمي‌شود قيمت گذاري کرد. ما خبر نداريم چقدر از عمر ما باقي مانده است. حق الناس را جبران کنيم. حق الله را جبران کنيم، اخلاق و معنويت را جبران کنيم. نکند هنوز کسي باشد که با برادرش اوقات تلخي داشته و اصلاح نکرده باشد. کسي با پدر و مادرش اوقات تلخي کرده باشد و هنوز اصلاح نکرده باشد.
امام صادق(ع) در حج بودند. دو برادر ديدن حضرت آمدند. اهل‌بيت هيچوقت خبر ناگوار به کسي نمي‌دادند. يک برادر خدمت حضرت آمد، حضرت فرمود: تو با برادرت در مسير حج دعوا کردي. حرف‌هاي بدي به هم زديد. گفت: بله. حضرت فرمود: سبک ما اين نيست. بخاطر اين کار زشتي که کرديد خدا عمر هردوي شما را گرفت. قبل از اينکه از اين سفر حج برگرديد خواهيد مرد. گفت: من کي مي‌ميرم؟ فرمود: مرگ تو مقدر بود ولي کار خوبي کردي که او نکرد. بخاطر اين کار خوبي که کردي بيست سال بر عمرت اضافه شد. بعد از دعوايي که با برادرت کردي آمدي به يکي از ارحامت رسيدگي کردي. آن جبران کرد و بيست سال بر عمرت زياد شد. اين باور و اعتقاد ماست، قطع رحم عمر را کوتاه مي‌کند. «وَ اصْبِرُوا لَهَا أَنْفُسَكُمْ‏ فَإِنَّهَا قَلِيلٌ فِي كَثِيرِ الْأَيَّامِ الَّتِي تَكُونُ مِنْكُمْ فِيهَا الْغَفْلَةُ وَ التَّشَاغُلُ عَنِ الْمَوْعِظَةِ» فرمود: ديگر فرصت زيادي نيست و فرصت کم است در برابر فرصت‌هايي که از دست داديد، «وَ لَا تُرَخِّصُوا لِأَنْفُسِكُمْ اينقدر بر خودتان آسان نگيريد. قلب و دلت پاک باشد. نشانه قلب پاک چيست؟ اينکه اهل فضايل اخلاقي نباشم، نه به برادرم برسم، اهل نماز نباشم، اهل توجه به ديگران نباشم، اهل واجبات نباشم و همين که قلبم پاک است کافي است؟ «لا تُرخصّوا» را شارحين نهج البلاغه اينطور معنا کردند که اينقدر خودتان را ميدان برايتان باز نبينيد. خدا ارحم الراحمين است ولي واجباتي را معين کرده است. «فَتَذْهَبَ بِكُمُ الرُّخَصُ مَذَاهِبَ الظَّلَمَةِ» اينقدر براي خودتان ميدان باز کنيد به تاريکي مي‌رسيد. «وَ لَا تُدَاهِنُوا» سهل انگاري نکنيد، «فَيَهْجُمَ بِكُمُ الْإِدْهَانُ عَلَى الْمَعْصِيَةِ» سهل انگاري باعث مي‌شود گرفتار معصيت شويد. نيمي از اين خطبه را خوانديم.
شريعتي: خيلي نکات خوبي را شنيديم. امروز صفحه 362 قرآن کريم را تلاوت خواهيم کرد. چقدر خوب است ثواب تلاوت اين آيات را هديه کنيم به مادر امام سجاد(ع) و از ثواب و برکاتش بهره‌مند شويم.
ساحت مستجاب سجاده بندگي را تو يادمان دادي *** دلمان شد اسير چشمانت، دلمان را به آسمان دادي
حاج آقاي حسيني قمي: تشکر مي‌کنم از عزيزاني که در رسانه ملي مسئوليت دارند، در برنامه‌هاي مختلفي که بايد بيايند و عده‌اي هم درگير اين بيماري شدند، انشاءالله به حق صديقه طاهره خداوند به همه اينها لباس عافيت بپوشاند و دست‌اندرکاران برنامه سمت خدا که بسيار زحمت مي‌کشند، انشاءالله سلامت باشند.
«وَ قالَ‏ الَّذِينَ‏ لا يَرْجُونَ لِقاءَنا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْنَا الْمَلائِكَةُ أَوْ نَرى‏ رَبَّنا لَقَدِ اسْتَكْبَرُوا فِي أَنْفُسِهِمْ وَ عَتَوْا عُتُوًّا كَبِيراً «21» يَوْمَ يَرَوْنَ الْمَلائِكَةَ لا بُشْرى‏ يَوْمَئِذٍ لِلْمُجْرِمِينَ وَ يَقُولُونَ حِجْراً مَحْجُوراً «22» وَ قَدِمْنا إِلى‏ ما عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْناهُ هَباءً مَنْثُوراً «23» أَصْحابُ الْجَنَّةِ يَوْمَئِذٍ خَيْرٌ مُسْتَقَرًّا وَ أَحْسَنُ مَقِيلًا «24» وَ يَوْمَ تَشَقَّقُ السَّماءُ بِالْغَمامِ وَ نُزِّلَ الْمَلائِكَةُ تَنْزِيلًا «25» الْمُلْكُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ لِلرَّحْمنِ وَ كانَ يَوْماً عَلَى الْكافِرِينَ عَسِيراً «26» وَ يَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلى‏ يَدَيْهِ يَقُولُ يا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا «27» يا وَيْلَتى‏ لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِيلًا «28» لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جاءَنِي وَ كانَ الشَّيْطانُ لِلْإِنْسانِ خَذُولًا «29» وَ قالَ الرَّسُولُ يا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً «30» وَ كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ وَ كَفى‏ بِرَبِّكَ هادِياً وَ نَصِيراً «31» وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ لا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً واحِدَةً كَذلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤادَكَ وَ رَتَّلْناهُ تَرْتِيلًا»
ترجمه آيات: و كسانى كه به ملاقات ما اميد ندارند (و رستاخيز را قبول نمى‏كنند) گفتند: چرا فرشتگان بر ما نازل نمى‏شوند و يا چرا پروردگارمان را نمى‏بينيم؟ قطعاً آنان در نفس خود استكبار ورزيدند و سركشى بزرگى كردند. روزى كه فرشتگان را مى‏بينند، آن روز براى گناهكاران مژده‏اى نيست، (بلكه روز كيفر آنهاست) و (فرشتگان به مجرمان) مى‏گويند: (بهشت براى شما) حرام و ممنوع است. ما به سراغ هر عملى كه (به عنوان خيرات) انجام داده‏اند مى‏رويم و آن را غبارى پراكنده مى‏سازيم. در آن روز، اهل بهشت جايگاه خوش و آسايشگاه نيكويى دارند. و روزى كه آسمان با ابرها بشكافد و فرشتگان فروفرستاده شوند فروشدنى. در آن روز، فرمانروايىِ بر حقّ، از آن خداى رحمان است و روزى است كه بر كافران سخت و سنگين است. و روزى كه ستمكار (مشرك) دو دست خود را (از روى حسرت) به دندان مى‏گزد و مى‏گويد: اى كاش با پيامبر همراه مى‏شدم. اى واى بر من! كاش فلانى را دوست خود نمى‏گرفتم. رفيق من بعد از آن كه حقّ از طرف خدا براى من آمد، مرا گمراه ساخت. و شيطان هنگام اميد، انسان را رها مى‏كند. پيامبر (در روز قيامت از روى شكايت) مى‏گويد: پروردگارا! قوم من اين قرآن را رها كردند. و ما اين گونه براى هر پيامبرى دشمنى از گناهكاران قرار داديم، و پروردگارت براى راهنمايى و حمايت تو كافى است. و كسانى كه كفر ورزيدند، (بهانه‏ى ديگرى آورده و) گفتند: چرا (تمام) قرآن يكجا بر او نازل نشده است؟ (غافل از آن كه ما) اين گونه (نازل كرديم) تا دل تو را به وسيله‏ى آن استوار كنيم و آن را به تدريج و آرامى بر تو خوانديم.
شريعتي: امام سجاد(ع) فرمود: اگر تمام مردمي که در غرب و شرق عالم هستند از بين بروند، چنانچه قرآن با من باشد من احساس تنهايي نمي‌کنم. انشاءالله خداوند دلهاي ما را به نور قرآن منور و مزين کند. اشاره قرآني را بفرماييد.
حاج آقاي حسيني قمي: متن عربي حديثي که خوانديد را بخوانم، «لَوْ مَاتَ مَنْ بَيْنَ‏ الْمَشْرِقِ‏ وَ الْمَغْرِبِ‏ لَمَا اسْتَوْحَشْتُ بَعْدَ أَنْ يَكُونَ الْقُرْآنُ مَعِي‏» (كافي، ج 2، ص 602) اگر شرق و غرب عالم از بين بروند و من تنها باشم، تا قرآن با من است من وحشتي ندارم. اين آيه که امروز تلاوت شد «وَ قالَ الرَّسُولُ يا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً» قرآن مي‌تواند از ما شفاعت کند يا از ما شکايت کند. شفاعتش رد خور ندارد، قرآن شفيعي است که شفاعتش رد خور ندارد. مي‌تواند شکايت هم بکند. بياييم کاري کنيم مشمول شفاعت خدا باشيم. رسول دارد گلايه مي‌کند، قرآن را مهجور قرار دادند و کنار گذاشتند. تلاوت قرآن داشته باشيم، يک صفحه قرآن بخوانيم. به آنهايي که قرآن بلد نيستند قرآن ياد بدهيم. خدا رحمت کند مرحوم علامه طباطبايي، آقايي اخيراً از دنيا رفتند مرحوم آقاي فاضل تبريزي مي‌گفت: من يک شب قبل از انقلاب تبريز بودم، در جلسه‌اي ايشان گفت: من فردا مي‌خواهم جايي بروم، کسي با ماشين مرا مي‌برد؟ گفتم: من هستم. سوار ماشين شدند و صبح تا نشستند، فرمودند: اجازه بدهيد من روزي يک جز قرآن مي‌خوانم، اول بخوانم و بعد صحبت کنم. انشاءالله همه مشمول شفاعت قرآن باشيم. بچه‌هاي ما مدرسه مي‌روند، دانشگاه مي‌روند ولي باز در روخواني قرآن مشکل دارند. فرصت خوبي است که اين روزها بيشتر قرآن بخوانيم.
براي شفاي همه بيماراني که در بيمارستان بستري هستند يا در خانه هستند و مبتلا شدند يک حمد شفا و سه صلوات بر محمد و آل محمد بفرستيم.
شريعتي: يا امام سجاد من کمتر از آنم که به پاي تو بيافتم *** عالم شده سجاده و افتاده به پايت
«والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين»