اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

98-12-12-حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي– سيري در نهج‌البلاغه اميرالمؤمنين (خطبه50)


برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: سيري در نهج‌البلاغه اميرالمؤمنين (خطبه50)
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي
تاريخ پخش: 12- 12-98

شريعتي: بسم الله الرحمن الرحيم، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
بي تاب‌تر از جان پريشان در تب *** بي خواب‌تر از گردش هذيان بر لب
بي رؤيت روي او بلا تکليفم *** همچون گل آفتابگردان در شب
اللهم عجل لوليک الفرج، سلام مي‌کنم به همه دوستان عزيزم، بيننده‌هاي خوب و نازنين‌مان، به سمت خداي امروز خيلي خوش آمديد. انشاءالله تنتان سالم و قلبتان سليم باشد و بهترين‌ها در اين ماه براي شما رقم بخورد. حاج آقاي حسيني قمي سلام عليکم و رحمة الله، خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي حسيني قمي: سلام عليکم و رحمة الله، عرض سلام و ارادت خالصانه خدمت همه بينندگان عزيز دارم. ما هم مثل همه از همه پزشکان و کادر پزشکي کشور که در صف مقدم حضور دارند در اين بيماري فراگير، دستشان را مي‌بوسيم و خدا قوت مي‌گوييم. به خانواده‌هايشان خدا قوت مي‌گوييم، انشاءالله با تحمل دوري عزيزانشان به حول و قوه الهي از اين مرحله عبور خواهيم کرد. چند تقاضا دارد، اول اينکه حديثي که هفته گذشته خواندم «ارْحَمُوا مَنْ‏ فِي‏ الْأَرْضِ يَرْحَمْكُمْ مَنْ فِي السَّمَاءِ» به زميني‌ها رحم کنيد تا آسماني‌ها به شما رحم کنند. بازار خيلي‌ها کساد شده است. يک عده هستند آسيب نمي‌بينند ولي فراوان هستند کساني که آسيب پذير هستند. حقوق بگيرهاي روزمزدي که کسب و کارشان تعطيل شده است. به احترام اين ماه رحمت و به احترام ماه ولادت وجود مقدس امام جواد که در پيش است به همديگر رحم کنيم و گذشت کنيم. اگر مستأجري داريد و مي‌بينيد حقوق بگير است و روزمزد دريافت مي‌کرد، بگوييد: اين ماه کرايه نمي‌گيريم. قطعاً خداوند و اميرالمؤمنين جبران مي‌کنند. در آستانه شب عيد هستيم، مظمئن باشيد خداوند جبران مي‌کند. اين روزها بازار فضاي مجازي گرم است، اخبار خوب و اميدوار کننده و شاد منتقل کنيد. حفظ آرامش از همه چيز مهمتر است. مخاطب ما يک عده از مؤمنين هستند، اگر به خدا و رسول ايمان داريم به ترس و دلهره مردم اضافه نکنيم. شب چهارشنبه شب تولد امام جواد(ع) است. ماه شادي است و ايام شادي است، مردم دلخوش باشند. هفته آينده ولادت اميرالمؤمنين است. همين فضا فرصتي براي توجه و بيداري ماست.
خيلي‌ها گفتند: ما مراعات مي‌کنيم و نگران نيستيم، حساب و کتاب مي‌کنيم و حق‌الناس بدهکار بوديم پرداخت کرديم، وصيت‌نامه‌هايمان را تنظيم کرديم. شيخ صدوق کتابي دارد به نام فضايل الاشکر الثلاث، فضايل ماه رجب و شعبان و رمضان را بيان کرده است. از جمله اين روايت را از امام صادق دارند که بسيار لطيف است. امام صادق فرمودند: روز قيامت ندا مي‌آيد «أين الرجبيون» چه کساني هستند؟ کساني هستند که تمام عمرشان را روزه گرفتند و صدقه دادند؟ نه، فرمود: آنهايي که چهره‌شان نزد اهل محشر مي‌درخشد. کسي که ولو يک روز ماه رجب را روزه گرفته باشد. اگر کسي روزه قضا دارد در اين ماه قضايش را به جا آورد که حتماً ثواب روزه در اين ماه را مي‌برد. کساني که قضا دارند و نيت قضا ندارند فايده ندارد. نيت روزه قضا بکنيد و ثواب روزه رجب را خواهيد داشت. مردم هم الحمدلله توجه دارند و اين روزها صدقات بيشتر شده است.
ابوطلحه انصاري از اصحاب پيامبر است، آيه نازل شد «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ‏» (آل‌عمران/92) يک باغستان و نخلستاني داشت به رسول خدا هديه کرد، گفت: يا رسول الله اين نخلستان در اختيار شما، به هرکس مي‌خواهيد بدهيد. حضرت نپذيرفتند. فرمود: مگر در بين خويشاوندانت نيازمند نداريد؟ يعني رسول خدا يک نخلستان را به صدقه از ابوطلحه قبول نکرد. تقاضاي آخر من اين است که توصيه‌هاي بهداشتي را رعايت کنيم و توجه کنيم. عزيزان يادشان باشد هفته گذشته روز شهادت امام هادي در قم بودم، چند جلسه دعوت شدم دفاتر مراجع بزرگوار تقليد، ولي بعد از اين قصه و حادثه همه آقايان زنگ زدند و روضه‌هاي روز شهادت را تعطيل کردند.     اگر تابع دين و فقه و فقاهت هستيم شهادت مي‌دهم که روز شهادت امام هادي همه مجالس تعطيل شد. رعايت کنيم و به توصيه‌هاي بهداشتي گوش کنيم.
«أَلَا وَ إِنَ‏ الدُّنْيَا قَدْ تَصَرَّمَتْ وَ آذَنَتْ بِانْقِضَاءٍ وَ تَنَكَّرَ مَعْرُوفُهَا وَ أَدْبَرَتْ حَذَّاءَ فَهِيَ تَحْفِزُ بِالْفَنَاءِ سُكَّانَهَا وَ تَحْدُو بِالْمَوْتِ جِيرَانَهَا» اگر از ما بپرسند: هدف‌گذاري اميرالمؤمنين در خطبه‌هاي نهج‌البلاغه چه بوده، يک جمله مي‌گوييم که حضرت مي‌خواستند ارزش‌هاي زمان پيامبر را به جامعه برگردانند. در اين 25 سال ارزش‌ها از بين رفته بود و بايد احياء مي‌شد. ارزش‌هايي چون ايثار و معنويات و اخلاق و دستگيري از ديگران که به قدرت و ثروت تبديل شده بود. حضرت در اين خطبه به مردم مي‌گويند: دنياپرستي نکنيد. حضرت بخاطر همان نگاه روي اين بحث اصرار دارند. چون جامعه به سرعت سمت قدرت و ثروت رفته بود و از معنويات و اخلاقيات فاصله گرفته بود. در تاريخ اسلام هيچکس به اندازه اميرالمؤمنين در 25 سال خانه‌نشيني کار عمراني و اقتصادي نکرد. نخلستان‌ها و باغستان‌ها و مزارع، کشاورزي راه انداختند. حبّ دنيا و اسير دنيا نباشيم.
چيست دنيا از خدا غافل شدن *** ني طلا و نقره و ميزان و زن
مردم کمتر توجه به معنويات دارند، اگر مردم يادشان باشد، خدا رحمت کند مرحوم آيت الله شيخ عباس تهراني حدود شصت سال پيش از دنيا رفتند. قبرشان حرم حضرت معصومه(س) پاي پايين قبر آيت الله العظمي حائري است. از يکي از اساتيد سؤال کردم: ما ايشان را درک نکرديم. شما که درک کرديد از جهت علمي چه موقعيتي داشتند؟ ايشان فرمودند: ايشان ده تا آيت الله بودند و در مقام علمي و معنوي عجيب بودند. يک کسي ايشان را دعوت کرد، معماري خانه زيبا و مفصلي  ساخته بود. ايشان همه طبقات را ديده بود و گفته بود: اين خانه يک نقص بزرگ دارد. معمار گفت: نقصي در اين خانه نيست. همه اصول رعايت شده. ايشان گفته بود: يک عيب بزرگ دارد و اينکه دل کندن از اين خانه سخت است. به يکي از علماي بزرگ گفته بودند اگر به شما خبر بدهند اين هفته، هفته آخر عمر شماست چه مي‌کنيد؟ فرمودند: هيچ تغييري در زندگي من ايجاد نمي‌شود. همه واجبات را انجام دادم و حق الله و حق الناس بر گردن من نيست.
خدا رحمت کند مرحوم آيت الله ابوالقاسم قمي، شاگردش مرحوم ملا علي همداني در عالم بزرخ او را در خواب ديد و دستش را گرفته بود که چه خبر است؟ ايشان فرموده بود: فرشتگان به من دو بشارت دادند. بشارت اول وقتي از دنيا رفتم به من گفتند: خوشا به حالت حق الناس بر گردنت نيست. هفته پيش پيام‌هاي زيادي در مورد حق الناس آمده بود که چه کنيم؟ الآن فرصت خوبي است که حق الناس بر گردن داريد بدهيد. «أَلَا وَ إِنَ‏ الدُّنْيَا قَدْ تَصَرَّمَتْ وَ آذَنَتْ بِانْقِضَاءٍ» مردم آگاه باشيد، دنيا به آخر رسيده است. اينقدر سرعت دنيا سريع است که آدم هر لحظه مي‌تواند آخرش را ببيند. اگر انسان به قواي بدني‌اش نگاه کند، انرژي که داشت، از بين نرفته است. «وَ تَنَكَّرَ مَعْرُوفُهَا» زيبايي‌هايش از بين رفته است.
آيت الله العظمي حائري مؤسس حوزه، آيت الله العظمي گلپايگاني نقل مي‌کردند. مي‌گفتند: ما با استادمان داشتيم از پله‌هاي مدرسه فيضيه را بالا مي‌رفتيم براي عيادت طلبه‌اي که بيمار بود. آيت الله العظمي حائري در هر پله توقف مي‌کرد. گفتيم: چرا توقف مي‌کنيد؟ فرمود: مي‌گردم چون اين آجر است، بعضي آجرها بيشتر ساييده شده، مي‌گردم کدام آجر ساييده شده که من پايم را آنجا بگذارم که چند سانت فاصله پله کمتر باشد. «وَ أَدْبَرَتْ حَذَّاءَ» دنيا به سرعت به انسان پشت کرده است. «فَهِيَ تَحْفِزُ بِالْفَنَاءِ سُكَّانَهَا» دنيا ساکنين خودش را به نابودي و فنا هول مي‌دهد. نهج‌البلاغه همه هشدار است. «وَ تَحْدُو بِالْمَوْتِ جِيرَانَهَا» ساربان‌ها وقتي شترها را حرکت مي‌دهند براي اينکه حرکت سريع شود يک حدي برايشان مي‌خوانند. حضرت مي‌فرمايد: دنيا آواز کوچ را براي شما خوانده است. همسايه‌هايش را به سرعت به سمت مرگ حرکت مي‌دهد. حضرت ما را در دنيا صاحبخانه نمي‌داند. ما مهمان هستيم.
پشه کي داند که اين باغ از کي است *** نوبهاران زادش و مرگش دي است
ما کجاي دنيا را گرفتيم و چقدر در اين دنيا عمر داريم؟ شما همسايه دنيا هستي و مالک نيستي. من وصيت مي‌کنم سند خانه مرا با من دفع کنيد؟ امکان دارد؟ نه. «وَ قَدْ أَمَرَّ فِيهَا مَا كَانَ حُلْواً وَ كَدِرَ مِنْهَا مَا كَانَ صَفْواً» حضرت مي‌فرمايد: شيريني‌هايش به تلخي تبديل شده است. زلالش به کدري تبديل شده است. حضرت به معاويه مي‌فرمايد: لباس فرسوده، وقتي لباس فرسوده مي‌شود، از يک طرف مي‌دوزي و از طرف ديگر پاره مي‌شود. «فَلَمْ يَبْقَ مِنْهَا إِلَّا سَمَلَةٌ كَسَمَلَةِ الْإِدَاوَةِ» اداوه ظرف آب است، کسي ظرف آب را بنوشد، آخرش چقدر مي‌ماند؟ «أَوْ جُرْعَةٌ كَجُرْعَةِ الْمَقْلَةِ» مقله در گذشته وقتي افراد سفر مي‌کردند، آب کم مي‌آوردند، آب را بين اهل کاروان تقسيم مي‌کردند، اين ظرف آب براي اينکه سهم هرکس مشخص باشد، ريگ مي‌انداختند و مي‌گفتند: به اندازه‌اي آب بريزيد که از ريگ بالاتر نيايد. حضرت مي‌فرمايد: اينقدر ديگر از عمر دنيا باقي مانده است. «لَوْ تَمَزَّزَهَا الصَّدْيَانُ‏ لَمْ يَنْقَعْ» تشنه با اين چند قطره آب سيراب نمي‌شود. «فَأَزْمِعُوا عِبَادَ اللَّهِ الرَّحِيلَ عَنْ هَذِهِ الدَّارِ الْمَقْدُورِ عَلَى أَهْلِهَا الزَّوَالُ» اين حديث که مي‌فرمايد: اگر اين دنيا جاي خوبي بود و بنا بود انسان جاودانه باشد، خدا انبياء را نگه مي‌داشت. «وَ لَا يَغْلِبَنَّكُمْ فِيهَا الْأَمَلُ» آرزوها برايت غلبه نکند.
در خطبه 42 نهج‌البلاغه هست «إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ‏ عَلَيْكُمُ‏ [اثْنَتَانِ‏] اثْنَانِ اتِّبَاعُ الْهَوَى وَ طُولُ الْأَمَلِ» آرزوي طولاني و هوا پرستي، «فَأَمَّا اتِّبَاعُ الْهَوَى فَيَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ وَ أَمَّا طُولُ الْأَمَل‏» هوا پرستي مانع حق پرستي است. طول الامل زياد شد، آرزوها زياد شد آخرت فراموش مي‌شود. «فَيُنْسِي الْآخِرَةَ أَلَا وَ إِنَّ الدُّنْيَا قَدْ وَلَّتْ حَذَّاءَ» دنيا به سرعت پشت کرده است. «فَلَمْ يَبْقَ مِنْهَا إِلَّا صُبَابَةٌ كَصُبَابَةِ الْإِنَاءِ» مثل چيزي که ته ليواني بماند. «اصْطَبَّهَا صَابُّهَا أَلَا وَ إِنَّ الْآخِرَةَ قَدْ أَقْبَلَتْ» آخرت به انسان رو کرده است. «وَ لِكُلٍّ مِنْهُمَا بَنُونَ» دنيا فرزنداني دارد. «فَكُونُوا مِنْ أَبْنَاءِ الْآخِرَةِ وَ لَا تَكُونُوا مِنْ أَبْنَاءِ الدُّنْيَا» در دنيا زندگي کنيد ولي فرزند دنيا نباشيد. ابن الدين باشيد، «فَإِنَّ كُلَّ وَلَدٍ سَيُلْحَقُ [بِأُمِّهِ‏] بِأَبِيهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ» فرداي قيامت هرکس نزد مادرش مي‌رود، هرکس نزد پدرش مي‌رود. «وَ إِنَّ الْيَوْمَ عَمَلٌ وَ لَا حِسَابَ وَ غَداً حِسَابٌ وَ لَا عَمَل‏» زندگي دنيا را طولاني نپنداريد.
«فَوَاللَّهِ‏ لَوْ حَنَنْتُمْ حَنِينَ الْوُلَّهِ الْعِجَالِ‏ وَ دَعَوْتُمْ بِهَدِيلِ الْحَمَامِ وَ جَأَرْتُمْ جُؤَارَ مُتَبَتِّلِي‏ الرُّهْبَانِ وَ خَرَجْتُمْ إِلَى اللَّهِ مِنَ الْأَمْوَالِ وَ الْأَوْلَادِ» حضرت دو قسم خورده است. فرمود: به خدا قسم اگر ناله کنيد مثل ناله‌ي شتراني که از فرزندشان جدا شدند، صداي شما بلند مي‌شود مثل صداي کبوتراني که نوحه خواني مي‌کنند. مثل راهب‌هايي که در دير هستند، تمام اولاد و اموال شما در راه خدا هزينه شود، «الْتِمَاسَ الْقُرْبَةِ إِلَيْهِ» براي اينکه به خدا نزديک شويد و خدا گناهان شما را بيامرزد، تمام هستي‌تان را در راه خدا بدهيد «فِي ارْتِفَاعِ دَرَجَةٍ عِنْدَهُ أَوْ غُفْرَانِ‏» در برابر پاداشي که اميدوارم خدا به شما بدهد، هيچي نيست. تمام هستي‌ و زندگي‌تان و اولاد را بدهيد و همه عمر ناله کنيد، در برابر پاداشي که خدا بايد به شما بدهد و عقابي که من نگران هستم، کم است.
علامه طباطبايي(ره) استناد خوبي به دو آيه قرآن دارند. چرا حضرت مي‌فرمايد: شما همه زندگي‌تان را هم در راه خدا بدهيد، همه اموال را بدهيد باز هم کم است. مرحوم علامه مي‌فرمايد: در دنيا سنجش‌ها خيلي ساده است. در همين نگراني‌هايي که هست، مي‌گويند: اگر بيماري تب کرد، چطور متوجه مي‌شويم تب کرد؟ يک تب بر در دهان و پيشاني‌اش مي‌گذارند، 37 باشد خوب است. 39 باشد زود مراجعه کند. ميزان سنجش قيامت چطور است؟ ما مي‌توانيم بگوييم خدا چه پاداشي مي‌خواهد به ما بدهد؟ مي‌توانيم بگوييم از چه عذابي نگران هستيم؟ در سوره سجده آيه 16 و 17 قرآن توصيف مي‌کند، «تَتَجافى‏ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ» يک عده بلند مي‌شوند نماز شب مي‌خوانند. «يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ» کنار نماز شب که اوج سلوک انسان است، مي‌گويد: دستگيري از ديگران يادت ندهد. قرآن مي‌گويد: «فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِيَ لَهُمْ» هيچکس نمي‌داند ما چه پاداشي براي او در نظر گرفتيم. «مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُون» ار درک آن عاجز هستيم.ژ
در سوره زمر آيه 47 مي‌فرمايد:«وَ لَوْ أَنَّ لِلَّذِينَ‏ ظَلَمُوا ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً وَ مِثْلَهُ مَعَهُ» اگر تمام عالم براي آنها بود، «لَافْتَدَوْا بِهِ مِنْ سُوءِ الْعَذابِ يَوْمَ الْقِيامَةِ» حاضر هستند تمام عالم، دو برابر اين را بدهند براي اينکه از عذاب قيامت نجات يابند. «وَ بَدا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ ما لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ» چيزهايي مي‌بييند که در دنيا با سنجش‌هاي دنيا نمي‌توانستند بسنجند. قرآن مي‌گويد: در پاداش نمي‌توانند حساب کنند. آقايي که در دنيا دستگيري از گرفتار کردي، خدا در قيامت پاداش مي‌دهد. آقايي که نماز شب خواندي و انفاق کردي، خدا پاداشي مي‌دهد که بيان کردني نيست. در آستانه سال جديد اگر از کارگر و مستأجرت دستگيري کردي، در قيامت پاداشي که خدا مي‌دهد باور کردني نيست.     
لذا اميرالمؤمنين در نهج‌البلاغه مي‌فرمايد: اگر همه هستي خود را در راه خدا بدهيد، مثل شتري که از بچه‌اش جدا شده ناله بزنيد و تمام عمر گريه کنيد در برابر پاداشي که خدا داده و عقابي که نگرانش هستم کم است. «وَ [بِاللَّهِ‏] تَاللَّهِ لَوِ انْمَاثَتْ قُلُوبُكُمُ انْمِيَاثاً» حيف که ما خيلي از نهج‌البلاغه دور هستيم. «وَ سَالَتْ عُيُونُكُمْ مِنْ رَغْبَةٍ إِلَيْهِ أَوْ رَهْبَةٍ مِنْهُ دَماً ثُمَّ عُمِّرْتُمْ فِي الدُّنْيَا مَا الدُّنْيَا بَاقِيَةٌ» اگر تا آخر عمر خون گريه کنيد و قلبتان آب مي‌شد، «مَا جَزَتْ أَعْمَالُكُمْ» در برابر نعمت‌هايي که خدا به شما داده، اين اعمال شما در برابر نعمت‌ها چيزي نيست. «عَنْكُمْ وَ لَوْ لَمْ تُبْقُوا شَيْئاً مِنْ جُهْدِكُمْ» تمام تلاشتان را به کار بياندازيد، تا آخر عمر دنيا زنده باشيد و خون گريه کنيد و قلبتان ذوب شود، «أَنْعُمَهُ عَلَيْكُمُ الْعِظَامَ وَ هُدَاهُ إِيَّاكُمْ لِلْإِيمَانِ‏» باز در برابر نعمت‌هاي پروردگار کاري نکرديد. ناشکري نکنيم. با اين بيماري که آمده ديدم بعضي‌ها خيلي ناشکر هستند. اين يک ويروس است و ميليون‌ها ويروس از شما دور است. اين همه نعمت داريم.
کبد و کليه ما اگر نبود، به جاي کبد اگر يک کارخانه به ما وصل بود، مي‌دانيد اين کارخانه بايد چند کيلومتر در چند کيلومتر باشد و چند صد کارگر داشته باشد؟ بي انصافي نکنيم. داستاني ديدم که مرحوم طبرسي در احتجاج دارد. مي‌گويد: دو نفر خدمت امام سجاد آمدند، يکي گفت: اين قاتل پدر من است. اين قاتل گفت: من اشتباه کردم و پشيمان هستم. بگوييد: مرا ببخشد و بگذرد. حضرت فرمود: ببخش! ثواب بزرگي دارد. انتقام خوب نيست. گفت: نه، حاضر نيستم بگذرم. امام سجاد فرمود: اين حقي بر گردنت ندارد به جاي آن حق از او بگذري و معامله کني؟ گفت: چرا، ولي آن حق اينقدر نيست که از خون پدرم بگذرم. شايد بخاطر آن حق راضي شوم به ديه مصالحه کنم! امام سجاد فرمود: چه حقي بر گردنت دارد؟ گفت: اين خداشناسي ياد من داده، توحيد و پيامبر شناسي را ياد من داده است. امامت اميرالمؤمنين و اصول دين را ياد من داده است. کاري کرد خدا و پيغمبر را بشناسم. تا اين را گفت، امام سجاد گفت: چنين حقي برگردنت دارد اين جبران خون پدرت را نمي‌کند که از او بگذري؟ فرمود: به خدا قسم اگر خون تمام اهل زمين غير از انبياء و ائمه بر گردن اين بود، در برابر چنين حقي جا داشت از او بگذري.
شريعتي:
پيري و جواني پس هم چون شب و روزند *** ما شب شد و روز آمد و بيدار نگشتيم
بر روي معاصي خط عذري نکشيديم *** پهلوي کبائر حسناتي ننوشتيم
انشاءالله بيدار شويم و به سمت خداي متعال حرکت کنيم. امروز صفحه 334 قرآن کريم آيات نوراني سوره مبارکه حج را تلاوت خواهيم کرد.
«وَ كَذلِكَ‏ أَنْزَلْناهُ‏ آياتٍ بَيِّناتٍ وَ أَنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يُرِيدُ «16» إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ هادُوا وَ الصَّابِئِينَ وَ النَّصارى‏ وَ الْمَجُوسَ وَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا إِنَّ اللَّهَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ شَهِيدٌ «17» أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ وَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ وَ النُّجُومُ وَ الْجِبالُ وَ الشَّجَرُ وَ الدَّوَابُّ وَ كَثِيرٌ مِنَ النَّاسِ وَ كَثِيرٌ حَقَّ عَلَيْهِ الْعَذابُ وَ مَنْ يُهِنِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ مُكْرِمٍ إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ ما يَشاءُ «18» هذانِ خَصْمانِ اخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ فَالَّذِينَ كَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِيابٌ مِنْ نارٍ يُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُؤُسِهِمُ الْحَمِيمُ «19» يُصْهَرُ بِهِ ما فِي بُطُونِهِمْ وَ الْجُلُودُ «20» وَ لَهُمْ مَقامِعُ مِنْ حَدِيدٍ «21» كُلَّما أَرادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْها مِنْ غَمٍّ أُعِيدُوا فِيها وَ ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِيقِ «22» إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ يُحَلَّوْنَ فِيها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فِيها حَرِيرٌ»
ترجمه آيات: و اين گونه قرآن را (به صورت) آيات روشن نازل كرديم، و البتّه خداوند هر كس را بخواهد هدايت مى‏كند. همانا خداوند در قيامت، ميان مؤمنان (مسلمان) و يهوديان و صابئين و نصارى‏ و مجوس و مشركان، داورى كرده و حقّ را از باطل جدا خواهد نمود، همانا خداوند بر هر چيزى گواه (و از همه چيز آگاه) است. آيا نديدى كه هركه در آسمان‏ها وهركه در زمين است و خورشيد و ماه و ستارگان و كوه‏ها و درختان و جنبندگان و بسيارى از مردم براى خدا سجده مى‏كنند؟ البتّه بسيارى از مردم (به خاطر تكبر و لجاجت) قطعاً گرفتار عذابند، و هر كه را خدا خوار كند، هيچ احترام كننده‏اى براى او نيست، همانا خداوند هر چه را بخواهد انجام مى‏دهد. اين دوگروه مخالف، (كثيرى كه اهل عبادتند باكثير ديگرى كه مستحق عذابند) درباره‏ى پروردگارشان به مخاصمه و جدال پرداختند، پس براى كسانى كه كفر ورزيدند، لباس‏هايى از آتش بريده شده است، (و) از بالاى سرشان مايع جوشانى ريخته مى‏شود. با آن مايع جوشان (كه از بالاى سرشان ريخته مى‏شود)، آنچه در درون و برونشان هست گداخته مى‏شود. و براى (كيفر) آنان گرزهايى از آهن است. هرگاه اراده كنند كه از (شدّت) غم از دوزخ خارج شوند، به آن برگردانده مى‏شوند (و به آنان گفته مى‏شود:) بچشيد عذاب سوزان را. قطعاً خداوند كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى نيكو انجام داده‏اند، به باغ‏هايى كه نهرها از زير (درختان) آن جارى است، وارد مى‏كند، در آن جا با دستبندهايى از طلا و مرواريد زينت داده مى‏شوند و در آن جا لباسشان از ابريشم است.
شريعتي: پيشاپيش ايام ميلاد با سعادت حضرت جواد الائمه را به همه شما تبريک مي‌گويم. اين هفته قرار گذاشتيم از يکي از صحابه گرانقدر امام جواد، جناب احمد بن محمد بن عيسي اشعري ياد کنيم. نکات شما را خواهيم شنيد.
حاج آقاي حسيني قمي: آيه 21 که تلاوت شد متناسب با بحث ماست. سلمان فارسي از بازار آهنگرها عبور مي‌کرد، ديد مردم دور کسي جمع شدند، جواني از هوش رفته است. مردم تا سلمان را ديدند گفتند: بيا، مثل اينکه او جن زده شده است. جوان به هوش آمد. سلمان گفت: مشکلي داري؟ گفت: از بازار آهنگرها عبور مي‌کردم ديدم اينها تکه‌هاي آهن را داخل کوره مي‌گذارند و بيرون مي‌آورند و دو نفري مي‌کوبند، ياد آيه 21 سوره حج افتادم، «وَ لَهُمْ مَقامِعُ مِنْ حَدِيدٍ» اهل آتش گرزهايي از آتش دارند و اگر بخواهند دوباره از آتش بيرون بيايند بر سر آنها مي‌زنند و برمي‌گردانند و مي‌گويند: اين عذاب  را بچشيد. سلمان وقتي اين جوان را ديد گفت: بايد افتخار بدهي با من رفيق شوي. تو با اين ايماني که داري با من رفيق شو و رفيق دائمي شدند.
احمد بن محمد بن عيسي اشعري از اصحاب سه امام هست. امام رضا، امام جواد و امام هادي(ع)، شيخ طوسي در مورد ايشان مي‌فرمايد: بزرگ قمي‌ها بود و در زمان خودش فقيه بود و عنوان بسيار خوبي داشت، رئيس شهر بود. کتاب‌هاي فراواني داشت. وقتي مدينه محضر امام جواد مي‌رفت، حامل نامه از امام جواد براي زکريا بن آدم بود. در مورد اين بزرگوار در سند دو هزار و دويست و نود حديث حضور داشتند. اگر احکام دين داريم و حج خدا مي‌رويم و احکام حج و نماز و روزه بلد هستيم، در سند دو هزار و دويست و نود حديث اين بزرگوار حضور دارد و يک حديث منشأ صدها مسأله فقهي است.
خدا را قسم مي‌دهيم به حق محمد و آل محمد و مولود اين هفته امام جواد(ع)، پاره تن امام رضا(ع) همه کساني که التماس دعا گفتند گرفتاري‌ها برطرف بفرما. مريض‌ها لباس عافيت بپوشان. حوائج دنيا و آخرت برآورده بخير بفرما. آرمش بيشتر به مردم جامعه ما عنايت بفرما.
شريعتي: صحبت‌ها و توصيه‌هاي کارشناسان عزيز ما درباره نحوه مواجه با مشکلات را بشنويم. امروز صحبت‌هاي حاج آقاي عابديني حسن ختام برنامه ماست.
حاج آقاي عابديني: هيچکس نيست که در زندگي بي مشکل و سختي باشد. همه به سختي مبتلا مي‌شوند. در نظام خانوادگي سعي داريم در برابر مشکلات از چند چيز بهره بگيريم. بعضي از مشکلات را با قرباني، سعي مي‌کنيم اول ماه يک خروس حتي قرباني کنيم. اين سنتي است که براي دفع بلا مي‌کنيم. اگر مشکل سنگين باشد، گوسفند قرباني مي‌کنيم. يکي ديگر از مسائل ختم صلوات است. هرشب ختم صلوات داريم. اگر انسان آرامش داشته باشد سيستم ايمني بدن قوي‌تر است و اگر بدن قوي باشد امکان ابتلاء کمتر است. ممکن است کسب بعضي رشد کرده باشد و کسب بعضي سقوط کرده باشد. اگر جاي آنها بوديم، چون هميشه ما بالا نيستيم، مريضي پولدار و فقير و مسئول و مأمور نمي‌شناسند و ممکن است براي همه پيش بيايد. از خدا چه توقعي داريم؟ سعي کنيم مجراي رحم الهي براي ديگران باشيم. جهاد يک بابي از ابواب الهي است که براي اوليائش در مواقع خاصي گشوده مي‌شود. پزشکان و پرستاران ما بدانند اين باب جهاد است. اين ايام مي‌گذرد، هرکس بتواند خدمتي کند ماندگار است.
«والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين»