برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: بيان مهمترين احکام ديني؛ احکام محرم و نامحرم
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي
تاريخ پخش: 27-04-96
بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
شريعتي: سلام ميکنم به همه شما، سلام به شما و دلهاي آسماني شما، سلام به شما و دلهاي دريايي شما، سلام به شما و لحظات نوراني شما، به سمت خدا خوش آمديد. انشاءالله هرجا که هستيد تنتان سالم و قلبتان سليم باشد و خداوند متعال پشت و پناه شما باشد. حاج آقاي حسيني سلام عليکم و رحمة الله. خيلي خوش آمديد.
حاج آقا حسيني: عرض سلام و ارادت خالصانه خدمت همه بينندگان و شنوندگان راديو قرآن دارم. عزيزاني که از شبکههاي مختلف برنامه را ميبينند، به همه عرض سلام دارم.
شريعتي: امروز بحث احکام را ادامه خواهيم داد.
حاج آقاي حسيني: انشاءالله بحث روز پنجشنبه را چون شهادت امام صادق(ع) است و تعطيل رسمي است، به امام صادق(ع) اختصاص ميدهيم. انشاءالله عزيزان روز پنجشنبه را در مجالس عزاي حضرت شرکت کنند.
بسم الله الرحمن الرحيم، قبل از شروع احکام يک تشکر ويژه داشته باشم، بدون مبالغه عرض کنم که زبان قاصر است از سپاس و از پيامهاي بسيار فراواني که عزيزان نوشته بودند. ما تقاضا کرديم که مالکان به مستأجر تخفيف بدهند. خيلي پيام آمد که بيني و بين الله تعبيري به نظرم نميآيد که بخواهم در برابر اين همه عظمت تواضع و کرنش کنم جز اينکه دعا کنيم. خيليها پيام داده بودند که با اينکه ما خودمان در عروس در آستانه ازدواج داريم، کسي نوشته پسرم بيکار است، دختر و پسرم دم بخت هستند. به بانک بدهکار هستم. مستأجر هستيم. ولي به احترام کلام اهلبيت و امام رضا و به احترام امام صادق(ع) تخفيف ميدهيم. خيليها نوشتند: ما با مستأجر تماس گرفتيم که اجاره را بالا نميبريم. حتي يک مبلغي هم کم کرديم.
قبل از شروع به احکام دو پيام بود که نوشته بودند اين همه تبليغي که شد که بانکها بخشودگي جرايم را تا مبلغ صد ميليون تومان ميبخشند، چقدر در رسانه تبليغ شد، الآن عمل نميشود با اينکه من به تازگي شنيدم مجلس بودجهاش را تأمين کرده است. اما نميدانم چرا کوتاهي ميشود؟ من تقاضا ميکنم اگر ميتوانند به داد مردم برسند. يکي از نمايندگان باز ديروز صحبت ميکرد ميگفت: يک مبلغ خيلي سنگيني از بودجه را تأمين کرديم. اما چرا بانکها کوتاهي ميکنند نميدانم. نامهها و پيامهاي مردم را که ميخوانم شبها کابوس ميبينم. پيامها خيلي ناراحت کننده است. پيرمردي نوشته من بازنشسته هستم سال 91 خانهاي خريدم با قرض و سنواتي که دولت به من داده است. بعد گرفتار جريمههاي بانکي شده و مفصل توضيح داده که چقدر وام گرفتم و چقدر بايد جريمه بدهم، قسم دادند که من نامه را بخوانم. «آيا حکومت حضرت علي که شما و همکاران شما مرتب از آن ميگوييد، اين است که مردم را نقره داغ کردند، نزول و ربا مملکت ما را خراب خواهد کرد. ربا يعني جنگ با خالق يکتا، براي رضاي خدا در سخنرانيهايتان اين مسائل را مطرح کنيد. شکايت کردم و نامه دادم، مرتب ميگويند: به ما مربوط نيست. سيستم حساب کرده است. سيستم چيست؟ ما به سيستم برنامه ميدهيم. دو فرزند پسر دارم که براي هردو زن گرفتم و مبلغ چهل ميليون تومان بدهکار هستم. همسرم فلج و زمين گير است. با حقوق ماهيانه يک ميليون و چهارصد هزار تومان که بايد هزينه درمان همسرم را بدهم و جرايم بانکي که بانک ملت مرا جريمه کرده است.»
باور کنيد وقتي آدم اينطور نامهها را ميخواند متأثر ميشود. يک سبزي فروش دوره گرد ديروز به من نامه را داده است. ميگويد: دخترم را شوهر دادم، کل جهيزيه دخترم نه ميليون تومان شده است. براي اين نه ميليون تومان بايد ماهي نهصد هزار تومان بدهم. از فروردين تا به حال يک قسط دادم و بدهي دارم. اين ليست جهيزيهاش است. اتو دوازده هزار تومان! زودپز هشت هزار تومان، سرويس 29 پارچه 37 هزار تومان! کلاً 36 قلم هست که جمع اين نه ميليون شده است. براي همين جهيزيه ساده هم ماندند! من تقاضا ميکنم فکري شود، براي جريمههايي که قول دادند فکري کنند. رؤساي قوا، قواي مجريه، قضاييه، مقننه، شب و روز بنشينند بحث کنند و گرهها را باز کنند.
خوشحالم که رسانه ملي به اين موضوع پرداخته است. اينکه يک نفر بخاطر يک ميليون تومان چند سال در زندان باشد، در نظام اسلامي پسنديده نيست. از مسئولين رده بالاي قوه قضاييه ميگفت: ما براي يک مرغ فردي را زندان کرديم و به اندازه يک مرغداري به او مرغ داديم خورده است. براي يک ميليون او را زنداني ميکنيم و چهار سال در زندان نگه ميداريم و چند برابر خرج او ميکنيم. الآن وقت حل مشکلات و گرفتاريهاي مالي مردم است.
امروز احکام بانوان را محور صحبتمان قرار داديم. انشاءالله در ادامه به پرسشها هم پاسخ ميدهيم. چون هفته گذشته روز حجاب و عفاف بود و ما هم امروز ميخواهيم احکام بانوان را بگوييم که بخشي هم مربوط به حجاب و عفاف است، ميترسم بگويند: شما بحث عفاف و حجاب را ميگوييد ولي با بقيه برنامههاي رسانه ملي هماهنگ نيست. مؤثرترين نقش در بحث عفاف و حجاب را رسانه ملي دارد. همه نيروها و قوانين يک طرف، رسانه ملي در صدر است. به واسطه تأثيرگذاري که دارد. به تازگي به يکي از مديران شبکه پيام دادم، گفتم: شما اصرار داريد در رابطه معکوس، حتماً اگر بخواهند با آقايي مصاحبه کنند يک خانم جواني که چهره جذابي دارد بيايد با يک مرد مصاحبه کند. برعکس اگر مسئول زني هست حتماً بايد يک مرد مصاحبه کند. بعد ما بگوييم: امام صادق فرمود: ابوبصير شنيدم با آن خانم شوخي کردي! ابوبصير پيرمرد نابينا بود و درس قرآن ميداد. يک شوخي کرد و شاگردش خنديد. حضرت فرمود: جلسه قرآن را تعطيل کن! انشاءالله عزيزان بيشتر رعايت کنند.
مسأله 176؛ خيلي سؤال کردند در مورد کساني که فرزند خوانده ميآورند، ميخواهند بدانند فرزند خوانده چگونه است؟ اين بچه وقتي بزرگ شد، محرميت او به چه صورت هست؟ مسأله کمي دقيق هست. آقا و خانمي فرزندي را ميآورند به عنوان اينکه اين فرزند را بزرگ کنند و نزد خودشان باشد. وقتي بزرگ شد، اگر پسر باشد محرميتش به اين خانم و اگر دختر باشد محرميت او به اين آقا به چه صورت هست؟ يکوقت هست وقتي اين بچه را ميآوريد هنوز دوران شيرخوارگي اوست، دو ساله و نيمه است. اگر دوران شيرخوارگي باشد، يک راهي دارد. اگر گذشته باشد، سه چهارساله باشد، کار سختتر ميشود. الآن فرض را روي اين ميآوريم که اين بچه دو ساله است و فرزند خوانده است. اگر وقتي بچه را به خانه ميآورند، خانم خانه بچه را شير ميدهد، اگر شير بدهد که مشکلي نيست و فرزند من ميشود. آنچه که مشکل است اين است که کساني که بچهدار نميشوند و ميخواهند فرزندي را بياورند و بزرگ کنند، پسر بچهاي مثلاً يک ساله است، دوران شيرخوارگي اوست، ميخواهيم کاري کنيم وقتي بزرگ شد به همسر من محرم باشد. اگر اين بچه پسر بود، پسر بچه وقتي بزرگ شود با مادر مشکل پيدا ميکند. اين يک راه بيشتر ندارد. رضاع، شير به او بدهم. همسر من هم شير ندارد، چه کسي به او شير بدهد؟ يکي از اين سه گروه، مادر همسر من، مادرزن من اگر به اين بچه شير بدهد چه ميشود؟ قهراً اين بچه با همسر من برادر و خواهر رضاعي ميشود. يا اينکه خواهر زن من به او شير بدهد. اگر خواهر زن من به اين بچه شير بدهد، خانم من خاله اين بچه ميشود. راه سوم اينکه اين خانم به زن داداش خود بگويد: به اين بچه شير بده. وقتي زن داداش به اين شير بدهد، چه نسبتي ميشود؟ عمه او ميشود. اين راه خيلي آسان است و مشکل حل ميشود.
يک روزي من پاي درس آيت الله العظمي گلپايگاني بودم. از درس بيرون آمدم، يک خانمي ايستاده بود، پسر بچه شيرخواري هم کنارش بود. بچه يک ساله بود. گفت: به داد من برسيد. من چه کار کنم؟ اين پسر بچه را آوردم بزرگ کنم، ميخواهم وقتي بزرگ شد به من محرم باشد. گفتم: شما خودت اگر شير داري به او شير بده. گفت: نه شير ندارم! گفتم: غصه ندارد. مادرت به او شير بدهد. اگر مادر شما شير بدهد، شما برادر و خواهر رضاعي ميشويد. گفتم: خواهر نداري که به او شير بدهد و شما خاله اين بچه شوي؟ زن برادر نداري که شير بدهد؟ در اين صورت شما عمه او خواهي شد. پس اين براي وقتي که بچه پسر باشد.
اگر بچه دختر باشد، مسأله چطور است؟ من بچهدار نميشوم، دختري را به فرزند خواندگي قبول کردم. دختر بچه يک ساله است، اين دختر بچه وقتي بزرگ شود مشکلش با من هست. باز بحث رضاع مطرح است. چه کسي بايد به اين بچه شير بدهد؟ باز سه دسته هستند. من اين دختر بچه را به مادر خودم بدهم شير بدهد. مادر من با شرايط شير بدهد، خواهر و برادر رضاعي ميشود. يا به خواهر خودم ميدهم، خواهر من به اين شير بدهد، من دايي او ميشوم. يا زن برادر من شير بدهد که من عموي او شوم.
باز يک خاطره بگويم. روزي از همين برنامه سمت خدا بيرون رفتم، يک آقايي بيرون ايستاده بود و يک دختر بچه يک ساله بغلش بود. گفت: ما ميخواهيم اين بچه را به فرزند خواندگي بگيريم، چه کار کنيم بعداً مشکل محرميت نداشته باشيم؟ گفتم: مادر نداري؟ گفت: چرا. گفتم: بده مادرت شير بدهد. اگر مادرت شير بدهد برادر و خواهر رضاعي ميشويد. خواهر نداري؟ بده خواهرت شير بده، شما دايي او شوي. زن برادر نداري، به زن برادرت بده و بگو: بچه را شير بده و شما عمويش ميشوي.
يک راه ديگر هم دارد اگر بچه فقط دختر بود. يک راه ديگر اين است که اگر بحث رضاع را نتوانستيم اجرا کنيم. راه دوم اين است که دختر بچه را به عقد پدر من ولو يک ساعته دربياوريم. وقتي به عقد پدر من دربيايد، نسبت او با من، زن باباي من ميشود. زن بابا محرم است. بلافاصله هم طلاق بدهند، زن بابا براي هميشه محرميت او باقي ميماند. البته دو شرط دارد، يکي اينکه با اجازه ولي باشد. پدر اين دختر حتماً اجازه بدهد. اگر ولي او نيست، مجتهد و حاکم شرع بايد اجازه بدهد. دوم اينکه براي اين طفل صغير اين عقد مصلحت داشته باشد.
تمام اين حرفها براي چه بود؟ براي جايي بود که مثال ما پسر بچه و دختر بچه شيرخواره بود. زير يک سال و دو سال است. اما شايد خيليها پيام بدهند که اين مشکل ما نيست. ما بچههاي بالاي دو سال را آورديم. اگر پسر باشد هيچ راهي ندارد. اگر دختر باشد همين راهي که گفتيم، که به عقد پدر ما در بيايد. دختر بچهي سه ساله آوردم، به عقد پدرم من درآمده ولو يک ساعت هم باشد، با شرايطي که گفتيم که اذن ولي او باشد و مصلحت هم باشد.
شرايط رضاع چيست؟ اگر بخواهيم دوران رضاع و شيرخوارگي باعث محرميت شود، دو راه دارد. راه اول اين طفل يک ساله، پانزده مرتبه شير بخورد. شير کامل بخورد و سير شود. در فواصل اين پانزده مرتبه شير ديگري مصرف نکند. من به خواهر گفتم: زحمت بکش به اين شير بده که مشکل محرميت او براي ما درست شود. بايد پانزده وعده پشت سر هم و کامل باشد که بچه سير شود و در اين فاصله پانزده وعده ديگر شير کس ديگري را نخورد. راه دوم اين است که اين بچه يک شبانه روز پيش خواهر من باشد. اين 24 ساعت هربار شير کاملي بخورد، البته ديگر شير ديگري را نخورد. غذا هم نخورد. شير خشک هم براي احتياط نخورد چون اختلافي هست.
محرميت يک شرايط ويژهاي را ميآورد و بايد مواظب باشند وقتي محرميت شد، متأسفانه بعضي توجه به محرميت ندارند، گاهي اين بزرگ ميشود حواسشان نيست اين به چه کساني محرم شده است. در عقد و ازدواجها خيليها با اين محرم ميشوند. وقتي برادر و خواهر يکي شد، خاله پيدا ميکند، عمو پيدا ميکند، در بحث ازدواجها بايد خيلي مواظب باشند.
ما الآن اين بچه را به عنوان فرزند خوانده آورديم، ميتوانيم شناسنامه بگيريم؟ مثلاً بنويسيم سيد علي فرزند سيد حسين، مادر هم فلاني! اين الحاق به نسب ميگويند. اين حتماً بايد در شناسنامه بنويسند که اين فرزند خوانده است و در ثبت احوال اين کار را ميکنند. اگر اين کار را نکنند با گذشت زمان نسب گم ميشود. آيندگان فکر ميکنند فرزند حقيقي من است، در مسأله ارث و محرميت مشکل ايجاد ميشود. از مرحوم آيت الله العظمي گلپايگاني سؤال کردند: مثلاً من سيد هستم، اين فرزندي که قبول کردم سيد نيست. ميتوانم شناسنامه بگيرم که سيد علي فرزند سيد حسين!؟ نه، چون سيادت ندارد. سيادت منتقل نميشود.
مسأله 177؛ بحث محارم هست. الآن دخترخانمهايي که بيننده برنامه ما هستند. هفت دسته به اينها محرم هستند. هر خانمي هفت گروه به آنها محرم است. 1- پدرش به او محرم است. 2- ازدواج کرد، پسرش به او محرم است. 3- برادرش، 4- خواهر زادهاش و پسر خواهرانش به او محرم هستند. 5- برادرزادههايش به او محرم هستند. 6- عموي خودش، عموي پدر و مادرش 7- دايي خودش و دايي پدر و مادرش به او محرم هستند. همه عالم را بگرديد ديگر غير از اين هفت مورد که گفتيم کسي به خانمها محرم نيست! پسرعمو و پسر خاله و پسر عمه و سر دايي نامحرم است.
حالا براي آقا پسرها بگوييم. باز اينجا هم هفت مورد محرم هستند. 1- مادر 2- ازدواج کرد، دختر شما و نوه شما محرم هستند. 3- خواهر 4- بچههاي خواهر 5- دختر برادر شما، برادر زادههاي شما 6- عمه شما، عمه پدر و عمه مادر 7- خاله، خاله پدر و خاله مادر به شما محرم است. دختر عمو و دختر خاله و دختر دايي و دختر عمه نامحرم است.
باز در پيامها سؤال کردند، خانمي ميگويد: من با مردي ازدواج کردم، اين آقا پسرهايش به من محرم هستند يا نه؟ اين آقا قبلاً ازدواج کرده و پسرهاي بزرگي دارد. شوهر من از دنيا رفت، ازدواج کردم. شوهر من پسراني دارد. اين پسران به من محرم هستند يا نه؟ بله محرم هستند چون ايشان زن بابا است. به محض اينکه عقد بخوانند محرم ميشود.
باز پرسيدند: دخترهاي من به اين آقا محرم هستند يا نه؟ از ازدواج قبليام دختراني دارم که در اين خانه آمدند، دختران من به اين آقا محرم هستند يا نه؟ بله اين آقا ناپدري هست و محرم است. فقط يک فرقي دارد. به صرف عقد محرم نميشود. بلکه از نظر فقهي بعد از اينکه اين زن و شوهر با هم ارتباط برقرار کردند محرم ميشود. صرف عقد کفايت نميکند.
محارم سببي را بگوييم. دخترخانمها انشاءالله شما ازدواج کرديد چه کساني به شما محرم ميشوند؟ خيلي ساده مثال بزنم. پنج گروه با ازدواج محرم ميشوند. 1- شوهر شما 2- پدر شوهر شما 3- احياناً شوهر شما پسري داشته باشد، محرم ميشود. 4- انشاءالله شما خودت بزرگ ميشوي و داماد ميگيري، داماد شما به شما محرم است. داماد سبباً به شما محرم است. 5- شوهر مادر، يعني ناپدري! البته ناپدري با شرطي که گفته شد. آيا خواهر زن، زن برادر محرم است يا نامحرم است؟ خانمي که ازدواج کرد فکر نکند شوهر خواهرش به او محرم است.
حالا پسرها گوش کنند، آقا پسرها وقتي ازدواج ميکنند حواسشان باشد، فيلمبردار به شما محرم نيست. آقا پسر شما که در تالار ميروي مواظب باش، همه به شما محرم نيستند! عروس خانم هم مواظب باشد. خيلي مهم است که همين يک شب عقد و عروسي دينمان را حفظ کنيم. مجموعه کساني که به پسر محرم هستند، انشاءالله ازدواج کرد. 1- خانم او 2- مادر خانمش 3- اگر احياناً خانم او يک بچهاي، يک دختري از شوهر قبلي داشت. آن هم با شرطي که گفتيم محرم است. 4- انشاءالله بزرگ شد و عروس گرفت، عروسش هم محرم ميشود. 5- نامادري هم محرم است.
شريعتي: امروز صفحهي 19 قرآن کريم در برنامه سمت خدا تلاوت ميشود. باز هم ياد عالم جليل القدر علامه سيد شرف الدين را گرامي ميداريم.
«وَ لَنْ تَرْضى عَنْكَ الْيَهُودُ وَ لَا النَّصارى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدى وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ ما لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ«120» الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ أُولئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ مَنْ يَكْفُرْ بِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ«121» يا بَنِي إِسْرائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَ أَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعالَمِينَ«122» وَ اتَّقُوا يَوْماً لا تَجْزِي نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَيْئاً وَ لا يُقْبَلُ مِنْها عَدْلٌ وَ لا تَنْفَعُها شَفاعَةٌ وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ«123» وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي قالَ لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ«124» وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهِيمَ مُصَلًّى وَ عَهِدْنا إِلى إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ أَنْ طَهِّرا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَ الْعاكِفِينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ«125» وَ إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هذا بَلَداً آمِناً وَ ارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَراتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ قالَ وَ مَنْ كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلًا ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلى عَذابِ النَّارِ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ«126»
ترجمه: (اى پيامبر!) هرگز يهود و نصارى از تو راضى نخواهند شد تا (آنكه تسليم خواسته آنان شوى و) از آئين آنان پيروى كنى. بگو: هدايت تنها هدايت الهى است، و اگر از هوى و هوسهاى آنها پيروى كنى، بعد از آنكه علم (وحى الهى) نزد تو آمد، هيچ سرور و ياورى از ناحيه خداوند براى تو نخواهد بود. كسانى كه به آنها كتاب آسمانى دادهايم وآنرا چنان كه سزاوارِ تلاوت است تلاوت مىكنند، آنان به آن (قرآن يا پيامبر) ايمان مىآورند و كسانى كه به آن كافر شوند، آنان همان زيانكارانند. اى بنىاسرائيل! نعمت مرا كه به شما ارزانى داشتم و شما را بر جهانيان برترى بخشيدم ياد كنيد. وبترسيد از روزى كه هيچكس چيزى (از عذاب خدا) را از ديگرى دفع نمىكند و هيچگونه عوضى از او قبول نمىگردد و هيچ شفاعتى، او را سود ندهد و (از جانب هيچكسى) يارى نمىشود. و (به خاطر بياور) هنگامى كه پروردگارِ ابراهيم، او را با حوادث گوناگونى آزمايش كرد و او به خوبى از عهده آزمايش برآمد. خداوند به او فرمود: من تو را امام و رهبر مردم قرار دادم. ابراهيم گفت: از فرزندان من نيز (امامانى قرار بده)، خداوند فرمود: پيمان من به ستمكاران نمىرسد (و تنها آن دسته از فرزندان تو كه پاك و معصوم باشند شايسته اين مقامند). و (به يادآور) هنگامى كه خانه (ى كعبه) را محل رجوع و اجتماع و مركز امن براى مردم قرار داديم (وگفتيم:) از مقام ابراهيم، جايگاهى براى نماز انتخاب كنيد و به ابراهيم واسماعيل تكليف كرديم كه خانه مرا براى طواف كنندگان و معتكفان وراكعان و ساجدان، پاك و پاكيزه كنيد. و (بياد آور) هنگامى كه ابراهيم گفت: پروردگارا! اين (سرزمين) را شهرى امن قرارده و اهل آن را، آنان كه به خدا و روز آخرت ايمان آوردهاند، از ثمرات (گوناگون) روزى ده. (اما خداوند) فرمود: به آنهايى كه كافر شوند (نيز) بهرهى اندكى خواهم داد. سپس آنها را به قهر به سوى عذاب آتش مىكشانم و چه بد، سرانجامى است.
شريعتي: اشاره قرآني را بفرماييد و اگر در مورد علامه شرف الدين هم مطلبي هست سراپا گوش هستيم.
حاج آقاي حسيني: «وَ لَنْ تَرْضى عَنْكَ الْيَهُودُ وَ لَا النَّصارى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ» يهود و نصاري از تو راضي نميشوند، مگر اينکه از دينت دست برداري و سراغ آنها بروي. اينکه ما فکر کنيم مسلمان هستيم، يکطوري باقي هم راضي کنيم، بگوييم: به ما نگويند: فرهنگ شما غلط است. اين امکان ندارد! اينکه ما تصور کنيم ميتوانيم يک جايي بر اصول ديني خودمان پايدار باشيم، نبايد رضايت ديگران را در نظر بگيريم. به همين مناسبت در بحث محرم و نامحرم اشاره کنم. يکوقت ميگوييم: ما اسلام را قبول داريم. قرآن را قبول داريم. آيات قرآن را قبول داريم. فلسفه احکام را بدانيم يا ندانيم، ميدانيم اين احکام از جانب حکيمي هست. شهيد مطهري(ره) مثال خيلي زيبايي دارند. فرمودند: شما پيش پزشک ميرويد. به شما دارو ميدهد. يک دارو اثرش را متوجه ميشوي. مسکن بخوري سردرد شما تمام ميشود. اما اثر يک کپسول را متوجه نميشوي. اين چه ربطي به بدن ما دارد؟ ولي چون به حکيم مراجعه کردي ميپذيري و خيالت راحت است. ما اگر به قرآن ايمان داريم که بيان پروردگار الهي است، چه بفهميم و چه نفهميم، بايد بپذيريم. اگر بگوييم: آقا چقدر شما سخت ميگيريد؟ دنيا همه راحت هستند. پسر عمو و دختر عمو همه با هم مينشينند و راحت هستند. شما اينقدر سخت کرديد. قرآن ميگويد: «وَ لَنْ تَرْضى عَنْكَ الْيَهُودُ وَ لَا النَّصارى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ» مگر اينکه مثل خودشان شويد. اينها مصلحت دين ما هست. احکامي که گفتيم را بپذيريد.
خدا ميداند پروندههايي را ميبينيم که خيلي پيچيده است. قضاوت کار خيلي سختي است. شيخ انصاري به شاگردش گفت: تا مجبور نشدي قبول نکن! واجب کفايي است ولي روايت ميفرمايد: واجب است ولي حساس است. گاهي يک جوان گرفتار دامهاي فساد شده و ميگويد: بخاطر پوشش نامناسب خواهرم در خانه گرفتار شدم. خواهر محرم است ولي اينطور نيست که ديگر هرجور خواستند باشند.
مسأله آخري که بگويم اينکه محارمي که گفتيم سه دسته شد. محارم يکوقت نسبي است، يعني ريشه ما يکي است. من و خواهرم، من و عمهام! يکوقت سببي است يعني يک سببي و علتي آمده که محرم شديم. مثل ازدواج! يکوقت رضاعي است. ما هر سه را اجمالاً توضيح داديم.
در مورد مرحوم علامه شرف الدين هم سخني بگويم. مرحوم آيت الله العظمي بهجت(ره) خاطرهاي را نقل ميکردند. زمان حيات ايشان توفيق داشتيم، ايشان جمعهها منبر ميرفتند. خيلي هم شلوغ ميشد، جوانها همه ميآمدند. يکوقت در منبر اسم کتاب المراجعات علامه شرف الدين را بردند. به جوانها گفتند: بيش از صد نامه است که بين رئيس دانشگاه الازهر مصر شيخ سليم و علامه شرف الدين است که شيخ الازهر به علامه نامه نوشته و سؤالات اعتقادي در مسأله امامت پرسيده است. علامه شرف الدين پاسخ داده و دوباره يک سؤال ديگر داشته و نامه دوم را نوشته و بيش از صد نامه نوشته است. هرچه که دلش خواسته و در دانشگاه با دوستان مشورت کرده و سؤال کرده است. علامه شرف الدين هم عالم بزرگ شيعه جواب سؤالها را داده است. اين کتاب به بيش از ده زبان ترجمه شده و ميليونها نسخه از اين منتشر شده است. بسيار در جذب مردم به مکتب اهلبيت(ع) مؤثر بوده است. وقتي از منبر پايين آمدند، به من فرمودند: اگر کسي المراجعات علامه شرف الدين را مطالعه کند،حجت بر او تمام است. به همه زوايا پرداخته و به همه سؤالات پاسخ داده است و ديگر کسي نميتواند بگويد: من اين را نميدانستم... اگر ميدانستم اين راه را نميرفتم!
شريعتي: دعا بفرماييد و آمين بگوييم.
حاج آقاي حسيني: روز پنجشنبه 25 شوال شهادت امام صادق(ع) است. انشاءالله عزيزان شب و روز شهادت مجالس را از ياد نبرند. خدا را به حق محمد و آل محمد قسم ميدهيم که گرفتاريها برطرف بفرما. مريضها لباس عافيت بپوشان. امر ازدواج جوانان را سهل و آسان مقدر بفرما. همه آنهايي که التماس دعا گفتند به حق صديقه طاهره حوائجشان برآورده بخير بگردان.
شريعتي: بهترينها را براي همه شما آرزو ميکنم. «الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمدٍ و آله الطاهرين»