برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: پاسخ به پرسشهاي بينندگان در زمينه احکام
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي
تاريخ پخش: 22-04-96
بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
دلم امروز گواه است کسي ميآيد *** حتم دارم خبري هست، گمانم بايد
فال حافظ هم هر بار که ميگيرم باز *** مژده اي دل که مسيحا نفسي ميآيد
بايد از جاده بپرسم که چرا ميرقصد *** مست موسيقي گامي شده باشد شايد
ماه در دست به دنبال که اينگونه زمين *** مست ميچرخد و يک لحظه نميآسايد
گله کم نيست ولي لب ز سخن خواهم بست *** اگر آن چهره به لبخند لبي بگشايد
شريعتي: «اللهم عجل لوليک الفرج» سلام ميکنم به همه دوستان عزيزم. سلام به شما و دلهاي آسماني شما، بينندهها و شنوندههاي نازنينمان، انشاءالله هرجا که هستيد بهترينها نصيب شما شود. حاج آقاي حسيني سلام عليکم و رحمة الله. خيلي خوش آمديد.
حاج آقا حسيني: عرض سلام و ارادت خالصانه خدمت همه بينندگان و شنوندگان راديو قرآن دارم. عزيزاني که از شبکههاي مختلف برنامه را ميبينند، به همه عرض سلام دارم. انشاءالله به سؤالات در مورد احکام پاسخ ميدهيم.
شريعتي: بحث احکام خيلي مورد استقبال مردم قرار گرفت، ببينيم حاج آقاي حسيني امروز براي ما چه به ارمغان آوردند؟ البته دوستان منتظر پاسخ ما نمانند و اگر نکتهاي هست با دفاتر مراجع معظم تقليد تماس بگيرند و پاسخ سؤالاتشان را دريافت کنند.
حاج آقاي حسيني: بسم الله الرحمن الرحيم، همانطور که شما اشاره کرديد ما تقريبا ميتوانيم به سؤالاتي پاسخ بدهيم که فراواني دارد و بيشتر مردم گرفتار هستند. ما ميخواهيم يک توجه بيشتري نسبت به احکام باشد، نهضت فراگيري احکام و نهضت بيان احکام، در مساجد، از علما و اهل منبر تقاضا کنيد و بگوييد: خواهش ميکنيم بعد از نماز ده دقيقه براي ما احکام بگوييد. احکام مورد غفلت قرار گرفته است.
مسأله 161؛ سؤالات زيادي در مورد احکام محرم و نامحرم پرسيدند که يکوقتي بايد در برنامه در اين مورد مفصل صحبت کنيم. اينکه محارم چه کساني هستند؟ نامحرم چه کساني هستند؟ اينکه کسي از جايي فرزندي آورده است، اين ديگر محرم ميشود به پدر يا مادر؟ اينها را بايد مفصل توضيح بدهيم آيت الله مجتهدي کتابي داشت به نام «احکام محرم و نامحرم» مسائلي در مورد احکام محرم و نامحرم است. متأسفانه مورد توجه قرار نميگيرد.
سؤال کردند: اگر کسي همسرش از دنيا رفت، از همسر خودش فرزنداني دارد. بعد با يک همسر ديگري ازدواج ميکند. اين همسر جديد فرزنداني از شوهر قبلي دارد. پس يک آقايي مثلاً خانمش از دنيا رفته و فرزنداني دارد. با يک خانم ديگري ازدواج ميکند که اين خانم هم از ازدواج قبلي فرزنداني دارد. آيا فرزندان اين آقا که از خانم قبلي است با فرزندان اين خانم که از شوهر قبلياش است، با هم محرم هستند يا نيستند؟ محرم نيستند. اينها نسبتي با هم ندارند. نه پدر يکي است و نه مادر يکي است. هيچ دليلي براي محرميت اينها با هم وجود ندارد. اگر بخواهند در يک خانه زندگي کنند بايد بحث نامحرم را توجه کنند. البته اگر اين آقا اگر با اين همسر دوم ازدواج کرد و دوباره صاحب فرزند شدند، اين بچهها با اين فرزند نسبت محرم دارند.
مسأله 162؛ هفته گذشته در مورد سجده اشاره کرديم. گفتيم: در قرآن آيات سجده هست. هرکس اين آيات را خواند بايد سجده واجب کند. گفتيم: لازم نيست با وضو باشد. طهارت داشته باشد، رو به قبله باشد، حجاب داشته باشد. فقط مواضع سبعين رعايت شود و مثل يک سجده نماز، سر روي سجده بگذارد. سنگي، مُهري، هرچه باشد کافي است. مُهر لازم است اما ذکر لازم نيست. سؤال کردند: شما که اينطور گفتيد، خانمهايي که عذر شرعي دارند تکليفشان چيست؟ خانمهايي که عذر شرعي دارند اين آيه سجده را نميخوانند. خواندن سوره سجده به فتواي بعضي مراجع جايز نيست. اما در يک جلسه شنيدند. امروز خانمي با من تماس گرفت،گفت: ما يک ماه رمضان جلسه قرآن داريم. خانمهايي که عذر شرعي دارند، ديگر نبايد جلسه قرآن بيايند؟ گفتم: اشکالي ندارد. اينها حتماً بيايند. سوره سجده و آيه سجده را به فتواي بعضي مراجع نخوانند. ولي ميشنوند، اگر شنيدن چطور؟ سجده را انجام بدهند. اين سجده که طهارت نياز ندارد. يا آقايي عذر شرعي دارد، آيه سجده را ميشوند، سجده کند. اشکالي ندارد. پرسيدند: سجده قرآن يک سجده دارد يا دو سجده؟ يک سجده است. مثل نماز نيست که دو سجده داشته باشد. ذکرش هم مستحب است و واجب نيست.
باز سؤال کردند: من راننده بيابان هستم و روزي يک جزء قرآن را گوش ميکنم. اولاً ما چقدر خوشحال شديم و اين گوش دادن به قرآن چه توفيق بزرگي است. خدا رحمت کند، يکي از علماي بزرگوار ميفرمودند: با آيت الله مشکيني سفر بودم. از قم تا اردبيل سوار ماشين شديم. تا سوار ماشين شديم براي اينکه حرفهاي بيخود زده نشود، گفتند: نوار قرآن بگذاريد. در طول سفر نوار قرآن گوش ميکردند. اين آقا ميگويد: من روزي يک جزء قرآن را گوش ميدهم. آيات سجده را چه کنم؟ کجا توقف کنم؟ چطور سجده را به جا بياورم؟ چهار سجده در قرآن بيشتر نيست که واجب است. باقي سجدهها مستحب است. اين چهار سجده واجب و اين چهار آيه را يادش باشد، وقتي قاري به آن آيهها رسيد گوش نکند. اگر هم تصادفاً گوش کرد، در اولين فرصت سجده واجب را انجام بدهد.
باز سؤال کردند: جلسه قرآن ميرويم، قاري آيه سجده را ميخواند. ما هم ميخوانيم. يکبار از قاري ميشنويم و يکبار هم خودمان خوانديم. يک سجده واجب است يا دو سجده واجب است؟ دو سجده دارد. يک سجده براي شنيدن و يک سجده هم براي تلاوت کردن خودتان.
خيلي پيام دادند که ما روي صندلي نماز ميخوانيم. سجده واجب را چه کنيم؟ همانطور که سجده نماز واجب را به جا ميآوريد، اين سجده را هم همانطور به جا آوريد. باز سؤال کردند که ما اصلاً به اين نکته توجه نداشتيم، سجده واجب را با اين شرايط به جا نميآورديم، فکر ميکرديم مهر را برداريم و به پيشاني بزنيم کافي است. حالا متوجه شديم سجده واجب مثل سجده نماز بايد هفت موضع روي زمين باشد. تکليف اين سجدههاي واجبي که اشتباه انجام داديم يا اصلاً انجام نداديم چيست؟ بايد قضاي آن را به جا آوريد. از مرحوم آيت الله العظمي گلپايگاني سؤال کردند، فرمودند: قضا دارد.
مسأله 163؛ اين مسأله را بايد با احتياط مطرح کنيم. در مورد احکام ازدواج موقت پرسيدند. ازدواج موقت يک احکامي دارد که بايد بدانيم. در ازدواج موقت بخواهيم ساده بگوييم، نسبت به ازدواج دائم چهار چيز ندارد و دو چيز دارد. چه چيزهايي ندارد، کسي که ازدواج موقت کرد از همديگر ارث نميبرند. خانم از شوهر ارث نميبرد. مگر اينکه شرط کنند که بعضي از آقايان فرمودند: با شرط ارث ميآيد. پس ارث در ازدواج موقت وجود ندارد. دوم اينکه هزينه و نفقه خانم به عهده شوهر نيست. سوم اينکه در ازدواج دائم حتماً در رسالهها ديديد که آقا نسبت به خانمش بايد حقوقي را رعايت کند، نزد همسرش باشد، ولي در ازدواج موقت اين حقوق نيست. خانم نميتواند بگويد: من با اين آقا ازدواج کردم و چرا او به خانه من نيامده است؟ اين تعريف نشده است. چهارم اينکه ازدواج موقت زمان دارد. اين زمان که تمام شد، ازدواج تمام ميشود. پس صيغه طلاق در آن وجود ندارد. يا اگر مقداري از مدت باقيمانده است، ببخشد. پس اين چهار شرط را ندارد.
اما دو چيز دارد. يکي از چيزها بحث عده است. ازدواج موقت مثل ازدواج دائم عده دارد. اگر زمانش تمام شد حتماً بايد خانم عده نگه دارد. اگر خانمي هست که دوران عذر شرعي ندارد، اگر اينطور باشد که عده ندارد. اما اگر به اين سن و سال نرسيده است بايد حتماً عدهاي که در رسالهها آمده است، گفتند: دو بار که عذر شرعي که براي اين خانم پيش بيايد، عدهاش تمام ميشود. پس يک خانمي با آقايي ازدواج موقت داشت، يک سال که مثلاً تمام شد، اين خانم بعد از تمام شدن آن مدت يا بخشيدن آن مدت ارتباط قطع شد، دو بار بايد عذر شرعي برايش پيش بيايد. اگر به هر دليل مشکل دارد و عذر شرعي برايش پيش نميآيد، گفتند: 45 روز عده نگه دارد. اگر باردار هم باشد مثل بحثي که در مورد طلاق در ازدواج دائم گفتيم، بايد بيشترين زمان را در نظر بگيرد. از 45 روز تا وضع حملش، اگر وضع حملش ديرتر است بايد صبر کند تا وضع حمل کند. اين در صورتي است که در ازدواج موقت ارتباط برقرار است. يکوقت فقط يک عقدي خواندند. گاهي پيش ميآيد در ازدواجها که عروس و داماد يک ازدواج چند روزه ميخوانند تا خريد بروند و کارهايشان را بکنند. يک وقت خداي نکرده در اين چند روزه عقد به هم ميخورد. اينها هيچ ارتباطي با هم نداشتند. البته خواندن عقد موقت براي مثال خواندن عقد يک هفتهاي کار خوبي نيست، چون گاهي وقتها اينها در اين يک هفته دچار مشکلي ميشوند و اين باعث دردسر ميشود.
حالا اگر کسي اين عقد موقت را خواند و خداي نکرده به اختلاف کشيده شد و وقتي يک هفته تمام شد، ديگر نيازي به طلاق نيست و مدت تمام شد. اينهايي که هيچ رابطهاي با هم نداشتند ديگر عده ندارد. عده در ازدواج موقت براي جايي است که با هم رابطه داشته باشند و بعد از پايان مدت. البته اين را هم اضافه کنم که عزيزان کتاب «حقوق زن در اسلام» شهيد مطهري را بخوانند. الآن ميگويند: شما ازدواج موقت را تشويق ميکنيد. ما بحث احکام را ميگوييم و بحث ازدواج موقت نيست. من سؤالم اين است که چرا آنهايي که اينقدر به اين مسأله خرده ميگيرند، يک جواني براي مثال يک کشوري رفته و نميتواند ازدواج دائم بکند، هزينه نميتواند بدهد. نفقه نميتواند بدهد، غرب چه پيشنهادي ميکند؟ ميگويد: شما با هم رابطه دوستي داشته باشيد. اينها با هم رابطه دوستي دارند بدون هيچ چهارچوبي. شما آن را مذمت نميکنيد. يعني دوستي دختر و پسر را در جامعه اسلامي و غربي کسي مذمت نميکند. اما اگر اين را در قالب ازدواج موقت برديم، با اين محکمکاري که زمان دارد و مشخص است، عقد خوانده ميشود، اين خانم وقتي در ازدواج موقت است نميتواند با کس ديگري ارتباط برقرار کند. شما اين را مذمت ميکنيد و ميگوييد: قانون اسلام چگونه است اما دوستي دختر و پسر را ايراد نميدانيد؟
يکي هم خروج از خانه است، اگر بخواهد بدون اجازه شوهر از خانه بيرون برود، اشکالي ندارد. نيازي به اذن شوهر نيست. پس نفقه و ارث ندارد. طلاق هم ندارد، بايد زمان تمام شود. مهريه هم حتماً دارد. اين حکم اسلام است و ما بايد منصفانه برخورد کنيم. هرجايي هم اسلام به ازدواج موقت توصيه نکرده است. جاهاي مختلف و نسبت به افراد مختلف حکمش متفاوت است. اگر يادشان باشد حديثش را خوانديم. پيامبر خدا يکوقت کسي را ديدند که ازدواج ميکرد و طلاق ميداد. حضرت فرمود: چه کردي؟ گفت: ازدواج کردم و طلاق دادم! حضرت فرمود: «لعن رسول الله» پيامبر آن مردي را لعنت کرد که فقط به دنبال اين باشد که هرروز با يک زن باشد. هر قانوني هر جاي عالم تصويب شود ممکن است مورد سوء استفاده قرار بگيرد.
مسأله 164؛ سؤال کردند: من معلم دبستان هستم. گاهي مجبور هستم دانشآموزان را با خطکش يا سيلي بزنم. البته آخر سال حلاليت ميطلبم. وظيفه من چيست؟ اولاً شما مجبور نيستيد. ثانياً حلاليت طلبيدن هم معنا ندارد. از طفل صغير حلاليت ميطلبيد؟ بچهها نميتوانند حلال کنند. احکامش را يکبار گفتيم. پدر هم بچه را بزند بايد ديه بدهد. پدر، مادر، معلم، خواهر و برادر بزرگتر، اوستا سر کار، بر صورت کسي بزند و سرخ شود، بايد يک مثقال و نيم ديه بدهد. کبود بشود سه مثقال طلا ديه دارد. سياه شود شش مثقال طلا ديه دارد.
مسأله 165؛ در مورد کفاره روزهها گفتند: ما کفاره زيادي بر گردنمان هست، به عهده شوهر است؟ اگر داريد خودتان بدهيد. اگر نداريد استغفار کنيد، توبه کنيد. حالا اگر شوهر شما هم دوست داشت و داد که خدا خيرش بدهد. زکات فطره بر عهده همسر هست. اگر يکوقت دارايي بدست آوردند، آن موقع بپردازند.
مسأله 166؛ کسي گفته: من حقوقم يکوقتي سي هزار تومان بوده است. پنجاه هزار تومان از کسي قرض کردم به او ندادم. زمانش رسيد گفتم: ولش کن. مهم نيست! الآن متوجه شدم ولي الآن حقوقم دو ميليون تومان است. بيست سال پيش که حقوقم سي هزار تومان بود، پنجاه هزار تومان قرض کردم. الآن حقوقم دو ميليون است. الآن بايد همان پنجاه هزار تومان را بدهم يا تورم را در نظر بگيرم؟ اين دو نظر در ميان مراجع هست. بعضي مراجع ميگويند: تورم اگر سنگين شده است، حتماً بايد در نظر بگيري. ولي بعضي ميگويند: نه، همان بدهي که قبل بوده است. هرکسي سراغ مرجع تقليد خودش برود.
مسأله 167؛ سؤال کردند اين کفاراتي که گفتيد، يک روز عمد بايد شصت مسکين را اطعام کنيم، ما فردا مهمان داريم، شصت مهمان را يکباره دعوت کنيم بنشينند. ميتوانيم يکباره کفاره بدهيم يا نه؟ گفتم: خوب است از اين به بعد هرجا مهماني ميرويم جلوي در بپرسيم اين کفاره هست ما را دعوت کرديد يا مهماني است؟ ميشود اين را بابت کفاره حساب کرد يا نه؟ جوابش اين است که اگر اين مهمانها واقعاً مستحق و فقير هستند، اشکالي ندارد. ولي مهماني خانوادگي نميشود. يعني اينکه مهماني را به نيت کفاره حساب کنيد، نه!
مسأله 168؛ هفته گذشته گفتيم: خانمي پرسيده من پشت سر شوهرم نماز ميخوانم. گفتيم: اشکالي ندارد فقط آقا حمد و سورهاش درست باشد. قرائتش کامل باشد. اگر حمد و سورهاش خوب است، احکام را بلد است، وضو و غسل و همه را ميداند، اشکالي ندارد خانم پشت سر شوهرش نماز بخواند. بعضي نوشتند: عدالت مرد چطور؟ بله مرد بايد غير از اينکه حمد و سورهاش درست باشد. قرائتش درست باشد، احکام را بداند، بايد عدالت هم داشته باشد. يکوقت آقايي هست که پيداست يک فسق و گناه علني انجام ميدهد، بايد عدالت داشته باشد.
مسأله 169؛ گفتند: من زکات فطرهام را به دخترم که فقير است ميتوانم بدهم يا نه؟ بعضي سؤال کردند: پدر و مادر ما فقير هستند. ميشود زکات فطره را به پدر و مادر داد يا نه؟ جواب: نه! نه به دختر و نه به پدر و مادر. چرا؟ چون پدر و مادر و دختر ما واجب النفقه ما هستند. به واجب النفقه نميشود زکات فطره داد.
کسي سؤال کرده شما که ميگوييد: واجب النفقه، فرزند من واجب النفقه من است. اگر يک مادري وضع مالياش خوب است. يک خانمي وضع مالياش خوب است، ارث زيادي به ايشان رسيده است. آيا دختر و پسر او واجب النفقه او هستند يا نه؟ بله، چه فرقي دارد. پدر و مادر ندارد. گاهي که به خانمها ارث خوبي ميرسد، اينها را حتماً يادشان باشد که اولاد واجب النفقه است. اگر دختر يا پسر شما گرفتاري مالي دارد، دختر و پسر فرقي ندارد، واجب النفقه هستند. چه براي پدر، چه براي مادر!
مسأله 170؛ سؤال کردند ما پولي را هر ماه به ايتام ميدهيم. خيلي خوب است. خيليها هستند که تکفل يک يتيم، دو يتيم، ده يتيم را قبول ميکنند و اين کار خيلي ارزشمندي است. طرح اکرام ايتام خيلي کار پسنديدهاي است. حتي در خارج از کشور هم خيلي به اين کار مقيد هستند. سؤال کردند: اين پولي که هر ماه ميدهيم ميتوانيم به حساب رد مظالم بگذاريم يا نه؟ بله، اشکالي ندارد. صدقاتي که ما ميدهيم، شما هر کار خيري که ميکنيد، هر صدقهاي که به فقرا ميدهيد همه را نيت رد مظالم کنيد. اگر احياناً به کسي بدهکار بوديد و نميشناختيد، خبر نداشتيم و حق کسي را از بين برديم، وقتي نيت رد مظالم کرديم صحيح است. قبلاً گفتيم مبالغ کم چيزي نيست. اما اگر رقم بالا است با اجازه مرجع تقليد باشد.
مسأله 171؛ سؤال کردند خانمهايي که عذر شرعي دارند و در مسجد ميروند، گاهي ميگويند: فلان گوشه مسجد را صيغه مسجدي نخواندند. اين حرف درست است يا نه؟ جواب اين است بله. اگر متصديان مسجد بگويند: اين قسمت از مسجد،صيغه مسجدي خوانده نشده است، حتماً درست است. خيليها اين کار را ميکنند و کار خوبي هم هست، در مساجد يک قسمت از فضاي مسجد از روزي که ميخواهند وقف کنند، صيغه مسجدي نميخوانند که اگر کسي عذر شرعي دارد، بتواند آنجا شرکت کند.
مسأله 172؛ باز خيلي سؤال کرده بودند که نمازهاي مستحبيمان را نشسته بخوانيم، اشکالي دارد يا نه؟ نه اشکالي ندارد. گفتيم: مرحوم آيت الله سيد احمد زنجاني، پدر آيت الله شبيري زنجاني که از مراجع تقليد هستند، کتابي دارند آنجا نوشتند که اين مستحبات را آسان بگيريد که همه مشتري شوند. مثلاً نماز شب بايد يازده رکعت بخواني، پنج تا دو رکعت است، بعد يک رکعت است، بعد در قنوتش سيصد العفو بگويي. اين براي ما نيست. ايشان گفته: آسان بگيريد. سه رکعت آخرش را بخوان. نماز صبح که بيدار ميشوي، ده دقيقه زودتر بيدار شو و سه رکعت آخرش را بخوان. يا حمد بخوان بدون «قل هو الله» نماز مستحبي را «قل هو الله» هم نخواني اشکال ندارد. خدا مرحوم آيت الله العظمي حاج آقا مرتضي حائري را رحمت کند. فرزند مؤسس حوزه علميه قم بودند. مرد بسيار بزرگي بود. قبرشان پايين پاي پدر بزرگوارشان در حرم حضرت معصومه هست. من يادم است ايشان امام جماعت مسجد امام حسن عسگري بودند. در راه نافلههايشان را ميخواندند. بنابراين نماز مستحبي را نشسته بخوانيد، در راه بخوانيد اشکالي ندارد.
مسأله 173؛ سؤال کردند خيلي روزه قضا بر گردن من هست، ولي چون مسأله را نميدانستم، در رجب و شعبان روزه مستحبي ميگرفتم. حالا ميشود که خدا روزههاي مستحبي را به جاي روزههاي قضا حساب کند؟ جواب: نه، خدا حساب نميکند. چون نيت کرديد و گذشته است. تا وقتي که برنامه اقتضاء داشته باشد و بتوانيم بحث احکام را بگوييم، خيلي خدمت بزرگي به مردم است. من خودم شنيدم که جواني نوزده ساله که خيلي اهل نماز و عبادت بود. به من گفت: من تمام رجب، شعبان و رمضان را روزه ميگيرم. گفتم: خوشا بحالت ديگر روزه قضا نداري! گفت: قضا دارم. انشاءالله قضاها را ماه شوال ميگيرم. جوان مؤمن و متدين دو ماه رجب و شعبان را روزه مستحبي ميگيرد ولي توجه ندارد که با داشتن روزه قضا نميتواند مستحبي بگيرد. گاهي ميپرسند نماز مستحبي چطور؟ نماز مستحبي اشکال ندارد. ما تقاضا ميکنيم بيشتر وقتتان را روي نمازهاي قضا بگذاريد. مثلاً مشهد ميآييد نمازهاي قضا را بخوانيد.
شريعتي: امروز آخرين روزي است که در اين هفته از شيخ عباس قمي ياد ميکنيم. خاتم المحدثين، عالم بسيار وارسته و متواضع و با اخلاق. نکتهاي هست در مورد ايشان بفرماييد.
حاج آقاي حسيني: يکي از شخصيتهايي که قطعاً ميتواند در زندگي انسان تأثيرگذار باشد، مرحوم محدث قمي هست. اگر دوستان کتابهايي که با شرح حال ايشان هست مطالعه کنند، از همان کتابهايي است که چه بخواهيم و چه نخواهيم در ما اثر خواهد گذاشت. استاد بزرگواري کتابي به من داد که شرح حال مرحوم حاج شيخ عباس قمي بود، پانصد، ششصد صفحه بود. من اين کتاب را تا سطر آخرش خواندم و هيچ کتاب ديگري را دست نگرفتم تا آن را تمام کنم. خدا رحمت کند مرحوم آقاي دواني که نويسنده بسيار خوبي بود، کتابي دارد به نام «مفاخر اسلام»، شرح حال علماست. يکوقت ايشان ميگفت: من دکتر رفتم، سردرد شديدي داشتم. دکتر گفت: چه کار ميکني اينقدر سردرد داري؟ گفتم: من کاري نميکنم. روزي شش هفت تا درس و سخنراني دارم. هشتاد کتاب نوشتم. ده، دوازده اولاد دارم. گاهي علما اينقدر کار ميکردند که اگر کار صد نفر را جمع کنيد و کنار هم بگذاريد، کار يکي از اين علماي بزرگ نيست. ايشان خيلي پرکار بود. «مفاخر اسلام» دو جلد است. يک جلدش خلاصه کتابهاي حاج شيخ عباس قمي است. در يک جلد گزارشي از 110 جلد کتابهاي ايشان داده است. يک جلد ديگر هم شرح حال محدث قمي است. امتيازش با باقي شرح حالها اين است که خيليهايش را خود ايشان پيگيري کرده است. مرحوم بهجت(ره) يکي از کساني بوده که خيلي حاج شيخ عباس قمي را دوست داشته است. از نظر سني شيخ عباس از آيت الله بهجت بزرگتر بودند. در نجف خيلي با هم بودند و آيت الله بهجت خيلي به شيخ عباس قمي علاقه داشت. در جمعآوري و نوشتن سفينة البحار هم کمک کردند. آقاي بهجت با آن مقامات علمي و معنوي که داشتند يکي از نويسندگان است و در کتابت سفينة البحار کمک کردند. آقاي دواني خدمت اين بزرگان ميرفته است. مثلاً خدمت آقاي بهجت رفته و کلي خاطرات حاج شيخ عباس قمي را از زبان آيت الله بهجت شنيده و نوشته است. اين مفاخر اسلام آقاي دواني دو جلد است. يکي گلچين کتابهاي ايشان است و يکي شرح حال ايشان است. مفصلترين کتابي است که در مورد شيخ عباس قمي هست. انشاءالله عزيزاني که به نجف هم مشرف ميشوند، از باب قبله وقتي وارد ميشوند، دست راست، قبر حاج شيخ عباس قمي(ره) کنار قبر استادشان حاجي نوري (محدث نوري) است. من هرجا ببينم قصهاي، کتابي از ايشان هست، با تمام وجود گوش ميکنم و روي انسان خيلي اثر گذار است.
شريعتي: کاش ذکري يادمان ميداد در باب وصال *** در مفاتيح الجنانش شيخ عباس قمي
حاج آقاي حسيني: ما کتاب دعا خيلي داريم. يعني مثل مفاتيح الجنان حاج شيخ عباس قمي، ده کتاب ديگر هم هست. قبل از ايشان علماي بزرگي نوشتند و بعد از ايشان علماي بزرگي نوشتند. ولي چه شد اين گل کرد؟ نميدانم. به حاج شيخ عباس قمي خيلي اصرار ميکردند که يک کتاب دعا بنويس. ميگفت: نمينويسم. بزرگان خيلي کتاب دعا نوشتند. گفتند: آنها جامع نيست. شما بنويس! آخر پذيرفته و گفته: به اين شرط مينويسم که هرکسي کتاب دعاي مرا خواند، ثوابش هديه باشد به روح صديقه طاهره(س). هرکس مفاتيح ميخواند يک هديه به روح حضرت فاطمه زهرا ميفرستد.
شريعتي: امروز صفحهي 14 قرآن کريم، آيات 89 تا 93 سوره مبارکه بقره در سمت خدا تلاوت خواهد شد.
«وَ لَمَّا جاءَهُمْ كِتابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ وَ كانُوا مِنْ قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْكافِرِينَ «89»بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ أَنْ يَكْفُرُوا بِما أَنْزَلَ اللَّهُ بَغْياً أَنْ يُنَزِّلَ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ عَلى مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ فَباؤُ بِغَضَبٍ عَلى غَضَبٍ وَ لِلْكافِرِينَ عَذابٌ مُهِينٌ«90» وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا بِما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا نُؤْمِنُ بِما أُنْزِلَ عَلَيْنا وَ يَكْفُرُونَ بِما وَراءَهُ وَ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقاً لِما مَعَهُمْ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنْبِياءَ اللَّهِ مِنْ قَبْلُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ«91» وَ لَقَدْ جاءَكُمْ مُوسى بِالْبَيِّناتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَنْتُمْ ظالِمُونَ«92» وَ إِذْ أَخَذْنا مِيثاقَكُمْ وَ رَفَعْنا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا ما آتَيْناكُمْ بِقُوَّةٍ وَ اسْمَعُوا قالُوا سَمِعْنا وَ عَصَيْنا وَ أُشْرِبُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكُفْرِهِمْ قُلْ بِئْسَما يَأْمُرُكُمْ بِهِ إِيمانُكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ«93»
ترجمه: و چون از طرف خداوند، آنان را كتابى (قرآن) آمد كه مؤيّد آن نشانههايى است كه نزد آنهاست و پيش از اين به خود نويد مىدادند (كه با كمك كتاب وپيامبر جديد) بر دشمنان پيروز گردند، اما چون آنچه (از كتاب و پيامبر كه از قبل) شناخته بودند، نزد آنان آمد به او كافر شدند، پس لعنت خدا بر كافران باد. چه بد است آنچه كه خويشتن را به آن بفروختند كه از روى حسد، به آياتى كه خدا فرستاده بود كافر شدند (و گفتند:) كه چرا خداوند از فضل خويش بر هر كس از بندگانش كه بخواهد، (آياتش را) نازل مىكند. پس به قهر پى درپى الهى گرفتار شدند وبراى كافران، مجازاتى خوار كننده است. و هنگامى كه به آنها گفته شود به آنچه خداوند نازل كرده ايمان آوريد، گويند: ما تنها به چيزى ايمان مىآوريم كه بر (پيامبر) خودمان نازل شده باشد و به غير آن كافر مىشوند، در حالى كه آن (قرآن) حقّ است و آنچه را (از تورات) با ايشان است، تصديق مىكند. بگو: اگر (به آياتى كه بر خودتان نازل شده) مؤمن بوديد پس چرا پيامبران خدا را پيش از اين به قتل مىرسانديد؟! وهمانا موسى (آن همه) معجزات براى شما آورد، ولى شما پس از (غياب) او گوساله را (به خدايى) گرفتيد، در حالى كه ستمكار بوديد. و (ياد كنيد) آنگاه كه از شما پيمان گرفتيم و كوه طور را بر فراز شما بالا برديم (وگفتيم:) دستوراتى كه به شما دادهايم، محكم بگيريد و گوش دهيد (و عمل كنيد. امّا آنان) گفتند: شنيديم و نافرمانى كرديم، و به سبب كفرشان به (پرستش) گوساله دلباختند. بگو اگر ادّعاى ايمان داريد، (بدانيد كه) ايمانتان شما را به بد چيزى فرمان مىدهد.
شريعتي: انشاءالله لحظات زندگي همه ما منور به نور قرآن کريم باشد. حسن ختام فرمايشات حاج آقاي حسيني را خواهيم شنيد.
حاج آقاي حسيني: يک اشاره کوتاه بکنم، اين صفحه به بهانههاي اهل يهود اشاره دارد، سه تا از بهانههايشان اين است. بهانه اول؛ اينها با اينکه قبل از آمدن پيامبر قرآن ميفرمايد: «يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا» خودشان ميگفتند: ما منتظر آمدن يک پيامبر هستيم. حتي عدهاي از يهوديها آمدند مدينه زندگي کردند و گفتند: قرار است پيامبري بيايد. ولي وقتي پيامبر آمد، «فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْكافِرِين» آدمهايي که مدينه آمدند و گفتند: در تورات ما نوشته پيامبري ظهور ميکند. بشارت ميدادند که قرار است پيامبري بيايد. ولي وقتي پيامبر اسلام ظهور کرد، اينها ديگر ايمان نياوردند. بهانه دوم؛ «وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا» به آنها ميگوييم: به قرآن ايمان بياوريد. «قالُوا نُؤْمِنُ» ما به قرآن ايمان نميآوريم. ما به تورات خودمان ايمان داريم. قرآن ميفرمايد: «قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنْبِياءَ اللَّهِ» چقدر پيامبران را کشتيد؟ تورات گفته؟ در روايات داريم بني اسرائيل يک روز عدهاي از پيامبران را ميکشتند. تورات گفته بود پيامبر کشي کنيد؟
بهانه سوم؛ «وَ لَقَدْ جاءَكُمْ مُوسى بِالْبَيِّناتِ» موسي اين همه نشانههاي الهي را گفت. «ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ» چرا رفتيد گوساله پرست شديد؟ يهود سه تا از بهانهها و اذيت و آزارهايي که داشتند، هم گوساله پرستيشان، هم کشتن انبياء، هم با اينکه منتظر پيامبر بودند و به هم بشارت ميدادند، پيامبر که آمد ديگر ايمان نياوردند.
شريعتي: اگر نکته مهمي باقي مانده بفرماييد.
مسأله 174؛ پرسيدند: موقع غسل کردن دست کشيدن لازم است يا نه؟ لازم نيست همين که آب برسد کفايت ميکند.
مسأله 175؛ سؤال کردند ما مشهد ميرويم، ميخواهيم نمازهاي قضايمان را بخوانيم. مشهد مسافر هستيم. نمازهاي قضا را دو رکعتي بخوانيم يا چهار رکعتي بخوانيم؟ نماز شما هرطور قضا شده است همانطور بايد قضا کنيد. اگر چهار رکعتي قضا داريد، چهار رکعتي. اگر دو رکعتي قضا داريد، دو رکعتي.
مسأله 176؛ خانمي نوشته: من صبح که از خواب بيدار ميشوم براي شير دادن به کودکم وضو ميگيرم. خيلي کار خوبي است. با همان وضو ميتوانم نماز بخوانم يا نه؟ جواب: بله. شما به هر نيتي وضو بگيري، وقتي وضو ميگيريد ميخواهيد با طهارت باشيد. با اين نيت که وضو گرفتيد، هرکار ديگري که نيازمند به طهارت وضو هست، کفايت ميکند.
شريعتي: دعا بفرماييد و آمين بگوييم.
حاج آقاي حسيني: خدا را به حق صديقه طاهره(س) قسم ميدهيم که رفع گرفتاري و پريشاني از همه مؤمنين مخصوصاً کساني که به اين برنامه التماس دعا گفتند بفرمايد. حوائجشان برآورده به خير بگرداند. مريضها لباس عافيت بپوشاند. در دنيا و آخرت ما را از اهلبيت جدا مگرداند.
شريعتي: بهترينها را براي همه شما آرزو ميکنم. براي آمدنش دعا ميکنيم.
بيرون شو اي همايون از پشت پرده غيب *** تا در سه گاه مستي شوريده تر بخوانم
«الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمدٍ و آله الطاهرين»