اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

96-03-11-حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي – بيان مهمترين احکام ديني؛ احکام روزه


برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: بيان مهمترين احکام ديني؛ احکام روزه
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي
تاريخ پخش: 11-03-96
بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
شريعتي: «اللهم وفقنا لما تحب و ترضي و اجعل عاقبة امرنا خيرا» سلام مي‌کنم به همه شما دوستان عزيزم. خانم‌ها و آقايان، بيننده‌ها و شنونده‌هاي خوب و نازنين‌مان، يک سلام ويژه و مخصوص به هموطنان خوب خارج از کشور و يک سلام مخصوص به همه روزه اولي‌ها، دختر خانم‌‌ها و آقا پسرهاي عزيز، خيلي خوشحاليم که در اين لحظات نوراني ماه ضيافت الهي به صرف رحمت و برکت و مغفرت هستيم. حاج آقاي حسيني سلام عليکم و رحمة الله. خيلي خوش آمديد.
حاج آقا حسيني: عرض سلام و ارادت خالصانه خدمت همه بينندگان و شنوندگان راديو قرآن و عزيزاني که از شبکه جام جم برنامه سمت خدا را مي‌بينند، دارم. اميدواريم طاعات و عباداتشان مورد قبول درگاه الهي باشد. اين روزها بعضي‌ها مي‌گفتند: مسأله گو شدي؟ گفتم: چه اشکالي دارد؟ چون وقتي مي‌گوييم: احکام بگوييد. مي‌گويند: در کلاس ما نيست. سطحش را پايين‌تر مي‌بينند. گفتم: انشاءالله اگر رضاي خدا باشد، همه اينها مورد قبول درگاه الهي قرار بگيرد، مسأله بگوييم يا کار ديگر فرقي ندارد.
شريعتي: الحمدلله بحث خيلي مورد استقبال عزيزان قرار گرفته است. هفته گذشته و روز سه‌شنبه از احکام روزه براي ما گفتند، انشاءالله امروز ادامه احکام روزه را براي ما خواهند گفت و بحث احکام روزه را تمام مي‌کنند. بحث امروز شما را مي‌شنويم.
حاج آقاي حسيني: بسم الله الرحمن الرحيم، اگر عزيزان برنامه سه‌شنبه را نديدند، در کانال تلگرام برنامه سمت خدا هست. تقريباً 24 مسأله از احکام مهم روزه را گفتيم.
مسأله‌ي 26؛ احکام روزه مسافر هست. اولاً سفر در ماه رمضان کراهت دارد و خوب نيست براي اينکه به روزه انسان لطمه مي‌زند، عزيزان سعي کنند طوري برنامه ريزي کنند که در وطن باشند. يا اگر هم مسافرت مي‌روند بعد از ظهر بروند که به روزه لطمه وارد نشود. يا اگر راه دوري مي‌خواهند بروند چند روز بمانند، بعد از ظهر بروند، بعد از ظهر هم برسند يا قبل از ظهر روز بعد آنجا برسند و قصد ده روز بکنند. حتي در سفرهاي زيارتي، عزيزان اگر مي‌خواهند مشهد مشرف شوند، کربلا مشرف شوند، ده روزه بروند. ماه رمضان سه روزه مشهد نروند. کامل قصد ده روز کنند که بتوانند روزه بگيرند. روايات زيادي داريم که سفارش کردند حتي زيارت را اگر به روزه‌ها لطمه مي‌زند کنار بگذاريد. مگر کسي که الآن بعد از ظهر بلند شود مشهد برود و ده روز هم در مشهد بماند که به روزه لطمه وارد نشود. حتي در روايتي اميرالمؤمنين(ع) فرمودند: مگر قرآن نخوانديد؟ قرآن مي‌فرمايد: «فَمَنْ‏ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْه‏» (بقره/185) کسي به ماه رمضان رسيد ديگر بايد روزه بگيرد. بنابراين در ماه رمضان مسافرت نرويد. البته استثناء داريم که امام صادق در روايتي فرمودند، حديث در من لا يحضر شيخ صدوق هست. فرمودند: مگر اينکه بخواهي حج واجب بروي. قديم‌ها حج واجب را چند ماه زودتر مي‌رفتند. يا جهاد هست که جهاد مقدم است. يا بخواهي مشکل برادر ايماني‌ات را حل کني و الا سفر در ماه رمضان کراهت دارد و خوب نيست.
ميزان سفر چيست؟ چه زماني انسان مسافر مي‌شود؟ ميزان سفر چهار فرسخ است. رفت و برگشت 45 کيلومتر باشد. شما در وطن هستيد، اگر برويد تا نقطه‌اي و برگرديد 45 کيلومتر شود، اين مسافر است. اگر رفتيد چهار فرسخي، ديگر روزه باطل مي‌شود. نماز انسان چهار رکعتي باشد، دو رکعتي مي‌شود. پس ملاک اينکه انسان مسافر شود، که مي‌‌گويند: در ماه رمضان مسافرت نرويد، کراهت دارد يا مسافر احکامي دارد، ملاک سفر چهار فرسخ است. کمتر از چهار فرسخ نه! الآن بنده در قم هستم. اگر 5/22 کيلومتر از قم دور شوم مسافر مي‌شوم. از قم تا پنج کيلومتري بروم، اشکالي ندارد. تا بيست کيلومتر اشکال ندارد، اما اگر 5/22 کيلومتر از وطنم دور شدم ديگر احکام مسافر دارم. ديگر روزه‌ام باطل است و نمي‌توانم روزه بگيرم و نمازهاي چهار رکعتي من دو رکعتي مي‌شود. مشهور فقها اين را بيان کردند.
مسأله 27؛ اين است که حکم مسافر چيست؟ يکوقت کسي بعد از ظهر به سفر مي‌رود. الآن بنده در وطن خودم هستم، اذان ظهر در وطن خودم بودم. بعد از ظهر بروم، هرجاي عالم هم بروم ديگر روزه‌ي امروز من مشکلي ندارد. پس مسافر کسي است که اگر بعد از ظهر، بعد از اذان ظهر رفت، هزار کيلومتر هم برود روزه‌اش درست است. يا اگر قبل از اذان ظهر به وطن خودش رسيد باز روزه اش مشکلي ندارد. کسي مشهد رفته بود، اما قبل از اذان ظهر به خانه‌اش و به وطنش رسيد. الله اکبر ظهر را گفتند، در شهر خودش بود. اگر از اذان صبح تا ظهر مبطلات روزه را انجام نداده و چيزي نخورده و کاري نکرده که روزه باطل شود، همين که اذان ظهر رسيد ديگر روزه آن روز درست است. يا به وطن خودش برسد يا به محلي که مي‌خواهد قصد ده روز کند. مثال زديم که شما مي‌خواهيد مشهد برويد. طوري برنامه ريزي کنيد که قطار شما ساعت 11 مشهد باشد. قبل از اذان ظهر مشهد باشد و در مشهد قصد داريد ده روز بمانيد. اين هم باز مشکلي ايجاد نمي‌کند.
مسأله 28؛ اما عکس اين را مثال بزنيم. اگر کسي از سفر برمي‌گردد. يادشان باشد اگر از سفر باز مي‌گرديد بعد از ظهر برسيد ديگر روزه باطل است. بايد قبل از ظهر مي‌رسيد. اما اگر قبل از اذان ظهر رسيد و چيزي هم نخورده بود، حتماً بايد نيت روزه بکند. نگوييد ما مسافر هستيم و ديگر امروز روزه نمي‌توانيم بگيريم! نه، چيزي که نخوردي، اذان ظهر هم به وطن رسيدي. بايد روزه بگيري. گاهي غفلت مي‌کنند. از مشهد برگشته، ديگر در راه خسته شده، امروز هم حال روزه ندارد. شما که مبطلات روزه را انجام ندادي، وقتي اذان ظهر به وطن رسيدي و مبطلات روزه را انجام ندادي آن روز نيت کن و بايد نيت کني و روزه بگيري.
مسأله 29؛ عزيزان يادشان باشد در سفر قبل از رسيدن به حد ترخص روزه‌شان را باطل نکنند. الآن گفتيم شما 5/22 کيلومتر اگر از وطن دور شدي مسافر هستي. بعضي‌ها نيت دارند بروند. من يکوقت در شهرستاني بودم، ماه رمضان بود. ساعت هشت صبح ديدم سالن غذاخوري باز هست و سي، چهل نفر نشسته بودند صبحانه مي‌خوردند. گفتم: ماه رمضان تمام شده است؟ تازه روز پنجم ماه رمضان بود. گفت: مگر خبر نداري؟ ما داريم تهران مي‌رويم. امروز مي‌خواهند تهران بروند از صبح در اداره شهر خودشان نشسته بودند و صبحانه مي‌خوردند. از حد ترخص هم بگذرند، کافي است يعني جايي که ديگر صداي اذان را نشنوند.
طرف مي‌خواهد از تهران به مشهد برود. همين که مي‌خواهد مشهد برود، هشت صبح فرودگاه مهرآباد مي‌رود، در فرودگاه غذا مي‌خورد. آب مي‌خورد. صبحانه مي‌خورد. يا در هواپيما نشسته، مهماندار شکلات تعارف مي‌کند مي‌خورد. آقا مگر شما روزه نيستي؟ مي‌گويد: ما داريم مشهد مي‌رويم. هنوز که مشهد نرفتيد. تا در شهر خودتان هستيد و از ترخص رد نشديد، تا مسافر نشديد نمي‌توانيد بخوريد.
مسأله 30؛ کساني که شغلشان مسافرت هست، بايد حتماً روزه بگيرند. مثل خلبان، ملوان، لوکوموتيو ران، راننده بيابان، اينها مشمول اين قاعده نيستند. يکوقت کسي شغلش مسافرت است مثل اين مشاغلي که گفتم، اينها حتماً بايد روزه بگيرند. اما يکوقت کسي شغلش در مسافرت است. معلم است هرروز از قم به کاشان مي‌رود. ولي شغلش معلمي است. يا دانشجو است. ولي هر روز در سفري اين شغل را انجام مي‌دهد. اين مثل مورد اول نيست. بعضي مثل امام(ره) مي‌فرمودند: ديگر بر اينها روزه واجب نيست. اينها مسافر حساب مي‌شوند. کسي که شغلش معلمي است ولي در سفر انجام مي‌گيرد، هر روز بايد کاشان برود. امام مي‌فرمودند: اين ديگر نمي‌تواند روزه بگيرد و مسافر است. نمازش شکسته است. چون شغلش چيز ديگري است. کساني که مقلد امام نيستند و مقلد مراجع ديگر هستند، هرکسي بايد به مرجع خودش مراجعه کند.
ما متأسفانه گاهي گرفتار افراط و تفريط مي‌شويم. در بحث بيماري گفتيم: کسي که روزه برايش ضرر دارد نبايد بگيرد. بعضي مي‌گويند: من نمي‌توانم روزه نگيرم. من بايد بگيرم! گاهي طرف سالم است روزه نمي‌گيرد. مريض است، روزه مي‌گيرد. اين را يادمان باشد، گاهي مسافر است مي‌گويد: من بايد روزه بگيرم! روايت داريم که امام صادق(ع) فرمود. مرحوم شيخ حر عاملي در وسايل الشيعه نقل کردند. «لَوْ أَنَّ رَجُلا مَاتَ‏ صَائِماً فِي السَّفَرِ مَا صَلَّيْتُ عَلَيْهِ‏» (كافي، ج 4، ص 128) اگر کسي در سفر تکليف نبوده که روزه بگيرد، بايد روزه مي‌خورده، به من خبر بدهند اين با آنکه مسافر بوده روزه گرفته است. حضرت فرمود: اگر از دنيا برود، من به جنازه‌اش نماز نمي‌خوانم. احکام الهي را کم و زياد نکنيم.
مسأله 31؛ اين را مسافرها زياد از ما مي‌پرسند. کسي مشهد آمده و قصد ده روز کرده است، يکي دو روز هم در مشهد ماند نماز چهار رکعتي خواند. يک مرتبه خبر مي‌دهند که تو فلان‌جا فلان آزمون قبول شدي، سه روز ديگر بايد مصاحبه بيايي. کاري پيش مي‌آيد که بايد برود. در اين سه، چهار روز تکليفش چه مي‌شود؟ خيلي مي‌پرسند که ما قصد کرديم ده روز در مشهد باشيم، نماز چهار رکعتي هم خوانديم، بعداً خبري آمد که کاري هست بايد برويم. تکليف ما چيست؟ جواب اين است که تا وقتي در مشهد هستند بايد نمازشان را تمام بخوانند و روزه بگيرند. شما قصد ده روز کردي، يک نماز چهار رکعتي هم خواندي، اين قصد ديگر محقق شد. ولو تصميم بگيريد، سه روز ديگر برويد يا فردا صبح برويد، ديگر نه! تا وقتي در آن شهر هستيد احکام قصد ده روز بر شما هست.
مسأله 32؛ خواهش مي‌کنم بانوان گرامي عنايت داشته باشند. يک خانمي هست عذر شرعي دارد در ماه رمضان قهراً نمي‌تواند روزه بگيرد. خانم‌ها در ايامي که عذر شرعي دارند نماز برايشان واجب نيست و روزه هم بر اينها واجب نيست ولي روزه‌هايشان را بايد قضا کنند. نمازها قضا ندارد ولي روزه‌ها قضا دارد. در روايتي هست که کسي از مخالفين اهل‌بيت(ع) با قياس همه چيز را درست مي‌کرد. امام صادق فرمود: تو که خيلي قياس بلد هستي، بگو ببينم: نماز مهمتر است يا روزه؟ گفت: نماز مهمتر است. فرمود: چرا براي خانم‌ها قضاي نماز لازم نيست؟ در دوراني که عذر ماهانه دارند، خدا نگفته قضاي نماز را به جا آوريد. ولي قضاي روزه را بايد به جا آوريد. با قياس درست کن ببينم! پس خانم‌ها قضاي روزه‌هايشان را به جا آورند و کفاره هم ندارد. بعد از ماه رمضان بايد قضا کنند البته اگر به تأخير انداختند همان کفاره تأخير مي‌آيد. يعني بعد از ماه رمضان تا ماه رمضان سال آينده يازده ماه وقت است. شما ده روز روزه نگرفتي، تمام ماه رمضان که عذر شرعي نداشتي. در اين يازده ماه اين ده روزه را بايد مي‌گرفتي. اگر نگرفت کفاره تأخير دارد. يعني براي هر روز، 750 گرم گندم يا جو يا برنج يا خرما بايد به فقير بدهد.
پس خانم‌ها يادشان باشد، نمازشان در زماني که عذر شرعي دارند قضا ندارد، روزه‌هايشان قضا دارد، کفاره هم اگر تا رمضان بعد نگرفتند، يکبار بايد بدهند. تصاعدي نمي‌شود. سعي کنند تا ماه رمضان بعد روزه‌هايشان را بگيرند، که جمع نشود. من ديدم يکي از غصه‌هاي خانم‌ها همين است. مثلاً مي‌گويد: من 150 روزه دارم. ده سال نگرفته هي جمع شده است. اولاً کفاره تأخير را بدهند. بعد هم روزه‌ها را بگيرند.
مسأله 33؛ در ايامي که عذر شرعي دارند و مسأله نماز و روزه را گفتيم، خيلي‌ها مي‌گويند: نماز که نمي‌توانيد بخوانيد، روزه هم نمي‌توانيد بگيريد، قرآن هم نبايد بخوانيد. چه کسي گفته قرآن نخوانند؟ حتي درباره نماز داريم که ساعات نماز در سجاده‌اش بنشيند. ذکر بگويد. البته در رساله‌ها نوشتند که قرآن خواندن کراهت دارد. بعد خانم مي‌گويد: کراهت دارد، ما کار مکروه انجام ندهيم. در حالي که توجه ندارند. در عبادت وقتي مي‌گويند: فلان عبادت کراهت دارد، قرآن خواندن شما وقتي عذر شرعي داري، کراهت دارد يعني اقل ثواباً است. ثوابش کمتر است. مثلاً نماز در حمام کراهت دارد، ثوابش کمتر است. هرجا کراهت کنار عبادت مي‌آيد، يعني ثوابش کمتر است. پس خانم‌ها در اين دوراني که عذر شرعي دارند و نماز برايشان واجب نيست، روزه برايشان واجب نيست ولي تلاوت قرآن مانعي ندارد. غير از سوره‌هايي که سجده دارد. بعضي فقها فرمودند: سوره‌اي که سجده دارد را بخواني اشکال ندارد، فقط آيات سجده را نخوانيد.     يادآوري کنم که قرآن با بدنشان تماس نگيرد.
شريعتي: قبلاً در برنامه زلال احکام که با حاج آقاي فلاح زاده داشتيم، خيلي‌ها يک مسأله‌اي برايشان پيش مي‌آيد و بعد آن مسأله را براي ما پيامک مي‌کنند و بعد منتظر پاسخش هستند. شايد شما نياز داشته باشيد که خيلي زود به پاسخ آن مسأله دست پيدا کنيد. به نظرم با توجه به توصيه‌هايي که حاج آقاي حسيني کردند، مخصوصاً در مسائل اختلافي، حتماً شماره تلفن مرجعشان را داشته باشند، مرتب در ارتباط باشند که بتوانند سؤالات را از آن طريق بپرسند و به پاسخش دست پيدا کنند.
حاج آقاي حسيني: جلسه اول گفتيم که احکام گفتن در برنامه سمت خدا را مي‌خواهيم تبديل به يک نهضت بيان احکام شود. يعني الآن عزيزان شب مسجد مي‌روند، ظهر پاي منبر آقايي مي‌روند، بگويند: از شما خواهش مي‌کنيم اول منبر يا آخر منبر ده دقيقه احکام بگوييد. اينکه ما تقاضا نمي‌کنيم آقايان نمي‌گويند. ما هم بخواهيم که آنها احکام بگويند.
مسأله 34؛ خيلي‌ها سؤال مي‌کنند که ما دلمان مي‌خواهد در ماه رمضان قرآن بخوانيم ولي چون نمي‌توانيم درست بخوانيم و غلط داريم به ما گفتند: روزه را باطل مي‌کند، دروغ بستن به خدا و پيغمبر، روزه را باطل مي‌کند. آيا ما نمي‌توانيم قرآن را درست بخوانيم بايد بخوانيم يا نه؟ اينها وسوسه است، يعني چه؟ بخوانيد. آن چيزي که مي‌گويند: روزه را باطل مي‌کند، عمداً شما به خدا و رسول بخواهيد دروغ نسبت بدهيد. مثل حديثي که پيغمبر نگفته و شما بگوييد: قال رسول الله! يک آيه را از خودمان اضافه کنيم. اما من که دارم يک آيه را مي‌خوانم و از روي بي سوادي  يک آيه را اشتباه خواندم، اشکالي ندارد. مراجع بزرگوار تصريح کردند که اشکال ندارد. به اين بهانه از تلاوت قرآن خودمان را محروم نکنيم.
مسأله 35؛ بعضي سؤال کردند و متأسفانه باورهاي غلط زياد است. کسي نوشته مگر شما نمي‌گوييد: اگر کسي گرفتار شرب خمر شود، چهل شبانه روز عبادتش قبول نيست. نماز و روزه‌اش قبول نمي‌شود. ما سه روز به ماه رمضان گرفتار شديم و شراب خورديم. تا يک هفته بعد از ماه رمضان هم نماز ما قبول نمي‌شود. پس ما نبايد روزه بگيريم. يک آقايي مي‌گفت: ما سيزده روز پيش اين زهر ماري را خورديم! تا چهل روز 27 روز ديگر مانده است. ما تا 27 روز ديگر نبايد روزه بگيريم. اول ماه رمضان آمده بود. مي‌گفت: سيزده روز پيش شراب خورديم، 27 روز ديگر مانده، انشاءالله سه روز آخر ماه رمضان را روزه مي‌گيريم. اينطور نيست! اگر کسي نعوذ بالله گرفتار شرب خمر شد، نه اينکه نماز نخواند و روزه نگيرد. حتماً بايد بگيرد. چهل روز طول مي‌کشد تا به آن پاکي و خوبي درجه اول برسد. اين را بهانه قرار ندهيم.
مسأله 36؛ باز من ديدم که سؤال مي‌کنند، مثلاً خواهر من روزه مي‌گيرد اما موسيقي حرام هم گوش مي‌کند. روزه مي‌گيرد ولي بدحجابي هم دارد. آيا روزه بگيرد يا نه؟ اينها روزه را باطل نمي‌کند. هر گناهي مبطل روزه نيست. ما مبطلات روزه را گفتيم. مثلاً نگاه به نامحرم حرام است ولي روزه را باطل نمي‌کند. گوش دادن به موسيقي حرام، روزه را باطل نمي‌کند. بدحجابي گناه است ولي روزه را باطل نمي‌کند. يادمان باشد آن چيزي که روزه را باطل مي‌کند خوردن و آشاميدن هست اما هر گناهي جز آن مبطلاتي که گفتم، روزه را باطل نمي‌کند. اينها را بهانه قرار ندهيم.
در پيامي ديدم کسي نوشته که خواهر من فقط در ماه رمضان نماز مي‌خواند. من در بعضي کشورها ديدم که اول ماه رمضان چه پوشش خيلي خوبي دارد. گفتم: الحمدلله ديگر به برکت ماه رمضان شما با حجاب شدي؟ گفت: انشاءالله تا عيد فطر! انشاءالله که ادامه پيدا کند ولي يادمان باشد اگر کسي نماز نمي‌خواند ولي روزه مي‌گيرد، بگيرد. چه اشکال دارد. يا در غير از ماه رمضان نماز نمي‌خواند در ماه رمضان نماز مي‌خواند. خوب بخواند اشکالي ندارد.
مسأله 37؛ خيلي مسأله مهم و دقيقي است. بحث کفارات روزه است. ما گاهي يک کفاراتي بر گردنمان هست، بايد کفاره بدهيم. الآن کسي مسافرت رفته است. نبايد مي‌رفت، رفت. گفتيم که سفر در ماه رمضان کراهت دارد. ماه رمضان پنج روز جايي رفت و روزه‌هايش را نگرفت. يا بيمار بود. بعد از ماه رمضان خوب شد. مسافر و بيمار بعد از ماه رمضان اگر قضاي ماه رمضان را انجام داد، پنج روز مشهد رفته بود، بعد از ماه رمضان در يازده ماهي که فرصت هست، اين پنج روز قضاي روزه را به جا آورد. يا مريض بود قضاي اين پنج روزه را گرفت. اگر گرفت که هيچ تکليف ديگري ندارد. اما اگر نگرفت، امسال مشهد رفت و پنج روز خورد، يا مريض بود پنج روز، روزه نگرفت و در اين يازده ماه تا رمضان بعد کوتاهي کرد. قضاي روزه‌هايش که سر جايش هست و بايد بگيرد. کفاره‌ي تأخير هم بايد بدهد. براي هر روز 750 گرم گندم، برنج، خرما به فقير بدهد.
ولي اگر خداي نکرده معاذ الله کسي عمداً روزه‌اش را خورد، نه بخاطر مسافرت، نه بخار بيماري، نه بخاطر عذر شرعي، عمداً روزه‌اش را خورد. حالا توبه کرده است. حالا ما طوري بگوييم که کار خيلي سخت نشود.
من يکوقت جايي بودم آقايي گفت: صادقانه بگويم. من سي سال اصلاً روزه نگرفتم. الآن هم توبه کردم. بدون اينکه عذري داشته باشم روزه نگرفتم. آدم جاهلي بودم، بي توجهي کردم! الآن چه کار کنم؟ گفتم: بايد قضاي روزه‌هاي را به جا آوري؟ گفت: مشکلي ندارم، قضا مي‌‌گيرم، شروع کردم و کم کم دارم قضاي روزه‌ها را مي‌گيرم. اما اين کفاره خوردن عمدي دارد. عمداً روزه خورده است. قضاي روزه که جاي خودش، اما چون عمداً روزه خورده است يک کفاره سنگيني دارد. کفاره سنگين اين است که يا بايد براي هر روز شصت روز، روزه بگيرد. کسي سي سال روزه نگرفته است. يک کار آسان اين است که براي هر روز شصت مُد  يعني شصت تا 750 گرم گندم به فقير بدهد. اين خيلي آسان است. هستند کساني که عمداً روزه خوردند. ما براي يک روز را حساب کنيم. براي يک روز بايد شصت تا 750 گرم بدهد. يعني 45 کيلو! براي هر روزي که عمداً خورده است، نه مسافر بوده و نه عذر شرعي دارد، عمداً خورده است. گفته: اين حرف‌ها چيست؟ روزه يعني چه؟ حالا پشيمان شده است. براي هر روز بايد 45 کيلو گندم به فقير بدهد. البته اين که گفتيم بايد شصت مسکين را اطعام کند يعني همين 45 کيلو، يادمان باشد يک دقت ديگر هم بايد داشته باشند. شصت مسکين، يعني به شصت نفر، نفري 750 گرم، نمي‌تواند به يک مسکين 45 کيلو گندم بدهد. بايد شصت مسکين    را طعام بدهد. سخت است و چون سخت مي‌شود اين را واگذار کنند به دفاتر مراجع، اينها مساکين را شناسايي کردند، مسئوليتش با آنها است. البته اينکه اصرار دارم دفاتر مراجع چون خبر دارم بعضي از مؤسسات اصلاً توجه به اين ريزه‌کاري‌ها ندارند. مثلاً 45 کيلو را مي‌گيرد يا پول مي‌گيرد که به شصت مسکين بدهد، اين کار را نمي‌کند. شصت مسکين سخت است. مثلاً فرش مي‌خرد براي يک نيازمندي. جهيزيه مي‌خرد. هر چيزي جاي خودش است. بهترين کار اين است که عزيزان به دفتر مراجع تقليد مراجعه کنند.
يادمان باشد که در کفاره‌هاي عمد که مي‌گويند: شصت مسکين، ما ضرب کردم 45 کيلو شد. ولي شصت تا 750 گرم، يعني بايد شصت مسکين را اطعام کرد، اگر خودمان مي‌توانيم شصت مسکين را اطعام کنيم، بسم الله! اگر نمي‌توانيم بايد حتماً به دفاتر مراجع تقليد مراجعه کنيم.
نکته دوم اينکه نمي‌خواهيم با گفتن اينکه مي‌گوييم 45 کيلو، بگويند: پس شما معامله کرديد، يا آدم روزه بگيرد يا 45 کيلو بدهد. ما داريم احکام مي‌گوييم و مجال نيست اين روايت را بخوانيم. فرمود: اگر کسي يک روز، روزه بگيرد «من‏ صَامَ‏ يَوْماً تَطَوُّعاً فَلَوْ أُعْطِيَ مِلْ‏ءَ الارْضِ ذَهَباً» (معاني الاخبار، ص 409) تمام زمين، تمام عالم پر از طلا، خدا به او پاداش بدهد، هنوز پاداشش کامل نشده است. امام صادق فرمود: خدا پاداش او را کامل نداده است.
نقطه مقابل اين، اگر کسي مي‌تواند روزه بگيرد و روزه نگيرد، عمداً بخورد. اگر روزه نگرفت، روايت داريم تمام عمر روزگار، نه عمر خودش، تمام عمر دنيا را روزه بگيرد، باز جبران روزي که خورده را از نظر ثواب و فضيلت و اجري که از دست داده جبران نمي‌شود. ما داريم احکام را مي‌گوييم. عزيزان آسان نگيرند که آقا پس هيچي ديگر اين هم 45 کيلو گندم خورد. کسي که عمداً روزه خورد بايد قضاي روزه را به جا بياورد. آقايي که سي سال روزه خورده است، بايد قضاي سي سال را انجام بدهد. اما اگر 45 کيلو کفاره را هم داد، قضا را هم گرفت، يادش باشد تمام عمر خودش نه، تا قيامت هم روزه بگيرد جبران يک روزي که عمداً خورده است نمي‌شود. يا اگر کسي روزه گرفت، «من صامَ يوماً» من گاهي به پدر و مادرها گفتم: بچه‌ها گاهي در نماز و روزه کاهلي مي‌کنند، يک جمله شما بگوييد که اينها تشويق شوند. من مي‌گويم: همين يک حديث کافي است. «من‏ صَامَ‏ يَوْماً تَطَوُّعاً» کسي يک روز روزه بگيرد و با ميل و رغبت بگويد: خدايا مخلصت هستيم، تمام زمين، تمام عالم پر از طلا خدا به او پاداش بدهد، هنوز جوابش کامل داده نشده است.
مسأله آخر اين است که يکوقت کفاره يک مد طعام است، کفاره مسافر، کفاره بيمار، بانواني که عذر شرعي دارند، اينها را مي‌توانند کفاره چند روز را به يک فقير بدهند، يک خانمي، يک بيماري، يک مسافري کفاره تأخير بر گردنش است. سي روز کفاره دارد. سي تا 750 گرم را به يک فقير بدهد. اين اشکال ندارد ولي در کفاره عمدي است که بايد جدا جدا بدهند. در کفاره يک مُد که مي‌گوييم، يا بايد خود گندم را بدهيم، حالا مي‌توان برنج داد و حتماً نبايد گندم باشد. مي‌تواند خرما بدهد. يا خود اين را بدهد يا اگر مي‌خواهد پولش را بدهد، فقير را وکيل کند که برود براي خودش گندم بخرد. و الا نمي‌تواند پول بدهد.    
آخر ماه رمضان ما احکام زکات فطره را مي‌گوييم. مردم براي زکات فطره پول مي‌دهند. آنجا هم مي‌تواند سه کيلو گندم بدهد. زکات فطره نفري سه کيلو است، يا پولش را بدهد. آنجا که گفتند: پول بده، فکر مي‌کنند ديگر همه جا مي‌شود پول داد. عزيزان يادشان باشد که تنها جايي که مي‌شود پول داد زکات فطره را مي‌گوييم. فقها فرمودند: يا سه کيلو گندم بده يا پول سه کيلو گندم را بده. ولي در کفارات نه، در کفارات نمي‌شود.
شريعتي: امروز از جزء ششم قرآن کريم صفحه 117 آيات 51 تا 57 سوره مائده را به اتفاق تلاوت مي‌کنيم.
«يا أَيُّهَا الَّذِينَ‏ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَ النَّصارى‏ أَوْلِياءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ «51» فَتَرَى الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يُسارِعُونَ فِيهِمْ يَقُولُونَ نَخْشى‏ أَنْ تُصِيبَنا دائِرَةٌ فَعَسَى اللَّهُ أَنْ يَأْتِيَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِنْ عِنْدِهِ فَيُصْبِحُوا عَلى‏ ما أَسَرُّوا فِي أَنْفُسِهِمْ نادِمِينَ «52» وَ يَقُولُ الَّذِينَ آمَنُوا أَ هؤُلاءِ الَّذِينَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمانِهِمْ إِنَّهُمْ لَمَعَكُمْ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فَأَصْبَحُوا خاسِرِينَ «53» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرِينَ يُجاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ «54» إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ «55» وَ مَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ «56» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَكُمْ هُزُواً وَ لَعِباً مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ الْكُفَّارَ أَوْلِياءَ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ «57»
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! يهوديان و مسيحيان را سرپرست و ياور نگيريد، (زيرا) بعضى از آنان يار و ياور بعض ديگرند و هر كس از شما كه آنان را ولىّ خود قرار دهد پس قطعاً از آنان است. همانا خداوند، قوم ستمگر را هدايت نمى‏كند. (با آن همه توصيه به نپذيرفتن ولايت كفّار) بيماردلان را مى‏بينى كه در دوستى با آنان (كافران)، سبقت مى‏گيرند (و در توجيه كارشان) مى‏گويند: مى‏ترسيم كه حادثه‏اى بد برايمان پيش آيد (و ما نيازمند كمك آنان باشيم) پس اميد است كه خداوند، پيروزى يا امر ديگرى را از جانب خود (به نفع مسلمانان) پيش آورد، آنگاه آنان از آنچه در دل پنهان داشته‏اند پشيمان شوند. و كسانى كه ايمان آوردند (هنگام پيروزى مسلمانان و رسوايى منافقان با تعجّب، به يكديگر) مى‏گويند: آيا اينان همان‏هايى هستند كه با تأكيد، به خدا قسم مى‏خوردند كه ما با شماييم؟ پس (چرا كارشان به اينجا كشيد؟) اعمالشان نابود شد و زيانكار شدند. اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هر كس از شما كه از دين خود برگردد (به خدا ضررى نمى‏زند، چون) خداوند در آينده قومى را خواهد آورد كه آنان را دوست دارد و آنان نيز خدا را دوست دارند. آنان نسبت به مؤمنان نرم و فروتن و در برابر كافران سرسخت و قاطعند، در راه خدا جهاد مى‏كنند و از ملامت هيچ ملامت‏كننده‏اى نمى‏هراسند. اين فضل خداست كه به هر كه بخواهد (وشايسته ببيند) مى‏دهد و خداوند وسعت‏بخش بسيار داناست. ولىّ و سرپرست شما، تنها خداوند و پيامبرش و مؤمنانى هستند كه نماز را برپا مى‏دارند و در حال ركوع، زكات مى‏دهند. و هركس كه خدا و پيامبرش وچنان مؤمنانى را (كه در آيه قبل بيان شد) ولىّ خود بگيرد (از حزب خداست) همانا حزب خدا پيروز است. اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! از كسانى كه دين شما را به مسخره و بازى مى‏گيرند، آنان كه پيش از شما كتاب (آسمانى) داده شده‏اند و (نيز) كفّار را ولىّ خود نگيريد و از خدا بپرهيزيد، اگر ايمان داريد.
شريعتي:
خوشا باغي که ريحانش تو باشي *** خوشا ملکي که سلطانش تو باشي
سمرقند و بخارا بي گزند است *** اگر شاه خراسانش تو باشي
در هفته اول ماه مبارک رمضان مهمان امام رضا بوديم و دلهايمان را هر روز با تلاوت قرآن راهي مشهد کرديم. انشاءالله دوستاني که در مشهد هستند نايب‌الزياره همه ما باشند. انشاءالله از روز شنبه مهمان کربلاي معلي خواهيم بود و از حرم سيدالشهدا(ع) تلاوت آيات نوراني را تقديم نگاهتان خواهيم کرد.

حاج آقاي حسيني: سوره مبارکه مائده آيات فراواني دارد در مسأله امامت اميرالمؤمنين(ع) است. سوره ولايت است. آيه سوم اين سوره «الْيَوْمَ‏ أَكْمَلْتُ‏ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً» يکي هم آيه 67 همين سوره مبارکه است، «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ‏ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ» يکي هم همين آيه‌اي که تلاوت شد. آيه 55 سوره مائده مي‌فرمايد: ولي شما کسي است «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ» عزيزان نگاه کنند عامه و خاص است. اهل سنت و شيعه، آيه 3، 55 و 67 سوره مائده تمام تفاسير عام و خاص هر سه آيه را در داستان اميرالمؤمنين(س) و ولايت اميرالمؤمنين بيان کردند. در تفسير دُر المنثور در ذيل آيه 67 سوره مائده «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ‏ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ» دُر المنثور از تفاسير مهم اهل سنت است. مهمترين تفسير حديثي اهل سنت است که براي جلال الدين سيوطي است. ذيل آيه 67 از عبدالله بن مسعود نقل مي‌کند. عبدالله بن مسعود مي‌گويد: وقتي اين آيه نازل شد، ما براي اينکه گم نکنيم، حواس ما پرت نشود، آدرس را اشتباه نکنيم، آيه را با تفسيرش مي‌خوانديم. «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ‏ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ أن علي مولي المؤمنين» آيه را با تفسيرش مي‌خواندند.  
شريعتي: انشاءالله همه ما به برکت شهيد اين ماه متنعم نعمت ولايت باشيم. نکات خوبي را شنيديم. دعا بفرماييد و آمين بگوييم.
حاج آقاي حسيني: ماه ضيافت الله است و خيلي‌ها التماس دعا گفتند. تقاضا مي‌کنم عزيزان سه مرتبه اين آيه شريفه را تلاوت کنند. «أَمَّنْ‏ يُجِيبُ‏ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوء» خدايا به حق مولود اين ماه امام مجتبي و شهيد اين ماه اميرالمؤمنان رفع هم و غم و گرفتاري و پريشاني از همه عزيزان بفرما. حوائج ملتمسين دعا برآورده بخير بفرما. مريض‌ها لباس عافيت بپوشان. توفيق بهترين بهره‌مندي از روز‌هاي ماه رمضان، شب‌هاي ماه رمضان به همه ما عنايت بفرما.
شريعتي: براي رسيدن به نوراني ترين قله‌ي اين ماه، براي رسيدن به اولين شب قدر تنها سيزده روز ديگر باقي مانده است. «الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمدٍ و آله الطاهرين»